سریال زندگی در بهشت | قسمت 114 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

160 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 1879 روز

    بنام الله مهربان

    سلام

    واقعا خیلی زیباست پرادایس در پاییز هم جنگلش هم این آتیشی که درست شده حاصل از سوزاندن درختچه های سبز،واقعا خیلی زیباست این آتیش یک رنگ طلایی دیوانه کننده ای داره،

    و اره ای که گیر کرده در لای چوب درخت و خداروشکر که با یک ایده ی خوب با تراکتور هم اره نجات پیدا کرد و هم چوب افتاد به سمتی که شما میخواستین،

    واقعا غروب زیبایی داره از پشت درختا که نمایان شده

    واقعا تحسین میکنم این کیفت موبایل جدید رو ،که واقعا زوم کردنش خیلی عالیه و به قول خانم شایسته واقعا انگار خودت داری بدون هیچ واسطه ای با چشم خودت این زیبایی ها رو میبینی

    و یک صبح زیبای پاییزی بسیار سرد،که واقعا تصویرش فوق العاده قشنگه،اون طلوع بینظیر آفتاب و تصویرش توی آب،و برفکهای سفیدی که روی چمنا نشسته و زیبایی خاصی بهشون داده و حتی راهروی جلوی کلبه چقدر قشنگ و سفید شده،

    و خانم شایسته ی عزیز که این وقت صبح در این هوای پاییزی به فکر این موجودات زیبا و دوستداشتنی هستند،و چقدر زیباست نگاه کردن بهشون وقتی که انواع و اقسام و مرغ و گنی و بوقلمون از چیکن شا میان بیرون،و چقدر رنگهای فوق العاده ای دارند که آدم لذت میبره از دیدنشون،و اون بوقلمون چقدر قشنگ میومد سمت غذاها،واقعا داکها که دیگه سوگلی این بهشت زیبا هستند،واقعا این دوتا موجود فوق العاده زیبا هستند،

    و باز هم یک پاکسازی و صفای اساسی میخوایم به اطراف دریاچه بدیم و این حصار رو از اطراف دریاچه پاک کنیم و کلبه رو از هر طرف جنگل میشه دید،و وقتی که تراکتور گیر کرد در گل،واقعا تحسین میکنم این کنترل ذهن شما رو در هنگام مواجه با این تضاد،و اینکه رها کردید تا به موقع مناسب و آرامش و فرصت دادن به ذهن که به راه حل های بهتری از طرف خداوند هدایت بشید،

    واقعا خیلی خیلی زیباست این آتیش که به قول خانم شایسته همش سوده،هم گرماش هم پاکسازی هم زیباییش چقدر زیباست واقعا،

    و درس بزرگی که گرفتم اینکه در مواجهه با تضادهای زندگیم،ذهنمو کنترل کنم و توجه کنم به کارها و زیبایی های دیگری که در اون زمان میتونم انجام بدم،نه نشستن و غصه خوردن،بلکه این قانون را همیشه به یاد داشته باشم که احساس خوب =اتفاقات خوب این رمز موفقیت انسانهاست،

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فرزانه جانفزا گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    سلام و تقدیم عاشقانه ترین احساسات به خانواده

    چقدر مریم جانم زیبا استاد رو تحسین میکنه وقتی کاری رو انجام میده درسته کارهای استادم پرفکته ولی اون تحسین و بزرگ نمایی که نسبت به مردت انجام میدی ایشون رو تبدیل به یک قهرمان میکنه، هم در دید خودش هم دید خودت و هم در نظر شاهدین👍

    یعنی من برق چشمای استاد رو دیدم وقتی عشقش تحسینش کرد و بهش گفت عاااشققتتتممم! اگر مرد بودم آرزوم داشتن همچین زنی بود الان دقیق حس کردم چرا استادم عاشقت شده لیدی پرادایس❤

    چقدر زیباست که همیشه از درخت های خشک و مرده و پیچک های مزاحم ،آتش این زیبای بی مانند این گرما بخش زندگی رو میسازین تحسین برانگیز و زیباست که همیشه در پرادایس چهار عنصر خلقت در کنار هم دارن زیبایی آفرینش رو نمایش و متجلی میکنن ، آب،آتش ،خاک و هوای ناب پرانایی…

    به به چقدر یخ و برفی که اومده زیباست قشنگ معلومه شب ننه سرما خمیازه کشیده روی چمن ها و عروسشون کرده و حضور و وجود خورشید زیبا هم در دل این سپیدی یخ و سرما نشون از نوید همیشگی گرماست که میگه لذت سرما رو ببر ولی نترس امیدی که من باشم میلیاردها ساله مراقبم زمین و موجوداتش یخ نزنن🌞

    واییی یعنی عاشق آب خوردن این پرنده هام چقدر زیبا کنار هم دارن از نعمت های بی پایان خداوند بهره میبرن چقدر زیباست واقعا میشه تسبیح و حمد الهی رو از هر سجده و سر برآوردن اون ها برای نوشیدن جرعه ای آب دریاچه حس کرد خیلی حس روحانی نابی داشت برام سُبْحانَ رَبِّی الأعْلَی وَبِحَمْدِهِ❤

    چقدر دویدن دست جمعی مرغ شاخدارها زیباست وقتی رفع تشنگی کردن دسته ای دویدن دنبال بازی😄

    نکته جالبی که برام درس بزرگی داشت اول گیر کردن اره بود که با یک ترفند دیگه هم اره خارج شد و هم درخت کنده و دوم و مهمش اینکه وقتی تراکتور باب معمار گیر کرده توی گل و لای عصبانی نشده و بد بیراه نگفت بلکه اومد چند راهی که در این موقعیت به ذهنش میرسید رو امتحان کرد و در خونسردی محض و ایمان توحیدی به خودش و عشقش گفت ثانیه ها رو نکشیم!! وقت طلاست بیا کارهای دیگه رو انجام بدیم…

    خدای آفرینده ماه و ستاره و روشنی بخش شبهای تاریک چراغ های این تاریکی رو هم به زودی روشن میکنه و ما هدایت میشیم برای پیدا کردن راه درست 💪

    من قبلا فقط یک انسان رو دیده بودم توی زندگیم این اصل رو رعایت میکرد و اون خانم اسکارلت در رمان و فیلم برباد رفته بود که در بدترین و وحشتناکترین لحظه های زندگیش بجای جیغ و داد و تقلا در حالت استیصال میگفت الان فکرم خسته است میزارم فردا به این موضوع فکر میکنم حتما یک راه حلی براش هست!! و همیشه هم یک راه حل ناب براش بود اونایی که رمان یا فیلمش رو دیدن میدونن این دختر نمونه اعجاز بر روی زمین بود در بدترین بحران ها با درایت و اداره احساسات به موفقیت میرسید و راه باز میشد در کور ترین نقطه چراغها روشن میشد خدا همیشه پشتش بود…

    الان اون حال و اون فکر و روش رو در استاد دیدم تحسینت میکنم و ازت الگو میگیرم سعی میکنم احساسات آنی به مانند یک کودک ذهن و فکرم رو قفل نکنه رو مشکل فوکوس نمیکنم،رهاش میکنم تا رها باشم… من کارم رو میکنم و جهان هم کارشو میکنه، چیزی که در توانم نیست رو محول میکنم به خداوند،به علم بی نهایتش 👏👏👏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2334 روز

      به نام خالق هستی

      سلام دوست عزیزم

      ممنونم بابت کامنت خوب شما

      چقدر زیبا گفتید که ننه سرما خمیازه کشیده و چمنا عروس شدن… ای جانم چه حس زیبایی چه خوشکل نوستید و من لذت بردم، آفرین👏👏

      بازم ممنونم که عشق و صفای وجودت رو باهامون به اشتراک گذاشتی

      برات بهترینها رو آرزو دارم♥️♥️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1859 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربانم

    الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ

    آن کسی که مرا آفرید و هدایت می‏کند.

    خدارا شاکرم که به این مسیر حق هدایت شدم و بینهایت عاشق خودم هستم که خواستم تا هدایت شوم ، عاشق خودم هستم که نخواستم گمراهی باشم که نه بشنوم و نه بفهمم

    و خدارا شاکرم که میتوانم هروز این سریال زیبا را ببینم و لذت ببرم از زیباییها ، فراوانیها ، مستقل بودنها ، لذت بردنها و عمل کردنها و برای رسیدن به خواسته ها کم نیاوردن و تا انتها عمل کردن

    استاد عزیز مطمئنا شما وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا هستید و الگویی برای ما

    چقدر زیباست که شما و مریم عزیز نه تنها برای از بین بردن علفهای هرز ذهن خودتون و بچه های این مسیر تلاش میکنید بلکه حتی نمیذارید تو محیط زندگیتون علف هرزی رشد کنه و وچقدر خوبه که علفهای هرزمونو از همو زمانی که رشد نکردن با تراکتور باورهامون از بین ببیریم و نذاریم کار به جایی برسه که مثل او درخت تنومند کاج مارو بخشکونه و باعث نابودیمون بشه

    چقدر کیف کردم که با قدرت اون درختی رو که وسیله ارزشمندتون رو بلعیده بود رو با قدرت از بین بردید و نگذاشتید که واستون شاخ و شونه بکشه و نشون دادید در مسیر رسیدن به خواسته ها هیچ مانعی وجود نداره وقتی از ابزار مناسب استفاده کنیم

    زمانی که دیدم اون شیر اب رو باز گذاشتید تا لوله ها یخ نزنن باور کردم که خداوند هر لحظه هدایت میکنه به بهترین ، زیباترین و راحترین مسیرها و شما هدایت شدید

    و باز هم خدارو شکر میکنم که چقدر زیبا و راحت منو هدایت کرد ، که بفهمم تضادی که برام پیش امده رو رها کنم و گره گشای مسایل دیگه ای باشم ، همیشه کاری هست که باید انجام بدم و با انجام اون کار و قدم برداشتن و رها شدن از ناخواسته ام مسلما راهی برای حل مسایلم باز میشه چون خداوند طبق گفته خودش که حقه

    ما را آفریده و هدایت میکنه

    و همانگونه که گفته مومنان نه ترسی دارند و نه غمگین میشن ، باید در لحظه زندگی کرد و نگران آینده نبود

    استاد من شاگرد شما در دوره ثروت ۳ هستم و

    مدتها بود تمرکزم رو روی این مسئله که چطور میتونم مشکلی اساسی پیدا کنم و رو حل کنم گذاشته بودم ، اما ناخواسته خودم رو وارد مشکلی کرده بودم و مثل تراکتور شما با تقلا کردن داشتم تو گل فرو میرفتم ، اما خدارو شکر بموقع هدایت شدم و باور دارم خدای من به موقع مناسب بهم میگه و بهم گفت که به خواسته هام میرسم فقط باید با جدیت پیش برم

    بعد هم با این قسمت سریال مطمئن تر شدم و بدون تقلا و با قدرت ادامه میدم و متعهدم که در این مسیرثابت قدم باشم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    میلاد قاسم زاده گفته:
    مدت عضویت: 1722 روز

    سلام استاد جانم و خانم شایسته عزیز

    بله درسته استاد کاملا درسته ما باید کنترل بکنیم

    و برام جالبه توی یکی از قسمت های سریال سفر به دور آمریکا اون پله rv خراب شده بود و شما نرفتید تمرکز کنید روی اون و رفتید شب رو تا صبح تمرکز کردید بر روی زیبایی ها صبح حرکت کردید و رفتید زیر rv و دست به کار شدید و دستی از دستان خداوند اومد و یه مردی با سن بالا اومد و گفته بود فکر کنم ۵۰ ساله کارش همینه

    حالا ما اگر نتوانیم کنترل کنیم ذهنمون رو معلوم نیست چه اتفاق هایی قراره برامون رخ بده

    و ما کافیه فقط همین مسئله رو درک کنیم که این ماییم که داریم شرایط رو برای خودمون رقم می‌زنیم

    برای کسانی هم که سریال سفر به دور آمریکا رو ندیدن پیشنهاد میکنم اون سریال بسیار برای من درس هایی داشت و انگار برام یه محصول بود

    هرجا هستید در پناه خدای مهربان ثروتمند.شاد.سلامت و همیشه خداوند هدایت گرتون باشه خدانگهدار 🤍🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    نسترن بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 2141 روز

    سلامی به گرمای نور الله بر دل مومن.

    دیشب یه پاشنه آشیل هیولا داخل حرف زدنم با خواهرم در مورد پسرم پیدا کردم.

    مغزم سوت کشید و میخندیدم از این باور محدود کننده که وقتی تا صبح در موردش فکر کردم یا خدا این باور چقدر از روابط من رو تحت شعاع قرار داده و چقدر یه باور میتونه در تمام زمینه های زندگی اونقدر آروم و زیرپوستی خودشو تقویت کنه که عین ریشه ی یک درخت وقتی شعاع ۲ متری رو حفر میکنی، میبینی ریشه ی درخته تا دو متر اونورتر اومده و دقیقا باورها همین کار رو با روح و جسم ما میکنن. خدایا هزاران مرتبه شکرت نازنینم.

    باور محدود کننده ام چی بود؟

    ((باور به اینکه کسی که منظبط و قانونمند هست، الزاما باید بداخلاق باشه و به دیگران توهین کنه))

    نمیدونید استاد پیدا کردنه این باور چنان وجودم رو منقلب کرد که احساس میکنم ذهنم شبیه پنبه ای که پنبه زن اون رو از هم باز میکنه،شده.آخه این باور باعث شده بود علیرغم کلی روش‌هایی که برای تربیت پسرم و در رابطه با همسرم و حتی بعضی اطرافیانم به کار برده بودم،به یه احساس سر درگمی برسم و از خدا خواستم راهو نشونم بده. و چه کسی بهتر از الله جانه وجود من، مرهم وجود من باشه آخه.

    بعد اومدم به چالش کشیدم این باور رو و کالبد شکافیش کردم که البته تازه شروع راهه حالا حالا ها باید حلاجیش کنم و کلی نمونه ی نقض برای باور محدود کننده ام پیدا کنم.

    من افرادی رو برای خودم مثال زدم که منظبط هستن اما خوش اخلاقن.یکیش آبجی خودم در مقابل بچه هاش.

    یکی شما استاد نازنینم. باورتون میشه حتی در مورد رابطه ی شما با خانم شایسته هم فکر میکردم که حتما باید نوعی خشونت در شما در مقابل انجام کارهای سایت توسط خانومتون باشه!!؟

    یعنی من نظم و خشم رو به طور کاملا منطقی در ذهنم با هم گره کور زده بودم و در مورد درستیه اون باور محدود کننده، حتی ذره ای شک نداشتم.الله اکبر از این علف هرز که چه عرض کنم، از این باوری که در من تبدیل به درخت هرز شده.خدارو هزاران مرتبه شکر🙏🙏🙏

    در مورد غذا درست کردن بگم.گل مریم جان از راه دور صورت ماهت رو میبوسم که انقدر عاشقانه غذا میپزی و قبل از اون آنقدر عالی لذت میبری از کاری که داری انجامش میدی. در مورد غذا پختن من یه باور محدود کننده رو الان فهمیدم و اون اینکه اگر من غذا رو به خاطر لذت بردن خودم و عشق کردن بپزم دیگه آنقدر فکر کردن به وعده ی ناهار و شام برام سخت و ناراحت کننده نمیشه.

    بایدم نتیجه ی این تغذیه در شما نازنینم، این تناسب اندام باشه. چون عملا شما دارین عشق و لذت رو وارد وجودتون میکنید و لاجرم تنها دریافتی روح و جسمتون از غذاها، عشق و سلامتی و انرژی مفید هست.

    استاد جان یعنی همه ی لقمه هاتون یه طرف، اون تیکه که قاچ پیتزا رو دولا کردین روی هم و یه جا خوردینش یعنی لایک داشت😄😄نوش جانتون اونهمه عشق و انرژیه ی اون غذای هیولا👌👌👌👏👏👏

    عشق و لذت وقتی چاشنی شد، همه چی همیشه تازگی داره.

    عاشقانه منتظر تک تک فایلهای لذت بخشتون هستم نازنین زوجه دوست داشتنیه ی زندگی در بهشت.

    در پناه تک تکیه گاه هستی شاد و سالم و سعادتمند دنیا و آخرت باشید و باشیم.🙏🙏🙏

    دوستدار شما نسترن بانو🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2161 روز

      درود بر شما دوست عباسمنشی عزیز

      کامنت شما رو خوندم تا انتها اما بیشتر بنظر میومد برای قسمت 113 باشه تا این قسمت…

      اما بهتون تبریک میگم برای اینکه یک باورمحدودکننده رو کشف کردین در وجود خودتون واقعا آفرین…

      چیزی که به ذهن من زد برای این باوری که گفتین اینه که بنظرم نظم و خشونتی که گفتین شاید برای این اینجوری در ذهن شما ایجاد شده که که آدم های جدی خشن هستن. چون کسی منظم و جدی داره روی یک کاری چیزی اقدامی انجام میده فقط مصمم و جدی هست نه خشن. شاید ریشه این باورتون به برداشت اشتباه از خشونت و جدیت در هم تنیده شده و شده این باور محدود کننده…

      با آرزوی بهترین پیشرفت ها برای شما

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نسترن بهداروند گفته:
        مدت عضویت: 2141 روز

        فهیمه عزیزم سلام🌹🌹🌹

        ممنونم به خاطر این کامنت فوق العاده، که باعث شد از یه زاویه دیگه هم به باور محدود کننده ام نگاه کنم.🙏

        خیلی لذت بردم.🌻🌻🌻

        درسته، جدیت و استمرار با خشونت فرق داره.با این کامنت شما متوجه شدم که پس احتمالا دلیل علاقه ی من به انسانهای مقتدر خشن، ریشه در این داره که من خشونت رو با جدیت و استمرار در کار رو، باهم قاطی کرده بودم و فکر میکردم فقط آدم با خشونت میتونه مقتدر باشه، در صورتی که جدیت و استمرار در مسیر،میتونه مارو به یک شخص مقتدر و جدی و مهربان تبدیل کنه.

        خدایا شکرت بخاطر این هدایت زیبا مهربانترین منظبته هستی🙏🙏🙏

        واقعا خداوند خودش الگوی نظم و مهربانی و جدیت هست.

        فهمیمه ی عزیزم، نازنین دسته الله مهربانم،ممنونم🙏🌹🌻

        در پناه تک تکیه گاه هستی شاد و سلامت و سعادتمند دنیا و آخرت باشید🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          فهیمه پژوهنده گفته:
          مدت عضویت: 2161 روز

          سلام نسرین جان

          ممنون که برام نوشتی. خدا رو شکر که منم برات نوشتم و یک نکته کوچیک باعث شد تا از زاویه دیگه قضیه رو نگاه کنی و برای منم یادآوری بشه که این باورها چطوری خودشون رو در ذهن منطقی میکنن….و چقدر باید از جنبه های مختلف اونا رو رصد کنیم…

          منتظر خبرهای خوب و موفقیت هات هستم دوست من…

          ارادتمند شما فهیمه …

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            نسترن بهداروند گفته:
            مدت عضویت: 2141 روز

            سلام بر فهیمه ی عزیزم 🌹 🌹 🌹

            واقعا جریان هدایت چه زیبا و روان رخ میده و از الله مهربانم میخوام که این جریان رو درک کنیم.

            ممنونم از دعای خیرت نازنین🙏🙏🙏

            خداروشکر این آشیل رو پیدا کردم به لطف الله مقتدر و مهربانم و تکرار مرتب این جمله در ذهنم و بر روی زبانم داره اثرات خوبی روی روابطم میزاره،بارها پسرم رو اینجوری صدا میزنم :

            مقتدر و منظم و مهربان.

            خدارو هزاران مرتبه شکر به خاطر دستان مهربان و آگاهی چون دوستانه نابه بهشتی ام چون شما.

            دوستدار شما نسترن🌻🌻🌻

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            نسترن بهداروند گفته:
            مدت عضویت: 2141 روز

            سلام بر فهیمه ی عزیزم 🌹 🌹 🌹

            واقعا جریان هدایت چه زیبا و روان رخ میده و از الله مهربانم میخوام که این جریان رو درک کنیم.

            ممنونم از دعای خیرت نازنین🙏🙏🙏

            خداروشکر فهمیده این آشیل و تکرار مرتب این جمله در ذهنم و بر روی زبانم داره اثرات خوبی روی روابطم میزاره،بارها پسرم رو اینجوری صدا میزنم :

            مقتدر و منظم و مهربان.

            خدارو هزاران مرتبه شکر به خاطر دستان مهربان و آگاهی چون دوستانه نابه بهشتی ام چون شما.

            همه ی ما در پناه تک تکیه گاه هستی، شاد و سلامت و سعادتمند دنیا باشیم.

            دوستدار شما نسترن🌻🌻🌻

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سپید گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    سلام استاد عزیز و مهربان

    چطور میشه خداوندی رو شکر کرد که هدایتهاش ، به راحتی به انسان میرسه در حالی که در ذهن ما هست که شاید گرفتن هدایتم خیلی تمرکز بخواد

    من امروز بخودم فشار میاوردم میگفتم چرا هنوزم شک دارم به هدایت خدا

    ذهنم بهم ریخته بود . چون هم دنبال هدایت بودم هم شک میومد و میرفت

    ولی با این وجود خدا باز هم هدایتم کرد

    جملات پایانی این فایل

    این درس که گفتید برامون

    چون دقیقا منم مشکلی دارم که ۳ ساله از هر راهی رفتم نشده حل بشه

    اما خدا ایده هایی داد که از راهای دیگه برم و من وقتی همزمانی این ایده رو با تماشای این فایل دیدم

    بهم یقین دست داد که همون هدایته

    که میگه ناامید نشو راه ها رو امتحان کن

    از همون نقطه نشد از اطرافش از جاهای دیگه . برو

    دست رو دست نزار

    نگو نمیشه و ناامید نشو

    وقتی رو چیزی تمرکز کردی و نشد ببین چه کارایی میتونی انجام بدی برو انجامشون بده

    واقعا خداروشکر

    شکر میکنم که هدایتهاشم ساده میرسه

    نیاز نیست خودتو اذیت کنی

    فقط سعی کن امید و ارامش را حفظ کنی

    الحمدلله رب العالمین

    سپاسگزارم استاد

    مریم بانو از شماهم ممنونم

    میدونم هر دوی شما عزیزان با هدایت الله برامون فایلها رو قرار میدین و خدا محیطه بر همه ما که چه هدایت و اگاهی نیاز داریم تا از دستان خودش بما برسونه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1316 روز

      ممنون از صحبتهای شما…بسیار عالی بود…

      خداوند هر لحظه ما رو هدایت میکنه..فقط دلی باز و گشاده میخاد.نیازی نیست نگران باشی…

      رها کن احساساتتو خوب بگیر دستان خداوند بزاحتی کارمونو انجام میده…

      فقط خودمونو اذیت نکنیم..

      ممنونم بابت این سایت زیبا و بهشتی که هر لحظه هدایت میشیم به سوی زیبایی های خداوند…و این دو بازیگر بهشتی😘😘😘😘😘

      که با هر سریال چنان درون ما را بیدار میکنه..که گویی در بهترین مکان و بهترین زمان هستیم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    لیلا فرجی گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    با سلام به استاد عزیز ومریم گلی عزیز

    خدا جونم شکرت برای امروز زیبا که دوباره به من هدیه دادی تا بتوانم ببینم ویاد بگیرم چیزهای جدید شما دو عزیز خیلی چیزها به من یاد میدهید استاد این فایلها به قدری ارزشمند هستند که وقتی به عمق هر کدام فکر میکنی سال‌ها درس پیشرفت توشون هست که اگر خودمون بخواهیم به این درس‌ها برسیم خیلی باید تلاش کنیم تازه اینطور تو ذهنمون هک نمیشه خدا جونم شکرت برای تک تک این آگاهی ها برای این بهشت زیبا که همه ما از اون درس میگیریم ‌لذت میبریم من عاشق اون آتیش ها هستم اکثر وقت ها احساس میکنم کنار اون آتیش هستم حتی گرمای آتیش رو حس میکنم شعله های نارنجی زیبا درختان زیبا که با قطع کردن علف های هرز زنده شدن ‌نفس میکشن خدا را شکر برای این همه قدرت وتوانای شما دو عزیز شکر شکر شکر

    خدای من وقتی جوجه ها دارن میان بیرون یاد مدرسه میافتم که تعطیل میشدیم همه از سر وکول هم راه میرفتیم خدایا چقدر زیباست اون غذا خوردنشون مریم جان مرسی که غذاشون را ریختی روی چوب وقتی دارن نوک میزنن برای من مثل اینه که دارن یک ساز میزنن ‌چقدر هماهنگ وزیباست خدا جونم شکرت برای این آگاهی که در آخر کار به من داده شد که هر جا که کاری را نمیتونم فکرم را از روش بردارم تا وقتی که کارهای دیگه رو انجام میدم واز اونا لذت میبرم لاجرم فکر و ایده جدیدی برای اون کار هم به من الهام میشه خدایا شکر شکر شکر برای این همه حال خوب عاشقتونم وهمتون را به خدای بزرگ میسپارم زندگی همگی پر از آرامش شادی وفراوانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2396 روز

    سلام به خانواده ی عزیز!

    چقدر اون صحنه ی خارج شدن مرغ و جوجه ها از چیکن شا رو دوست دارم، از رو سر و کله ی هم رد میشن… ولی جالبه که بعضیاشون چقدر صبورن و عجله ای برای خارج شدن ندارن 😁

    دویدنشون هم خییییلی باحاله، مخصوصاً اون بوقلمونه چقدر بامزه می دوید 😆

    راستی اون دامی که برای لاک پشت ها گرفته بودین چی شد؟ هیچ لاک پشتی توش گیر افتاد؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آرمین حاجی وزیری گفته:
      مدت عضویت: 2411 روز

      سلام

      بله دقیق من هم میخواستم بدونم اون تله ای برای شکار لاکپشت ها استفاده میشد چی به سرش آمد؟

      استاد عباسمنش لطفا لایو هم برای ما بزار در اینستا و لطفا در باره خداوند و حالت ذره ای بودن خدا صحبت کنید

      هرچقدر صحبت کنید راجبش کم هست.

      اینکه انسان ها فقط با دیدگاهیشان به خواسته هایشان میرسند.

      باور خوب

      باور درست

      باور سالمتر

      خدایا ممنونم که کمکم میکنی بهتر بفهمم باور سازی درست را.

      استاد امروز داشتم راهنمای عملی قسمت ۱۰ را گوش میدادم با دقت و رسید به آنجایی که در مورد خداوند و ذره ای بودن خدا و دید ناظر صحبت میکنید.چقدر پیچیده و ساده است موضوع…

      خیلی خیلی خیلی دوست دارن باورهایم را به صورت فوق خوب بسازم که دارم همینکار را انجام میدهم به لطف خدای بزرگم انا ازش میخواهم که به من صبر بدهد و و تسریع در امر درک بیشتر و در آخر برکت به روزی ام بدهد که با ثروتمندتر شدن به آگاهی های بیشتری رسیدم احساسم یا همون انرژی درک کردم بیشتر .

      خدایا شکرت به خاطر آشناییم با استاد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی روحی ۱۱۰ گفته:
    مدت عضویت: 1366 روز

    ،،هو،،

    سلام بر برادر بزرگم استاد عزیزم جناب عباس منش❤️

    آقا منم نثل شما از زیر صفر شروع کردم،، خیلی بالا پایین روزگار رو دیدم و در سن ۳۸سالگی با وجود اینکه ۲تا فرزند هم دارم و……….

    ولی بازم از شما درس میگیرم و اصلا برام زور نداره و اصلا ننگ و عار نیست که مطالب و تحربه های جدید رو در زندگیم یاد بگیرم،، بر عکس خیلی از رفقای هم سن و سال و البته کم سن تر، که حرف هیچ کسی رو قبول ندارن و خیال میکنن علامه ی دهر هستند،، آقاجان،تجارب زندگی پایانی نداره،، انسان میتونه هر روز یک مطلب و تحربه ی جدید رو فرا بگیره،، استاد عزیز،من کیف کردم از این مطلب شما که در مورد گیر افتادن تراکتور فرمودین که ذهنم رو درگیر نگردم و به کارهای دیگه رسیدم تا به موقع ش، الله مهربان هدایت کنه که چیکار کنیم،، آقا این اصله، یه اصل اساسی،، واقعاً اگر همین یک مطلب رو در زندگی یاد بگیریم، کلی جلو افتادیم،، خیلی مهمه،،کنترل ذهن در موقعی که یه مشکلی پیش میاد تو زندگی، من خودم از همه ی عالم و آدم، بیشتر مشکل داشتم و دارم توی این مورد،،ولی دارم از شما یاد میگیرم و هر روز یه کمی روغن به لولاهای زندگیم میزنم که روان تر بشه،، به قول شما فقط یه قدم،یه قدم،یه قدم، و روزی میرسه که انسان،به راحتی با مشکل های پیش رو، قاطی نکنه و ذهنشو درگیر نکنه،، دقیقاً یاد اون مثال میفتم که وقتی اعصابت خرابه و شب میخوای بری عروسی، یه جوش مجلسی میزنه نوک دماغت، پاشنه کش گیر میکنه پشت پات پوست قوزک پات کنده میشه، قطعا ماشین پنجر میشه تو راه یا تسمه تایم پاره میکنه و ………….. ولی اکر قبل از اینکه بیای خونه و بخوای آماده بشی، یه کمی آگاهانه ، ذهنت رو کنترل کنی و بگی بابا درسته توی سر کارم به مشکل خوردم،ولی امشب رو میخوام با بچه هام خوش بگذرونم و بریم عروسی و ………

    آقا کارا درست میشه

    تجربه اینو میگه

    بازم ممنونم استاد

    خیلی چاکریم

    یاحق🙏❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مهدیه گازرانی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    به نام خداوندی که بخشنده و با رحمت است

    و رحمتش شامل همه ی بندگان می‌شود

    ولی

    رحمت خاصش شامل حال بندگان مومنش می‌شود

    خداجونم کمکم کن که از گروه مومنان باشم

    سلاااام خدمت استادان بزرگوارم عاااشقتونم

    سلااامی خدمت دوستان عزیز و گلِ گلاب که از خوندن کامنت هاتون لذت میبرم و درس های زندگی میگیرم

    استاد سپاس گزارم که این انرژی خوبتون رو تو این سریال ها با ما به اشتراک گذاشتین

    و روی زندگی من توی عمل کردن من به قانون خیلی تاثیر گذاشته

    خدا روشکر که من هدایت شدم به این سایت الهی

    خیلی در پذیرش خودم و اشتباهات خودم کمک کرده این سریال

    که مهدیه رو با تموم اشتباهات جزئی و کلی ای که در زندگیش میکنه بپذیرم و بدونم که همه از جمله استاد من که داره این قوانین رو تدریس میکنه هم داره تو زندگیش اشتباهاتی میکنه

    اینجوری نیست که بگم آقا من قانون و یاد گرفتم و تو زندگیم دیگه همه چیییییز گل و بلبل میشه

    نهههه

    اینجوریه که تضاد تو زندگی به وجود میاد

    آره تو درخت گیر میکنه(حالا میفهمم که تو دوره ی عزت نفس استاد خودشون میگن که منم شده تو زندگیم اشتباهات احمقانه میکنم ولی تو سر خودم نمیزنم و میپذیرم یعنی چی)

    تراکتور توی گِل گیر میکنه

    ولی راه حل داریم براش

    تراکتور رو میاریم و درخت رو میندازیم که دیگه از این شوخی های با ما نکنه خخخ

    در قسمت های بعدی دستان خدا میان ایده ها میان تا تراکتور رو نجات بدیم همینجوری نمیمونه که

    من جدا میشم از رابطه ی عاطفیم که برام خیلی سخته ولی دستان بی‌نظیری مثل استاد عباس منش میان و منو از باتلاق نجات میدن

    یا من بعد از4 سال دانشجویی و درس خوندن قراره برم سر کلاس و به بچه ها ورزش کردن رو آموزش بدم و اصلا سابقه ی تجربی ندارم

    ولی خب دوستان عالی ای رو نصیبم میکنه دستانی رو برای من می‌فرسته که به من کمک کنه که چجوری باید این قضیه رو هندل کنم

    خداروشکر خداروشکر بابت این آگاهی ها

    پس من خودم رو با تموم اشتباهاتم میپذیرم

    و میدونم که با هر مسئله راه حلش هم هست

    انّ مع العسری یسرا

    با هر سختی ای آسونی هست

    خدایا شکرت که منو از این جهل نجات دادی که بگم بعد از هر سختی ای آسونی هست

    نهههه

    در خود مسئله راه حلش هست

    و یه نکته ی دیگه اینکه من خودم توش مشکل دارم و باید حلش کنم اینه که به یه مسئله ای که پیش میاد گیر ندددم برم سراغ کارای دیگه اونا رو انجام بدم تا آروم بشم حالم بهتر بشه و برگردم سر اون موضوع و ایده هایی که برای حل اون مسئله هست رو اجرا کنم

    نه اینکه بشینم تمرکز کنم روی اون مسئله و میدونم که به هر چیزی که توجه کنم از اون بیشتر توی زندگی من به وجود میاد

    خب پس چه کاریه من که بازی رو بلدم چرا این کارو کنم

    من بیام کارای دیگه رو انجام بدم اونم با رهایی ذهنی به موقعش در زمان مناسب انجام میشه

    خداجونم قربونت برررم من شکرت که این آگاهی ها رو آوردی برای من تا هم خودم درس بگیرم و بیشتر یادآوری بشه برام

    هم اینکه دوستان گلم با خوندن این کامنت یادآوری بشه براشون این قوانین

    سپاس ازتون استاد سپاس از خدای خودم که منو هدایت کرد به سمت شما دست قدرتمندش

    دمتون گرررم

    خداروشکر

    عااشقتونم میبوسمتون

    به امید دیدار همگی در بهترین زمان در بهترین مکان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: