سریال زندگی در بهشت | قسمت 104

به نام خدای سریع الجوابم

سلام به بی نظیرترین استاد عالم و عزیز دلشون

خدایا شکرت که صبح زیبای اذر ماهی رو اینطور شروع کردم قبل از اینکه از تختم بیرون بیام از خدا خواستم امروز حسی رو تجربه کنم که دلم قنج بره براش حالم بی نهایت خوب باشه و خدایا تو با من چه کردی؟

سر صبحانه یه مساله ای مطرح شد با همسرم که من ناراحت شدم و نجواها اومد که اره تو نتونستی تو قبول نشدی و فلانی و فلانی رو ببین شدن و تو نشدنی همونجا نزدیک بود اشکم جاری بشه و حالم بد بشه که به خودم اومدم و یکی زدم تو سر نجوا و گفتم من آگاهانه حالم رو خوب نگه می دارم و میرم الان به مأمن همیشیگیم سایت عباسمنش عزیزم و نشانه امروزم رو میزنم و از خدا هدایت میخوام که سایت باز شد و تصویر این قسمت از زندگی در بهشت روحم رو به پرواز درآورد و سریعا دانلودش کردم و دیوانه شدم از ساحل seaside بی نظیرررررر خدای من چه کلماتی استفاده کنم تا توصیف بشه زیبایی این ساحل

شن هایی که مث آرد نرم و سفید و تمیزززززززززن

خدای من ابرا رو ببین دریا رو ببین این ساحل و خونه های اطرافش و چمنا به خدا دیوانه شدم دیگه

چقدر لذت بخشه همه در نهایت صلح با خود دارن لذت میبرن از خودشون و محیط

بی هیچ قضاوت

بی هیچ نگاه سنگین جنس مخالف

قلعه زیبای بی نظیر رو ببین که عاشقانه ساخته شده

اون سه تا دخترا رو ببین چقدر راحت دارن بازی خودشون رو انجام میدن و باهم کیف میکنند

همین لحظه یادم اومد که مساله من اصلا قبولی این آزمون نیست اصلا موندن تو ایران نیست چیزی که قلبا راضیم میکنه این آزادیه ست اینکه سبک زندگی خودم رو داشته باشم و کسی کاری نداشته باشه که اینطور راه نرو اینطور نپوش اینطور چیزی نخور که همه میشناسنت خانوم فلانی هستی 🙄🙄🙄🙄اره اینا آزار دهنده ست و من آزادی رو میخوام این اندازه آزاد و رها مث همون دخترک دراز کشیده بر شن های سفید رنگ ساحل که داره با خودش مراقبه میکنه و لذت میبره بی هیچ اهمیت دادنی به نظر دیگران

و زندگی چقدر آسونتر و راحت تر و لذت بخش تره از اون چیزی که تو مغز ما کردن

خدایا شکرت که بهم یاداور شدی یکبار دیگه خواسته قلبیم رو

خدای من استاد یه لحظه چشمامو بستم و خودمو کنار شما و مریم جانم حس کردم برخورد آب با پاهام و لمس شن های آرد مانند ساحل دیووونه م کرد خدای من😭😭😭چقدر لذت بخشه

و این صحنه که مریم جان داره از پله ها میره بالا و اون لند مارک در منتهی الیه تصویر داره دیده میشه تیر خلاص رو بهم زد چقدر حرفه ای داری فیلم میگیری مریم جان باور کن حس کردم خودم ازون پله ها بالا میرفتم دیوانه شدم فقط 😍😍😍😍😍خدای من

و در نهایت غروب و این منظره رویایی که دیگه در غالب کلمات نمیگنجه زیبایی هاش

الله اکبر از اینهمه زیبایی نارنجی و آبی و سفید و سبز همه در یک قاب

خدایا تپش قلب گرفتم برای اینهمه زیبایی

و خورشید که مث یه گوی آتشین زیبا داره خودنمایی میکنه در مغرب و خدای من بی نظیره این لحظات

و عروس زیبا و ساده پوشی که داره ثبت میکنه این لحظات بی نظیر رو در بک گراند عکساش

چقد قشنگ و ساده ست

واقعانم استاد از مسجد کم نداره این محیط

مگر نه اینه که مسجد محل مراقبه و نزدیکی به خداست ؟ اینجا که کلش مراقبه و دیدن زیبایی و نزدیکی به خداست

بایدم کفش ها رو دراورد و با قداست وارد شد 😭😭😭خدای من ااشک امانم نمیده غروب زیبای این ساحل فوق العاده و عروس زیبا و آهنگی که شما گذاشتین دیگه حجت رو بر من تمام کرد

“من اینا رو فهمیدم از زندگی به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست

که بین منو و آرزوهای دور به جز از خودم هیچ کسی دیوار نیست ”

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

من فقط یه لحظه کنترل ذهن کردم و اجازه ندادم نجواها اول صبح کل روزم رو خراب کنند و تو همچین هدیه ای رو برام قرار داده بودی و کل روزم رو ساختی

خدای من چطور سپاسگزاری کنم برای این جوابت

و خدایا تو چقدر سریع الجوابی…….😭

خدایا شکرت

عاشقتمممممم نفس من

عشق من

بی نظیرترین الای جهان

زیبای من

میبوسمت از راه دور و بهترین ها رو برات آرزومندممممم

من عاشق شما هستم بهترین من

نفس من

عشق خواهر

من از شما بی نهایت درس میگیرم

الهی لحظه به لحظه زندگیت سرشار از نور الهی باشه