سریال زندگی در بهشت | قسمت 100 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-22.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-22 05:46:072020-11-24 05:29:35سریال زندگی در بهشت | قسمت 100شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
کلید:اجرای توکل در عمل.
فایل:زندگی در بهشت قسمت100
پرسش از استاد.
1-تعریف ارامش
ارامش نسبیه برای هرکس یه تعریفی داره ولی از نظرمن(استاد)وقتی که استرس واضطراب نداری وقتی که فکرت آزاده ومی تونی باورهای خوب بسازی برای رسیدن به این آرامشاون موقع ارامش داری.
من این ارامشی که استاد می گه از وقتی به سایت اومدم نه همیشه بعضی وقتها کاملا حس کردم نداشتن استرس واضطراب رو وچه حس خوبیه وفکر می کنم این ارامش ازاد بودن فکر بزرگترین نعمت هست.
2-چه باورهایی برای رسیدن به ارامش بسازیم.
بستگی داره پاشنه آشیلت چی باشه یکی پاشنه اشیل برای برهم زدن آرامشش ونگران بودنش پول و وضعیت مالیه یکی بچه هاشه و….باید باورهای درست مربوط به اون پاشنه اشیل رو بسازیم.
من خودم وضعیت مالی گاهی ارامشم رو به هم می زنه وچیزهایی که از استاد یادگرفتم اینه که باید اول توکل وایمان به رب رو تقویت کنم واینکه باور داشته باشم خدایی هست که می تونه من رو به تمام خواسته هام برسونه وباید فقط ازاو کمک بخوام وامید داشته باشم واز خلق دل ببرم.بعد باور فراوانی اینکه نعمت در دنیا فراوان هست پول فراوانه وهر روز بیشتر وبیشتر می شه وجهان درحال گسترشه وسیستم به کسی که در مسیر گسترش جهان باشه کمک می کنه.
وباور بعدی لیاقت وشایستگیه اینکه من لایق داشتن پول ثروت وزندگی راحت هستم من افریده خداوندم وخداوند حمایت می کنه از بندگانش که به دنبال ثروت وگسترش هستندومن لیاقت دارم که از انچه خداوند خلق کرده برای اسایش بهره ببرم.
3-در صلح بودن با خو دمون .
یعنی رفیق بودن با خود هماهنگ بودن با جریان هستی در مسیر بودن یعنی نخوایم خودمون رو به دیگران ثابت کنیم دنبال مقایسه ورقابت نباشیم انچه می خوایم فقط برای ارامش خودمان بخوایم نه اینکه خودمون رو به دیگران ثابت کنیم فارق از اینکه بقیه چی فکر می کنند وچه می گن برای خودمان زندگی کنیم.
این پاشنه اشیل منه که البته از روزی که وارد سایت شدم وروی خودم کار می کنم کمتر شده ولی بخاطر کمبودها ونداشتن باورهای الانم قبلا خیلی ناراحت می شدم از حرفهای دیگران والان به دنیال وضعیت خوبم تا به دیگران نشون بدم که می تونم خوب زندگی کنم من هم دارم ومی دونم که این اشتباه واز استاد یادگرفتم باید با خودم در صلح باشم هر چه می خوام برای راحتی واسایش خودم بخوام چون من هستم که زندگیم رو می سازم ودیگران تاثیری در زندگی من ندارند.
4-تعریف خوشبختی.
خوشبختی یه چیز فردیه وبرای هرکی تعریفی داره ولی به طور کلی خوشبختی راضی بودنه لعلک ترضی بودن هست اگه از زندگیت راضی هستی خوشبختی یکی با داشتن مال وثروت راضیه یکی با مسافرت هر کس با چیزی ولی نباید خوشبختی رو در چشم وهم چشمی ببینیم اینکه بقیه چی دارن.
5-تنبلی یعنی چی.
تنبلی یعنی بی انگیزگی تنبلی به معنی بی تحرکی وجسمی نیست بلکه نداشتن انگیزه هست در هر کاری انسان انگیزه داشته باشه تنبلی نمی کنه به راحتی انجام می ده کافیه برای کارهامون باور درست بسازیم تا انگیزه ایجاد بشه.
6-چرا نگران نمی شی .
نگرانی وترس همیشه هست ولی اون انگیزه وایمان امید هست که باعث می شه برنگرانی غلبه کنی اهرم رنج ولذت استاد از نشستن ورانندگی با ار وی برای اولین بار می گه نگرانی بود خیلی هم بود ولی این انگیزه واین لذت سفر با ار وی راحت بودنش برای خواب کارهای دیگر باعث می شه لذتش غلبه کنه ونگرانی از بین بره.
7-چرا تردید ندارید برای انجام کارها.
چون کارهای زیادی انجام دادم تجربیات زیاد دارم ومی رسم به تصمیمات از پیش تعیین شده مثلا کوهستان ظهرش گرمه وشب سرد این تجربه می شه و دفعه بعد تصمیمات از پیش می گیرم خیلی زود.
و بعد دیگه سرسپردگی وتسلیم خدا بودنه اگه خیلی مردد شدم بین دو مسیر از خدا هدایت می خوام وهر نشونه ای که اومد که مطمین هستم می یاد قبول می کنم واگر واما نمی یارم اگر مشکلی هم در مسیر پیش اومد می گم به نفعم هست چون اعتقاد دارم خدا می تونه به بهترین شکل هدایت کنه.
خدایا شکرت شکرت شکرت
واقعا قلم معجزه می کنه چندین بار تا حالا این فایل رو گوش دادم ولی چون نمی نوشتم وسط فایل حواسم پرت می شد تو زندگیم دنبال اون چیزها می گشتم و بعضی از نکته ها رو از دست می دادم اما امروز که شروع به نوشتن کردم حواسم جمع نکته برداری بود وسعی می کردم جا نندازم برای همین حس می کنم بهتر فهمیدم امید که عامل باشم.
استاد تحسینتون می کنم برای این باورها واین زندگی لذت بخش خداروشکر که الگویی چون شما رو برای ما قرار داد .
خدایا شکرت برای هدایت به این سایت به استاد ومریم جان واین خانواده دوست داشتنی .
خدایا شکرت که زندگیم هر روز زیبا وزیباتر می شه.
ازتون بی نهایت سپاسگزارم استاد عزیزم.
در پناه خدا
به نام الله یکتا
سلام
استاد جون نمیخوام حرف هایی که از زبان شما گفته شده رو به خاطر فقط پر کردن صفحه تکرار کنم، میرم سر موضوعی که برای من خیلی بلد شد توی این فایل.
اونم بحث نموندن در تردید و شک.
اصلا این قسمت واسه من بود، جوابی به سوال من بود. ارتباطشم دقیقا برمیگرده به کمتر از 10 ساعت پیش.
من تا حالا خرید اینترنتی نکرده بودم که یه محصول فیزیکی رو بخرم، بعدشم با کارت و پول خودم نخریده بودم.
یه جنسی بود میخواستم قبلا بخرم، خب تعلل کردم نخریدم ولی الان بهش نیاز دارم و قیمتش دوبرابر شد، از خدا هدایت خواستم که هدایتم کنه و نشانه ای بفرسته برای اینکه بخرم یا نه، به خدا فکر نمیکردم یه نشانه اینقدر بلد بشه، با اینکه ده ها بار از این نشانه ها اومده و من بهش عمل کردم، اما انگار هر دفعه یه حس جدید و تازه ای داره و تا اون نشانه برات مشخص میشه میگی این بار اولمه چنین نشانه واضخی داشتم،
خلاصه خداوند منو برد توی بحث ترمزهای مخفی ثروت، اونجا یه کامنت بینظیر از یک دوست بینظیر خوندم قشنگ پر و پیمون، بعد از اون چندین جست و جوی دیگه کردم و بعد رسیدم به باورهای ثروت ساز (با استفاده از جست و جوی جدید سایت که آقا ابراهیم آموزش دادن).
اون کامنت بینظیر رو از همون دوست بینظیر قبلی خوندم و کلی لذت بردم، بعد حسم گفت بقیه کامنت ها رو هم بخونم، اومدم تا رسیدم به یه کامنتی که اون آخرش نوشته بود” اگر خواستی چیزی بخری ولی ذهنت نجوا کرد که پولت کم میشه و ولش کن و میترسی، هنوز آماده نیستی”(شاید دقیق این نباشه ولی کلیتش همینه)
یه لحظه اصلا چشمام گیر کرد بهش، چند بار روش نگاه کردم و گفتم دیگه خدا با چه زبونی از این واضح تر باهام حرف بزنه؟
یه چند ثانیه فکر کردم و ساعت 1 شب بود، تو تاریکی پاشدم کارتمو برداشتم و بدون تعلل، بدون لفت دادن هر قیمتی که داشت با پیک و ایناش پرداخت کردم و انشاءالله 4 روز دیگه میاد.
خیلی جالب بود که خداوند به وسیله اون کامنت ها داشت منو یه جوری آماده میکرد برای اینکه اون ضربه آخر رو بتونم وارد کنم.
باورهای فراوانی، مخصوصا اون حرف الله توی قرآن که میگه 700 برابر اون انفاق رو بهتون برمیگردونم، انگار یه جوری توی ذهن من باید جا میگرفت تا من باور کنم که خدایی که به من وعده 700 برابری داده، تازه آیه بعدش گفته هرکی بیشتر بخواد بهش بیشترشم میدم، اگه توی ذهن من نتونه اون مبلغ یا ده برابرشو به حسابم موقع خرید برگردونه، من باید یه تجدید نظری بکنم روی خدایی که ساختم، و این باور فراوانی رو با خودم مرور میکردم و موقع خرید خدا رو سپاس گفتم که همون لحظه حداقل 10 برابر اون قیمت رو به حساب من برگردوند.
خدایاشکرت.
واقعا به قول استاد هدایت منطقی نیست اولش اما بعدش که نگاه میکنی میبینی چقدر منطقی بوده، الان فکر میکنم میبینم چقدر این وسیله منو راحت میکنه ، چقدر کارهامو آسانتر میکنه، چیزی که بشدت میخواستمش و قبلا خدا گفته بود بخر ولی نخریده بودم ولی ایندفعه دیگه زدم تو گوشش. چیزی که همش دنبالش بودم و چشمامو بسته بودم و نمیدیدمش چون شاید زیاد خفن و رده بالا نیست ولی کار منو راه می انداخت.
حواسم نبود که اگه من از همین وسیله استفاده کنم، از همینی که همین الان دارم و به خاطرش سپاسگزار باشم و تحسینش کنم، هدایت میشم که مدلهای بالاتر و حرفه ای تر و بهترش وارد زندگیم بشه. حواسم نبود که قانون تکامل باید رعایت بشه.
جمله طلایی استاد که میگه تو همه اون چیزی رو که نیاز داری همین الان داری.
من اون چیزی که نیاز داشتم رو خیلی وقته داشتم ولی نمیدیدمش، ولی به لطف هدایت الله ، قدم برداشتم برای استفاده ازش و اطمینان دارم وقتی با هدایت خودش به سمتش رفتم، اون وسیله هم با هدایت خدا به سمت من بیاد، یعنی بهترین کیفیت و نوعش به سمت من میاد چون خدا قراره بیارتش.
خدایاشکرت
دستتون در دست الله یکتا
استاد عزیزم مریم خانم
ممنون بابت این فایل خیلی زیبا و قشنگ تقسیم بندی کردین سوالا رو …. شاید همیشه به ارامش و خوشبختی و تنبلی فکر میکردم اما با این دیتایل معنیشونو درک نکرده بودم.
این جمله که آرامش نقطه ایه که آدم هدایت میشه به مسیرِ خواسته ها و مسیر هدایت الهی …. عالی بود به جانم نشست .
واقعا ارامش جاییه که حالت خوب باشه .
داشتم تو دلم میگفتم کاش استاد یه باور برای کسب آرامش بگن که مریم خانم پرسیدن این سوال رو و استاد بی نظیر جواب دادن و یه چراغ تو ذهن من روشن شد .
نتیجه در صلح بودن با خود آرامشه 😍😍😍
وقتی سپاسگزار وجود و ویژگی های خودمون باشیم یعنی در صلحیم با خود 😍😍😍😍.
تعریف خوشبختی کاملا فردیه مثلا من خودم وقتی یه کاری رو تموم میکنم خیلی حس خوشبختی دارم به خودم میگم افرین انجامش دادی ، حس میکنم با تموم کردن هر کار یه پله تکاملمو طی میکنم .
دقیقااااا تنبلی برابر با بی انگیزگی 👌👌👌👌 بی انگیزگی رو میشه با تغییر باور عوض کرد این عالیه .
منم خیلی وقتا برای کاری بی انگیزه ام یا میترسم از انجامش ولی ب خودم میگم ه انجامش بدی فلان لذت ها رو بعدش میبری پس انجامش میدم.
اینم موضوع عالی بود ک از بین بردن دودلی و تردید با استفاده از تجربیات گذشته و یا نشونه ای که توی اون لحظه سراغمون میاد بر طرف میشه 😍😍😍
و در اخر
وقتی از خدا هدایت میطلبی خداوند از بی نهایت طریق تو رو هدایت میکنه.
الهی پروردگارم شکرت که منو هدایت میکنی که کار رزینم رو چجوری ارائه بدم که ملیارد ملیارد پول به سمتم سرازیر بشه . سپاسگزارم 🤍
سلام استاد جان
سلام مریم بانو
سلام دوستان هم فرکانسی
💥 چرا در مورد مسائل اساسی استاد نگران نمی شود؟ 💥
💥 مسائلی که برای 99.9% افراد دیوانه کننده است برای شما به صورت بای دیفالت حل شده است؟ 💥
اهرم رنج و لذت
چقدر عالی است که اگر ما این موضوع را درک کنیم
اگر در زمینه استفاده از این ابزار به مهارت برسیم
آن زمان در هر مورد و در حل هر مسئله ای از آن استفاده می کنیم . برای حل و هر مسئله این موضوع ملکه ذهن ما می شود و ناخودآاگاه از آن استفاده می کنیم که این موضوع زمانی عالی می شویم که زیاد تمرین کرده باشیم
تمرین و تمرین و تمرین
همه چیز با این روش قابل حل کردن است . زمانی که شما یک موضوعی را زیاد تمرین می کنید و زیاد و زیاد تمرین می کنید بنابراین در آن زمینه مسلط خواهید شد که این امر استمرار می خواهد
درس این قسمت قایل
در مورد هرکاری که قبلا انجام نداده اید و الان می خواهیم انجام دهیم قطعا نگرانی وجود دارد قطعا ترس وجود دارد اما این ما هستیم که با استفاده از اهرم رنج و لذت باید روی خودمان کار کنیم و رنج انجام ندادن آن کار را در ذهن خودمان کم کنیم و لذت انجام دادن آن را در ذهن خودمان زیادتر نماییم . به این روش خواهیم توانست به راحتی هر کاری را انجام دهیم .
خدایا شکرت
چه روش ساده ایی
چه روش راحتی. اما در عمل شاید در ابتدای کار سخت باشد اما به مرور و با تمرین و طی کردن تکامل قطعا بهتر و بهتر خواهد شد.
انگیزه را به این روش باید در ذهن خودم زباد کنم
این یک روش عملی و اجرایی است برای انجام هر کاری که می خواهیم انجام دهیم و این نگرانی و این ترسها همیشه هست .
اما این امید و انگیزه بیشتر است که باعث می شود آن ترسها را رد کنیم و یا در حالی که می ترسیم اقدام کنیم و یا عمل کنیم .
اما نکته ای که من میخواهم اینجا به فرموده های استاد اضافه کنم این است:
شاید مشخصه بارز استاد از همه کسانی که من تاکنون دیده ام توحید بسیار زیاد ایشان، توکل بسیار بالای ایشان به رب العالمین و به قول مریم خانم سرسپردگی محض ایشان می باشد.
اگر کسی به این درجه از توحید برسد، به این درجه از سرسپردگی برسد دیگر نگرانی ندارد، دیگر ترسی نداردف
این نکته ای بود که من بیشتر و بارزتر در استاد می بینیم
این که هرکاری را شروع می کند و می گوید که در مسیر هدایت می شویم و خدا مرا هدایت می کند
این که فایل می خواهند ضبط نمایند می گویند هدایت می شوم و به من گفته خواهد شد نشان از سرسپردگی بیش از حد معمول هر انسانی دارد.
این حد از توحید این حد از نتایج را هم دارد
این حد از توکل این حد از نتایج را هم دارد
این حد از ایمان به خدا این حد از نتایج را هم دارد
این حد هدایت خواستن این حد از نتایج را دارد
من باید روی خودم کار کنم و به این حد از هدایت و ایمان و توکل برسم که این موضوع تکامل می خواهد و استمرار و تکرار و تمرین و تمرین و تمرین
خدایا شکرت بابت قرار گرفتن در مدار درک آگاهی های این جلسه قرار گرفته ام
خدایا شکرت بابت هدایت من به این فایل زیبا
خدایا شکرت خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
ادامه دارد…
💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙
به نام رب الرحمن الرحیم
مرسی از خانم شایسته عزیز که لطف میکنه همیشه سوالات ما را از استاد عزیز میپرسه و این وقت رو غنیمت میشماره
خدا را شکر بابت این ماشین زیبا و دوست داشتنی
خدا را شکر بابت این طبیعت زیبا که از شیشه ماشین نمایان هست
سوال : تعریف شخصی شما از آرامش چیه ؟
من فکر می کنم آرامش نسبیه، برای هر فردی ممکنه فرق کنه ،بعضیا مثلا وقتی که خیلی فعالیت فیزیکی دارن خیلی احساس آرامش بیشتری دارن ، یعنی در شلوغ ترین حالت ،بعضی ها وقتی تنها هستن آرامش دارن.
هر وقت که ذهن آدم احساس خوبی داشته باشه ، احساس نگرانی نداشته باشه ، احساس ترس نداشته باشه ،احساس اضطراب نداشته باشه ،احساس امید داشته باشه، احساس خوب داشته باشه ،من فکر می کنم اون موقع آرومه ،حالا ممکنه حتی اگر نگاهش کنیم خیلی هم در حالت تحرک باشه مثلا داره ورزش سنگین می کنه یا هر کار دیگه ای ، یا داره نقاشی می کنه یا داره آهنگ می نوازه ،من آرامش رو یه همچین حالتی می دونم ،یه فضایی می بینم که آدم حالش خوبه ،حال روحیش خوبه، فکرش بازه و میشه این آرامش رو ایجاد کرد با ایجاد باورهای مناسب میشه زمان های بیشتری رو در آرامش بود و این همون جاییه فرکانس آرامش یا فرکانس رهایی یا فرکانس احساس خوب، همین جاییه که از لحاظ فرکانسی که باعث میشه اتفاقات خوب برای آدم رخ بده ،باعث میشه که آدم هدایت بشه به مسیر خواسته هاش، هدایت بشه به نعمت و ثروت بیشتر.
سوال :یکی از بهترین باورهایی که میشه برای آرامش ساخت چیه ؟
بستگی داره که تو چی پاشنه آشیل مون باشه ، یکی هست پاشنه آشیلش کمبود بحث مالیه ،یکی از پاشنه آشیلش بچه هاشن ،همیشه نگران بچه هاشه. یکی هست پاشنه آشیلش مثلا شغلشه، بستگی داره که کجا ما پاشنه آشیلمون باشه، به همون نسبت توی همون حوزه اگه باورهای مناسبی ایجاد کنیم که تو دوره های مختلف در موردش صحبت کردیم ، اگر ایجاد کنیم باعث میشه که با آرامش بیشتری رو تجربه کنیم.
سوال: در صلح بودن با خودمون رو هم توضیح بدین
در صلح بودن با خودمون یعنی همون رفیق بودن با خودمون، هماهنگ بودن با جریان هستی ،هماهنگ بودن با فرکانس خداوند ،هماهنگ بودن با اون چیزی که اون خدایی که در درون ما هست که نتیجه اون در صلح بودن میشه همون آرامش ،در صلح بودن با خودمون یعنی رقابت نکردن با دیگران، یعنی که در واقع نخوایم خودمونو ثابت کنیم ،یعنی تو هر حوزه ای میشه اینو توضیح داد، نخوایم خودمون رو به دیگران ثابت کنیم، با خودمون رفیق باشیم، خودمونو دوست داشته باشیم عاشق خودمون باشیم ،هر احساسی که احساس خوبی به ما احساس آرامش به ما میده، احساس آرامش درونی به ما میده ،احساس آرامش واقعی به ما میده در واقع از همون در صلح بودن میاد، ولی وقتی ما خودمونو با دیگران مقایسه می کنیم، رقابت می خوایم بکنیم حال بقیه رو می خوایم بگیریم، از خودمون خوشمون نمیاد، از قیافه مون خوشمون نمیاد، از ویژگی هامون خوشمون نمیاد، همیشه لعنت می فرستیم به خاطر بخت و اقبالمون، به خاطر زندگی ای که داریم ،به خاطر پدر و مادرمون ،به خاطر شرایط مالی سخت مون و و … همیشه ناراضی هستیم، ناسپاس هستیم این جمله بهتریه ،یعنی در صلح نیستیم، وقتی سپاس گزار آنچه که داریم هستیم، سپاس گزار آنچه که هستیم ،هستیم، اون وقت در صلحیم با خودمون،
سوال: چه ترکیبی رو اسمشو میشه بذاریم خوشبختی؟
خوشبختی، یعنی بازم می گم اینا همشون تعریف هایی که به نظر من فردیه، یعنی هر فردی می تونه خوشبختی رو تعریف کنه برای خودش و می تونه تعریفش از خوشبختی با دیگران فرق داشته باشه، ممکنه بعضیا خوشبختی رو داشتن پول زیاد بدونن. بعضیا خوشبختی رو داشتن یک رابطه عاطفی عاشقانه بدونن، بعضی خوشبختی رو داشتن یه زندگی توی طبیعت بدونن، خوشبختی یعنی اینکه راضی باشی ،راضی باشی ،به قول قرآن لعلک ترضی باشی ،آروم باشی ،راضی باشی ،حالت خوب باشه ،وقتی که راضی هستی، وقتی رضایت داری از حالا زندگی ،از اون مسیری که تو زندگی طی می کنی یعنی خوشبختی ،حالا این رضایت از زندگی برای هر کسی ممکنه فرق کنه ، ممکنه برای من وقتی که دارم کارمو انجام می دم خیلی راضی ام ،من می تونم بگم یکی از راضی ترین حالت های زندگیم ،زمانیه که مثلا یه فایلی رو تولید میکنم که خیلی خوشحالم از این کیفیتش ،از اون تاثیرگذاریش، یه محصول جدید تولید میکنم، یه فایل جدید آماده می کنم، یا مثلا کامنتای بچه ها رو می خونم انرژی های خوب توش هست، خیلی راضیم، یه موقع مثلا شما داری رو سایت کار می کنی اون ور، من دارم این ور دارم کامنت ها رو می خونم، یا دارم به یه موضوعی فکر می کنم یه ایده ای دارم ، یهویی در میام می گم که همین جوری میگم با همون لحن بچه گونه می گم عاشقتم، بی هوا یعنی شما تو کارتو بکنی من این ورم ، هیچ دیالوگی بینمون رد بدل نشده ،یهو میگم عاشقتم، عاشقتم عزیزم، یه اتفاق خوبی افتاده ،آره یه اتفاق خوبی افتاده. اون موقع اون موقعی که مثلا یه کامنت خیلی خوبی رو خوندم یا یه ایده خیلی خوبی به ذهنم رسیده برای انجام یه کاری ،یا فایل خودمو دیدم توی سایت یه جمله ای رو توی اون فایل دیدم خیلی حال کردم باهش ،یه همچین اتفاقی افتاده که اون لحظه ناخودآگاه عاشقتم ،به همین دلیل میگم خوشبختی فرق می کنه ، همین شبکه های اجتماعی و این بحثا و اینا باعث شده که همه بخوان خوشبختی رو هم کپی کنن از بقیه ،همه خواسته هاشون رو فراموش کنن، همه برن دنبال چیزایی که بقیه می گن خیلی خوشبختی میاره، بعدم خب بهش نمیرسن، تازه اگرم بهش برسن یا تجربه ش کنن حالا بهش نمیرسن در هر صورت ،ولی اگر تجربه کنن، نه اصلا خوشبختی نمیاره، حالا اون ساعت لاکچری، اون لباس فلان،اون مسافرت به فلان کشور لاکچری به قول خودشون ،یه جوری شده خوشبختی رو هم خیلیا فراموش کردن که این یه موضوع شخصیه ،اصلا این موضوعی نیست که ما بخوایم از بقیه کپی ش کنیم موضوعی نیست که بخوایم در واقع با بقیه رقابت کنیم در موردش، یا بخوایم به بقیه ثابتش کنیم یا بخوایم به بقیه نشونش بدیم ،به خاطر همین خیلی ها احساس خوشبختی نمی کنن ،با اینکه دنبال اون چیزایی می رن که بقیه فکر می کنن خوشبختیه ولی چون درونی نیست به خاطر چشم هم چشمیه ، به خاطر همین کلیپ های اینستاگرامی ، به خاطر تعریف خوشبختی از زبان دیگرانه، به خاطر همین خیلی خوشبخت رو احساس نمیکنن .
سوال: تنبلی یعنی چی ؟ ابشخور تنبلی چیه ؟
بی انگیزگی، تنبلی یعنی بی انگیزگی ،من خیلی جاها که تنبلی می کنم وقتی نگاه می کنم فقط بی انگیزگی باعث میشه ،یعنی تنبل ترین آدمای دنیا رو نگاه کنیم ،در مورد یه سری چیزا اصلا تنبل نیستن ،ممکنه در مورد بازی کامپیوتری باشه می شینه تا مرحله آخرش میره هزار تا مسئله رو باید تو اون بازی حل کنه، ولی میره شب و روز میزاره، داره آنلاین بازی می کنه زبان انگلیسی یاد بگیره برای اینکه cominicate کنه با خارجیا تو اون بازیه ,میره زبان رو یاد میگیره و تلاششو می کنه ،نگاه می کنی معروف بوده به تنبلی ولی تو یه سری چیزا اصلا تنبل نیست ،بعد متوجه می شیم که تنبلی به معنای بی تحرکی فیزیکی نیست ،تنبلی به معنای بی انگیزگیه ،اگه آدم انگیزه نداشته باشه کاری نمی کنه، اما اگر انگیزه داشته باشه فعالیت می کنه، حالا بعضیا تو یه سری چیزای فیزیکی انگیزه دارن تو مث دو میدانی ،تو فوتبال تو ورزش های مث تحرک بالا انگیزه خیلی بالایی دارن خیلی فعالن خیلی میدوناین ور اون حرکت می کنن ،بعضیا نه توی نویسندگی تو هنر علاقه دارن تو خوانندگی علاقه دارن تو بازی های کامپیوتر علاقه دارن ،تو کد نویس علاقه دارن ،صبح تا شب نشستن پشت کامپیوتر تکونم نمی خورن ولی دارن کد می زنن، دارن علایقشون رو دنبال می کنن ،بعضیا به research علاقه دارن به تحقیق پژوهش علاقه دارن ،در کل تنبلی به معنای بی تحرکی نیست به معنای بی انگیزگیه، من خودم خیلی جاها تنبلی می کنم وقتی نگاه میکنم میبینم چرا دارم این کارو انجام نمیدم می بینم بی انگیزگیه، یا حتی در مورد کارای خونه هم که خانم ها میگن ما در مورد کارای خونه تنبلیم به معنای این نیست که تنبلن ،به معنای اینه که انگیزه ای برای انجام اون کار نداره حالا به خاطر باورهاشون به خاطر نوع نگاهشون انگیزه ایجاد نمی شه و الا اگه انگیزه ایجاد بشه کوهم میکنه واقعا
به نام الله یکتا
سلام بر استادان مسیر حق و راستی و سلام به دوستان این مسیر زیبا
بسیار شکر گذار خداوند هستم که با امید و توکل بر خودش یه سریالی شروع شد که امروز در این لحظه، 100 امین قسمتش رو دیدم و چقدر برام حال خوب و درس داشت
استاد عباسمنش عزیز و مریم عزیزم، چقدر سپاسگذارم که سریال شما از هزاران سریالی که تا حالا دیدیم و یا ساخته شده و ماها ندیدیم ، با اقتدار و با تفاوت، بهتر و ارزشمندتره
آخه کجا دیدیم که توی یه سریال، بازیگراش اینقدر آگاه باشن که سوال جوابایی با هم داشته باشن که باعث رشد100%ی برای ببیننده میشه البته اگه فقط با چشم ظاهر نبینیم و با چشم دل ببینیمش…
من باید عاشقانه قدردان این جریان آموزش عملی باشم و خداوندی که داره زیبا این سناریو رو میچینه..
دقت کردید این روزا توی این قسمت های اخیر، چقدر سوالات ارزشمند به ذهن مریم جون میرسه؟؟؟ به خدا که اینا همش هدایت خداونده که در زمان و مکان مناسب و در حالی این سوالات برسه که باعث بشه اون فایل، اصلا یه رنگ دیگه بگیره…
میدونید اصلا نمیخوام بگم که داره چیزهای جدیدی گفته میشه که ما اصلا نشنیدیم تا حالا توی هیچ فایلی یا استاد تازه داره در مورد این موارد توضیح میده، نهههههه اصلا چنین چیزینیست
ببینید مثلا معلم سرکلاس یه موضوع رو درس میده و کلی توضیح میده و بعد میگه بچه ها سوال دارید؟؟؟
یه نفر یه سوالی میپرسه که باعث میشه استاد یه مقدار با کلمات و جملات جدیدتر ، دقیقا همون موضوع رو بگه و یه جوری بشه که انگار همون موارد با یسری کلمات متفاوت گفته میشه و بر درک و فهم دانش اموزا اضافه میکنه و این بار دانش آموز میگه بله کاملا متوجه شدم…
در حالیکه معلم همون موضوع رو دوباره گفته ولی شاید با آب و تاب بیشتر یا به زبان خودمونی تر یا هر طور توی اون لحظه هدایت شده..
دقیقا سوالات مریم جون و جواب های استاد هم به همین شکل بودن و قوانین رو از زاویه های متفاوت در نظر میگیرن و این باعث میشه اون موضوع از همه جهت و از هر زاویه ای ، بهش توجه بشه و اینجوری خیلی خیلی بیشتر هضمش راحت تر و گیراییش بیشتر میشه… یعنی من در مورد این سوال جوابا این حسو داشتم و چقدر هم لذت بردم…
وقتی سوال آرامش پرسیده شد ، منگفتم من یه آدمی هستم که از مدتها پیش هدف اصلی کار کردن روی خودم رو بیشتر و بیشتر کردن آرامش خودم تعیین کردم. حالا این آرامشه چیه که میتونه هدف اصلی یه انسان در زندگی باشه ..
آرامش یعنی تو در این لحظه قلبت آرومه و حالت خوبه…. یعنی درسته شاید وضع مالی خوبی نداری، خیلی کار عقب مونده داری یا خیلی موارد دیگه اما اینا هیچکدوم نمیتونه درون تو رو آشفته کنه و تو وقتی میری درونت رو کنکاش میکنی میبینی حالش خوبه.. انگار یه ایمان یه یقین یه اطمینانی هست که نمیذاره تو حالت بد باشه.
سوال دوم مکمل سوال اول بود و اینکه حالا من اگه بخوام به آرامش برسم باید چه باور سازی هایی کنم و استاد طوفانی جواب داد و کلا دقیق دقیق زد وسط خال… باور سازی در راستای آرامش بستگی به نقطه ضعف من داره
چی باعث میشه حال من دگرگون بشه؟؟؟ چی باعث میشه نگران باشم؟؟
چی باعث ترس و استرس من میشه؟؟؟؟
جواب دادن به همه این سوالا و سوالای مشابه بهم داره میگه که نقطه ضعف من چیه و چی باعث میشه حال من بد بشه و آروم و قرار نداشته باشم و در نتیجه شروع کنم به باورسازی های مفید و مثبت جهت بهبود دادن اون ضعف ها، برای رشد دادن خود…. حالا چجوری؟؟؟
بارها و بارها استاد گفتن که باور ها همون تفکرات غالب من هستن که از طریق ورودی ها شکل میگیرن…. پس اکی، من باید ورودی هام رو توی اون زمینه ها تغییر بدم و هی غذای مناسب بدم به ذهنم تا دیگه نتونه دامن بزن به نقطه ضعفم و کم کم با تکرار و تکرار با امید با حال خوب، با توجه به ارزش ها و لیاقت درونیم ، رشد میکنم و اون آرامشه رنگ بیشتری پیدا میکنه
ای جان که سوال بعد هم دوباره داره در ادامه سوالای قبل میاد و هی اونا رو تکمیل میکنه…. یعنی برنامه ریزی سوالا یه جوری شده که دقیق موشکافی میکنه قضیه رو و من خیلی کیف کردم..
کی من در صلحم با خودم؟؟؟
وقتی هدف اول و آخرم و دیدم به خودم هست. وقتی نخوام کارامو برای تایید گرفتن بقیه انجام بدم. وقتی هدف من برای انجام یه کاری، لذت بردن ازش و حال خوب خودم باشه یعنی من در صلحم با خودم. یعنی نمیخوام مقایسه کنم خودمو با دیگران
یعنی قصدم از زندگی، لذت بردن خودمه نه مسابقه دادن بی پایان با بقیه که همیشه حال رو بد و بدتر میکنه..
چون همیشه شاید توی هر زمینه، کسانی از من بهتر باشن و من اگه بخوام هی مقایسه کنم، نه تنها لذت نمیبرم بلکه چنان حسادت و رقابتی در وجودم شکل میگیره که انگار پایانی نداره
دیدید میگن فلانی با خودشم قهره یا خوددرگیری داره؟؟؟ دقیقت یعنی با خودش در صلح نیست یعنی آرامش نداره..
وقتی ناسپاسیم، وقتی برامون همیشه مرغ همسایه غازه و داشته های خودمونو نمیبینیم و همش نگاهمون به دختر خاله و دوست و خواهر شوهر ووووووو هست و هی داریم مقایسه میکنیم، یعنی داریم میریم ته چاه…
یعنی نمیذاریم این سلول های مغز و قلبمون نفس بکشن و اینجوری همیشه ناراضی هستیم…
ترکیب خوشبختی چیه؟؟؟
من این سوال که پرسیده شد یادم افتاد به اون پکیج خوشبختی که استاد ازش نام میبرن و دوباره در ادامه سوال های قبله..
برای من داشتن حس خوب توی هر لحظه، داشتم سلامت جسم و روح، داشتن یقین و ایمان به خداوند ، ارزشمند دانستن خودم با وجود ضعف هام، شکر گذار بودن و زندگی در لحظه یعنی خوشبختم..
بارها و بارها بوده که از ته قلبم احساس کردم و درک کردم که نمیشه با داشتن پول خوشبخت بود در حالیکه برای خیلیا فقط تنها معیار خوشبختی پوله و اینو هم استاد توی فایلای متفاوت گفتن ولی تا خود انسان توی زندگی درکش نکنه، متوچش نمیشه..
یادم افتاد به اون زمان که استاد حتی توی بندر عباس توی اون خونه سیمانی، یه جوری زندگی رو میدیدن که احساس خوشبختی کامل داشتن دقیقا اندازه همین حالا… خوشبختی و احساس اون ، توی ذهنه، حس کردنیه
دقیقا همینه .. تو میتونی خیلی از لحاظ مالی در شرایط خوبی نباشی ولی احساس درونیت خوشبختی باشه ولی میتونه خیلی هم ثروتمند باشی ولی هیچ طعمی از خوشبختی نچشی
چقدر استاد عالی گفتید که گاهی با خوندن یه کامنت، یا شنیدن یه جمله یا قانون، احساس رضایت پیدا میکنم و اون موقع واقعا حس میکنم که خوشبختم.. واقعا چقدر خوشبختی نزدیکه اما ما گاهی خیلی سختش میکنیم جوری که انگار هیچوقت حسش نکردیم…
چرا هیچوقت نگران یا مردد نیستید در مورد حتی مسائل مهم؟؟
اون اهرم رنج و لذت رو چه خوب گفتید استاد…
وقتی من ترس و نگرانی و شک و اضطراب از یه تجربه رو بذارم یه طرف و شادی و لذت و فایده های یه تجربه و یا تصمیم رو بذارم یه طرف دیگه و آگاهانه درک کنم دو طرف قضیه رو، دیگه جای شک نیست، دیگه نگرانیه انگار زیر اون همه حس خوب گم میشه
ببینید هستشا و لی اونقدر کمرنگ که دیگه به حساب نمیاد..
یا در مورد تردید داشتن ، تجربه های قبلیمون و نتایجشون خیلی کمک کننده هستن.. اینکه استاد خیلی علاقه دارن به اقدام های سریع و برق آسا این باعث شده که ایشون تجربه های زیادی داشته باشن و منجر به تصمیمات از قبل تعیین شده براشون بشه
حتی اگر هم اطمینان ندارن، تصمیم گرفتن و قبول تبعاتش رو بر در شک و تردید موندن ترجیح میدن….
این تصمیم گیری های سریع در کنار هدایت های خداونده که از 1000 ها راه میتونه نشونه بفرسته که ما چی رو انتخاب کنیم
خیلی این تصمیم های سریع گرفتن و در شک و تردید نموندن رو تحسین میکنم تا خودم هم به این درجه از خودباوری و اعتماد به نفس برسم
گاهی شاید ترس و در تردید و شک بودن به خاطر مورد قضاوت قرار گرفتن باشن که همش به کمبود اعتماد به نفس برمیگرده .
پاشنه آشیلا اینجاها بلد میشن و دیده میشن. یعنی ترمزه معلومه حالا باید اقدام کنیم براش
ممنونم، سپاسگذارم و خیلیحال خوبی دارم…
یه جورایی خودمو توی شرایطی قرار دادم که انگار از خودم این سوالا پرسیده شده و اون چیزی که توی قلبم و تجربه هام و آگاهی هام داشتم رو گفتم و چقدر عالیه که بتونیم همش رو با صبر و صلات عملی کنیم
خدا رو شکر که این خرید عالی پیش اومد تا شما دوباره اقدام به یه مسیر طولانی و ضبط چنین آگاهی هایی کنید
خدایا هر لحظه بابت هر هدایتی سپاسگذارم
خدایا همواره ما رو در مسیر نعمت و سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت ، هدایت های واضح و آشکار کن
تا بعد…
به نام الله یکتا و هدایتگرم نمیدونم دقیقا این چندمین کامنتی هست که مینویسم و اینم نمیدونم آیا استاد گلم تا حالا کامنت منو خوندن و اگه خوندن چجوری میشه فهمید که لایک از طرف استادم گرفتم یانه؟!!!البته تا به امروز و این لحظه که تقریبا 560 روز است که داخل سایت هستم البته اگه اشتباه نکرده باشم هیچ وقت برام اهمیت نداشته که تایید استاد رو روی کامنتم بگیرم اصلا بهش فکرم نکرده بودم اما یهو الان این سوال در من ایجاد شد…..امشب 29 اسفند 1401 است و تقریبا تا 2ساعت و خوده ایی دیگه سال جدید از راه میرسه تعریف من از این لحظه برای خودم تحول نو است….یعنی یه مدار جدید و زندگی و تجربه های جدید در راهه…امروز خونه بودم و فقط دنبال این که کی و کجا میتونم یه فایل از استاد ببینم یه کامنت بخونم تا اینکه بالاخره شرایط مهیا شد و گفتم یه قسمت از سریال زندگی در بهشت رو ببینم و پلی کردم و دیدم بله قسمت 100 هستش به خود این قسمت هم احساس خوبی پیدا کردم قسمت 100…..یعنی یه ورود جدید به مرحله ایی جدید..100 هرچیزی خوبه این حس منه به این عدد..این را به عنوان نشانه دریافت کردم و توی صحبتهای اولیه استاد که گفتن داریم میریم خرید برای خونه اینقدر ذوق کردم اخه من عاشق خرید برای خونه هستم توی فروشگاههای بزرگ چرخیدن و اون همه نعمت و برکت رو یه جا دیدن و انتخاب چیزهایی که میخوایی واقعا حس لذت و آرامش و شور و شعف به من میده..کلی ذوق کردم که استاد گفتن فیلم میگیریم و مریم گلی هم تایید کردن که البته..و من شروع به دیدن اون زیبایی ها و طببعت و اون صحبتهای عالی استاد و سوالات مریم گلی شدم..واقعا آرامش چیه؟؟؟برای من وافعا آرامش اون شیر داغی است که صبح زود با نسکافه و عسل مینوشم و هزاران بار شکر میکنم خدایم رو که این نعمتهارو دارم و میتونم بنوشم و لذت ببرم واقعا اون لحظه نمیتونم بگم چقدر ذوق دارم نمیتونم بگم چقدر خوشمزه هستش برای من یه دنیاییه همین شیر نسکافه عسل معمولی یا همون چای تازه دم صبح اونم بعضی وقتا ناشتا…..همین الان که دارم مینویسم توی سکوت خونه پراز آرامش کنار همسر و این خانه نقلی زیبا در طبقه 16 همین سادگی راحتی آرامشی که دارم…اینکه تمام آنچه که بهش نیاز دارم در دسترس من هست همین لحظه و همینجا..خدایا واقعا ازت سپاسگزارم آرامش الان رو قبلا نداشتم و همیشه میگفتم اگه این باشه اون باشه فلان چیزارو داشته باشم حالم خوبه اما الان به خاطر داشته هام بیشتر شاکرم..البته گاهی هم یهو حواسم میره سمت نداشته ها اما سریع میام روی مدار سپاسگزاری و دیدن داشته ها و شکرگزاری..امروز که استاد گفتن میریم فروشگاه منم خبلی دلم خواست شب ساعت 8 همسرم گفت پاشو بریم یه دور بزنیم گفتم بریم و راه افتادم و رسیدیم به یه فروشگاه نسبتا بزرگ نزدیک خانه همسرم گفت بریم یه دوری بزنیم بازم گفتم باشه..یهو وقتی داخل فروشگاه داشتم قفسه ها و محصولات رو نگاه میکردم یاد استاد افتادم که گفتن میریم خرید و من چقدر دلم خواسته بود که برم فروشگاه الان من اونجا بودم داخل فروشگاه 3طبقه که پراز چیزای عالی بود خوراکیهای مختلف هزاران هزار نوع محصول خدایا شکرت و یه سری خرید هم کردیم تازه ما برای پیاده روی و گردش رفته بودیم….آخ که خدای من عاشقتم…
آرامش خوشبختی تنبلی و…سوالات عالی مریم بانو و دقت من برای گوش کردن به جوابهای استاد..چقدر عالی بودن و منم تونستم دقیقا بپذیرم جوابهارو و هیچ مقاومتی نداشتم نسبت به این جوابها با همه وجودم تاییدش کردم
استادجان واقعا سپاسگزارم ازتون از شما از مریم گلی و خداوندی که همه مارو در این خانواده عالی دور هم جمع کرده..
سال نو رو پیشاپیش به تک تک عزیزان همراهم تبریک میگم و ازتون میخوام که سالی عالی همسو با خواسته هاتونو برای خودتون بسازید..به خودمم میگم مریم جانم سالی همسو با خواسته هات و تحقق دونه به دونه آنها و عبور از اونها و تجربه خواسته های جدید
در پناه الله یکتا باشید عزیزانم
به نام خدایی که برگی بدون اجازش نمیوفته
سلام
فقط یه نامگذاری و تعهد برای افزایش عزت نفس در شروع امسال باعث شد دو هفته بعد از شروع سال این گوهر ارزشمند رو خریداری کنم به صورتی که قبلش ریالی پول نداشتم برای خریدش ، چون قلبم دائما بهم میگه اول زمین وجودت رو حاصلخیزتر کن بعد دونه بپاش تا محصول خوبی درو کنی ، به شدت به ساخت فوندانسیون محکم با عزت نفس و ایجاد صلح با خودم و به یه حدی از آرامش درونی رسیدن با خودم نیاز دارم تا روی این پایه ی محکم بقیه ی موارد مثل ثروت و روابط و … رو بچینم چون قلبم به شدت تشنه ی شناخت خودم و رفیق شدن با خودمه ، حالا که کارای تاسیس دفترم داره خوب پیش میره با خودم قرار گذاشتم به محض اتمامش به خودم دوره به صلح رسیدن با خود رو جایزه بدم و سفر عمیق تری به درونم رو تجربه کنم.
در این فایل سه تا موضوع برام پر رنگ تر بود یکی اینکه پاشنه های آشیلم در هر حوزه ای لطف میکنن موجبات عدم آرامش و تشویش منو فراهم میکنن و این منم که باید باورهای مناسب رو براشون بسازم و بهبودشون بدم ، اوایل فکر میکردم تکرار جملاته که باور میسازه ولی کم کم که فهمیدم بازی چجوریه دیدم نه اصلا اینطوری نیست و مثال زدن ، الگو پیدا کردن ، مصداق هاش رو دنباش گشتن واس ذهن منطقی میکنه که بله حق با توست و ذهن در اون مقطع کمی لطف میکنه و سکوت اختیار میکنه و نوبت منه که با توجه کردن به اون مثال ها و الگو ها و با تکرار هر روزشون خودمو به آرامش نزدیک و نزدیک تر کنم ، شاید اولش مثال ها کم باشن ولی هرچی توجهم دربارشون بیشتر میشه به وضوح میبینم که الگوهای بیشتری سر راهم قرار میگیرن
موضوع بعدی تصمیمات از پیش تعیین شدست ، اینکه از تجربه نترسم اگه میخوام گرگ بارون دیده بشم تنها راهش اینه با بارون مواجه بشم ، فقط تجربه کردن میتونه بهم کمک کنه تا فولاد آبدیده بشم وگرنه یه آهن خام که تکلیفش مشخصه …
تا وقتی تجربه میکنم میفهمم چی مناسبمه چی مناسبم نیس چیو دوس دارم چیو خوشم نمیاد چی راضیم میکنه چی حالمو بهتر میکنه چی اذیتم میکنه ، کدوم راه بهتر جواب میده کدوم مسیر برا این مورد به درد نمیخوره و… ما اومدیم تا تجربه کنیم ولی یواش یواش تحت تاثیر شرایط یا اطرافیان از تجربه ترسیدیم به هر دلیلی و این میل گاهی سرکوب شد ولی به خودم قول میدم دیگه هرگز سرکوبش نکنم و امتحان کنم و تجربه کنم هرچیزی و هر راهی رو که دوس دارم و پیش برم
و مورد آخر نشانه های خدا که استاد فرمودن چقد خوب توجه میکنن و جدی میگیرن و من همین دیروز مثالش رو دیدم : خیابون به شدددت شلوغ و ترافیک و یکی از جا پارک خارج شد و من پارک کردم بجاش وقتی پارک کردم انگار ته دلم راضی نبود میگفت برو تو فرعی پارک کن و ذهنم میگفت دیوانه ای؟ جاپارک تو این خیابون پیدا کردن آخره شانسه برو کارتو انجام بده بیا مگه چقد طول میکشه! گفتم چه کنم همون لحظه خداوند نشانه ی به شدددت واضح رو داد که اینجا جای مناسبی نیست ولی ذهن گفت بابا این شانسی بود برو کارتو بکن چرا میخوای مسیرتو دور کنی بری تو فرعی اینجا نه توقف ممنوعه نه ایسگاه نه هیچ مسئله ای نداره ، خلاصه نتیجه ی بی توجهی به نشانه ی واضحی که خدا بهم داده بود این شد که وقتی برگشتم سپر ماشین خورده بود و خبری از این که کی زده و… نبود ، ذهن هم خودشو میزد به کوچه علی چپ که تقصیر خودته میخواستی بری تو فرعی مگه من مجبورت کردم !!! خودت میخواستی راهت نزدیک باشه !!! و به وضوح یاد آیه ای در قران افتادم که تقریبا مضمونش اینه که در اخرت شیطان میگه به من چه خودت وسوسه های منو پذیرفتی من تقصیری ندارم و من از اعمال شما بیزارم …. خلاصه برام تجربه شد که وقتی هدایت و نشانه میخوام و خدا هم بهم میده تسلیم باشم و نخوام با منطق خودم قاطیش کنم ، تسلیییییم باشم تسلیییییم
خدایا شکرت
سلام بر خداوند رحمان و رحیم!
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی آرام و پیروز باشیم همگی!
خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته، خانم فرهادی و سایر کادر اجرایی سایت!
بسیار قسمت فوق العاده و پُر محتوا ای بود!
میریم به سمت فروشگاه کاسکو که البته در یک ایالت دیگه است و با ما ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه فاصله داره!
خانم شایسته، چند تا سوال آماده کردن و می خواهیم به اتفاق هم از استاد بپرسیم!
۱. آرامش!؟
توضیحاتِ استاد: آرامش نسبی است و هر فضایی که فرد در آن احساسِ خوبی پیدا کند و فکرش باز شود یعنی آرام است!
با ایجاد باورهای مناسب می تونیم به این هدف برسیم!
ارسال فرکانسِ آرامش، احساسِ خوب و رهایی = اتفاقات خوب = هدایت به سمت خواسته ها، نعمت ها و ثروت ها!
اگر هم می خواهیم باورِ مناسبی برایش ایجاد کنیم باید پاشنه ی آشیلِ مون رو پیدا کنیم!
۲. در صلح بودن با خود!؟
توضیحاتِ استاد: در صلح بودن ما با خودمون = رفیق بودن با خودمون = هماهنگ با جهان هستی، فرکانس خدایی و خدای درون!
عاشق و دوست داشتنِ خودمون!
داشتن آرامشِ درونی و واقعی یعنی در صلح بودن با خودمون!
سپاسگزاری بخاطر آنچه که هستیم و داریم یعنی صلح با خود!
میان برنامه: سوالات در حد کنکور سراسری هستند!
۳. چه ترکیبی اسمش خوشبختی!؟
توضیحاتِ استاد:
تعریفِ خوشبختی برای هر کسی فرق داره! ( مثال: برای یک فرد خوشبختی یعنی پول، یک فرد دیگر یعنی روابط خوب و یا برای یکی دیگر یعنی زندگی در طبیعت!)
در کل خوشبختی یعنی راضی بودن و به قول قرآن احساس آرامش و رضایت همراه با حال خوب! در یک کلام یعنی رضایت داشتن و لذّت بردن از مسیر زندگی!
برای خودِ استاد خوشبختی یعنی کار کردن روی سایت، خواندن کامنت دوستان، دریافت انرژی های مثبت و ایده های ناب و صحبت با لحن بچگانه و عاشقتم گفتن های ناگهانی و …!
پس نتیجه می گیریم خوشبختی یک موضوع شخصی است و نیاز به اشتراک گذاری با جامعه و مقایسه ندارد!
۴. تنبلی و آبشخور آن!؟
توضیحاتِ استاد:
یعنی بی انگیزگی در مسائل!
اگر انگیزه باشد، کار و فعالیت هم میاد و بالعکس!
حالا این فعالیت ممکنه: فیزیکی (ورزشی) باشه، هنری باشه، خوانندگی باشه، نقاشی باشه، کدنویسی باشه، بازیِ کامپیوتری باشه، تحقیق و پژوهش کردن باشه و یا …!
باورهایمان و نوع نگاه مان = انگیزه داشتن یا نداشتن ما!
۵. نپذیرفتن!؟
توضیحاتِ استاد:
!…ERROR
میان برنامه: استاد، بعضی اوقات خودش تو سوال کردن استاد میشه!
این یکی از تکنیک های سخنرانیِ که اگر زمانی یکم ذهنمون شلوغ شد، با سوال از دیگران، توپ رو تو زمینِ اونها بندازیم و در حینِ اینکه اونا به جواب دادن فکر می کنن یا مشغولش هستند؛ ما دوباره خودمون رو پیدا کنیم! (اینو استاد تو یکی از کلاس هاش گفت!)
۶. نگران نبودن در مورد مسائل اساسی!؟
مثال: رانندگی با RV تا واشنگتن دی سی!
توضیحاتِ استاد: با استفاده از اهرم رنج و لذّت! (یعنی اینکه با ایجاد انگیزه، نگرانی رو پوشش بدیم!)
ترس همیشه هست، اما این امیدِ که ما رو به اقدامِ عملی سوق میده!
۷. مُرَدَد نشدن!؟
من خودم یک پرانتز اینجا باز کنم! ( استاد تو کتاب رویاهایی که رویا نیستند که فکر کنم فصل ۵ بود؛ گفتند که تردیدها کشنده اند و میان ترس و ایمان معلق نگه ات میدارند!)
توضیحاتِ استاد:
با استفاده ار تصمیمات از پیش تعیین شده!
تجربیاتی که در طولِ درک قانون تکامل، برای ما اتفاق می افتند، کمک کننده هستند!
تو هر زمینه ای هم وجود داره این تصمیماتِ از پیش تعیین شده؛ برای مثال: ورزش سنگین، کارهای مالی، اعتماد به افراد، انتخاب لباس برای صبح های گرم و شب های سردِ مناطق کویری، بحث های توحیدی و …!
در بحث توحید: با مشابه سازیِ تصمیماتی که از قبل در شرایطِ مختلف گرفتیم میدونیم که فقط باید روی خدا حساب باز کنیم!
با تصمیمات زیاد گرفتن که حالا بخواد درست باشه یا غلط و دیدن نتایج شان که باز هم می خواد مثبت باشه یا منفی؛ دیگر چم و خم روزگار دست مون میاد، فولاد آب دیده میشیم، گرگ باران دیده میشیم، دیگه فقط مو رو نمیبینم بلکه پیچش آن هم میبینم و …!
با استفاده از این قانون تو موقعیت های مشابه، دیگه نیاز به فکر کردن نداریم چون تصمیم مشخص است و به نسبت، سرعتی عمل می کنیم!
مثال از خودم: من اگر شرایط و ویژگی های یک آگهی شغل رو بپرسم و بعد از فکر کردن تصمیم بگریم دیگه بعد از اون، آگهی های تقریبا مشابه با اون رو فوری تصمیم میگیرم!
در ادامه ی صحبت های استاد:
تو موقعیت های خاص از خدا سوال می پرسم و بعد از اون بین دو راهی، فوری نشانه میاد و یک طرف بُلد میشه!
مثال: عوض کردن یا نکردن آب جوجه ها!
این حرف از باور داشتن به قدرت خدا که می تواند هدایتم کند، نشات می گیرد!
مثال: پرنده و جاده ی ۲ سویه!
اگر از خداوند بخواهیم، فوری بهمون الهام کرده و هدایت مان می کند!
دیگه میدونیم چیزی شانسی نیست! (تسلیم الهامِ خداوند هستیم و احساس سر سپردگی داریم!)
اگر هم در این مسیر، اتفاق به ظاهر بدی هم رخ دهد به وضوح میدانیم که آن برای پیشرفت ما نیاز بوده!
امروز برای خودم یک اتفاق معجزه آسا رخ داد و واقعا ایمانم به خدا هزار برابر شد!
تو خونه بودم و یکدفعه اومد تو ذهنم که برم مجتمعِ تجاری اداری ای که به سمت پایین شهر بود!
و با ما هم تقریبا فاصله اش زیاد بود!
خلاصه من با پای پیاده رفتم و دقیقا از پله ی اول مجتمع به من گفته میشد که کدوم سمتی برم و به طرز عجیبی بعد از چند بار چپ و راست و بالا و پایین رفتن به یک کتاب فروشی برخوردم که تو گشتن در آنجا کتاب بخواهید تا به شما داده شودِ استر هیکس رو دیدم و به طرز فوق عجیبی یک صفحه ازش رو باز کردم و دیدم نوشته در سپاسگزاری مقاومت به خرج ندهید و بعد از اون اقدام به خرید کتاب کردم و هزارتا اتفاق جالب دیگر هم افتاد که خیلی خلاصه بهم خوش گذشت به لطف خدا!
یعنی میخوام بگم هر چی رو از خدا بخوایم بهمون میده فقط بستگی داره چقدر باورش کنیم! تو این ماه ها که زندگی من غرق در معجزه و اتفاقات و تجربیات جدید، جالب و شیرینِ که هزاران بار بخاطرش خداوند رو سپاسگزارم!
تازه با ایمان به خداوند و عملی کردن الهاماتش، وسایل الکترونیکیِ مان نیز درست میشوند، اتفاقی که همین چند دقیقه پیش برایم افتاد و کلی درس داشت و اینقدر خوشحال شدم که می خواستم بپرم بیرون!
بسیار قسمت زیبایی بود و کلییی درس و جای صحبت داشت!
سپاسگزار خداوند هستم که من را به مسیر ثروت، فراوانی، معجزه های عالی، سپاسگزاری، اهدافم و سلامتی هدایت می کند!
ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته، خانم فرهادی و سایر اعضای سایت!
در پناه خدا متعهد، با ایمان، بینا، شوخ طبع، آگاه، شجاع، با اعتماد و رها باشیم همگی در دنیا و آخرت!
آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران!
خدای من بهترین، قوی ترین، غنی ترین، آگاه ترین، بخشنده ترین و همه چی تمام ترین است؛ پس من بهترینم!
از خوشحالی میخوام بال دَر بیارم!
بدرود!
استاد سلام و صد سلام
الان فایل شما رو دیدم به حاج خانمم (مادر مهربانم) نشون دادم در یک نگاه گفتن خانم شایسته رو با توجه به این چند روزی که جلو دوربین دیدن میگن چقد مهربونن، بعد پیش خودم گفتم این از فرکانس خوب شما میاد که دستهایی از دستهای خدایید… فقط ی جمله ممنونم که باعث شدید در مورد زندگی های فیک نظراتم و طرز فکرم عوض و رو بسمت بهتر شدن بره، ممنونم که با خرید دوره های ثروت شما فهمیدم که اگه پولی خرج میشه و بفکر این باشی ده برابرش وارد حسابت میشه قطعا میشهف ممنونم که با خوشحالی که در وجودتون هست وقتی از بیرون پرادایس فیلم میگیرید من واقعا فک میکنم اونجاام و اونجا انگاری ایرانه و پیش خود ما ایرانیها زندگی میکنید، ممنونم که با فایلهای شما و مراقبه از خودم زندگیم به بهشت درون تبدیل شده، ممنونم که صبح ها با بودن دوره هایی که آموخته اید منم 6 صبح پا میشم و یک ساعت تفسیر و معنی قرآن رو میخونم… من که عمرا فکر نمیکردم قرآن رو بتونم تا انتها بخونم ولی با اراده ای که از طرف خدا و شما گرفتم مطمئنم تا انتها میرم این آموخته های شما رو و انشاالله خدا بخواهد و در اوج ثروت و طرز فکر خوب هم بتونیم خودمون رو اون اصالت رو حفظ کنید.. عزت زیاد رفیق و یار همیشگیخانواده محترم عباسمنشی