سریال زندگی در بهشت | قسمت 112

سلام به استاد عزیزم ، مریم جان شایسته و همه اعضای خانواده عباسمنش

امیدوارم همیشه شاد و سلامت و موفق باشین

این قسمت از سریال با آماده کردن غذای بچه های پرادایس شروع میشه وای خدای من ببینید چه قدر مرغ و خروس و اردک دارین استاد

تحسین می کنم مریم جان و استاد عباسمنش رو که این خونه زیبا رو برای بچه های پرادایس ساختن قسمت های قبل دیدیم که که تکامل تون رو طی کردین و هر بار بهتر و زیباتر و با کیفیت تر کردین , خدایا شکرت

تحسین می کنم این صبح سرد پاییزی رو که جلوه ای متفاوت به این بهشت زیبا داده از لباس پوشیدن استاد کاملا میشه این سردی هوارو لمسش کرد و به قول استاد یک روز سوپر سرد ، من عاشق پاییزم من عاشق زرد شدن درختان هستم من عاشق تغییر و بهبود و رشد هستم ، خدایا شکرت

این جاست که استاد وارد میشه و می خواییم آتیش درست کنیم من عاشق آتیشم من عاشق رنگ سرخ آتیش هستم من عاشق گرمای کنار آتیش مخصوصا وقتی هوا سرد باشه هوا سردی که وقتی بیرون هستی و به تک تک اجسام دست می زنی انگار نیش ت می زنن میدونین کدوم حس رو میگم ، خدایا شکرت

وقتی استاد دوربین رو گرفتن تا مریم جان رو نشون بدن که چه قدر زیبا شدن انگاری پس از مدت ها بری چهره عزیزی رو ببینی خیلی وقت بود ندیده بودمتون چه قدر نسبت به دفعه قبل شاداب تر زیباتر شیدن آرزوی بهرین ها براتون دارم از شما سپاس گزاری می کنم بابت زحمت هایی که می کشید و این سریال رو آماده می کنین

بچه ها یادتونه وقتی استاد و مریم جان این خونه های کوچیک رو ساختن استاد با چه زحمتی جابه جا شون کرد اما دیگه حالا پیشرفت کردیم به جایی دست با با تراکتور انجام بدیم خیلی راحت و ساده و جذاب

وقتی استاد در مورد از دست دادن بوقلمون هاشون توضیح دادن که یادشون رفت در خونه شون رو باز کنن که شب بتونن برن داخل و متاسفانه همه بوقلمون ها کشته شدن به غیر از دو تا این اتفاق خود من رو تحت تاثیر قرار داد چون از اون ئقتی که تخم بودن تا این که بوقلمون بشن رو به چشم دیده بودم چه شیطونیایی که می کردن و ظاهر زیباشون و و و اما به قول استاد باید از این اتفاق درس بگیریم و تمرکز مون رو آگاهانه روی نکات مثبت اتفاقی که افتاده بزاریم مقلا باعث میشه بیشتر به این دو تا بوقلمون که مونده توجه کینم و مصرف غذاشون کم تر شده و دیگه تایم زیادی نیاز نیست صرف کنیم و بوقلمون هایی که زنده موندن سالم ترین هاشون بودن تحسین می کنم استاد رو که هر لحظه قانون رو برای خودشون مرور می کنن و سعی می کنن از هر اتفاقی درس بگیرن

این اتفاق جنبه های دیگه هم داشت درست از زمانی که استاد کم تر به حیوانات مهاجر توجه کرد این اتفاق افتاد این دقیقا خود خود قانون هست که اگر هر روز روی خودمون کار نکیم و توجه مون رو آگاهانه روی نکات مثبت نزاریم همون لحظه هست که از جهان چک و لگد هارو می خوریم اصلا هم استثنا نداریم ها

چه قدر دستگاه جرم ضدا هیولاست و من تحسین می کنم مریم جان عزیز رو که که چه قدر عالی تمییز کردن این چیکن شارو و میگن که از انجام هر کاری درس میگیرن حتی یک کار کوچیک مثل شستن چیکن شا

کنترول جدید اون لایتی که برای شاپ روز قبل درست کردیم هم رسید و حالا یک دو سه آتش ! چه نور زیبایی به پرادایس داده خدایا شکرت به خاطر این تکنولوژی که که خیلی تجربه های آدم رو وسیع می کنه و با این نور اشراف کاملی به پرادایس داریم و هیچ اتفاقی از زیر دست ما رد نمیشه به قول مریم جان

تحسین می کنم استاد عباسمنش رو که تو این سن هم شور و شوق جوونی هاشون رو دارن همون شور و شوق که وقتی کلوپ بازی های کامپیوتری داشتن و تو انجام هر کاری بهترین هستن و هیج وقت نا امید نمیشن حتی اگه دقیقه آخر گل بخورن بازم تا ثانیه ای که سوت بازی زده نشده تلاش می کنن چه قدر این سریال درس های زیبایی به آدم میده ، خدایا شکرت

چه قدر دلم واسه بازی کردن تنگ شده من وقتی راهنمایی بودم خوب صبح ها مدرسه میرفتم و بعد از ظهر ها هم درگیر درس بودم شب ها هم خانوادم اجازه نمیداد بازی کنم ، میشستم از شب تا صبح فوتبال بازی می کردم آخ چه کیفی میداد همین شور و اشتیاق استاد رو داشتم همین جنب و جوش ها وقتی استاد گل میزدن و خوشحالی می کردن یاد خودم افتادم ، سپاس از شما استاد عزیز که منو به چند سال قبل بردین

خدایا ما رو به راه کسانی که نعمت دادی هدایت کن

تقدیم با عشق 💙