خودم را سرشار از
وحدت با عشق الهی می بینم
که پیرامونم سرشار از آشتی ،
بخشش و ثروت الهی است و من نیز
سهم خود را به وفور می ستانم .
❇️دلخوشم به خدا…
سفره اے که پهن کرده اے
و بدون منت به همه مےبخشے!
به بخشنده بودنت و اینکه مرا
مےبخشے و در آغوش مےگیرے!
به قدرتت که از عدم،
زندگے مےآفرینے!
خدایا شکرت
سلام دوباره خدمت شما استاد عزیزم و فرشته مهربانی مریم عزیزم
و سلام خدمت تک تک دوستان عزیز و بزرگوار
امروز هم مثل همیشه این فایل کلی نکته و اموزه داشت که فقط کافی بود با چشمان بازتر و گوشهای شنواتر ببینیم و بشنویم و درک کنیم
❇️اولین درسی که گرفتم به شخصه این بود که اون اَرّه تو درخت گیر کرده بود
و با کمک گرفتن تراکتور تونستین درش بیارین
و اون درختی که محاصره شده بود با پیچک های غول پیکر
من اینو به درون و افکار منفی درونی تشبیه میکنم
که چقدر زندگی هامون تو یه چیزی که گیر میکنیم دیگه نمیریم دنبال راه حلش فقط میشینیم و همش کفر میگیم و به زمین و زمان بد و بیراه میگیم و کلی ناله میکنیم
ولی کافیه یه حرکت بزنیم ودنبال راه حل باشیم باید یک قدم برداریم
درست مثل کمک گرفتن از تراتکور برای بیرون اوردن اَرّه
باید یه همچین کمکی بگیریم
اونوقت میبینیم چقدر راحت میشه به راه ادامه داد
چقد راه برامون هموارتر میشه
اون پیچک ها تو زندگی خیلی از ما وجود داره اونم به وفور جوری که حتی نفس کشیدن رو برای بسیاری سخت کرده
حالا میتونیم این پیچک ها رو به خیلی چیزا تشبیه کرد
مثل : حسادت، ناشکر و نا سپاس بودن، قضاوت کردن های بی مورد، حرص و جوش زدن های الکی، حریص بودن، چشم و هم چشمی های بی مورد، وابستگی های اشتباه، دلبستگی های بی مورد، زیادی خواهی های نابجا. ♀️
و هزاران مثال دیگه که هرکس بسته به زندگی خودش میتونه این پیچک های ذهنی و افت ها و بلاهای محدود کننده رو پیدا کنه
❇️حالا میرسیم به قدم بعدیش که خیلی خیلی مهم هست
و اون پیدا کردن راه درست برای خلاص شدن از این نابسامانی ها هستش
باید روی خودمون کار کنیم،
اولین قدمش اعتماد کردن به پروردگار هست که به نظر من ۹۰ درصد مشکلات ما از بی ایمانی هامون نشأت میگیرن
باید روی باورهامون، روی اعتماد به نفس و عزت نفس خودمون کار کنیم، روی خواسته هامون اینکه ببینیم واقعا از زندگی چی میخوایم برای خودمون هدف مشخص کنیم و اولویت بندی کنیم وهدفمند قدم برداریم
وقتی ادم هدفی داشته باشه که اون هدف براش ارزشمند باشه تمام تلاشش رو برای به دست اوردن اون میکنه، هییچ چیزی نمیتونه مانعش بشه و محدودش کنه
و دیگه این وسط زمان خالی برای چیزهای فرعی نداره که بشینه دیگران رو قضاوت کنه، به دیگران حسادت کنه، پشت سرشون بدگویی کنه، مثل اینکه بگه فلان دوستم نمیدونم از کجا و چطوری اینقدر پیشرفت کرد
معلوم نیست از کجا میاره،
باید در جواب این افراد گفت عزیز دل اون فرد فقط هدف داشت و برای رسیدن به هدفش حرکت کرده و قدم برداشته، شکست خورده، ریسک کرده، حالا داره ثمره کارشو که موفقیت و رشد هست رو میبینه
اون اومده پیچک ها و علفهای هرز ذهنش و جودش رو درو کرده روی خودش کار کرده و موفق شده
توهم حرکت کن ببین چقدر رشد میکنی و موفق میشی
چیز دیگه ای که جالب بود برام و منو خیلی به فکر برد اون بچه های ناناز و جیگر بودن منظورم مرغا هستن
زمانی که درب چیکن شا باز شد
یه سری جوری روی هم سوار میشدن و هم رو له میکردن و عجله داشتن که بیان بیرون
و یه سری چقدر اروم بودن و شاید به رفتار اونا نگاه میکردن و با خودشون میگفتن بابا چه خبره اروم تر
اخرش که هممون میریم بیرون چتون اخه
من اینو باز به درون خودمون تشبیه کردم
که گاهی تو ذهنمون یه قفس میسازیم و کلی فکر و خیالات بیهوده رو اون تو قرار میدیم جوری که اینقدر زیاد میشن وبه حد نفس گیر
که زندگی رو برا خودمون سخت و پیچیده میکنیم
زندگی رو به یک زندان تبدیلش میکنیم
زمانی که به خودمون میایم و میخوایم از شرشون خلاص بشیم همینطوری اولش خیییلی با عجله کار میکنیم و پیش میریم بعضا جاهایی ممکن خیلی از فرصت های درست رو هم اون زیر میرا له کنیم و اصلا نبینیمشون و از دست بدیم
حالا یکم اروم شدیم در قفس بازه دقیقا عین چیکن شا
که اون مرغای عجول تموم شدن جو یکم اروم شد
اون چندتا مرغی که مونده بودن اول اومدن تا دم در با اینکه در باز بود باز برگشتن عقب و نیومدن بیرون
و بعد دوباره اومدن و اینبار جای قدم برداشتن پرواز کنان حرکت کردن و به سمت هدفشون که جایگاه غذاخوریشون بود پرواز کردن
درست مثل ذهن ما ادما که گاهی فرصت ها جلومون هست
میتونیم راحت حرکت کنیم ولی یه مکث میکنیم برمیگردیم عقب چون تو ذهن هنوز ترسهایی داریم که مارو محدود میکنه
یه قدم به عقب برمیداریم ولی اینبار یه پرش و جهش درست میکنیم و دیگه اینبار چیزی جلودارمون نیست
گاهی نیازه برای حرکت کردن یه قدم به عقب برداریم، شرایط رو بسنجیم، و بعد به سمت هدفمون با خیز و پرش بزرگتری حرکت کنیم
❇️درست عین اون دونده ای که مسابقه دوو داره
قبل حرکت به عقب میره و با استارت زدن به سمت جلو خیز برمیداره و برای رسیدن به مقام اولی دیگه چیزی جلودارش نیست
❇️❇️ و نکته اخری هم گیر کردن تراکتور بود
و چه زیبا استاد عزیزم از رها کردن صحبت کردن
دقیقا گاهی باید برای پیشرفت، برای موفقیت، از یه سری چیزا بگذریم
گاهی برای همیشه و گاهی برای زمان کوتاهی
❇️و چیزی که هست و خیلی ها اشتباه برداشت میکنند این هست که رهایی رو اشتباه تعبیر میکنند
رهایی به این معنی که در اون لحظه به اون چیزی که میدونی ممکن محدودت کنه نچسبی، به حال خودش رهاش کنی، در اون زمان ازش گذر کنی تا زمان درستش برسه و هدایت و نشانه ای برسه
خیلی از ماها به چیزایی چسبیدیم و وابستگی داریم که بجز بدبختی و اسیب چیز دیگه ای برامون نداره♀️
مثل چسبیدن به حرفی که پشت سرمون زدن و کینه طرفو گرفتیم و همش دنبال تلافی کردن اشتباهش هستیم
❇️مثل چسبیدن به رابطه ای که همش برامون حقارت و توهین و خرد شدن و محدود کردن به همراه داره ولی ما میگیم نه من عاشق طرفم هستم، اونم بخاطر عشقش و دوست داشتن اینکارارو میکنه♀️♀️
❇️ولی زمانی که رها میکنیم اون کینه ای که داشتیم و بخشیدیم طرف رو
و از بند یک زندان وابستگی به اسم عشق خلاص میشیم و عشق حقیقی رو تجربه پیدا میکنیم و تجربه میکنیم
تازه میفهمیم که چقدر حالمون عالی شده چقدر ارامش درونی داریم، چقدر شادیم بخاطر بخشیدن و گذشتن هامون و چه نعمت بزرگی رو بدست اوردم به لطف خدای متعال و تازه اینجاس که زندگی معنای حقیقی رو پیدا میکنه
❇️واون اتیش هم دقیقا میشه به آتش درون خودمون تعبیر کنیم که از درون تمام وجودمون رو میسوزنه
و هیزمش هم همون چیزهای تکراری هست، بخل، کینه، حسادت، قضاوت، حرص و طمع، بدگویی، که هرچه اینا بیشتر باشه اتش درونیمون بیشتر میشه ❇️
❇️ ای کاش همه اتش ها عین این اتش زیبا برای از بین بردن کثیفی ها و زشتی ها باشه و بعد از خاموش شدنش کلی زیبایی و پاکیزگی رو برامون به همراه داشته باشه
یک فرصت تازه برای ساختن دوباره در تمام زمینه ها چه روابط اجتماعی، چه عاطفی، چه خانوادگی و چه کاری باشه برامون
انشاالله
واای خدای من اون منظره زیبای پرادایس اون انعکاس خورشید درون دریاچه، اون بچه های معترض وااای که دلم ررررفت شدید
ذوق مرگ ترین بودم اون لحظه
و لحظه ای که وسط درختا دوربین رفت به سمت اسمان، یا زوم کردن روی اتش خداااای من، خدااااای من، اصلا حالم و حسم در این لحظات قابل بیان نیست
فقط میتونم بگم خداااایا شکرت
بار الهی شکرت که این فرصت برام پیش اومد که با کمک مریم نازنین و لنز دوربین این حس بهشتی، این حس عاشقانه و زیبا رو یکبار دیگه تجربه کنم و ببینم
ممنونم مریم جان، فرشته مهربان زمینی
ممنونم استاد عزیزم معلم خوبی ها و زیبایی ها
خیییییلی پر حرف شدم امروز
هنو خییلی جاهارو سانسور کردم وگرنه حالا حالا ادامه داشت
❇️الهی تنور دلتون گرم
چشمتون روشن به خبری خوش
مسیر آرزوهاتون سبز
زندگیتون شیرین❇️
❇️و در این هوای سرد
الهی تنور دلتون گرم
زندگیتون سبز
لحظه هاتون سراسر عشق و شادی
و چرخ روزگار به کامتون باشه❇️
در پناه ایزد منان شاد باشید و سرفراز
روزگارتون پر از اتفاقات خوووب و عالی انشاالله
یا حق
و ایام به کاااامتون
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD407MB27 دقیقه
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته مهربان
و سلام دوستان هم فرکانسی
من این دومین کامنتی که در ادامه کامنت قبلی خودم میخوام در مورد این فایل زیبا بگذارم،
خدایا شکرت واقعاً از زیباییهای این بهشت مون هرچی بگیم کمه صبح یخی و یخ زدهاش وای خدای من چه الهامی که باز گذاشتن شیر آب و باز بزار شاید اگه باز نمیگذاشت اتفاقات بدتری میافتاد،
ولی خانوم مواظب باش سر نخوری این صبحها سر خوردن خیلی خیلی احتمالش زیاده اما میدونم چونکه شما تو مدار مناسب هستی هیچ موقع اتفاقاتی نمیافتد که برای شما ناگوار باشیم خدا همیشه مواظب بنده هاش هست چونکه بندههای خوبش مثل شما هیچ موقع فرکانس بدی به جهان هستی ارسال نمیکند که پاسخ بدی را بگیرد مطمئن باشید مطمئن باشید خدا همیشه یار و نگهدار شما هست چون که شما همیشه فرکانس خوب به جهان هستی ارسال میکنیم و طبیعتاً اتفاقات خوب همیشه باید تو زندگیتون بیفته خدایا شکر، این قانون زیبا ساده و بیپیرایه را ما باید یاد بگیریم و ازش استفاده کنیم.
اومدی خانوم شایسته مرغ آزاد کردین از قفس همشون سریع توسعه بپر بدو به سمت آزادی چقدر زیبا بود جالب بود صحنهای که خیلی از مرغای کوچولو از زیر پایی بوقلمون و خروس گندهه براحتی می اومدم بیرون یعنی نمیشه یه مانع بزرگ راهی برای فرار نظر نه تو دنبالش باشی راه هست حتی اگر یک خروس گنده یا یه بوقلمون بزرگ جلوی راه خروجی رو از از چکن چای بگیرم خدایا شکر خدایا شکر که همیشه در سمینار عمل باید ببینم من باید ببینند و با خودم بارها و بارها تکرار کنیم. اومدی مریم خانوم گفتیم که ما در این صبح زیبا در این هوای سرد در این پاکسازی جنگلها انجام میدیم چه آتیشی برپا کرده بودی مثل همین آتیش و در دل من برپا کردی، و مثل همین آتش در قلب من برپا کردی مثل همین آتیش و در ذهن من برپا کردی که در باورهای کهنه و فرسوده منو میسوزونه و این آتیش خیلی زیاده، خانوم شایسته ایده هیزم این آتش زیاده و من باید هر روز هر روز از این هیزم از این شاخه برگ و از این باورهای محدود کننده و بریزم توی آتیشی که شما و استاد برپا کردیم برای من واقعاً نمیدونید چه آتیشی به پا کردید شاید خودتون هیچ موقع به انتهای این آتیشی که در وجود من و امثال من این خانواده صمیمی برپا کردیم پی نبرید ولی من که خودم میدونم چه آتیشی و چه هیزم میدانند و چه شاخ و برگی و کندههای عظیم میباید تو این آتیش بریزم و بسوزونم و دوباره ازنو بسازم. خدایا شکرت این آتیش زیبا این آتیشی که شما برپا کردید واقعاً لذتبخش برای من چون که هم دارند باورهای کهنه و فرسوده میسوزونم لذت میبرم و هم دارم آینده خوبی را برای خودم می سازم.
استاد داشت با تراکتور زمین رو میکرد یه لحظه اومد رد شد استاد متوجه نشدند تنه درخت اومد جلوی راهش این نشانه بود نشانه بود فقط دنده عقب نیایی مسیر ولی استاد ندید ندید شاد متوجه نشد که دقت نکرد. نمیدانم ولی من همون لحظه گفتم کاش استاد دنده عقب نیاید این یه نشون بود، تنه درختی نشون بود، خوب ندید استاد متوجهش نشد چون که از بالا داشته نگاه میکرده و سرعت رد شد متوجه این قضیه نشد همین طور که دنده عقب داشت میومد میومد باور کنید من گفتم تراکتور گیر میکنه و به خودم گفتم بابا سق سیاه نگو اینطوری نیست حتماً اتفاق بدی نمیافته اومد و اومد و اومد و اومد گیر کرده گیر کرد بعداً گیر کرد.
✔️ من از این برداشته کردم نشانه ریز و من ندیدم اگه اون نشانه ریز و دقت میکردم اگه اون رو جوری بود نمایانتر بود که من متوجه میشدم شاید تو این باتلاق گیر نمیکردم. این باتلاق افکار ماست، این باتلاق باورهای محدودکننده ماست، باتلاق باورهایی است که عمری ما را از لذت بردن دور کرده این باتلاق تو ذهن همه ما تو زندگی همه ما هست. اینجا تراکتور گیر کرد با یه وسیله میشه درش آورد راهی برا درآوردن هست حتماً اتفاق میافته ولی اگر من در باتلاق افکارهای افکار پوچ و بیهوده و سمی خودم گیر کنند و هر چی دست و پا بزنم بیشتر فرو برم و حواسم نباشه، این افکار منه این باورهای من این کانون توجه منه که داره منو بیشتر و بیشتر در این باتلاق فرو میبره چطوری میتونه نجات بدم، من این تصور کردند که استاد اومد گاز داد هرچه بیشتر گاز می دهد تراکتور بیشتر فرومیرفت چرا چون یک چیزی هم بهش وصل بود خیلی از موقعها ما در افکارمان یک گاری بزرگ سنگین درب و داغون و زوار در رفته داری و اون باعث میشه که جلوی رشد ما رو بگیره ولی کو گوش شنوا که بشنوی، کو چشم بینا که ببیند و کو گوش شنوا که بشنوی این حرفها را خدایا شکرت.
این تراکتور گیر کردن برای من خیلی درس داشت که توی لجنزار افکار پوچ و بیهوده خودم گیر نکنم توی باتلاقی که ساخته دست خودم هست تو اون باتلاق ساخته دست خودم هست گیر نکنم و سعی کنم نجات بدهم خودم رو از اون باتلاق، از باتلاقی که خودم برای ذهن خودم ساخته ام.
و در ادامهاش استاد تلاش کرد راههایی را امتحان کرد چوب گذاشت تنه درخت گذاشت هر چی گذاشت اتفاقی که میخواست نیفتاد و آزاد نشد اما گفت باید رهاش کنیم قانون رهایی چه قدر قانون زیبایی خدای من اینو از زبون استاد عزیزم توی دوره دوازده قدم شنیدم و به من در خیلی جاها کمک کرد، به من در خیلی جاها این قانون رهایی کمک کرد که رها کنم و آزاد باشم و اگر اونجا اون لحظه اون اتفاقی که میخواد نمیافته رهاش کنم به زمان مناسب خودش اون اتفاق خودش ما اتفاقاً مناسب برای من می افته پس تا همین فایل زیبا و همین فایل کوتاه بیست و چند دقیقهای ما میتونیم بسیار بسیار بسیار ردپای قانون ببینیم و ردپای قانون تمرکز بر زیباییها که استاد زندگیش شده تمرکز بر آزادیها تمرکز بر لذت بردن و سرنوشت شم همین شدیم قانون رهایی رها کنیم اگر اتفاقی افتاد که باب میل ما نبود رهاش کنیم تلاشمونو بکنیم اگر دم لحظه جوابی که میخواستیم نگرفتیم و رها کنیم و بذاریم وقت خودش خدا به ما کمک می کند و قانون بعدی قانون اینکه ما باید در همه زمان سپاسگزار خداوند باشیم حتی در اون لحظهای که اتفاقات بد و ناگوار برایتان یافته بازهم بگید حتماً درسی داره و سپاسگزار خداوند خودمان باشیم و مطمئن باشیم که اون ما رو هدایت میکنه اون دستی از دستانش را برای ما میزنه و ایدههایی را برای ما میان نمیدونم به هزاران روش میتونه مارو کمک کنه و ما مطمئن باشیم که اون ما رو راهنمایی میکنه ما را کمک می کند خدایا شکرت خیلی زیباست این زندگی در بهشت و من سپاسگزار خداوند هستند و بعد از این ممنون و سپاسگزار از خانم شایسته عزیز که با نهایت دقت و ظرافت دارند این فایلها را برای امثال من و دوستان بسیار زیبا در این خانواده صمیمی تهیه می کنند دست مریزاد خیلی متشکرم خانم شایسته عزیز استاد گرامی از شما هم سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💜💙💚💜💙💚💜💙💚
سلام استاد جانم
سلام خانم شایسته عزیز
سلام دوستان هم فرکانسی
فایل که شروع شد با حرکت تراکتور قرمز 🚜🚜🚜🚜دوست داشتنی ما بود . خدایا شکرت
اینکه استاد دوست داشتنی من با این همه مال و منال دارایی و ثروت و اینهمه طرفدار در حیطه کاری خودش سوار بر تراکتور داره از کاری را انجام می دهد که برایش لذت بخش است و احساس خوبی به ایشان می دهد فارغ از اینکه چه نتیجه مالی برای ایشان داشته باشد برای من خیلی درس دارد . استاد همیشه به این نکته اشاره دارند که سعی کنید که همیشه حال خودتان را خوب نگه دارید و کاری را انجام دهید که از آن لذت می برید و این احساس خوبی که دارید کل قضیه را حل می کند. به خدا این همزمانی اینکه من دارم به صورت لیزری دارم روی جلسه 6 دوره بسیار زیبای کشف قوانین زندگی کار می کنم و در عمل می بینم که استاد از همین مسیر لذت بردن و احساس خوب داشتن و کار کردن روی باورهای خودشان به این همه نعمت که حالا ثروت گوشه ایی از این نعمات هست رسیده اند برای من مثل روز روشن می شود که آقا مسیر همین است و ما به اندازه ای که می توانیم در این مسیر درست حرکت کنیم می توانیم نتجیه بگیریم.
به اندازه ایی که می توانیم این قانون ساده احساس خوب = اتفاق خوب را رعایت کنیم به همان اندازه می توانیم نتایج خوب را در زندگی خودمان بگیریم . این قانون در ظاهر خیلی خیلی ساده است اما در عمل اینکار خیلی از مواقع به این سادگی نیست و بسیاری از افراد نمی توانند احساس خودشان را در زمانهای بسیار زیادی خوب نگهدارند . من خودم خیلی از این قانون ساده سعی می کنم به خوبی استفاده کنم و نتایج بسیار خوبی گرفته ام و جالبه اگر در مواردی نتوانسته ام احساسات خودم را کنترل کنم نتایج به همان اندازه نامناسب شده است.
گیر کردن اره در درخت
خدای من اره میلواکی در درخت گیر کرده است . و چه راه حل خوبی به استاد الهام شده است . استفاده از تراکتور . چقدر ابزار مناسب کار را راحت می کند . این است ارزش ابزار . اره میلواکی بلافاصله با کوچکترین تعمیری اصلاح می شود بدون اینکه اتفاق خاصی برایش بیافتد. من عاشقتم استاد که اینقدر می خواهی همه کارها برایت راحت انجام شود و به من هم می گویی که نباید کار سخت باشد و اگر هست مشکل از خودتان هست . خدایا شکرت که این ها را به این راحتی به من می گویی.
درخت در بین پیچکهای مزاحم گیر کرده است و این پیچکهای مزاحم آزادی را از این درختان گرفته است چقدر مثل ذهن ما هست که بسیار زیاد باورهای محدود کننده جلوی رشد ذهن من را گرفته است و تا زمانی که ذهن من درگیر این باورهای مخرب باشد راهی برای آزادی و رشد وجود ندارد و باید راهی پیدا کنم که این باورهای مخرب را از ذهن خودم از بین ببرم
استاد پس از اینکه درخت را قطع کردند تنه درخت را نیز از پائین ترین سطح تنه قطع کردند که باقیمانده درخت نیز مزاحتمی برایشان نداشته باشد. استاد فکر مزاحمت های آینده را می کند . خدایا شکرت
چه اتیشی نازی چقدر خوب است کنار آن آتیش گرم بشی در هوای سرد و پس از یک روز سخت کاری . من حس کردم همراه شما آن گرمای آتش و آن بوی خوشایند دود حاصل از سوختن شاخه های درختان را . خدای من شکرت که این آتش را آفریدی و به انسان لذت استفاده از این آتش را عطا فرمودی. خدایا شکرت.
خانم شایسته از شما سپاسگزارم بایت این تصاویر زیبایی که با این گوشی جدید برای ما می گیرید. چقدر وضوح تصاویر خدایا شکرت شکر. خیلی خیلی تصاویر برای ما طبیعی تر می شود خدایا شکرت. این هم از قدرت و نعمت ابزار خوب و بهتر . ثروت بیشتر باعث استفاده انسان از ابزار بهتر و کاراتر و با کیفیت تر می شود مثل همین تراکتور، اره های میلواکی و این آخرین سری گوشی آیفون . این از برکات ثروت بسیار زیاد است . خدایا شکرت شکرت.
خانم شایسته عزیز بازهم ممنون شما هستم که آن تصاویر زیبا را از سرمای پرودایس برای ما فرستادی. خدای من به بهشت ما هم سرما رسید است . الله و اکبر چقدر زییا بود این شکار تصاویر خورشید در لابلای درختان این بهشت و تلالو آن در دریاچه . خدای من چه تصاویر باشکوهی . الهی شکرت شکر.
ما همسفران سریال زندگی در بهشت گرمای تابستان این بهشت را دیدیم و آب بازی و لذت بردن و به زحمت خانم شایسته عزیز همسفر شده ایم با ایشان در سرمای این بهشت زییا خدایا شکرت . چه خواهیم دید .
خانم شایسته از شما بسیار زیاد بنده تشکر دارم.
ادامه دارد….
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💙💜💚💙💜💚💙💜💚💙💜💚