سلام بر استاد عباس منش عزیزم
سلام بر خانم شایسته مهربانمون
عجب قسمتی بود این قسمت استاد!! تا بحال اینطور ریزبینانه رفتار جوجه هامون رو و واکنش شون رو هنگام غذا دادن شما ندیده بودم. نکات بسیار جالبی برام داشت که بهشون اشاره میکنم ، رفتار حیوانات خیلی الگوی خوبیه برامون اگر ازش استفاده کنیم اونها بر اساس غریزشون بدنبال غذا میرن صبح ها درست در جلوی درب کلبه منتظر استاد یا عزیز دلشونن تا غذای راحت و آماده رو دریافت کنن سوالی برام پیش اومد که اون فضای جنگلی و زمین وسیع قطعا پر از چیزها و موجوداتی هست که این جوجه های عزیز برن و ازش تغذیه کنن پس چرا اینکارو نمیکنن؟! دلیلش سادس چون عادت کردن به غذای راحت و مهیایی که هر روز سرو میشه براشون. پس بخودشون هیچ وقت زحمتی نمیدن نکته بعدی دیدن صحنه دنبال کردن خانم شایسته و استاد توسط این موجودات خیلی باحال و جالب بود اونا دقیقا طبق عادت های گذشتشون بجاهایی میرفتن که میدونستن از قبل اونجا غذا داده میشه در واقع این قدرت عادته و تکرار که باعث میشه ما رفتارهای یکسانی رو داشته باشیم درست مثل این موجودات! وقتی استادم غذاشونو آوردن و روی اون تخته چوبی ریختن صحنه فوق العاده ای رقم خورد بصورت هماهنگ و همزمان صدای ده ها نوک بگوش رسید که یاد بارش و برخورد تگرگ افتادم یه لحظه خیلی جالب بود خدایا شکرت.
بلطف فراوانی های بی انتها و لطف الله صبحانه فوق عالی و خوشمزه خانم شایسته مهربانمون مهیاست مثه همیشه با یه رسپی منحصر بفرد ( نان سیر دار خوشمزه) و تخم مرغ های لذیذ صبح زیبای دیگری رو بهمراه استاد خوبم آغاز میکنن. این صمیمیت این صفا این انس و الفتی که ما بین این دو نفر هست بدون ذره ای وابستگی بدون ذره ای توقع چقدر دوست دارم خدا رو شکر میکنم که استادم و عزیز دلشون بهترین الگو برای این موضوع هستن و هر ازشون میاموزم. خدای شکرت
حالا میریم سراغ پروژه بیرون آوردن تراکتور هیولامون این شیر پرقدرت! احسنت به خانم شایسته عزیز با این انرژی مثبت و تعابیر بسیار قشنگشون واقعا ایشونو تحسین کردم بخاطر این جملات که خداوند نیروهاشو بکمکون میفرسته در این تنه های درخت در این چرخهای پر قدرت در این بیل مکانیکی و …. این همون اعتماد به خداست بطور عملی در انجام هر کاری که نتیجش میشه بسادگی رسیدن به احساس آرامش و احساس خوب حالا یه ذهنیتی هم که نجوای شیطانه این وسط هست که هر کاری بکنی درست نمیشه! دیگه گیر کردی! به این سادگیا حل نمیشه! بدبخت شدی رفت!! و ……اما خانم شایسته مهربون آگاهانه توجه رو جلب میکنن به صدای آرامش بخش الله و نیروی بی پایان و هدایتگرش که آرامش بخش همه دلهاست “””الا بذکر الله تطمئن القلوب”””
چقدر شیوه برخورد استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان با مسئلشون یعنی بیرون آوردن تراکتور از دل باتلاق درسها و نکته ها داره برامون اونجاییکه بعد از پر کردن زیر لاستیک ها نتیجه حاصل نمیشه و بنظر اوضاع بدتر از قبلش میشه اما استاد و عزیز دلشون مدتی رها میکنن ماجرا رو و بخودشون زمان میدن و تمرکزشون رو به چیزهای دیگ هدایت میکنن آگاهانه تا به احساس نسبتا بهتری برسن و ایده ها و الهامات خداوند رو دریافت کنن بعد با یه احساس خوب نسبت به قبل از کلبه خارج میشن توی مسیر با بردن آگاهانه تمرکز بر روی جوجی های عزیز بازم کنترل آگاهانه ذهن رو بیادمو میارن و احساس خوب و ایده بستن تنه درخت رو بچرخ تراکتور امتحان میکنن که تسمه هم بدلیل ضعیف بودن پاره میشه و جواب نمیده اما این دو قهرمان همچنان پر امید و با باور به فردایی روشن مسیر رو ادامه خواهند و مطمئنن دستان خداوند یاریگرشون خواهد بود. استاد بیصبرانه منتظر دیدن صحنه در آوردن تراکتور هیولای شما هستم. از خداوند برای همگی بهترینها و زیباترینها رومیخوام.
در پناه حق
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD442MB29 دقیقه
بنام خدای هدایتگر وهاب
سلام به اهالی سایت و استاد عزیز و مریم نازنینم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اول از همه بگم از عکس منتخب این فایل که با دیدنش اینقدر با دخترم خندیدیم . بعد دخترم گفت مامان زود دانلودش کن. وقتی یه خورده از فایل رو تو گوشی دیدم گفتم نه فایده نداره این فایلو باید تو تلویزیون ببینم. اخه من اکثر قسمتهای سریال رو با دخترام توی تلویزیون میبینیم. و ماشاالله اینقدر کیفیت دوربین گوشی استاد بالاست که به قول خودشون انصاف نیست اینهمه زیبایی رو با کیفیت نبینی.
وای خدای من بچه ها رو ببین. تظاهرات کردن😅
فکر کنم رهبرشونم همین بوقی خانه. که در راس همه اموره😅😅
خدایی این اولین تظاهرات دوست داشتنی عمرم بود. چقدر این مرغ و خروسها نازن آخه. چقدر بامزه اومدن دم در.چه سرو صدایی دارن. آخه بدجوری گشنه شونه. یاد داستان حسنک کجایی کتاب فارسی افتادم😅😅
با دیدن این مرغ و خروسها یاد خودمون افتادم. من و بچه های سایت که مثل همینا که دنبال غذا هستن تا شما براشون بیارین هر روز صبح اولین کارمون چک کردن سایته که ببینیم فابل جدید اومده یا نه. اونا شکمشون پر میشه با خوراک مناسبی که بهشون میدین و ما ذهنمونو پر می کنیم با خوراک مناسبی که از این فایلها دریافت می کنیم.
خدای من چه صحنه های زیبایی امروز با این بی غذایی پیش اومد. چقدر اینا خوشگلن آخه. ببین چجوری به این در و اون در میزنن برای غذا.
اون بوقی که دیگه نشسته ترک موتور میگه بزن بریم برای بچه ها غذا بیاریم😅😅
ببین تا کجا دنبال استاد میرن و باز با صدای موتور بر میگردن.
ببین چقدر قشنگ همشون میرن سر میز غذا. البته روی میز😅 و با چه حرص و ولعی غذاشونو میخورن. انگاری یه ساله غذا نخوردن. و با صداهای خوشگلی که از خودشون درمیارن انگاری دارن همون لحظه شکر نعمتی که دارنو بجا میارن.
خدای من پسر خانم مرغی رو ببین. چه خروس های خوشگلی شدن. البته که از بس کتک خوذدن اعتماد به نفسشونو از دست دادن. و طبق گفته استاد کسیکه که اعتماد به نفس نداره محاله بتونه به موفقیت برسه. و میبینیم که اینام ته صفن و جرات جلو اومدن و استفاده از نعمتهایی که بطور بدیهی و طبیعی در اختبارشون هست رو ندارن.
استاد این جمله تون تو ذهنم داره مرور میشه.
(نعمت و ثروت فراوانه و به اندازه ای که لیاقت در خودت ایجاد کنی میتونی از این خوان نعمت استفاده کنی)
واوووووو. عجب چاله هایی اینجا درست شده. جلوی پای آقای تراکتور. که هر چی بیشتر زور میزنه بیشتر توش فرو میره. پر از گل و پر ار آب. و ایده ای که جواب نمیده. ولی استاد من آدمی نیست که کم بیاره. جابزنه و بیخیالش بشه.
مریم جان چقدر خوبه که برامون توضیح میدین که مساله رو رها کردین و حالتونو خوب کردین.
تا راه حل مساله بهتون گفته بشه. چون میدونین الهامات فقط زمانی بهتون گفته میشه که حالتون خوب باشه. اون ایده هایی که با حال بد بهت میرسه باید بریزی دور. چون باور دارین به ان مع العسر یسری . پس درگیرش نشدین و رفتین سراغ چیزی که میتونین باهاش حالتونو بهتر کنید. سراغ همین مرغ و خروسهای نازنین
بخدا اینا همش درسه برای ما. چه اونجاهایی که خودتون درسشو برامون بیان می کنید چه اونجاهایی که ناخودآگاه قانون براتون عمل می کنه. چون اینقدربه قانونعمل کردین که جزیی از وجودتون شده و خیلی وقتها ناخودآگاه ازش استفادا می کنیم
درسته که این ایده هم عمل نکرد ولی میشه ازش درس گرفت. ولی بهتر از این بود که میترسیدیم و جا میزدیم. استاد من با خودم گفتم خب زنگ بزنین یه جرثقیل بیاد بکشه بیرون تراکتورو. ولی یادم اومد که میشه با توکل و البته ابزار مناسب هر ناممکنی رو ممکن کرد.
ممنونم استاد عزیزم که هر روز کلی درس و کلی آگاهی برای ما تو زندگیت هست….
مریم عزیزم از شما هم صمیمانه تشکر می کنم که تو بحرانی ترین شرایط هم دوربین به دست داربن برای ما فابل ضبط می کنید🌹🌹🌹🌹