سریال زندگی در بهشت | قسمت 112

بنام خدایی که به شدت کافیست

بنام‌ خدایی که خدایی کردنو خوب بلده

بنام خدایی که عاشقانه هدایتم می کند

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

سلام به اساتید تمرکز بر نکات مثبت، استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان شایسته شایسته و دوستان نازنین عباسمنشی

استاد تحسینتون می کنم بخاطر این همه کنترل ذهن. تحسینتون می کنم که از دل اتفاقهای بد نکات مثبت رو با دقت بیرون میکشی و تمرکزتو میزاری روی همونا. چون قانون با گوشت و خونتون آغشته شده، چون میدونین احساس خوب چه پاداش هایی براتون داره و احساس بد چه وقایع ناگواری رو. استاد جان تحسینتون می کنم که تو هر شرایطی میتونید افسار ذهنتون رو بدست بگیرین و آگاهانه رفتار مثبت داشته باشین. شاید به نظر ما که داریم تعریف و تمجید می کنیم به نظر کار چندان سختی ام نباشه ولی وقتی فکرشو می کنم میبینم خدایی کار سختیه که خیر رو در ماوقع ببینی و رها کنی. استاد من تابستونی برای بچه هام جوجه گرفته بودم وقتی جوجه هر کدومشون مرد تا یک روز گریه و زاری میکردن براشون.

انگاری این خدابیامرزها رسالت شون تو این دنیا این بود که مفهوم عشق بوقلمونی رو برای ما جابندازن. اونقدر به پای استاد کوبیدن و کوبیدن تا به هدفشون رسیدن و بالاخره استاد عشق بوقلمونی رو عنوان کردن و وقتی دیدن دیگه هدفی تو دنیا ندارن خودبخود از زندگی استاد رفتن بیرون😅😅

استاد نکته هایی که من از این درس گرفتم اینه:

🌹اول اینکه همیشه تمرکزم رو بزارم روی همون مثبتهای کوچولو. لازم نیست نکته مثبته به نکته منفیه بچربه بلکه به همون اندازه ای که مهمه بهش ارزش بدم.خدا رو شکر کنم که اتفاقا همین دوتا بوقلمونی که موندن خیلی سالمتر و شاداب تر بودن.

🌹دوم اینکه یادم بیاد حالا که اون جوجه ها رفتن بیام ببینم چه خاطرات خوشی از این داستان داشتم و خدارو شکر کنم برای اون گذشته باارزش. برای اینکه وقتی اون جوجه ها رو آوردیم چقدر خوشگل بودن. چه حس خوبی داشتیم باهاشون. حتی میخواستن دوربینم بخورن اینقدر که اینا خوراکشون زیاد بود.. راستی یکی از مزایای رفتنشون اینه که دیگه لازم نیست کلی غذا برای این شکموها بزاریم. آخه سیرمونی نداشتن خدابیامرزا🤪😅

🌹سوم ببینم حالا که این تضاد بوجود اومده من باید ازش درس بگیرم. که اولا یادم بمونه که دیگه حواسم به در قفس باشه. ثانیا بگردم یه راه حلی برای این مشکل پیدا کنم تا اگه دومرتبه این اتفاق افتاد مرغها بیرون از لونه نمونن. استاد یه راه حلی که به ذهن من میرسه اینه که یه جور دوربینی چیزی توی محدوده اونور دریاچه بزارین که مثلا وقتی یه موجود زنده رو حس می کنه یه جور آلارمی هشداری چیزی بده تا شما باخبر بشین و دست بعمل بشین.

خدای من مربم جان تحسینت می کنم که اینقدر خوش تیپ و خوش لباس هستین که استادم با ذوق میگن ببینید عشقم‌ چقدر خوش تیپ شده و شما هم با بهترین عکس العمل ازشون تشکر میکنید‌‌..خدایا منم از این رابطه ها میخوام…….مریم جان خیلی لباسهاتون خوشرنگ و جداب بود😍🤩😍 اون پرچم‌ زیبای آمریکا که دیگه برای ما بچه های سایت نماد صلح و خوشبختیه به جای جنگ و خونریزی چقدر شما رو زیباتر کرده. مرسی که اینقدر با خودتون و دنیا در صلحین

و باز هم خودنمایی جدید آقای تراکتور برای آسونتر

کردن کارها. اصلا از وقتی این خوشگل همه فن حریف هم بهشتی شده عملا کار سختی برای انجام دادن نداریم. خدایا شکرت که استادم هر روز بروز ترین و کاراترین محصولات رو برای خودش میخره و استانداردهای شاگرداشم بالاتر میبره. به چه راحتی این آقای تراکتور اون‌چیکن شایی که برای جابجا کردنش دفعه قبل کلی انرژی صرف شد رو جابجا کرد. خدایا شکرت برای وجود این تراکتور تو پرادایس🙏⁦🙏🏽⁩🙏

مریم جان ممنون که اینقدر با حس و حال عالی روشن کردن پرژکتورهای شاپ رو با کنترل نشونمون دادین. خیلی باحال بود. با یه دگمه ظلمت رو تبدیل می کنه به نور. خدایا شکرت بخاطر اینهمه پیشرفت و‌گسترش جهان. که میشه از یه جا ، یه جای دیگه اونور جنگل رو پرنور و روشن کرد..

استاد چه کیفی کردم از آزادی مالی، زمانی و مکانی که دارین و اینقدر با ثروتتون حال می کنید. اینقدر قشنگ از بازی میگفتین که آدم دلش میخواست همین الان یه دور بازی کنه. عجب بازی باحالی بود. چه جالب بود برام که آدمهاش واقعی بودن. چون من اصلا نه اهل فوتبالم و نه اهل بازی. یعنی ابنقدر ما خودمونو بزرگ کردیم که برامون کسر داره که بخوایم بازی کنیم حالا هر بازی ای. ولی شما استاد لذت بردنید دیگه. لذت بردن و البته برنده شدن👏😇

استاد جان از خدا میخوام هر روز موفقیتهاتون بالاتر بره و به قول مریم جان با بالاتر رفتن مدار خودتون کمک کنید ما هم مدارمون بالاتر بره……

خدایا به ما راه راست هدایت کن. راه کسانیکه به انها نعمت داده ای و نه راه گمراهان🙏🙏🙏🙏