سریال زندگی در بهشت | قسمت 113

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زیبا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

خوب سلام به همه دوستان عزیزم

وای وای خدایای من شما دارید در ظاهر یه سریالی از اتفاقات روزمره یه بهشت میبینی ولی این جلسه که درظاهر هم خوب استاد زیاد توش نبود وبیشتر جنبه آموزشی داشت، ولی برای من یه جلسه کامل دوره عملی عزت نفس بود، چه قدر تمرکز کرده بودم که ایشالاه بعد از دوازده قدم حتما روی بسته عزت نفس استاد کار کنم،چون واقعا با تمام پوست واستخونم به این موضوع رسیدم که مادر وپایه واساس همه موفقیت های زندگیم عزت نفسه احترام ودوست داشتن خودمه و لایق دونستن خودمه، ویژگی که به شدت مخصوصا تو فرهنگ از خودگذشتگی ایرانی رایجه وتازه چه قدر هم از این خصوصیت اخلاقی قدردانی وتمجید میشه،اره وقتی که داشتم این قسمت رو میدیدم به خودم گفتم بیا اینم یه دوره عملی آموزشی عزت نفس چه قدر بایستی بها میدادی چه مالی چه زمانی ولی الان به لطف پیدا کردن چشمان تیزبین وتربیت ذهنت که هر موضوعی رو از نگاه قوانین جهان هستی بررسی وواکاوی میکنی وبه لطف ارسال این سریال های ارزشمند ورایگان که فقط از عشق ونگاه توحیدی استاد ومریم عزیز داره تراوش میشه میتونی یه عالمه آگاهی های ناب به دست بیاری به شرط اینکه متعد باشی به شرط اینکه استقامت داشته باشی

اره داشتم میگفتم من تو این قسمت فقط دوره عملی عزت نفس رو هم تو استاد وهم تو مریم عزیز دیدم باور کنید اولین فیلم آموزشی آشپزی بود که تا این سنِ سی واندی زندگیم دیده بودم به همراه دوقلوهام دیگه یه جاهاییش از شدت لذت وخنده برای حرکتهای منحصربه فرد مریم عزیز نمیدونستیم چیکار کنیم، الان منظورمو میگم من برنامه تلویزیونی اشپزی تو کشورهای دیگه ندیدم ولی همه این برنامه ها حداقل تو ایران خیلی خشک و مصنوعی واصلا با واقعیت های روز زندگی جور نیست خداییش من دیگه خیلی جاها وسطاش بلند میشم ومیرم سرکارم نمیدونم شایدم من خیلی بی حوصله ام و دوستان مخالف نظر من باشند ولی این برنامه مریم جون اولین برنامه آشپزی بود که نه تنها من رو بلکه دوتا پسر هشت ساله رو هم تو کل سریال میخکوب کرده بود نه میخکوبی ناشی از ترس وهیجان بلکه میخکوبی ناشی از عزت نفس و اینکه یه آدم چه قدر میتونه خودش باشه واصلا براش مهم نباشه که حالا ممکنه این برنامه رو تو جاهای مختلف دنیا ببینن وفقط وفقط خودش باشه آزاد ورها از هرگونه قیل وقال و وابستگی ونقش بازی کردن حتی اون موقع هایی که درهای فلزی سس قرمز هارو همین طور مینداخت کنار با اون صدای تَق من و دوقلوهام مرده بودیم از خنده خداییش حداقل خود من با این همه به ظاهر اعتماد به نفسی که فکر میکنم دارم بازم یه ذره رعایت میکنم ومهمه برام که دیگران در مورد نحوه اشپزی کردنم چه قضاوتی میکنند وهمش سعیم اینه که خیلی همه چی اُکی باشه وجفت وجور ولی واقعا امروز بادیدن نحوه کارکردن مریم عزیز به خودم گفتم بارک اله دختر به این میگن اعتماد به نفس به این میگن خودت بودن به این میگن رهابودن ونگران قضاوت دیگران نبودن به این میگن انجام آگهی تبلیغاتی در مقابل هزاران نفری که دارن فیلمتو میبنن وتو داری با اعتماد به نفس کافی از ویژگیهای مثبتت میگی وحتی دست تو رسِپی هم میبری به خاطر اعتماد به تجربیات وخلاقیت خودت، خیلی عالی بود خیلی ممنونم ازتون من همیشه اینو گفتم وباز هم اینجا تکرارش میکنم من بارها وبارها جلسه هاروگوش میکنم ونُت برداری هم میکنم و واقعا اینجا اقرار میکنم هی با هرجمله هزاران بار سرمو تکون میدم میگم اره اره همینه درست میگی استاد دقیقا همینه ولی واقعا به مرحله اجرا وعمل که میرسم …… من تازه الان خودم مچ خودمو خیلی جاها میگیرم بعد به خودم میگم زیبا تازه از دست خودتم ناراحتی و میگی مثلا چرا تو فلان زمینه نتایجم کم رنگه اره بابا خوب تو هم عمل کن تو هم برو تو دل ترسات ببین نتایج میاد ایا یانه؟ اره دوستان اره استاد اره مریم جون نمونه ی عالی عزت نفس و خودباوری برای ما خانمهای ایرانی، واقعا لذت بردم واقعا درسها گرفتم چه خوب درسهای استاد رو تو تک تک لحظات زندگیت اجرا کردی ممنون که داری باماهم به اشتراکشون میزاری تا ماهم مثل تو کامل تر بشیم عالی تر بشیم نسخه بینظیر وعالی خودمون بشیم، از زیر نقاب نقش و اَدا دراوُردَن بیاییم بیرون و اون قسمت اخر رفتار استاد ومریم جون هم دیگه تیر خلاص آموزش عملی دوره عزت نفس رو به قلبم زد و دیگه گفتم باید بنویسم باید با دوستانم به اشتراک بزارم بزار به اوناهم بگم چون منم خیلی از کامنت های پراز درس وآگاهی دوستام دارم استفاده میکنم و به خدا خیلی وقتها دفتر یادداشت دستمه ونکته هارو برا خودم مکتوب میکنم که باز یاداوریشون کنم وبره تو مغزم، اره وقتی مریم جون پیتزای استاد رو آورد براش یه قاشق وچنگال هم آورد وای وای شاید حتی خود استاد هم متوجه نشد که چه عکس العمل درست وبه جایی رو انجام داد بابا اینا درسها داره اینا نکته ها داره اینا در اثر تمرین واستمرار اگاهی ها به دست میاد که خدارو شکر میکنم که اینقدر تیزبین و نکته سنج شدم حداقل تو شکار اگاهی های این سایت بینظیر والهی، اره استاد مریم جون به شما قاشق وچنگال داد برا خوردن پیتزا و شما هم ناخودآگاه بدون اینکه بخواهید دست رد به سینه مریم جون بزنید ازش گرفتید ونزدید تو ذوقش که بابا اینا چیه ومگه پیتزارو با قاشق وچنگال میخورن چون دقیقا من خودم اینو گفتم اونم بلند بعد شما درکمال خونسردی اونارو گذاشتید کنار و مشغول خوردن پیتزا شدید اونم با دست ودر نهایت اعتماد به نفس در نهایت خوتون بودن در نهایت اَدا درنیاوُردن مثل یه مرد واقعی بابا این سوسول بازیا چیه خوب اینا عزت نفس نیست پس چیه؟ اینکه اینقدر به خودتون و ارزشمند بودنتون ایمان دارید که به اصطلاح امروزی زن ذلیل نیستید که حالا اگه من زودتر غذا بخورم عزیز دلم ناراحت میشه والکی براش اَدای دوست داشتن رو دربیارید که به خدا همش برمیگرده به کمبود اعتماد به نفس به خلا داشتن ومحتاج و وابسته دیگران بودن وای خدایا استاد آگاهی هام فوران کرده خیلی حرف دارم شاید الان بتونم باز چندین صفحه در مورد تک تک رفتارهاتون که همش برمیگرده به عزت نفس و ….بنویسم.مثلا اینکه هرکی سبک شخصی وعلاقه فردیشو تو غذاخوردنش داره وعشق وعلاقه اصلا ربطی به قاطی شدن مزاجها نداره کاری که من سالها خودمو ازش محروم میکردم چون همسرم ماهی دوست نداشت ولی خودم عاشقش بود ترجیح میدادم به خاطر اون نخورم و یا این زمان زیادی که برای خودتون قایل میشید برای درست کردن غذا حتی اگه مهمونی نباشه چون خودتون از هرمهمون وموجودی در روی زمین مهم ترین حس تنبلی که من خیلی وقتها دارم که بابا ول کن کسی که نیست چرا براخودم اینهمه وقت بزارم، اینا آیا تمرین عملی اجرای عزت نفس در زندگی نیست؟ پس چیه به نظر شما؟

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    827MB
    53 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهام» در این صفحه: 1
  1. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    سلام سلام

    من از چند سال پیش دوس داشتم مهاجرت کنم ولی هیچ وقت ب امریکا فکر نمیکردم چون میدیدم همه میگن مهاجرت ب اونجا خیلی سخته بعد ک باشما اشنا شدم و شما گفتین خیلی راحت مهاجرت کردین ب امریکا خواسته‌ی منم این شد ک مهاجرت کنم اونم فقط ب امریکا… حالا من میگفتم ب هرقیمتی شده مهاجرت میکنیم و این موضوع رو چند شب پیش باهمسرم درمیون گذاشتم و برخلاف تصورم از اینکه الان همسرم مخالفت میکنه با مهاجرت و این حرفا، دیدم ک گفت موافقم باهات ولی باید اول بتونیم اینجا ب اون زندگی ک میخواییم برسیم و واقعا اینجا ب رفاه مالی برسیم بعد مهاجرت کنیم(همسرم هنوزم با دیدن فایلها و صحبتای شما مخالفه و میگه ادم باید خودش راهشو پیدا کنه و حتی همین حرفایی ک خیلی خوبن و خیلی تاثیر گذارن رو اگه بهشون عمل نکنی چ فایده!!! خلاصه منم دیگه اصلا مثل اون اوایل اصرار نمیکنم بهش ک بیاد تو این مسیر) خلاصه با اینکه اصلا فایلای شمارو گوش نمیده و تو این مسیر نیس اما خیلی از حرفاش مثل حرفای شماس و من در عمل کردنش حرفای شمارو میبینم یعنی همسرم در عمل داره نشون میده ک ب صورت ناخداگاه ی جاهایی داره ب قانون عمل میکنه و واسه همینه ک تو شهرمون از همون سن کم(ک الانم سنش بالا نیس و۲۹ سالشه) اما از همون سن کم یعنی ۲۰ سالگیش تو صنف خودش یعنی مواد غذایی از همه بهتره و فروشش بااختلاف از همه مغازه‌های شهرمون بیشتره.. اما خب ی باورایی داره ک پول تو دستمون نمیمونه و زود خرج میشه ولی همین ک ورودیمون خوبه بازم خداروشکر.. خلاصه من ب همسرم گفتم ن اگه بخواییم صبر کنیم اینجا ب رفاه برسیم ک دیگه هیچی از عمرمون نمیمونه و این حرفا، و جالبه همسرم گفت اگه قرار باشه مهاجرت کنی و بعد بری اونجا ب سختی زندگی کنی و دلت خوش باشه ک مهاجرت کردی چ فایده!!! ولی من بازم حرف خودمو میزدم ک خب چ اشکال داره ادم میره اونجا سخت کارمیکنه زندگیشو میسازه و همسرم گفت خب بجای اینکه بری اونجا سخت کار کنی زندگیتو بسازی همینجا ی بازه زمانی مثلا۷ ساله برای مهاجرتت انتخاب میکنی ک مثلا تا۷ سال دیگه مهاجرت کنی و بعد تو این بازه همینجا زندگیتو میسازی و بعدم (دقیقا استاد اینجا حرف شمارو زد گفت: مثل پادشاها مهاجرت میکنی) یعنی من کُپ کردم از جوابش ک چطور ی جاهایی از روی پختگی حرف میزنه و جالبتر اینکه حرفای شمارو میزنه….اما من همچنان روی حرف خودم بودم ک ن باید هر چ زودتر اقدام کنیم و بریم و خلاصه اونشب دیگه بحث رو بستیم و قرار شد دیگه فعلا این بحث رو باز نکنیم تا یکسال اینده ک با برنامه ریزیایی ک همسرم کرده زندگیمون ب ثبات برسه بعد بشینیم درست واسه مهاجرتمون تصمیم بگیریم و براش برنامه ریزی کنیم…بعد من این قسمتای اخر زندگی در بهشت رو ک دیدم چقدررررر در کمال ازادی مالی و زمانی میرید خریدهای هیولایی میکنین و چقدرم از پول خرج کردنتون لذت میبرین خیلی ب فکر فرو رفتم باخودم گفتم ببین چقدر همسرم حرف درستی میزنه ک باید اینجا ب رفاه مالی برسیم بعد مهاجرت کنیم باید طعم پولداری رو بچشیم باید زندگیمون راحت باشه ن اینکه دلمون خوش باشه مهاجرت کردیم حالا مثلا ب امریکا ولی وقتی میخواییم بریم خرید دست و دلمون بلرزه ک ای وای الان خریدمون از این قدر اگه بیشتر بشه حساب کتابای مالیمون ب هم میریزه و تا اخر ماه دیگه چجوری زندگی کنیم و از این حرفا ک حال ادمو بد میکنه.. و منم تصمیمم این شد ک مثل پادشاها مهاجرت کنیم دقیقا مثل شما استاد… من شمارو میبینم ک یکی از خریداتون تو چند قسمت قبلی ب پول ما تقریبا۲۷ میلیون تومن شده بود.. و بااینکه این همه پول خرج کرده بودین اما چقدر احساستون خوب بود و ذوق داشتین خب اگه ادم پول نداشته باشه ک نمیتونه این همه خرید کنه و مهمتر از اون این همه هم خوشحال باشه.. همسرم میگفت اگه ادم پول داشته باشه تو همین ایران هم میتونه بهترین زندگی رو داشته باشه ولی من با توجه ب درسایی ک از شما گرفتم حرف همسرم رو ب این شکل تغییر میدم ک:

    (اگه ادم در لحظه زندگی کنه و با شرایط الانش ب صلح برسه میتونه بهترین زندگی رو داشته باشه حالا هرجای دنیا ک میخواد باشه)

    تصمیم گرفتم در مورد مهاجرتمون رها باشم

    قانون رهایی میگه:

    (در لحظه زندگی کردن

    یعنی از لحظه‌ی حالت لذت بردن

    یعنی زندگی در لحظه

    یعنی زیبایی‌های این لحظه رو داری میبینی و تحسینشون میکنی..

    این تحسین‌ها و این تمرکزبرزیبایی‌ها و این احساس خوب، همش اتفاقات خوب رو داره رقم میزنه..

    میفهمی این نتایجی ک داره توزندگیمون میاد دلیلش چیه.. بعددیگه ب چیزی گیرنمیدی چون چیزی ک قابل گیردادن و غرزدن باشه نمیبینی دیگه..) اینو تو یکی از قسمتای همین سریال گفته بودین ک چقدر زیبا و ساده قانون رهایی رو بیان کردین..

    حالا بیای همین قانون رهایی رو واسه تمام جنبه‌های زندگیت ب کار ببری ببین چقدر زندگیت از این رو ب اون رو میشه…

    هرچند کار اسونی نیس ولی من میخوام همین ی قانون رو تو تمام زندگیم هر لحظه ب همون نسبتی ک تو مدارش هستم پیاده کنم و نتیجش رو هر روز بزرگتر و بیشتر تو زندگیم حتما میبینم…

    ی چیز دیگه ک من از شما با دیدن این سریال یاد گرفتم این بود ک من میدیدم بااینکه شما میتونین راحت پول بدین ب یکی بیاد واستون تمام کارای پردایس رو بکنه ولی خودتون دارین (بالذت) این کارو انجام میدین منم این تصمیم رو گرفتم ک حیاط خونمون رو خودم درستش کنم یعنی درواقع ما درحال ساخت خونه هستیم و تا پایان تابستون سال اینده ب امیدخدا کامل میشه و میریم خونه خودمون و خونه‌ی ما جوریه ک ی حیاط کوچیک قسمت جلو داره و ی حیاط خیلی بزرگتر قسمت پشت داره و ما تصمیم داشتیم حیاط سازیمون رو بدیم دست کسی ک طراحی فضا سبز و دکوراسیون خونده واسمون انجام بده ولی با دیدن این سریال تصمیم گرفتم خودم دوتا حیاطمون رو طراحی و درست بکنم همونطوری ک خودم دلم میخواد.. اینجوری ب قول مریم جان انرژی مثبت خودم در فضای دوتا حیاطمون میپراکنم و چی از این بهتر؟ و کی بهتر از خودم میتونه همونطوری ک دقیقا دلم میخواد حیاط خونمون رو زیبا و دقیقا ب سلیقه‌ی خودمون دربیاره؟؟ خیلی از تصمیمم راضی هستم و اگه من این سریال رو نمیدیدم هرگز چنین تصمیمی نمیگرفتم چون باخودم میگفتم من ک بلد نیستم من ک تاحالا تجربه چنین کاری رو نداشتم و خلاصه بااین افکار محدود کننده جلوی خودمو میگرفتم ولی وقتی میبینم شما چطور میرین تو دل کارایی ک تاحالا تجربه انجامشون رو نداشتین و چقدر عالی و باموفقیت انجامشون میدین و اون انگیزه و انرژی خیلی خوبی ک بعد از دیدن نتیجه‌ی کارتون میبینین رو بدست میارین با هیچی عوض نمیکنین منم دلم میخواد ک این جنس از انرژی و احساس خوب و اعتماد ب نفس رو تجربه کنم هرچند حیاط ما در مقایسه با پردایس شما مقایسشون مثل فیل و فنجون هست ولی خب تجربه‌ی همینم واسم خیلی بزرگ و هیجان انگیزه تا منم کم کم مدارهامو طی کنم تکاملمو طی کنم و برسم ب خونه‌ای ب مثال بهشت شما😍😍😍😍

    همین الانشم ک ب تصمیمم فکر میکنم خیلی ذوق زده میشم دیگه چ برسه ب اینکه بخوام عملیشم بکنم به به💯👌🤩😍💖

    تازه میخوام بازم مثل مریم جان از درست کردن حیاطمون توسط خودم فیلمم بگیرم دیگه چ شود..😍😍

    خلاصه ک دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: