https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-30 09:13:372024-12-21 12:05:03سریال زندگی در بهشت | قسمت 9
390نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
مراقبه کردم و در مراقبهام در هر لحظه داشتم با خدای خودم دوستِ قشنگ و هدایت کننده ام صحبت میکردم، صحبتم در مورد این مسیر بود در مورد اینکه گفتم خدا جونم ببین هم پاره ام را ( استاد) با اینکه انقدرر تلاش ذهنی کرده و انقدر زندگیش تا به اینجا به هر چی که میخواسته رسیده و بهش دادی شکر تو را میگویم، هر چی. اما حالا بازم با کوچکترین الهامی که به قلب او میکنی عمل میکند… خدای من میدونی تو خیلیی بزرگی و عظیم
چقدر میشه مثل تو شد!
چقدر میشه خداگونه شد!
چقدررر … تا وقتی که زنده هستیم تا وقتی که در این مسیر درست هموار مستقیم حرکت کنیم هر لحظه اش میتونه یک درس باشه، یک درس از قانون. یک درس از حضور خداوند یک نشانه و آیه از وجود خودش، پروردگار جهانیان .. و بعد برام مثال الماس را زد.
چگونگی شکل الماس
خداروشکر میکنم به خاطر این آرامشِ نابِ ذهنی ام.
بیایید ای اعضای خانواده ی مهربانم با هم حضور خداوند را فکر خداوند را از این نعمت، یعنی الماس بخوانیم و مروری کنیم:
* الماس ها درون کره ی زمین از یک تا سه میلیارد سال قبل تولید شده اند ( این برای من مثل این میمونه که خداوند یکتا از قبل بوده، هست و خواهد بود| تعریف انرژی)
یک الماس حقیقی در یک فرآیند طولانی چگونه شکل میگیرد؟
* 1 دی اکسید کربن را در 180 کیلومتری عمق زمین دفن کنید
* 2 آن را تا بیش از 1200 درجه حرارت دهید
* 3 آن را زیر فشار بیش از 50000 کیلوگرم نیرو بر سانتی متر مربع قرار دهید.
* 4 به سرعت آن را به سطح زمین بیاورید تا به سرعت سرد شود.
در واقع 4 مرحله ی بالا برای من حکم ِ خداگونه شدن را دارن. من دنبال این هستم که بشوم مثل خودش، خاص و خالص، و البته برای خودش به سمت خودش
یک روح مجرد فارغ از زمان و مکان
من هنوز روی زمینم و انقدر خدا را پیدا کردم!
میشه هر روز در لحظه های بیشتری به درونم سفر کنم تا الماس وجودی گران بهایم را پیدا بکنم.
و مسیری که، راهی که البته بی انتهاست اما میشود از همینی که هستی بازم پایین تر روی
انگاررر این پایین رفتن مثل آن است که وجود و گوهر هر انسانی وقتی به درون خودش سفر میکند و به دنبال اصل خویش هست هر چقدر که موفق به پایین رفتن میکند، برای همانی که به دنبال اوست: اصل: منبع: همان تو را بالا و بالاتر میبرد به همان میزانی که برای او کوچک میشوی یعنی همان منیت انسان یعنی همان ذهن آدمی یعنی دوری از هرچه غیر اوست، به همان میزان که به دنبال او میروی.
او تو را سبکبال تر و سنگین بارر تر میکند
و به راستی که عزیزانم این همان اصل است، شیوه ی زندگی در این دنیا، روش و شیوه ای که علاوه بر دنیای تو آخرت تو هم میسازد.
بیایید عزیزانم ادامه دهیم.
اکنون در قاره ی زیبا و سرسبز آفریقا، الماس ها را از اعماق زمین در یک نوع تخته سنگ به نام زمین آبی مییابند، خردش میکنن سپس آن را با گل و لای مخلوط میکنند، اما به راستی الماس سخت تر از آن است که ماشین های خرد کننده به آن آسیب برسانند .. ( به راستی این برای من همچون این میماند که کسی که روحش را از هر ناپاکی پاک میکند، و خودش را خالص میکند برای خدایش، کسی که برای رضای او حرکت میکند برای او میبخشد برای او قدم میزند، برای او مینویسد همچون من آه خدای من .. خدایا شکرت آری عزیزان من برای او نفس میکشد، برای او اشک میریزد، برای او میخندد، برای او کاری میکند، هر کاری، برای وصالش، برای او خشمگین میشود، برای او کلامی را به زبان میآورد، برای او ورزش میکند، برای او تقوا میکند، برای او دست از عادات ناپسند میکند، برای او عادت به ایجاد کارهای درست میکند، برای او شادی میکند، برای او از انجام هر کاری لذت میبرد، برای او پای کوبان میرقصد، برای او … به نام او … برای همیشه .. آری به راستی چه کسی توان تخریب همچین روحی را دارد؟؟!! مگر میشود یک روح را تخریب کرد
مگر میشود آری میشود! فقط یک راه دارد
آن هم این است
که دیگر نخواهی سفر به درونت را ادامه دهی
اگر باز ایستی اگر توقف کنی او از تو دور تر نمیشود! او همیشه هست، بلکه تو رهاتری میشود، رهایی که در هنگامی که سفر را آغاز کرده بودی، به درون و به او نزدیک و نزدیک تر میشدی، اما اکنون با توقف و اینکه دیگر نمیخواهی و یا ناامید شده ای و یا باز به باد فراموشی سپردی که این دنیا جز بازیچه و افسونی بیش نیست و سرای اصلی؛ آخرت است، اما کلید رسیدن به آخرت و بهشت فردوست از همین دنیا و این واژه و در طی کردن همیشگی امیدوارانه ی این سفر؛ است، سفر ..و چه کلمه عمیق و عاشقانه و زیبایی خدای من، معبود من
همه چیز در اطراف من همچون حرکت آهسته ای به شمار میآید.
آری با توقفت این تویی که از اصل دورتر میشوی.
یادت میآید در کتاب مقدس قرآن، معجزه ی چاپ شده در هر خانه و اتاق و مکانی …؟
هر فعلش که مضارع آمده است
یعنی در هر لحظه بدرخش!
در هر لحظه، ایمان داشته باش به من به خدایت
در هر لحظه، من را باور کن درونت را من همینجام من از رگ گردن هم به تو نزدیک ترم عزیزِ دل من
در هر لحظه من را به یاد داشته باش، تو رها نیستی .. مرا باور کن به من توکل کن … به من اعتماد داشته باش .. من هستم ..
در هر لحظه از زندگی میتواند درسی و نشانه ای از من برای تو باشد ای عزیز دل من
الماس را تنها به وسیله یک چیز است که میتوانی آن را بسوزانی و دنیا و آخرتش را در همین فرصتی که به او داده شده است به مرور زمان نابودش کنی
و آن تنها اکسیژن خالص است!
این یک دستور است: درونت را از هر اکسیژن خالصی پاک کن تا با سرعت بیشتری به درونت سفر کنی به سمت من سفر کنی.
یا میتوانم به این شکل بگویم ای عزیز دل من:
انسان را تنها به وسیله یک چیز است که میتوانی آن را بسوزانی و دنیا و آخرتش را در همین فرصتی که به او داده شده است به مرور زمان نابودش کنی
و آن تنها شرک است
این یک دستور است! درونت را از هر شرکی پاک کن تا با سرعت بیشتری به درونت سفر کنی به سمت پروردگار عالمیان سفر کنی.
و تنها کسی که میتواند این نابودی را رقم زند، خودت هستی با دستان، افکار و انتخاب خودت.
به نام خدا وند هدایت گر ،تمام هر آنچه در هستی هست .سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و تمام دوستان گلم که همه شون برای من گنج بزرگ اند که با خودن کامنت هاشون کلی حال خوب و عوض می شه حال و هوام از تمام دوستانم تشکر می کنم بابت گذاشتن کامنت های فق العاده شون و خدا ی خودم برای بودن در این سایت بی نظر که من رو رشت میده وهر روز به خودش نزدیک تر می کنه خیلی خوشحالم که هم مدار بودم و روزی با این سایت آشنا شودم 😊امروز برام اتفاقاطی افتاد که جواب سوالم رو با دیدن این فایل گرفتم و مثل همیشه هدایت شودم واز زبان استادم
خداروشکر بازم یه روز عالی درکنار خانواده بزرگ عباس منش شروع شده
چقدر لذت بخش وزیبا بود این فایل چقدر من ذوق کردم خدایا
استاد انگار دارن ازهمه جوانب و همه دیدگاها قوانین روتوضیح میدن هردفعه که فایلهای زندگی دربهشت ومیبینم این برام روشنتر میشه که شما میخواین قوانین رو ساده وساده تر حتی در روزمرگی خودتون برای ما معنا کنین قابل لمس کنین انگار دارین بجز اموزش قوانین که درمحصولاتتون هست درعمل کردن هم نشون بدین که بابا این دوتا جدا ازهم نیس اینجوری نیس که فقط حرفهایه قشنگ قشنگ بزنین بعد دیگه تمام حالا بریم سراغ زندگیمون…بلکه میخوایین درهر لحظه لحظه زندگیتون عمل کردن به قوانین روبه ما نشون بدین چه جوری میتونم خدایا تشکر کنم ازاستادمون که دستی شده ازدستان قدرتمند وارزشمند تو خدایا شکرت
امروز انگار درس فیزیک داشتیم😊😊
قبل اومدن دیدن فایل یه جا یه متن عالی نظرمو جلب کرد وازاونجایی که دیگه کم کم دارم نجواهای ذهن رو از الهامات تفکیک میدم ودیگه میشناسم صحبتهای خداوند و کم کم به اندازه مدارم دقت کردم وخوندم وخیلی برام جالب اومد ذخیره کردم و وقتی بعدش فایل و دیدم گفتم الله اکبر انگار برای استاد واین سایت نوشتن این متنو براتون مینویسم
طبق قانون فیزیک قرار دادن یک اهن ( من درک کردم خودم) در میدان مغناطیسی(همون استاد وقوانین وسایت) پس ازمدت کوتاهی انرا به اهنربا تبدیل میکند
هرعملی که انجام میدهیم همه دارای انرژی هستند ذهن ما همون رو رُبا میکنه
چقدر ساده به زبان بازی وسرگرمی پیدا کردن یک چکش دراب به ما اینا رو یاداور میشین شما عزیزان
درمورد تجربه نیش زدن زنبور دقیقا همین اتفاق برای منم رخ داده وجالبش اینه بعد اینکه چن بار تکرار میشه اون درد اولیه رونداره
یادمه کلاس اول که میرفتم یه عقرب منو نیش زد به قول استاد که میگفتن یهو دیدن یکی جیغ میزنه😁منم جیغم هوا رفت و مامانم اولش هول کرد ولی بعدش دقیقا جمله مامان مریم جان وگفت وگفت میدونی چقدر قوی شدی بماند که جاش باد کرد وتا چن روز نمیتونستم خوب راه برم
ولی دفعه دوم وسوم که ازعقرب نیش خوردم تجربه خودم این بود که اون درد اولی رونداشت با اینکه گردنم رو زده بود حتی باد کردنه اون اولی روهم نداشت
مصداق اون جمله که دردی که منو نکشه قطعا قویترم میکنه
شایداستاد خیلی این جمله رو شنیده باشن که بهش میگن چجوری تونستین همچین کارهایی کنین مهاجرت با دوتا بچه کوچیک یا استعفا یا کلی به قول ما ریسک وبه قول استاد
ایمان عملی و صد تاسوال این شکلی رو شنیدن ولی تنها جوابی که شاید ازنظر بقیه مسخره بیاد اینه که کاری نداشت شاید اولش سخت بود ولی بعدش قویتر شدن هم ازنظر ایمان هم عملکرد
مثل منکه الان هیچ ترسی از نیش عقرب ندارم ولی شاید برای خیلی ها فوبیا باشه
من با این فایل خیلی همزادپنداری کردم وتازه یاد گرفتم قوانین رو وحرفهای استاد وبگردم توزندگی خودم مشابه روپیدا کنم وتصدیق کنم وتحسین کنم وذهنم مهر تایید بزنه
توهر فایل که تا الان دیدم ازاین سریال یه جاهایی انگار استاد از زبان خداوند حرف میزنه و برای همین همه برداشتهای ناب خودشون رو دارن وچقدر کامنتها رومیخونم همه بجاس
خدایا شکرت بخاطر اگاهی امروزم شکر خدای بی انتهای من
سلام استاد عزیزم و سلام خانوم شایسته عزیزم و سلاااام همکلاسی هایه عزیزم
عاشق همتونم ❤
من زیاد کامنت نمیزارم اما کلی با کامنتاتون حال کردم کلی چیز یادگرفتم و پیشرفت کردم با خوندن کامنتایه زیباتون
به همین خاطرم خواستم این سیکل انتقال حال خوب و انرژی عالی و انگیزه کامل بشه و همونطور که ازتون دریافتش کردم منتقلش کنم و برشگردونم ❤🙋♂️
امروز طبق عادت اخرهفته ها اومدم به مسیر رودخونه نزدیک شهر ولی پرده ها از جلو چشمم کنار رفتن و و تمام وجودم داره این زیبایی نامحدود و این نقاشی حق رو لمس میکنه.
حدود یک ساعتی اومدم کنار رودخونه خروشان و سخره هایه استوار و بینظیر و الان رسیدم به جایی که
فقط منم
منم
و ربم
با
صدایه آب رودخونش که گوشمو پر کرده
هوایه تازه اردیبهشتش که دارم نفس میکشمش و هربار میگم الله شکرت
صدایه پرنده ای رو میشنوم که بدون وقفه داره میخونههههه
عااااشقشم خیلی زیباست خیلی دلنشینه صداش
زبونم بند اومده از این زیبایی
زبونم بند اومده از این عشقی که خداوند هرلحظه داره ساطع میکنه به جهان ❤
تو مسیر که داشتم میومدم کنار رودخونه چندتا اسب دیدم که ازاد و رها برا خودشون تو کوه ها میچرخیدن خداااایه من چه ارامشی داشتن (یاد بروونی افتادم )
یه زوج دیدم که باهم چادر زده بودن کنار اب و بهم چای اتیشی تعارف کردن ❤❤❤(درصلح بودنشون باهمدیگه منو یاد استاد و خانوم شایسته عزیزم انداخت )
و کلی کلی زیبایی دیگه
استاد اینارو گفتم که ازت تشکرکنم
ازت تشکرکنم بخاطر اینکه مارو درمدار زیبایی ها پیش میبری
گفتم که دستتو ببوسم بخاطر این عشقی که از الله دریافت میکنی و داری منتقل میکنی
استاده من سپاسگذارتم
استاد این کلمه ساده رو و تشکر ساده رو ازمن پذیرا باش که والله فکرم قد نمیده به گفتن کلمات دیگه از اینهمه عشقی که تو وجودمه از اینهمه احساااااس سپاسگذاری از خداوندم که تو وجودم داره بالا پایین میپره
استاد جان مریم خانوم شایسته جان ازتون تشکرمیکنم که با تولید محتوایی ساده
با نشون دادن زندگی روزمره تون
با به اشتراک گذاشتن زیبایی پرادایس سرشار از زیبایی و عشق و زندگی
اینهمه منو درمدار زیبایی ها و نکات مثبت و عشق پیش میبرین.
اینهمه مارو اسان میکنید برایه اسانی ها و برایه زیباییها
دوستایه گلم از تک تکتون ممنونم که با کامنتاتون مکمل عشقی که از طرف استادم دریافت میکنم هستید از همتون ممنونم.
استا شاید جایه گفتن این حرفا اینجا نباشه
اما وقتی تو این فضا و طبیعیت بینظیر قرار گرفتم گفت بنویس
منم اومدم تو آب رودخونه و دارم مینویسم
استاد من یک ماه و نیمه که قدم اولو تهیه کردم
و بقیه قدمهارو تهیه نکردم هنوز.
استاااد یه حسی نمیزاره که سطحی از این آگاهی ها رد بشم
استاد با هرجلسه این قدم دارم کلی حال میکنم انقدر
انقدر
انقدر درس داره برا منه علی قدمگاهی همین قدم اول که همش به خودم میگم کجا میخای بری پسر ؟؟؟؟؟
چه عجله ای؟؟؟؟
بقیه قدم ها که رو سایت هست و سرجاشه
منم که دارم لذت میبرم و درس میگیرم و تمرین میکنم و پیشرفت میکنم
وقتی که دارم کلی درس میگیرم از این قدم و نتونستم به همشون عمل کنم هنوز چرا برم قدم بعدی اخه
من همینارو عمل کنم زندگیم بهشت میشه
همونطور که تو این یک ماه و نیم از خرید قدم اول نسبت به قبل بهشت شده!!!!!!!!!
استاد من با قدم اول جرعت پیدا کردم که فارغ از حرف بقیه برم دنبال علاقم و قدم اولو برداشتم کاری سالها میترسیدم انجامش بدم !!!!
تو این مدت اتفاق افتاد
استاد من با قدم اول ورودی مالیم از کل دوسالی که رو خودم کار میکردم که الان میفهمم نمیکردم بیشتره
ینی پولی که تو این مدت کم وارد زندگیم شده بیشتره از کل پولایی که تو دوسال قبل وارد شده بود!!!
این فقط جنبه مالیشه
من با قدم اول با قران آشنا شدم
قرانو جوره دیگه ای میفهمم
این خودش چقدر ثروته اخه ؟
ابن خودش یه عمر سپاسگذاری داره
چندتا از آیه هایه زیبایی که بهش برخوردم براتون میزارم تا یاواوری بشه برا شماهم
بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت میبخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را میگیری؛ هر کس را بخواهی، عزت میدهی؛ و هر که را بخواهی خوار میکنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.
همین دیشب، دقیقا همین دیشب بود که در جواب سوال یکی از هم خانواده ای ها در عقل کل، به فکر رفتم و نوشتم آنچه که درک کرده بودم.
این جمله برمیگرده به شیوه ی کنترل ذهن! یعنی شیوه ی درست برخورد با ذهن، وقتی که یه اتفاق به ظاهر بد رخ میده! به ظاهر بد نه اینکه در حقیقت بد باشه! کنترل ذهن دقیقا از همینجا شروع میشه! وقتی که ظاهر این اتفاق رو بد بدونیم نه باطن رو !
اما چی باعث میشه که چنین باوری نسبت به این اتفاق داشته باشیم؟!
چیزی جز قانون پشت این باور نیست!
وقتی که من، هر لحظه مراقب کانون توجهم بوده باشم …
وقتی که من هر لحظه احساسم خوب بوده باشه …
طبیعیه که هر لحظه بهترین فرکانس رو تحویل جهان دادم … !
خب قانون چی میگه؟!
هر فرکانسی رو تحویل جهان بدیم، اتفاقی هم جنس و هم سنگ با اون اتفاق دریافت خواهیم کرد.
پس وقتی من مطمئن باشم از بالا بودن فرکانسی که به جهان ارسال کردم، وقتی من میدونم احساسم در هر لحظه خوب بوده و مراقب کانون توجهم بودم، اون موقست که فقط ظاهر این اتفاق رخ داده رو بد میدونم نه اینکه این اتفاق بد باشه و به ضررم تموم بشه.
من باور دارم که این اتفاق هم، مثل تمام اتفاق های خوبی که در طول روز برام میفته، خوبه!
باور دارم که به نفع منه !
و اینجاست که با ایمانی راستین میگیم الخیر فی ما وقعه!
اینجا شعار ندادیم! الکی نگفتیم! چون اثبات کردیم که کسی که هر لحظه مراقب کانون توجهش باشه، تمام اتفاقات خیر هستن!
چون طبق قانون خوده ما سفارش بهترین اتفاقات رو به جهان داده بودیم! خوده ما !
اما …
استاد یه جمله بسیار دلنشین تر از این هم گفتن!
حتی اگه از احساسمون و فرکانسی که تحویل جهان دادیم مطمئن نبودیم، باز هم ایرادی نداره! ما میتونیم با تغییر زاویه نگاهمون نسبت به این ماجرا، بازهم شرایط رو به نفع خودمون تغییر بدیم! به شرطی که واقعا چنین باوری داشته باشیم! مطمئن باشیم و ایمان داشته باشیم.
چرا گفتم این جمله ی استاد خیلی دلنشین بود؟ چون این دلنشینی و آرامبخشی جمله نشان دهنده ی ناب بودن یک باوره! یعنی این باور مشحره!
احساسی که با شنیدن این جمله بهم دست داد، نشان از مناسب بودن این باوره!
حالا بریم سراغ مثال! که به قول انیشتین، مثال زدن یکی از راه های آموزش نیست و تنها راه آموزش دادنه!
خانم شایسته به خوبی شیوه بر خورد با اتفاق به ظاهر بد رو آموزش دادن و تحلیل استاد، کار رو تموم کرد!
اول از همه من حس میکنم چون ایشون از زنبور خیلی میترسیدن، زنبور ایشون رو نیش زد. در قسمتی که مشغول بریدن نرده ها بودن ترسشون از زنبور مشخص بود و جالبه بعدش زنبور ایشون رو نیش زد! اینم خودش به نحوی بیانگر قانونه!
اما ایشون فقط با یک باور، فقط با یک جمله اما باوری بینهایت منطقی، مطمئنم نتیجه رو به نفع خودشون تمام کردن! حتی اگه اون زنبور واقعا به خاطر ترس ایشون رو گزیده باشه اما ایشون زرنگ تر از زنبور بودن و باور به اینکه قطعا به نفع سلامتی منه، نه تنها اون اتفاق رو بهبود دادن بلکه به نفع خودشون تموم کردن! کم نیستن افرادی که با نیش همون زنبور، روزها به شدت اذیت میشن و دچار انواع واکنش های آلرژیک میشن!
واقعا تحسین بر انگیزه!
اما مثال دوم …
یاد روزی افتادم که استاد و خانم شایسته برای قایق سواری به همون رودخونه معروف (که اسمش یادم نیست) رفتن و موقع پارک کردن آر وی، ماشینشون به ماشین دیگه ای برخورد کرد و صدمه ای جزئی به ماشین هردو وارد شد.
دقیقا یادمه …
استاد بدون توجه به این اتفاق، یه کاغذ از خودشون جا گذاشتن که عذرخواهی کرده بودن و شماره تلفنشون نوشته شده بود.
بلافاصله بدون توجه به این اتفاق، به سمت رودخونه رفتن و یه قایق دونفره گرفتن و اون لحظات رو در اوج لذت سپری کردن!
باز هم با باور به الخیر فی ما وقعه!
باز هم با اطمینان از اینکه این اتفاق فقط ظاهرش بده و در نهایت به نفعشون تموم میشه.
اما نتیجه چی شد!؟ اون شخص از اینکه استاد شماره تماس جا گذاشته بودن خوشحال شدن و استقبال کردن و نه تنها فقط هزینه ی قطعات رو از ایشون گرفتن بلکه به قدری با استاد رفیق شدن که در قسمت بعدی، هدایتشون کردن که به یه نمایشگاه فوق العاده و لحظات بسیار خوبی رو با هم سپری کردن!
نه تنها اون اتفاق به ظاهر بد رو کنترل کردن و اجازه ندادن مانع از لذت بردنشون از قایق سواری بشه بلکه به نفع خودشون تموم کردن و توسط اون شخص به کلی جاهای زیبا هدایت شدن.
اینو میگن مهارت کنترل ذهن در زمان برخورد با ناخواسته به صورت عملی توسط هر دو بزرگوار! هم خانم شایسته ی شایسته و هم استاد عباس منش .
به نظرم یکی از مهم ترین درسای این فایل امروز، همین اتفاق کوچیک بود که فقط با چند دقیقه توضیح دادن استاد، قانون به این بزرگی رو بیرون کشیدیم تا بهتر و بهتر مهرات زندگی کردن رو بیاموزیم!
حالا بریم سراغ ماموریت غریق نجاتی چکش معروفی که بین چندین هزار نفر بیننده معروف شده!
بریم سراغ نجات یافته!
همون اول فیلم که گفتین عملیات غریق نجاتی داریم، یه لحظه حالم بد شد!
با خودم گفتم یعنی استاد تجهیزات غواصی شون رو پوشیدن که اون چکش رو بالا بیارن؟!
مگه میشه! مگه داریم؟! مگه میشه استاد یه کاری رو اینقدر سخت انجام بدن وقتی راه حلش از قبل بهشون گفته شده بود!
اما دوربینو که چرخوندین و آهنربا رو دست استاد دیدم، خیالم راحت شد! همه ی ما دقیقا منتظر همین صحنه بودیم، چرا که در قسمت های قبل، با اون آهنربای هیولا (به قول استاد) آشنا شده بودیم و جواب این مسئله از قبل به همه گفته شده بود!
همونطور که در کامنت قسمت قبلی گفتم، اگه با چشمای خودم نمی دیدم که چکش از دست تون پرت بشه داخل آب و در قسمت های قبل اون آهنربا رو نمی دیدم، شک میکردم! چون واقعا همه ی ما به قدری از این رخداد متحیر بودیم که حتی یک درصد فکرشم نمیکردیم که جواب چنین تضادی از قبل به صورت واضح مشخص باشه!
برنامه ریزی خداوند بینظیر بود و ما همه انگشت به دهان از این سریع الجواب بودنش. البته سریع الجواب که چه عرض کنم … قبل الجواب بودنش!
واقعا یکی بهترین آموزش هایی بود که به صورت عملی میشد دید و خداوند، کارگردانی و برنامه ریزی و این هماهنگی رو بر عهده گرفته بود!
از این بهتر؟!
و من باز هم تحسین میکنم اون جرئت اطاعت از الهام و هدایت بدون تردید و مصمم در بریدن نرده ها.
باید بگم کار هر کسی نیست و این الهام به هرکسی گفته نمیشه! چراکه حتی دریافت هدایت ها و الهامات هم تکاملی و بر اساس اون سابقه ی قبلی ما در عمل به الهاماته!
استاد تحسین میکنم راحتی فوق العاده ی شما رو …
هر بار بگم کمه! در تک تک حرکات تون! در تک تک ژست تون و حرفاتون! در لحظه به لحظه تون.
کاملا حالتون و آرامشتون جلوی دوربین هویداست! ارامشی که نشان میده انگار نه انگار جلوی دوربینه و انگار داره با عزیز دلش در مورد اتفاقات حرف میزنه نه اینکه جلوی دوربین هزاران نفر از پارسی زبانان در سراسر جهانه!
من تحسین میکنم این راحتی رو و خوب میدونم این جنس از راحتی چه آرامش و راحتی به ذهن میده! ذهنی که هر چه خالی تر از دغدغه های ریز و کوچیک باشه، ساکت تره و این سکوت، زبان صحبت با خداست. چرا که در این سکوته که ندای قلب به گوش میرسه.
میدونی استاد …
درس های اصلی هر قسمت به کنار … من از تک تک ثانیه هاتون جلوی دوربین می آموزم و ارزش این آموزه ها اگر بالاتر از درس اصلی اون روز نباشه، کمتر نیست.
من واقعا سپاسگزار همین راحتی شما هستم که این اجازه رو به من میده از تک تک حرفا و حرکات شما باوراتون رو بیرون بکشم.
تک به تک خصلت شخصیت شما رو بیرون بکشم. چرا که تنها با ساخت شخصیتی توحیدی میشه در تماممم جنبه های ذهنی به موفقیت رسید! تماااامی جنبه ها با هم! درسته افراد موفق کم نیستن اما ندیدم کسی رو که در تمامی جنبه ها به طور همزمان خوشبختی رو نه تنها نشون بده بلکه یاد بده! البته که شما هیج نمایشی بازی نمیکنین که بخواین چیزی رو نشون بدین بلکه با خودتون بودن، شخصیت واقعی و خودتون رو به طرز غیر مستقیمی نشون میدین و این دیگه نمایش نیست! بلکه اثبات نتایجه!
شخصیت، چیزیه که در تک تک رفتارا و حرکات ریز انسان نفوذ میکنه و همه چیو تحت سلطه داره و شما حتی تک تک حرکات و رفتاراتون بیانگر شخصیت خودساخته و توحیدی شماست! حتی اگه خودتون ندونید !
شخصیتی که آرامش در ذهن و آرامش در روح رو کاملا نشون میده و این آرامش جلوه ی آرامش خداست!
سلام به شما یزدان عزیز.توی کامنت های قبلیتون خوندم که قصد دارین زیر هر فایل که میبینین،کامنت بنویسین و برام جالب بود که بخونم نظراتتون رو و این که میخواستم متوجه تکامل بشم .و امروز وقتی این فایل استاد رو دیدم و نتیجه گیریم رو داخل دفترم نوشتم حدودآ ۴ خط شد(خخخ. افرین به من که جرئت نوشتن رو داشتم و به خودم اطمینان کردم که من هم میتونم از این فایل ها اگاهی ها رو پیدا کنم)اما الان که کامنت شما رو خوندم واقعا تعجب کردم و تحسینتون کردم که چقدر عالی قانون رو درک کردین و چقدر ساده بیان میکنین و چقدر خوب با مثال توضیح میدین و این همون تکاملی هست که شما طی کردین و من هم به امید الله یکتا در مسیر تکاملم هستم و از مسیر لذت میبرم و این مسیر تکامل رو به راحتی طی خواهم کرد.واقعا شخصیتتون برام قابل تحسینه.و به نظرم شما هم معلم خوبی برای اموزش هستین.براتون بهترین هارو ارزو میکنم
سلام بر استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی و خانوم شایسته مهربانم
این قسمتو چقدر دوست داشتم چقدر باهاش حال کردم استاد واقعا دمتون گررررررم! عمل به الهامات نتیجش همینه دیگه رها بودن در آغوش خداوند نتیجه ای مگر جز خوبی و خیر و نیکی میتونه برای انسان داشته باشه یعنی تمام این فایل برام این نکته ارزشمند رو تکرار و تکرار میکرد که آقا” الخیر فی ما وقع” هر چی داره توی زندگیت اتفاق میوفته پشتش حتما یه خیریه اما وقتی میتونی خیریتشو ببینی که تسلیم صد در صد خداوند باشی. استاد دو سه تا موضوع رو برامون در این قسمت بازگو کردید که باید هزاران بار بهش گوش کنیم تا بره تو وجودمون که الخیر فی ما وقع هست. آفرین به خانوم شایسته عزیزمون احسنت بر ایشون با این کنترل ذهنی که دارن خداییش آدم نیش زنبور بخوره و تو اون لحظاتی که داره از درد به خودش میپیچه بیاد و اینجوری به قضیه نگاه کنه که این نیشه واسه بدنم مفید بوده و منو مصون میکنه و… این یعنی کنترل ذهن این یعنی باور داشتن عملی به الخیر فی ما وقعاین یعنی تسلیم پروردگار بودن خدا رو شکر. یا اون سلسله اتفاقاتی که رخ دادند تا استاد اصلا اون آهنربا رو پیدا کنن بفهمن یه همچین چیزی هست بعد اونو از آمازون سفارش بدن واسه خونه تمپاشون کارایی اون رو ببینند و یه مدت بعد قبل از این اتفاقاتی که بخواد رخ بده اتفاقا 2 تای دیگه ازش سفارش بدن اصلا برای هدف دیگه ای (در آوردن میخ از داخل خورده چوبهای آتش زده شده) بعد این چکش داخل آب بیوفته و عزیز دلشون بذهنشون برسه از این وسیله میشه برای بیرون کشیدنش استفاده کرد و……بخدا اشکم دراومد!!!!!! آخه این نیروی هدایت الله داره چطوره ما رو پیش میبره چرا بازم ما با وجود این هماهنگی بینظیر و فوق العاده بازم بهش اعتماد نمیکنیم؟!! بازم خودمونو در آغوش این خدا رها نمیکنیم؟!! استاد درسها و نکاتی که از این قسمت زندگی در بهشت گرفتم تموم نشدنیه خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم از اینکه دارم درک میکنم ، رشد میکنم و بزرگتر میشم هر روز بواسطه این فایلا و این آگاهی های ناب از زبان شما.
سلام و هزاران درود خدمت استاد عزیز و همیشه خندانم آقا سید گل و مریم بانوی شایسته و مهربان و همیشه پایه کارهای سخت و هیجان انگیز ..
این آهن ربای کوچولو ولی با قدرت چقدر درس آموزنده داشت !
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که از یک فلز نیم کیلویی این همه درس گرفتیم .
آهن ربای عزیز مثل قانون جذب عمل کرد .
یعنی اول هدف و خواستن اینکه چکش باید و باید از آب نجات پیدا کند مطرح شد و سپس وسایل و ابزار به خدمت گرفته شد و چکش غرق شده و سنگین جذب این انرژی خواستن شد و پاسخ داد و از این طرف دریافت از جانب شما صورت گرفت …
جسم کوچک آهن ربا قدرت جذب بالایی دارد و اصلا بزرگی و سنگینی اجسام برایش مهم نیست ….
بنازم به این قدرت ( قانون ) جذب !
وای که چقدر منظره اطراف کلبه چوبی زیبا شده چه سمت درون که روی دک کلبه است چه سمت بیرون و ساحل دریاچه که به معنای واقعی تری بهشت را تداعی میکند و از هر قید و بند و مانع و گیاهان هرز آزاد گشته و صفای مخفی خود را آشکار کرده و حالا دیگه جلوه گری میکنه و شما در آنجا و ما این طرف کره زمین از دیدن این منظره و شنیدن صدای پرنده ها و باران و جیر جیرک ها لذت میبریم ،
این خاصیت بهشت است که وقتی کاملا آشکار شود ، نه فاصله میشناسه نه غریبه و آشنا ، برای همه زیبایی و صفای خودش و نشون میده .
خدا رو شکر که حتی براونی هم خوشحال تره و حالا دیگه از ساحل کلبه چوبی را زیباتر و واضح تر میبینه و ارتباط بهتری با شما دو بزرگوار داره .
کلبه چوبی ، حالا که از قید و بند نرده های مزاحم آزاد شده ، مثل کشتی هایی شده که روی رودخانه میسی سیپی حرکت میکنند .
خدا رو شکر که درس نظم و ترتیب گرفتیم ، به خاطر زحمات خانم شایسته و نظافت و نظم بی نظیری که در کلبه و همه خانه ها همیشه مد نظر دارند ، اون طناب خودش و چند روز پیش نشون داد و امروز به عنوان وسیله ای لازم برای این نجات غریق خیلی کارایی داشت. .
وقتی به اشیاء توجه نشون میدیم و مرتب شون میکنیم اونها هم این توجه و انرژی را به خودمون بر میگردونند و در سختی و مصائب کارهای ما را براحتی انجام میدهند و در اینجا طناب عزیز با وجود سختی ، تحمل کرد و گره اش باز نشد و ما را به سر منزل مقصود رسوند …
زنبور عزیز چه درس خوبی به ما داد ، از جانب خدا مامور بود که با نیش زدن خانم شایسته یکبار برای همیشه نه تنها مسئله ترس ایشون کنار گذاشته بشه بلکه خاصیت درمانی و مثبتی هم برای جسم به همراه داشته باشه ،
و برای هزارمین بار این درس برای ما یادآوری بشه که اگر بریم تو دل ترسهامون اونها محو میشن و بعدش یه عالمه انرژی ما آزاد میشه و قدمهای بعدی را با ایمان بیشتری تری بر میداریم .
سپاس و شکر فراوان خدای بی همتا را که بندگان خوبی مثل شما آفرید .
Phillip terc کسی بود که بیشترین و بهترین تحقیق رااولین بار برای نیش زنبور انجام داد.
سم زنبور مخلوط پیچیده ای از پپتیدها و پروتئین های متنوع است
به سیستم اعصاب، قلب و غده فوق کلیه کمک می کند
با نیش زنبور سیستم ایمنی بدن تحریک میشود و می تواند با بیمایها راحتتر مقابله کند
برای 22 تا بیماری خوب است نیش زنبور عسل ، چند تایش را می گویم تقویت سیستم ایمنی بدن ، تقویت سلامت آرنج؛ تقویت سلامت کمر ، تقویت سلامت زرد پی و جلوگیری از اگزما و ناراحتیهای پوستی و ….
همیشه سالم و تندرست و شاد و با کلی باورهای خوب باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
یکبار فایل را دیدم، پایانش با شروع افطارِ من بود
در ادامه چند آیه ای را خواندم از سوره ی لقمان
مراقبه کردم و در مراقبهام در هر لحظه داشتم با خدای خودم دوستِ قشنگ و هدایت کننده ام صحبت میکردم، صحبتم در مورد این مسیر بود در مورد اینکه گفتم خدا جونم ببین هم پاره ام را ( استاد) با اینکه انقدرر تلاش ذهنی کرده و انقدر زندگیش تا به اینجا به هر چی که میخواسته رسیده و بهش دادی شکر تو را میگویم، هر چی. اما حالا بازم با کوچکترین الهامی که به قلب او میکنی عمل میکند… خدای من میدونی تو خیلیی بزرگی و عظیم
چقدر میشه مثل تو شد!
چقدر میشه خداگونه شد!
چقدررر … تا وقتی که زنده هستیم تا وقتی که در این مسیر درست هموار مستقیم حرکت کنیم هر لحظه اش میتونه یک درس باشه، یک درس از قانون. یک درس از حضور خداوند یک نشانه و آیه از وجود خودش، پروردگار جهانیان .. و بعد برام مثال الماس را زد.
چگونگی شکل الماس
خداروشکر میکنم به خاطر این آرامشِ نابِ ذهنی ام.
بیایید ای اعضای خانواده ی مهربانم با هم حضور خداوند را فکر خداوند را از این نعمت، یعنی الماس بخوانیم و مروری کنیم:
* الماس ها درون کره ی زمین از یک تا سه میلیارد سال قبل تولید شده اند ( این برای من مثل این میمونه که خداوند یکتا از قبل بوده، هست و خواهد بود| تعریف انرژی)
یک الماس حقیقی در یک فرآیند طولانی چگونه شکل میگیرد؟
* 1 دی اکسید کربن را در 180 کیلومتری عمق زمین دفن کنید
* 2 آن را تا بیش از 1200 درجه حرارت دهید
* 3 آن را زیر فشار بیش از 50000 کیلوگرم نیرو بر سانتی متر مربع قرار دهید.
* 4 به سرعت آن را به سطح زمین بیاورید تا به سرعت سرد شود.
در واقع 4 مرحله ی بالا برای من حکم ِ خداگونه شدن را دارن. من دنبال این هستم که بشوم مثل خودش، خاص و خالص، و البته برای خودش به سمت خودش
یک روح مجرد فارغ از زمان و مکان
من هنوز روی زمینم و انقدر خدا را پیدا کردم!
میشه هر روز در لحظه های بیشتری به درونم سفر کنم تا الماس وجودی گران بهایم را پیدا بکنم.
و مسیری که، راهی که البته بی انتهاست اما میشود از همینی که هستی بازم پایین تر روی
انگاررر این پایین رفتن مثل آن است که وجود و گوهر هر انسانی وقتی به درون خودش سفر میکند و به دنبال اصل خویش هست هر چقدر که موفق به پایین رفتن میکند، برای همانی که به دنبال اوست: اصل: منبع: همان تو را بالا و بالاتر میبرد به همان میزانی که برای او کوچک میشوی یعنی همان منیت انسان یعنی همان ذهن آدمی یعنی دوری از هرچه غیر اوست، به همان میزان که به دنبال او میروی.
او تو را سبکبال تر و سنگین بارر تر میکند
و به راستی که عزیزانم این همان اصل است، شیوه ی زندگی در این دنیا، روش و شیوه ای که علاوه بر دنیای تو آخرت تو هم میسازد.
بیایید عزیزانم ادامه دهیم.
اکنون در قاره ی زیبا و سرسبز آفریقا، الماس ها را از اعماق زمین در یک نوع تخته سنگ به نام زمین آبی مییابند، خردش میکنن سپس آن را با گل و لای مخلوط میکنند، اما به راستی الماس سخت تر از آن است که ماشین های خرد کننده به آن آسیب برسانند .. ( به راستی این برای من همچون این میماند که کسی که روحش را از هر ناپاکی پاک میکند، و خودش را خالص میکند برای خدایش، کسی که برای رضای او حرکت میکند برای او میبخشد برای او قدم میزند، برای او مینویسد همچون من آه خدای من .. خدایا شکرت آری عزیزان من برای او نفس میکشد، برای او اشک میریزد، برای او میخندد، برای او کاری میکند، هر کاری، برای وصالش، برای او خشمگین میشود، برای او کلامی را به زبان میآورد، برای او ورزش میکند، برای او تقوا میکند، برای او دست از عادات ناپسند میکند، برای او عادت به ایجاد کارهای درست میکند، برای او شادی میکند، برای او از انجام هر کاری لذت میبرد، برای او پای کوبان میرقصد، برای او … به نام او … برای همیشه .. آری به راستی چه کسی توان تخریب همچین روحی را دارد؟؟!! مگر میشود یک روح را تخریب کرد
مگر میشود آری میشود! فقط یک راه دارد
آن هم این است
که دیگر نخواهی سفر به درونت را ادامه دهی
اگر باز ایستی اگر توقف کنی او از تو دور تر نمیشود! او همیشه هست، بلکه تو رهاتری میشود، رهایی که در هنگامی که سفر را آغاز کرده بودی، به درون و به او نزدیک و نزدیک تر میشدی، اما اکنون با توقف و اینکه دیگر نمیخواهی و یا ناامید شده ای و یا باز به باد فراموشی سپردی که این دنیا جز بازیچه و افسونی بیش نیست و سرای اصلی؛ آخرت است، اما کلید رسیدن به آخرت و بهشت فردوست از همین دنیا و این واژه و در طی کردن همیشگی امیدوارانه ی این سفر؛ است، سفر ..و چه کلمه عمیق و عاشقانه و زیبایی خدای من، معبود من
همه چیز در اطراف من همچون حرکت آهسته ای به شمار میآید.
آری با توقفت این تویی که از اصل دورتر میشوی.
یادت میآید در کتاب مقدس قرآن، معجزه ی چاپ شده در هر خانه و اتاق و مکانی …؟
هر فعلش که مضارع آمده است
یعنی در هر لحظه بدرخش!
در هر لحظه، ایمان داشته باش به من به خدایت
در هر لحظه، من را باور کن درونت را من همینجام من از رگ گردن هم به تو نزدیک ترم عزیزِ دل من
در هر لحظه من را به یاد داشته باش، تو رها نیستی .. مرا باور کن به من توکل کن … به من اعتماد داشته باش .. من هستم ..
در هر لحظه از زندگی میتواند درسی و نشانه ای از من برای تو باشد ای عزیز دل من
الماس را تنها به وسیله یک چیز است که میتوانی آن را بسوزانی و دنیا و آخرتش را در همین فرصتی که به او داده شده است به مرور زمان نابودش کنی
و آن تنها اکسیژن خالص است!
این یک دستور است: درونت را از هر اکسیژن خالصی پاک کن تا با سرعت بیشتری به درونت سفر کنی به سمت من سفر کنی.
یا میتوانم به این شکل بگویم ای عزیز دل من:
انسان را تنها به وسیله یک چیز است که میتوانی آن را بسوزانی و دنیا و آخرتش را در همین فرصتی که به او داده شده است به مرور زمان نابودش کنی
و آن تنها شرک است
این یک دستور است! درونت را از هر شرکی پاک کن تا با سرعت بیشتری به درونت سفر کنی به سمت پروردگار عالمیان سفر کنی.
و تنها کسی که میتواند این نابودی را رقم زند، خودت هستی با دستان، افکار و انتخاب خودت.
الماس وجودیت را پیدا کن!
این رسالت توست.
سلام به برادد عزیز وتوحیدی وحیدجان
.
این فایل هدایت امروزم بود وهدایت
شدم به خوندن کامنت شما..
خوندنم واشک ریختم…چقدر زیبا نوشتین چقدر نوشته هات بوی خدا رو میداد.
نمیدونم کامنتت میخونی یان
این کامنتون برای چهار سال پیشه..
و خیلی قشنگ توحید وشرک رو درک کرده بودین..
دمتون گرم ..
الهی که هرجا هستی نور خدا به قلب بباره که اینقدر زیبا نوشتی و من در دفترم تمام کلمات توحیدیتون رو نوشتم…
شاد وموفق باشی
به نام خدا وند هدایت گر ،تمام هر آنچه در هستی هست .سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و تمام دوستان گلم که همه شون برای من گنج بزرگ اند که با خودن کامنت هاشون کلی حال خوب و عوض می شه حال و هوام از تمام دوستانم تشکر می کنم بابت گذاشتن کامنت های فق العاده شون و خدا ی خودم برای بودن در این سایت بی نظر که من رو رشت میده وهر روز به خودش نزدیک تر می کنه خیلی خوشحالم که هم مدار بودم و روزی با این سایت آشنا شودم 😊امروز برام اتفاقاطی افتاد که جواب سوالم رو با دیدن این فایل گرفتم و مثل همیشه هدایت شودم واز زبان استادم
به نام خدای حی وخدای حاظر
خداروشکر بازم یه روز عالی درکنار خانواده بزرگ عباس منش شروع شده
چقدر لذت بخش وزیبا بود این فایل چقدر من ذوق کردم خدایا
استاد انگار دارن ازهمه جوانب و همه دیدگاها قوانین روتوضیح میدن هردفعه که فایلهای زندگی دربهشت ومیبینم این برام روشنتر میشه که شما میخواین قوانین رو ساده وساده تر حتی در روزمرگی خودتون برای ما معنا کنین قابل لمس کنین انگار دارین بجز اموزش قوانین که درمحصولاتتون هست درعمل کردن هم نشون بدین که بابا این دوتا جدا ازهم نیس اینجوری نیس که فقط حرفهایه قشنگ قشنگ بزنین بعد دیگه تمام حالا بریم سراغ زندگیمون…بلکه میخوایین درهر لحظه لحظه زندگیتون عمل کردن به قوانین روبه ما نشون بدین چه جوری میتونم خدایا تشکر کنم ازاستادمون که دستی شده ازدستان قدرتمند وارزشمند تو خدایا شکرت
امروز انگار درس فیزیک داشتیم😊😊
قبل اومدن دیدن فایل یه جا یه متن عالی نظرمو جلب کرد وازاونجایی که دیگه کم کم دارم نجواهای ذهن رو از الهامات تفکیک میدم ودیگه میشناسم صحبتهای خداوند و کم کم به اندازه مدارم دقت کردم وخوندم وخیلی برام جالب اومد ذخیره کردم و وقتی بعدش فایل و دیدم گفتم الله اکبر انگار برای استاد واین سایت نوشتن این متنو براتون مینویسم
طبق قانون فیزیک قرار دادن یک اهن ( من درک کردم خودم) در میدان مغناطیسی(همون استاد وقوانین وسایت) پس ازمدت کوتاهی انرا به اهنربا تبدیل میکند
حالا فکر کنیم قرار دادن ذهن درمیدان مغناطیسی بدختی وفقر وشکست وکمبود…
میشود بدبختی رُبا
وقرار دادن ذهن درمیدان مغناطیسی خوشبختی قوانین استاد وسایت ….
میشود خوشبختی رُبا
هرچه راکه میبینیم
هرچه که میشنویم
هرحرفی که میزنیم
هرعملی که انجام میدهیم همه دارای انرژی هستند ذهن ما همون رو رُبا میکنه
چقدر ساده به زبان بازی وسرگرمی پیدا کردن یک چکش دراب به ما اینا رو یاداور میشین شما عزیزان
درمورد تجربه نیش زدن زنبور دقیقا همین اتفاق برای منم رخ داده وجالبش اینه بعد اینکه چن بار تکرار میشه اون درد اولیه رونداره
یادمه کلاس اول که میرفتم یه عقرب منو نیش زد به قول استاد که میگفتن یهو دیدن یکی جیغ میزنه😁منم جیغم هوا رفت و مامانم اولش هول کرد ولی بعدش دقیقا جمله مامان مریم جان وگفت وگفت میدونی چقدر قوی شدی بماند که جاش باد کرد وتا چن روز نمیتونستم خوب راه برم
ولی دفعه دوم وسوم که ازعقرب نیش خوردم تجربه خودم این بود که اون درد اولی رونداشت با اینکه گردنم رو زده بود حتی باد کردنه اون اولی روهم نداشت
مصداق اون جمله که دردی که منو نکشه قطعا قویترم میکنه
شایداستاد خیلی این جمله رو شنیده باشن که بهش میگن چجوری تونستین همچین کارهایی کنین مهاجرت با دوتا بچه کوچیک یا استعفا یا کلی به قول ما ریسک وبه قول استاد
ایمان عملی و صد تاسوال این شکلی رو شنیدن ولی تنها جوابی که شاید ازنظر بقیه مسخره بیاد اینه که کاری نداشت شاید اولش سخت بود ولی بعدش قویتر شدن هم ازنظر ایمان هم عملکرد
مثل منکه الان هیچ ترسی از نیش عقرب ندارم ولی شاید برای خیلی ها فوبیا باشه
من با این فایل خیلی همزادپنداری کردم وتازه یاد گرفتم قوانین رو وحرفهای استاد وبگردم توزندگی خودم مشابه روپیدا کنم وتصدیق کنم وتحسین کنم وذهنم مهر تایید بزنه
توهر فایل که تا الان دیدم ازاین سریال یه جاهایی انگار استاد از زبان خداوند حرف میزنه و برای همین همه برداشتهای ناب خودشون رو دارن وچقدر کامنتها رومیخونم همه بجاس
خدایا شکرت بخاطر اگاهی امروزم شکر خدای بی انتهای من
سلام استاد عباس منش عزیزم
به بهانه روز معلم در تقویم خدمت رسیدم تا عرض ادب و احترام کنم خدمت شما و تشکر کنم بابت تمام چیزهایی که از شما آموختم و مسیر زندگیم تغییر کرد.
انشالله که همیشه شاد و سالم و موفق باشید.
❤❤❤
به نام خدا
سلام استاد عزیزم و سلام خانوم شایسته عزیزم و سلاااام همکلاسی هایه عزیزم
عاشق همتونم ❤
من زیاد کامنت نمیزارم اما کلی با کامنتاتون حال کردم کلی چیز یادگرفتم و پیشرفت کردم با خوندن کامنتایه زیباتون
به همین خاطرم خواستم این سیکل انتقال حال خوب و انرژی عالی و انگیزه کامل بشه و همونطور که ازتون دریافتش کردم منتقلش کنم و برشگردونم ❤🙋♂️
امروز طبق عادت اخرهفته ها اومدم به مسیر رودخونه نزدیک شهر ولی پرده ها از جلو چشمم کنار رفتن و و تمام وجودم داره این زیبایی نامحدود و این نقاشی حق رو لمس میکنه.
حدود یک ساعتی اومدم کنار رودخونه خروشان و سخره هایه استوار و بینظیر و الان رسیدم به جایی که
فقط منم
منم
و ربم
با
صدایه آب رودخونش که گوشمو پر کرده
هوایه تازه اردیبهشتش که دارم نفس میکشمش و هربار میگم الله شکرت
صدایه پرنده ای رو میشنوم که بدون وقفه داره میخونههههه
عااااشقشم خیلی زیباست خیلی دلنشینه صداش
زبونم بند اومده از این زیبایی
زبونم بند اومده از این عشقی که خداوند هرلحظه داره ساطع میکنه به جهان ❤
تو مسیر که داشتم میومدم کنار رودخونه چندتا اسب دیدم که ازاد و رها برا خودشون تو کوه ها میچرخیدن خداااایه من چه ارامشی داشتن (یاد بروونی افتادم )
یه زوج دیدم که باهم چادر زده بودن کنار اب و بهم چای اتیشی تعارف کردن ❤❤❤(درصلح بودنشون باهمدیگه منو یاد استاد و خانوم شایسته عزیزم انداخت )
و کلی کلی زیبایی دیگه
استاد اینارو گفتم که ازت تشکرکنم
ازت تشکرکنم بخاطر اینکه مارو درمدار زیبایی ها پیش میبری
گفتم که دستتو ببوسم بخاطر این عشقی که از الله دریافت میکنی و داری منتقل میکنی
استاده من سپاسگذارتم
استاد این کلمه ساده رو و تشکر ساده رو ازمن پذیرا باش که والله فکرم قد نمیده به گفتن کلمات دیگه از اینهمه عشقی که تو وجودمه از اینهمه احساااااس سپاسگذاری از خداوندم که تو وجودم داره بالا پایین میپره
استاد جان مریم خانوم شایسته جان ازتون تشکرمیکنم که با تولید محتوایی ساده
با نشون دادن زندگی روزمره تون
با به اشتراک گذاشتن زیبایی پرادایس سرشار از زیبایی و عشق و زندگی
اینهمه منو درمدار زیبایی ها و نکات مثبت و عشق پیش میبرین.
اینهمه مارو اسان میکنید برایه اسانی ها و برایه زیباییها
دوستایه گلم از تک تکتون ممنونم که با کامنتاتون مکمل عشقی که از طرف استادم دریافت میکنم هستید از همتون ممنونم.
استا شاید جایه گفتن این حرفا اینجا نباشه
اما وقتی تو این فضا و طبیعیت بینظیر قرار گرفتم گفت بنویس
منم اومدم تو آب رودخونه و دارم مینویسم
استاد من یک ماه و نیمه که قدم اولو تهیه کردم
و بقیه قدمهارو تهیه نکردم هنوز.
استاااد یه حسی نمیزاره که سطحی از این آگاهی ها رد بشم
استاد با هرجلسه این قدم دارم کلی حال میکنم انقدر
انقدر
انقدر درس داره برا منه علی قدمگاهی همین قدم اول که همش به خودم میگم کجا میخای بری پسر ؟؟؟؟؟
چه عجله ای؟؟؟؟
بقیه قدم ها که رو سایت هست و سرجاشه
منم که دارم لذت میبرم و درس میگیرم و تمرین میکنم و پیشرفت میکنم
وقتی که دارم کلی درس میگیرم از این قدم و نتونستم به همشون عمل کنم هنوز چرا برم قدم بعدی اخه
من همینارو عمل کنم زندگیم بهشت میشه
همونطور که تو این یک ماه و نیم از خرید قدم اول نسبت به قبل بهشت شده!!!!!!!!!
استاد من با قدم اول جرعت پیدا کردم که فارغ از حرف بقیه برم دنبال علاقم و قدم اولو برداشتم کاری سالها میترسیدم انجامش بدم !!!!
تو این مدت اتفاق افتاد
استاد من با قدم اول ورودی مالیم از کل دوسالی که رو خودم کار میکردم که الان میفهمم نمیکردم بیشتره
ینی پولی که تو این مدت کم وارد زندگیم شده بیشتره از کل پولایی که تو دوسال قبل وارد شده بود!!!
این فقط جنبه مالیشه
من با قدم اول با قران آشنا شدم
قرانو جوره دیگه ای میفهمم
این خودش چقدر ثروته اخه ؟
ابن خودش یه عمر سپاسگذاری داره
چندتا از آیه هایه زیبایی که بهش برخوردم براتون میزارم تا یاواوری بشه برا شماهم
سوره البقره آیه 201 :
وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
ترجمه :
و بعضی میگویند: «پروردگارا! به ما در دنیا (نیکی) عطا کن! و در آخرت نیز (نیکی) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ آتش نگاه دار!»
سوره البقره آیه 202 :
أُولَٰئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا ۚ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ
ترجمه :
آنها از کار (و دعای) خود، نصیب و بهرهای دارند؛ و خداوند، سریع الحساب است.
سوره آل عمران آیه 6 :
هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
ترجمه :
او کسی است که شما را در رحمِ ، آنچنان که میخواهد تصویر میکند. معبودی جز خداوندِ توانا و حکیم، نیست.
سوره آل عمران آیه 26 :
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
ترجمه :
بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت میبخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را میگیری؛ هر کس را بخواهی، عزت میدهی؛ و هر که را بخواهی خوار میکنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.
سوره آل عمران آیه 27 :
تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ
ترجمه :
شب را در روز داخل میکنی، و روز را در شب؛ و زنده را از مرده بیرون میآوری، و مرده را زنده؛ و به هر کس بخواهی، بدون حساب، روزی میبخشی.»
سوره آل عمران آیه 74 :
یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ
ترجمه :
هر کس را بخواهد، ویژه رحمت خود میکند؛ و خداوند، دارای مواهب عظیم است.»
من کلمه ای غیر از سپاسگذاری کردن ازت ندارم
سپاسگذارتم استاده من.
سپاسگذارتم فرمانروایه حکومت ها به خاطر جهان قشنگت
بخاطر هدایت بینظیرت به این مسیر رودخونه زیبا
که حاصل تمرکز کردن بر زیبایی هایه پرادایسه
و حاصل دریافت حال خوب و انرژی ناب از زندگی در بهشته
خدایه من به خاطر قوانین ثابتت
به خاطر این مسیر که توش قرارگرفتم
سپاسگذارتم بخاطر حال خوبی که هرروز بیشتر میشه سپاااااسگذارتم .
سلام به بردار عزیز وتوحیدی من علی جان
این کامنتت رو چهارسال پیش نوشتی
ومن این فایل هدایت امروزم بود وهدایت شدم به کامنت شما
خوندم وخوندم و رسیدم به این آیه
هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
ترجمه :
او کسی است که شما را در رحمِ ، آنچنان که میخواهد تصویر میکند. معبودی جز خداوندِ توانا و حکیم، نیست.
اشکم جاری شد..
به نام او که صاحب تمام خیرهاست
تمامی خیرهایی که به ما می رسد
چه جمله ی آشنایی بود جمله ی الخیر فی ما وقعه … !
همین دیشب، دقیقا همین دیشب بود که در جواب سوال یکی از هم خانواده ای ها در عقل کل، به فکر رفتم و نوشتم آنچه که درک کرده بودم.
این جمله برمیگرده به شیوه ی کنترل ذهن! یعنی شیوه ی درست برخورد با ذهن، وقتی که یه اتفاق به ظاهر بد رخ میده! به ظاهر بد نه اینکه در حقیقت بد باشه! کنترل ذهن دقیقا از همینجا شروع میشه! وقتی که ظاهر این اتفاق رو بد بدونیم نه باطن رو !
اما چی باعث میشه که چنین باوری نسبت به این اتفاق داشته باشیم؟!
چیزی جز قانون پشت این باور نیست!
وقتی که من، هر لحظه مراقب کانون توجهم بوده باشم …
وقتی که من هر لحظه احساسم خوب بوده باشه …
طبیعیه که هر لحظه بهترین فرکانس رو تحویل جهان دادم … !
خب قانون چی میگه؟!
هر فرکانسی رو تحویل جهان بدیم، اتفاقی هم جنس و هم سنگ با اون اتفاق دریافت خواهیم کرد.
پس وقتی من مطمئن باشم از بالا بودن فرکانسی که به جهان ارسال کردم، وقتی من میدونم احساسم در هر لحظه خوب بوده و مراقب کانون توجهم بودم، اون موقست که فقط ظاهر این اتفاق رخ داده رو بد میدونم نه اینکه این اتفاق بد باشه و به ضررم تموم بشه.
من باور دارم که این اتفاق هم، مثل تمام اتفاق های خوبی که در طول روز برام میفته، خوبه!
باور دارم که به نفع منه !
و اینجاست که با ایمانی راستین میگیم الخیر فی ما وقعه!
اینجا شعار ندادیم! الکی نگفتیم! چون اثبات کردیم که کسی که هر لحظه مراقب کانون توجهش باشه، تمام اتفاقات خیر هستن!
چون طبق قانون خوده ما سفارش بهترین اتفاقات رو به جهان داده بودیم! خوده ما !
اما …
استاد یه جمله بسیار دلنشین تر از این هم گفتن!
حتی اگه از احساسمون و فرکانسی که تحویل جهان دادیم مطمئن نبودیم، باز هم ایرادی نداره! ما میتونیم با تغییر زاویه نگاهمون نسبت به این ماجرا، بازهم شرایط رو به نفع خودمون تغییر بدیم! به شرطی که واقعا چنین باوری داشته باشیم! مطمئن باشیم و ایمان داشته باشیم.
چرا گفتم این جمله ی استاد خیلی دلنشین بود؟ چون این دلنشینی و آرامبخشی جمله نشان دهنده ی ناب بودن یک باوره! یعنی این باور مشحره!
احساسی که با شنیدن این جمله بهم دست داد، نشان از مناسب بودن این باوره!
حالا بریم سراغ مثال! که به قول انیشتین، مثال زدن یکی از راه های آموزش نیست و تنها راه آموزش دادنه!
خانم شایسته به خوبی شیوه بر خورد با اتفاق به ظاهر بد رو آموزش دادن و تحلیل استاد، کار رو تموم کرد!
اول از همه من حس میکنم چون ایشون از زنبور خیلی میترسیدن، زنبور ایشون رو نیش زد. در قسمتی که مشغول بریدن نرده ها بودن ترسشون از زنبور مشخص بود و جالبه بعدش زنبور ایشون رو نیش زد! اینم خودش به نحوی بیانگر قانونه!
اما ایشون فقط با یک باور، فقط با یک جمله اما باوری بینهایت منطقی، مطمئنم نتیجه رو به نفع خودشون تمام کردن! حتی اگه اون زنبور واقعا به خاطر ترس ایشون رو گزیده باشه اما ایشون زرنگ تر از زنبور بودن و باور به اینکه قطعا به نفع سلامتی منه، نه تنها اون اتفاق رو بهبود دادن بلکه به نفع خودشون تموم کردن! کم نیستن افرادی که با نیش همون زنبور، روزها به شدت اذیت میشن و دچار انواع واکنش های آلرژیک میشن!
واقعا تحسین بر انگیزه!
اما مثال دوم …
یاد روزی افتادم که استاد و خانم شایسته برای قایق سواری به همون رودخونه معروف (که اسمش یادم نیست) رفتن و موقع پارک کردن آر وی، ماشینشون به ماشین دیگه ای برخورد کرد و صدمه ای جزئی به ماشین هردو وارد شد.
دقیقا یادمه …
استاد بدون توجه به این اتفاق، یه کاغذ از خودشون جا گذاشتن که عذرخواهی کرده بودن و شماره تلفنشون نوشته شده بود.
بلافاصله بدون توجه به این اتفاق، به سمت رودخونه رفتن و یه قایق دونفره گرفتن و اون لحظات رو در اوج لذت سپری کردن!
باز هم با باور به الخیر فی ما وقعه!
باز هم با اطمینان از اینکه این اتفاق فقط ظاهرش بده و در نهایت به نفعشون تموم میشه.
اما نتیجه چی شد!؟ اون شخص از اینکه استاد شماره تماس جا گذاشته بودن خوشحال شدن و استقبال کردن و نه تنها فقط هزینه ی قطعات رو از ایشون گرفتن بلکه به قدری با استاد رفیق شدن که در قسمت بعدی، هدایتشون کردن که به یه نمایشگاه فوق العاده و لحظات بسیار خوبی رو با هم سپری کردن!
نه تنها اون اتفاق به ظاهر بد رو کنترل کردن و اجازه ندادن مانع از لذت بردنشون از قایق سواری بشه بلکه به نفع خودشون تموم کردن و توسط اون شخص به کلی جاهای زیبا هدایت شدن.
اینو میگن مهارت کنترل ذهن در زمان برخورد با ناخواسته به صورت عملی توسط هر دو بزرگوار! هم خانم شایسته ی شایسته و هم استاد عباس منش .
به نظرم یکی از مهم ترین درسای این فایل امروز، همین اتفاق کوچیک بود که فقط با چند دقیقه توضیح دادن استاد، قانون به این بزرگی رو بیرون کشیدیم تا بهتر و بهتر مهرات زندگی کردن رو بیاموزیم!
حالا بریم سراغ ماموریت غریق نجاتی چکش معروفی که بین چندین هزار نفر بیننده معروف شده!
بریم سراغ نجات یافته!
همون اول فیلم که گفتین عملیات غریق نجاتی داریم، یه لحظه حالم بد شد!
با خودم گفتم یعنی استاد تجهیزات غواصی شون رو پوشیدن که اون چکش رو بالا بیارن؟!
مگه میشه! مگه داریم؟! مگه میشه استاد یه کاری رو اینقدر سخت انجام بدن وقتی راه حلش از قبل بهشون گفته شده بود!
اما دوربینو که چرخوندین و آهنربا رو دست استاد دیدم، خیالم راحت شد! همه ی ما دقیقا منتظر همین صحنه بودیم، چرا که در قسمت های قبل، با اون آهنربای هیولا (به قول استاد) آشنا شده بودیم و جواب این مسئله از قبل به همه گفته شده بود!
همونطور که در کامنت قسمت قبلی گفتم، اگه با چشمای خودم نمی دیدم که چکش از دست تون پرت بشه داخل آب و در قسمت های قبل اون آهنربا رو نمی دیدم، شک میکردم! چون واقعا همه ی ما به قدری از این رخداد متحیر بودیم که حتی یک درصد فکرشم نمیکردیم که جواب چنین تضادی از قبل به صورت واضح مشخص باشه!
برنامه ریزی خداوند بینظیر بود و ما همه انگشت به دهان از این سریع الجواب بودنش. البته سریع الجواب که چه عرض کنم … قبل الجواب بودنش!
واقعا یکی بهترین آموزش هایی بود که به صورت عملی میشد دید و خداوند، کارگردانی و برنامه ریزی و این هماهنگی رو بر عهده گرفته بود!
از این بهتر؟!
و من باز هم تحسین میکنم اون جرئت اطاعت از الهام و هدایت بدون تردید و مصمم در بریدن نرده ها.
باید بگم کار هر کسی نیست و این الهام به هرکسی گفته نمیشه! چراکه حتی دریافت هدایت ها و الهامات هم تکاملی و بر اساس اون سابقه ی قبلی ما در عمل به الهاماته!
استاد تحسین میکنم راحتی فوق العاده ی شما رو …
هر بار بگم کمه! در تک تک حرکات تون! در تک تک ژست تون و حرفاتون! در لحظه به لحظه تون.
کاملا حالتون و آرامشتون جلوی دوربین هویداست! ارامشی که نشان میده انگار نه انگار جلوی دوربینه و انگار داره با عزیز دلش در مورد اتفاقات حرف میزنه نه اینکه جلوی دوربین هزاران نفر از پارسی زبانان در سراسر جهانه!
من تحسین میکنم این راحتی رو و خوب میدونم این جنس از راحتی چه آرامش و راحتی به ذهن میده! ذهنی که هر چه خالی تر از دغدغه های ریز و کوچیک باشه، ساکت تره و این سکوت، زبان صحبت با خداست. چرا که در این سکوته که ندای قلب به گوش میرسه.
میدونی استاد …
درس های اصلی هر قسمت به کنار … من از تک تک ثانیه هاتون جلوی دوربین می آموزم و ارزش این آموزه ها اگر بالاتر از درس اصلی اون روز نباشه، کمتر نیست.
من واقعا سپاسگزار همین راحتی شما هستم که این اجازه رو به من میده از تک تک حرفا و حرکات شما باوراتون رو بیرون بکشم.
تک به تک خصلت شخصیت شما رو بیرون بکشم. چرا که تنها با ساخت شخصیتی توحیدی میشه در تماممم جنبه های ذهنی به موفقیت رسید! تماااامی جنبه ها با هم! درسته افراد موفق کم نیستن اما ندیدم کسی رو که در تمامی جنبه ها به طور همزمان خوشبختی رو نه تنها نشون بده بلکه یاد بده! البته که شما هیج نمایشی بازی نمیکنین که بخواین چیزی رو نشون بدین بلکه با خودتون بودن، شخصیت واقعی و خودتون رو به طرز غیر مستقیمی نشون میدین و این دیگه نمایش نیست! بلکه اثبات نتایجه!
شخصیت، چیزیه که در تک تک رفتارا و حرکات ریز انسان نفوذ میکنه و همه چیو تحت سلطه داره و شما حتی تک تک حرکات و رفتاراتون بیانگر شخصیت خودساخته و توحیدی شماست! حتی اگه خودتون ندونید !
شخصیتی که آرامش در ذهن و آرامش در روح رو کاملا نشون میده و این آرامش جلوه ی آرامش خداست!
مگه هدف زندگی چیزی جز آرامش در تمام جوانبه؟!
سلام به شما یزدان عزیز.توی کامنت های قبلیتون خوندم که قصد دارین زیر هر فایل که میبینین،کامنت بنویسین و برام جالب بود که بخونم نظراتتون رو و این که میخواستم متوجه تکامل بشم .و امروز وقتی این فایل استاد رو دیدم و نتیجه گیریم رو داخل دفترم نوشتم حدودآ ۴ خط شد(خخخ. افرین به من که جرئت نوشتن رو داشتم و به خودم اطمینان کردم که من هم میتونم از این فایل ها اگاهی ها رو پیدا کنم)اما الان که کامنت شما رو خوندم واقعا تعجب کردم و تحسینتون کردم که چقدر عالی قانون رو درک کردین و چقدر ساده بیان میکنین و چقدر خوب با مثال توضیح میدین و این همون تکاملی هست که شما طی کردین و من هم به امید الله یکتا در مسیر تکاملم هستم و از مسیر لذت میبرم و این مسیر تکامل رو به راحتی طی خواهم کرد.واقعا شخصیتتون برام قابل تحسینه.و به نظرم شما هم معلم خوبی برای اموزش هستین.براتون بهترین هارو ارزو میکنم
سلام بر استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی و خانوم شایسته مهربانم
این قسمتو چقدر دوست داشتم چقدر باهاش حال کردم استاد واقعا دمتون گررررررم! عمل به الهامات نتیجش همینه دیگه رها بودن در آغوش خداوند نتیجه ای مگر جز خوبی و خیر و نیکی میتونه برای انسان داشته باشه یعنی تمام این فایل برام این نکته ارزشمند رو تکرار و تکرار میکرد که آقا” الخیر فی ما وقع” هر چی داره توی زندگیت اتفاق میوفته پشتش حتما یه خیریه اما وقتی میتونی خیریتشو ببینی که تسلیم صد در صد خداوند باشی. استاد دو سه تا موضوع رو برامون در این قسمت بازگو کردید که باید هزاران بار بهش گوش کنیم تا بره تو وجودمون که الخیر فی ما وقع هست. آفرین به خانوم شایسته عزیزمون احسنت بر ایشون با این کنترل ذهنی که دارن خداییش آدم نیش زنبور بخوره و تو اون لحظاتی که داره از درد به خودش میپیچه بیاد و اینجوری به قضیه نگاه کنه که این نیشه واسه بدنم مفید بوده و منو مصون میکنه و… این یعنی کنترل ذهن این یعنی باور داشتن عملی به الخیر فی ما وقعاین یعنی تسلیم پروردگار بودن خدا رو شکر. یا اون سلسله اتفاقاتی که رخ دادند تا استاد اصلا اون آهنربا رو پیدا کنن بفهمن یه همچین چیزی هست بعد اونو از آمازون سفارش بدن واسه خونه تمپاشون کارایی اون رو ببینند و یه مدت بعد قبل از این اتفاقاتی که بخواد رخ بده اتفاقا 2 تای دیگه ازش سفارش بدن اصلا برای هدف دیگه ای (در آوردن میخ از داخل خورده چوبهای آتش زده شده) بعد این چکش داخل آب بیوفته و عزیز دلشون بذهنشون برسه از این وسیله میشه برای بیرون کشیدنش استفاده کرد و……بخدا اشکم دراومد!!!!!! آخه این نیروی هدایت الله داره چطوره ما رو پیش میبره چرا بازم ما با وجود این هماهنگی بینظیر و فوق العاده بازم بهش اعتماد نمیکنیم؟!! بازم خودمونو در آغوش این خدا رها نمیکنیم؟!! استاد درسها و نکاتی که از این قسمت زندگی در بهشت گرفتم تموم نشدنیه خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم از اینکه دارم درک میکنم ، رشد میکنم و بزرگتر میشم هر روز بواسطه این فایلا و این آگاهی های ناب از زبان شما.
سلام و هزاران درود خدمت استاد عزیز و همیشه خندانم آقا سید گل و مریم بانوی شایسته و مهربان و همیشه پایه کارهای سخت و هیجان انگیز ..
این آهن ربای کوچولو ولی با قدرت چقدر درس آموزنده داشت !
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که از یک فلز نیم کیلویی این همه درس گرفتیم .
آهن ربای عزیز مثل قانون جذب عمل کرد .
یعنی اول هدف و خواستن اینکه چکش باید و باید از آب نجات پیدا کند مطرح شد و سپس وسایل و ابزار به خدمت گرفته شد و چکش غرق شده و سنگین جذب این انرژی خواستن شد و پاسخ داد و از این طرف دریافت از جانب شما صورت گرفت …
جسم کوچک آهن ربا قدرت جذب بالایی دارد و اصلا بزرگی و سنگینی اجسام برایش مهم نیست ….
بنازم به این قدرت ( قانون ) جذب !
وای که چقدر منظره اطراف کلبه چوبی زیبا شده چه سمت درون که روی دک کلبه است چه سمت بیرون و ساحل دریاچه که به معنای واقعی تری بهشت را تداعی میکند و از هر قید و بند و مانع و گیاهان هرز آزاد گشته و صفای مخفی خود را آشکار کرده و حالا دیگه جلوه گری میکنه و شما در آنجا و ما این طرف کره زمین از دیدن این منظره و شنیدن صدای پرنده ها و باران و جیر جیرک ها لذت میبریم ،
این خاصیت بهشت است که وقتی کاملا آشکار شود ، نه فاصله میشناسه نه غریبه و آشنا ، برای همه زیبایی و صفای خودش و نشون میده .
خدا رو شکر که حتی براونی هم خوشحال تره و حالا دیگه از ساحل کلبه چوبی را زیباتر و واضح تر میبینه و ارتباط بهتری با شما دو بزرگوار داره .
کلبه چوبی ، حالا که از قید و بند نرده های مزاحم آزاد شده ، مثل کشتی هایی شده که روی رودخانه میسی سیپی حرکت میکنند .
خدا رو شکر که درس نظم و ترتیب گرفتیم ، به خاطر زحمات خانم شایسته و نظافت و نظم بی نظیری که در کلبه و همه خانه ها همیشه مد نظر دارند ، اون طناب خودش و چند روز پیش نشون داد و امروز به عنوان وسیله ای لازم برای این نجات غریق خیلی کارایی داشت. .
وقتی به اشیاء توجه نشون میدیم و مرتب شون میکنیم اونها هم این توجه و انرژی را به خودمون بر میگردونند و در سختی و مصائب کارهای ما را براحتی انجام میدهند و در اینجا طناب عزیز با وجود سختی ، تحمل کرد و گره اش باز نشد و ما را به سر منزل مقصود رسوند …
زنبور عزیز چه درس خوبی به ما داد ، از جانب خدا مامور بود که با نیش زدن خانم شایسته یکبار برای همیشه نه تنها مسئله ترس ایشون کنار گذاشته بشه بلکه خاصیت درمانی و مثبتی هم برای جسم به همراه داشته باشه ،
و برای هزارمین بار این درس برای ما یادآوری بشه که اگر بریم تو دل ترسهامون اونها محو میشن و بعدش یه عالمه انرژی ما آزاد میشه و قدمهای بعدی را با ایمان بیشتری تری بر میداریم .
سپاس و شکر فراوان خدای بی همتا را که بندگان خوبی مثل شما آفرید .
پاینده باشید .
سلام وقت بخیر خسته نباشید آقا موقعی داشتی چک کوش میکشید مردخداخدا میکردم خودش باشه به خدا قسم
سلام
Phillip terc کسی بود که بیشترین و بهترین تحقیق رااولین بار برای نیش زنبور انجام داد.
سم زنبور مخلوط پیچیده ای از پپتیدها و پروتئین های متنوع است
به سیستم اعصاب، قلب و غده فوق کلیه کمک می کند
با نیش زنبور سیستم ایمنی بدن تحریک میشود و می تواند با بیمایها راحتتر مقابله کند
برای 22 تا بیماری خوب است نیش زنبور عسل ، چند تایش را می گویم تقویت سیستم ایمنی بدن ، تقویت سلامت آرنج؛ تقویت سلامت کمر ، تقویت سلامت زرد پی و جلوگیری از اگزما و ناراحتیهای پوستی و ….
همیشه سالم و تندرست و شاد و با کلی باورهای خوب باشید