سریال زندگی در بهشت | قسمت 104

استاد جانم سلام⁦♥️⁩

مریم عزیزم سلام⁦♥️⁩

دوستای بهشتی من سلام⁦♥️⁩

از دیروز که این زیباییها رو دیدم دلم له‌له مبزنه که بیام و با کامنتم حس و حالم رو با شما در میون بزارم ولی نمیدونم چرا سایت روی گوشیم قفل شده بود و بر اساس هدایت خدای خوبم قرار شد ۲۴ ساعت نیام تو سایت. خدا رو شکر الان که دیدم مشکل برطرف شده اولین کاری که کردم اومدم برای کامنت گذاشتن😊

استاد چی میشه گفت در مورد این فایل. بخدا تو تک تک دقایق این ۲۰ دقیقه خدا بود. استاد بخدا دیوونه شدم از اینهمه زیبایی ، اینهمه حس خوب و

اینهمه توحید. با خودم گفتم ما بچه ها که با دیدن این زیباییها از قاب دوربین اینجور دگرگون شدیم و چشامون پر اشکه. ببین حال استاد و مریم جان چجوریه.

مریم عزیزم اون دستهای مهربونت که هرجا میری با گوشی برامون فیلم میگیری و مارو شریک خوشیات می کنی رو باید بوسید.😘

این ساحل زیبای برفی که آدمهاش در نهایت راحتی و آرامش بودن منو دیوونه کرد.

اون ماسه های نرم و برفی و گرم که دل آدم میره برای راه رفتن و دراز کشیدن روشون منو دیوونه کرد.

اون صحنه زیبای غروب که خورشید نور نارنجی شو پاشیده بود روی دریا منو دیوونه کرد.

اون دخترهای جوان که در نهایت آزادی و راحتی و خوشی بودن و داشتن لذت میبردن از لحظه لحظه شون. از بازی کردن با اون ماسه های برفی، از رفتن تو آب و کنار هم بودنشون، از مراقبه روی ماسه ها و پر شدن از حس خدایی. بدون نیاز به کسی یا چیزی که محافظشون باشه. خدای من چه توحیدی. چه لذتی. چه در لحظه بودنی.

چقدر این دخترها قابل تحسین بودن و زیبا.

خدای من شکرت چه صحنه هایی امروز دیدم. به قول دوستان چقدر سطح خواسته هامون داره باکیفیت تر میشه. چقدر خواستن هامون داره قشنگتر میشه و ما چقدر خودمونو لایقتر میبینیم برای دریافت خواسته هامون. خدایا شکرت

استاد چی بگم از اون کفش درآوردنت. آخه هرکارتون‌ و هر جمله تون قابل تحسین و قابل تمجیده. آخه مگه میشه روی اینهمه پاکی با کفش رفت. من عاشق راه رفتن پابرهنه روی ماسه های ساحلم. عاشق اینم که ماسه های داغ کف پامو قلقلک میده. وقتی آب میاد و ماسه ها رو از لای انگشتای پات میشوره و میبره چه حالی داره. چقدر مست میشه آدم از اون حس ناب. و این آبی دریا و سفیدی ساحل و غروب نارنجی و این آدمهای موحد….

خدای من چقدر بزرگی و عظمتت رو به رخ آدمها میکشی. سبحان الله…….

خدای من عروسی هم که داریم. مهمونهای اون عروسی فقط به اون چندتا صندلی خلاصه نمیشد. استاد کاشکی بهش میگفتین همه بچه های سایت منو خدا دعوت کرده به این جشن و هیاهوی عاشقانه زیباییها. همه ما بچه های سایت از اعماق وجودمون زیبایی و سادگی اون عروس خانم رو تحسین کردیم و براش آرزوی خوشبختی کردیم.

خدای من این ابرهای دبوانه کننده رو ببین.

استاد بخدا اینجا مقدسه. و این آدمها نمونه کامل توحید. همه خودشونن. همه دارن از نعمت هایی که همون لحظه دارن لذت میبرن ، از هرچی که دارن. این آدمها عباسمنش ندیده عباسمنشی ان.

خدایا شکرت برای اون کاخ سفید که با عشق درست شده.

خدایا شکرت برای اون عروس ساده و زیبا. چه جشن رویاییی. در اوج سادگی و در اوج لذت.

استاد دستمریزاد با این آهنگهایی که روی فایلها میزارین. هر چند که حتما انتخاب آهنگها هم هدایتیه و قطعا کاری که خدا بکنه شاهکار میشه.

فکر کن تاریخ عروسی این عروس خانم رو روزی تنظیم کرده که استاد میخواسته بره seaside. تا ما هم ببینیم و لذت ببریم و تجسم کنیم خواستن و ساختن رو‌. خدابا شکرت بخاطر ابن نظم دقیق و این قانون بی نظیرت که زمین و زمان و آسمون و زمین و دریا رو مسخر کردی برای لذت بردن ما.

خدایا شکرت که عضله زیبابینی چشمامو اینجوری تقویت می کنی.

خدایا هدایتم کن به راه راست. راهی که توش فقط زیباییه و نعمت. راهی که تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم🙏🙏🙏🙏🙏