سریال زندگی در بهشت | قسمت 7 - صفحه 31

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    به نام خدا سلام

    وقتی استاد یه پروژه شروع میکنه اول ابزار حرفه ای بر میداره کار راحت و آسون بشه

    هدف از انجام اون کار مشخص میکنه

    مثال دیدن بیشتر زیبایی دریاچه

    نوشیدنی خوشمزه

    برانی که میاد خسته نباشید بگه و خودی نشون بده

    به قول استاد رخش بیقرار

    فاطمه از هر چیزی میترسی از قانون تکامل استفاده کن

    کم کم شروع کن و ادامه بده

    مریم جان شما خیلی خوب قانون ها تو همه کارهاتون مثل تکامل استفاده میکنی واقعا آفرین داری

    این اره برقی کوچیک چه قدرتی داره که این درخت ها قشنگ باهاش راحت قطع کردین

    فاطمه اگر آدم ببینه تصویر نهایی وقتی کارها انجام میشه و چقدر زیبا میشه انگیزه میگیره که سخت ترین کارها رو هم انجام بده و بعد نتایج هم برسه

    زیبایی این فایل این دریاچه بزرگ پر آب آرام بود آسمان آبی و آرام هوای تمیز و پاک درختان بسیار زیاد در محیط حیاط خانه شما زیبایی رابطه شما آدم ها با هم آرامش میان شما و خانه ای بزرگ و چوبی در کنار جنگ و دریاچه

    سلامتی شما

    خدارا شکر بابت دیدن این فیلم زیبا و نعمت ها یی که هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام وقتتون بخیر

    روز هفتم

    خدایا شکرت یک هفته به تعهدم عمل کردم

    کییی یک هفته شد؟؟؟

    خدایا شکرت منو در مدار دیدن این زیبایی ها قرار دادی..

    داشتم فکر میکردم چقدر نگاه متفاوت هست

    مثلا یکی بگه تو این ملک با این متراژ تنهایی حوصلتون سر نمیره؟؟

    بعد می‌بینیم دو نفر با کمک همدیگه هر روز چالش‌های زندگی رو حل می‌کنند و از امکانات منطقه بیشتر استفاده میکنند

    و اتفاقا از تنهایی هم لذت میبرن

    منم همینطور هستم عاشق تنهایی هستم

    تنها که میشم یه فایل میزارم و به کارهام میرسم

    و متوجه نمیشم کی زمان میگذره

    تنها که میشم بشکن میزنم..خخ

    خوب زیبایی های این فایل

    خدایا شکرت باز به قدرت ابزار رو دیدیم

    خدایا شکرت هوا خیلی خوبه

    آسمان رنگش رو د و ست دارم

    نما دریاچه هم خیلی قشنگه

    پروژه حذف درختان اطراف دریاچه ..برای چی؟؟ برای اینکه نما داشته باشه و لذت بیشتری ببریم..

    خدایا شکرت

    میتونی یه ملک داشته باشی که داخلش دکل مخابراتی بزنند وووو اجاره بدی و ازش ثروت بسازی

    اونها دائم به این مکان نیاز دارند

    و ثروت ثابت وارد زندگی استاد از این طریق میشه

    خدایا شکرت

    اره شارژی و این همه قدرت؟؟؟ الله و اکبر از این همه راحتی

    از این همه پیشرفت

    قطر درختها ر و دیدی؟؟

    قطع کرد مثل کرههههه

    خدایا شکرت

    منتظرم ببینم که دریاچه چطور شد

    تا قسمت بعد خدانگهدار

    در پناه امن خداوند مهربان شاد باشید و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    سریال زندگی در بهشت | قسمت 7

    به نام خداوندی که خالق است و من رو هم خلاق و خالق آفرید تا با افکارم و باورهام دینای قشنگمو خودم خلق کنم

    با درود و وقت بخیر خدمت همه ی دوستان عزیزم و استادان نازنینم

    خدایا شکرت که بازهم فرصتی بهم داده شد تا کامنتی بنویسم و ردپایی در این قسمت از فایل به جای بگذارم

    نکات مهم این قسمت که برام درس هایی از ادامه دادن پروژه هست و بقول استاد باید بریم کار رو تمام کنیم.

    در واقع من خودم سعی میکنم که هر کاری رو شروع میکنم بلاخره به اتمام برسونم ولی باید اعتراف کنم که خیلی کارها هست که نیمه کاره رها کردم به امید اینکه فردا و یا روزهای دیگه انجام میدم کارها رو بتعویق انداختم و شرایطی پیش آمد که آن کارها به فراموشی سپرده شد و همچنان نیمه کاره باقی ماند..

    در این قسمت خانم شایسته گفتن که لوازم مورد نیاز رو آماده کردن برای هرس کردن درختان و ادامه ی پروژه روز قبلی . در واقع هدف مشخص هست . اینکه قسمتی از محوطه ی آنطرف دریاچه رو می‌خوان پاکسازی کنند .. فقط باید اقدام و سپس حرکت کرد و لوازم مورد نیاز برای عمل کردن را برداشت و به امید خدا شروع کرد . از انبری که مثل کره شاخه ها رو می‌بره . اره برقی . دستکش های هیولایی . نوشیدنی های هشت ویتامینه ی سبزیجات خانم شایسته عزیز و نوشابه ی کوک زییرو برای استاد .‌

    ووواای خدای من حشره ای بنام لاو .عشق . که این حشرات بصورت جفت هستن و بهم چسبیدن و همیشه کنار هم هستن و زندگی میکنند و حتی چسبیده به هم پرواز میکنن!! و بقول استاد بشدت زاد و ولد دارند .. چه حشره ی جالبی !! این هم یک نشانه ای است که استاد در این قسمت راجب شون توضیحاتی دادند . این حشره نشان از روابط خیلی وابسته رو داشت به من نشون میداد ولی از یک طرف دیگه عشق و روابط قشنگ عاشقانه رو هم میشه توصیف کرد..

    جملاتی که برام نشانه بود و بهش خیلی توجه کردم

    اینکه خانم شایسته گفتند . چقدر خوب شد آن هرس کردن هاااا.. …

    استاد گفتن.. آره همه چی داره درست میشه !!!

    همه چی داره ردیف میشه !!!

    چقدر به شنیدن این جملات نیاز داشتم .. وقتی این کلام رو شنیدم انگار استاد بهم داشت نوید خوش خبری رو میداد و می‌گفت .. آفرین آفرین فقط ادامه بده همه چی داره در مسیر درست شدن پیش می‌ره .

    خدا رو شکر مدتی هست که دارم روی باورهایم کار میکنم و با دیدن سریال زندگی در. بهشت و سریال سفر به دور آمریکا و فایل های جدید روی سایت و خواندن کامنت های دوستان عزیزم بطور تمرکزی برای رشد و پیشرفت هام در جنبه های مختلف زندگیم اقدام کردم . هر چند گاهی خسته میشم و زمان برام کند میگذره ولی با کمی استراحت کردن و لذت بردن از همین استراحت هام سعی میکنم دوباره شارژ بشم . دوباره ادامه بدم ..

    مثل استاد و خانم شایسته که پس از یک استراحت مختصر و نوشیدن نوشیدنی هاشون و آمدن بُروانی بسمت استاد و کمی ناز و نوازش و شوخی کردن با بُروانی دوباره پروژه رو ادامه دادن

    نکته ی جالب دیگری که در این قسمت استاد توضیح دادن این بود که . در انتهای این زمین یک قسمتی از زمین رو از استاد اجاره کردن و یک دکل برج مخابرات و مبایل نصب شده و مسیر رفت و آمدشون رو با دستگاهی . علف های هرز آن قسمت رو کوتاه و هرس میکردن. . چه جالب هر کسی بنوعی در مدار پاکسازی علف های هرز و محوطه ی اطرافش هست ..!!! و اینکه وظیفه ی خودشون میدانند که مسیر رفت و آمدشون رو تر و تمیز کنند ..

    بقول استاد بقیه ی جاها رو هم بُروانی تر و تمیز می‌کنه ؟!! واقعا چقدر خوبه که همه چی دست بدست هم میده تا هم پول و ثروت برات ساخته بشه و هم بنوعی برات پاکسازی و صاف بشه .. اینها همه نشان از باورهای خوب و قدرتمند استاد هست که اینچنین همه ی کارها براش ردیف میشه !!! و همچنین سپاسگذاری های مداوم استاد از داشته هاشون هست

    خدایااا شکرت . از اینکه در مدار و ارتعاش دریافت نشانه ها و هدایت های الهی تو هستم مممنون و سپاسگذارم

    فقط باید روی مومنتوم مثبت .؛ خودم رو نگه دارم تا خداوند من رو به سمت چگونگی‌ها هدایت کنه.

    با این پاکسازی ها ویوی دریاچه زیباتر میشه و چشم‌انداز این بهشت قشنگتر و زیباتر و رویایی تر میشه خدایااا شکرت

    نکته ی دیگری که از این علف های هرزی که مثل یک طناب به دور درختان پیچیده شده بود و خانم شایسته ی عزیز توضیح دادن .این بود که . در مورد ترس های کوچیک کوچیکی هست که در ذهن مون داریم ولی فکر میکنیم که بی اهمیت هست و بهش توجه نمی‌کنیم… ولی همین ترس های کوچیک کوچیک و یا باورهای محدود کننده ی ذهن ما آنقدر ریشه های عمیقی در ذهن مون دارند که هرس کردن آنها نیاز به تلاش مداؤم و پیوسته ای داره که بصورت تکاملی از بین میرن ..

    هر کاری ممکنه اولش سخت و غیر ممکن بنظر برسه ولی با حرکت های کوچیک کوچیک و قدم به قدم میتونیم مانع ها رو از بین ببریم و به هدفمون برسیم .. استاد جان ممنون و سپاسگذارم که با الهام از قوانین طبیعت و کارهایی که در طول روز انجام میدادین قوانین رو برامون بطور عملی توضیح دادین . خدا کنه منم بتونم در واقعیت به این باور برسم که از قدم های کوچیک کوچیک شروع کنم و ترس ها رو از خودم دور کنم .. ترس هایی که در پس زمینه ی ذهنم مخفی هستن و خودم هم اکثرشون رو میشناسم و یا شاید هم نشناسمشون ولی اقدامی براشون نکردم و یکی از آن آشغال هایی که زیر مبل هستش همین ترس های مخفی است که در پس زمینه ی ذهنم مثل همون علف های هرز . مخفی شدن و باید ریز ریز جسارت بخرج بدم و باهاشون روبرو بشم و کم رنگشون کنم .. هر چند می‌دونم هیچوقت این علف های هرز بطور کامل از بین نمیره چون در یک فرصت مناسب دوباره رشد میکنند و قوی میشن و دوباره رشد میکنند .. پس باید همیشه افکارمو کنترل کنم و مواظب ورودی های ذهنم باشم . و بطور مداوم ذهن مو پاکسازی کنم..

    جمله ی طلایی استاد در انتهای فایل خیلی خیلی برام لذت بخش بود و باید با خودم بطور مداوم تکرار کنم اینکه ..

    اگر ما بتونیم تصویر نهایی رو در ذهن مون ببینیم و نتایج زیبا رو ببینیم آنوقت انگیزه میگیریم که سخت‌ترین کارها رو که بظاهر سخت بنظر میرسه رو انجام بدیم و آنوقت نتایج هم از راه میرسه

    خدایا کمکم کن و هدایتم کن که باورهای محدود کننده ام را شناسایی کنم و باورهای قدرتمند کننده ای را در تمام جنبه های زندگیم بسازم و خلق کنم تا بتونم علف های هرز ذهنمو هرس کنم تا دنیا رو زیباتر و قشنگتر و شفاف تر ببینم و قدرت و نعمت شکرگذار بودن را برای موهبت های زندگیم را داشته باشم

    خدایااا شکرت کمکم کن و هدایتی کن که با هرس کردن علف های هرز ذهنم از ترس ها نگرانی ها و استرس ها و دلشوره ها و نکات منفی و مومنتوم منفی ذهنم بسمت مومنتوم مثبت حرکت کنم تا همه چی برام راحتر و آسانتر و لذت بخش تر بشه الهی آمین

    خدایا می‌خوام کمکم کنی که در تمام جنبه های زندگیم همانند استادانم الگوی خوبی باشم برای همه

    آرزو میکنم هر روز احساس لیاقتم بیشتر اوج بگیره ظرف وجودم بزرگتر بشه و راحتتر بشم برای دریافت نعمت ها و موهبت ها و خیر و برکت ها و ثروتهای زیادتر …

    خدایا احساس لیاقت ما جز به توفیق تو نیست

    خدایاااا شکرت تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و سلامتی و پول و ثروت و تداوم و پایداری و تمرکز. و نعمت و خیر برکت می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 750 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام سلام سلام.

    خدارو شکر

    امروز هم می ریم بهشت تا بهبودهای دایمی رو ادامه بدیم وخدا می دونه این کارها وقدمهای کوچیک داره ما رو به کجاها می بره.

    هدف مشخص می شه درخت‌های اون طرف رودخانه .بهتر هست بدونیم می خوایم چیکار کنیم و نتیجه رو تصور می کنیم ویوی زیبای رودخانه.

    ابزار مناسب باید برای هر کاری ابزارش رو داشت یه قیچی هیولا ویه آره هیولا دستکش های حرفه ای و نوشیدنی؛ که خریدن وداشتن ابزار نتیجه وجود فراوانی وثروته.

    توجه به زیبایی ها دیدن حشره عشق چقدر ذهن باید مثبت وزیبا بین باشه که همچین اسمی برای حشره انتخاب کنه هزاران اسم دیگه یا شاید کلمه نامناسب بوده اما این مردم فقط تمرکز دارن روی زیبایی پس حشره می شه عشق.

    می ریم و شروع می کنیم باید تکامل طی بشه و بعدها می بینم طی این جریان استاد به چه ابزار و وسایلی هدایت می شه که اگر الان بود خیلی سریعتر این درخت‌ها قطع می شد اما خوب باید این لحظات سپری بشه باید از این ابزار کوچیک شروع کنیم تکامل پیدا کنیم تا به ابزار پیشرفته تر برسیم.

    صحبتهای زیبای استاد با براونی وعشق دادن به همه جهان و موجودات.

    خنده های زیبای مریم جان که عاشقشم.

    خدای من دریاچه داره دیده می شه.

    درس امروز از زبان مریم جان:بریدن واز بین بردن علفهای هرز پیچکهایی که رشد کردن و همه چیز رو درگیر کردن مثل ترسها و باورهای محدود کننده ما که همین طور سریع رشد می کنند و مانع رشد باورها وافکار درست می شن باید قطعش کرد و رفت توی دل ترسها وخدا می دونه چه نتایجی بعداً به بار می یاره گاهی یه کار کوچیک و ادامه ما رو به بهشت هدایت می کنه.

    من هم باید با ترسهام بجنگم با ذهن فقیرم بجنگم باید قطعش کنم تا بتونم جهان زیبا وثروتمند رو ببینم.

    استاد و مریم عزیز متشکرم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 959 روز

    به نام آنکه این جهان را در خیر مطلق آفریده و

    هر چیز به ظاهر شر یا بدی را که میبینیم بقول همون آیه همیشگی که ما عباسمنشی ها از بهریم

    الخیر و فی ما وقع هستش یعنی در دلش در نهایت خیری و خوبی و شادی هست پس این یعنی جهانی با خیر مطلق داریم

    پس به تام آنکه به این زیبایی این جهان را خلق کرد تا مارو بیاره اینجا چند صباحی خودشو در ما نشون بده و مارو محک بزنه و دوباره ببره اوتجایی که همه چیش جاویدان و ابدی هست حالا اگه ما سرباز اون قدرت برتر بودیم که بهشت همه جا میراث ماست و اگه خدایی نکرده سرباز شیطان ذهن شدیم که جهنم میراث ماست آتشی که ناپیدا مارو از درون میسوزاند که جز آب ایمان هیچ چیزی نمیتونی خاموشش کنه

    به نام خدایی که کمکم میکنه تا بیایم اینجا تا هر روز این گرد وخاکی را که بر قلب ما بر ایمان ما بر ارزش ووشایستگی درونی ما بر عزت نفس الهی ما بر قدرت و توانایی الهی ما بر نبوغ و خالق بودن ما نشسته رو پاک و تمیز کنیم تا بتوانیم سرباز آن قدرت همیشگیه زنده و جاویدان باشیم تا در هردوجهان مثل استاد و مریم عزیزش که هر روز اینجا داریم تماشاشون میکنیم ، بهشت میراث ما باشد الهی شکرررررت برای این غبارروییه هر روزه که امکانشو بما میدهی سپاااااااااس

    و نیت بعدی ما برای اینجا اومدن:

    اومدم تا هم صدای متفاوت شوم هم نگاه متفاوت و الهی برای گسترش جهان زیبا الهی شکر که خوش آمدم به اینجا خوش آمدم به صلات به نماز به رازونیاز با تو بزرگ و با اعظمت اومدم تا صدای قنوت مرا بشنوی آمدم تا صدای قیام مرا صدای رکوع و سجود مرا بشنوی که درماندگی ام را رفع کنی میخوام تمام اون گرد وغباری را که با اشتباهاتم با شرکم با چسبیدن به کمبود با حسرت خوردن حسادت ورزیدن و قضاوت کردن بهم چسبیده که باعث فقیری من و بازار کسادی منو بی اعتمادبنفسی من و ترس و نگرانی های بی جهتم شده رو پاک کنی خدایا تمیزم کن پاکم کن تا قدرتی که بهم دادی رو برای خلق زندگی ام بکار گیرم تا مثل استاد باعشقم الگوی الهام بخش شوم برای اطرافیانم ،میخوام باشکوهترین کار دنیارو انجام دهم مقدس ترین و معنوی ترین کار دنیا رو که ثروتمندشدن هست الهی شکررررررت

    سلاااااام و صد سلااااام به همه عشقیای خوب و دوست داشتنی در توحیدی ترین مکان دنیاچ

    درووووود و به روی ماه همتون

    استاد باعشق و مریم عزیز خیرتان قبول باشه خدای خوبم پیام عاشقانه و پیام توحیدی ات را بوسیله پیامبران زمانت شنیدیم و اطاعت کردیم

    سپااااااس برای این هدایت سپاااااس برای این پیام الهی که هر روز اینجا داریم میشنویم و میبینیم الهی شکرررررررر بدرگاهت

    مریم عزیز ممنونم ازت برای تصویر برداری عالییییییی از این زندگی زیباتون در این بهشت زیبا ممنونیم ازت بابت این همراهی برای این پایه بودن تحسینت میکنیم احسن بر تو که پابه پای همسرجانت با فول انرژی ایستادی قوت قلبی براش برای انجام کارهای سختی که شما اینقد باعشق و راحت و پرانرژی انجام میدین که انگار نه انگار کار سختی باید انجام بشه و مطمعنم چقد این ویو عالیییییی خواهد شد و چه حالی میده رو چمن تروتمیز به درخت قد کشیده تکیه بدی و براحتی اون ویوی زیبای دریاچه و اون سبزه زارها و درختان روبرو رو تماشا کردن خیلی حال میده من اون حس زیبا رو تحسین میکنم.

    تحسین میکنم اون هوای بهشتی پارادیس و اون جنگل های سرسبز و اون رودخانه زیبا رو که شراب طهور جاری هست تحسین میکنم که با تجهیز شدن به الله اکبر رفتین به جنگ درختای هرزی که جلوی زیبایی بیشتر این بهشت و گرفتن رفتین تا لیاقتتونو بیشتر به جهان نشون بدین که شما لایق داشتن همچین بهشتی را هستین و چقد این حس خوبه که وقتی میری باغ و هرس میکنی و وقتی کار تموم میشه میای استراحت میکنی و نتیجه رو میبینی و یه نوشیدنی خنک بسیار مرغوب میزنی به بدن چقد چیزای خوب و عالی اونجا پیدا میشع نوشیدنی که از سبزیجات درست شده باشه تا حالا نه دیدم نه شنیدم دمتون گرم دم تولیدکنندگان موادغذایی این کشور گرررررم چه بهشتیه اونجا که یک عمر فقط ما شعار مرگ بر آمریکای خیانت کارو به خورد ما دادن این آخوندهای عوضی خدانشناس دروغگوووووو خدایا شکرت که بیدارمون کردی خدایا شکرت که هوشیارمون کردی خدایا شکرت که بوسیله این انسان توحیدی پیامبر زمانت بما فهموندی که مهم انسانیت نه نژاد نه زن و مرد بودن و هیچ دینی بالاتر از دین انسانیت و توحیدی وجود نداره هرچی انسان تر توحیدی تر خدایا شکررررررت که انسان والا به خدا تیدیل میشود یعنی شبیه خدا میشود باعشق مهربان سخاوتمند زیبا آفرین رزاق کار گشا دوست داشتنی الهی شکرت که برای انسان تر شدنمون اینجاییم.

    چقد این چند وقتی که دارم این فیلم ها رو میبینم اخلاقم عوض شد چقد جلوی زبانمو که میخواد اشتباه بچرخه رو سریع میگیرم چقد نصبت به همسرم و بجهام مهربان تر شدم چقد تو کار خونه پررنگتر دارم میشم نتیجه تماشای این فیلم که بقول استاد و مریم عزیز که یواش یواش درون مارو به سمت زیبایی و زیباتر شدن شکل میده تا بیایم بفهمیم میبینیم یک انسان دیگه ای شدیم که با قبلمون خیلی متفاوتره دقیقا اینو دارم حس میکنم در خودم امروز رفتم سیفون زیر سینگ ظرفشویی خونه رو تمیز کنم به یک مشکل برخوردم حالم بد شد یهویی اعصبانی شدم سر ثانیه ای یاد استاد افتادم که هر مشکلی میخواد راه راحتترو بهت نشون یده سریع حسمو خوب کردم جایی دیگه رو باز کردم کلا اونو آوردم بیرون هم راحت زیرشو بستم آب بندی شد هم خواست بهم بگه بالاترشو باز کن چون یک چوب کبریت گیر کرده که اگه بدون بازکردنش زیرش درست میشد اون چوب کبریت دیده نمیشد بعد زودی باید چندوقت دیگه هم بخاطر نرم تخلیه نشدن آب تو سینگ سیفون ازاول باز میکردم و چقددددد بهم حال داد این الهامه که اگه راهنمایی های استاد دراین فیلم نبو چقد امروز باید دادوفریاد میکردم وااااای خدایااااااا شکرت که کار و تر وتمیز انجام دادم هیچ خونه رو تی کشیدن آشغالا رو ریختم تو آشغالی و جارو دستی با خاک اندازی که خانمم گذاشت حموم بشوره رو خودم شستم و تروتمیز اومدم نشستم فیلم قسمت 7و تماشا کردم و لذت بردم واقعا چه حالی میده نتیجه درست استادجان مریم عزیز برکت وجودتونو شکررررررر الهی شکررررررر

    وشوخی با مزه ای که مریم جان شروع کرد سر دستکش خودشو استاد خیلی باحال بود و استادم چقد باحال جواب میده چقد عشقتون رابطه تون زیبا و قشنگ من وقتایی خونه اعصبانی میشم به خودم میگم فکر کن تو هم مثل استاد خواستی فیلم بگیری و به کاربرات نشون بدی اینو چیجوری میخوای نشون بدی واین بلعث میشه سریع بخودم میام و آروم میشم و فیلتری تو ذهنم هست برای تکاملی انشالله درست شدن بزودی همه این زود از کوره در رفتنام درست میشه میدونم مطمعنم اگه اینجا باشم قدمی که گرفتم و ادامه بدم حتمااااا روزهای قشنگتر و بهتری در راه هست الهی شکررررررررر

    تحسین میکنم شما دوتا عشقیارو که بدون کمک کسی با ارزش ابزار هر کار سختی رو هم میزنین به دلشو موفق بیرون میاین منم اینو میخوام بشم

    و اون قسمت پیچ پیجکی که مریم جان چقد زیبا به قوانین درونی ما ربطش داد که این پیچ پیچکای هرز تمام شاخ و برگای درختو محاصره کرده که اگه درخت و قطع کنین تا ریشه اینو از کنده درخت قدیمی زد بیرون نزنی قطع نکنی محال این درختارو براحتی در ببرین و ربطیش دادین به ترس ها و نگرانی ها و چیزای منفی که مثل این پیچ پیچک وجود مارو در بر گرفته و نمیزاره ما نفس راحت بکشیم تا اینارو قطع نکنیم رشد ممکن نیست آزادی و راحتی ممکن نیست و اولین مثالش درست مشکلیه که یک عمر اسیرشم و خیلی منتطر فرصتی هم توش بیوفتم و ازش عبور کنم ترس از تاریکی تاریکی تنهایی در تاریکی از بچگی تو من موند بخاطر فیلم های ترسناکی که میدیدیم بیمار بودیم تو یه سنی خودمون میرفتیم دنبال اینجور فیلم ها و شنیدن داستان قدیمی جن از زبان بزرگترا که 99درصدش دورغ بود همه از شنیده هاشون میگفتن کمتر کسی بود مواجه شده باشه و اینا تو ذهنم از بچگی مثل این پیچ پیچکا در درونم پیچید باعث ترس های بیشتر شده که خداروشکررررر از خیلی ترسا در من کمتر شده چون فهمیدم ترس شرکه واسه همین برای اینکه مشرک نباشم باهاشون توذهنم میجنگم دارم ایمان جمع میکنم تا برم به جنگ ترس اصلی ام دمتگرم مریم عزیز که به چیز خوبی تکیه کردی و یچیز دیگه تحسینت میکنم که چیجوری تنها ایتجا خیلی وقتا میمونی اینم خیلی ذهنم و سیخ میده که ببین مریم جان تنها تو دل این جنگل میمونه تو از چی میترسی این حرفا و هم به خودم میگم تا آماده تر شوم و چقد بعضی روزها پلن میریزم که بزنم تو دلش منتطرم تکاملی برم جلو انشالله روزشو خدا برام تعیین کرده بزودی میرسه الهی آمین و چقد واسه اون روز فکر میکنم هیجان دارم ترس دارم ولی مزه عبور از این ترسا رو دارم حسشو تجسم میکنم تا قوی شوم و موعودش زودتر برسه وااااای چه حس و حال عالی خواهم داشت دقیقا مثل اون روزی که استاد سه روز تو اون باغ تو چادرش باهاش مواجه شد دل تو دلم نبود کتابشو داشتم میخوندم قسمت آخر داستان کتاب رویایی که رویا نیستن خیلی هیجانی بود اون قسمت که استاد زد بیرون دید هیچ خبری نیست و تمام اون داستان و ذهن خودش ساخت درست منم میرم تاریکی بفکر جن هستم فقط این فکر اذیتم میکنه یعنی میشه یروزی بیام اینجا بنویسم که خدایا شکررررررررت هوراااااا بلاخره موفق شدم بعد یک عمری رها و آزاد شوم از دست این پیچ پیچکای مزاحم خدایا فقط با اره ایمان امکان پذیره و تا میتونم میام اینجا ایمانمو قوی میسازم با دیدن استاد و خوندن کامنتای دوستان من این جا میام رنگ خدایی میگیرم خدایا کمکم باش که بدون تو حتی نفس کشیدنم دشواره…..

    و لحظه ای که برونی خوشکل و خوش اندام اومد کنار استاد چقد صحنه قشنکی بود شوخی استاد با اسب نازنینش خیلی این صحنه رو دوست داشتم خیلی این حس حیوون به صاحبش و متقابل و دوست داشتم آخه ما با این حسا بیگانه نیستیم یکساله یک حیوون داریم بنام جسی خانم ژرمن شیپر اصله یک سگ باوفا مهربون دوست داشتنی که واقعا حال ادم و خوب میکنن با مهربونی و احساسشون خیلی لذت بخش لحطاتی که با اونا هستی الکی نیست که استادو مریم عزیز با حیوانات سر میکنن با مرغ خروس و اسب و بز ولی نمیدونم چرا استاد اینجا سگ نداره یا فکر کنم سگ دست و پاگیر تر از بقیه حیوانات هست باشه چون استاد چیزایی که در بندش کنه رو دوست نداره شاید این باشه که درسته.

    صحنه ای که استاد داشتن اون درختا رو اره میزد و میکشید بیرون خیلی جالب و لذت بخش بود و مریم جانی که با حرفای شیرینش لذت تماشا رو بیشتر میکرد و انشالله در قستمهای بعدی این ویوی زیبارو بدون مزاحمت هیچ درخت هرزی میبینیم و همه باهم لذت میبریم وای که چقد تماشای این بهشت لذت بخش و آدم سیر نمیشن من که سیر نمیشم با وجود اینکه خودم بچه جنگل و طبیعت هستم در شمال کشور زندکی میکنم یکعمر تو روستای شمال زندگی کردم در کنار جنگل باز جنگل و رودخونه میبینم دست و پامو گم میکنم البته 28سال تو روستا زندگی کردیم الان اومدیم شهر مهاجرت کردیم ولی شهرمون هم 20دقیقه به قشلاقمون راهه یک ساعت بع ییلاقی که اونجا در فصل مرداد بدنیا اومدم سال 54خدایا شکررررررت که همه جا خونه و زندگی داریم خدایا شکررررررت که من جنکلی هستم عاشق طبیعتم با طبیعت زنده ام الهی شکرررررررت

    واقعا تماشای پرادایس برام اصلاااااا یکنواخت نمیشود مخصوصا جایی که همش هواش بهاریه آخه چه کسی میتونه از بهار سیر یشه چه آدم هنرمندی میتونه از بهار سیر بشه اون اگه وجود داشته باشه آدم نیست خخخخخخخ

    خدایا شکرت بابت کلاس درس امروزم برای نماز و رازونیاز امروزم خدایا شکرت که رفتم دکتر بهم دارو داد فعلا امروز خیلیییییی بهترم 6ماه دارم صرفه میکنم خودت شاهدی نه غر زدم نه ناشکری کردم نه کم صبری همش میکفتم مثل تیری در کمان به دستان تو دارم کشیده میشم و خوش بحال من که روزی پرتاپ شوم از چله کمان خدا اون روز چه شوووووم چه حالی پیداااا کنم بعد 6ماه سرفه خوب شدن چه حالی میده خدایااااا شکرت که اتفاقاتی در این مدتا افتاد که خودت میدونی و من و چقددد قوی شدم دمتگررررررم به خودم و خدای خوبم که چقد هوامو داره ممنونم که منو بردی دکتر و این داروش داره جواب میده همه اینا بهانه است اصل شفا خود تویی اینم خودت میدونی که میدونم ازت ممنونم برای امروزم برای هرچی گفتی نوشتم برای لذت بردنم برای چیزای خوب یاد گرفتنم برای درس عالی که از پیچ پچیک گرفتم برای عشقو احترامی که بین این زوج محترم و دوست داشتنی برقرار و جاریه الهی شکرت تحسبن میکنم دیدن سرتاسر زیبایی این سریال بهشتی رو الهی شکررررررررد بدرگاهت دوستت دارم

    دوستان باصفا همهتون دوست میدارم…

    عاشق این سرزمین توحیدی هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رسول بنادری گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    سلام استاد جانم و مریم خانم و دوستانم

    فایل نشانه امروزم بود و نگاه دوستان به فایل از زاویه های مختلف چقدر برام درس داشت و خدا چقدر راحت با آدم حرف میزنه

    درس اول : خدا به بینهایت طریق و خیلی راحت باهات حرف میزنه و بهت الهام میکنه….من فردی هستم که به راحتی حواس خودم رو پرت میکنم .

    مثلا دارم مسیری که استاد میگه رو دنبال میکنم بعد از مدتی کنجکاو میشم و مسیر بقیه اساتید رو بررسی میکنم و به خودم میگم نکنه اونا راهکار بهتری داشته باشند یا مثلا هدف گذاشتم که کلمات انگلیسی رو حفظ کنم و از منتخب واژه های 504 شروع میکنم چند روز بعد شک‌ میکنم میگم نکنه باید از تافل شروع میکردم یا از لغات دهم یازدهم دوازدهم یا شایدم لغاتی که استاد فلانی جمع آوری کرده گفته بخونین و خیلی از مثال های اینچنینی که من یه مسیری رو دارم میرم یا فایلی رو استفاده میکنم و چند روز بعد به تصمیمم شک میکنم و این شک بعد از تصمیم جدید دوباره به وجود بیاد و در سیکلی بیوفتم که تمرکزم روی چیزی بره که ندارمش که دنبالش نمیکنم این شک باعث میشه تمرکز نداشته باشم‌ چون فکر میکنم اون جزوه ای که من نمیخونم همون خوبه هست و اینی که من میخونم خوب نیست و باعث میشه وقتی مطلبی رو میخوام دنبال کنم خودم‌ رو با حجم زیادی اطلاعات مختلف از اون محاصره کنم که فرصت نمیکنم همه اونا رو بخونم و نیازم نیست، مثلا اگه قراره من امتحانی بدم انگار ته وجودم دوست دارم من حجم زیادی رو بخونم و بعد موفق بشم تو اون امتحان تا اینکه 10 صفحه رو بخونم و موفق بشم تو اون امتحان انگار دوست دارم مسیره سخت پیش بره یه مثال واضح تر : من دنبال کار یا استخدامی بودم و اومدم تو 25 تا کانال تلگرامی استخدامی عضو شدم ، اینقدر شلوغ پلوغ بود که من وقت نمیکردم پیام های یک کانال رو بخونم و بعد از دو روز همه رو تیک خوانده شده میزدم پس اومدم از تعداد زیادی از اونا خارج شدم ،

    برای اینکه جلوی این عجله رو بگیرم باید باور کنم خداوند از بینهایت طریق و به راحتی منو هدایت میکنه به سمت خواسته هام میرسونه منو به سمت استاد خوبه جزوه خوبه هدایت میکنه به راحتی ، از طریق یه علف هرز توی 5 دقیقه درسی رو بهم میده که توی 2 سال زندگیم یادش نگرفته بودم ، میتونه به راحتی با طبیعت خیلی چیزا رو بهم یاد بده به کی یاد بده ؟ به کسی که تامل کنه در این نشانه ها تفکر کنه ، با این باور به چیزی که هدایت شدم نهایت تمرکز رو بذارم و نتیجه خلق بشه

    درس دوم : هر ضعفی که دست و پات رو برای پیشرفت بسته بنویس و ازش گذر کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3879 روز

    این قسمت از سریال و صحبت‌های استاد دقیقا شرح حال منه

    من قبلا تو محل کارم یکسری تجهیزات رو آرزو شو داشتم برم از نزدیک ببینمشون و بدونم چی هستن

    بعد هدایت شدم به مسیری که اتفاقا دقیقا این تجهیزات پیشرفته رو یاد گرفتم و الان بعد حدود یکسال یا بیشتر از اون روزهای ابتدایی به جایی رسیدم که خودم دارم همون تجهیزات رو نه تنها مسلط شدم یه کار کردنشون بلکه دارم تعمیرشون میکنم

    چیزی که اون موقع ها حتی خوابشو هم نمیتونستم ببینم

    حتی آرزوش هم برام عجیب و غریب بود

    علتش چیه؟

    هدایت خداوند

    جرات و جسارت اقدام کردنم

    تلاش فردی و شخصی خودم

    کمک خداوند شاید بگم 90 درصد موفقیتم بود

    از خدا کمک میخواستم و همون لحظه اقدام میکردم

    قدم به قدم زره زره اول یخم آب شد و ترسم ریخت و بعد در مدت کوتاهی تونستم به یاری خداوند کامل مسلط به کارکرد و تعمیراتشون بشم بدون کمک از کسی فقط یه سری کمک‌های بسیار جزئی از یکی دو نفر گرفتم

    اینکه میگم یاری خداوند واقعا یاری خداوند بود برام چون از کسی سوال نمیکردم فقط به خداوند توکل میکردم

    الان خیلی ترسم ریخته و امید وارتر شدم برای تجهیزات و نرم افزارهای پیشرفته تر

    خیلی از این یادگرفتنهام و تجهیزات واقعا واقعا عالیه عالی دارم لذت میبرم

    خدارو شکرت خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایاسپاسگزارتم

    خدایا کمکم کن برای مراحل بعدی پیشرفت در کار و علم و دستیابی به اهداف بالاتر

    انشاالله انشاالله انشاالله

    در پناه الله یکتا شاد پیروز موفق و سربلند و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 287 روز

    به نام خالق این بهشت رویایی

    سلام بر ساکنان پرادایس زیبا استاد مهربانم و مریم خانم دوست داشتنی

    قسمت هفتم سریال زندگی در بهشت

    خدایا شکرت یکبار دیگه اجازه دادی این دریاچه ی رویایی رو با منظره ی فوق العادش رو ببینم

    خدایا شکرت که همه ی زندگی شما دو عزیز بزرگوار برای من الگو ودرس و مخصوصا این تلاش های همیشگی و خستگی ناپذیر شما ،اینکه میتونین با گرفتن کارگر این کار قطع درختان بسپارین دستش ولی تلاش و حرکت انسان رو زنده نگه میداره و این کار شما قابل ستایش هست واقعا

    قبلا تو یه فایل دیگه دیدم استاد و مریم خانم تلاش میکردن درختچه های اطراف دریاچه رو قطع کنند با خودم گفتم کاش استاد اجازه میدادن همینجوری بکر ودست نخورده باشن این درختا و رشد کنند ولی تو فایل های دیگه دیدم چقدر قشنگتر منظره ی دریاچه بدون اون درختا و این یه نکته ای رو بهم نشون داد که لزومی نداره هر چیزی حتی اگه به ظاهر مفید باشه مثل همین درختای اضافی رو نگه دارم تو ذهنم تو زندگیم باید خلوت کنم دوربرم و از شلوغی بپرهیزم

    خدایا شکرت بازم ارزش ابزار و قدرت اون اره کوچولو و انبر که چقدر کمک میکنند به راحت انجام شدن کارها

    خدایا شکرت یه تیکه از فایل چقدر ابرها رویایی شدن روی آبی آسمون

    خدایا شکرت چقدر اینجا قشنگه از دیدن زیبایی این دریاچه سیر نمیشم

    چقدر جمله ی آخر فایل استاد پر از آگاهی بود که اگر آدم تصویر نهایی آخر کار رو ببینه وقتی کار انجام شده کلی انگیزه میگیره برای ادامه دادن و انجام دادن سخت ترین کارها واقعا هم درسته

    الهی شکرت برای تمام زیبایی های جهانت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد علی غیاثی گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    سلام ٫به امید خدای مهربان٫

    این همه از سطح انرژی رو‌که میبینم لذت میبرم و به این فکر میکنم که چه خوبه که توی این سایت هستم و در حال نگاه کردن فایل های امید بخش استاد جان میباشم بطور کلی بخوام بگم باید بگم که منم هر روز در حال خونه تکونی و حرص کردن شاخ و برگ های ذهنم و زندگیم هستم هر چند که کمی برای من به ظاهر شاید دشوار باشه ولی در باطن خیلی هم جذاب هست وقتی میبینم که این شاخ و برگ ها چقدر منو از نظر ذهنی اروم میکنه خیلی خوشحال میشم که چه خوب که دارم این کارو انجام میدم فقط از خدا میخوام بهم قدرتی عطا کنه تا بتونم حالم رو خوب نگاه دارم و بتونم با دید درست به این حرص کردن شاخ و برگ ها نگاه کنم چون استاد تونسته و خیلی ها از دوستان هم تونستن شاخ و برگ‌های اضافی ذهنشون رو حرص کنن پس منم میتونم این کارو کنم به امید الله

    استاد عاشقتونم خانم شایسته عزیز پایه همه کارا شمایید و چه خوبه هر کدوم از ما و خودمم همین طور یه شخصیتی از وجودیت شما توی زندگیمون داشته باشیم

    عاشق همتونم در پناه خدا باشید

    استاد به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1578 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم..

    یه جمله ای اخرای فایل شما استاد قشنگم گفتید که بارها این جمله رو تو فلیلهاتون گفتید و انگاری هربار که نیاز دارم؛ بشنوم دوباره به یه شکل جدید میشنوم که برام کاربردی تر واتفاقا به جا و به موقع هست…

    اینکه گفتید وقتی آدم موقعه ای که کاریو میخواد شروع کنه اون تصویر نهایی رو ببینه، ببینه که چقدر نتیجه عالی شده؛ اون انگیزه میاد سراغش که سخترین کارها رو انجام بده تا اون نتیجیه دلخواه از راه برسه…

    میخواستم برم روی دوره ی هم جهت با جریان خداوند کامنت بذارم اما یه صدایی بهم گفت: همینجا بذار دیدگاهتو تا کسانیکه این دوره ی بی نظیر رو تهیه نکردند با خوندن کامنتم ترغیب بشند برای تهیه اش …

    البته که بدون شک باید از ته قلبشون بخوان و فرکانسش رو به جهان هستی بفرستند…

    واقعا که جز این نیست؛ اینکه هر روز که آدم از خواب بیدار میشه هزار تا مسئله ودل مشغولی می تونه بیاد سراغش که بهش استرس ونگرانی بده ؛ طوری که شور واشتیاقش رو برای شروع کردن برای جلو رفتن وبرای ادامه دادن بگیره…

    حالا توی موضوعات مختلف میشه براش مثال زد…

    مثلا شب قبل با همسرت یا پارتنرت یا عزیزی به تضادی خورده باشی وبا همون حس بد خوابت برده باشه، و وقتی صبح بیدار میشی یا اون مسئله بیفتی وحالت شروع کنه به بد شدن؛ که اگر بیفتی توی دامش می تونه کل روزت رو اون حس وحال منفی خراب کنه..

    در صورتیکه می تونی تصمیم بگیری حالت واحساست و فکرت رو آگاهانه خوب نگه داری؛ مثلا یاد خوبیهای همسرت یا پارتنرنت یا عزیزت بیفتی؛ یاد وقتایی که همچین مسائلی بینتون پیش اومده ولی خیلی راحت حل شده؛ یا به این فکر کنی حالا که قدرت تغییر طرف مقابلت یا قدرت تغییر شرایط رو نداری، بیای و تمرکزت رو هر طور شد با راهکارهایی که بلدی بذاری روی خودت تا حالت بهتر بشه واین یعنی تو قدم گذاشتی توی فرکانس مثبت…این می تونه باعث بشه یه تصویر سازی از حل شدن اون تضاد بینتون و خوش وخرم شدن دوباره ی رابطتون رو برات بسازه؛ اینجوری حال دلت هم بهتر میشه و در 99 درصد مواقع هم نتیجه عالی میشه….وباب میلت!!

    در مورد کسب وکار یا بیماری هم همینطور میشه آدم خودشو از دام منفی ها نجات بده…

    این تصویر سازی پایان کار، این حرکت کردن به سمت اینکه حالا فعلا برم کاری که سهمم هست کاری که ازم برمیاد رو لااقل انجام بدم تا ببینم چی میشه وجی پیش میاد؛ حداقل نشینم یه جا که فکر وخیال بی خود بیاد سراغم که انگیزمو ازم بگیره….

    مثلا شما استاد مهربونم ومریم عزیز دل؛ اگر به این فکر میکردید که بابا کی حال داره اینهمه درخت و درختچه قطع کنه و منطقه رو پاک سازی کنه که نمی تونستید اصلا شروع کنید…

    جالب اینه که شما این قسمت های اول شاید فکرشم نمیکردید از دوتا ابزاری که دارید اون اره شارژی کوچیک و اون قیچی و دوتا دستکش موتور سواری و بریدن اون درخت چه های کوچیک دور دریاچه ؛ کارتون برسه به جایی که برید کلی ابزار خفن بگیرید برای پرادایس وانقدر ابزار وتجهیزات تهیه کنید که مجبور باشید اول براشون یه محل چادر مانند بخرید بعد اون گارگاه متحرک که گذاشته بودید تو محوطه و وسایل وابزارتون رو اونجا میذاشتید وباز پاک سازی ورسیدگی به پرادایس انقدر وسعت پیدا کرد شما انقدر ابزار تهیه کردید که به فکرتون رسید اون سوله رو بسازید و خب دیدیدم که ماشالله چقدر خفن مریم جان اون وسایل وابزار الات رو انجا سکنی دادند…

    خب مشخصه که وقتی شروع کردید برای پاکسازی پرادایس، مخصوصا اون تایمها که پندمیک بود، شرایط مسافرت نداشتید و میکائیل جان هم از پیش شما رفته بود، این پاکسازی ورسیدگی به پرادایس همزمان هم داشت ذهن شما وفکر شما وانرژی شمارو پاکسازی میکرد و سر وسامون میداد وهم تصویری که از نتیجه ی عالیش توی ذهنتون داشتید باعث شد ادامه بدید وادامه بدید و کار رو به سرانجام برسونید….

    با اینهمه تغییرات عالی ومثبتی که پرادایس داشت تو اون دوسه سال؛ ولی به قول شما اون پاکسازی همچنان ادامه داره…

    چون توقف رسیدگی وپاکسازی نکردن اون محیط مساوی هست با برگشتنش به وضعییت اول…

    هم محیط طبیعی اونجا وهم ابزار الات وماشین الات نیاز به توجه و نگهداری دارند…

    خدارو هزاران بار شکر که به دل مریم جان وشما انداخت چند سال پیش که از سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت فایل بسازید برامون…

    چون هم خدا میدونه وهم شما وهم تک تک ما بچه های سایت؛ که این فایلها و آگاهیهاش دقیقا خود نقشه ی گنج هستند؛ یعنی حرف وعمل شما در یک قاب…

    یعنی تمام آموزه های شما به شکل زنده از نظر من در حال اجرا بود توسط شما…

    وبرای هر کدوم از ما که خواهان خودسازی خودمون وزندگیمون بودیم وهستیم سبک و راه وروشی آسون برای ساختن یه شخصیت ویه زندگی حداقل نرمال رو به عالی…

    چون واقعا باید توی این مسیر ثابت قدم بود…

    نباید وااا داد..

    نباید کم آورد وجا زد…

    باید با یاد آوری نتایج مثبت قبلی و با به یاد آوردن اینکه سهم اصلی رو همیشه جهان هستی انجام میده وما فقط باید همون سهم کوچیک خودمون رو شروع کنیم وادامه بدیم وپیش بریم

    تا هر روزمون بهتر از دیروزمون باشه….

    تا وقتی برگشتیم به گذشته ی خودمون نگاه کردیم با یه حس خوب به خودمون بگیم من تمام تلاشم رو کردم من تونستم سهم ونقشم رو تا حدود زیادی درست انجام بدم..

    حالا که نتیجه دلخواهم شده بدون شک لطف خدا بوده وهمت خودم واگر هم خواسته ی من میسر نشده حتما از مسیر وراه روش بهتر ودرست تری در زمان ومکان و شرایط عالیتری به خواسته ام میرسم ..

    در صورتیکه اجازه ندم افکار منفی منو از پا دربیاره…

    وچقدر این دوره ی بی نظیر هم جهت با جریان خداوند توی این دوهفته اخیر باعث شده من با انگیزه تر امیدوارتر مشتاقتر هدفمندتر و آرامتر وشادتر باشم…

    یه بی خیالی یه جورایی علی بی غمی اومده سراغم…

    دیگه دلم نمیخواد نگران چیزی باشم…

    انگار با تمام وجودم باور کردم که نیاز به تلاش فیزیکی زیادی نیست…

    نیاز به اینهمه عجله نیست…

    انگاری در لحظه اکنون زندگی کردن رو بیشتر درک میکنم وبیشتر دارم توی لحظه زندگی میکنم

    انگاری کل وظیفه ی من این مدت شده مراقبت از افکارم؛ یعنی خیلی خیلی اگاه شدم هوشیار شدم نسبت به افکار واحساسات خودم….

    جوریکه افکارم واحساساتم با من حرف میزنند وبهم میگن به ما توجه کن..

    بهم میگن بریز دور هر کسی وهر چیزی بیرون از خودت رو…

    تا روح و روان و جسم وجان وگوشها وچشمها وقلبت انقدر خالی وپاک باشند که فقط اونچیزی که خوبه رو دریافت کنی..

    اخه همه چیزهای خوب وزیبا و خوش وعالی یه فرکانس مشترک دارند..

    اونم از صمیم قلب راضی وشاد بودنه؛ رها از قید وبنده ها بودنه…

    وقتی رها میشی از قید وبندها..پاک ومطهر ونورانی میشی و اونجاست که انچه خوبان همه در پی آنند تو یکجا بدستشون بیاری…

    خدارو صدهزار مرتبه شکر به خاطر هدایتم به این مسیر…

    خدارو صدها هزار بار شکر بابت دوتا فرشته ی زمینی سیدحسین عباسمنش ومریم شایسته ی عزیزم..

    خدارو هزاران بار شکر بابت گوشی بابت اینترنت.

    بابت اینکه در دوره وزمونه ای زندگیم می کنیم که همه چیز برای اینکه سعادتمند باشیم در اختیارمون هست فقط کافیه ازشون درست استفاده کنیم…

    استاد ومریم عزیزم می بوسمتون: دوستتون دارم..

    الله نگهدارتون باشه هر لحظه وهمیشه ان شالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: