سریال زندگی در بهشت | قسمت 102 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-22.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-30 09:16:022020-12-01 08:14:54سریال زندگی در بهشت | قسمت 102شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسیار بسیار بسیار عالی و ارزشمند
خدا رو شاکرم بخاطر این فایل
نکات خیلی جالبی بود ،فکرشو نمیکردم گاهی اوقات حتی یه پرنده هم میتونه نقش هدایت الهی رو بازی کنه .
از این به بعد بیشتر و بیشتر به این موضوع دقت میکنم. 🌹🌹
خدا رو شکر
ممنونم استاد
بنام خدای زیبایی ها 🌹
سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام ❤️
نشانه امروزم رو زدم و این گفت و گوی جذاب در عین حال با آگاهی های مفید و کاربردی واسم اومد
هر موقع که مریم جان سوال میکنه از استاد جواب هایی که میاد بیرون مسئله خیلی از ما ها رو برطرف میکنه
مخصوصا سوال هایی که مریم جون تو دوره عزت نفس از استاد میپرسن راجع به همون جلسه توی بروزرسانی ها …. که نشون دهنده درک عمیق و همینطور عمل به اون آگاهی هاست که تونسته این سوال ها رو استخراج کنه
برداشت هایی که خودم از فایل امروز داشتم مهمترین که باید چشم بگم چون اتفاقا صبح یه کاری ازم خواست من انجام ندادم واسه غرور بود البته بیشتر جلوی بابام اینطوری هستم چون حالت دستوری داره و احساس میکردم می خواد کارهاشو بندازه رو دوش من ولی الان متوجه شدم مهم نیست اون با چه نیتی می خواد ازم ، مهم اینه من با چه نیتی انجام میدم ، با نیت رشد خودم
قسمت دوم غرور بد که متقابل غرور مولد هست
خب پس داشتن غرور به خودی خود بد و خوب نبست این ما هستیم که با کنترلش و با تغییر نگاهمون میتونیم ازش به نفع خودمون یا ضد خودمون استفاده کنیم
که خب من بعضی جاها به ضرر خودم استفاده کردم بعضی جاها هم مولد بود واسم
سعی میکنم با این آگاهی که بدست آوردم قسمت مولدشو بیشتر کنم
این گفت و گو به حرف های مصاحبه جدید استاد با آزاده جان ( اگه اسمش رو درست یادم بوده باشه ) ربط دادم
اونجایی که آزاده جان گفت من واسه اینکه تو کار املاک که تازه شروع کردم پیشرفت کنم حاضرم هر کاری کنم حتی اگه طرف بداخلاق باشه و …. در عوض دارم ازش چیز یاد می گیرم
این یه نشونه خیلی بزرگ برای من بود که منم تازه وارد این حرفه شدم و به محض ورود خدا هدایتم کرد ه سمت یه فرد بی نظیر که بهم میگفت بیا اینجا کار رو یاد بگیر ولی من همش میگفتم الان می خواد ازم کار بکشه 😅 چه طرز فکر محدودی داشتم خدا رو شکر یاد گرفتم ذهنیت درست چیه
یه چیز دیگه هم یاد گرفتم
وقتی ذهنیت اشتباه رو میگیم یا مینویسم و همون لحظه ذهنیت و باور درست رو کنارش مینویسم راحت تر میتونیم جایگزین کنیم من الان متوجه شدم
باور غلطم 👈👈 اگه واسه شروع برم پیش یکی یعنی دیگه ازم کار میکشه ، خیلی احساس کوچیکی میکنم ، احساس میکنم خیلی ضعیفم ، مجبورم هر چی بگه بگم باشه در حالی که نمی خوام کسی بهم زور بگه
باور درست 👈👈 ( اینو از آزاده جان یاد گرفتم ) من با عشق و انرژی کارم رو انجام میدم چون می خوام یاد بگیرم چیکار دارم طرف بداخلاقه یا هر چی من می خوام یه مدت محدود اونجا بمونم و ازش چیز یادبگیرم و تازه سپاسگذارشم هستم درسته الان صفرم ولی قرار نیست همینطور بمونم و می تونم از کسی که دارم ازش یاد میکیرم هم فراتر برم
باید چند بار این آگاهی ها رو با خودم مرور کنم و تو موقعیتش قراربگیرم تا ذهنیت جدیدم غالب بشه
اگه نمی دونی چه شغلی دوست داری به خاطر اینکه به جای خودت نگاه دیگران واست پر رنگ بوده که خودتو نمیشناسی راه حلش هم همون روشی که استاد گفت
من بعد یه مدت تونستم از شغل قبلیم در بیام و شغل جدیدم رو که اونم خدا هدایتم کرد رو استارت بزنم
فقط اینکه از خدا می خواستم اگه من نمی دونم دقیق چه شغلی رو دوست دارم تو ویژگی های من رو از من بهتر میدونی پس هدایتم کن
که هدایت هم شدم و الان هر چقد میکذره تعجب میکنم که چقد شغل جدید با خواسته ها و ویژگی های من مطابقت داره
هر چند ورودی مالی الان ازش ندارم ولی تو فایل قربانی کردن از استاد یاد گرفتم که باید روزی یه دونه پست درست کنم واسه خودم
از خدا می خوام کمکم کن تو مسیر ثابت قدم تر باشم و بتونم پیش برم و به نجواها و اطرافیانم توجه نکنم چرا که بعد یه مدت نتایج همه چی رو مشخص میکنه
از خدا می خوام ایمانم رو قوی تر و شخصیتم رو رشد بده
یه کاری رو همون اول وقت بزاریم و با تمرکز و دقت انجامش بدیم تا به دوباره کاری نیوفتیم ( اگه خونه رو اصولی تمیز نکنی همیشه باید دستت دستمال باشه تمیز کنی )
اشتباهات رو مشخص کن ازشون درس بگیر تا دوباره تکرار نکنی اینکه به رشدت سرعت میده همین هوشمندانه کارکردنه نه مثل رباط فقط کار کردن با این توجیه که من بدون ترمز میرم سمت هدف هام
نه اتفاقا باید تو مسیر وایساد آنالیز کرد دوباره حرکت کرد
سلام چقدر الان حالم عجیبه…
من امروز دنبال نشانه بودم و هدایت شدم به این فایل استاد
من مدتیه که میخوام برم سمت حرفه ی املاک چون علاقمو پیدا کردم و لذت میبرم از انجام این کار
امابرداشتن قدم های اول برام راستش سخت بود
همین دیشب رفتم مشاوره املاک هایی ک سرراهم بودن رو دیدم
و ب خودم میگفتم انجامش بده برو بگو میخوای براشون کار کنی
اشکالی نداره قدم اولته باید یاد بگیری تجربه کسب کنی …
من قدم اول رو برداشتم
و چقدر کامنت شما بهم روحیه داد
چقدر انرژی گرفتم
ک دیدی هستن مثل تو ک دارن قدم به قدم جلو میرن
تکامل شونو دارن طی میکنن
دیگ از این واضح تر مگه میشه
خدااااای من خدایا شکرت
من نشانه خواستم
ببین خدااا چ کرده قشنگ صاف و پوست کنده باهام حرف زد
عشق میکنم چقدر زندگی دااااره میچسبه خدااایا شکرت
سلام زهرای عزیزم 🌹
بهت تبریک میگم که شغل مورد علاقتو پیدا کردی و همین قدم های اول رو داری واسش ورمیداری
به خودت افتخار کن چون همین کار هم جرأت می خواد که خیلی ها هم ندارن همینکه تا اینجا اومدی 👍
برای من همه چی هدایتی شد
من چون زیاد شرایط بیرون رفتن هم نداشتم به خدا گفتم خودت درستش کن و خیلی راحت دخترعمو ( اتفاقا اسم و فامیلیش مثل شماست ) بنر تبلیغ املاک یه آقایی رو واسم فرستاد که دنبال همکار بود ، بهش زنگ زدم و همکاریمون شروع شد
انقد خدا خوب می چینه
خود املاکی بهم گفت من دوست دارم فقط تو از طرفم معامله کنی تا خونه و ماشین بگیری با پولش
اینا رو واست تعریف کردم چون میدونم قدم های اول سخته
چون ذهن مقاومت داره می خواد تو رو بکشونه به حالت قبلیت
ولی مثل ورزش کردن که اولش سخته و بدن همراهی نمیکنه تو پر قدرت ادامه بده
امیدوارم کامنت های موفقیتت رو اینجا بخونم عزیزم 🌹
به نام پروردگارم
سلام به همه ی عزیزان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو
سپاس برای این فایل زیبا
سپاس برای اگاهی های جدید
سپاس برای تکرار چیزایی که فراموش کرده بودیم
سپاس برای تجربه های جدید
غرور
من خیلی ادم مغروری بودم و هنوز هم هستم
ولی کمی داره کمتر میشه و این و تو ارتباط برقرار کردن راحترم میفهمم که دیگه کمتر شده غرورم یک مدت من هم مثل استاد به مدیرانم فقط گفتم چشم و این چشم گفتن های من نه تنها از غرور کاذبم کم کرد بلکه کلی مهمتر و با شخصیت رشد کرده تر از خود قبلیم مواجه شدم نمیدونم دیدید یا نه که بعضی وقتها یک ادمهایی رو میبینیم که به شدت اروم هستن و فقط در حواب عصبانیت شما میگن چشم ،حتما، بله، انجام میشه ،وحتی وقتی وظیفه سون نیست گفتن چشم و ما به شدت حس خوبی به این مدل ادمها میگیریم و ازشون به عنوان یک انسان با فهم و کمالات یاد میکنیم
ادم قبلی هستم یا نه
این که شما اون ادم قبلی نیستید رو میتونم درک کنم چون خودم هم یجورایی تو یه قسمتهایی از زندگیم دیگه اون ادم قبلی نیستم
تو روابطم ادمهای بهتر و بهتر اومدن البته تکاملی بود و بنا به درخواستهای من از جهان با ادمهای جدید رو برو میشم و ارتباط میگیرم
تغییر
تو کارم هم اون ادم قبلی نیستم سه سال پیش اعتماد به نفسم خیلی پایین تر بود و من حتی صحبت کردن بلد نبودم ولی از وقتی روی خودم و عزت نفسم کار کردم با ادمهای فوق العاده ای در محل کارم ملاقات کردم و کلی از اون ادمها اگاهی دریافت کردم و در کارم رشد کردم البته باز هم جا داره که من رشد کنم رشد کنم و رشد کنم و تا اخر عمرم احساس میکنم که باید رشد شخصیتی داشته باشم
احساس ارزشمندی
من از وقتی در خودم احساس ارزشمند بودن رو پیدا کردم همه ی ادمهای اطرافم به من همین حس رو دارند و کلی روی من حساب میکنن و کلی به من احساس ارزشمندی بیشتر میدن و این موضوع خیلی لذت بخشه
مسیر اسان
در این مسیری که برای تغییر خودمون قدم برداشتیم یجوراییی سخته برای کنترل خودمون ولی یجوارییی به شکل قوی مسیر اسانه انقدری اسانه که لذت میبیریم البته وقتی راه رو پیدا میکنی و هدایت خداوند رو داریم و میشنویم الهامات رو و خداوند اگر سکوت ذهن داشته باشیم و خودمون رو لایق بدونیم و احساس ارزشمندی کنیم همیشه در حال دریافت الهامات هستیم
سینه خیز
من برای تغییرم یه جاهای زمین خوردم و یه جاهایی سینه خیز رفتم برای اینکه کسی نفهمه زمین خوردم و روحیه ضعیف شده ی من ضعیف تر نکنه از اتفاقهای بد زندگیم برای کسی نگفتم تا زودتر بتونم با تمرکز بروی خودم و زندگیم بلند شم و به راهم ادامه بدم
دوازده قدم
امیدوارم خیلی زود بخرمش
دوباره کاری
برای من هم بشدت سخته دوباره کاری و همیشه یا در بیشتر موارد روی کارم تمرکز میکنم و به بهترین نحو انجامش میدم حتی باکسانی که فقط دو هفته کار کردم هم میدونن این و بعدا بابتش از من تشکر میکنن
زن زیبا
من بابت صورت قشنگم از خداوند بی همتا سپاسگزاری میکنم
بابت قد بلند اندام به شدت متناسب و صورتی نرمال و جذاب خدایا شکرت😍
در پناه خداوند باشید
بنام خدای زیبایی ها
سلام به همگی
روز ۱۰۴ سفرنامه ام
مصاحبه با استاد
قبلا هم این فایل رو گوش داده بودم و اون موقع به این نتیجه رسیده بودم بیشتر روی کنار گذاشتن غرورم کار کنم
چون یه جاهایی کاذب بود وجلوی بعضی درخواستکردن ها یا کمک گرفتن ها رو ازم میگرفت
یا فکر می کردم اگه جلوی کسی غرور نداشته باشم یعنی من کوچیک کردم خودمو اره کنار گذاشتن غرور کاذبمو با کوچک شدن برابر می دونستم
اینجا از کامنت دوستان متوجه شدم می تونم ذهنیتمو عوض کنم
کنار گذاشتن غرور کاذبم یعنی من یه انسان فهیم صبور م من با خودم در صلحم
مگه دنیای اطراف مشخص می کنه جایگاهمو ؟ یا آدم ها مشخص میکنن که نگران باشم غرورم با چشم گفتن یا با کار انجام دادن از بین بره
ولی اون قسمت غرور مولد رو دارم همیشه از بچگی باهام بود و خیلی بهم کمک کرده
همیشه من روسمت بهترین ها برده
کاری کرده که از بچگی آرزوی کارآفرینی داشته باشم
باعث شده شخصیت قوی و مستقل داشته باشم
باعث شده هیچ وقتی محدودیت و ضعف ونرسیدن روقبول نکنم
باعث شده خودمو قبول داشته باشم
باعث شده خودمو لایق بهتیرن ها بدونم خودمو توانمند بدونم
مسیر آسان هم همیشه من رویاد استاد می اندازه 😍😍
اینکه خدا رو شکر تا یکم کارهام سخت میشه دست نگه می دارم و روذهنم مسلط میشم خودم رو شارژ میکنم و میبینم مسئله خودش حل میشه یا هدایت میشم به مسیر آسون
خدا رو شکر ازین ویژگی خیلی دارم استفاده میکنم و نتیجه اش این بوده که به جای اینکه من برم دنبال جواب ها ، جواب ها میان سمتم ( اصلی که استاد تو قدم ۵ گفتن )
خدا رو شکر میکنم واقعا هماستاد هم مریم جان چقد به شغلشون جایگاهشون می خورن انگار دقیقا واسه همچین جایگاهی ساخته شده بودن
اینو بهم میگه که اگه درونت با خودت هماهنگ بشه
دنیای بیرونتم هماهنگ میشه
وقسمتی که مربوط به شغل مورد علاقه بود
خوشبختانه با فایل های استاد تونستم شغل مورد علاقمو پیدا کنم وبرم داخلش
ونکته مهم این بود که من علاقه های زیادی داشتم ولی نمی تونستم از بین اونها انتخاب کنم که یه بار با خوندن کامنت بعضی از دوستان متوجه شدم قرار نیست ما رسالت خاصی رو پیدا کنیم
قراره از بین همه علاقه مندی هامون اونی که بیشتر بهمونمیخوره با شرایط علاقه مندی وتوانایی ها وخواسته هامون روپیدا کنیم
یادمه یه مدت به خدا میگفتم که شاید من خودم رو خوب نشناسم ولی تو منو بهتر میشناسی پس منوهدایت کن به شغلی که مناسبمه و بعد یه مدت واقعا هدایتی شغلمو پیدا کردم و الان هر چقد می گذره بیشتر میفهمم که چقد این شغل برام مناسب بوده
سلام بر استاد مهربان
چقدر این فایل زیبا و با نکته های فراوان بود
چیزهایی یاد گرفتم از این فایل که نکات آنرا برای خودم می نویسم تا همیشه برای خودم یادآوری باشد
فهمیدم از این کلیپ که اگر هم غرور دارم آن غرور باید در جهت سازندگی دارد برای بهتر شدنم باشد و برای خوبتر شدن زندگی من باشد
اگر غرور دارم برای خودم باشد که بهترین خودم باشم و همیشه برای خودم بهترین کارها را انجام بدهم این غرور یک غرور سازنده است
بعد از آن اینکه
زندگی را بر اساس معیاری خودم بچینم و تمرکزم را بر روی خودم بگذارم .سبک شخصی خودم را داشته باشم. خودم برای خودم زندگی کنم
اینگونه که باشم از خودم و زندگی خودم لذت می برم و با معیارهای درستی که در زندگی خودم بکار می برم همیشه طعم خوب آرامش را در زندگی خودم خواهم دید.
نکته دیگر این بود برای من که
هر کسی با توجه مداری که در آن است در مسیر خودش است و و از راه خودش موفق می شود و به پیروزی می رسد
در واقع راه رسیدن هر کس به موفقیت متفاوت است و مثل هم نیستند و قرار نیست که من از طریق راه دیگری به موفقیت برسم در صورتیکه باید دنبال الهامات خداوندی باشم و دنبال راه خودم باشم این نکته ای بسیار عالی و زیبا برای من بود و چشمم به راه دیگران نباشد
یک نکته در این فیلم یاد گرفتم که چقدر نعمت در این جهان فراوان است تا سالهای قبل جاده ها خاکی بود ولی الان تنها یک اتوبان بین دو شهر چند هزار کیلومتر مسافت دارد و با بهترین امکانات ساخته شده است این نشانه ای از باور فراوانی در این کره خاکی است
چقدر زیبا که انسان به ما یاد می دهد که هر روز زندگی جدیدی را تجربه کنیم تا چیزهای جدیدی یاد بگیریم و از روزمرگی خارج بشویم
همیشه در فایل های توجه به فراوانی و به زیبایی ها و شکر گزاری از خداوند در همه لحظات به وفور به چشم می خوردعالی هستید استاد عزیز
وقتی من خودم را بشناسم می دانم که چه دوست دارم و به چه علاقه دارم و دنبال چه هستم
در واقع خودشناسی مهمترین اصل است در شناخت علایق خود و از روی همین علایق می توان خوشبخت شد و به موفقیت رسید
همچنین نکته دیگری که یاد گرفتم این است که با خودم خلوت کنم بفهمم که خودم از خودم چه می خواهم و به توافق با خودم برسم
به جایی برسم که بفهمم چه می خواهم از خودم و دنبال چه هستم
چه نکته زیبایی در این کلیپ گفتید در مورد هدایت خداوند که مسیر کلی را خداوند می داند و بعد از نزدیکترین مسیر من را به خواسته ام و هدفم می رساند
همچنین یادگرفتم که وقتی برای خودم احساس لیاقت و ارزشمندی داشته باشم و خودم را عالی بدانم دیگر چشمم از روی دیگران برداشته می شود و نگاهم به خودم است
این بزرگترین درس امروز برای من بود
خدای ممنون بخاطر تمام آگاهی های نابی که امروز در این روزشمار تحول زندگی خودم به دست آوردم
نکات سفر نامه:
به نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین
و دوستان گلم
زندگی در بهشت 102
چند روزی میشه که نجواهام خیلی زیاد شدن و اونجوری که باید فایل ها رو گوش نمیکنم
به همه چیز شک کردم ،انقدر نجوا داشتم که بابا تو خوب بلد نیستی روی خودت کار کنی اصلا از کجا میدونی که این قوانین که بچه ها رو داره به نتایج میرسونه و کلی نجوا که هر لحظه داره توی سرم میپیچه
وقتی این فایل رو گوش کردم نجوا اومد که این فایل خیلی سنگین تو نمیتونی بفهمیش بیا و بنویس نفهمیدم آگاهی های این فایل رو وبنویس بهتره یه نکته بنویسم و به همون عمل کنم و به همین نیت هم شروع کردم نوشتن کامنت رو
بعد دیدم احساسم داره بد میشه یه احساسی که دارم خودمو گول میزنم من فایل رو گوش کرده بودم و نکاتی که از نظرم مهم بود رو هم نوشته بودم ولی میخاستم فقط این کار رو انجام داده باشم حتی به خدا تا چند ثانیه پیشم داشتم به نجواها گوش میکردم و میخاستم فقط به نکته بگم که چیزی نوشته باشم ولی حسی درونم گفت به این صدا گوش نکن تو باید بنویسی هر آنچه که بهت گفته میشه بعد مثل بچه ها که میان چاقالی خواهر و برادرشان رو به مادرشون میکنم وقتی نجوا رو گفتم و اینجا نوشتم که چی بهم گفت قشنگ حس کردم که نجوا خاموش شد و رفت پی کارش
خدایا شکرت که گوش کردم به هدایت
و همزمانی این فایل با فایل نشونه ام که برای تغییر باور چقدر داری کار میکنی بیشتر بهم یاد آوری کرد که آیا من برای تغییر باور به اون اندازه کهبرای یاد گرفتن یه زبان جدید باید وقت بزارم وقت میزارم یا نه ؟
به نام خدا شروع میکنم دونه دونه نکته هایس که استاد گفتن رو بنویسم و درکی که ازشون داشتم
غرور باید مولد باشه در خدمت خواسته نه در خدمت تعصبات
غرور تعصبی چقدر من این ویژگی رو دارم وقتی بر میگردم یه مروری میکنم میبینم هر جا فرصت خوبی برای رشد بود این غرور اجازه نداد حرکت کنم گفتم منم برم به فلان کس بگم نه اصلا نمیشه و همین جلوی حرکت کردنم رو گرفت
من باید از این غرور در جهت رسیدن استفاده کنم چه جوری ؟وقتی یکی بهم میگه نمیشه فلان کار روکنی اتفاقا اینجا باید بهم بر بخوره و بگم برای هیچ آدمی نشد نداره من باید بتونم
البته توی عمل خیلی سخت این جوری فک کردن ولی باید قبول کنم تنها راهش همینه
اگر اینجوری از غرورم استفاده کردم موفق میشم در غیر این صورت باید چوبشو بخورم
زندگیت رو بر اساس معیار هات چیدن یعنی تمرکز بر خودت
سبک شخصی ،سبکی که خودم بهش رسیده باشم با تحقیق
آیا برای داشتن سبک شخصی تلاشی کردم ؟یا فقط حرفای استاد رو شنیدم و گفتم بله این عالیه
استاد همیشه شنیدم ازشون که میگن باید خودت به قانون برسی
اینکه یه کسی بهت بگه فلان مسیر درسته و تو بگی باشه همین باعث میشه مثل الان من بزنم جاده خاکی شک کنم به مسیر ولی وقتی خودم یه مسیری پیدا میکنم و بهش میرسم به این سادگی ها بهش شک نمیکنم
به قول استاد بازی به هر جهت نمیشم
با بقیه کار ندارم که همه دارن چیکار میکنن
دیروز خونه ی مادرم بودم و میدیدم که مادرم تند تند اخبار رو میخونه و خودشم با صدای بلند این روزا خیلی اخبار بد میاد و من واقعا سعی کردم گوش نکنم و نگران نباشم ولی دیدم یه جاهایی منم نگران شدم البته خدا رو شکر سریع به خودم اومدم ولی همین نگرانی داره بهم میگه تو هنوزم باور نکردی قدرت خدای بزرگت رو ،وقتی به قدرت خدا فکر کردم به حدی دلم آروم گرفت که خدا رو شکر تونستم اون لحظه خودم رو کنترل کنم
وقتی به ایده های کارساز در مورد خواسته هات هدایت میشه تمرکزت به خدا باشه نه شیوه ای که دیگران رو به موفقیت رسونده
هر کسی با توجه به مداری که توش هست به یه مسیر هدایت میشه ،چند روز پیش که داشتم کامنت یکی از دوستان رومیخوندم که نوشته بودند چرا خدا از هر چیزی بی نهایت گونه و مدل آفریده برای اینکه فراوانی رو بهمون یاد آوری کنه و چه کسی میتونه باور کنه خدا برای هر کسی از بی نهایت راه ایده میفرسته کسی که به فراوانی باور داره
کسی که باور کنه این قانون فراوانی رو میتونه درک کنه خدا از بی نهایت راه که اونم با توجه به شرایط هر لحظه فرد فرق میکنه
میتونه هدایتش کنه به مسیر خواسته ها
الله اکبر وقتی به این موضوع فکر میکنم موبه تنم سیخ میشه چقدرررر قدرتتتت آخه
یعنی من برای هر خواسته ام حتی کوچکترین هاش از طریق هزاران راه میتونم برسم با همسرم که تو به خونه هستیم اونم بازم حتی اگه همون خواسته ی من رو داشته باشه میتونه از یه راه دیگه برسه قرار نیس هر دو تامون از یه راه برسیم و اگه همین رو بتونم عالی درک کنم دیگه دنبال این نیستم که ببینم فلان آدم موفق چیکار کرده که به موفقیت رسیده
به قول مریم جان که عالیییی بود این جمله اش هدایت یه تصویر بزرگ که میبینن و مسیر آسون رو بهت میگه
داشتم فکر میکردم واقعا اگه دل بدم به هدایت خداوند چی میشه
خدایا خودت تو این مسیر کمکم کن که صدای هدایت رو بشنوم من چیزی بلد نیستم تو دستامو بگیر
اگر کسی نمیدونه عاشق چی هست یعنی خودشو خوب نشناخته
همیشه فکر میکردم فقط باید یه شغل باشه که من عاشقش باشم و چند تا کار بود که دوستشون داشتم ولی وقتی صحبت امروز استاد رو گوش دادم دیدم گفتم اونی که با شرایط الان جور و در حال حاضر توانایی انجامش رو داری واردش شو و انجامش بده
چقدررر استاد حرف شما امروز بهم کمک کرد
من چند تا کار بود که بهش علاقه داشتم و یکیشون انتخاب کرده بودم آنقدر نجوا میاومد که نکنه علاقه ات رو اشتباه انتخاب کردی ولی امروز فهمیدم نه انتخابم اشتباه نیس من با شرایط الآنم توانایی انجام این کار رو داشتم و خدا رو شکر در مسیرش قدم برداشتم پس مسیرم درسته
من میگم اگه کسی نمیدونه به چی علاقه داره با خودش چادر برداره بره خلوت کنه و تا به نتیجه نرسیده برنگرده
این جمله رو خیلی دوست دارم یعنی کلا کاری که استاد گفتن روخیلی دوست دارم ولی حتی یه درصد هم بهش عمل نمیکنم چرا چون به شدت در مورد این موضوع باور محدود کننده دارم که پس بچه هات چی ؟ترس ها میاد سراغم تنهایی کجا بری
اصلا مگه میشه و……دلم واقعا این تنهایی که بشینم با خودم خلوت کنم و به نتیجه برسم رو میخاد و امروز این درخواست رو به خدا دادم که شرایطش رو برام جور کنه
و نکته ی مهمش اینجاست که باید وقتی به یه نتیجه رسیدم بیام عملی کنم نه اینکه برم خلوت کنم بیام یکی بهم چیزی گفت باز عقب بکشم و من امروز فهمیدم تو این مورد گیر دارم یعنی میرم تصمیم رو میگیرم ولی به عمل که میرسه به یه حرف دیگران بازم تردید. میاد سراغم من نباید تو تردید بمونم و مصمم باشم و اعتماد کنم به هدایت خداوند ،شاید نتیجه ی دلخواه منونده ولی تو اون مسیر قرار چیز هایس یاد بگیرم که منوو به خواسته هام میرسونه ساختن همین باور بهم کمک میکنه تو. مسیری که میخام برم با هر حرفی کم نیارم و ادامه بدم
مسیر آسان
اگر باور های مناسبی داشته باشیم برای رسیدن به خواسته ها به مسیر آسان هدایت میشیم
من وقتی به این جمله فکر کردم دیدم یه درک اشتباهی از این جمله دارم وقتی استاد میگن اگر میبینی مسیر سخت و پیچیده شده یعنی اشتباه من اینو اشتباه درک کردم و همین الآنم فهمیدم
تا به یه چالش تو مسیرم میخوردم سریع میگفتم نه پس حتما این مسیر اشتباه باید راحت باشه یعنی فک میکردم مسیر درست مسیری که هیچ چالشی توش نیس باید بدون هیچ مشکلی به خواسته برسی
بله درسته توی مسیر درست هم یه سری چالش ها هست ولی نکته ی مهمش اینه وقتی من باور درست دارم هدایت میشم به راه آسان حل اون چالش
مثلا من توی کارم خوب طبیعی یه سری تکنیک ها رو نمیدونم و همین باعث میشد ساعت ها سر یه پروژه بمونم و آخرم مسأله حل نمیشد و هی میگفتم پس اگه استاد میگه مسیر باید ساده باشه چرا آنقدر زجر آور اگه من کل روزمواینحوری باید درگیر یه مسأله بشم که هیچی به هیچی
در صورتی که اگر من باور درست مثل اینکه خدا راه حل این مسأله رو میدونه و بسپار بهش رو داشته باشم رها میکنم و در وقت مناسبش راهکار اون مسأله بهم گفته میشه این مسیر درست و آسان
دوباره کاری
وقتی استاد گفتن خط قرمزشونه
به خودم گفتم خیلی بیشتر باید دقت کنم تو این موضوع و خیلی وقتا این مسأله برام پیش میاد از اشتباهاتم درس نمیگیریم و باعث میشه دوباره کاری بشه.باید کاری که میدونم احتمال انجام اون خطا بازم هست با دقت و تمرکز بیشتر انجام بدم و بیشتر از قبل براش وقت بزارم تا دوباره کاری نشه
استاد عزیززززم بایت این فایل پر از آگاهی ازتون ممنونم ،مریم جان نازنین بابت جمله های
که نوشته بودید ازتون ممنونم که چقدر به درک بهتر قوانین به ما کمک میکنه
خدایا شکرتتت
سلام به زینب عزیز.الان کامنت شمارو خوندم واقعا لذت بردم عالی نوشتید..اون دقت توی دیدن نکته ها و بررسی اوم مطلب و سوالهای خوبی که از خودتون کردید و نتایجی که گرفتید برای بهبود خودتون رو کلی تحسین کردم..شما عالی داری مسیر رو طی میکنید و نگاهتونو به مطالب و مسائل واقعا تحسین کردم..آفرین دوست آگاهم
در پناه الله یکتا باشید
سلام مریم عزیزم
بابت کامنتی که برام گذاشتی ممنونتم
چقدر به موقع بود
وقتی پیامت رو دیدم یه بار دیگه نکته های کامنتم رو خوندم و دیدم چقدر الان درکم بهتر شده چقدر سعی میکنم عملگرا تر بشم
یادمه اون شبی که این کامنت رو مینوشتم خیلی نجوا داشتم ولی گفتم باید بنویسم
امروز که هدایت شدم دیدم دقیقا نکته هایی که باید بهم یاد آوری میشد رو خوندم خدا رو شکر میکنم بخاطر داشتن دوستای نازنینی مثل شما
برات آرزوی موفقیت میکنم مریم نازنینم
سلام
روز 104
اصلا نمیدونم چجوری هیجانمو کنترل کنم و کامنت بزارم اواسط فایل داشتم فکر میکردم حتما تو کامنت بیام این موضوع و بیان کنم که روز ب روز فایل سفرنامه راجع به ثروت و روانشناسی و ثروت حرف میزنه و قلبم داره با شدت بیشتری میگه ک این دوره رو بخرم یهو شما گفتین بچه ها روانشناسی ثروت 1 و بخرید دیوانه شدم اصلااا انگار همون لحظه خدا جوابمو داد الان در حال حاضر مبلغش و ندارم اما میدونم ک میخرمش خیلی خیلی زود
استاد واقعااا همه چیز فرکانسه واقعا باورر ما زندگیمون و میسازه هرچی میگذره بیشتر با پوست و استخوانم درکش میکنم
الان مثال میزنم در این باره
الان نزدیک دو سالی هست که پدربزرگم فوت کرده و خونه پدری مادرم اینا دو سال هست که خالیه و خواهر برادرا درگیر فروشش بودن و کی این تصمیم عملی شد؟ یکی دو ماه پیش چون منتظر بودن همسایه ها رضایت بدن و کل ساختمان و بدن بساز بفروش و گرون تر بفروشن چون ساختش قدیمی بود خلاصه یکی از همسایه ها به هیچ عنوان راضی به فروش و بازسازی خونه نبود اینا هم بیخیال شدن و چون تقریبا همه پول لازم بودیم بالاخره خونه رو ب قیمتی ک تقریبا مناسب بود و قیمت محل بود فروختن وای اصلا میخکوب بودم از اتفاقی که بعدش افتاد وقتی خونه بفروش رسید یک هفته بعد معطل شدن همسایه راضی شده که خونه رو بدن بساز بفروش و صاحبخانه جدید کلی ازین معامله سود کرد و اتفاق عجیب ترش اینکه دقیقا بعد این ماجرا شرایط کشور تغییر کرد دلار گرون شد و همه تصمیم گرفتن فعلا خرید و فروش انجام ندن و عملا پول ما الان مبلغیه که باهاش میشه روستاهای کرج خونه گرفت اونم با متراژ خیلی پایین کاری ب این حرفا ندارم فرکانس اون فرد باورهاش باعث شد کلی سود کنه و فرکانس ما هم ک نگم دیگه البته منو خواهرم گفتیم هدایت خدا و الهام هرچی بگه همون کارو میکنیم سپردیم دست خدا اما مامانم همش میترسه پولش خرج بشه و ب هر دری میزنه که هرجور شده با پولش یه جا رو بگیره حتی شده شریک بشه که ما خودمون و کشیدیم کنار
اینکه شما گفتین هرکسی با توجه به الهامات و مسیر خودش روش رسیدن به خواسته ش فرق داره خیلی منو به فکر فرو برد چون دقیقا ما هم دنبال این بودیم ببینیم بقیه با پولشون چیکار میکنن ما هم همین کارو کنیم زبونی اینطور نبود اما ناخودگاه و ترمزی بهش فکر کردم همین بود و این خیلی بهم کمک کرد که بیشتر بزارم خدا کارش و انجام بده ساکت باشم تا ایده الهام بیاد و بتونم قدمهامو از سمت خودم بردارم بقیه قدمها با خدا
کلی نکته ارزشمند و گرانبها تو تک تک جمله هاتون بود استاد عزیزم که باید برم بشینم ساعتها بهش فکر کنم و به مرحله اجرا برسونمش
ممنونم مریم جون عزیزم بابت طراحی این سوال های بینظیر
به نام الله هدایتگرم
سلام به استاد گل و مریم گلی
چقدر دوس دارم زمانی که شما میرید خرید از فروشگاهاای بزرگ …خودمو در حال خرید حس میکنم و لذت میبرم هنوز نرسیدید به فروشگاه؟؟من کلی منتظر بودم
چقدر این غرور و تعصبات پوچ توی زندگی من واضح و مشهود مشخصه که کجاها با همین قضیه چشم نگفتن و اینکه من خودم میدونم من همیشه همه چیزو میدونستم اما نمیدونستم،، کمالگرایی که همیشه فکر میکردم خیلی عالیه و یه خصوصیت عالیه اما الان مدتیه که دارم متوجه میشم که اگه اینقدر از خواسته هات عقبی به خاطر این باگ بزرگته که ادا هم داشتی واسش….همون جمله ایی که گفتید درسته که کمالگرایی آسانت میکنه برای سختی ها و من اینارو تجربه کردم و هنوزم خیلی جاها با منه این کمالگرایی اگه حواسم نباشه باز منو عقب میندازه..خیلی جاها حواسمو جمع میکنم و مچشو میگیرم باید بیشتر حواسم باشه
از خدای مهربونم سپاسگزارم که دارم متوجه میشم و این ترمزهارو یواش یواش متوجهش میشم یه روزی منم فکر میکردم که کمالگرا نیستم…ولی این روزها تاجمله ایی از استاد میشنوم که یه ترمز هستش و ذهنم میخواد بگه تورو که نمیگه تو که اینو نداری سریع حواسمو جمع میکنم و میگم باید بررسیش کنم قطع به یقین اونو که ذهنم میگه نداری دارم
از خدای مهربون و هدایتگرم میخوام همینطور که داره منو پیش میبره در این مسیر کمکم کنه این ترمزهارو بردارم و پامو بزارم روی گاز و یه پرش عالی داشته باشم واین موتور بیچاره که داره دیگه از جا کنده میشه بسکه پاهام 2تایی روی ترمز بوده و داشتم و دارم گاز میدمو به تعادل برسونم و خداوند کمکم کنه که درستش کنم…همانطور که خودش هدایتم کرده از اون بالا راه ساده و راحت رو بهم نشون بده
خدایاشکرت شکرت شکرت
استادجان و مریم گلی بسیار ازتون سپاسگزارم جانان
در پناه الله یکتا باشید
به نام خداوند بخشنده و مهربان
رو 104 سفرنامه : اینکه میگن غرور باید مولد باشه من رو یاد جمله ای از دیوید بکهام میندازه اون میگفت وقتی بچه بودم و فوتبال بازی میکردم ، مربیمون بهم گفت تو هرگز تو تیم ملی نمیتونی بازی کنی اما من هم کاپیتان تیم ملی انگلیس شدم و هم بالای صد تا بازی برای تیم ملی انجام دادم و این نشون میده که بکهام تونست و ثابت کرد که میشود.
بسم الله رحمان رحیم
سلام به استاد مهربانم، خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم در سایت
روز 104 سفرنامه
استاد جونم دلم برای کامنت نوشتن حسابی تنگ شده بود. فکر نکنین من از اینهام که یویویی رو خودشون کار میکنه ها، نه، من متعهدانه دارم از آموزشهای نابتون استفاده می کنم ولی در کامنت نوشتن اعتراف می کنم مدتیه که کوتاهی کردم. حالا میخوام به امید خدا جبران کنم. انشالله.
برداشتهای خودم رو از این فایل ارزشمند با اجازه شما می نویسم.
در این قسمت مریم جان جملاتی رو که استاد در موقعیتهای مختلف بکار بردن میخونن و استاد توضیح کوتاهی دربارشون میدن. واقعا تحسین برانگیزه اینهمه دقت مریم جان به استاد و حرفاشون.
● غرور باید مولد باشه یعنی در خدمت خواسته هات باشه و نه در خدمت تعصباتت:
غرور خوب اونه که آدم رو به حرکت واداره و باعث پیشرفت بشه، حتا اگه در ظاهر این باشه که بخاطر ضعفهامون مورد سرزنش قرار گرفتیم باید سوخت باشه برامون نه اینکه باعث درجا زدن و متوقف شدنمون بشه. غروری خوبه که بهش بربخوره و نتیجه مثبتی داشته باشه.
● زندگیت رو بر اساس معیارهای خودت چیدن یعنی تمرکز روی خودت:
خیلی خوبه که سبک شخصی داشته باشیم. معیار شخصی داشته باشیم. معیارهایی که خودمون با شناخت از خودمون بهش رسیدیم نه چیزهایی که هر روز بین ملت مد میشه. لازمه این اتفاق تمرکز روی خودمون و زندگیمون هست.
خداروشکر میکنم که حتا زمانی که با شما آشنا نبودم پیرو اکثریت نبودم اما از آنچه بودم هم ناخشنود بودم. آموزه های شما منو با خدا و خودم آشنا کرد. وقتی گفتین ملت گوسفندوار همدیگرو دنبال میکنن این آیه برام تداعی شد که خدا به پیامبر میفرماید: از اکثریت پیروی نکن که گمراهت میکنن. (116 انعام):
اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه میکنند. آنها تنها از گمان پیروی می نمایند و تخمین و حدس میزنند.
● وقتی به ایده های کارساز درباره خواسته هات هدایت میشی که تمرکزت به خدا باشه و نه شیوه ای که دیگران رو موفقیت رسونده:
افراد با توجه به مدار و خواسته هاشون از راههای متفاوتی به مقصد میرسن. این مثل اثر انگشت برای هر فرد اختصاصی هست. نگاه کردن به شیوه دیگران برای رسیدن به خواسته هاشون خطاست. اگر گوش به زنگ الهامات خداوند باشیم با توجه به شرایط، مدار، تواناییها، وضعیت الان و خواسته هامون یک مسیر متفاوتی قدم به قدم به ما گفته میشه.
امیدوارم خدا منو به دریافت الهاماتش و عمل به اونها هدایت کنه. آمین
● بعضی ها میگن نمیدونیم علاقمون چی هست:
برای اینکه خودشون رو نمیشناسن. دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها خیلی در این مورد کمک کننده هست.
خیلی خوبه کسی که میخواد بدونه علاقش چی هست از خدا در این مورد هدایت بخواد. تنها بره یک جای خلوت و در اون فضا از خدا بخواد راهنماییش کنه. توانایی هاش رو در نظر بگیره، گذشتش رو، کارهایی که کرده و … . خوب فکر کنه و در دفتری بنویسه و اگر مطمئن شد چیکار باید کنه با عزم راسخ انجامش بده نه اینکه نظر دیگران مایوسش کنه.
● مسیر آسان: مسیری که توسط هدایت الله باشه مسیر آسانی هست. اگر باورهای خوب داشته باشی به مسیر آسان هدایت میشی. اگر مسیر سخت هست باورهات نامناسبه. این آگاهی رو بسیار دقت میکنم در زندگیم بکار ببرم.
● سینه خیز رفتن: برای آدمهایی بکار میبرم که یه اشتباهی کردن واسه کم نیوردن جلو بقیه همچنان در اون وضعیت دشوار میمونن. نمیدونم چرا یاد سوره ملک آیه 22. افتادم. ( آیا کسی که به رو افتاده حرکت میکند به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمیدارد؟)
● 12 قدم: این یک دوره الهامی بود. خیلی از خدا خواستم هدایتم کنه به آموزشی که بچه ها آرام و مدت دار روی خودشون کار کنن تا نتیجه بهتری بگیرن. استاد جان اولین دوره شما که خدا منو به اون هدایت کرد 12 قدم بود. واقعا عالی بود و نتایج من به طور محسوسی رشد کرد.
● دوباره کاری: یعنی یه اشتباه رو هی تکرار کنی. یا یه کاری رو درست انجام ندی و مجبور بشی هربار زمان و انرژی بیهوده برای انجام دوبارش صرف کنی.
● زن زیبا: واقعا شما دو عزیز نمونه بینظیر از یک زن و مرد زیبا و خداگونه هستین.
در پایان میخوام بگم استاد جونم رابطه شما با عزیز دلتون (چقدر این عبارت رو دوست دارم)، سبک زندگیتون، کنجکاوی و تنوع طلبی تون برای من خیلی خوشایند هست و بسیار از شما الگو میگیرم.
راستی باور و شعارم رو یادم نره بهتون بگم: خوش بحالم (لبخند). فقط خدا میدونه چقدر خوشحالم که منو با شما آشنا کرد. خدایا شکرت
مثل همیشه تشکر میکنم بابت آموزه های ارزندتون و اینکه کامنتهای مارو میخونین.
به امید دیدار شما خوبان