سریال زندگی در بهشت | قسمت 106 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای مهرربونممممم

سلام به استاد عزیزم و مریمم جون عزیزممم

اولین نکته:

وقتی من در موج مثبت قرار میگیرم هدایت میشم به قسمت جدید زندگی در بهشت

به سریالی که میتونه نقطه امید و ایمان یه فرد رو پر رنگ تر کنه یا نه پر از حسرت و کمبود

حتی قشنگ ترین نعمت ها حتما قرار بر این نیست بهت زیباترین احساس های خوبو بدن

چون همه چی به کانون توجه من بستگی داره

دوس دارم این کلمه تکرار کنم

کانون توجه

کانون توجه

کانون توجه

حواست باشه کانون توجهت کجاست!!

استاد میدونی من از این فایل درسهایی گرفتم که باید بارهاا بارهااا تکرارش کنم

برای یه لحظه این از جلوی چشم رد شد

عباسمنش چه جالبه از چیزای ساده داره بینهایت شکر میکنه

داره لذت میبره

داره میگه خدارو صدهزارمرتبه شکرر

پردایس ۲۰ هکتاری که کاخ و سنگ زرین نداره که بگیم چون اینجوریه پس معلومه میشه توش لذت برد

اخه ما ناخوداگاه یاد گرفتیم که مکان خوشگل موشکل و فلانه که لذت میده

اصلا میگیم مگه میشه؟؟!

سوالم اینه تو چطور میبینی مریم ؟؟

این همه نعمت و ثروت توی زندگیم دارممم که به تازگی فهمیدم که اگر بخوام بشینم بهشون قکر کنم واقعاا شایدم ندونم اصلا چندتا میشن

از اتاقی توش هستم الان

از خونه ای که داریم

ازماشین

از خیلییی چیزااا که قبلا فکر میکردم فقط ادمهای خاص دارن

ولی منم الان دارم

اره الان دارم جز مصرف روزانمههه

ولی چشم بینا ندارم

چشم بینا ندارم که هر لحظه شکر بجا بیارمممم

دنبال فایل دیگه ای بودم اومدم این فایل پلی کردم گفتم شاید جواب من توی این باشه

دارم سعی میکنم که تمام تمرکزم معطوف کنم بر روی نشونه ای که دیدم

هرس کردم درخت های هرز عین یکی یکی نشخوارهای توی ذهن میمونه

نشخوارها هر کدوم عین یه نخ باریک توی ذهنت مدام روی کانون توجهت رژه میرن

استاد همزمان که داره این نشخوارها رو یکی یکی

یا همون نخ ها رو یکی یکی میکشهههه

داره یکی یکی درختهای هرزی که هیچ سودی ندارن جز اینکه جلوی دید چشماشو برای دیدن زیبایی ها گرفته میکنه

این اون جهاده که من شروع کردم

همه چیز از یه بیگ بنگ توی زندگیم شروع شد

یه چیزی که داره هر روز یاد میده

قدرت هر لحظه تمرکزت دست کم نگیررر

اره اره من دارم یکی یکی اون نخ ها میبینم

کافیه ببینم

بعدش اروم میگیرمشون و میکششم میکششم

و میرسم به منبع اصلی و بووووووم بوووووم

دیگه اونجا مریم، مریمه الان نیست

یه مریمی که همه اذعان دارن وقتی متمرکز شد بر چیزی دیگه مگه کسی میتونه جلوشو بگیره

دیگه اونقدر اروم اروم اگاه اگاه تر میشه که میفهمه چی حاشیه ست چی اصله

دیگه اصل و حاشیه ذهنش میشناسه

ارررررره من داررررم خلقققق میکنمم من من من من من من من من من من من من من دارم خلق میکنممممم

من دیگه اون مریم قبلی نیستممم

مریم توی کارنامشش کلی لیست وار فقط موقعیت هایی داره که با تمام تمرکز رفته و ساخته باعششق با عشققق

توی زمان کوتاه تصمیم گرفته ساختههه

مریم مسئولههه مریییم مسئولهههه ،این کانون توجههه

مریم هر لحظه متعهد میشه عین مو که توی ماست سفید به وضوح دیده میشه نشخوارهاشو بکشه بیرون و نفسسس عمیق بکشه بگه اهاا ازاد شدم

خداروشکر

امروز پاداش به اندازه کنترل ذهنم گرفتم

و یه سری چیزا از خودم فهمیدم و به مسیر اصلتر هدایت شدم.

اما تداوم مهمه اونقدر ادامه بدم که که پایه ها سفت بچینه که وقتی دوباره بادی اومد نزنه از ریشه و ته بزنه و…

خداروشکر

استاد من عاشق این عشق شما و خانم شایسته ام یعنی حال میکنم بخدا عین رفیق میمونید یعنی خودممم اییینقدرر عاشق اینم که توی رابطه عاطفی که قراره به امید الله توحیدی بسازمش اونی که توی مدار هم قرار میگیریم با هم رفیق باشششیم که نگو نه عین ۹۹ درصد زن و شوهرای الان یا دختر و پسرای الان

یعنی دوس دارم اینقدر باهم رفیق باشیم اصلا صاف باشیم هماهنگ باشیم یعنی اینقدر خودمون باشیم

اصلا همه چی من مال اون همه چی اون مال من اصلا چیزی برای پنهون نباشه

اصلا از این حرفهاا نباشههه

وایی اصلا فکر کردن بهش بهم یه ذوقی میده. اصلا عشق میکنم

خدایاشکر بخاطر دست پاکی که قراره وارد زندگیم کنی که با مهم ترین ویژگیش اینه که با کانون توجهم اجازه دادم وارد زندگیم بشه

خدایاشکرت که تا هر وقت که خواستیم باهم میمونیم و ازادیم

خدایاشکرت که ما دو تا ادم با عزت تفس سالم قدرتمند هستیم که هر روز در کنار هم رشد بیشتری میکنیم

شکرت که دارم ذوق کردنای مریم جون میبینم

و فان تعریف کردنای استادووو

😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

یعنی عاشق کرم ریختن های اون اردکم چقدر مربی خوبیه چه خوب جایی اومده

پرادایس استاد

بایدم اردکشم هم جنس صاحبش باشه😂💯👍

چقدر خوراکیی خدای من چقدر خوبه با لدت بری خرید کنی

من اینو دوست دارم خرید کردن توی فروشگاه و اوردن توی خونه و نگاه کردن بهشون☝️🥳

به امید دیدار ورژن جدید تری از مریم

عاشقتونم🥰

۱۵ آذرماه ۱۳۹۹ ساعت ۶:۳۲