سریال زندگی در بهشت | قسمت 8 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

488 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اناهید افشار گفته:
    مدت عضویت: 2681 روز

    سلام به استاد تغییر و مریم بانو و تمامی عزیزان عباسمنشی

    واقعا بخاطر این همه زیبایی در این بهشت سپاسگزارخدای بزرگم و اینک استاد هربار با تغییرات کوچیک زیبایی های بزرگی رو ایجاد میکنه و روح تازه ای به این همه قشنگی میده

    این قسمت هم کلی درسای زیبایی برای من داشت من همیشه وقتی هدفی رو برای خودم تعیین میکردم در مسیر راه وقتی به تضادی برخورد میکردم جای اینک با حل کردن تضاد به مرحله بعد برم سعی میکردم دورش بزنم یا کلا بی خیال هدفم میشدم فرقی هم نمیکرد هدف بزرگ باشه یا کوچیک

    وقتی دیدم استاد بخاطر این هدف هربار ک کار میخواست سخت بشه فوری ی راه حل آسون پیدا میکرد و به مرحله بعد و نشانه های الهی هدایت میشد حتی با از دست دادن اون چکش محکم لحظه ای هم احساسشون بد نشد و دست از کار نکشید و کلی هم با عزیز دلشون روی این قضیه شوخی کردن ک به ماهی ها ابزار دادن😊😊😊

    واقعا درس بزرگی بود برای همه ما ک بدونیم ممکنه در مسیر رسیدن به اهدافمون ممکنه چیزایی رو هم از دست بدیم و کسی ک انسان توحیدی باشه هیچ وقت بی خیال هدف نمیشه و با کمک خدا و هدایت هاش به جلو حرکت میکنه و نتیجه شیرینی رو رقم میزنه وقتی چکش افتاد توی آب ی لحظه یاد اون آهنربایی افتادم ک مریم جان داشت باهاش بازی میکرد گفتم حتی اون بازی هدایت و برنامه ریزی خدا بوده برای حل مسئله ای ک میدونسته باهاش برخورد میکنید و مطمئنم استاد هم به این نشونه فکر کرده و شایدم بخواد با اون آهن ربا چکش رو از دریاچه بیاره بیرون و شایدم خدا راه های زیادی سراغ داره ک توی مسیر حتما به استاد یا عزیز دلشون الهام میکنه مثل افتادن چوب و ایده انداختن چوب ها توی آب ویا حرف مریم بانو درباره استفاده استاد از اون چکشی ک میخارو بیرون میکنه و استاد رو یاد اون اره آهن بر انداخت

    واقعا از خدا سپاسگزارم ک شما رو نشونه و دستی از دستانش قرار داد تا ما توی این مسیر توحیدی ثابت قدم باشیم و با بهبود پارادایس خودمونو بهبود بدیم و بسیاری از باورهای مخرب رو قطع کنیم تا زیبایی های بیشتری رو از این جهان ببینیم و محدودیت هایی ک عین حصار جلوی پیشرفت ما رو گرفتن رو با باورهای درست از بین ببریم و خودمون و از همه مهمتر جهان رو گسترش بدیم

    پرادایس برای همه ما ی کلاس درسه ک استاد داره ما رو با قوانین و کاربردشون توی لحظه لحظه زندگی آشنا میکنه خوشحالم شاگرد این کلاسم و دارم پله های رسیدن به هدف ها و از همه مهمتر رسیدن به خدا و خدایی شدن رو طی میکنم

    خدا ان شاءالله به همه ما توفیق درک عمیق از قوانین و انجام دادنشون رو عنایت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    سمیه خضری گفته:
    مدت عضویت: 2127 روز

    به نام پروردگار عالم

    سلام استاد کار بلد و خانم شایسته ی عزیزو دوستان عزیزم

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای یه روز دیگه زندگی در بهشت☺️

    استاد عزیزم امروز دست به کار شدن و میخوان اینبار چوبهای دور کلبه رو وردارن استاد راستشو بگم اول که اینو گفتین به خودم گفتم وااااا نه استاد این کارو نکنید خطر داره بعد نکنه پشیمون بشین وتو دلِ خودم استرس گرفتم ولی شما با نهایت انگیزه و اراده و توکل به الله شروع به کار کردین با کمک ابزارها عالیتون و البته کمک الله یکتا.

    این همه ابزار عالی بازم اینجا برام ثروت زیاد رو یاد اور شد خصوصا وقتی که چکش افتاد تو اب و غیر حبابهای ریز چیزی از خود برجای نگذاشت و شما خندیدن گفتم ای ولله چه راحت کنار اومدن چون ایمان دارن فراوانی خدا اینقدر زیاده که بازم میتونن خلقش کنن،

    کارو با مصممتر و انگیزه بیشتر ادامه دادین ومدام شکر گزار خداوند بودین تا اینکه بازم خدا هدایتتون کرد و با زبان چوب باهاتون حرف زد که چه کاریه میخواین خودتون رو اذیت کنیدشما ای بنده ی من به من توکل کردین و مدام شکرگزار هستین منم میخوام کمک کنم و چوبا رو که بریدین بندازین داخل اب با جریان اب خودم اونارو به سر مقصد مقصود میرسانم.

    وچه اگاهانه استاد متوجه این صحبت شدن و نشانه الهی خداوند برای راحت انجام دادن کا رو دیدن احسنت استاد.

    من با این پیام و صحبت خدااز زبان چوب روی اب متوجه شدم خدا در طول روز هر لحظه با ما حرف میزنه راهنمایی میکنه ولی ما اصلا متوجه نیستیم یا وگاها متوجه هم هستیم ولی از بس ایمانمون ضعیفه و باورهای محدود کننده و اینقد زیادن نمیزارن که ما حرفهای خدایمان را بشنویم.

    بریم ادامه ی سریال استاد راحت و با تلاش و انگیزه ای که داشت سخت مشغول رسیدن به هدف بود (منم هی به خودم میگفتم استاد منصرف شو لطفا🤭) ولی استاد چون نتیجه ی کارو میدونست چیه و قبل شروع کار از حس خوب بعد سرانجام کار میگفت و از اون نتیجه بسیار شاد بودند حسابی مشغول بودن.🤩

    تا اینکه کار بریدن نرده های یه قسمت تموم شد واستاد چوبارو داخل اب انداخت و با انداختن چوبا زنبورا حمله کردن ناچار استاد ومریم جون رفتن داخل خونه از داخل خونه که استاد نگا کرد خییلی هیجان زده بود وخیلی شاد که ایده شون جواب داد و برا ادامه بیرون رفتن…

    موقعی که بیرون رفتن با خودم گفتم سبحان الله 😍خدااااااااااااااای من این همه زیبایی😍😍😍😍 چه ویوویه قشنگی چه صحنه ی زیبایی با خودم اینقد استادو تحسین کردم که چه جسور و با ایمان ایده شو که مدتها رویاش بود رو انجام داد استاد واقعا بهتون تبریک میگم که اینهمه ایمان وباورتون قدرتمند هست چه کار خوبی کردین نرده هرو ورداشتین این بهشت هر روز با ایده های شما داره زیبا وزیباتر میشه

    و حالا من مشتاقانه منتظر بودم استاد نرده های دیگرم برداره🤭🤭😍😍

    این قسمت خیلی برام ارزش داشت و اینو به من نشون داد که من ترس وباورهای غلط زیاد دارم باید اونهارو ریشه کن کنم باید ایمانمو قوی کنم ترسهامو نابود کنم ایمان و توکل به خدا باورهای مثبت و جسور بودن رو جایگزین کنم تا بتونم زیبایی رو ببینم بتونم از زندگیم لذت ببرم و از همه مهتر بتونم نشانه های خداوند رو ببینم صحبتهای خداوند با خودم رو بشنوم و کمکشو قبول کنم.

    خدای من خدای من شکرت که خدای منی شکرت که این همه هوای منو داری که منو هر روز هدایت میکنی به اینجا به این بهشت پر از فهم و اگاهی و من میدونم اینا همش برا اینه که میخوای باهام حرف بزنی میخوای در رسیدن به خواسته هام کمکم کنی…

    وچه صحبت و چه کمکی زیباتر و دلنشتن تر از کمک الله یکتا❤️

    خدای من صد هزار بار شکرت.

    استاد با ایمان و مریم جون عزیزم شما دستی از دستان قدرتمند خداوند هستین شمارو بابت حضور در زندگیم هزار بار شکر عاشقتونم و دوستون دارم خیییییییلی زیاد.

    الله مهربان پناهتان.

    ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3820 روز

      جون تو دلمم نبود که نیام و نگم!!

      بایستی پیدات میکردم و تا بهت بگم حرف خدایم را حسم را

      بسم الله الرحمن الرحیم

      فقط ادامه بده ..

      2 روز پیش جایی بودی ک بایستی میبودی، توی عقل و عقل و سوالی و نوشته ای که باید میخواندی

      روز گذشته بازم نشانه ای از جانب خدایت دریافت کردی

      امروزم با این مهر تایید خدا و حالا ین پیام از جانب من، یعنی درست بودن 100% مسیرت

      فقط ادامه بده

      فقط ادامه بده

      فقط سعی در گذاشتن ردپاهای روی ردپای استادت بگذار دست من

      فقط ادامه بده …

      و لذت بیر از لحظه لحظه های نفس هایت: چرا که در هر نفست طعم مرگ را میچشد پس سپاس گزار هر نفست باش ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمیه خضری گفته:
        مدت عضویت: 2127 روز

        سلام دوست خیلی عزیزم

        بسیااااار بسیارررر مچکرم از رساندن پیغام خداوندم برای من

        هیچی نمیتونم بگم حس فوق العاده عجیب و بسیار خوبی دارم خوشحالم بی نهایت خوشحال

        واقعا نمیتونم چیزی بگم جز اینکه فقط بگم خداوندم پروردگارم شکرت شکرت شکرت که هوامو داری دوستم داری

        ممنونم محمدعزیز واقعا ممنون.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    الهه رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 2220 روز

    به نام خدای مهربان

    الهی به امید تو

    سلام به تو ای خالق زیبایی ها

    سلام استاد بی نظیرم ؛ سلام مریم نازنینم

    سلام دوستان زیبابینم

    سلام زندگی بهشتی م

    سلامی به خودم که لایق بهشتم

    امروز هشتمین روز از بهشتی شدنمان میگذرد

    بهشتی که تک تک لحظاتش برایم عشق ست و زیبایی

    خدایا شکرت الهی شکرت …..

    چقدر حسم زیباست

    حسی که انقدر برایم لذت بخش شده که میدانم زندگیم بهشتی ست

    چون خدایی را دارم که هر روز مرا به بهشتش دعوت میکند

    بهشتی که حالا با پوست و گوشت م عجین شده

    بهشتی که با دستان توانای خدا هر روز زیباتر شده

    خدایا شکرت که عمری دوباره و نفسی دوباره به من دادی تا بتوانم این زندگی بهشتی را برای خودم زیباتر کنم .

    خدایا شکرت الهی شکرت الهی شکرت……

    انقدر امروز حالم خوبه انقدر پر از انرژی مثبتم

    که دوست دارم فریاد بزنم

    اهای مردم دنیا بیاید از این لحظه تون لذت ببرید

    بیاید زندگی رو برای خودتو ن بهشتی کنید

    اگه شما باور ندارید

    من باور دارم و راهشو پیدا کردم

    من راهی رو پیدا کردم که سالهای سال به دنبالش بودم

    راهی که همش لذت و عشق و زیبایی ست

    راهی که برایم هر لحظه ش زیباتر از قبل میشود

    لحظه هایی که میدانم همیشه خدا با من ست

    خدایی که نامش و یادش ارامش بخش قلب من ست

    لحظه هایی که مانند الان اشک های بهشتی م جاریست

    لحظه هایی که حالم را بهشتی میکند و تمام زندگیم را بهشتی تر کرده.

    خدایا این اشک ها برای من یک دنیا ارزش دارد

    چون این اشک ها هم برای بهشتت میریزد….

    ……

    خدای من چقدر این نمای دریاچه ی بهشتی زیبا شده

    چقدر همه چیز تمیز و مرتب شده

    خدای من امروز هم قصه ی بهشتی شدنمان برایم یک دنیا درس داشت

    لذت بردن از زندگی ؛ازادی ؛ شادی ؛ رسیدن به هدف و اجرا کردن ایده های بهشتی مان و در نهایت رسیدن به ارامش محض

    خدای من امروز هم با یک کار زیبای دیگه با دستان بی نظیرت شروع شده

    کاری که برای زیبا ترین بهشت و برای لذت بیشتر از اون شروع شده

    خدایا صدای بندگان بهشتیت را که میشنوم

    سر از پا نمیشناسم برای شنیدن حرف های بهشتی شان

    برای درس گرفتن از کلام بی نظیرشان که بوی خودت را برایم میدهند.

    اه خدای من

    این شاخ و برگهای اضافی که مانعی بودن برای نمای زیبای این بهشت

    حالا که از بین رفته اند

    چقدر این زمین بهشتی مان سبک تر شده

    چقدر نمای بی نظیری را به خودش گرفته

    استادم من عاشق این تصمیمات شجاعانه تونم

    که به منم یاد میدین که منم تصمیاتی رو با جرات بگیرم

    با اینکه ازشون ترس دارم ولی برم توی دل اون ترس ها

    و با توکل به خدا و با ایمان به خودش کارم روشروع کنم

    خدای من دوباره یک دستگاه هیولا که با باطری کار میکنه و میخایم با اون بهشت مون رو زیباتر کنیم

    میخایم بیشتر از بهشت مون لذت ببریم

    میخایم بیشتر نعمت های خدا رو زیبایی هایی رو که بهمون داده رو ازش لذت ببریم

    …..

    خدای عزیزم ثروتمند شدن چقدر زیباست

    و یکی از زیباترین کارهای دنیاست

    …………..

    و حالا اماده میشیم برای اینکه

    بریم و این نرده های چوبی رو از جلوی نمای کلبه ی بهشتی مون برداریم

    بریم که ازادی بیشتری رو برای خودمون رقم بزنیم

    چقدر عالیه که منم تمام باورهای مزخرف و بیهوده و زوار در رفته ی ذهنم رو با باورهای قوی که برای خودم میسازم رو کامل از بین ببرم

    منم میخاهم اون باورهایی که مانع رسیدن به خواسته م میشن رو بردارم تا نمای زیبای زندگی بهشتی م رو و اون نمای زیبای رسیدن به خواسته م رو ببینم

    و به قول استاد عزیزم همیشه برای خراب کردن چیزی اسونه

    ولی ساختن دوباره سخته

    و با این کارتون بازم به من یاد دادین که من هم بیام و این باورها م قدیمی و ناکارامدم رو خراب کنم

    خراب کنم و دوباره از نو بسازم

    ساختنی که شاید سخت به نظر برسه

    ولی من با تمام توانم میرم برای ساختن باورهام

    برای ساختن باورهایی که رسیدن به خواسته م رو اسون تر میکنه

    و شاید اولش کمی سختی بکشم

    ولی با ادامه دادنم میدونم که برام راحت تر و اسون تر میشه

    و نهایتا به اون هدفم میرسم

    و نهایتا نتیجه میگیرم

    و باید قدم به قدم مثل استاد عزیزم که اومد این نرده رو اول میخاشو قطع کرد

    و بعد اومد یکی یکی نرده ها رو با اون دستگاه هیولایی قطع کرد تا اخر که کل نرده ی چوبی رو قطع کرد.

    خدا قوت استاد عزیزم…..

    منم باید مثل شما قدم به قدم برای رسیده به اهدافم روی باورهام کار کنم

    و باید تکاملم رو طی کنم برای رسیدن به خواسته هام

    استاد این نرده ها که از جلوی کلبه ی بهشتی مون برداشتی

    خیلی زیبا شده

    خدای من چقدر دل باز شده

    ادم حالا میتونه چهار زانو بشینه و قشنگ از این زیبایی ها لذت ببره

    و واقعا لب بجوی بشینمم و

    گذر عمر مون رو که دارینم توی این بهشت میگذرونیم رو ببینیم.

    استاد عزیزم من چیزی که توی این کارهای بهشتی تون دارم میبینم

    اینه که هیچ وقت بیکار نمیشنید

    همیشه یه ایده ی نابی برای زیباتر کردن این بهشت رو دارید

    و به منم یاد ادید که هیچ وقت راکد نباشم

    حرکت کنم و ادامه بدم این حرکتم رو

    چون اگه راکد باشم میگندم

    خراب میشم افسرده میشم

    بهم یاددادین تا زنده هستم

    دست از تلاشم برای رسیدن به هدفم برندارم و حرکت کنم و ادامه بدم تا به نتیجه برسم.

    بهم یاد دادین که اگه با یه ابزار نتونم به هدفم برسم

    ایده های جدید رو امتحان کنم ازمون و خطا کنم تا به هدفم برسم

    توی راه خدا خودش بهم کمک میکنه

    ………………..

    و تحسین میکنم این کشور بی نظیر و ثروتمند امریکا رو

    تحسین میکنم مردمان ثروتمند و توحیدی این کشور زیبا رو

    که برای کارشون و خودشون ارزش قائلند

    و برای انجام کارهاشون تمام ابزارهای لازم رو تهیه میکنند تا کارشون رو به راحتی و اسونی هر چه تمام تر و البته با کیفیت بالا انجام بدن.

    استاد عزیزم من عاشق اون الهاماتت هستم که داری با قلبی اروم و با ارامش تمام داری الهامات خدا رو دریافت میکنی

    استاد چقدر کلاه قرمزتو تسلاتون زیباست اون لباس ناز و با اون رنگ زرد نباتی ش منو کشته

    ……………

    ای خدایا شکرت من امروز حالم عالیه

    خدایا شکرت به خاطر وجود استادم شکرت به خاطر وجود مریم عزیزم شکرت به خاطر وجود تمام دوستان بی نظیرم

    خدای عزیزم چقدر صدای این گنجشکای خونه ی بهشتی مون زیباست

    صدای این پرنده های برام زیباترین موسیقی دنیاست

    و اون برونی زیبا که همیشه با ارامش تمام داره برای خودش در کنار دوستای زیباش علف میخوره و داره توی بهشت زیبای خدا لذت میبره.

    استاد تمام این کارهای بهشتی ت برای من درس داره

    درس هایی که از جنس خود خود خدایند:

    درس زیبای ازادی و هر انچه که مانع ازادی من میشود را برای رسیدن به خواسته هایم از جلوی راهم بردارم

    درس گوش دادن به الهامات قلبم که همیشه برای من زیباترین ایده ها رو میگه

    درس استفاده از ابزار مناسب برای رسیدن به هدف

    درس اینکه بیام و تمام جنبه های زندگی مو با باورهای عالی درستشون کنم

    میتونم به تمام ارزوهام برسم به شرط اینکه تمام تلاشتو برای انجام اون کار انجام بدی

    درس توکل به خدا و امید داشتن به خودش تنها منبع رزق و روزی

    درس تکامل در رسیدن به هدفم و قدم به قدم همراه شدن با خواسته م تا رسیدن به هدف

    درس لذت بردن از تمام زیبایی ها و نعمت های زیبای خدا و لذت بردن از زندگی

    درس عشق و شادی و لبخند و رابطه های سرشار از عشق و زیبایی

    درس الهی بودن و توحیدی عمل کردن

    درس صبر داشتن برای رسیدن به اون خواسته و هدف و عجول نبودن و کمال گرا نبودن و قدم به قدم و اهسته اهسته تا رسیدن به هدف.و همیشه برای ساختن یک چیز و رسیدن بهش باید تلاش کرد ئ صبر داشت و تقوا پیشه کرد.

    درس نترسیدن و شجاع بودن اینکه بری تو دل ترس مثل موقعی که خونه ی زنبورها خراب شد ولی استاد مصمم شد که من کاری به چیزی ندارم من باید این ایده م رو عملی کنم باید کارم رو ادامه بدم و باید نتیجه شو بدست بیارم. و موانع رو با تمام توانت از سر راهت برداری.

    داشتن هدف در زندگی و هدف های جدید داشتن

    و نهایتا درس رسیدن به ارامش محض خدا و همیشه شکر گذاری از الله یکتا

    ….

    استاد اون زمانی که اون دستگاه هیولای میل واکی رو اوردی تا اون نرده هایی رو که مانع از دید این نمای بهشت مون میشن رو از بین ببریم

    دیدی جواب نمیده

    اومدی و ابزارت رو عوض کردی

    منم دقیقا توی رسیدن به یکی از خواسته هام اومدم و یه باورهایی داشتم و اونا رو به کار بردم

    توی مسیر رسیدن به خواسته م بودم که دیدم نه این باورها جواب نمیده

    منم اومدم مثل شما که ابزار تون رو عوض کردین

    منم اومدم و تمام اون باورهای قدیمی و درب و داغون رو عوض کردم

    قشنگ نشستم باورهای عالی رو برای رسیدن به خواسته م رو برای خودم ساختم

    و الان دارم با تمام توانم روی این باورهام کار میکنم

    و میدونم که خدا بهم کمک میکنه

    میدونم که اگه همینجوری ادامه بدم به اون هدفم میرسم

    مثل شما که ایده تون جواب داد

    خدایا شکرت که من الگوی بی نظیری دارم که بهم داره راه رو نشون میده خدایا شکرت الهی شکرت

    من عاشق این همه شوخی های تون هستم که خنده هم روی لبامون میارید

    و اون لحظه ای که گفتی میتونیم سه نفری این نرده رو بندازیم توی اب داری بهمون دوباره یاداور میشید که همیشه روی خدا حساب کن

    هر کاری داری فقط کافیه بهش بگی و بهش ایمان داشته باشی خدا همون لحظه اجابت میکنه

    بخدا دوست دارم ساعت ها بشینم و با عشق و لذت تمام ؛ از تک تک لحظات همین فایل بی نظیر هزاران صفحه بنویسم.

    ممنونم استاد ممنونم خانم شایسته مهربانم که همیشه برامون با کارهای زیباتون یه دنیا درس دارید.

    از شما دوستان بی نظیرم هم ممنونم که وقت میزارید و کامنتم رو مطالعه میکنید.

    خدایا شکرت به خاطر این همه روز زیبایی که داشتم و دارم و خواهم داشت .خدایا شکرت

    ارزوی بهترین رو براتون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  4. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    به نام خدا 🌹

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان⁦❤️⁩💙💗

    قبل هرچی بگم اول صبح که بیدار شدم هوای ابری و خنک و عالی بود منم عاشق این هوا سریع شکر گذاری کردم ،موتور ذهن روش کردن که امروز به روز فوق العاده است ،،بعد سپاسگذاری نوشتم بخدا یه پول جزیی باید بهم بدن ،،چند روز طول کشید ،،گفتم انرژی مثبت امروز زیاده تو شکر گذاریم بابت گرفتن پول ،بابت اون شخص از خدا تشکر کردم بخدا چند دقیقه بعد پول واریز شد ،،و گفتم خدایا شکرت قانون مثل همیشه جواب میده و انرژیم بالاتر رفت و بعدشم که قسمت بعدی زندگی در بهشت سوپرایزم کرد 🤩🤩🤩

    نمی‌دونم حکمت این دیدگاهی که می‌نویسم و پاک میشه چیه ،،ولی می‌دونم حکمتی داره ،،من میگم خدا مثل برگه امتحانی از من میگیره میگه بهتر بنویس ,بزرگتر شو ،تو باید رشد کنی ،خودت را بکش بالا

    مگه استادت عباس منش نیست ،،خب تو که هر روز میبینیش ،داره بهت درس میده ،،اونم به روش عملی ،با روشی که خودش داره زندگی می‌کنه ،،مثالهای واضحش تو زندگیش مشخصه

    منم میگم چشم خدا دوباره مینویسم ،دوباره میخونم ،دوباره فایل میبینم ،،خدایا شکرت برای درک جدیدم 🌹🙏🙏🙏🙏

    موضوع امروز آموزش برداشتن حصارهای زیبایی هست که جلو دیدن زیبایی‌های بیشتر میگیره

    لازمه کار .:داشتن شجاعت و یه تصمیم قوی به سبک استاد عباس منش ،،نترس بودن ،،خستگی ناپذیر ،،ابزار مناسب کارآ و همراهی یه عشق ،یه

    مهندس ناظر ،یه همدم همیشگی 🤩یه مغز پر ایده به نام خانم شایسته عزیز👌🤩

    با نام خدا شروع میکنیم ،،،مهندس ناظر مثل همیشه میگه شرایط بررسی کردی ،،و اونور استاد همیشه آماده میگه بله ،،چه زوج همه فن حریفی خدایا شکرت

    استاد واقعا شما چقدر رشد کردید که همونجوری که همیشه میگید برای مدت طولانی تو یه شرایط هر چند عالی و زیبا نمی مونید،،همیشه دنبال یه چالش جدید ،،و حالا انجام یه کار متفاوت ،

    اگه ما باشیم میگیم باید دور خونه حصار باشه ،،بچه نیفته ،مهمان میاد ،نکنه ال بشه و …..

    ولی استاد میگه من بهشت برای لذت خودم میخام این بهشتی که من ساختم ،،من دوست دارم هیچ چیز اضافی نباشه ،،هرچند اصولی ولی نباید جلوی لذت بردن منو بگیر ،،من تکاملمو طی کردم ،،من این ثروت برای این درست کردم که از زندگیم لذت ببرم و امروز به این نتیجه رسیدم که باید این حصارهای چوبی مثل اون درخت‌ها برداشته بشن

    قاطع و مصمم به الله اکبر.

    واقعا یه جاهایی باید برای دیدن زیباییها بیشتر انعطاف پذیر بود ،،و این ذهن بزرگ و زیبا بین میخاد ،

    استاد حتما اون پلن آخر کار را دیده ،،اون تصویر آخر ساخته و حالا مصمم شروع به تخریب می‌کنه

    بی تعارف شروع کاری که خیلی از ما با همین ابزار و حتی قوی تر انجام نمیدادیم،بهتر بگم خودم با شروع کار چکش استاد رفت تو آب ،،حالا برداشتهای من ،،انگار قسمت نیست ،حیف هست ،این چوبها گناه دارن ،بابا خدا میگه بیخیال ،،اینا محافظ جانت هستن و هی…..

    تو یه لحظه دیدگاه خانم شایسته و استاد ،،😄😄😄خندیدن و ماندن چند حباب خالی از چکش و هم نشین شدن با ماهی ها به همین سادگی بعد استاد با چکش میخ کش خندان خندان ادامه میده

    بخدا اینا همون چیزهایی هستن که الان استاد تو بهشت هست ما اینجا کلا این فاصله ها همینجوری درست میشن ،،مگه اینا میتونن جلوی استاد بگیرن ،،استاد اولش گفت یه شجاعت میخاد

    کلا استاد با ۲ ابزار مناسب ،داره تمام این کار انجام میده ،،بس تو این مدت کار انجام داده دیگه ابزار اضافی نمیخاد ،،چند لحظه فکر می‌کنه و شروع قدم به قدم ،،برش میزنه ایده بعدی میاد او چوبهای پایین اول برداره ،بعد ستون میزنه ،سیم برق جدا کنه

    وجلوتر نشونه خدا با اون چوب روی آب که میگه تو سهم خودتو انجام دادی منم بهت میگم چجوری کار آسونتر میشه ،ببر بنداز رو آب ،،بزار طبیعت سختیش را انجام بده ،،آب خودش می‌بره به مقصد البته بازم از چشم عزیز دل این زیباییها و این نشانه ها مخفی نیستن 👌👌👌👏👏👏👏

    بابا به شما باید گفت استاد راحتی ها 😄😄🤩🤩

    اون دیالوگ ماندگار استادم که همیشگی شد ،،به قول خانم شایسته با اون صدای زیبا ببر آقا ،،ببر

    بازم برخورد به یه تضاد شیرین فرار از زنبوری که خدا فرستاده که خستگی از بدن استاد عزیزم بره ،،از پشت اون شیشه ها حالا اون ویو دیدن داره ،،آه خدای من شکرت چقدر زیبا ،خدایا شکرت همینه 🙏🙏🙏🌹🌹🌹💗💗💗

    و حالا اون انرژی لازم که استاد میگیره و می‌ره سراغ نرده های بعدی،، گور بابای زنبور میدونید چرا ،،چون هدف جلو چشمهاشه ،،چون بهشتش نمایان شد ،،تصویرش در حال کامل شدن نزدیک پایان کار شده این میشه نیروی محرک همون فرار از زنبور خدایا شکرت چقدر بزرگی 🙏🙏💗💗

    دیگه الان برداشتن مانع های بعدی مثل آب خوردن شدن ،،یعنی دوست داری اون نرده‌ها را مثل بلدوزر از ته بکنی وقتی استاد داره از دیدن این زیبایی لذت می‌بره

    کلا یکی از رموز موفقیت استاد همین شوخ طبع بودن در حین کار هست ،،خیلی ساده میگه می‌خنده و هی چرخ روانتر و روانتر میشه استاد تو دستت تو دست خداست نگران هیچ چیزی نباش و البته نیستی ،لبه پرتگاهم که باشی ،دلت قرص هست

    خانم شایسته هم مثل همیشه در کنارت هست با اون تشبیه کردن ،و مثالهای خفنش ،،و حالا چوب های کشتی نوح

    که البته بی مورد هم نیست ،چون کسانی سوار براین چوبها هستن که دنبال رو آن مردان و زنان بزرگ هستن 😍😍🙏

    و در آخر درسهایی که استاد یاد آوری کردن ،،زندگی همون‌جوری که ادامه داره ،،در همه لحاظ باید جریان داشته باشه ،اگه زیبا هست ،،باید دنبال زیبایی بیشتر باشیم ،دنبال بزرگتر شدن چون نعمتهای خدا و این جهان بیشمارند و پایانی ندارن

    و خراب کردن خیلی راحت تره و زیباتر اینکه میگن هنری هم ندارم خراب کردن ولی بعضی خراب کردن به دنبالش زیبایی هست مثل همین برنامه امروز

    و بازم ایده هایی که تو مسیر کار نمایان میشن

    و آخرشم این که نمایان شد اون تصویر مورد نظر اون نقاشی زیبای خداوند ،خدایا شکرت 🙏

    حالا باید دیگه پارو نزد واداد حالا باید مثل همین چوب ها رها کنی و لذت ببری از این زیبایی ها

    استاد فقط اون آهنربا خفن من میبرم دنبال اون چکش میگردم ،،حال میده لبه این بالکن بشینی بازی بازی دنبال اون چکش بگردیم ،،خدا را چه دیدی شایدم گنجی ،تفنگی ،🤩😄😉پیدا کردیم

    و یه نکته استاد اونجا که گفتید به خانم شایسته ۳نفره میتونیم چوب ها را جابه جا کنیم ؟نفر سوم کیه ؟؟خدا کنه مایک باشه من بیصبرانه منتظر دیدنش تو این بهشت زیبا هستم

    با آرزوی زیبایی‌های بعدی خدا نگهدار💗🤩⁦❤️⁩😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3820 روز

      نجواها میان میگن ننویس بابا بیخیال حال چی را میخوای بنویسی

      قانون راه هم مرور کردی که چی

      بری 29تا کامنت لایک شده را بخونی و همش یک چیزی تکراری، مثلا خو ادامه بدی، تحسین کنی و تشویق کنی و .. خو که چی ؟ مگه دیوونه ای؟ خب که چی

      رفتی نوشتی منثلا اینجاااا چی پیدا میکنیی بابا محمد داری وقتت را از دست میدی ول کن توجه بر زیبایی ها را ول کن خب که چی چی میخوای پیدا کنییی

      ولییییی من به ذهنم میگممم به ذهن نجواگرم میگم shut up خفه شو و بشین و بتمرگ همونجایی که بودی

      از اینکه که هستی شیطان ذهنم ممنونم ولیییی تا وقتی فرصت دارم سعی میکنم مسیری را برم انتخابی را کنم که انتخابِ درسته!

      انتخابی، افکاری، جهادی، آرامشی، .. که شامل درست فکر کردن زیبا اندیش بودن، مثبت اندیش محض بودن

      به والله همون مققداری که ورودی را کنترل نکنم کانون توجه ام روی نکات مثبت نباشه اووو اووو تمامممم

      به هموننن میزانممم خودم را از نعمت های خدا دور میکنمم

      بابا اینا باید برام انگیزه بشه

      باید برام هینتی باشه

      باید برام خط قرمزی باشه

      باید براممم مثل خودت که گفتییی عالیممم گفتتتتیی و احسنت به این درک بینظیرتتتت : نمی‌دونم حکمت این دیدگاهی که می‌نویسم و پاک میشه چیه ،،ولی می‌دونم حکمتی داره ،،من میگم خدا مثل برگه امتحانی از من میگیره میگه بهتر بنویس ,بزرگتر شو ،تو باید رشد کنی ،خودت را بکش بالا

      آره ایناا باید برام برگه ی امتحانی باشههه

      که هر باری که این برگه خدام بهم میده و مینویسم واسش ( نه واسه خودممم ) بعد تحویلش میدم و بعد دوباره برگه ی بعدی را میده

      میدونی اگر توی این دنیا هستیم، 2 راه داریم و هر کدام هم بهایی

      یا مرگ که مساوی است با روزمرگی

      یا زندگی مساوی است با زنده دل بودن

      میدونی اگر توی این دنیا هستیم، 2 راه داریم و هر کدام هم بهایی

      یا مرگ که مساوی است با روزمرگی

      یا زندگی مساوی است با زنده دل بودن

      میدونی اگر توی این دنیا هستیم، 2 راه داریم و هر کدام هم بهایی

      یا مرگ که مساوی است با روزمرگی

      یا زندگی مساوی است با زنده دل بودن

      آره اونمممممممممم توووووووووو هر لحظههههههههههه هاااااااااااااااااااا و نه روزی و ماهیی نهههههههههه

      اما چیزی که باعث میشه این چرخه راحت تر و ساده تر و لذت بخش تر بشه

      اینه که روی چیزی کار کنی که باید

      روی چی

      روی توحیدت روی ایمانت روی باورهایی که باید کار کنی روی خواسته ای که از وقتی برات به وضوح رسیدی نسبت بهش باید کارر کنی باید متعهد باشی بایددد متمرکززز باشییی

      باید قرآن را از حفظ باشی، نه خود کلامش را!! نه

      محتواش را!

      قانونش را!

      اصلش را!

      و نه فرعش را! تا دلتتت بخواد میتونی اشتباه برداشت کنی

      اماا بچسب به اصلللل

      بچسب و زندگیی را داداش، زندگیی کن تماممممم

      هی روی خودت کار مکینی هی قانون اصلی جهان هستی را مدام دنبال میکنی

      هی میگی که همین سیستم داره به فرکانس ها و باورهای های من پاسخ میده هاااا و نه عامل بیرونی نه رنگ پوستم و … میخوام موسی باشم میخوام پرا وینفری باشم، میخوام عباسمنش باشم، میخوام مریم مقدس باشم، میخوام محمد باشم … هیچ فرقییی نداره حتی ابراهیم خلیل الله باشم و یا ایوبِ صبورِ سپاس گزار

      نه فرقی نداره داداش

      هیچ فرقی برای این رب نداره

      فقط فرکانس تو کانون توجه تو ورودیه تو

      اینه که مهمههه و باید 1009 بارررررررررر هر روزز با خودتتت در تمامم احوال و حالاتتتت دتکرارر کنییییییییی

      آقا این شیطانه اومده که ذهنت را به آتیش بکشه میدونی که این شیطان هدفش متسقیم بردن تو به هیزممم جهنمیه که خود با افکار و احساس و عملکردت خلقش کردی

      پس چی میگییی

      پس منتظر چی هستییی

      چکار میخوای الان بکنییی هااا

      چته ؟؟! چرا گنگی ؟ چرا خنگ شدی؟

      فقط ادامه بدهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

      ادامهههههههههههههههههههههه

      من باهاتاممم

      دمت گرم))

      عاشقتممم

      دوست دارممم

      مرسی که برامون مینویسی محمد علی جان عشق من نفس من جیگر من

      مرسییی ممنونم عیزیزممم

      ممنونم که با عشقق برامون مینویسیی

      دنیاا بهتتت افتخاررر میکنهه به والله

      خدااااااا بهتتت افتخار میکنه

      پاینده و ثابت قدم در این مسیر زیبای بی نهایت تا خداااا باشی.

      دوست دارممم )))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        محمدعلی مهرجوی گفته:
        مدت عضویت: 2166 روز

        سلام محمد عزیزم🌹💗🤩

        مرسی به خاطر این دیدگاه زیبا که نوشتی تو هم عشقی اونم عشقی به گرمای خوزستان ،،یه کف محکم به افتخار خوزستانی بودنمون👏👌👌👌👏👏👏🌹🌹🌹🌹

        خیلی انرژی گرفتم وقتی دیدم دیدگاهم تونسته نظرشما را جلب کنه ،،،مارکو عزیز عاشقتم برای اون سبک مسافرت رفتنت ..ای کاش بشه یه مسافرت عالی با هم بریم ،،خدا را چه دیدی شایدم اون روز را تجربه کردیم ‌‌…خدا را هزار بار سپاسگذارم به خاطر داشتن دوستان عزیزی مثل شما 😘😘😘

        در پناه خدا ،تندرست و سلامت و ثروتمند باشید خدا نگهدار محمد جان🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Beh Afarin گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    به ناممممم رب تنها خالق این جهان..

    استاااد جونم سلام..مریم گلی سلامممم.

    خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم و بهتون عشق میورزم انگار که واقعا یکی از اعضای نزدیک خانواده مین..

    استاااد جووونم چقدر شما خودتونین،قبلا وقتی بچه میگفتن زیاد درک نمیکردم،همش میگفتن پس قراره کی باشه؟؟؟

    ولی بعدا متوجه شدم که نهههههه واقعا شما خودتونین..واقعااا خودتونین

    اخه استاد،من روانشناسی خوندم و در درس روانشاسی شخصیت بارها تاکیید شده گه هر انسانی در موقعیتهای مختلفی شخصیتهای متفاوتی از خودشو داره..و کاملا هم طبیعیه.

    ولی شماااا انگار متفاوتین..متفاوت از همه چیزایی که حتی به عنوان یک اصل در کتابها نوشته شده..

    بخدا وقتی فیلمای شما رو میبینم انگار نه انگار استادی هستین که هزاران نفر فالوتون کردن و دنبالتون میکنن،انگار فیلمو میفرستین واسه جمع خانوادگیتون و راحت و ریلکس با هر چیزی که میخواین و احساس راحتی میکنید جلوی دوربینین..

    من واقعاااا تحسینتون میکنم..از اینکه فیلم بازی نمیکنین،از اینکه هزار بار فیلمو نگه نمیدارین و از اول ضبط کنید که شاید فلان جا یه حرفی زده باشین که کسی دوست نداشته باشه یا فلان کارو کرده باشین که باب دل همه نباشه..

    این برمیگرده به توووحید بی نظیرتون..شما خودتون رو به عنوان بنده ی خدا بپذیرفتین و همه جوره عاشق خودتون هستین و نظرات دیگران چه خوب و چه بد نمیتونه روتون تاثیر بذاره..

    چون شماااااا قبل اینکه دیگران تاییدتون کنن خودتون خودتون رو پذیرفتین و احتیاجی به تایید دیگران ندارین..

    من تو این فایل بیشتر از همه فایلای دیگه این راحت بودنتون و خودتون بودن رو جلوی دوربین دیدم..

    من اگه خودم بودم شاید بعضی جاهای این فیلم رو کات میکردم،چون هنوز خیلی کار دارم تا به قدرت و توانمندی شما در توحید برسم،ولییییی شما رو خیلی خیلی تحسییین میکنم.

    خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم و به خودم افتخار میکنم که اینجام و روز به روز از هر فایلاتون نکات متفاوتی پیدا میکنم..

    ممنونم از تک تک زحماتتون مخصوصا زحمت فیلم برداری توسط عزیزدلمونن که دست خداست برای همه یما که این همه زیبایی و در کنارش این همه نکته مفید رو ببینیم و لذت ببریم..

    براتووون از خدا عشق و آرامش و شادی و ثروت بیش از همیشه رو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      فریدون گفته:
      مدت عضویت: 2268 روز

      سلام دوست عزیزم

      الان که این کامنت شما رو میبینم بعنوان کسی که خودش درس روانشناسی خونده یاد خودم میوفتم که همین ویژگی

      استاد بود که من رو شیفته خودش کرد.

      حرفهای استاد خیلی از قواعد و قانونهایی که توی این کتابهای روانشناسی نوشتن رو زیر سوال میبره.

      داستان زندگی من و بیماری که دیگه نمیخوام اصلا اسمش رو ببرم ، طی 15 سال

      کدوم دکتر و روان شناس تونست درمان کنه؟

      نمیخوام نام بهترین روان پزشک ها و روان شناس ها و بیمارستانهایی که توی ایران هست رو ببرم.

      ولی اگه قوانین اونها قرار بود جواب بده آیا 15 سال زمان کمی هست؟

      میدونی چقدر هزینه این پزشکان و بیمارستانها کردم؟

      نتیجه: روز به روز حال من بدتر و تعداد قرصها بیشتر

      تا جایی که پزشکان به همسرم گفتن که باید با همین رویه زندگی بسازی

      من رو فایلهای رایگان استاد نجات داد…… رایگان

      عباس منش شد دست خدا برای من

      من نمیدونم چرا یکی از این روان پزشک ها به من نگفت که به خودت ایمان داشته باش

      یادم نمیاد یکی از اونها از من پرسیده باشن

      میدونی خدایی هست که قدرت مطلقه و تو رو سالم افریده؟!

      میدونی چقدر عزت نفست پائینه و ممکنه احساس نیاز به توجه باعث این بیماریت باشه؟

      دوست عزیزم

      میدونی من چقدر هزینه بابت یک ساعت مشاوره هایی دادم که وقتی الان میخوام هزینه 12 قدم رو بدم

      میگم چرا عباس منش داره مجانی این حرفها رو در اختیار ما قرار میده.

      یاد حرف استاد میوفتم وایمانم هزار برابر میشه که خودش میگه اگه از فایلهای رایگان نتیجه نمیگیرید

      محصولات من رو نخرید.

      این تفاوت عباس منش با دیگر اساتید در این حوزه است.

      اونها لابلای حرفهاشون ، مطالبی میگن که ما دوست داریم بشنویم، ولی خود استاد توی 12 قدم میگه که من

      حرفی که شما دوست دارید رو نمیزنم……من قانون رو به شما میگم

      میخواد خوشتون بیاد میخواد بدتون بیاد

      که اتفاقا هر کجا حرفی زده که من خوشم نیومده از همون جا نتیجه گرفتم.

      استاد من زندگیم رو بعد خدا مدیون تو هستم

      من که صدای تو آزارم میداد

      حالا صدای تو آرام بخش ترین طنین صداهاست برای من

      و تو معجزه من هستی

      تا زنده ام از خدای تو سپاسگذارم و ایمان دارم به راهی که تو بهم نشون دادی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        Beh Afarin گفته:
        مدت عضویت: 1902 روز

        سلام دوست خوووبم،آقای فریدون عزیز..

        بله واقعاا راست میگین،هیچ علم روانشناسی نمیتونه این حجم از آگاهی که استاد داره بهمون میده رو بهممون یاد بده..

        اصلا خیلی از روانشناسا هم وقتی میاین و در این محیط قرار میگیرن متحیر میشن،چون محیط اونجا برای یک مشکلی همش سعی میکنن که از منطق استفاده کنند و ذهن منطقی ما هم نمیپذیره این حجم از قوانین محکم خدا و کاینات رو…

        باید رهااا کرد هر آنچه از گذشته به عنوان منطق بهمون فهموندن ،باید وارد این دنیای بی نظییر شد که هر لحظه ش پر از شگفتیه..

        البته من خیلی خوشحالم قبل از اینکه وارد مباحث روانشناسی بشم لیسانس شیمی گرفتم و بعد دوباره برای فهمیدن یک سری چیزها رفتم سراغ روانشناسی و یک لیسانس هم از اون گرفتم و متحیر شدم که چقدددر چشمشون رو روی حقایق عالم بستن و من چون یک بااار وارد ذرات مواد شدم و درک بهتری داشتم از کوانتوم و فرکانس و…بیشتر و بیشتر میفهمیدم که خیلی از مواردی که بهمون یاد میدن که در مشاوره هامون استفاده کنیم فقط و فقط برمیگرده به اینکه هنوز درک نکردن خیلی چیزها رووو…

        کلاسهای روانشناسی خیلی برام چالش برانگیز بوود و حتی بعضی وقتا دوست داشتم گوشامو بگیرم و خیلی چیزا رو نشنونم..

        دوست داشتم داد بزنم و به همه بگم که دنیا چیه و ما تا الان چقدر به اشتباه دنیا رو شناختیم..

        البته بعضی وقتا خیلی کوچیک اشاره میکردم و چون از قوانین کوانتوم براشون مثال میزدم بعضی افراد که در مدارش بودن میشنیدن..

        نمیخواام علم روانشاسی رو ببرم زیر سوال چون خودم خیلی خیلی بهش علاقه دارم ولی دلیل نمیشه تمام مواردشو قبول داشته باشم و به عنوان کسی که درسشو خونده و درکش کرده حق دارم نظر خودمو در موردش بگم

        ولییی در کل چیزهایی که اینجااا در این سایت گفته میهشه هیچ جای دیگههه من نمونه شو ندیدم..

        من کسی هستم که هم شیمی خونده و هم روانشناسی..

        ولللی چیزهااای که اینجا یاد گرفتم نه در هیچ یک از کتابای شیمی درکش کردم و نه کتابای روانشناسیم..

        امیدوارممم همیشه موفق باشین..خوشحالم براتوون که حالتون عالی شده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          فریدون گفته:
          مدت عضویت: 2268 روز

          خدای مهربونم رو شکر میکنم

          بابت یافتن دوستی آگاه با این همه علم که حتما میتونم با دیدگاه هایی که داره و قوانین رو بهتر درک میکنه

          هر روزم رو بهتر از دیروز کنم.

          خدایا شکرت که هر روز سیلی از عاشقات میان اینجا تا هر چی دارن با هم سر یه سفره بخورن.

          نوش جون همتون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        الهه گفته:
        مدت عضویت: 1197 روز

        سلام دوست عزیز واقعا لذت بردم از کامنتتون من هم تایید میکنم حرفتون رو خداروشکر بابت بودن در این مسیر خوشبختی و سعادت هر چقد سپاسگزاری کنیم کمه هر روز مون پر از ذوق وشوق هر روز بهتر از روز قبل میشه واقعا خداروشکر بابت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و شما دوستان بی نظیر که با نتایجتون ایمان رو هر روز بیشتر میکنید واقعا سپاسگزارم تحسینتون میکنم الهی شکرت در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید دوستتون دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    ایمان طاهری گفته:
    مدت عضویت: 2250 روز

    سلام و درود فراوان خدمت سید عزیز و خانوم شایسته مهربان

    سلام به همه بچه های گل سایت که به شوق خوندن کامنتای شما انرژیم ده برابر شده

    آقا من با دیدن این سریال یه چیزایی تو وجود خودم کشف کردم اسمشو گذاشتم راحت القدوس (راحت طلبی مقدس)

    بچه که بودم خیلی راحت طلب بودم(البته فکر کنم همه ما اینو تو وجودمون داریم) یادمه تابستونا که مدرسه نمیرفتم بالاجبار باید میرفتم تو مغازه نجاری پدرم به کار کردن(چه همزمانی جالبی داره این قسمت با کامنت من در ضمن استاد اون اره ای که اول نشون دادین خیلی زورش زیاده من چون با ابزارآلات نجاری آشنایی کامل دارم اینو میگم وقتی دیدم با باتری کار میکنه کف کردم و کلی باورای فراوانیم قویتر شد)

    خلاصه ما میرفتیم تو نجاری پدر گرامی برای آبدیده شدن بعد من وقتی میخواستم یه کاری انجام بدم که نشستنی بود همیشه کاملا راحت مینشستم رو زمین مثل استاد راحت راحت و خودمو اذیت نمیکردم چون نشستن رو پنجه پا خیلی پارو اذیت میکنه اینو پسرایی که سربازی رفتن قشنگ درک میکنن.بعد من که خودمو به قول بابام پخش میکردم رو زمین بهم گیر میداد میگفت پسر خودتو اینجوری پخش زمین نکن بده میگفتم ای بابا مهم اینه کار انجام بشه نوع نشستن من چه اهمیتی داره تازه اینجوری کار سریعتر انجام میشه میگفت نه انقد تن پرور تنبل نباش درست بشین یکی میاد میبینه میگه اینو نگا کن چقد تنبله و جالب این بود که حرف مردم از سرعت کار براش مهم تر بود(باورای کاملا اشتباه)

    حالا این یه نمونه بود مثالای اینجوری خیلی زیادن که خیلی از افراد با کلی باور اشتباه این راحت القدوس رو از خودشون صلب کردن و اونو با تنبلی اشتباه گرفتن

    تنبلی یعنی اینکه اصلا نخوای هیچ کاری انجام بدی هیچ حرکتی نداشته باشی یه جا بشینی و منتظر باشی جامعه افراد پدرمادر دولت همسر یا فرزند همه کار برات بکنن

    ولی راحت طلبی یعنی اتفاقا پویایی و حرکت یعنی بخوای همه کار انجام بدی ولی به راحت ترین شکل ممکن این بد نیست بلکه مقدسه و اگه این طرز فکر داشته باشی برای هر کاری آماده ای از هیچ کاری عبا نداری چون مطمعنی هیچ زجری در کار نیست ذوق وشوق داری برای انجام هر کاری

    اما متاسفانه با باورای اشتباهی که اغلب از جامعه به ما تزریق شده کاری که توش سختی نباشه لذت نداره اخه این چه منطقیه

    منم دیگه کم کم باورم شده بود که راحت طلبی بده و این حس مقدس رو در وجود خودم تا حدی خفه کرده بودم و با تنبلی اشتباه گرفته بودم.مثلا وقتی میرم سر یخچال میخوام یه خوراکی بردارم بخورم میبینم همسر عزیزم همه چیرو توی ده تا نایلون پیچیده و توی ظرف در دار گذاشته تو کشوی یخچال میگم ای بابا من میخوام یه میوه بخورم باید یه ساعت علاف بشم بعد میام گره نایلون باز کنم یکم که که گیر کنم سریع میزنم اون نایلون پاره میکنم و کارو راحت میکنم بعد اون به من میگه تنبل بابا من تنبل نیستم دلیلی نداره برای یه میوه خوردن بخوام اذیت بشم دوست دارم همه چیز در دسترس ترین حالت ممکن باشه و راحتترین شکل ممکن من وقتی توی اون قسمتی که استاد میخواست غذا درست کنه اون چیدمان ادویه ها روی کانتر دیدم انقدر لذت بردم انقدر اذت بردم که نگو با خودم گفتم اره همینه این عالیه اصلا باید اینجوری باشه

    درکل فکر میکنم این راحت طلبی یه حس مقدس توی وجودمه نمیدونم شاید بچه ها نظرشون مخالف این باشه ولی برای منکه اینجوری بوده وفکر میکنم یکی از دلایل مهم پیشرفت جهان همین بوده که بشر میخواد راحتی بیشتری تو هر زمینه ای تجربه کنه

    البته یکم کمرنگ شده بود تو وجود من به خاطر باورای اشتباه ولی ممنونم از استاد و خانوم شایسته عزیز که این حس رو دوباره در من زنده کردید

    و دیدن این سریال باعث شد من برم این حس رو از ته وجودم بکشم بیرون دوباره پرورشش بدم

    اما یه کد دیگه که من با دیدن این سریال دارم مینویسم که استادم تو یکی از فایلای رایگان گفته بود ترکیب باور هم جهت با خواسته هاست که هردوتاش داره همزمان با دیدن این سریال اتفاق میفته یعنی من میبینم خواسته در من شکل میگیره و به وضوح میرسه و همزمان باورش میکنم که میتونم داشه باشم چون شما دارین پس منم میتونم.

    یعنی ترکیب باور هم جهت با خواسته که منجر بشه به احساس خوب به قول استاد کن فیکون میکنه

    من باید بکنم بریزم دور هرچی که منو محدود میکنه هرچی که مانع دید من میشه تا زیبایی های بیشتر ببینم با شجاعت با اقدام کردن و قدم برداشتن و بعد میبینم پاداش هارو

    و چیزی که من فهمیدم و بسار بسیار بسیار مهمه و تا انجامش ندی خبری از پاداش نیست همین شجاعت به خرج دادن و گذشتن از ترس هاست و نشون دادن ایمان واقعی

    یعنی اگه من همه کار بکنم باورارو بسازم ذهنمو جهت بدم در راستای خواسته خواسته هامو عرضه کنم به خداوند تجسم کنم اشتیاق سوزان داشته باشم و خلاصه همه کارای لازمو انجام بدم اما این تیکه پازل درست سرجای خودش قرار ندم فایده نداره باید از ترس هام بگذرم شجاعت به خرج بدم ایمان نشون بدم عمل کنم تا این چرخ دنده اصلی درست اسمبل بشه و ماشین حرکت کنه من الان قشنگ به این نقطه رسیدم هدفمو اون طرف پل دارم میبینم بهاش رد شدن از این پل تر هاست امیدوارم که با ایمان بتونم هرچه زودتر از این پل رد بشم

    برای همه بچه ها شجاعت و ایمانی پولادین آرزو میکنم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      محسن گلستانی زاده گفته:
      مدت عضویت: 1993 روز

      سلام بر ایمان با ایمانم

      امیدوارم حالت تووووپ باشه

      خیلی از کامنتت لذت بردم و بدجور به دلم نشست

      به نظرم این راحت طلبی و راحت انجام شدن کار ها باعث میشه ما سپاس گذار تر باشیم یعنی وقتی کارا سخت پیش بره ممکنه احساسمون بد بشه و طبق قانون احساس بد برابره با اتفاقای بد.

      من کاملا با نظرت موافقم و به نظرم این راحت طلبی مقدسه.

      راستی تعریفت از تنبلی و راحت طلبی خیلی جالب و عالی بود.منم اینجوریم اگه یه گره ای کور باشه سریع پلاستیکشو پاره میکنم و اون لحضه که به راحتی به هدفت(چیزی که توی پلاستیکه) میرسی خیلی حس خوبی داره و وقتی احساس خوبی داشته باشی اتفاقای خوبی هم برات میوفته به همین سادگی.در کل دمت گرم

      درپناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

      فعلا👋👋👋👋

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      اکانت غیرفعال گفته:
      مدت عضویت: 1935 روز

      دوست عزیز سلام

      توی قسمت ۳۲ سریال زندگی در بهشت استاد درمورد کامنت شما گفتن و تحسینتون کردن

      از این طریق هدایت شدم و البته بعد الهامات خداوند کامنتتون رو کامل خوندم

      خیلییی لذت بردم از دیدگاهتون و به ویژه اون قسمت که گفته بودین حتی اگه همه کار بکنی ولی این تیکه پازل سر جاش نباشه نمیشه ، دید وسیع تری بهم داد …

      از آرزوی فوق‌العاده‌تون ممنونم

      در پناه الله یکتا پر از آگاهی های ناب باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مرضیه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2479 روز

    سلام استاد جان

    الان ۸ قسمت از زندگی در بهشت میگذره و من فقط قسمت اول از احساسم صحبت کردم با اینکه تو هر قسمت زیبایی های بیشتری میدیدم درسهایی که واقعا حیرت زده میشدم مثالهای ساده و کارایی که عمق مطلب رو میفهموند تو هر قسمت واقعا کلی حرف برای گفتن داشتم اما چرا فقط نظاره گر بودم و نمی نوشتم فهمیدم که چون باید خیلی خوب و عالی بنویسم خیلی هیجانی بنویسم خیلی خاص بنویسم اما شاید اون چیزی که میخوام در نیاد پس نمی نویسم ولش کن

    از یه طرفم واقعا دوست داشتم بنویسم در مقابل این همه زیبایی نمیتونم ساکت بشینم و فقط نگاه کنم دلم میخواد منم بگم ذوق کردم منم جیغ خوشحالی زدم که با برداشتن نرده چقدر منظره زیباتر شده من فقط این تصویر از داخل صفحه گوشیم دیدم و به طرز عجیبی حس کردم چقدر چشمهام بازتر شد چقدر منظره قشنگ تر شد دیگه از نزدیک قطعا خیلی زیباتره با خودم گفتم از این نمای جدید و دلباز یه عکس خوشکل پیدا کنم و عکس پروفایلمو عوض کنم البته راستش اولش که میخواستین نرده هارو بردارین گفتم چه کاریه استاد چرا میخواد این کارو انجام بده خوبه دیگه همینم قشنگه حتی وقتی اره هم مثل کره نمی برید همه اش میگفتم بابا خوبه این نرده ها هم قشنگی خودشونو دارن چه کاریه آخهههه همه این حرفها تو ذهنم رد میشد تا اینکه به آخر کار رسیدین و از ایده تون نرده برداری کردین اصلا آقااااا چشهام باز شد احساس پرواز بهم دست داد گفتم چقدر زیبا اصلا فکر نمیکردم انقدر عالی بشه ای ول چه ایده ای

    دیدم دقیقا کامنت گذاشتن منم مصداق همینه این همه تو محصولات آگاهی های ناب میشنوم ولی انگشت شمار کامنت گذاشتم دقیقا همین نجواها نذاشته بنویسم بابا حال ول کن فقط فایلهارو گوش کن حالا کامنت میخونی بچه ها مینویسن دیگه حالا بنویسی کامنتت خوب باشه نباشه رای بدن ندن لایک بگیری نگیری اصلا برای چی بنویسی لازم نیست هر جلسه بنویسی ولش کن و این باعث میشه کم کم و خیلی زیرآبی از فضای سایت دور بشم و نفهمم از کجا خوردم و ذهنم زیرآبی منو ببره جاهایی که نباید برم

    ۶ جلسه خندیدم و ذوق کردم و کلی بهم خوش گذشت و اون چند دقیقه اصلا تو دنیا نبودم و کلی قانون برام ساده تر شد من این سریال خیلی دوست دارم چون زندگی واقعی فیلم نیست افسانه نیست ادا نیست خود خود زندگیه که به خودم برمی گرده چقدر زرنگ باشم و تو زندگی خودم اجرا کنم احساس میکنم اینجا کلاس اول دبستان استفاده عملی قانون در زندگی شخصی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      محمد اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 1913 روز

      بله منم همین احساس رو داشتم وقتی ایده اینکه اهنربا رو بفرستن زیر اب تا چکش رو بیارن بالا تو ذهنم اومد گفتم چه کاریه شاید بچه گونه بیاد یا شاید استاد یکی دیگه میخره اخرش اما نوشتم و فرستادم ودیدم که همه بچه ها این ایده من رو فرستادن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      صفیه باریکدل گفته:
      مدت عضویت: 2239 روز

      مرسی دوست عزیز از کامنت آموزنده تون این یه تلنگری برای منم هم بود چون این سریال ها رو نگاه میکردم محو این همه زیبایی میشم حس خوب میگرفتم ولی کانون خیلی راحت و واضح رو میدیدم که چقدر کانون خداوند و جهان هستی آسونه وقتی آدم در مدارش قرار میگیره وقتی میومدم کامنت بزارم همش میگفتم من چه بنویسم شاید اونجوری که بخوام از آب در نیاید ولی امشب دل به دریا زدم همونی که تو دل بهم گفت نوشتم

      چه جالب منم وقتی استاد میخواست نرده ها رو بزنه همش داشتم میگفتم خدایا این چه کاریه دارن این نمای زیبا را خراب میکنن ولی وقتی برداشته شد آزادی زیبایی بیشتر و رهایی چشمانم بهتر میدید

      مرسی از کامنتتون دوست عزیز برای منم خیلی درس داشت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهدی ت. ک. گفته:
    مدت عضویت: 1990 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی.

    ،

    این قسمت هم مثل قسمت های قبل عالی بود ولی اینبار تصمیم گرفتم کلا حسی بنویسم و برداشت مفهومی ای که داشتم رو با دوستان به اشتراک بگذارم،

    بدون حاشیه و روراست بگم بار اول که این قسمت رو دیدم، تا نصفه های ویدئو همش ذهنم میگفت، بابا آخه چه کاریه…! نرده ها رو واسه چی میخواهی بزنی! آخه همینجوریم قشنگه! خراب میشه، ای کاش انجام نمیدادی….!

    گفتم بابا ساکت باش، استاد ملک خودش، دوست داره هر جور که میخواد باهاش حال کنه…آقا اختیارش داره، اصلا همه این آزادیها بخاطر اینه که انقدر ثروت داره که هر چی میخواد رو میتونه انجام بده، نگران از دست دادن نیست…

    نگرانی و ترس مال ذهن فقیره… تو نگران از دست دادنی، هزار تا توجیه هم داری، ولی ذهن ثروتمند که این چیزا رو نداره،

    فوقش بعدا بنا به شرایط اگه نیاز به نرده شد، دو سوته بهتر از اینو میده میسازن، الان دوست داره لذت ببره از این ویوی بینهایت…

    وقتی آزادی مالی داری، دیگه نگران دو قرون ده شاهی نیستی…

    ،

    گفتم ببین ذهن من چطور چسبیده به عادتها! به چیزهایی که الان هست! آقا گاهی اوقات اگه چیزهای بیشتر میخوای، باید بگذری از چیزهایی که الان داری…

    اصلا همه چی به خواسته آدم برمیگرده، هر چی خواسته ای که دارید بزرگتره، بهایی که باید بپردازی هم بزرگتره دیگه،

    استاد و خانم شایسته هر دو میخوان ویوی زیباتری از دریاچه رو تجربه کنن، وقتی که میشینن اونجا از یه محیط flat و endlees لذت ببرن…

    تصویر نهایی و نتیجه هم تو دهنشون ساختن، خب حالا اشتیاق دارن برای رسیدن به اون تصویر نهایی، به اون ویوی بدون مزاحم…

    ،

    وقتی چیزی احساس محدود شدن بهت میده، حذفش کن

    اگه واقعا آزادی میخوای، باید بهاشو بپردازی، باید ببینی حاضری بهای خواسته ای که داری رو بپردازی یا میترسی….یا به داشته های الانت چسبیدی! وقتی نمیتونی از این نرده های قدیمی دل بکنی، پس باید قید اون تصویر زیبا و لذتبخش و حس آزادی رو بزنی…

    ،

    ،

    دقیقا همه چی به خواسته آدم برمگیره،

    وقتی خواسته مشخص میشه، راه رسیدن به اون خواسته بهت گفته میشه، حالا باید انجام بدی، اقدام کنی،

    خواسته>>> میخوام از کلبه چوبی اونطرف دریاچه رو ببینم،

    برو و همه درخت ها و پیچک های دور دریاچه رو بزن،

    خواسته >>> میخوام توی شب هم از زیبایی لذت ببرم،

    میتونی با اون نوارLED که قبلا خریدی کلبه رو نورپردازی کنی،

    خواسته >>> میخوام یه ویوی فلت و عالی داشته باشم از دریاچه،

    باید نرده ها رو کلا حدف کنی،

    ،

    همینه دیگه برای رسیدن به خواسته، باید اقدام کرد

    نترسید، به نجواها و بهانه های ذهن منفی نگر، گوش نداد، باید توکل کرد و شروع کرد و دونست که قدم به قدم هدایت میشه…

    ،

    وقتی شروع کنی، انجام بدی و نتیجه رو ببینی، تازه میفهمی چقدر میتونه این بهبود دادن ها بیشتر و بیشتر بشه، چقدر جای کار داره…

    حتی اگه تو بهشت باشی، باز هم میتونه محیط زیباتر و بهتر بشه

    ،

    با بهبود های کوچولو شروع میکنی، ادامه میدی و هر بار به زیبایی بیشتر هدایت میشی… تا جایی که میبینی هیچ ربطی به گذشته ات نداشته نداری…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2220 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مهدی عزیز

      کامنت تون عالی بود و چه زیبا در مورد ذهن فقیر و ثروتمند نوشته بودین

      و دقیقا من همین سر شب بود که از یه خبری مطلع شدم اولش کمی ناراحت شدم

      ولی زود به خودم اومدم که ببین اگه به این تضاد برخوردی و خدا داره چیزهای زیبا تری رو برات مهیا میکنه

      و دقیقا این جمله ت “نگرانی و ترس مال ذهن فقیره… تو نگران از دست دادنی، هزار تا توجیه هم داری، ولی ذهن ثروتمند که این چیزا رو نداره”،برام یه تلنگر عالی بود.

      ممنونم که کامنت زیباتون رو با ما به اشتراک گذاشتین .

      ارزوی بهترین ها رو براتون دارم دوست همفرکانسی م

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهدی ت. ک. گفته:
        مدت عضویت: 1990 روز

        ممنونم خانم رشیدی،

        دلیل اینکه اون جمله ها به دلتون نشستن این بیت معروفه: هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند… البته اون کامنت یه جور دلنوشته بود خطاب به خودم که آقا، بدون که ذهنت هنوز فقیره، حواست باشه.

        واقعا خداروشاکرم که به این مسیر هدایت شدم و خیلی خوشحالم که بین دوستان هم فرکانسی چون شما هستم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      صفیه باریکدل گفته:
      مدت عضویت: 2239 روز

      با سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین

      استاد جانم واقعا من محو تماشای این بهشت شدم هروز هروز زیباتر هرچی بیشتر نگاه میکنم مجذوب تر میشم میگم خدایا آیا میتونه از این زیباتر و بهتر هم باشه برای همین نمیدونم چه بنویسم زبانم قاصره فقط دارم نگاه میکنم و چقدر قشنگ قانون خداوند را دارم توی زندگی شما و خانم شایسته میبینم که چقدر عالی دارید عالی اجرا میکنید و جواب می گرید چقدر واضح و روشن هست هیچوقت به این واضحی ندیده بودم شاید مدارم رفته بالاتر برای همین خیلی بهتر دارم متوجه میشم

      منم هم هروز با شماها دارم از این بهشت زیبا لذت میبرم استاد عزیزم وقتی شما میخواستید نرده را بردارید همش با خودم میگفتم حیف این نرده های قشنگ اخه چرا استاد میخواد این کار بکنه ولی وقتی برداشته شد انگار یه نسیم ملایمی از اون برکه زیبا روی صورت منو نوازش کرد و احساس رهایی کردم گفتم خدایا استاد واقعا خودش میدونه داره چکار میکنه و خیلی جالب بود برام زمانی که اون تکه جوب روی آب اومد و شما گفتید این یه نشونه است که نرده را به جریان آب بسپاریم خودش میره چقدر کارها براتون آسون راحت شد واقعا زمانی که آدم دل به دریا میزنه و به خدا توکل میکنه و تو دل کار میره بدون ترس خدا کارهاش رو ب راحتی انجام میده استاد عزیزم هر زمانی که میام این فایل های تصویری زیبا رو میبینم بامبارانی از خبرهای خوشحال کننده بهم میرسه این روزها منم واقعا توی بهشتم خدایا شکرت بقدری خبرهای خوش بهم میرسه که تو یکی اش به وجد ام یه خبر خوش دیگه

      نمیدونم چطوری تشکر کنم و چه بگم از این همه زیبایی ها و عمل کردن به قانون خداوند که به ما نشون میدید و باعث میشه باورهای ما روز بروز قویتر بشه و اتفاقات خوب روز بروز بیشتر بیشتر بشه اولش نمیدونستم چی بنویسم میگفتم شاید نوشتم خوب از آب در نیاد ولی بخودم گفتم شجاع باش خودت باش و دنبال تایید نباش هرچی دوست داری بنویس

      استاد عزیزم و مریم نازنینم خیلی خیلی دوست تون دارم و ازتون خیلی انرژی مثبت میگیرم

      درپناه الله یکتا شاد تندرست و موفق پیروز باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    میلاد خزائی گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    سلام به همه دوستان همفرکانسی

    باورم نمیشد انقدر زیبا هست پشت نرده ها وقتی نرده ها قطع شدن واسه من مفهومی داشت این که یعنی دقیقا همین چیزهای که فکر میکردیم محافظت ازمون میکنن و اطمینان به خدا نداشتیم به این که اوننه که محافظت ازمون می‌کنه و فقط جلوی دیدمون گرفته یه سری چیزها و باید قطع کنیم هر چیزی که جلوی دیدمون گرفته تا خدا نشونمون بده بی‌انتها بودن نعمت هاشو و زیبایاشو دست خدارو باز بزاریم برای ورود جریان نعمت به زندگیمون

    دور خودمون حصار نکشیم این خودمونیم که نمیزاریم نعمت ها وارد زندگیمون بشن حالا یا ناآگاهانه یا آگاهانه و نعمت های خدا همیشه هست همیشه بوده و همیشه بیشتر میشه فقط باید رها باشیم و حرکت کنیم بدون نیاز به هیچ قید بندی تا دست خدا باز باشه برای نشون دادن زیبای ها به ما واون موقعه است که لبخندی همیشه رو لبات هست و لذت میبری از زندگی و فقط میگی خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت این همه زیبای

    خدیا شکرت بابت این همه لذت

    خدیا شکرت بابت این همه نعمت

    🙏🙏🙏⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  10. -
    Ramezani گفته:
    مدت عضویت: 2268 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز

    سلام به مریم عزیزم

    سلام به دوستان گل

    سلام به پردایس ،

    بهشت خدا ،بهشت زمینی🌺

    بابا این دیگه آخرشه ،(البته خیلی وقتا میگم آخرشه ولی باز م این آخرشه ها تکرارمیشه همیسه)

    من هر چی فکر کردم دیدم ،هر کسی بجای شما توی اون پردایس بود اگه ۱۰۰سالم اونجا زندگی می کرد

    یعنی عمرا،عمرا استاد به ذهنش میرسید همچین کاری بکنه اولا

    دوما اصلا شجاعت اینکار رو نداشت!!

    با ذهن منطقی ش یکی دو تا میکرد و میگفت مگه دیونه ام که بزنم این حفاظ ها،این نرده ها رو خراب کنم!!!

    میدونید چرا اینقد صریح میگم ؟؟

    چون بقول شما اون خونه ۵۰ساله ساخته شده ولی هیچوقت هیچکس حتی به ذهنش هم نرسیده اینکار رو بکنه!!

    استاد با اطمینان اینم بگم که اگه شما یکروزی اونجا رو بفروشین ،هر کس بیاد اونجا ،هر کسی که باشه ،میدونید اولین کاریکه میکنه چیه!!!

    نرده ها رو بر میگردونه سر جاش!!

    واقعا این شجاعتتون رو تحسین می کنم👌

    اول که گفتین می خاین اینکار رو بکنین ،باور نکردم استاد گفتم میرین تو دل کار بعد یه جورایی بیخیال میشین!!

    اونجا که چکش افتاد توی آب گفتم که دیگه تمومه!!

    اما شما با شوخی و خنده دوباره شروع کردین به ادامه کار👍

    میدونید اگه ما ها بودیم چکار میکردیم؟؟!!

    بهتره بگم اگه من بودم چکار میکردم!!!

    چن من هر کامنتی که میزارم مخاطبش خودمم،بخودم دارم این حرفها رو میزنم و یاد آوری میکنم.

    اولا که کلی برای اون از دست دادن (چکش به اون خوبی) حسرت میخوردم که چه حیف شد.

    دوما میگفتم این یه نشونس که بیخیال شم!!

    (همون بهونه اوردن برای ادامه ندادن)

    سوما حداقل اون روز دیگه دست به هیچ ابزاری نمیزدم که نکنه بازم از دستش بدم!!

    (ترس از دست دادن)

    چهارما کلی خود خوری میکردم و بخودم بد وبیراه میگفتم که بابا مگه تنت میخارید که میخاستی خونه تو خراب کنی!!

    همینجوری هم ایستاده میتونی اون ویو رو ببینی دیگه،چه کا ریه حالا!!!

    میدونید استاد من این کار هارو این مراحل رو برای تمام امور زندگیم انجام دادم!

    تازه گاهی هم بد تر اینها رو!!

    برای تغییر نکردن!

    برای اینکه ترس داشتم!

    برای اینکه همیشه به کمترین ها راضی شد م!

    برای اینکه باور نداشتم که میشود!

    برای اینکه ایمان نداشتم!

    برای اینکه از تغییر می ترسیدم!

    برای اینکه خدا رو باور نکردم!

    منم خیییییلی دوست دارم بیوفتم بجون خونه م و تغییر بدم همه تکرارها رو!

    همه روز مرگی ها رو!

    من همش درگیر روزمرگی ها بودم!

    حتما از یه جایی شروع می کنم و انجامش میدم💪

    فقط می خوام مث شما حرکت کنم و پویا باشم👌

    نه راکد و ساکن!!

    ولی شما گفتین نرده هارو بر میداریم نهایتش می افتیم توی آب و شنا میکنیم و لذت میبریم👏

    در صورتیکه من بخاطر نیوفتادن توی آب و ترس اینکار رو نمیکردم!!

    استاد چند وقتیه که واس همه کار و همه چیز خودمو با شما مقایسه میکنم واین بمن کمک میکنه به بفهمم چرا شما الان اونجابین و من اینجا!!

    و چن از جایگاهم راضی نیستم و خواهان جایگاه شما هستم 😃

    باعث میشه بیشتر روی خودم کار کنم ،بیشتر تلاش کنم ذهنم رو کنترل کنم ،

    که بیشتر انگیزه می گیرم که جا پاهای شما رو قدم به قدم طی کنم،

    بیشتر انگیزه می گیرم که باید تکاملم طی بشه تا به اونجا برسم.

    همیشه خراب کردن راحت تر از درست کردنه👌

    میدونید استاد این جمله منو یاد خودم انداخت!!

    توی این مدتی که با شما آشنا شدم بار ها و بار ها یه تایمی رو خوب روی خودم کار کردم نتایجشم دیدم

    اما با کنترل نکردن ذهنم و ادامه ندادن این روند دوباره سقوط کردم به مدار پایین تر!!

    هر چی رو که بسختی با کنترل ذهنم ایجاد کرده بودم با حال بد مث اون نرده ها که به راحتی خراب کردین منم خراب کردم!!

    وقتی که دوباره خواستم اون خرابی ها رو بسازم خییییییلی سخت بود شروعش!!!

    اما خدا رو شکر چند ماهی میشه که فقط وفقط دارم میسازم باور هامو

    و اون خراب کردن ها که همون نجواهای شیطانیه رو حریف شدم💪

    احساس میکنم که قویتر شدم نسبت به چند ماه پیش👏

    البته هنوزم هست ،همیشه هست این نجواها

    اما نسبت به گذشته کمترشده🙏

    خدا رو صد هزار مرتبه شکررر رررررر

    ولی وقتی که استاد نتیجه کار رو دیدم😀

    درونم بهم گفت منم اگه مث شما میتونستم قبل از انجام کار نتایج رو به وضوح ببینم ،حتما مث شما حرکت های خفن رو میزدم👍

    خیییییییییلی فرق بود دیدن با وجود نرده ها و بدون نرده ها!!!

    تفاوت از زمین تا آسمون بود👌

    اما اینکار یه شخصیتی متفاوتی چن شما رو میخاست👌👌

    و درسهایی که گفتین رو استاد تلاش میکنم درک کنم و عمل؛

    ۱-خیییییلی جای کار داره برای بهبود زندگیمون،همیشه میشه بهتر و قشنگ تر از این باشه🌺

    ۲-خراب کردن خیلی راحت تر از درست کردنه!

    البته هنری هم در خراب کردن نیست💫این نکته ای بود که باید میشنیدم از زبان شما🌺

    ۳-ایده ها همیشه می تونن بهتر باشن🌺

    ۴- این رویایی که من داشتم که ویوی قشنگ تری داشته باشه به حقیقت پیوست🌺

    این ها رو استاد بخودم میگم و نوشتم که همیشه بیام بخونمش و یادم نره.

    یه چیز مهم هم بگم من آخر این فایل متحول شدم استاد:

    وقتی یاد اون آهنربای هیولا افتادم که مریم جون توی قسمت قبلی باهاش بازی میکرد

    این فکر اومد توی ذهنم که شما حتما اون چکش رو مث یه ماهی صید میکنین🤭

    و دو باره بدستش میارین.

    چن از دست دادن معنی نداره برای شما.

    میدونید تحولم چی بود!!!!!!

    اینکه نهایتا اگه همونطور که در اول کامنتم گفتم اگه بیخیال ادامه کار هم نمیشدم

    نهایتا تمام تمرکز و هدفم رو میزاشتم واس بیرون آوردن اون چکش!!!!!!!!!!!

    😂😂

    و این قانون رو برام یا آوری میکنه که؛

    ما همش توی فرعیاتیم!!

    اصل کندن اون نرده ها بود و بیرون آوردن چکش توی اون لحطه فرعیات!

    ما اینجوری میشه که میوفتیم توی چرخه زندگی و رو زمرگی!!

    با فرعیات سرمون رو گرم می کنیم!!!

    و اینکه استاد قانون نمیتونه بدون تکامل با دیدن یه فایل منو اینقد تغیر بده که به طرز فکر شما برسم به ایمان شما.

    یعنی میخام بگم کسی اینکاری که شما کردین رو نمیکرد،این شجاعت رو نداشت!!

    حالا من که خیییلی علاقه به میخ وچکش ندارم ولی این داستان رو اینجوری توی ذهنم تداعی کردم که واس مسائل زندگیم من متاسفانه داشتم اینجوری عمل میکردم.

    اما خدا رو شکر آگاهی و نعمت امروزم این درسهای بزرگی بود که ازین فایل زیبا آموختم.

    به امید عمل کردنم که ایمان بی عمل حرف مفت است.

    پایدار و پرانرژی و پویا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای: