نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوستان عزیزمان «مهدی، مریم و الا »، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
نگاه زیبای مهدی عزیز:
به نام خدا و سلام
سلام به همگی، سلام به استاد عزیز، خانم شایسته گرامی و دوستان هم فرکانسی
خب موضوع این قسمت رو همه میتونستیم حدس بزنیم. ولی این ماجرای چکش و آهنربا کلا خیلی جالب شکل گرفت و پیش رفت که توی این اتفاقات چیزهای جالبی پیدا کردم که از نگاه خودم مینویسمشون….
شروع داستان، وقتی خانم شایسته داره با آهنربا بازی میکنه، آهنربا به چکش میچسبه و جدا نمیشه، این اتفاق باعث میشه ما با این آهنربا آشنا بشیم و استاد یه سری چیزها درباره قدرت آهنربا بگه که خیلی قویه و میتونه حتی چیزهای سنگین رو از زیر آب بکشه بیرون، کشتی بیاره بیرون. خب خانم شایسته و ما هم، همه باور میکینم، میگیم چه عالی دمش گرم، بعد جهان خیلی زود شرایطی رو مهیا میکنه برای امتحان اون صحبتها، دقیقا همون چکش سنگین میوفته توی آب! حالا ما یه شیئ سنگین داریم که زیر آبه و ما اطلاعی هم از اون زیر نداریم، که عمقش چند متره؟ که اون زیر اصلا گل و لای هست یا شاخ و برگ یا گیاه و پیچک… چالش آماده اس، حالا نوبت عکس العمل استاد و خانم شایسته اس که با این چالش چه میکنن،
خب توی این قسمت میبینیم استاد خیلی باور نداره این آهنربا بتونه واقعا کار کنه زیر آب، یعنی ته ذهنش اینه که اون چیزها تو تبلیغاتش نوشته بوده یعنی به عبارتی اون حرفها رو در حد تبلیغات و فان دیده و باور نداره تو عمل جواب بده، پس طبیعیه که تمایلی نداشته باشه برای قدام. یه جای ویدئو میبینیم که به عزیز دلشون میگن: اگه شما پیگیری نمیکردی من حرکتی نمیکردم براش. حالا اینطرف خانم شایسته چون استاد رو باور داشته، حرف استادم براش سند بوده، باور کرده که این آهنربا قدرتش زیاده، پس اصرار میکنه که دست به کار شیم، یه جایی خانم شایسته میگه: من مطمئن بودم میاد بالا و همش تصویر اینکه داریم میاریمش بالا میمومد تو ذهنم! پس اصرار داشت که اون کار رو استاد انجام بده، طناب رو ببنده به آهنربا و بفرسته پایین توی آب. “یعنی به عبارتی ما زمانی حرکتی میکینم و از امکانی که داریم استفاده میکینم که قدرت اونو باور کرده باشیم” مثل ابزاری که خداوند در اختیار همه ما قرار داده برای رسیدن به خواسته هامون توی زندگی
نکته اینجاست:
مهم نیست چه حرفی میزنی، مهم اینه که ته ذهنت چجوری فکر میکنی، آیا ته ذهنت به اون چیزی که میگی ایمان داری، باور داری….؟ استاد بارها و بارها گفته دلیل اینکه نتیجه گرفتن ، عمل به دانسته هاشون بوده، کِی میتونی عمل کنی، موقعی که به درستی و کاراییش ایمان داشته باشی… حالا یا خودت ایمان داری و انجام میدی، یا بهت الهام میشه. در اینجا اصرار و پیگیری خانم شایسته رو الهام در نظر بگیرید، حالا کِی به الهام عمل میکنی، وقتی به منبع الهام اعتماد داشته باشی یا حداقل بهش عشق داشته باشی… مثل عشق استاد به خانم شایسته. همین عشق و علاقه باعث میشه اصرار خانم شایسته توسط استاد جدی گرفته بشه، حرکتی انجام بشه و نتیجه حاصل بشه.
حالا وقتی کار انجام میشهه و نتیجه اش این میشه بیرون آمدن چکش سنگین از ته برکه، اونم خیلی راحت و بدون دردسر، حتی بدون اینکه دست به آب زده بشه یا استاد خیس بشه، ایمان شکل میگیره، وقتی که استاد نتیجه رو دیده و به قدرت و کارایی آهنربا مطمئن شده، میبینیم که دیگه ترسی نداره از افتادن چکش یا هر شی سنگین آهنی توی عمق ناشناخته آب، حالا اگه آهنربا رو قانون جذب تشبیه کنیم، و چکش هم نماد یک خواسته از زندگی ببینیم که تو یه محیط ناشناخته اس و ما الان بهش دسترسی نداریم! راحت تر قانون رو درک میکنیم، کافیه به قدرت قانون ایمان داشته باشی، از قانون استفاده میکنی و ادامه بدی و مطمئن باشی که به خواسته ات میرسی… بدون دردسر بدون اذیت شدن.
نکته بعدی توی این فایل این بود که وقتی مسئله یا تضادی میش میاد، خداوند ابزار و ملزومات حلش رو از قبل بهت داده…فقط باید دقت کنی، ایمان داشته باشی و حرکت کنی، اون تیکه که استاد از قول Lary گفت خیلی جالب بود برام، هر بیماری که اتفاق میوفته درمانش توی گیاه های همون منطقه اس، یا عسل فلوریدا چیزهایی رو درمان میکنه که متناسب با آب و هوای گرمه…! چقدر این حرفها آشناست، شاید شماهم مثل من از قدیمی های خودمون شبیه این ها رو شنیده باشید، این یعنی جهان یکپارچه اس، ایران و آمریکا نداره، خدا، خدای همه اس و هوای همه رو داره….، نکته دیگه برخورد عالی خانم شایسته توی اتفاق نیش زنبوره که استاد تعریف کردن، اگه یه اتفاق به ظاهر ناراحت کننده افتاد، حتما یه خیری برامون داره، الخیر ما فی وقع.
و باز هم تاثیر و نتیجه عمل به الهامات هم توی این قسمت کاملا دیده میشه، الهاماتی که باعث میشن سختی ها کم بشه، کارها آسون بشه، و زیبایی ها بیشتر بشه… زمانی که عمل بشه به اون الهامات. – تسکین درد نیش زنبور با مالیدن عسل روی نقطه نیش خورده. چوب های سنگین و حجیم که بدون زحمت جابجا شدن و به ساحل رسیدن.
یعنی واقعا کل صحبت اینجاست، اگر خداوند رو به عنوان قدرت برتر، به عنوان نیرویی که خیر میخواد برای بنده هاش، و انرژی ای که همه کارها و مسائل رو به ساده ترین شکل ممکن میتونه حل کنه، باور داشته باشیم، زندگی تبدیل میشه به یک فضای پر از زیبایی و لذت، با احساس خوب رضا… به همین خاطره که ما زندگی استاد رو جلوه ای از این ضرب المثل میبینیم: با خدا باش و پادشاهی کن
نگاه زیبای مریم عزیز:
سلام.
ارزش ابزار…و داشتن یه ابزار کاربردی مثل داشتنِ یک باورِ قدرتمندِ که میتونه تو خیلی از جنبه های زندگی تضادها رو برات برطرف کنه و یا مانع ایجاد تضاد بشه. مثل آهنربای حرفه ای شما که براحتی خیلی بیشتر از مبلغ خریدش رو برای شما زنده کرد.. و چقدر میتونه تو جنبه های دیگه راهگشا باشه. ما هم ابزارهای قدرتمندی داریم ولی حواسمون نیست یا یادمون میره که ازش استفاده کنیم یا نه یادمون هست ولی بلد نیستیم درست استفاده کنیم مثل.. تسلیم بودن.. توکل کردن.. ایمان داشتن…. قدرت خلق کنندگی خودمون.. تجسم و تمرکز روی نکات مثبت.. داشتن احساس خوب.. با استفاده از این ابزار ارزشمند میتونیم دنیا و آخرتمون رو زیبا بسازیم و از اون لذت ببریم.
تضادها همیشه باعث خیریت و رشد بوده برای ما…البته وقتی که بتونی احساست رو نگاهت رو به اون اتفاق زیبا کنی. اون وقته که کنترل ذهنت تورو به مسیر راه حلها هدایت میکنه. اگه ایمان داشته باشیم و با باورِ اینکه خداوند مارو هدایت میکنه حرکت کنیم راهها به ساده ترین شکل ممکن برای ما باز میشه و قدمها مشخص میشه .. حرکت کردن و اقدام کردن و شجاعت داشتن یه گام از سمت توئه و خداوند هزاران قدم به سمت ما میاد برای تحقق اهدافمون.
چقدر باوره راه حل هر مسئله تو دل همون مسئله ست ارامش بخش و با خدای درون ما هماهنگه… مثل درمان نیش زنبور عسل با عسلش… یا هزاران واکسنی که از خوده ویروس پادزهزش درست شده.. واقعا وقتی به جهان هستی نگاه میکنی همه چیز چقدر در اوج سادگی طراحی شده و فقط ذهن ماست که سختش کرده و باورِ پیچیدگی رو در ذهن ما کاشته.
استاد عزیزم تفاوت نتایج شما با اکثریت مردم رو میشه به وضوح در این ویدیوهای کوتاه دید.. هیجان و خوشحالی شمایی که میلیاردها میلیارد پول تو حسابتونه و از برگردوندن یه چک کش انقدر هیجان زده و خوشحالید که هر بار دوست دارید بحث رو به سمت شگفتی های اون اتفاق ببرید… هر بار در مورد هر چیزی که حرف میزنید براتون تازگی داره. زیبایی ها برای شما تکراری نمیشن و شاید ما فکر میکنیم که این موضوع سادست.درصورتی که همین اتفاق نتیجه سالها ممارست و جهاد اکبر شما در کنترل ذهن بوده.. ذهنی رو تربیت کردید که برخلاف ذهن خیلی از ماها خیلی گرایش به زیبایها و دیدن نکات مثبت داره..
و اگه ما با تلاش و تعهد روی همین اصل کار کنیم.. سپاسگزارتر میشیم. احساسمون بهتر میشه… و به مدار زیبایهای بیشتر هدایت میشیم…وجهان اطراف ما پر میشه از زیبایی و جهان قانون مدارهاشو به ما ثابت میکنه که هر چیزی که بهش توجه کنی در زندگیت بسط و گسترش پیدا میکنه….
پس میخوام تلاش کنم بیشتر زیبایها رو ببینم تا تکاملم رو بهتر و با لذت بیشتری طی کنم.
نگاه زیبای الا عزیز:
به نام خدایی که هر لحظه هدایت میکند دردانه هایش را. به نام خدای هدایتگرم
سلام بر خدای معجزه ها. سلام بر استاد قشنگ و همیشه حرف گوش کن خداوند. سلام بر بانوی زیبایی ها. سلام بر عشق…که تو نماد تمام عشق ها و زیبایی ها و قشنگی های عالمی نازنین مریم من ..
چندمین باره که دارم میبینم بهشت نازنینمونو چون میخواستم با تمام تمرکزم ببینم چون میخواستم فقط فیلم نباشه که میبینم. اینا که فقط فیلم نیست. این کل زندگی ماست…این کل قانونه، ثانیه ثانیه اش درسه ثانیه ثانیه ی آگاهی های عظیمی که اگه همینارو اجرا کنیم اگه همین ها رو تمرین کنیم و به صورت عملی بیاریم نتایج از سر و کلمون میباره به خداقسم…این خودش یه دوره اس تک تک لحظه لحظه ی استادمون….این دوره رو خدا خودش برنامشو ریخته خودش هر لحظه هدایت میکنه…خودش هر لحظه پلنشو و ایده ها میده…پس با تمام وجودم با تمام قلبم.میشینم با تمام تمرکزم میشینم توی کلاس خداوندم میشینم توی دانشگاه ربم برای بهتر زندگی کردن و جهان را جای بهتری برای زندگی کردن استادقشنگم…شما تک تک کاراتون خداست خودخود خداست…هیچ چیزتون بدون دلیل نیست چون اونقد وصلین به خدا اونقد هماهنگین با خدا..درست مثل اون تیم سه نفره که خدا خودش داره بهمون درساشو حرفاشو ایده هاشو میگه مستقیم.مستقیم…
اصلا من دیوانه شدم…من مردم از این همه هماهنگی از این همه هدایت..ز این همه برنامه ریزی خدا..که استاد برنامه ریزیه درست اون روز. بیای با آهنربا به وسیله ی فرشته اش بازی کنی…بعد بچسبه به چکش و بعد شما به بهترین شکل بیاین از تک تک نکات مثبتش حرف بزنین. اون ذوق و شوقتون من میکشه استاد قشنگم عاشق این ذوق و شوقنتونم وقتی از تک تک ابزاراتون ک حرف میزنین و نکات مثبتشو میگین من عاشق این تحسینتونم حتی برای ابزاراتون و این خود خود سپاسگزاریه. این خود خود خدا رو دیدنه توی همه چیز حتی توی این آهن ربا حتی توی اون چکشی که خداوند چه پلن محشری براش داشت…وای خدای من من مردم برای این برنامه ریزی بی نهایت دقیق ..بعد شما بیاین اونقد محشر ازش تعریف کنین و نکته های مثبتشو بگین و بعد همون چکشی که باهاش اهن ربارو امتحان کردین، همون چکش بیوفته توی اب… وبعد الهام بشه به مریم نازنینمون که باز هدایت بود
باز درس بود باز ایده بود باز حرکت بود باز ایمان داشتن به نتیجه بود ایمان داشتن به ایمان بود…ایمان ایمان ایمان…ایمان همه چیزهِ…ایمان همه چیزه…ایمان یعنی حتی گره زدن بهت یاد میده
ایمان یعنی حتی خودش میکشونتت که بیای و باز خلق کنی باز چشم بگی و حرکت کنی چون تا حرکتی نباشه هدایتی هم نیست چون تا قدم برداشتنی نباشه الهام و ایده ای هم پشتش نمیاد… استادعزیزم ما تک تکمون که این درسا رو میگیریم و داریم دونه دونه تمریناتمونو انجام میدیم و هر وقت بیشتر مینویسیم برای خودمون به درک بهتری میرسیم اگاهی هامون بیشتر و بهتر برای من باز میشه هر کسی نسبت به مدارش و ظرفیتش اون آگاهی هارو میگیره و تکرار میکنه…چون دونه دونه هدایت خداست
اصن خود خود این سریال در دست داره لحظه به لحظه شو حتی پیدا کردن اون نخ ها از طرف بانوی زیبایی ها هم هدایتی بود. چون خدا پلن داره برای اینکه ما قوی تر بشیم. برای اینکه ایمانمون و باورامونُ بیشتر تقویت کنیم و متعهدتر بریم جلو، جدی تر قدم برداریم و بپریم نو دل ترسامون…اره استادقشنگم
میبینی تمرین عملی همین درسمون فردا توی زندگیم توی چیزای نرمالم اتفاق میوفته و میبینم اره دقیقا مثل استادم الان. استادم بود چیکار میکرد معلومه که راحت ترین و کاراترین راه رو انتخاب میکرد و خداوند خودش هدایتم میکنه به سمت راحت ترین مسیر. میبینم اونقد تمرکز داریم میذاریم اونقد عمیق و دقیق و برنامه ریزی شده خدا داره اگاهی هاشو بهمون میگه و اگاه ترمون میکنه و بعد از اینم تمرین داریم، عملیش یه جور نوشتن و بهتر درک کردنش یه جور، و میبینیم به قول مریم عزیزم هر چقد قدم به قدم باشه هر چقد کوچک کوچک باشه منجر به نتایج پیوسته است داره نتایجمو هر روز بهتر و بهتر میکنه داره ظرفمو بزرگتر میکنه داره ادامه دادن رو بهم یاد میده که حتی از چیزای کوچک توی لحظه لحطه زندگیم هم شادی کنم ذوق زده بشم و این کوچک قدم های پشت سرهمم نتایجمو ثابت تر و بزرگتر میکنه که تا من نگاه نکنم به این نتایج و شکرشو به جا نیارم وبه جهان قشنگم اعلام نکنم که من میبینم نشانه ی ربمو و تاییدنشون میکنم و دریافتش میکنم.
نشانه بعدی قدم بعدی الهام بعدی بهم گفته نخواهد شد و من نیز نخواهم شنید..استادقشنگم…خداوند هر لحظه داره معجزه هاشو نشونمون میده وای وقتی اون چکش از اب اومد بیرون بدن من لرزید
اشک ریختم از این همه ی هدایت نابش از این همه. برنامه ریزی محشرش…که همه چیزش هدایته هدایت یاد کامنت بی نظیر هم روح عزیزم افتادم که میگفت حتی ایده ی بیرون کشیدن این چکش قبلا بهتون گفته شده بود استادم..
بی نهایت تحسینتون میکنم استاد بی نظیرم که چقدر هماهنگ هستین با خدای درونتون چقدر رفیق هستین با اون منبعی که هر چی الهام میکنه و هدایتتون میکنه بی درنگ چشم میگین و فقط نگاه به هدایت اون بستین با اون منبعی که هدفه…عشقه..خود خود خود همه چیزه…استادقشنگم من عاشقق این ذوق کردناتونم..ای وای من چقدر کیف کردم چقدر خندیدم چقدر عشق کردم برای اون خنده های خدایی مریم.نازنینم چقدر عاشق خنده هاتونم فرشته ی خدا هر چقد بگم کمه مریم جانم اونقد که صدای خدا جریان داره توی صدای زیباتون…خنده ای خداست انگار
استادعزیزم چقدر هر لحظه بهشتمون زیباتر و زیباتر میشه. چقدر کیف میکنم که اون نرده ها رو زدین اصلا بهشت یعنی الان….ببین چقدر زیبا شده وقتی سایه ی تک تک درختان افتاده روی آب..استاد قشنگم ما دانشجوهاتون..تک تکمون اونجاییم توی بهشتمون..تک تکمون داریم زندگی میکنیم اونجا قلب و روحمون اونجاست… استاد قشنگم من عاشق اینم که اینقد زیبا از ارزش ابزار حرف میزنین…توی اون ابزار ها خدا جاریست..خدا همه جا هست و وقتی شما اونقد زیبا دارین به نکات مثبت ابزار توجه میکنیو مهم تر از همه تکرار میکنین و با هر تکرار کانون توجهتون میره روی نکات مثبتش و هر دفعه که میخواین یه چیز تازه تر بگیرین به سمت بهترین ها و با کیفبت ترین ها هدایت میشین…همش تکراره
همین که اینقد زیبا ذوق میگنین و شادی و این شادی همون سپاسگزاریه همون فرکانس بالای سپاسگزاریه وگرنه به زبان نیست که اینقد هی تکراز میکنین هر روز به ایده به سمت زیبایی های بیشتر و مهم تر از همه به سمت لذت بردن های بیشتر هدایت میشین عاشق این سپاسگذاری هاتونم من دیوانشونم یعنی چقدر محشر خدای من خدای من شکرت… چقدر راحت دراز کشیده بودین استاد قشنگم… و یه چیز خیلی خیلی محشری که مریم جونم گفت این بود که: “من مطمئن بودم که چکش میاد بالا” یعنی همون رسیدن به هر خواسته… یعنی باور کنی که الان داریش تجسم کنی که الان داریش و داری باهاش زندگی میکنی و اصلا به چگونگیش فکر نکردی… این خیلی برام معرکه بود که اونقد ایمان داشتی که ما میتونیم انجامش بدیم اونقد ایمان داشتی که اون کار انجام شده است که احساس لذت بخشی بهت دست میداد و تو با تجسم به اون، احساست خوب میشد و این یعنی تو رسیدی به اون وخواسته ات و خلقش کردی
”برای حل مسائل همیشه یه راهی است” فقط اینکه تو اتصالتو همیشه حفظ کنی و همیشه توی موج خداوند باشی برای دریافت الهاماتش و سریع چشم بگی و اجرا کنی. مثل استادمون که اگه از اول ایده ی اینکه درختان رو بزنه و علف های هرز رو قطع کنه رو اجرا نمیکردن و حرکت نمیکردن اینقد راحت و آسون هدایت نمیشدن به سمت ایده های بهتر و اسون تر و حتی اگه این ذوق و شوقو ابراز نمیکردن این حس زیبای خوشحال شدن و سپاسگزاری رو بروز نمیداد و ساده از کنارش رد میشدن این لذت بردنشون ادامه دار نمیشد این احساس خوبشون ادامه دار نمیشد که با هر ذوق کردنی انگار دارن پیشرفت میکنن انگار به جهان میگن من ذوق بیشتر و حس خوب بیشتری میخوام و جهان به مسیرها وایده هایی که تشو ذوق بیشتری هست هدایت میکنه
خدای من چقدر معرکه بود نگاه زیبای مریم.جونم من الان میتونم بفهمم که معنا و درک این.جمله ی زیبای “الخیر فی ما وقع” یعنی چی. یعنی اینکه اونقدر من متصلم به الله ام و وقتی که هر لحظه دارم روی خودم کار میکنم، یعنی چی؟ یعنی احساسم عالیه و سعیم در اینکه احساسم عالی باشه در این لحظه و وقتی احساسمون عالی باشه طبق قانون امکان نداره که اتفاقات بدی بیوفته
پس هر اتفاقی بیوفته حتما در راستای بهتر شدن و پیشرفت منه…در راستای لذت بردن بیشتر و عالی ترشدن و رسیدن من به خواسته هامه …و این نگاهه که همه چیزو برات بهترین رقم میزنه و بهترین نتایجو برات به ارمغان میاره..وقتی مریم.نازنینم گفتن که بعد از چند لحظه بعد حالشون خوب شد و گفتن که این برای بدنم حتما خوب بوده..یاد حساسیت صورتم افتادم که توی این چند روز اتفاق افتاده بود و وقتی دلیلشو پیدا کردم و بهش فکر کردم و تمرکز کردم، دیدم به خاطر زیاد شکلات خوردنمه و اینکه چقدر خوب شده که با این حساسیت خودش بروز داده…و حتما این بروز دادن واسه بدنم خیلی خیلی خوب بوده که توی بدنم اون حرارتش نمونه…وقتی مریم جونم اونقدر زیبا نگاهش به ماجرا رو گفت خیلی آرومتر شدم و حتی از حساسیت تشکر کردم که بروز داده بیرون خودشو در وجودم…از صورتم تشکر کردم که بهم نشون داده که سمومی داشتم که داره دفع میشه و درون بدنم خودش داره کار خودشو میکنه…چقدر این نگاه زیباست که همیشه ی همیشه برای من همه چیز خیره و همه چیز به نفع منه چون خداوند عاشق اینکه من به راحت ترین شکل به هدفم به خواسته ام به توحید به خداگونه تر شدن برسم و همیشه راحتِ راحت باشم… این برام خیلی درس بزرگی بود که ببین مریم.جونم حتی به اون زنبورم عشق میورزه و بی نهایت عاشق هدایت خداونده و ببین با اون نیش زدن چقدر شجاعتر و چقدر نترس تر شده و ورژن جدیدی ازتون درست شده…همون تضادی که وقتی پیش میاد یعنی دارم پیشرفت میکنم و بزرگتر میشم و دارم رشد میکنم.
چقدر زیباتر از زیبا گفتین استادقشنگم که “اگه اتفاق بیوفته” دقیقا دقیقا… و مهم اینه که نوع نگاه من چطور باشه در اون لحظه. مهم اینه که من با چه دیدگاهی ببینم اون مسئله رو چون هر جوری که ببینم جهان همون جور برام رقمش خواهد زد…
خدایاشکرت هزاران بارشکرت برای کلاس امروزم خدایاشکرت برای هر لحظه اینکه اگاه تر و اگاه ترم میکنی و هر لحظه بیناترم میکنی خدایاشکرت برای این همه زیبایی که بعد از قطع کردن نرده ها بعد از قطع کردن علف های هرز داریم میبینیم خدایاشکرت برای زندگی در بهشتمون…خدایاشکرت برای اینکه همیشه راه حل مسئله درون خود مسئله است و این قانون بی تغییر توست خدایاشکرت
استادقشنگم با تمام وجودم با تمام قلبم منتظر درس ها و اگاهی های جدیدمون هستیم عاشقتونم خیلی عاشقتونم و بی نهایت ازتون ممنونم برای ثبت این درس های خداوند
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD331MB22 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 992MB22 دقیقه
به نام الماس بیهمتای درونم
سلام میکنم به تمام اعضای خانواده بینظیرم
استاد، استاد سلاممم باژم
میخوام همین ابتدا به خاطر اینکه زندگی فراتر از استقلال مالی، استقلال مکانی، استقلال زمانی را دارید تجربه میکنید، حسابی بهتون تبریک بگم و از خداوند منان سپاس گزاری کنم.
فایل نشانه ی امروزم قدم 8 دوره 12 قدم بود و چند روز پیش وقتی از خدا سوال دقیقم را پرسیدم، فایل نشانه ی همون روزم شد قدم 9 دوره 12 قدم!! Wow
قدم را ندارم ولی رفتم امروز رفتم سراغ ایمیل ها و توضیحاتی که از هفت جلسه این پارت از قدم اومده و من همشون را STAR زدم تا دسترسی راحت تری بهشون داشته باشم، خواندمشون خدای من، واقعا انگار توی این دوره ام
هر چی که حسم میگفت را نوشتم و این بین هم میخوام واقعا به خاطر قلم زیبای مریم جانمون از خدا سپاس گزاری کنم، چقدر زیبا و روان و ساده و تحسین برانگیزه خدایا شکرت به خاطر درک والا و عمیقی که داره.
حالا چرا آگاهانه همین ابتدای این نوشته ارزشمند به خاطر بودن شما در استقلال هااا از خدا تشکر کردم و سپاس گزاری کردم
وقتی جلسه سوم از قدم 8 را خواندم در مورد ثروت الهام بهتون شده بود که این جلسه را شامل بشه.
چقدررر قشنگ حس کردمم که گفتید بلکه ثروت یک دامنهی فرکانسی خاص است که همیشه بوده، هست و خواهد بود و هر فردی که بتواند ذهن خود را روی این دامنهی فرکانسی تنظیم کند، فارغ از موقعیت جغرافیایی یا نوع شغل، جنسیت یا مهارتهایش، بدون شک، آن را دریافت میکند. احساس کردم این درکِ یک مدار بالاتر از این مداری که هستم، هست ولی چون رسالت این مداری که هستم را هنوز جا داره و تکامل میخواد انگار میخواست با این نشانه یک چیزی بهم بگه،
اما قبل از اینکه به حسم اشاره کنم میخوام ادامه ی این ایمیل (توضیحات جلسه 3 قدم 8 ) را بنویسم و نگاه جدیدی که حس میکردم را هم بگم: بسم الله
در ادامه؛
به خاطر این سوء درک درباره مفهوم ثروت، در ذهن آنها، ثروت ساختن به معنای داشتن آن شغل، یا مهارت یا پشتوانه خاص است و از آنجا که نه آن شغل، دانش یا مهارت خاص را دارند و نه از عهدهی راه اندازی آن کسب کار خاص یا کسب آن مهارت خاص برمیآیند، فاصلهی جایی که هستند با جایگاهی که میخواهند داشته باشند، آنقدر در ذهنشان طولانی و دور از دسترس به نظر میرسد که، هر تلاشی برای تغییر باورها را بیهوده میدانند. چون ذهنشان مدام به آنها میگوید:
حس من وقتی این را خواندم این بود که شاید واقعاا دارم روی خودم کار میکنم اما انگار خدای درونم میخواست بهم بگه که تهِ تهِ ذهنت هنوز اینه! و این ایمیل میتونه یک پیش نمایش واقعی از من باشه، البته مهمه که خودم چه برداشتی میکنم و چه احساسی از این برداشت دارم.
حالا فکرش را کن که توی جهانی که داریم زندگی میکنیم مدام و در هر لحظه این خدای قشنگمون میخواد فکرررر کنیممم و به اصل بچسبیم توی همین جهانی که داریم درونش زندگی میکنیم، جریانی دائمی از ثروت و فراوانی همه جا هست. اما حقیقت بزرگتر این است که، تنها افرادی این فراوانی را دریافت میکنند که ذهنشان این فراوانی را باور کرده و روی این جریان تنظیم شده است
در ادامه:
ذهن، دلیل و منطق میخواهد ( چیزی که استاد از وقتی هدایت شدم به فایل لایو بینظیر الهامی 13، دارم یکم بیشتر انجامش میدم) تا الگوی ساخته شده درباره کمبود را فراموش کند. برای همین-برای تنظیم ذهن بر این جریان- باید جهادی اکبر به پا کنی تا ذهنت درباره وجود فراوانی نعمتها در جهان قانع شود.
باید به وسیلهی ورودیهای مناسب و اعراض از ورودیهای نامناسب، برای ذهنت منطق بسازی و با مداومت بر این روند، به نقطهای برسی که، فراوانی نعمتها و ثروت ها برای ذهنت باور پذیر باشد و ذهنت درباره یکی بودن خداوند و ثروت، قانع شود.
خداییی مننن ثروت را از خدا بودنی و خدا را خودِ خودِ ثروت واووو
«از میان برداشتن تضاد میان خداوند و ثروت»- که توسط ورودیهای نامناسب در طی سالیان در ذهنت شکل گرفته- جهادی اکبر و تعهدی عظیم را میطلبد.
زیرا تا زمانی که باورهای بنیادین شما درباره ثروت درست نشود، فارغ از تلاشهای سخت و طاقتفرسا، فارغ از تغییر شغل، شهر یا کشور، فارغ از تغییر ظاهر و لباس، هرگز نتیجهی زندگی شما درباره ثروت، دستخوش تغییرات خاصی نمیشود و دوباره با همان کمبودها و نگرانیها احاطه میشوید.
زیرا مسئلهی تغییر اوضاع مالی، مسئلهی تغییر یک شغل خاص نیست، بلکه ایجاد یک طرز فکر و باور خاص است
خدای من واقعا ممنونم و سپاس گزار : اما میدونم شیوه ی درست سپاس گزاری تو اینه که سپاس گزاری در عمل داشته باشم این چیزیه که همیشه میخوای،
یک حسسس عمیییقق رهایییی و خیاللل راحتییی را همون موقع که خواندمش بهم داد اینه:
” باید خودم را برسونم توی این مدار ثروت، یک لحظه داشتم فکر میکردم که همه ی ثروتمندانی که دارن استقلال از همه نوع را تجربه میکنن چه فرقی با بقیه انسان هایی که توی لول های دیگه دارن بازی میکنن دارن، دیدم که این افراد توی مدار ثروتن! دقیقا همون موقع تجسمم اومد که فرض کن توی این فضای بی نهایت آسمون بی نهایت مدار و حالا یکیشون همه ی چیزهاااایییی عالییییی را میتونییی یکجااااا توششش به هر میزانی داشته باشی و تجربه کنی، خدای من
این همین مداریهه که اصلا الان شما داری در این مدار زندگی میکنی و با این جایگاه که همه چیز هست و به راحتی بدست میاد از روی شونه ی خدا به کل دنیااااا نگاه میکنی. خدای من این خیلییی بینظیرههه استاد جون واقعا بهتون تبریک میگم به خاطر اینکه کجا زندگی میکردید ولی مهم ترش با چه نوع نگاهی، بعد انقدر مصمم شدید کار کردید روی خودتون روی اصل، ادامه دادید .. با هر اتفاقی به ظاهر بد شما خوبش را برداشت کردید چرا که احساس خوبتون مهمتره و بازم ادامه … ادامه .. ابراهیمی وار عمل کردید. خداروشکر میکنم که شما هستید
حالا منم روی شونه ی خداممم ولی مدارم! نه. امروز فقط لطف و موهبتی از جانب خدا بود که بتونم این حسی که شما دارین تجربه میکنین را منم تجربه کنم.
البته که اتفاقی هم نیست، دارم سعی میکنم روی خودم کار کنم، بنویسم، الهامات خدای درونم را عملی کنم، یک جایی توی جلسه ی دیگه در مورد الهامات نوشته بودید:
” اما جریان هدایت همواره از ما اقداماتی عملی میخواهد. وگرنه توکل داشتن، اعتماد و تسلیم بودن در برابر جریان هدایت، معنایی نداشت. اقداماتی عملی که با توهماتی چون تنبلی، «به تعویق انداختن» یا «منتظر فرصت مناسب ماندن»، کاملا بیگانه است. اما این جریان، همواره ما را به سادهترین، موثرترین و قابل اجراترین ایدهها و راهکارهایی وصل میکند که اجرایشان ما را به مقصد میرساند. راهکارهایی که شاید ترسناک، ناشناخته یا نامطمئن و غیرمنطقی به نظر برسد، اما نه تنها سخت نیست، بلکه با امکانات و تواناییهای آن لحظهمان قابل اجراست و به محض اعتماد به این جریان و برداشتن قدمها، پاداشها رخ مینمایند و به قول قرآن، سختیها برایمان آسان میشود و دستهای خداوند به یاریمان میشتابد.
جریان هدایت، فقط قدم بعدی را به ما میگوید و …
دقیقا هنوز یک خورده مقاومت هااا دارم موقع این عمل ها؛ از کار کردن کار میکنم! ولی موقعی که میخوام بیرون برم هنوز جااا دارهه.
😍❤️🌷
از شما ممنونم به خاطر تهیه ی این قسمت از سریال و اتفاق جدید خانواده ی گرم و صمیمی امون؛ استاد جان؛ مریم جان
ممنونم، ممنونم که با عشق این فایل های الهامی و ارزشمند را تهیه میکنید. سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم
از خداوند یکتایم هم ممنونم به خاطر اینکه بهم فرصت دوباره ای داده تا بتونم این زیبایی ها را ببینم، تا بیشتر باورم بشه که میشود همه چیزهای عالی را یکجا با هم داشت و تجربه کرد. خداروشکر آره واقعا میشه فقط باید درست ادامه داد ..
باید ادامه بدم، ادامه ادامه ادامه … همین به امید خدا ان شاا.. که ثابت قدیم باشیم. این مسیر مسیر سعادتمندی در دنیا و آخرته.
اما نکته هایی از این قسمت؛
👍 وقتی اسم فیلم نجات سرباز رایان را زبان مریم جانمون شنیدم، مایل بودم داستان این فیلم را به یاد بیارم، رفتم توی اینترنت و داستانش را در آوردم و خواندم. و به همین راحتی به خواسته ام رسیدم. ( خدا بیشتر از من میخواهد که به خواسته ام برسم) خداروشکر
👍 شروع هر کاری را با نام و یاد خدا شروع کنیم با توکل بر او
من وقتی بیشتر تونستم معنای توکل را درک کنم که به سرغ قرآن رفتم و ادامه دادم.. تا اینکه سوره آل عمران بود یک جایی یک آِیه ای دقیقا بهم خدا جون گفت: توکل یعنی اینکه بدانی و باور کنی که مخلوق ذره ای سود و یا ضرر برای تو ندارن، و از غیر منِ خدا مایوس باشی.
پس توکل بر الله یکتا
👍 خدا هر گره ای را باز میکنه اگر شما کارت را درست انجام بدی و بری کنار!
👍 همه ی ما داریم در هر لحظه هدایت میشیم: وقتی بهت الهامی میشه باید عمل کنی بهش.
مثل اینجا که مریم جان دید که میشه این چکش بینظیر را از توی آب درآورد با همین آهن ربای بینظیر. اینو میدونم که وقتی خداوند یکتا چیزی در وجود شما میندازه یک خواسته ای، یک تصویری حتما میدونه که میتونی، توی قرآن بارهاا و بارها گفته ما به هر کسی به اندازه ی ظرفیت معلومش نعمت میدیم، مثلا توی آیه های فرقان2، رعد 8، طلاق 3، 21 حجر، خب اینم یک نعمته که میگه میتونی این کار را انجام بدی و وقتی میری که با نام و یاد خدا انجامش بدی و قدم بعدی را برداری، کلیییی درس میتونی ازش بگیری. که همین درس ها و تجربه ها باعث میشه شما باورهات قوی تر بشه، نگاهت زیباتر بشه، جهان بینیت گسترده تر بشه، و همینم یعنی مدار بالاتر، و حالا توی همین مدار بالاتر بازم آدم های ثروتمندتری که به الله یکتا، منبع ثروت و خیر در جهان و جهانیان نزدیک و محبوب ترن و اینم یعنی ماجراجویی بیشتر یعنی زندگی را زندگیییی ترر کردن. یوهوو خداییااا شکرتت
فقط باید ادامه داد ..
👍 عاشقققِ خنده های بینظیرتون هستم استاد جونم مریم جونم عاشق صدای زیباتون هستم، خیلیی بینظیرید خدایااا شکرتتت خدایا شکرت. و راستیی چقدررر خوبه که داریم با این آیفون 11مکس پرو فیلم برداری میکنیم واقعاا خیلییی خوشحال تر و سپاس گزارترمم این دوربینن این گوشی این کمپانی اپل عالیههه بینظیرههه کلیی هم استیو جابز عزیز را تحسین میکنم و بهش افتخار میکنم واقعا خداروشکر به خاطر استیو. خدارو شکر به خاطر همه چیز.
خدایا شکرت که هر روز داره همه چیز بهتر و ساده تر میشه
خدایا شکرت که هر روز داره تکنولوژی پیشرفت بیشتری میکنه، این جهان قشنگمون داره رشد بیشتری میکنه ثروتمندتر میشه. خدایا شکرت
👍 خدای من واقعا کار بینظیری کردید که استاد جون با این همه ذوق و شوق فراوانتون اینکه اومدید و این نرده ها را برداشتید آخههه چقررر سبک تر شده اینجا چقدررر قشنگ ترر شده واقعاا بینظیره خیلیی بینظیره من خداروشکر میکنمممم ببین! چقدر ساده هم الهامی شکل کارها پیش رفت الان اون چوبا کنار ساحلن، راحتتت بدون زحمت خاصی نسبت به اینکه میخواستیم اگر اون چوب ها را خودمون برداریم یکی یکی خدایااا شکرتت آره واقعا میشه کارهاا را خیلی ساده جلو برد و فقط لذت ببری از این هدایت و زندگی خدایا شکرت
چقدر این بهشتمون قشنگ تر شده خدای من
و چقدر خوبه که چقدر عالییهه که استاد جون میای و از اون خونه توی تمپای زیبامون اشاره میکنی، میخوام بگم که میشه انقدر به استقلال مالی و زمانی و مکانی رسید و هر نیازی که دوست داری را به راحتی تهیه کنی، که تو حرفات نه یک از خونه بلکه کلیی خونه های دیگه که حالا کلیددارشون هستی صحبت کنی : چه استقلال بینظیری استاد جون
بهتتتتوننن جانانه تبریک میگم و بسیار خوشحالم برای این آزادی شما اینکه خواستید خواندید خدا را و خدا هم شما را اجابت کرد. خدایااا شکرتتت خدایاااا شکرتتت برای این الگوی بینظیر
و اینکه چه آسمون قشنگی استاد جان واقعا بینظیره، چه ابرهایی ااخخ اخخ گنجشک ها بخونن و شما هم داری استراحت میکنی روی صندلی راحتی که دوست دارید و یک نوشیدنی کوکای مناسبی که بهتونم الهام شده کنارتون باشه عزیز دل هم واوووو خدای من چقدر بینظیرترر میتونه باشه، و چه آرامشی خداروشکر، ولی مگه میشه از درون خودت آروم نباشی و این همه آرامش را بتونی از بیرون خودت دریافت کنی و حس کنی؟!
👍 این نکته را خیلی دوست دارم که بعد از هر موفقیتی داستان و روند این موفقیت را به شکل های متفاوت مثلا وقتی داری میری ورزش کنی و دو کنی واسه خود ارزشمندت مرورش کنی، یا اینکه با دوست هم فرکانسیت اینکار را انجام بدی ولی اینجا با عزیز دلتت این داستان را مرور کنی. کلی میشه انگیزه گرفت کلی میشه اصل قانون را مرور کرد، قانون احساس را مرور کنی که وقتی الهامی بهت میشه میای و نمیترسی و شجاعت به خرج میدی و تو فراتررر از اون ترس میری و بین این دو راهی که دلت میگه و ذهنت که کلی منطق میخواد سوال میپرسه و تو پاسخش را همون لحظه نمیدونی، تو انتخابت
FOLLOW کردن صدای قلبت باشه و این را همین لحظه رسالتت میدونی.
و همین لحظه دوباره با قدرت بیشتری به نیروی درونت وصل میشی.
میدونی انگار استاد جون هرر بارر داریم امتحان میشیم بین صدای خدا و نجوا هر چند هر چقدرر جلوتر میریم و پیروی میکنیم با تسلیم و مطیع بودنمون در برابر فرمان خدای مهربونمون این صدای نجواها مدام کمتر میشه اما بازمم تا زمانییی که ادامه میدیم … خدایا شکرت
👍 و حالا چقدر خوبه که میای از همین جریان مستمر هدایت پیروی میکنی و ادامه میدی و خیلی چیزها که بعدا بهشون لازم پیدا میکنی را تهیه میکنی. مثل همین آهن ربای بینظیر و واقعا تحسین برانگیر خدایا شکرت
چقدرر مریم جان رضوی هم پاره ی ارزشمندمون قشنگ نوشته و زیبا درک کرده:
ارزش ابزار…و داشتن یه ابزار کاربردی مثل داشتنه یک باوره قدرتمنده که میتونه تو خیلی از جنبه های زندگی تضادها رو برات برطرف کنه و یا مانع ایجاد تضاد بشه. | آفرین به این درک خدایا شکرت به خاطر این هم پاره ی بینظیر و مهربون و ثروتمند
👍 راه حل هر چیزی درون خود مسئله است خدایا شکرتت
👍 آفرین آفرین به این نگاه الخیر فی ما وقع مریم جان اینکه وقتی زنبور نیشت زد این را یک اتفاقی دونستی که خودت میخواستی و حالا با کمال میل استقبال کردی از این اتفاق خوب؟یا بد؟ آره دقیقا این خوب و بد را دقیقا شما رقمش زدی گفتی انگار بدنم نیاز داشت به نیش این زنبور. پس خوبهه آخ ججون حالا سیستم ایمنی بدنم قوی و قوی تر شده. خداروشکر و اومدی سپاس گزاری کردی به خاطر این اتفاق عالییی
به نظرم استاد جان این نگاه الخیر فی ماوقع اینکه هر چه آید خوش آید، بر میگرده به درک شما از اصل قانون اینکه باباااا این جهان داره در هر لحظهه فقط و فقط به فرکانس های من به افکار من پاسخ میده. اینه که مهمه و چیزی غیر از این هیچ عامل بیرونی اصلا اهمیتی نداره. پس الان با این اتفاقم باز کانون توجه من کجا باید باشه؟؟ هوم
رو نگاهی که حالممم را بهتر کنه بهم آرامش بیشتری بده، ایمان بیشتری بده
یا اینکه اون نگاه آرامش را ازم صلب کنه.
شاید این نگاه الخیر فی ما وقع برای مریم جان از زمانی که مادرشون اون درس را بهشون داد، باشه ولی من مطمئنم که این درس زییاا و توحیدی را وقتی که اینجا اومدم و خدا جون توسط دست بینظیرش به من آموخت و این درس زمانی برای من عمیق تر شد باورم نسبت به این که بازم رفتم سراغ قرآن کریم و خدا بارها میگه که هر خیری به شما میرسه از جانب منه و هر بدی از جانب خودتونه و این نهایت عدالت
هیچکسی به کس دیگری نمیتونه ظلم بکنه مگر خودت به خودت با افکارت با …
پس لازمه دوباره از شما استاد جون مهربون و بینظیرم سپاس گزاری کنم واقعا ممنونم به خاطر این درک بینظیرتون این توحید عملیتون آفرین آفرین مرحبا خدا به خودش افتخار میکنه برای این دست بینظیر میدونم به منم افتخار میکنه حالا منم بیشتر سعی میکنم که پامو بذارم روی ردپای استادم. ممنونم
👍 احساس خوب = اتفاقات خوب
زمانی میتونیم احساسمون را خوب تر کنیم که باورهای قوی تری بسازیم. چرا که ما داریم به همین سمت باورهامون هدایت میشیم.
خدایا شکرت
راستی استاد جون احساس میکنم به زودی قراره بریم توی دریاچه تا غواصی کنیم، تازه ما وسایلش را هم داریم و مجهز به الله اکبر هستیم. 😉
به نام خداوند بخشنده مهربان
یکبار فایل را دیدم، پایانش با شروع افطارِ من بود
در ادامه چند آیه ای را خواندم از سوره ی لقمان
مراقبه کردم و در مراقبهام در هر لحظه داشتم با خدای خودم دوستِ قشنگ و هدایت کننده ام صحبت میکردم، صحبتم در مورد این مسیر بود در مورد اینکه گفتم خدا جونم ببین هم پاره ام را ( استاد) با اینکه انقدرر تلاش ذهنی کرده و انقدر زندگیش تا به اینجا به هر چی که میخواسته رسیده و بهش دادی شکر تو را میگویم، هر چی. اما حالا بازم با کوچکترین الهامی که به قلب او میکنی عمل میکند… خدای من میدونی تو خیلیی بزرگی و عظیم
چقدر میشه مثل تو شد!
چقدر میشه خداگونه شد!
چقدررر … تا وقتی که زنده هستیم تا وقتی که در این مسیر درست هموار مستقیم حرکت کنیم هر لحظه اش میتونه یک درس باشه، یک درس از قانون. یک درس از حضور خداوند یک نشانه و آیه از وجود خودش، پروردگار جهانیان .. و بعد برام مثال الماس را زد.
چگونگی شکل الماس
خداروشکر میکنم به خاطر این آرامشِ نابِ ذهنی ام.
بیایید ای اعضای خانواده ی مهربانم با هم حضور خداوند را فکر خداوند را از این نعمت، یعنی الماس بخوانیم و مروری کنیم:
* الماس ها درون کره ی زمین از یک تا سه میلیارد سال قبل تولید شده اند ( این برای من مثل این میمونه که خداوند یکتا از قبل بوده، هست و خواهد بود| تعریف انرژی)
یک الماس حقیقی در یک فرآیند طولانی چگونه شکل میگیرد؟
* 1 دی اکسید کربن را در 180 کیلومتری عمق زمین دفن کنید
* 2 آن را تا بیش از 1200 درجه حرارت دهید
* 3 آن را زیر فشار بیش از 50000 کیلوگرم نیرو بر سانتی متر مربع قرار دهید.
* 4 به سرعت آن را به سطح زمین بیاورید تا به سرعت سرد شود.
در واقع 4 مرحله ی بالا برای من حکم ِ خداگونه شدن را دارن. من دنبال این هستم که بشوم مثل خودش، خاص و خالص، و البته برای خودش به سمت خودش
یک روح مجرد فارغ از زمان و مکان
من هنوز روی زمینم و انقدر خدا را پیدا کردم!
میشه هر روز در لحظه های بیشتری به درونم سفر کنم تا الماس وجودی گران بهایم را پیدا بکنم.
و مسیری که، راهی که البته بی انتهاست اما میشود از همینی که هستی بازم پایین تر روی
انگاررر این پایین رفتن مثل آن است که وجود و گوهر هر انسانی وقتی به درون خودش سفر میکند و به دنبال اصل خویش هست هر چقدر که موفق به پایین رفتن میکند، برای همانی که به دنبال اوست: اصل: منبع: همان تو را بالا و بالاتر میبرد به همان میزانی که برای او کوچک میشوی یعنی همان منیت انسان یعنی همان ذهن آدمی یعنی دوری از هرچه غیر اوست، به همان میزان که به دنبال او میروی.
او تو را سبکبال تر و سنگین بارر تر میکند
و به راستی که عزیزانم این همان اصل است، شیوه ی زندگی در این دنیا، روش و شیوه ای که علاوه بر دنیای تو آخرت تو هم میسازد.
بیایید عزیزانم ادامه دهیم.
اکنون در قاره ی زیبا و سرسبز آفریقا، الماس ها را از اعماق زمین در یک نوع تخته سنگ به نام زمین آبی مییابند، خردش میکنن سپس آن را با گل و لای مخلوط میکنند، اما به راستی الماس سخت تر از آن است که ماشین های خرد کننده به آن آسیب برسانند .. ( به راستی این برای من همچون این میماند که کسی که روحش را از هر ناپاکی پاک میکند، و خودش را خالص میکند برای خدایش، کسی که برای رضای او حرکت میکند برای او میبخشد برای او قدم میزند، برای او مینویسد همچون من آه خدای من .. خدایا شکرت آری عزیزان من برای او نفس میکشد، برای او اشک میریزد، برای او میخندد، برای او کاری میکند، هر کاری، برای وصالش، برای او خشمگین میشود، برای او کلامی را به زبان میآورد، برای او ورزش میکند، برای او تقوا میکند، برای او دست از عادات ناپسند میکند، برای او عادت به ایجاد کارهای درست میکند، برای او شادی میکند، برای او از انجام هر کاری لذت میبرد، برای او پای کوبان میرقصد، برای او … به نام او … برای همیشه .. آری به راستی چه کسی توان تخریب همچین روحی را دارد؟؟!! مگر میشود یک روح را تخریب کرد
مگر میشود آری میشود! فقط یک راه دارد
آن هم این است
که دیگر نخواهی سفر به درونت را ادامه دهی
اگر باز ایستی اگر توقف کنی او از تو دور تر نمیشود! او همیشه هست، بلکه تو رهاتری میشود، رهایی که در هنگامی که سفر را آغاز کرده بودی، به درون و به او نزدیک و نزدیک تر میشدی، اما اکنون با توقف و اینکه دیگر نمیخواهی و یا ناامید شده ای و یا باز به باد فراموشی سپردی که این دنیا جز بازیچه و افسونی بیش نیست و سرای اصلی؛ آخرت است، اما کلید رسیدن به آخرت و بهشت فردوست از همین دنیا و این واژه و در طی کردن همیشگی امیدوارانه ی این سفر؛ است، سفر ..و چه کلمه عمیق و عاشقانه و زیبایی خدای من، معبود من
همه چیز در اطراف من همچون حرکت آهسته ای به شمار میآید.
آری با توقفت این تویی که از اصل دورتر میشوی.
یادت میآید در کتاب مقدس قرآن، معجزه ی چاپ شده در هر خانه و اتاق و مکانی …؟
هر فعلش که مضارع آمده است
یعنی در هر لحظه بدرخش!
در هر لحظه، ایمان داشته باش به من به خدایت
در هر لحظه، من را باور کن درونت را من همینجام من از رگ گردن هم به تو نزدیک ترم عزیزِ دل من
در هر لحظه من را به یاد داشته باش، تو رها نیستی .. مرا باور کن به من توکل کن … به من اعتماد داشته باش .. من هستم ..
در هر لحظه از زندگی میتواند درسی و نشانه ای از من برای تو باشد ای عزیز دل من
الماس را تنها به وسیله یک چیز است که میتوانی آن را بسوزانی و دنیا و آخرتش را در همین فرصتی که به او داده شده است به مرور زمان نابودش کنی
و آن تنها اکسیژن خالص است!
این یک دستور است: درونت را از هر اکسیژن خالصی پاک کن تا با سرعت بیشتری به درونت سفر کنی به سمت من سفر کنی.
یا میتوانم به این شکل بگویم ای عزیز دل من:
انسان را تنها به وسیله یک چیز است که میتوانی آن را بسوزانی و دنیا و آخرتش را در همین فرصتی که به او داده شده است به مرور زمان نابودش کنی
و آن تنها شرک است
این یک دستور است! درونت را از هر شرکی پاک کن تا با سرعت بیشتری به درونت سفر کنی به سمت پروردگار عالمیان سفر کنی.
و تنها کسی که میتواند این نابودی را رقم زند، خودت هستی با دستان، افکار و انتخاب خودت.
الماس وجودیت را پیدا کن!
این رسالت توست.