https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-29 07:04:562024-12-21 10:40:20سریال زندگی در بهشت | قسمت 8
488نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک آفرید
به نام خداوند نان و خداوند جان دهد روزی اش را به پیر و جوان
باسلام و احترام خدمت استاد عزیزم
مریم بانوی مهربان
و همه دوستان هم فرکانسی
من چند روزی بود به یه تضاد یا بهتره بگم نجوای ذهنی بیماری برخوردم با اینکه من در سلامت کامل هستم
ولی نجوای بیماری می اومد به ذهنم چند روزی منو از مسیر خارج کرد
(نا امیدی .افسردگی و…)
در ساحت مقدس خداوند بیماری وجود ندارد ولی باید باورش کنیم
برای یک لحظه یادم رفت که تضاد در زندگی نعمت بزرگیه هرقدر بزرگ باشه پاداش آن چند برابر بزرگتر است
پس باید همیشه این جمله رو با خودمون تکرار کنیم
که تضاد ها آمدن تا ظرف وجود مارو بزرگتر کنن و أکاهی لازم رو از انها بدست بیاریم و مارو برای خوشبختی ولذت بیشتر در زندگی رشد بدن
تا استرس نگیریم و شیطان مارو نا امید نکنه این جمله یادمون نره
من در این چند روزی تمام روشهارو رفتم ترس داشتم نا امید شدم ولی ادامه دادم چون لذت این مسیرو تجربه کردم نمیتونم عقب بکشم
من لایق بهترین زندگی هستم
زندگی همراه آرامش و سلامتی
دقیق مثل استاد چند ابزار استفاده عوض کرد با صبر و حوصله و توکل تا ابزار مناسب را پیدا کرد بدون تقلا با آسانی کارشو تمام کرد
منم چندتا روش رفتم عبارات تاکیدی تجسم سپاسگذاری
اخرش با رهایی و تکرار کلمه (الله کریم) خدا بزرگه
تضادم حل شد…
تا اینکه فهمیدم این تضاد آمده بود تا
1_منو به نعمت سلامتی که داشتم بیشتر آگاه کنه و برای همیشه سپاسگذار خدا باشم
2_توحیدی تر شدم چون با گفتن مداوم کلمه (خدا بزرگه) تونستم خودمو به حس خوب برسونم
3_قانون رهایی و توکل: با گفتن این کلمه گفتم بذار بسپارم بخدا کاریه که باید از روز اول انجام میدادمش
4_توجه به زیبایی ها :موقعه ایی که از این تضاد نفس گیر خارج شدم بیشتر به زیبایی های اطرافم بیشتر پی بردم قبلا نگاهم اینطور نبود الان بیشتر حسشون میکنم
5_ سپاسگذارتر شدم من قبلا خیلی کم سپاسگذاری میکردم یا شاید از ته دل نبود ولی الان بخاطر هر نفسی که میکشم میگم خدایا شکرت .نعمت سلامتی .نعمت خییییلی بزرگیه که هروز ازش استفاده میکنیم و از آن غافل هستیم
من یاد گرفتم عبارات تاکیدی چطور باید باشه تا نتیجه بده( ادامه بده با تکرار و باید باورش کنی که نتیجه میدهد از حست میفهمی)
6_و در اخر متعهدتر شدم ..چون میخوام در آرامش زندگی کنم میخوام با لذت زندگیم بگذره پس برای خودم تعهد میدم جدی تر باشم در این مسیر و ذهنمو و ورودی هامو کنترل کنم و اجازه ندم هرچیزی حسمو بد کنه
نگاهم به زندگی به قبل و بعد از این تضاد دقیقا مانند نگاه استاد به منظره ی سرسبزی که دارن بعد از اینکه اون نرده رو بر داشتن زیباتر دیدن …
استادای عزیزم
من تحسین میکنم جرات و صبر و حوصله و توکلتون بخدا رو در تمام مسائل…
خواستم یک چیز بگم
وقتی دوستان میگن از بین بردن باور های محدود کننده یا ترمز ذهنی کار سختیه من این حرف بیشتر بهم استرس میداد وقتی بهش فکر میکردم بیشتر برام سخت میشد ولی یادم رفته بود خدا از همه چیز بزرگتر است
وقتی ما بخدا توکل کنیم سختی وجود ندارد در مسیر ما خدایی داریم منبع تمام قدرتهاست
کافیه ما دیدمون رو رشد بدیم به مسائل تا آسان شوند
ساخت نرده چقدر طول کشیده ولی برای دیدن منظره ی زیباتر برای یک لحظه استاد توانست تغییرش دهد و به هدف برسد پس اسان بگیریم تا اسان شود_
قانون تکامل هم باید در تمام موارد رعایت شود حتی در فایلهای استاد مثلا من قبلا فایلهارو درجا مثلا هروز یک فایل سفر به دور امریکا و یک نگاه مثبت و یکی زندگی در بهشت و …هروز یک قسمت از همشون میدیدم ..
بنظرم باید اجازه بدیم تکاملمون طی شود و لازم نیست چند فایل نگاه کنیم تا آگاهی رو بتونیم دریافت کنیم
الله اکبر از اینکه وقتی با تغییر نگاهت به هر چیزی توجه میکنی نتیجه متفاوت
وقتی تصمیم گرفتم این سریال رو شروع کنم برای تمرکز به زیبایی یه چیزایی میدیدم
به یه کامنت هایی هدایت میشدم که زیبایی ها رو ریز به ریز میکشید بیرون
و وقتی دوباره تصمیم گرفتم برای اینکه یاد بگیرم چطور از قانون استفاده کنم در عمل سریال رو شروع کردم
اصلا انگار تا حالا تو عمرم این سریال رو ندیده بودم
به یه کامنت هایی هدایت میشم که قوانین رو ریز به ریز میکشن بیرون
به یه درکی از قانون میرسم که خودم میمونم
و خیلی خوشحال ام از این رشد مداری
الهی شکرتتت
راستشو بگم هر وقت از استاد میشنیدم که تو باورهاتو تعییر بده به سمت ایده ها و راهکارها هدایت میشی
درک نمیکردم
فقط چون حرفی بود که حالمو خوب میکرد و استاد گفته بود دوست داشتم قبولش کنم ولی درکی ازش نداشتم
ولی عملا تو این قسمت دیدم یعنی چی این حرف
و با باورهایی که از استاد دارم یاد میگیرم فهمیدم همین درک هم هر روز میتونه بهتر و بهتر بشه
استاد این باور رو دارن که همیشه جا برای بهبود هست
همیشه ایده ها بهتر و بهتر میشه
و دارن تکاملی تو پرادایس به ایده های بهتر هدایت میشن و محیط اطرافشون رو زیباتر میکنن
من همیشه فکر میکردم پرادایس زیبا هست
دیگه چی از این بهتر که خونت رو آب باشه و چوبی اوتم تو جایی به این باصفایی
ولی همین جا فهمیدم حتی جایی به اون قشنگی هم باز جا داره قشنگ تر بشه
چند سال پیش خونمون رو که کلنگی بود بنایی کردیم
بعد ها ایده های بهتری به ذهنم میرسید ولی میگفتم دیگه نمیشه که بنایی کرد همینی که هست
این باور همینی که هست چقدر منو محدود کرد
دیگه میگفتم این خونه مدلش اینه مگر اینکه از اینجا برم
مگه چه کارایی میشه کرد
ولی الان فهمیدم اگر من هدایت نمیشم به ایده های بهتر و زیباتر کردن محیط
بخاطر همین ترمز ،همینی که هست, که دارم
همینی که هست شده یه مانع برای من
کی گفته همینی که هست
شاید از نطر من متراژ خونه کوچیک ولی همینم میشه بهبود داد همینم میشه بهتر کرد
و تو مسیر ایده های بهتر داده میشه
من از حیاط خونم و مرتب کردن و تغییردکوراسیون شروع کردم
حتی تو ذهنم این نجواها میاومد که استاد ثروتمند و کلی ابزار داره تو پولی نداری بخای هزینه کنی
ولی تو همین چند قسمت سریال دیدم استاد با اولین ایده های که به ذهنشون اومد شروع کرد
تو قسمت اول وقتی استاد گفتن زندگی پر از مسائل حل شونده است خیلی ساده از کنار این حرف گذر کردم
ولی حالا دارم تو لحظه لحظه این سریال میبینم این حرف و باور رو
فک میکردم اگه ایده ای به استاد داده میشه بدون مساله است
فکمیکردم استاد ایده رو خدا بهشون الهام میکنه خیلی خوب همه چی پیش میره و چالشی تو مسیر نیست
برای همین اگر به خودم ایده ای الهام میشد به محض اینکه یه تضادی پیش میاومد میگفتم این ایده خدا نیست و تسلیم میشدم و ادامه نمیدادم
وقتی خودم رو جای استاد گداشتم گفتم تو چطور رفتار میکردی و ببین استاد چطور رفتار کرد
اولا اگر این ایده به من میاومد میگفتم ولش کن کار سختی کار تو نیست
برق رو میخای چیکارکنی اون وسط
این چوبا رو چطوری میخای ببری بیرون
با چی میخای ببری
ولی خدایا چی دیدم تو این فایل
یه پرانتتز باز کنم (وفتی میخام کامنت بنویسم هم همینه ذهنم میگه چی میخای بنویسی ولی تا شروع میکنم هدایت ها میاد اینم بنویس اونم بنویس و اصلا خدا میدونه موقع کامنت نوشتن چه درک بهتری میرسم )
استاد ایده رو شروع کردی و هدایت شدی به راهکارها
چرا چون باور داری هدایت میشی به راهکارها
چکش که افتاد تو آب ناراحت نشدی
چدن مطمئن هستید یه راهی وجود داره
حتما یه راهی هست
وقتی شروع کردید و ایده اومد اول جوب زیری رو ببر و بعد باقی بازم تایید این باور که ایده ها بهتر میشه
چوب میافته رو آب و هدایت میشید به انداختن چوب ها تو آب
چون نگران بردن این چوب ها نبودید
میدونید یه خدایی هست که کمک میکنه
و کارها رو انجام میده
وقتی گفتید خدا کارها رو انجام میده
در عمل نشون دادید چقدر باور دارید به این کار
و این فقط یه حرف خوشگل نیست که زده باشید
وقتایی که به سختی کار فکنمیکنم و میگم خدا کمک میکنه انجام میدیدم خدا میدونه به چه راه کارهای بهتری هدایت میشم و من فراموش کار یادم میرفت اینا همش کارهای خدا
مثلا هر بار کمدم رو تمیز میکردم و میگفتم ای بابا جا نیست جا کمه ولی وقتی میرفتم تو دل کار یه صدایی میگفت اینو بزار اونجا اونو بزار اینجا و من انجام میدادم و میدیدم که چقدر آخر سر چا باز شده و مرتب شد
و حالا میفهمم اینا کار خدا بود
و این باور در من شکل گرفته بود که هر بار بخام تمیز کنم بهتر میچینم و ایده های بهتری داده میشه بهم
برای همین هر وقت کمد یا کابینت رو تمیز میکردم ایده های بهتری برای چیدمان به ذهنم میاومد
ولی باور نداشتم تو تمام جنبه ها اینطوری
ولی حالا باورم شد تو همه جنبه های زندگی این فرمول جواب میده
همیشه ایده های بهتر هست و جا برای بهتر شدن داره
کافیه قدم برداری تا بهت گفته بشه
استاد ما به تازگی مغازه ای که به خونمون چسبیده بود رو باز کردیم با همون چیزی که داشتیم
هر بار یه قسمتش رو بهبود میدم و دارم از این مسیر لدت میبرم
هر بار به خودم میگم چطور از این بهتر
وقتی الان پرادایس رو با این قسمت ها مقایسه میکنم میبینم چقدر بهبود دادید
و همین بهبود های کوچولو کوچولو چقدر در نهایت زیبای های بیشتر آفریده
و تصمیم گرفتم این روند رو هم در معازه هم در ساخت باورها و گوش کردن فایل ها به کار ببرم
مطمئنم نتیجه همین کارهای به ظاهر ساده رو در آینده خواهم دید
اول بگم که چقدر شما دو استاد عزیزم رو تحسین می کنم برای این تصمیم شجاعانهای که گرفتید و به الهامتتون دارید عمل می کنید
دوم اینکه چقدر خوب قانون تکامل رو رعایت می کنید و نرفتید از همون اول ارههای خیلی بزرگ و سنگین بخرید و با همون ابزار آلات سبک تر که کنترل کردنش هم برای افراد غیر حرفه ای راحت تر هست شروع کردید و خب ما توی قسمت های بعدی می بینیم که هربار خداوند شما رو هدایت می کنه به مدار های بالاتر و ابزار های حرفهای تری مثل همون اره های بزرگ رو میده
دوم اینکه چقدر این رابطهی عاشقانه و با صلح درونی شما زیباست چقدررر تحسین برانگیز و فوق العاده هستید
چقدر این کار ها رو برای خودتون لذت بخش کردید و دارید واقعاً تفریح می کنید
استاد جان ببخشید من خیلی برای شما احترام قائلم ولی هربار که این قسمت رو می بینم ، اون لحظه چکش می افته تو آب خندم می گیره ، امیدوارم درک کنید منو :))
حالا جالب تر این که خانم شایسته میگه ماهی ها فقط یه چکش می خواستن که بکوبن تو کلهی اون یکی :))
خلاصه حسابی خندیدم ، مرسی ازتون
باز هم یه درس دیگه اونم اینکه چقدر شما خوب نشونه ها رو می بینید و بهش توجه می کنید
و
چقدر وقتی ما آدم ها با نشونه ها پیش میریم همه چیز می افته روی غلطک و کارامون واقعا ساده و روان انجام میشه درست مثل این انداخت چوب ها توی آب که خودش بره به سمت ساحل و اونجا راحت تر از آب بکشیدش بیرون
خدا رو شکر
در زمان این خندیدن ها و کیف کردن هام با این قسمت از سریال کلی هم طلا و شیلا شیطونی کردند و من تو پذیرایی روی مبل نشسته بودم ، از دیدنشون غش کردم از خنده:))
دو تا عروس هلندی ماده هستند ، خیلیی کاراشون فانی و بانمکه یعنی در حد مرغ و خروس ولی خب ورژن کوچیک تر و کم سر و صدا تر ، خدا رو شکر چون هر دوشون ماده هستند ، نه حرف می زنند نه آواز می خوانند تازه صدای جیک زدنشون هم خیلی باحاله مثل دزدگیر موتور می مونه اگه دوتایی با هم صدا بدهند در حد صدای دزدگیر ماشین میشه :)) خلاصه من اشک توی چشمام جمع میشه از بس می خندم از دست این دوتا دختر شیطون … خیلیی هم خوشگل و خواستی هستن
بعدش هم یه تماس کاری داشتم ، به ظاهر یه مسئلهی بزرگ بود البته با شخصیت قبلی من ، ولی خالا اونقدر ایزی و ساده ، یعنی از اون انتظارات من هم ساده تر و لذت بخش تر فقط با دو سه تا تماس با اینور و اونور حل شد ، اصلاً دیگه نیازی نیست منم حضوری برم جایی و …
و
بعد کلی خودم رو تحسین کردم و گفتم پسر دمت گرم چند روزه داری با تعهد کار می کنی ، باورهای مخصوص خودت رو نوشتی …
تمرکزی داری سریال رو می بینی و کامنت می نویسی برای هر قسمت … تمرکزت روی زیبایی هاست و بیین چطوری داری آسون میشی برای آسونی ها
(این چیزی که دارم راجع بهش صحبت می کنم قبلاً توی دیدگاه هام در موردش نوشتم) حتی فایل باورهام هم امروز غروب بهم الهام شد به جای ویس رکوردر خود موبایل با تلگرام ضبط کنم
اونقدررررر با کیفیت شد و اونقدر همه چیز محیا بود ، خونه سکوت مطلق هیچ کس نبود ، پنجره و درها رو همه رو بستم خدا رو شکر صدا از دیوار در نمی اومد چه برسه به همسایه ها
و من توی اتاق بودم ، طلا و شیلا توی پذیرایی بیرون بودن دمشون گرم این دخترهای با معرفت هم تو تمام مدت سکوت رو رعایت کردند
حدود 35 دقیقه ضبط طول کشید ، فایل 22 دقیقهای شد و بعدش هم چندین بار با هندزفری و بدون هندزفری گوش دادم و خیلیییی راضی ام ، خیلی با کیفیت و حرفه ای شد ، خدا رو شکر
برگردیم به سریال و ماجراهاش …
استاد عزیزم من فقط دارم قانون پیش فرض ها و انتظارات رو توی این سریال از شما یاد می گیرم ، یعنی دارم می بینم در عمل چقدر خوب شما دارید ازش استفاده می کنید
اونجایی که داشتید میرفتید توی خونه و گفتید یه ایده هایی برای درآوردن چکش از توی دریاچه و گفتید اگر بشود چه می شود من دقیقاااا یاد بخش دوم قانون آفرینش افتادم
خدا رو شکر چقدررر خوبه که این سریال ها در دسترس من هستند و دارم می بینم شما و خانم شایسته در عمل دارید از قانون به نفع خودتون به طُرُق مختلف استفاده می کنید و چقدر خوشحالم که از دیروز تا حالا متعهدانه دارم به ایدهی الهامی خودم یعنی زیر ذره بین بردن هر قسمت و نوشتن کامنت برایش عمل می کنم
اصلاً به این شکل دیدن سریال و نوشتن کامنت برای هر قسمت احساس خوب و انرژی من رو چندین برابر کرده
و درسته که هر قسمت شاید نزدیک به دو ساعت زمان ببره ولی واقعا ارزشش رو داره
تحسین می کنم خدای خودم رو که همچنین ایدهی فوقالعاده ای رو بهم الهام کرده و تحسین می کنم خودم رو که متعهدانه دارم به ایدهای که دریافت کردم عمل می کنم
بسیار ایده ی فوقالعاده ای بود بریدن نرده ها واقعا نما تغییر کرد و خیلی قشنگ تر شد.
سپاسگزارم از مریم جانم که داری این سریال توجه بر نکات مثبت رو برامون اماده میکنی چه خواراکی برای ذهن از این سریال بهتر چه خوراکی از سفر به دور امریکا بهتر چه خوراکی از مصاحبه ها بهتر چه خوراکی از سریال توجه به نکات مثبت بهتر و…
خیلی خیلی از خدای خودم سپاسگزارم بخاطر رهبری و ایجاد یک همچین فضای زیبایی که شما توش دارین مستقیم زندگی میکنید و من غیر مستقیم خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
راستی استاد چکشی که افتاد توی اب رو با اون اهنربای قوی که تو قسمت های قبل نمایشش دادین میشه بیرون کشید با عینک قواسی و یک تناب برید زیر اب و هدایتش کنید به سمت چکش و وقتی چسبید بیرون بکشیدش.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی
تحسین میکنم این حس و حال خوبتون رو تحسین میکنم این ایمان و عمل کردن به هدایت ها رو چه هوایی چه حس و حال خوبی چه ذوقی دارین واسه کار کردن واقعا تحسین برانگیزه اینا همش بر اثر ارتباط داشتن با خدا و داشتن باورهای قدرتمند کننده هست که ادم کلا پر انگیزه و پر شور و شوق خدایاشکرت از این حس ها رو تجربه کردم خدایاشکرت باید کاری کنم که همیشگی این حس باشه خدایا کمکم کن همیشه این حس رو داشته باشم چه زیبا شد تحسین برانگیزه این پردایس این دریاچه این درختا اون اسب زیبا خدایاشکرت چه همکاری و چه رابطه ی چه ارامشی داره چه هدایتی شدین انداختن چوب ها خدایاشکرت با خدا همه چیز راحت و اسون هست اما ما به خاطر باورهای اشتباه فک کردیم خداوند سختگیر هست و ازش ترسیدیم دور شدیم اما خدا دست گیر هست نه مچ گیر خدایاشکرت که تنها با تو میشه لذت دنیا و اخرت رو برد خدایا هدایتمون کن هر لحظه در ارامش و لذت شور وشوق باشیم ما رو اسون کن واسه اسونی ها ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده خداوند منبع خیر و قدرت است خیلی لذت بردم سپاسگزارم از شما دوعزیز در پناه الله یکتا که زمین و اسمان رو مسخر ما کرده شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید دوستتون دارم عشق های خدا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیم
به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک آفرید
به نام خداوند نان و خداوند جان دهد روزی اش را به پیر و جوان
باسلام و احترام خدمت استاد عزیزم
مریم بانوی مهربان
و همه دوستان هم فرکانسی
من چند روزی بود به یه تضاد یا بهتره بگم نجوای ذهنی بیماری برخوردم با اینکه من در سلامت کامل هستم
ولی نجوای بیماری می اومد به ذهنم چند روزی منو از مسیر خارج کرد
(نا امیدی .افسردگی و…)
در ساحت مقدس خداوند بیماری وجود ندارد ولی باید باورش کنیم
برای یک لحظه یادم رفت که تضاد در زندگی نعمت بزرگیه هرقدر بزرگ باشه پاداش آن چند برابر بزرگتر است
پس باید همیشه این جمله رو با خودمون تکرار کنیم
که تضاد ها آمدن تا ظرف وجود مارو بزرگتر کنن و أکاهی لازم رو از انها بدست بیاریم و مارو برای خوشبختی ولذت بیشتر در زندگی رشد بدن
تا استرس نگیریم و شیطان مارو نا امید نکنه این جمله یادمون نره
من در این چند روزی تمام روشهارو رفتم ترس داشتم نا امید شدم ولی ادامه دادم چون لذت این مسیرو تجربه کردم نمیتونم عقب بکشم
من لایق بهترین زندگی هستم
زندگی همراه آرامش و سلامتی
دقیق مثل استاد چند ابزار استفاده عوض کرد با صبر و حوصله و توکل تا ابزار مناسب را پیدا کرد بدون تقلا با آسانی کارشو تمام کرد
منم چندتا روش رفتم عبارات تاکیدی تجسم سپاسگذاری
اخرش با رهایی و تکرار کلمه (الله کریم) خدا بزرگه
تضادم حل شد…
تا اینکه فهمیدم این تضاد آمده بود تا
1_منو به نعمت سلامتی که داشتم بیشتر آگاه کنه و برای همیشه سپاسگذار خدا باشم
2_توحیدی تر شدم چون با گفتن مداوم کلمه (خدا بزرگه) تونستم خودمو به حس خوب برسونم
3_قانون رهایی و توکل: با گفتن این کلمه گفتم بذار بسپارم بخدا کاریه که باید از روز اول انجام میدادمش
4_توجه به زیبایی ها :موقعه ایی که از این تضاد نفس گیر خارج شدم بیشتر به زیبایی های اطرافم بیشتر پی بردم قبلا نگاهم اینطور نبود الان بیشتر حسشون میکنم
5_ سپاسگذارتر شدم من قبلا خیلی کم سپاسگذاری میکردم یا شاید از ته دل نبود ولی الان بخاطر هر نفسی که میکشم میگم خدایا شکرت .نعمت سلامتی .نعمت خییییلی بزرگیه که هروز ازش استفاده میکنیم و از آن غافل هستیم
من یاد گرفتم عبارات تاکیدی چطور باید باشه تا نتیجه بده( ادامه بده با تکرار و باید باورش کنی که نتیجه میدهد از حست میفهمی)
6_و در اخر متعهدتر شدم ..چون میخوام در آرامش زندگی کنم میخوام با لذت زندگیم بگذره پس برای خودم تعهد میدم جدی تر باشم در این مسیر و ذهنمو و ورودی هامو کنترل کنم و اجازه ندم هرچیزی حسمو بد کنه
نگاهم به زندگی به قبل و بعد از این تضاد دقیقا مانند نگاه استاد به منظره ی سرسبزی که دارن بعد از اینکه اون نرده رو بر داشتن زیباتر دیدن …
استادای عزیزم
من تحسین میکنم جرات و صبر و حوصله و توکلتون بخدا رو در تمام مسائل…
خواستم یک چیز بگم
وقتی دوستان میگن از بین بردن باور های محدود کننده یا ترمز ذهنی کار سختیه من این حرف بیشتر بهم استرس میداد وقتی بهش فکر میکردم بیشتر برام سخت میشد ولی یادم رفته بود خدا از همه چیز بزرگتر است
وقتی ما بخدا توکل کنیم سختی وجود ندارد در مسیر ما خدایی داریم منبع تمام قدرتهاست
کافیه ما دیدمون رو رشد بدیم به مسائل تا آسان شوند
ساخت نرده چقدر طول کشیده ولی برای دیدن منظره ی زیباتر برای یک لحظه استاد توانست تغییرش دهد و به هدف برسد پس اسان بگیریم تا اسان شود_
قانون تکامل هم باید در تمام موارد رعایت شود حتی در فایلهای استاد مثلا من قبلا فایلهارو درجا مثلا هروز یک فایل سفر به دور امریکا و یک نگاه مثبت و یکی زندگی در بهشت و …هروز یک قسمت از همشون میدیدم ..
بنظرم باید اجازه بدیم تکاملمون طی شود و لازم نیست چند فایل نگاه کنیم تا آگاهی رو بتونیم دریافت کنیم
فقط کافیه تمرکز کنیم روی اون هدفی که داریم
من تمرکزمو میذارم روی عزت نفس
با توکل بخدا تمامش میکنم این دوماه
خدایا مرا هزار امید است و هر هزار تویی…
در پناه خدا باشیم
الهی به امید تو….
به نام خدای هدایتگر
سلام بر همگی
الله اکبر از اینکه وقتی با تغییر نگاهت به هر چیزی توجه میکنی نتیجه متفاوت
وقتی تصمیم گرفتم این سریال رو شروع کنم برای تمرکز به زیبایی یه چیزایی میدیدم
به یه کامنت هایی هدایت میشدم که زیبایی ها رو ریز به ریز میکشید بیرون
و وقتی دوباره تصمیم گرفتم برای اینکه یاد بگیرم چطور از قانون استفاده کنم در عمل سریال رو شروع کردم
اصلا انگار تا حالا تو عمرم این سریال رو ندیده بودم
به یه کامنت هایی هدایت میشم که قوانین رو ریز به ریز میکشن بیرون
به یه درکی از قانون میرسم که خودم میمونم
و خیلی خوشحال ام از این رشد مداری
الهی شکرتتت
راستشو بگم هر وقت از استاد میشنیدم که تو باورهاتو تعییر بده به سمت ایده ها و راهکارها هدایت میشی
درک نمیکردم
فقط چون حرفی بود که حالمو خوب میکرد و استاد گفته بود دوست داشتم قبولش کنم ولی درکی ازش نداشتم
ولی عملا تو این قسمت دیدم یعنی چی این حرف
و با باورهایی که از استاد دارم یاد میگیرم فهمیدم همین درک هم هر روز میتونه بهتر و بهتر بشه
استاد این باور رو دارن که همیشه جا برای بهبود هست
همیشه ایده ها بهتر و بهتر میشه
و دارن تکاملی تو پرادایس به ایده های بهتر هدایت میشن و محیط اطرافشون رو زیباتر میکنن
من همیشه فکر میکردم پرادایس زیبا هست
دیگه چی از این بهتر که خونت رو آب باشه و چوبی اوتم تو جایی به این باصفایی
ولی همین جا فهمیدم حتی جایی به اون قشنگی هم باز جا داره قشنگ تر بشه
چند سال پیش خونمون رو که کلنگی بود بنایی کردیم
بعد ها ایده های بهتری به ذهنم میرسید ولی میگفتم دیگه نمیشه که بنایی کرد همینی که هست
این باور همینی که هست چقدر منو محدود کرد
دیگه میگفتم این خونه مدلش اینه مگر اینکه از اینجا برم
مگه چه کارایی میشه کرد
ولی الان فهمیدم اگر من هدایت نمیشم به ایده های بهتر و زیباتر کردن محیط
بخاطر همین ترمز ،همینی که هست, که دارم
همینی که هست شده یه مانع برای من
کی گفته همینی که هست
شاید از نطر من متراژ خونه کوچیک ولی همینم میشه بهبود داد همینم میشه بهتر کرد
و تو مسیر ایده های بهتر داده میشه
من از حیاط خونم و مرتب کردن و تغییردکوراسیون شروع کردم
حتی تو ذهنم این نجواها میاومد که استاد ثروتمند و کلی ابزار داره تو پولی نداری بخای هزینه کنی
ولی تو همین چند قسمت سریال دیدم استاد با اولین ایده های که به ذهنشون اومد شروع کرد
تو قسمت اول وقتی استاد گفتن زندگی پر از مسائل حل شونده است خیلی ساده از کنار این حرف گذر کردم
ولی حالا دارم تو لحظه لحظه این سریال میبینم این حرف و باور رو
فک میکردم اگه ایده ای به استاد داده میشه بدون مساله است
فکمیکردم استاد ایده رو خدا بهشون الهام میکنه خیلی خوب همه چی پیش میره و چالشی تو مسیر نیست
برای همین اگر به خودم ایده ای الهام میشد به محض اینکه یه تضادی پیش میاومد میگفتم این ایده خدا نیست و تسلیم میشدم و ادامه نمیدادم
وقتی خودم رو جای استاد گداشتم گفتم تو چطور رفتار میکردی و ببین استاد چطور رفتار کرد
اولا اگر این ایده به من میاومد میگفتم ولش کن کار سختی کار تو نیست
برق رو میخای چیکارکنی اون وسط
این چوبا رو چطوری میخای ببری بیرون
با چی میخای ببری
ولی خدایا چی دیدم تو این فایل
یه پرانتتز باز کنم (وفتی میخام کامنت بنویسم هم همینه ذهنم میگه چی میخای بنویسی ولی تا شروع میکنم هدایت ها میاد اینم بنویس اونم بنویس و اصلا خدا میدونه موقع کامنت نوشتن چه درک بهتری میرسم )
استاد ایده رو شروع کردی و هدایت شدی به راهکارها
چرا چون باور داری هدایت میشی به راهکارها
چکش که افتاد تو آب ناراحت نشدی
چدن مطمئن هستید یه راهی وجود داره
حتما یه راهی هست
وقتی شروع کردید و ایده اومد اول جوب زیری رو ببر و بعد باقی بازم تایید این باور که ایده ها بهتر میشه
چوب میافته رو آب و هدایت میشید به انداختن چوب ها تو آب
چون نگران بردن این چوب ها نبودید
میدونید یه خدایی هست که کمک میکنه
و کارها رو انجام میده
وقتی گفتید خدا کارها رو انجام میده
در عمل نشون دادید چقدر باور دارید به این کار
و این فقط یه حرف خوشگل نیست که زده باشید
وقتایی که به سختی کار فکنمیکنم و میگم خدا کمک میکنه انجام میدیدم خدا میدونه به چه راه کارهای بهتری هدایت میشم و من فراموش کار یادم میرفت اینا همش کارهای خدا
مثلا هر بار کمدم رو تمیز میکردم و میگفتم ای بابا جا نیست جا کمه ولی وقتی میرفتم تو دل کار یه صدایی میگفت اینو بزار اونجا اونو بزار اینجا و من انجام میدادم و میدیدم که چقدر آخر سر چا باز شده و مرتب شد
و حالا میفهمم اینا کار خدا بود
و این باور در من شکل گرفته بود که هر بار بخام تمیز کنم بهتر میچینم و ایده های بهتری داده میشه بهم
برای همین هر وقت کمد یا کابینت رو تمیز میکردم ایده های بهتری برای چیدمان به ذهنم میاومد
ولی باور نداشتم تو تمام جنبه ها اینطوری
ولی حالا باورم شد تو همه جنبه های زندگی این فرمول جواب میده
همیشه ایده های بهتر هست و جا برای بهتر شدن داره
کافیه قدم برداری تا بهت گفته بشه
استاد ما به تازگی مغازه ای که به خونمون چسبیده بود رو باز کردیم با همون چیزی که داشتیم
هر بار یه قسمتش رو بهبود میدم و دارم از این مسیر لدت میبرم
هر بار به خودم میگم چطور از این بهتر
وقتی الان پرادایس رو با این قسمت ها مقایسه میکنم میبینم چقدر بهبود دادید
و همین بهبود های کوچولو کوچولو چقدر در نهایت زیبای های بیشتر آفریده
و تصمیم گرفتم این روند رو هم در معازه هم در ساخت باورها و گوش کردن فایل ها به کار ببرم
مطمئنم نتیجه همین کارهای به ظاهر ساده رو در آینده خواهم دید
من تسلیم نمیشم و ادامه میدم
به نام خداوند بخشاینده و مهربان
سلام
اول بگم که چقدر شما دو استاد عزیزم رو تحسین می کنم برای این تصمیم شجاعانهای که گرفتید و به الهامتتون دارید عمل می کنید
دوم اینکه چقدر خوب قانون تکامل رو رعایت می کنید و نرفتید از همون اول ارههای خیلی بزرگ و سنگین بخرید و با همون ابزار آلات سبک تر که کنترل کردنش هم برای افراد غیر حرفه ای راحت تر هست شروع کردید و خب ما توی قسمت های بعدی می بینیم که هربار خداوند شما رو هدایت می کنه به مدار های بالاتر و ابزار های حرفهای تری مثل همون اره های بزرگ رو میده
دوم اینکه چقدر این رابطهی عاشقانه و با صلح درونی شما زیباست چقدررر تحسین برانگیز و فوق العاده هستید
چقدر این کار ها رو برای خودتون لذت بخش کردید و دارید واقعاً تفریح می کنید
استاد جان ببخشید من خیلی برای شما احترام قائلم ولی هربار که این قسمت رو می بینم ، اون لحظه چکش می افته تو آب خندم می گیره ، امیدوارم درک کنید منو :))
حالا جالب تر این که خانم شایسته میگه ماهی ها فقط یه چکش می خواستن که بکوبن تو کلهی اون یکی :))
خلاصه حسابی خندیدم ، مرسی ازتون
باز هم یه درس دیگه اونم اینکه چقدر شما خوب نشونه ها رو می بینید و بهش توجه می کنید
و
چقدر وقتی ما آدم ها با نشونه ها پیش میریم همه چیز می افته روی غلطک و کارامون واقعا ساده و روان انجام میشه درست مثل این انداخت چوب ها توی آب که خودش بره به سمت ساحل و اونجا راحت تر از آب بکشیدش بیرون
خدا رو شکر
در زمان این خندیدن ها و کیف کردن هام با این قسمت از سریال کلی هم طلا و شیلا شیطونی کردند و من تو پذیرایی روی مبل نشسته بودم ، از دیدنشون غش کردم از خنده:))
دو تا عروس هلندی ماده هستند ، خیلیی کاراشون فانی و بانمکه یعنی در حد مرغ و خروس ولی خب ورژن کوچیک تر و کم سر و صدا تر ، خدا رو شکر چون هر دوشون ماده هستند ، نه حرف می زنند نه آواز می خوانند تازه صدای جیک زدنشون هم خیلی باحاله مثل دزدگیر موتور می مونه اگه دوتایی با هم صدا بدهند در حد صدای دزدگیر ماشین میشه :)) خلاصه من اشک توی چشمام جمع میشه از بس می خندم از دست این دوتا دختر شیطون … خیلیی هم خوشگل و خواستی هستن
بعدش هم یه تماس کاری داشتم ، به ظاهر یه مسئلهی بزرگ بود البته با شخصیت قبلی من ، ولی خالا اونقدر ایزی و ساده ، یعنی از اون انتظارات من هم ساده تر و لذت بخش تر فقط با دو سه تا تماس با اینور و اونور حل شد ، اصلاً دیگه نیازی نیست منم حضوری برم جایی و …
و
بعد کلی خودم رو تحسین کردم و گفتم پسر دمت گرم چند روزه داری با تعهد کار می کنی ، باورهای مخصوص خودت رو نوشتی …
تمرکزی داری سریال رو می بینی و کامنت می نویسی برای هر قسمت … تمرکزت روی زیبایی هاست و بیین چطوری داری آسون میشی برای آسونی ها
(این چیزی که دارم راجع بهش صحبت می کنم قبلاً توی دیدگاه هام در موردش نوشتم) حتی فایل باورهام هم امروز غروب بهم الهام شد به جای ویس رکوردر خود موبایل با تلگرام ضبط کنم
اونقدررررر با کیفیت شد و اونقدر همه چیز محیا بود ، خونه سکوت مطلق هیچ کس نبود ، پنجره و درها رو همه رو بستم خدا رو شکر صدا از دیوار در نمی اومد چه برسه به همسایه ها
و من توی اتاق بودم ، طلا و شیلا توی پذیرایی بیرون بودن دمشون گرم این دخترهای با معرفت هم تو تمام مدت سکوت رو رعایت کردند
حدود 35 دقیقه ضبط طول کشید ، فایل 22 دقیقهای شد و بعدش هم چندین بار با هندزفری و بدون هندزفری گوش دادم و خیلیییی راضی ام ، خیلی با کیفیت و حرفه ای شد ، خدا رو شکر
برگردیم به سریال و ماجراهاش …
استاد عزیزم من فقط دارم قانون پیش فرض ها و انتظارات رو توی این سریال از شما یاد می گیرم ، یعنی دارم می بینم در عمل چقدر خوب شما دارید ازش استفاده می کنید
اونجایی که داشتید میرفتید توی خونه و گفتید یه ایده هایی برای درآوردن چکش از توی دریاچه و گفتید اگر بشود چه می شود من دقیقاااا یاد بخش دوم قانون آفرینش افتادم
خدا رو شکر چقدررر خوبه که این سریال ها در دسترس من هستند و دارم می بینم شما و خانم شایسته در عمل دارید از قانون به نفع خودتون به طُرُق مختلف استفاده می کنید و چقدر خوشحالم که از دیروز تا حالا متعهدانه دارم به ایدهی الهامی خودم یعنی زیر ذره بین بردن هر قسمت و نوشتن کامنت برایش عمل می کنم
اصلاً به این شکل دیدن سریال و نوشتن کامنت برای هر قسمت احساس خوب و انرژی من رو چندین برابر کرده
و درسته که هر قسمت شاید نزدیک به دو ساعت زمان ببره ولی واقعا ارزشش رو داره
تحسین می کنم خدای خودم رو که همچنین ایدهی فوقالعاده ای رو بهم الهام کرده و تحسین می کنم خودم رو که متعهدانه دارم به ایدهای که دریافت کردم عمل می کنم
دوستتون دارم
استاد اون آهنربا گولاخ قسمت قبل رو ببند به نخی چیزی بفرست توآب چکش رو بکش بالا
بازم ارزش ابزار خخخ
سلام استاد برای چکشی که توی آب افتاد ایده ایی به ذهنم اومد همون آهنربایی که خیلی خفن بود با اون میتونید درش بیارید نخ ببندید بهش بندازید توی آب 😁
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربان.
سلام به همگی.
خداروشکر میکنم که هرروز که از خواب بیدار میشم،یه فایل زیبا از شما وبهشتمون میبینم.
من هم مثله خیلی از دوستان خودم رو توی پارادایس میبینم که اونجا دارم زندگی میکنم…..
استاد عزیز،خیلی فوق العاده است،که شما دنبال زیبایی های بیشتر هستید وخداوند شما را هدایت میکند،به زیبایی بیشتر
شما دنبال سادگی هستید،وخداوند بع ساده ترین ها هدایتتون میکنه….
خیلی برام جالب بود،چکشی که توی آب افتاد شما ،اصلا خودتون رو ناراحت نکردید…..واون رو با عشق به ماهی ها دادید…..
خیلی فوق العاده است که هر لحظه به دنبال سپاسگزاری و هدایت هستید.
شما بهشتتون رو خودتون ساختید وهر روز زیباترش میکنید…..
بهشت همین جاست،پاداش کسانی که راه خداوند رو انتخاب کردند وشما لایق بهشتید،هم در این دنیا وهم آخرت….
این جمله برام خیلی معنا داشت،ساختن راحت نیست ولی خراب کردن راحته………
مقل این که من که میخام باورهای قوی بسازم،باید روی خودم کار کنم،سخته ولی شدنیه…….
اما خراب کردن باورهام ،باورهایی ک نوپا هستند،خیلی راحته….وسوسه های شیطان خیلی راحت میتونه باورهام رو خراب کنه …..اما وقتی من محکم وقوی باشم وروی باورهام کار کنم ،به این راحتی ها خراب نمیشه…مستحکمه…..محکم کاری شده…..
خداروشکر برای این آگاهی ها.
سلام سپاس خدای مهربونم
خدای من اولش که قصد کردی نرده هارو برداری تو دلم حیفم اومد ولی بعد که انجام شد چقد لذت بردم خدای من
استاد مهربون چقد بهم درس دادید
از اینکه همیشه در یک شرایط نمونم دست به تغییر و بهتر شدن بزنم
از اینکه در هر کاری خوب باشیم باز میشه بهترش کرد
از اینکه حرکت کنیم کم کم ایده های به ذهن آدم میان
راستی استاد با آهنربا چکش بیرون بکش حال کنیم خخخ
خیلی بحالی استاد گل
مرسی از این سریال زندگی در بهشت
من الان در بهشتم بندرعباس
استاد بوس بوس موفق راهتان روشن
سلام استاد سلام خانم شایسته ی عزیز سلام دوستای گلم
بسیار ایده ی فوقالعاده ای بود بریدن نرده ها واقعا نما تغییر کرد و خیلی قشنگ تر شد.
سپاسگزارم از مریم جانم که داری این سریال توجه بر نکات مثبت رو برامون اماده میکنی چه خواراکی برای ذهن از این سریال بهتر چه خوراکی از سفر به دور امریکا بهتر چه خوراکی از مصاحبه ها بهتر چه خوراکی از سریال توجه به نکات مثبت بهتر و…
خیلی خیلی از خدای خودم سپاسگزارم بخاطر رهبری و ایجاد یک همچین فضای زیبایی که شما توش دارین مستقیم زندگی میکنید و من غیر مستقیم خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
راستی استاد چکشی که افتاد توی اب رو با اون اهنربای قوی که تو قسمت های قبل نمایشش دادین میشه بیرون کشید با عینک قواسی و یک تناب برید زیر اب و هدایتش کنید به سمت چکش و وقتی چسبید بیرون بکشیدش.
درپناه فرمان روای کل کیهان شاد شادددد باشید.
سلام استاد عزیز
ممنون که این همه زیبایی و فراوانی رو با ما هم به اشتراک میگذارید
واقعا آدم لذت میبره که به این زیبایی کار هایی که شاید خیلی از آدم ها اون رو اشتباه میدونن رو به این زیبایی انجام میدین و این نتیجه ی عالی رو میگیرین
با ایمان با توکل نه با ترس و اما و اگر
خیلی زیباست
استاد دیگه وقت استفاده از آهنربا و تستش رسید چکش رو بکشید بیرون
به نام خدای مهربان
خداوندا هر چه دارم از ان توست
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی
تحسین میکنم این حس و حال خوبتون رو تحسین میکنم این ایمان و عمل کردن به هدایت ها رو چه هوایی چه حس و حال خوبی چه ذوقی دارین واسه کار کردن واقعا تحسین برانگیزه اینا همش بر اثر ارتباط داشتن با خدا و داشتن باورهای قدرتمند کننده هست که ادم کلا پر انگیزه و پر شور و شوق خدایاشکرت از این حس ها رو تجربه کردم خدایاشکرت باید کاری کنم که همیشگی این حس باشه خدایا کمکم کن همیشه این حس رو داشته باشم چه زیبا شد تحسین برانگیزه این پردایس این دریاچه این درختا اون اسب زیبا خدایاشکرت چه همکاری و چه رابطه ی چه ارامشی داره چه هدایتی شدین انداختن چوب ها خدایاشکرت با خدا همه چیز راحت و اسون هست اما ما به خاطر باورهای اشتباه فک کردیم خداوند سختگیر هست و ازش ترسیدیم دور شدیم اما خدا دست گیر هست نه مچ گیر خدایاشکرت که تنها با تو میشه لذت دنیا و اخرت رو برد خدایا هدایتمون کن هر لحظه در ارامش و لذت شور وشوق باشیم ما رو اسون کن واسه اسونی ها ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده خداوند منبع خیر و قدرت است خیلی لذت بردم سپاسگزارم از شما دوعزیز در پناه الله یکتا که زمین و اسمان رو مسخر ما کرده شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید دوستتون دارم عشق های خدا