سریال زندگی در بهشت | قسمت 115 - صفحه 1

149 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید رضا رادمنش گفته:
    مدت عضویت: 2430 روز

    سلام استاد خوش فکر و دوست هم قدمش مریم دوست داشتنی

    استاد سپاسگذارم از نشان دادن واقعیتهای زندگی روزمره شخصی تون

    که بمن یاد می ده من با نشستن و فکر کردن خالی هیچی بدست نمی یارم

    و باید زندگیم رو در تمام جوانب خودم بسازم .

    البته من قبلا فکر می کردم آدمهای ثروتمند از فضا اومدن چون وقتی برام

    سایتها مختلف به شکلهای مختلف بصورت غیر واقعی افرادی با توهم اغراق آمیز

    نشون می داد که توی چند ماه از هیچی به یک ثروت رویایی رسیدن همیشه به خودم

    می گفتم خدایا چرا راهش رو بمن هم نشون نمی دی …..تا ثروتمند بشم .

    و خدا رو شکر یک تلنگری به کله پوکم خورد و به سایت هدایت شدم تا اینکه افکارم با

    کلمات و افکار استاد اجین شد و قول دادم بخودم تا آهسته آهسته افکار پوچم رو تغییر

    بدم و از زمانی که این افکار توی زندگیم نشست و تداوم پیدا کرد و مثل غذا خوردن برام

    شد کم کم نتایج تغییر کرد.

    بازم سپاسگزارم از به اشتراک گذاشتن تضادهایی که نشون می دین به من

    که اگر به مسائل بزرگ بر می خوری باید تقسیم بشن به مسائل کوچکتر یعنی

    شروع کنی و دست بعمل بشی برای اجرای ایده های الهام شده و در هر زمانی

    که به بن بست خوردی (((( رها کنی ))) و به کارهای دیگه بپردازی تا زمانی

    که ایده های بهتر الهام میشن یا نشانه هایی که بهت گفته میشه رو انجام بدی

    و ((( ادامه بدی ))) تا تکاملت طی بشه و در نهایت تضاد رو پیش رو بزاری .

    که در این زمانها من حتما بخودم جایزه میدم .

    شما فوق العاده این .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    امین احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    سلام استاد یه کم با سانتافه کمک کن بکشش بیرون تراکتور خودشم زور داره فقط با سانتافه یه کم کشش ایجاد کنی لاستیکش به جای خشک برسه تمومه دوم اینکه دوسه تا کنده قطور به صورت عرضی بزار زیر لاستیکای تراکتور که روشون سوار شه مثل پل یعنی عمود براین کنده هایی که گذاشتین امتحان کنید ضرر نداره حتما در میاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهسا نصرالله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1819 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    سلام به دوستان پرازآگاهیم

    خدای من این بچه ها چه تظاهراتی کردن

    با دیدن این تظاهراتشون این موضوع برام تداعی شد که زمانی که خواسته ای داریم و هنوز بهش نرسیدیم میایم گله و شکایت میکنیم پیش خدا

    که چرااا نمیدی خدا؟؟چرا من به خواستم نمیرسم؟؟

    با اینکه میدونیم خدا صدای مارو شنیده

    اما بازم عجله داریم

    بازم صبور نیستیم وایمان نداریم

    انقدر ذهنمون مارو بازی میده وماهم باهاش همراه میشیم و از مسیرلذت نمیبریم و فقط میخوایم به مقصد برسیم

    غافل ازاینکه، موفقیت لذت بردن از مسیره نه مقصد

    اینا رو به خودم میخوام بگم که مهسا اگر از مسیر لذت نبری و به مقصد برسی به پوچی میرسی

    چون خواسته های تو هیچوقت تمومی نداره مثل این مرغ ها که فقط خواستشون یک وعده غذا نیست و دوباره گرسنشون میشه چند ساعت بعد و مجدد این خواسته در اینا بوجود میاد که ما غذا میخوایم

    با اینکه میدونیم خیلی از خواسته های ما قبلا توسط پروردگارمون برآورده شده اما باازم صبور نیستیم عجله میکنیم

    صبور نیستیم تا تکاملون طی بشه تا در زمان مناسب اون خواسته وارد زندگیمون بشه

    مریم جان من عاشقتم

    اون جمله طلاییتون هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه و جزو باورهام شده که

    هیچکس بهتر از خودم نمیتونه بهم خدمت بکنه

    چقدر من لذت میبرم ازاینکه با عشق اشپزی میکنید و به خواسته استاد احترام میزارید

    این آزادی و احترام تو رابطتتون منو به وجد میاره

    چقدر لذت میبرم از اینکه خودتون رو دوست دارید و برای خودتون ارزش قائلید و ظرف های تر تمیز وخوشگل رو استفاده میکنید این یعنی عزت نفس و خود دوستی

    برخلاف خیلی ها که ظرف های خوشگل رو میزارن برای مهمونا و خودشون از ظرفایی که قدیمی و نامناسب هستن استفاده میکنن

    و زمانی که ما برای خودمون ارزش قائل نشیم و احساس لیاقت نداشته باشیم

    قطعا جهان هم برای ما ارزش قائل نمیشه

    وجهان به اندازه لیاقت ما خواسته هامون رو وارد زندگیمون میکنه

    خب حالا میرسیم به حل مسئله که در آوردن تراکتور هست

    برای حل کردن مسائلمون باید خوردش کنیم مسئله رو

    قدم به قدم پیش بریم،با احساس خوب حرکت کنیم و تسلیم ندای قلبمون باشیم چون خداوند ایده هارو بهمون الهام میکنه

    تو خود پای در راه بنه وهیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد

    حرکت کن جاری باش راه ها بهت گفته میشه

    واین جمله امیدبخش مریم جان که گفتن من دلم روشنه

    این یعنی ایمان واطمینان قلبی این ینی باور ویقین به خداوند

    حرکت میکنی و ایده ها رو عملی میکنی و با یه حرکت بم مسئله حل میشه و درها برات باز میشه

    آخخخ که اون لحظه چه لذتی داره

    کدوم درخت رو باید قطع کنیم؟؟

    همونی که ریزه میزه هست و دورش کلی پیچک هست

    کدوم ترمز رو باید برداریم؟

    همون ترمزی که کوچیکه اما کلی باور محدود کننده با خودش داره

    ما نا امید نمیشیم اگر ایده ما عملی نشد باازم ایمان داریم و توکل میکنیم به الله

    وروی نکات مثبت تمرکز میکنیم و از مسیر لذت میبریم

    چون دلمون روشنه و یقین داریم که مسئله حل میشه

    خب من تو لحظه، زمانی که سریال رو میدیدم شروع کردم به نوشتن و هنوز مسئله ما حل نشده و فردا با ایده بهتر و قووی تر با زنجیر این تراکتورهیولا رو درش میاریم 💪💪💪

    خدایا هزاران بار شکر بابت دیدن این سریال بی نظیر

    خدایا سپاسگزارم تا هدایتم کردی بنویسم و درس هامو از این سریال بهشتی بگیرم

    چقددر من امروز آگاهی دریافت کردم

    چقدر با نوشتن آکاهی ها رو بیشتر دریافت کردم

    چون با دقت بیشتری جزئیات رو دیدم

    استاد خوبم بینهایت سپاسگزارم ک تو عمل روش های حل مسئله رو بهمون یاد میدید

    این قسمت از سریال برام یه همزمانی بود چون دیشب داشتم تو سایت یه مقاله از مریم جان میخوندم که به سوال یکی از دوستان جواب داده بود و دقیقا در مورد حل مسئله صحبت کردن و امروز بیدار شدم دیدم استاد و مریم جان به طور عملی دارن مسئله حل میکنن

    خداجونم من عاشقتم😍😍

    دوستان خوبم بابت کامنتای فوق العادتون هم سپاسگزارم با خوندن کامنتاتون آگاهیم روز به روز بیشتر وبیشتر میشه

    خدایا شکرت بابت دوستان توحیدی و پراز آگاهیم❤💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2767 روز

    به نام الله یکتا

    سلام

    نشانه ایمان، آرامشه، احساس خوبه

    و شما در تک تک لحظه های مواجهه با این مسئله آرامش و احساس خوبتون رو حفظ کردید

    با حس اطمینان به الله، اینکه خداوند لاجرم دستهاشو میفرسته برای کمک به شما، هرآنچه که در ذهنتون بود، هر ایده ای که همون لحظه داشتید رو اجرا کردید.

    دقیقا یاد ادیسون افتادم، اونم با همین اطمینان، با همین ایمان و یقین شروع کرد به اختراع لامپ. هر آنچه که در اون لحظه در ذهنش داشت رو به کار برد تا بتونه یا لامپو اختراع کنه یا به اختراع کردنش نزدیک بشه.

    این اید هایی که اجرا کردید، نه تنها بیفایده نبودند، بلکه باعث شدند که متوجه بشیم که این کارا واسه این حالت گیر افتادن جواب نمیده،

    مثل ادیسون که گفت من 999 بار شکست نخوردم، من 999 راه رو یاد گرفتم که از اون روش نمیشه لامپ ساخت.

    با تنه درخت نیومد بالا بیشتر گیر کرد، فهمیدیم جواب نمیده، از اهرمش کمک گرفتیم، دیدیم جواب نمیده، طناب بستیم پاره شد، فهمیدیم زنجیر میخواد، داریم راه هایی رو یاد میگیریم که از اون راه ها نمیشه یه تراکتور به گل نشسته رو کشید بیرون. و تکامل داره در طی این پروسه طی میشه. هر دفعه ایده بهتر، ایده و راه کاری نزدیکتر به پاسخ، نزدیک تر به جواب به ذهنمون میاد، اگه اون اول فقط سرجاش تکون میخورد، بعدش حداقل یه ذره تکون خورد، یه ذره حرکت کرد و همین یه ذره حرکت یه امیدی تو دل آدم ایجاد میکنه، که ادامه بده، که مطمئن تر بشه که داره به جواب نزدیک میشه،

    مگه واسه استاد کاری داره زنگ بزنه دو تا تراکتور بیان اینو بکشن بیرون؟؟؟ ولی این پروسه حل مسئله است که آدمو رشد میده، همینه که باعث شده سن تجربه استاد 500 ساله باشه.

    و از همه مهمتر این که با جریان هدایت پیش میرن، اگه یه ایده ای جواب نداد، خیلی راحت میگیرن به خودشون و میرن یه استراحتی میکنن، یه کارهای دیگه ای که اون لحظه میتونن رو انجام میدن و در حین اون کارها خداوند در آرامش، ایده های دیگه ای رو بهشون الهام میکنه.

    یه چیزی توی فکرمه، اینم اینکه این ایده ها مثل لول های یک بازی میمونن، توی بازی تا مرحله اولو رد نکنی مرحله بعدی برات باز نمیشه، اینجام فکر میکنم همینه، تا وقتی اون ایده هایی که الان داری رو اجرا نکنی و ازشون رد نشی، لول بعدی، مرحله بعدی، ایده بعدی برات باز نمیشه.

    یه مثال باحال دیگه ای هم خداوند در مورد فاصله بین مدارها بهم الهام کرد، توی بازی ها یه چیزی داریم به اسم xp. مثلا شما برای اینکه از مرحله یک برید به مرحله دو، باید 100 تا xp جمع کنید، همینطوری که لولها میره بالاتر ، مقدار این xp ها هم افزایش پیدا میکنه، مثلا توی لول 10، شما باید 1000 تا ایکس پی جمع کنی، حالا یه چیز دیگه ای هم هست که درسته مقدار ایکس پی افزایش پیدا میکنه، در کنارش سرعت کسب ایکسپی هم افزایش پیدا میکنه، واسه فعالیتی که شما انجام میدید، تو لول یک مثلا بهتون 10 تا ایکسپی میداده، الان مثلا 200 تا میده،

    حالا یه چیز دیگه ای هم که روش فکر کردم، در مورد این بود که یه سری میگن واسه چی من اینقدر روی خودم کار کردم پس لولم بالاتر نرفته؟ چرا هنوز همون امکانات قبلی رو دارم؟

    فکر کردم که خب شاید این شخص، مثلا به جای اینکه 1000 تا ایکسپی جمع کنه، 990 تا جمع کرده، خیلی نزدیکه ها، خیلی خیلی نزدیکه، خرجش مثلا یه پرشه، یه دویدنه، یه ماشین سواریه(مثلا تو بازی) ولی ناامید میشه، نشانه ها رو میبینه که چقدر اون ظرفی که توش ایکسپی ها رو میریخته پر شده ها، ولی میگه اینهمه من جمع کردم ولی تا حالا نشده از اینجا به بعد هم نمیشه، و اون یه قدم کوچیک و ساده رو فدای ناامیدی میکنه،

    این تراکتور که بالاخره درمیاد، ولیاگه استاد میخواست بگه آقا اینهمه من زحمت کشیدم اینهمه خسته شدم این تایرش فقط یه ذره تکون خورد که اصا بیخیالش میشد میرفت این تراکتورم میموند تا بپوسه، اما همون نشانه ها، همون تایید نشانه ها، همون سپاسگزاری به خاطر داشته ها، سپاسگزاری به خاطر همینکه حداقل یه تکونی خورد، باعث میشه که از همون چیزی که هست لذت ببره، از همون xpای که داره لذت ببره، نچسبه به اون لولی که قراره بیاد، به خودش میگه از اون لول مهمتر همین xp جمع کردناست، اون لول که بالاخره میاد، بالاخره که بهش میرسیم، از این مسیر لذت ببریم و چیز یاد بگیریم.

    یه کسی که فقط میخواد به اون لول بالاتره برسه، میگه من هرطوری شده میخوام خیلی سریع به اون لول بالائه برسم، به قول استاد حتی اگه با زجر و بدبختی، با قرص و آمپول و دوپینگ در یه زمان خیلی کم به اون لول بالاتر برسه(که استاد گفتن که اصلا کسی با احساس نامناسب و زجر و بدبختی به هیچ جا نمیرسه اصا)، میگه خب! همین؟

    اینهمه من زجر کشیدم برسم به لول 100 مثلا؟

    هیچ لذتی نبردم، هیچ کدوم از وسایلمو ارتقاع ندادم، هیچ جای زیبایی تو بازی رو نرفتم ببینم، مرحله های فرعی جذابی که بود رو نرفتم ببینم تا برسم به این لول؟ همین؟

    در صورتی که میتونستم با لذت بردن، خیلی راحت، خیلی ریلکس و آروم، بازی رو شروع کنم، برم این طرف اونطرف سرک بکشم، طبیعت بازی رو ببینم، جها های جدیدی رو کشف کنم، مرحله های فرعی رو برم، هر وقت عشقم کشید بازی کنم، لذت میبردم و میومدم جلو بالاخره یه روزی به این لول میرسیدم که!

    پس چرا اینقدر به خودم زجر دادم و هیچ لذتی نبردم؟

    مثلا اگه استاد میگفت من هرطور شده این تراکتورو باید همین امروز بیارمش بیرون، حالا اگر هم با زجر و بدبختی و خستگی میاوردش بیرون، میگفت همین؟ اینهمه خسته شدم همین؟ خب اینو میشد حتی تا فردا و پس فردا حتی بیشتر ولی خیلی آروم و ملایم بیارمش بیرون.

    اره خلاصه

    چقدر عاشقانه است این رفتار این جوجیا، بوقی و بوقه.🤣😂 چقدر زیبا بود واقعا چه صحنه قشنگی، من که عاشق دویدن اون مرغام از پشتاینقدر بامزه میدون که آدم میخواد فقط پشتشون راه بره و نگاهشون کنه. خدایا چقدر اینا بامزه ان، انگار یه قبله دارن اونم استاده هی میرن به سمتش، بعد خانم شایسته میگه آقا بیا اینجا! میدون میان اینجا، میبینن چیزی نیست میدون میرن پیش استاد😂

    چقدر قشنگه کاراشون. خدایا شکرت

    واقعا فکر میکنم به قول خانم شایسته باید از نزدیک تجربه اش کنم تا بفهمم چه لذتی داره. البته من خودمربچگیم خیلی هردفعه میگفتم جوجه میخوام و از این جوجه رنگیا میخریدیم و تک و توک هم بزرگ میشدن و درست حسابی رشد میکردم. خیلی بچه بودم حیوون دوست داشتم ولی خب زیاد بهم بها داده نشد😂🤣

    ایشالا منم یه روز بالاخره مثل استاد حیوونهای خودم رو تو بهشتم پرورش میدم،خدایاشکرت

    عاشقانه عشقتون رو دوست دارم

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1927 روز

      سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. چقدر کامنتت زیبا وآگاهی بخش بود، خیلی باهاش ارتباط گرفتم ،قلبم باز شد ،اشک آگاهی ام جاری شد .خدا رو هزاران مرتبه شکر که هر روز لول ما داره بالاتر میره،من روز اولی که دوره ی عزت نفس رو گوش کردم یه درکی داشتم الان بعد از 4 سال که گوش می کنم میگم خدای من چرا من این موضوع را از این زاویه درک نکرده بودم ،حس می کنم هر بار با این آگاهی ها بیشتر صیقل پیدا می کنم ،چه مسیر زیبایی ،هر چقدر پیش میریم بیشتر می فهمیم که هیچی نمی دونیم وفقط با هدایت می تونیم یه قدم جلوتر رو ببینیم ،برات بهترینها رو آرزو دارم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2685 روز

    سلام استاد

    دارم فایل های مختلف تون که رو سایت هست؛ دوباره مرور می کنم (می بینم)

    الان مصاحبه هام، دیوانه کرد منو، دیوانه

    چقدر ناب اند، چقدر توحیدی اند، چقدر منو به قدرتم بر می گردونن، چقدر درست اند، چقدر می فهممشون البته اگر ریختن اشکام بذاره.

    نمی تونم بدون اشک ریختن ببینمشون یا نظرات برتر بچه ها رو بخونم انقدر که روحم رو تحت تاثیر قرار میدن

    انقدر که خالص اند….

    من تک تک حرفاتون رو مثل قطره های آب که زمین عاشقانه فرو می کشه به خودش، می بلعم.

    همه ش رو باور می کنم انقدر که خودتی ….

    انقدر که هدایتی اند، اصلا هر وقت نیاز به یک نیرو و امداد الهی دارم هدایت میشم سمت فایل های شما

    حسابی اشک میریزم لحظه به لحظه با شنیدن (نوشیدن) حرف های خالص ، به ساحت الهی ام نزدیکتر میشم، قدرت میگیرم، اتصال ام بیشتر میشه، مرور می کنم معجزات زندگی ام رو، ایمان ام یه صیقل دوباره می خوره …..

    من باور می کنم هر آنچه می گویی را، روحم باور می کنه…..

    (ان سعیکم لشتی) را که فهمیدی و براساس اش عمل کردی و نتیجه گرفتی رو به اندازه خودم و حال امروزم می فهمم و آماده مرحله جدیدی از اتصال و ارتباط ام با خدای خودم میشم، یه مرحله دیگه از بازگشت به قدرتم رو تجربه می کنم….

    و اشک ها همچنان میان.

    متشکرم ازتون، خدا رو شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    سعید تهرانی سعید گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    سلام به خداوند بخشنده وسلام به استادعزیزم وسلام به خانم شایسته مهربونم،🤗

    1دیدگاه خیلی کوتاه ومختصرازاین فایل دارم

    زندگی یعنی همین

    زندگی یعنی مجموعه ای از عوامل تکمیل کننده هم مثل اینکه سختی آسانی وتکمیل میکنه وجالب به فرمایش قرآن دردل سختی آسانیست.این فایل تصویری مجموعه ای از تضادها بود که در قالب بزرگترش میشه زندگیهای تک تک ما انسانها که همدیگرو تکمیل میکنیم وچقدر خوبه که تواین 30دقیقه استادوخانم شایسته باتمام تضادها ولی اول باخودشون توی صلح بودن وبعدبا دنیا واین حالت خیلی بینظیره مثل 1شاه کلیدمیمونه چون توهر شرایطی میشه ازش استفاده کرد ودقیقا تواین شرایط که ما میتونیم ذهنمونوکنترل کنیم وبجای اینکه نشدهارو در ذهنمون تکرارکنیم توهمون شرایطم خوبیهارومیبینیم وشاکرخداوندهستیم عین خانم شایسته که ازجوجه ها انرژی گرفت وذهنشوکنترل کرد ویا بقول استاد اگه توی خیابون زباله میبینی توجهتوببر به درختای اونورخیابون.استادهمه چیزبینظیره وخداروشکرکه بستری فراهم شده که من دست به نوشتن میشم وبواسطه این فایل قوانین الهی ودرذهن خودم مرور میکنم وآرامش وبیشتروبیشترمیکنم.

    مرسی از فایلهای زندگی دربهشت بخاطرکیفیت بالا وخداییش یک قابی وشما به تصویرمیکشیدکه همش خواسته های ماست مثل جنگل جوجه ها موتور تراکتور RV نون دستی خانم شایسته که چقدر لذت بخش که آدم صفرتاصدصبحانه محصول خودش باشه ودریاچه وآسمون آبی واره موتوری سانتافه وخیلی خیلی عالی

    به هرحال چشمانم ازم تشکرمیکنن برای دیدن اینهمه زیبایی♥️🤩🤩😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    ذبیح الله فایق گفته:
    مدت عضویت: 2992 روز

    سلام گرم زمستانی خدمت شما استاد دوست داشتنی، همکاران، اعضای سایت و تمام ملت ایران و افغانستان خودم.

    استاد عزیز و مهربان دست تان درد نکنه بابت همه زحمات که برای خوشحال نگهداشتن مان انجام میدهید

    به خصوص با این اوضاع که در کشور من افغانستان وجود داره هر وقت فایل های شما را دنبال میکنم واقعا حس زندگی تازه به من دست میده

    نمیدانم با چه زبان از شما تشکر کنم، همیشه برای تان دعای خیر میکنم، امیدوارم که همیشه شاد و خرم بمانید تا همه دوستان از بودن تان شاد و شادتر باشند و زندگی خود را بهتر از هر وقت در ارتباط با شما سپری کنیم

    ازین فایل های زندگی در بهشت واقعا لذت میبرم، خیلی عالی و دیدنی هستند

    در سایه نعمت های الهی شاد و موفق باشید

    با احترام دوستدار شما ذبیح الله از هرات باستان-افغانستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مژده عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 2194 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیز و مریم بانوی مهربان

    خدایا شکرت که از دیدن این بهشت و از دیدن این زوج بهشتی به تمرکز بر روی خواسته ها بیشتر و بیشتر میرسم، خدایا شکرت که اینچنین شماها در شرایط سخت متمرکز هستید و حال و احساس خودتون رو خوب نگه میدارید و تمرکزتون بر روی شدن هست ، هر لحظه از این به گل گیر کردن تراکتور و تلاش شما برای بیرون اوردن و صبر و شکیبایی تون برای من درس داشت، که در شرایط سخت تلاش کن و توکل بر قدرت و هدایت الهی داشته باش، و اجازه نده احساس و حالت غیر از خوب بودن باشه، خدایا شکرت که من توسط عزیزترینم به این بهشت هدایت شدم، خدایا شکرت که در این دنیا هستند انسان های بهشتی که دیدن زندگیشون دلیل حال خوب ما میشه، دوستون دارم در پناه حق باشید همیشه❤🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    نرگس نوشادي گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    به نام خدایی که به شدت برایم کافیست

    خدایا سپاسگزارتم برای هدایتم به دیدن این قسمت از زندگی در بهشت

    خدایا شکرت که روزم رو اینطور دارم شروع میکنم

    سلام به استاد نازنینم و عزیز دلشون

    و سلام به بهترین دوستان جهان بچه های این سایت الهی

    خدای من این قسمت رو ببین که چطور شروع شده بوقلمونا انگار فیس تو فیس ما هستن و مرغ و خروسا و گنیا

    چقدر زیبان خدایا شکرت

    همشون اومدن پشت در تجمع کردن منتظر صبحانه

    میدونن که صاحبان این بهشت داخل این کلبه بهشتی ان

    چقدر این فضا روحانیه خدای من

    حرکت جمعی همشون باهم به سمت میز صبحانه خدای من چقدر زیباست❤️

    و من عاااااشق اون اسمایی هستم که براشون گذاشتین 😂فرش ، بوقه ، بوقی ، جرج ، جرجه ، 😂😂😂😂عاشقتونم ینی این بوقه رو تازه شنیدم مرده بودم از خنده

    و این صحنه که منو دیوونه کرد 😍عاشق این صحنه م که استاد از خونه اومدن بیرون و داشتن دست میزدن که برین و همه با سرعت جلوی استاد در حرکت بودن و استاد پشت سر 😍😍😍😍اسکرین شات گرفتم خیلی زیباست این صحنه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    خدای من ببین اون صحنه که استاد سوار بر موتوره و همشون در حال طواف کردن استادن خدای من 😭😭😭خیلی زیباست این صحنه ها

    و چطوری پشت سر موتور دارن می دون

    و استاد که برگشتن با یه کیسه غذای خوشمزه و همگی به مراد دلشون رسیدن و حمله ور شدن سمت غذا و این وسط مامان مرغی و پسرش که اعتماد به نفس کمی دارن سرشون بی کلاه مونده

    و گرنه خوان نعمت الهی پهنه باید اونام میخوردن الان

    استاد جانم این سریال به قدری تمرکز بر زیبایی ها داره که همیشه لبخندی به پهنای صورت روی صورتم نقش بسته ست ،موقع تماشای این سریال❤️❤️❤️❤️

    و صبحانه شما و مریم جان که باید بگم دلممممم رفت براش خدای من

    اون نونه خودش یه غذای کامله به خدا با اونهمه مخلفاتش دیگه تخم مرغ نیمروی صل علی هم که میاد روش دیگه دیوونه کننده میشه

    نوش جونتون

    و تحسین میکنم اینهمه کدبانو گری مربم جان رو

    بی نظیری مریم جان

    خدای من برای منی که چندوقته تمرکزم بر فراوانی گذاشتم دیدن اینهمه چوب و درخت در پرادایس هم یک مثال دیگه از فراوانیه که اینهمه استاد درختای هرز رو قطع کردن و اینهمه چوب سوزوندن بازم تمومی نداره که نداره

    خدایا شکرت برای منی که تو یه شهر کویریم این مثالم عالی بود برای تقویت باورام

    و من چقدر از شما دو نفر درس میگیرم برای این حل مساله هاتون

    برای این آرامشتون

    برای این متوکل بودنتون

    منی که هیچوقت همچین رفتاری رو ندیده بودم اطرافم خوب داره برام باورسازی میشه که میشه با ارامش حل کرد مسائل رو

    و چقدر خودم بهتر شدم و ازین الگوها استفاده میکنم

    هر مساله ای پیش میاد خودم تفاوتم رو نسبت قبل میفهمم که چقدر آرامش دارم و با تمرکز راه حل صحیح ارائه میدم جای متشنج کردن جو

    خدایا شکرت

    این سریال برای ما همه چیز داره

    عزت نفس

    روابط

    ثروت

    فراوانی

    تمرکز بر نکات مثبت

    ایمان

    توحید و….

    خدایا شکرت

    خدایا هر چه شکرت کنم کمه برای وجود استاد عزیزم و این سایت و اینهمه آگاهی

    خدایا تنها تو رو می پرستم و تنها از تو یاری میجویم منو به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به انها نعمت داده ای و نه راه گمراهان

    الهی آمین

    با این انرژی فوق العاده امروزم رو شروع میکنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  10. -
    وحیده گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    استاد و مریم زیبای عزیزم که بعد از فایل پیتزا بیشتر و بیشتر دوستت دارم الان فایل رو زدم دانلود شه

    بی نهایت سپاسگزار شما هستم

    نمیدونید این زندگی در بهشت برای من مثل مراقبه میمونه

    عکس های هر قسمت هم در این چند قسمت اخیر فوق العاده شده

    باز هم ازتون برای به اشتراک گذاشتن زیبایی های زندگیتون و بخشیدن آرامش و فرکانس خوب به ما ازتون ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: