https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-16.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-18 08:46:492023-05-20 04:01:19سریال زندگی در بهشت | قسمت 116
198نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر انگلیسی شما خوب شده چقدر قشنگتر صحبت میکنید خیلی تعجب کردم به نسبت فیلمهای قبلی خودتون که انگلیسی صحبت میکردی هر چند خیلی کم تو فیلم ها بود ولی به وضوح مشخصه که خیلی روان تر و مسلط تر به نسبت قبل شدید.
شاید خودتون متوجه نشده باشید براتون عادی باشه
داری به هدفت نزدیک تر و نزدیک تر میشی که سمینار با زبان انگلیسی بزاری و جالب اینه که در مسیرت هم داری لذت میبری.
برات آرزوی موفقیت میکنم و خوشحال میشم ببینم به این جایگاه هم رسیدی . فی الواقع همه ما خوشحال میشیم شما به خواسته ات برسی . باعٍث افتخار برای ماست.
صحبتهای آخر فیلم، مثل یک سیلی بود برام که یک بار دیگه به خودم بیام و از حلقه تکراری که توش گیر کردم، با استفاده از ایده ها خودم رو بالا بکشم.
علیرغم اینکه همه چی خوب داره پیش میره ولی باید حرکت کرد و نباید به یک وضع موجود تکیه زد. در حالی که اهداف اصلی هنوز جایی در آینده منتظرن تا به سمتشون بریم.
ممنونم استاد جان. بسیار لذت بردم از این قسمت.
یک راهکار تراکتوری: برای اینکه تراکتور در جاهای باتلاقی بتونه راحت حرکت کنه و گیر نکنه، یک وسلیه ای هست که توی شمال زیاد کاربرد داره البته دست سازه و کارخونه خاصی نداره… به اسم چرخ آهنی شناخته میشه. این چرخ در قسمت بیرونی چرخهای عقب تراکتور نصب میشه و براحتی در بدترین زمین های گلی و باتلاقی راه میره. صد در صد در امریکا هم هست و میتونید یک جفت سفارش بدید بدون شک بارها نیازتون میشه در پارادیس.
یه صبح تازه تو پارادایس و یه عالمه ایده عالی برای در اوردن تراکتور از توی گل.
چه مرغ های پر انرژی که منتظر صبحانشون هستن.
اون مرغ زیرک هم خیلی فکر خوبی به ذهنش خورده که رفته اون زیر و هم راحت تر و هم بیشتر غذا میخوره و خیلی هم حال میکنه
آقای لری یکی از دستان خداوند مهربان هستن که واقعا از همه نظر عالی هستن و دقت کارشون با اینکه روی یک قایق هستن خیلی زیاده.
و بالاخره تراکتور از توی گلا اومد بیرون به کمک خدای مهربان و درس های زیادی هم داشت برای همه ما و استاد خیلی با حوصله و تمیز شستن تراکتورشون رو امروز هم با کمک خدای همیشه مهربان با ایده های خوب مشکل تراکتور حل شد و واقعا باید به ایده هامون عمل کنیم حتی وقتی که فکر میکنیم جواب نمیده و خودم بار ها برام پیش اومده که ایده ای به ذهنم میاد اما عملیش نکردم اما خیلی وقت ها وقتی ایده رو عملی میکنم و نتیجه خوبی میده یک لبخند بزرگ میزنم و از ته قلبم میگم خدایا شکرت
منتظر قسمت های بعدی این سریال هستم
مرسی از شما استاد عزیز بابت زحماتی که میکشید و مریم جان که اینقدر خوب فیلمبرداری میکنید.
امیدوارم هر جا که هستید شاد و موفق و سربلند باشید. از خدا بهترینها را براتون آرزومندم خدانگهدار🌹💕
امروز ظهر که فایلو دیدم، یه نکته ظریفی رو شکار کردم که مطمئن بودم از دید بقیه مخفی میمونه؛؛؛ چون همیشه در لحظه زندگی کردن و رهایی و آزادی ملکه ذهنمه ترجیح میدم به جای اینکه از روی تکلیف کامنت بنویسم به خودم اجازه استفاده از فرصت ها و نعمت های جاری روزانمو بدم…
افتر رین بود؛ ابرها و خورشید و آسمان باز هم مثل همیشه منو غرق خودش کرد… من و برادر عزیزم در حال بازی سپک تاکرا بودیم کنار دستمون هم خواهر و خاله عزیزم در حال بدمینتون بازی بودن… همینطور سرگرم بازی بودیم که منظره دیوانه کننده آسمون و ابرا چشم منو خیره کرد…. بچه ها نگا ابرا، خدای من!!!… خدایا شکرت؛ اونقدر من روی نکات مثبت و زیبایی ها تمرکز کردم که در طی زمان خواهر و برادر عزیزم هم تحت تاثیر روحیه و احساسات پر کشش من همیشه در توجه به زیبایی ها و احساسات لطیف با من هم جهت و هم راستا شدن…. و یکی از مهمترین سپاس گزاری های قلبی من همین هماهنگ شدن خواهر و برادرم با من هستش بارها و بارها این تغییر روند روابط رویایی ام رو هر بار از جهات مختلف به خودم یادآور میشم
من مدتها تنهای تنها زندگی میکردم که.. بنا به تضاد خانوادگی اخیربعداً توضیح خواهم داد برادرم پیش من نقل مکان کرده فعلاً… خواهرم و مادرم هم مدام در حال رفت و آمد هستن…
همین ابتدا به نکته ظریفی اشاره کنم؛ برام جای سوال بود که دوستان چطور از برگ و درخت و مرغ و خروس و همه چیزای جزیی نکات و استعارات خوبی رو اشاره کردن ولی یچیزی رو نگفتن؛
استاد عزیزم، عزیز دلم با اینکه بی نهایت عاشقتم ولی یه چیزی رو میگم امیدوارم توجه به نکات منفی تلقی نشه، فقط یه درسیه که ممکنه خودت هم ناخودآگاه انجامش دادی و متوجهش نشدی؛ من حتی از اشتباهات دیگران هم درس میگیرم؛ میگن آدم عاقل و هوشیار از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه
همه ما آدما یه کِرمی تو وجودمون داریم بعضی مواقع… چقدر هم متعصبانه و نافهمانه روش اصرار داریم؛ هممون 😂😂😉😁
توی قسمتای قبل دیدیم تراکتور کنار آب گیر کرده، اشکال نداره نمیدونستیم کنار آب گل آلوده و ممکنه گیر کنه… ازین تضاد و اتفاق ناخواسته درس گرفتیم که دیگه تراکتور رو نزدیک دریاچه نبریم…
ولی بازم استاد ازون اشتباه قبلی درس نگرفت و بازم ریسک کرد و نزدیک آب دریچه شد…. باز هم از همون سراخ گزیده شد… اشکال نداره یادش رف حواسش نبود…. تراکتور رو با ماشین جرثقیلی دراورد
ولی دفعه سوم دیگه داشتم شاخ درمیاوردم که انگار استاد اصلا متوجه داستان نیس، باز هم تکرار اشتباه… انگار نه انگار…. چیزی نمونده بود که واسه بار سوم هم تراکتور غرق باطلاق بشه….
هممون توی زندگیمون ازین نافهم بازی ها داریم که هرچقدر از یه سوراخ گَزیده شیم هرچقدر یه اشتباه رو تکرار میکنیم ولی باز هم هوشیار نمیشیم و از اشتباهات و آزمون و خطاها درس نمیگیریم ( استاد عزیزم حمل بر بی ادبی نباشه ولی من اونقدر عزت نفسم رو روش کار کردم که با احترام و البته جسارت حرف و نظرمو میگم هرچند که ممکنه به مزاق کسی خوش نیاد)
درسته که هر اتفاقی بیفته خیره، و اگه این تضاد تراکتور پیش نمیومد اون همه درس و عمل به ایده ها رو هم نمیدیدیم، ولی خوب اینو هم فراموش نکنیم که از اشتباهات و تجربه هامون هم درس بگیریم و «تکرار اشتباه» نکنیم…
وقتی مبینیم یه سیم برق لخته و احتمال برق گرفتگی داره، قاعدتاً بهش دست نمیزنیم، حالا فرض میکنیم نمیدونستیم و حواسمون نبوده…. اشکال نداره دیگه درس میگیریم و تکرارش نمیکنیم… برای بار دوم رو هم از روی شیطونی و کنجکاوی میشه نادیده گرفت
ولی وقتی پس از بار دوم بلافاصله برای سومین بار اقدام به دس زدن به سیم برقدار میکنیم این دیگه خودِ نافهم بازیه…
حالا این یه تراکتور بود، خطر و ایرادی نداره… اما راجبه قانون یه اشتباهی رو مدام خیلی ها تکرار میکنن ولی بازم ازش درس نمیگیرن؛
اونم همون چیزیه که تقریباً هممون بارها مرتکبش شدیم چوبشو خوردیم ولی اون شیطونه اون کِرمه درون ول کن نیست:
مباحثه و صحبت کردن در مورد قانون با افرادی که توی مدارش نیستن؛ این که هنوز یاد نگرفتیم که ما مسوول تغییر زندگی دیگران نیستیم، ما در قبال دنیا و آخرت کسی جوابگو نیستیم، ما فقط مسوول و خالق زندگی خودمون هستیم و فقط میتونیم خودمون رو تغییر بدیم…. تمام
خدارو شکر همون اوایل ابتدای مسیرم این درس رو یاد گرفتم، چند بار چوبشو خوردم ولی دیگه هیچوقت تکرارش نکردم و نخواهم کرد…
خاصیت دنیا و قشنگیش به همین تنوع و اختلافه.. قرار نیست همه مثل ما فکر کنن… بارها و بارها توی قرآن خوندیم که… اگر خدا میخاست همه شما امت واحد بودید … ولی طبیعت جهان اینطور نیست چون میخاد شما را بیازماید
چقدر این موضوع ظریف و حساسه که خیلیا با این که ممکن ازین اصل و قانون اطلاع داشته باشن ولی ناخودآگاه حواسشون نیست و در عمل اشتباه میکنن؛ میخان اونچیزی که خودشون میفهمن رو به دیگران هم بفهمونن اونم با تحمیل و ممکنه به بحث و ناراحتی و دعوا هم بکشه… چقدر این پاشنه آشیل رو هر روز لابلای کامنتای بچه ها میبینم… به جای تمرکز صددرصد روی خود، روی دیگران و دنیای بیرون فوکوس میکنن، نتیجش هم اینه که خودشون رو گم میکنن و احساسشون خراب میشه… . چیزیه که خودم هم اوایل توش ناپخته عمل میکردم که با طی تکامل دارم عالی و عالی تر میشم خدا رو شکر
مثلا مادرم رو که امروز داشتم میرسوندم، به خاطر پوشش آزاد و ساده ام که گاهی باهاش بیرون بیرون میرم بهم تذکر داد که میلاد من حاظرم با آژانس بیام ولی دیگه به تو زنگ نزنم، آبرو واسمون نذاشتی!! چی میشه اگه روی تاپ و شلوارک یه شلوار و پیراهن هم بپوشی؟!
من با اینکه صدها بار براش توضیح دادم که چی تو سرمه و چه دلیلی دارم، ایندفعه با خنده بهش گفتم عاشقتم، بیخیال بذار زودتر برسونمت و برگردم… به جای بحث و توضیح با لبخند و قدرت کلام بحثو عوض کردم…. هر روز از قدرت کلامم در شرایط مختلف با آدم های مختلف، به بهترین نحو ممکن در راستای عمل به قانون و به نفع خودم استفاده میکنم….
استاد عزیزم، موقع توضیحات آخر فایل من فقط سکوت میکردم و توی خودم مرور میکردم که آیا من همینطوری که استاد میگه من عمل کردم؛ دیدم آره خیلی بهتر از اون چیزی که تا الان انتظارشو داشتم من عالی عالی در برابر تضاد ها، و اقدام به ایده و الهامات، عمل کردم
خیلی خیلی مثال و تجربه به ذهنم میاد؛ متناسب با این فایل حداقل چهار تا مثال و تجربه جالب دارم که توضیح درس های هر کدومشون چهار کامنت طولانی میطلبه… و نمیشه همشو یجا نوشت… در فرصتی دیگه برای خودم ذکرشون خواهم کرد
دقت کنید استاد نفی نکرد قانون جذب ولی شدیدا داره به حرکت کردن ما را دعوت میکنه
و میخواد با اولین برخورد با تضاد و مسئله ای پا عقب نکشیم
وسید عزیزم بذر امید را هنرمندانه درون ما داره میکاره
همین مثال استاد را من توی مدتهای اخیر لمس کردم
توی اوج بدهی و بیماری بودم
و تازه با سایت آشنا شده بودم و کم کم داشتم روی باورام کار میکردم
برای طراحی ادکلن جدید برندم اقدام کردم
و عادت دارم با حوصله ، خیلی زمان بزارم و بسیار با وسواس طراحی کنم مثل یه اثر هنری
ولی در دو طراحی اخیر هر کاری میکردم اون رایحه مد نظرم ترکیب نمیشد
و دیزاینش بارها شکست میخورد
مثل استاد رهاش کردم تا ایده های بعدی بیاد
باز چند روز بعد طراحی و ادامه دادم دیدم بدتر شد
تو اون بدهی و گرونی مواد اصلی اولیه
گوشم قرمز شد حالم گرفت ولی باز ته دلم یه چیزی میگفت رهاش کن فعلا
تا اینکه همینطوری بعد چند روز رفتم سراغ یکی از رایحه های قدیمیم که همین سناریو در ماه های گذشته داشت و کلا گذاشته بودمش کنار تا اینکه اتفاقی رایحه را بو کردم
دیدم دقیقا همون خلع نتی اون رایحه را جبران میکنه و دو رایحه شکست خورده قدیمی چه ادکلن کم نظیر و جدیدی و خلق کردن
شخصا شیفته ش شدم
دقت کنید دو تا پروژه شکست خورده تبدیل به یک اتفاق جدید و عالی شد
خدایا شکرت که ی بار دیگه فرصتی رو برام فراهم کردی تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش بنوشم. جریانی که با همراه شدن با اون طبق قانون توجه و تمرکز از جنس همون اتفاقات رو دارم در زندگی خودم تجربه میکنم
امروز صبح که با صدای خروس همسایمون از خواب بیدار شدم و رفتم توی حیاط دقیقا اون صحنه ای رو تجربه کردم که مریم جان صبح که از کلبه اومدن بیرون هوا اونقدر سرد بود که شبنم ها یخ زده بودن روی سبزه ها و همه جا سفید شده بود .امروز شبنم ها روی برگهای گل محمدی حیاطمون یخ زده بودن روی برگ های زرشکی و سبز تازه رشد کرده و چه صحنه ی شگفت انگیزی خلق شده بود با اون ترکیب رنگ ها و همون لحظه و همونجا یادم اودم که اینها همه از نتایج بودن با سریال بهشته .
یا یکی دو روز پیش من برا اولین بار دیدم که چند نفر با جرثقیل از دکل همراه اول نزدیک خونمون که خیلی هم بلنده بالا رفتن و جالبه وقتی با هم صحبت میکردن از اون بالا صداشون می اومد و خیلی هم آدم های شادی بودن . همونجا یادم اومد که من همچین صحنه ای رو توی پردایس قبلا تجربه کردم. و دیدن همه ی اینها تاییدیه بر اینکه ما به هرچی توجه کنیم از جنس همون رو وارد زندگیمون میکنیم و همین ها ایمان من رو به درستی قوانین زیادتر میکنه.
من هم امروز ی آسمون صاف دقیقا مثل آسمون پردایس رو با ی هوای آفتابی اما سرد تجربه کردم یهنی همه چی داره شبیه اتفاقات پردایس رقم میخوره.
چقدر استاد از رنگ آبی سویشرتتون لذت بردم و از دیدنش یادم اودم که شما چون آب و هوای معتدل رو دوست داشتین از خدا خواستین این رو و خداوند هدایتتون کرد به فلوریدا ولی الن خودتون دارین آگاهانه بودن در هوای سرد رو تجربه میکننو این یعنی آگاهانه بازم نصمیم بع عغییر گرفتین همون کاری که ما چه های سایت داریم با بودن با بهشت انجام میدیم تا متفاوت بشیم از اکثریتی که اطرافمون هستن و برا همین هم باید محافت کنیم از خودمون هم از درون و هم از بیرون.
چقدر داستان افتادن شما توی آب بارم درس داشت که ی وقتایی هست که ما میخوایم به دیگران کمک کنیم و به اصطلاح اونها رو نجات بدیم ولی خودمون رو به دردسر میندازیم .بهتره که ما اجازه بدیم که دیگران کار خودشون رو انجام بدن ئ تمرکزمون رو از روی اونها برداریم و دخالتی توی کارشون نکنیم اینجوری هم اونا راحتن و هم ماو کارها هم بهتر پیش میره .
وچقدر نشون دادن لباس هاتون برام جالب بود که شما همیشه سعی میکنین با سند و مدرک حرف بزنین و در مورد خودتون صحبت کنین.
و اما دیدن لری با اون تمرکزی که داشت کارش رو انجام میداد باز هم اصل تمرکز رو به من یادآوری کرد و آرامش مردم آمریکا موقع انجام دادن کارهاشون تا حالا من ندیدم اینا موقع کار حواسشون این ور و اونور بره و حرف های بیربط به کارشون بززن چیزی که ما اطرافمون میبینیم که یارو اونقدر موقع کار حواسش پرته که یادش یره پیچ های داخل رو بسته یا نه و پیچ اضاف میاره!!!!
استاد اینا اگر کارشون رو اصولی انجام نمیدادن که آمریکا الان آمریکا نبود. اینا خشت های اولشون رو درست گذاشتن که آمریکا الان اینقدر راست قامت و استواره و هر روز داره بالاتر و بالاتر میره:
خشت اول چون نهد معمار راست تا ثریا میرود دیوار راست
واقعا تحسین میکنم لری رو واقعا کار کردن روی ی قایق متحرک اونم کار برقی خیلی سخته
مریم جان حرفهاتون در مورد خالی کردن کابینت ها برای سیم کشی واقعا جالب بود. بعضی وقتها برای ایجاد ی باور درست ما باید کلی باورهای نادرست رو بکشیم بیرون تا فضا ایجاد بشه برا اون باور درست .
میدونیم مریم جان اون مسیر باز دسترسی به آبگرمکن منو یاد چی انداخت؟
اینکه من هم برای ورود نعمت ها به زندگیم بادی مسیر وردی رو باز بذارم اونم با کم کردن مقاومت ها از طریق ایجاد احساس خوب
وقتی به خدا وصل اشی کارها رو برات انجام میده. البته که خدا از طرق آدم ها که دستانش روی زمین هستن کارها رو انجام میده اما اتعبارش به خودش بر میگرده و چقدر شما استاد جان داری این کا رو در عمل نشون میدی . به آدم ها بخاطر کارهایی که براتون انجام میدن احترام میذارین و ازشون تشکر میکنی اما هم قلبا و هم زبانا اعتبارش رو به الله میدی. و این ها همه مرور حرف های شما توی فال توحید عملی پنجه شما نه تنها خودتون این کار ور انجام میدین لکه به شاگردهاتون هم همین رو آموزش میدین
چقدر اون هات تاب قشنگه و جالب طراحی شده . ی ابزاری که قراره لذت بردن رو هی بیشتر و بیشتر کنه.
اون مرغ و خروس های زیبا که آدم با ددنشون لذت میبره نماد انسان هایی هستن که از تجربه هاشون درس نمییرن . بابا شما تا حالا هزار بار فراوانی غذا رو دیدین پس اینهمه عجله واسه ی چی؟!
و چقدر اون جوجه راحت ترین مسیر رو برای بدست آوردن خواستش انتخاب کرده یا میشه گفت هدایت شده در حالیکه 99 درصد مرغ و خروس ها مثل همن و دارن ی مسیر رو میرن ی مسیر همیشگی چون فکر نکردن که ممکنه مسیر راحت تری هم باشه
چقدر جابه استاد شمایی که مسیر رو رفتین و تجربش کردین حالا دارین راهنمای لری میشین توی مسیر همونطوری که مسیری که خودتون رفتین رو دارین به ما نشون میدین
و ایده هایی که به ظاهر نتیجه نمیدن اما در دل خودشون آگاهی ها و درس ها دارن . حل مساله هایی که خودشون به مساله تبدیل میشن مثل اون زنجیر.
زنجیری که مریم جان رو یاد آموخته های قبلیش میندازه که زنجیری که اونقدر سفت بشه و داخل لاستیک فرو بره لاستیک رو پاره میکنه اما حالا میبنه که ی لاستیک میتونه اونقدر با کیفیت بشاه که در مقابل اینهمه فشار دوام بیاره.
زنجیری که باز هم مریم جان رو یا ی حل مساله ی قدیمی میندازه که زنجیر در چنین مواقعی باید بریده بشه اما استاد نشون میده که راههای بهتری هم وجود دارن چون باورش همینه که همیشه راه حل های بهتری وجود داره حالا ممکنه به تلاش بیشتری نیاز داشته باشه اما اصولی تره.
چقدر جمله ی قشنگی گفتین مریم جان:
دید حل مساله ای سن تجربه ی انسان رو زیاد میکنه
اما اون دستمال طبیعی داره میگه بابا میشه از همون امکاناتی که در دسرسمون هست استفاده کنیم وو مسائل رو حل کنیم و خیلی سخت نگیریم تا کارهای مهم تر رو انجام بدیم و بعدش به اون مساله کم اهمیت تر هم پرداخته میشه . اینجا بحث بحث اولویت هاست
و اما اون گنی ها من رو یادآدم هایی میندازه که ویقتی آدم شروع میکنه به تغییر و نشانه ها تو زندگیش هویدا میشن کم کم سرک میکشن که ببینن تو داری چکار میکنی که ی مدت خبری ازت نیس بعدش هم وراجی میکنن که چرا قبلا اونجوری بودی حالا چرا اینجوری شدی و …. بیکارن دیگه هدف ندارن
و اون صحنه های تمیز کردن تراکتور چقدره حیرت انگیزه برا من چون داره به من میگه که مهم نست که قبلا چقدر داغون بودم و توی باتلاق باورهای نادرستم غرق شده بودم و ظاهرم تیره و تار شده بود از همون لحظه ای که مصصم میشم برا تغییر کردن نشانه ها خودشون رو نوشن میدن مثل قسمت های مختلف اون تراکتور که دارن خودشون رو نشون میدن و اگر تعهد داشته باشم و ادامه بدم میرسه ی زمانی که خود واقعی و خدایی من از زیر اون باورهای نامناسب و اون سیاهی ها میاد بیرون و خودش رو نشون میده و اونوقته که از دیدن خودم لذت میبرم البته که در طول مسیر با دیدن هر نشانه ای لذت های کوچیک ایجاد میشن و حتی ی جاهایی که خوب روی خودم کار میکنم اونقدر زیبا میشم که رنگین کمانی میشم اما زمانی که مسیر رو برم اون لذت بزرگه که برآیند این لذت های کوچیکه شیرینیش هزاران هزار برابر میشه:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
استاد اگر چه شما در مورد عمل کردن به الهامات توی دوره دوازده قدم توضیح دادین که ما فارغ از نتیجه ای که ی الهام یا همون ایده ممکنه داشته باشه باید به اون عمل کنیم و بعضی وقت ها اگر ایده ای نتیجه نمیده به ظاهر اما دقیقا همون چیزیه که برای پیشرفتمون نیازه اما اینجا با این عمل کردن به ایده های بیرون آوردن تراکتور بود که من مفهوم عمل کردن به ایده رو فهمیدم و درک کردم .اصلا من یکی خودم تا حالا فکر میکردم عمل کردن به ایده یعنی نتیجه گرفتن !!!
و اون جملات پایانی در مورد انسان های خوشبخت :
انسان خوشبخت کسیه که توانایی حل مساله بالایی داره نه کسی که هیچ مساله ای نداشته باشه ی آگاهی جدیدی رو به آگاهی های من اضافه کرد که تصور قبلی من از آدم های خوشبخت به عنوان افرادی که در زندگیشون هیچ مشکلی ندارن رو باز هم ضعیف تر و ضعیف تر کرد
چقدر عاشق این اتصال بی نظیرتم چقدر چقدر تحسینت میکنم اینن عشق نابت رو چقدر چقدر بی نظیر گفتی چقدر بی نهایت این اتصاال نابت این عشقرو بی نهایت تحسینت میکنم جان من بی نهیت تحسینت میکنم
عاشققتمم نس رین نازنینم عاشقتمم
بی نهایت تحسینت میکنم
الهی که هرلحظه غرق عششق ربم غرق بی نهایت ارامش و درک عمق تر و بی نهایت نعمت های ربم باشی
الهی که از اینم بی نهایتتتتت لحظه لحظه ات جریانی از ثروت و نعمت و عشق و ارامش جاری ترین باشهه برات عزیزدلم
چقدر این شیوه زندگی استادمون رو دوست دارم شیوه تجربه کردن همه چیز منظورمه شیوه ای که در واقعیت زندگیشون هویداست و دوست دارن هر چیزی رو تجربه کنن خودشون رو به چالش بکشن و در طی این پروسه رشد کنن واقعا فوق العادس این شیوه و جسارت میخواد و اعتماد و باور به نیروی همیشگی و هدایت کننده خداوند یعنی بنظرم تا کسی این باورها رو در خودش ایجاد نکرده باشه نمیتونه به این شیوه زندگی کنه. بهمین دلیل هر قسمت از این سریال شگفت انگیز درسها و نکته ها داره برای ما . خیلی خوشم میاد از اینکه استادم و عزیز دلشون هر روز بدنبال بهبود و کیفیت شرایط زندگی خودشون هستن اینکه یه جکوزی بیای و کنار کلبه نصب بکنی واقعا توی اون هوای چیلی و سرد حال حاضر پارادایس چقدر جذابه و به آدم میچسبه فقط فکرشو بکنین مه اومده باشه پایین و شما در داخل اون وان گرم در فضای بیرون مشغول لذت بردن و سپاسگزاری از نعمتهای خداوند باشید چقدر خوبه چقدر خوبه چقدر عالیه این احساس خدایا شکرت. نکته زیبای بعدی دیدن دستان خداوند بود که اجرای این ایده رو برای استادم سهل و آسان کردن و همه ما برای اجرای ایدههامون به این دستانش دسترسی داریم اما ….. باورهامونه که نتیجه رو مشخص میکنه دیگه. لری عزیز چقدر این انسان فوق العادس چقدر این مرد بینظیره چقدر با عشق آدم میبینه توی فایلا داره کار میکنه چقدر با وجدانه و با محبت! موقع راه اندازی وان آبگرم اون بنده رو چقدر دوست داشتم که داشت با عشق و با حوصله استادمو راهنمایی میکرد و دونه بدونه شرایط نگهداری و راه اندازی اون دستگاه رو با صبر و با حوصله توضیح میداد خیلی لذت بردم.
همیشه دیدن جوجه های نازنینمون موقعی که دارن غذاشونو میخورن برام لذت بخشه حیوونا با چنان ولعی غذا میخورن آدم لذت میبره بقول خانم شایسته عزیزمون تمرکز لیزری دارن موقع خوردن غذا :) رفتار اون جوجه کوچولو که ضعیفتر از بقیه هست برام خیلی جالب بود و درسی برام داشت خب این حیوون بتجربه دریافته که بین اون همه مرغ و خروس بزرگتر از خودش شانس زیادی برای دریافت سهم خوبی از غذا باقی نمیمونه پس اومده چیکار کرده؟ بیخیال غذا خوردن شده؟! گشنه مونده؟! نه نه براحتی اومده فضایی رو زیر اون تخته چوبی پیدا کرده که فقط خودش میتونه بره اونجا و یجورایی اختصاصیه و دور از سر و صدا و هیاهو داشت راحت غذاشو نوش جان میکرد خیلی از این رفتار حیوون لذت بردم یجورایی حل مسئله کرده بود واقعا دمش گرم!
ماجرای بیرون آوردن تراکتور پر قدرت رو دنبال میکنیم این هیولای ماداگاسکار که به گل نشسته اما ما نگران نیستیم دستان خداوند استادم رو یاری میدن دم لری عزیز گرم که با شورلت پر توانش تلاشش رو بکار بست تا این هیولای ماداگاسکارو نجات بده اما نیروش کافی نبود ، اینجا بود که ایده بهتر وینچ بکمک استادم اومد و واقعا مثل خوردن تکه کیکی تراکتورو در آوردن خدا رو شکر. داستان همینه باورهای مناسب در مورد هر چیزی باعث بروز نتایج مناسب میشن احسنت به استاد و خانم شایسته عزیز که بجای بریدن زنجیر به ایده الهامیشون عمل کردن و با بیرون آوردن پین هم زنجیرو سیو کردن هم آسیب کمتری بچرخ تراکتور وارد شد این همون کنترل ذهن و توانایی حل مسایل با کمک گرفتن از الهاماته که براستی استاد توش عالی عمل میکنن. خدایا صد هزار بار شکرت
توضیحات تکمیلی استاد عزیزم در انتهای این فایل واقعا عالی بود و از هر جهت بینظیر برام درس ها و نکته ها داشتش از اون قسمتی که استاد اشاره کردن به تجربه راه های مختلف برای حل مسائل خیلی درس گفتم خودمو میگم شاید یکی از ویژگیهام که باید حسابی روش کار بکنم بظاهر جواب ندادن ایده هام برای انجام کارها و یا حل مسائلمه اما …. چه تعبیر قشنگی داشت استادم که از این موضوع ناراحت نشین بلکه بایستی از مسیری و ایده هایی که دارن ما رو قدم به قدم به راه حل مسئلمون نزدیک و نزدیکتر میکنن لذت برد نه صرفا رسیدن به نتیجه نهایی که حل اون مسئله باشه. و چقدر توی این کش و قوس ها آدم چیزها یاد میگیره شخصیتش رشد میکنه اعتماد بنفسش بالا و بالاتر میاد و… اتفاقی که واسه استادم و عزیز دلشون با حرکت در دل حل این مسئله رخ داد دیگه خدایا صد هزار بار شکرت. خداوند انشالله تک تک مونو هدایت کنه تا افرادی باشیم که به اونچه داریم میگیم عمل بکنیم نه بقول استادم یسری حرف مفت بزنیم و هیچ عملی ام نباشه و انتظار تغییر و دگرگونی ام داشته باشیم! الهی امین
خدا رو شکر می کنم که منو در مدار دیدن این فایل زیبا قرار داد و نکته های زیادی رو یاد گرفتم و به امید خدا همه اونها رو در زندگی خودم بکار ببندم و خیلی حال کردم که استاد گفت ما از همون اول می دونستیم که باید از جرثقیل یا همون وینچ استفاده کنیم ولی با وجود این باز می خواستم که تمام ایده های خودم رو امتحان کنم و فکرهامو تبدیل به عمل کنم و ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست و این خیلی منو تکون داد که بیشتر حواسم رو جمع کنم که تمام تلاش خودم رو بکار بگیرم که به چیزهایی که ایمان دارم عمل کنم و فقط شعار ندم بازهم از استاد عزیزم تشکر می کنم
من چون میدونستم شوهرم این تلاش برای درآوردن تراکتور رو دوست داره این قسمت رو بهش نشون دادم و قسمت قبل اونجا که مرغ و خروس ها اومده بودن در خونه و ته دلم این بود که به شما و آموزش هاتون علاقه مند بشه و هی هم راجع به شما توضیح دادم، اشتباهی که شما همیشه میگید این کارو نکنید و واقعا چقدر ازم انرژی گرفت و احساسم بد شد، به داداشمم گفتم در مورد شما
راستش ته دلم اینه که من که پول ندارم بتونم محصولات رو بخرم اگه اینا خوششون بیاد هم به نفع خودشونه هم من از محصولات استفاده میکنم و الان که دارم مینویسم چقدر احساس بی لیاقتی کردم که انقدر به خودم ایمان ندارم که میتونم پول بسازم،
استاد من از نظر سلامتی و روابط و احساس گناه و سرزنش و عدم وابستگی به دیگران و ترس هام و دلسوزی های بی حدم خیلیی نتیجه گرفتم،منی که اگه صدای دعوا میمومد باید گوش هامو میگرفتمو میلرزیدم الان اصلا در مدار شنیدن و دیدن دعوا نیستم و میدونم هر ۲ طرف در مدارش هستن و کسی به کسی نمیتونه ظلم کنه ، وای که با دیدن انسان های فقیر و بچه های کار، کل بیرون رفتنو به خودم زهر میکردم ولی الان میدونم همه میتونیم پیشرفت کنیم و اصلا حسم بد نمیشه و خیلی نتایج دیگه
ولی باورهای مالی خیلی اشتباهی دارم البته خیلی بهتر شدم، مثلا اون اولا فک میکردم که برای پولدار شدن فقط پدرشوهرم میتونه کمکم کنه و با معنی باهاش خوب بودم وای از این شرک خداروشکر اینها در طول این یکسال برطرف شده ولی هنوز باورهای اشتباهم زیاده که انشالله با فایل های رایگان بسییار ارزشمند و ایجاد احساس لیاقت(مهمترین پاشنه آشیل من اینه که من برای خودم اولویت آخرم ، نمیدونید چقدر برای جمله ی من ارزشمندترینم در زندگیم مقاومت داشتم الان خداروشکر میتونم راحت به زبونش بیارم ولی یادم میره و باید تکرار کنم، اصلا خودم رو لایق بهترین ها نمیدونم برای خریدن ظرفشویی ساده نمیدونید چه مقاومتی داشتم خیلی مسخره س ولی واقعا تو بی ارزش دونستن خودم و با ارزش دونستن دیگران مشکلاتم خیلییی بود و هنوزم هست، الان که خریدم همش میگم ببین چقدر راحت شدی تو لایق راحتی هستی(دیدن اینکه شما چطور از بهترین ابزار استفاده میکنید و برای راحتیتون هرچیزی میخرید واقعا احساس لیاقت رو در من بیشتر کرده) باید فقط مداومت داشته باشم تا این باور ارزشمندی بشینه تو وجودم) از نظر مالی هم بسیار پیشرفت میکنم و به راحتی محصولات و هرچی که میخوام برای خودم میخرم
راستی الان یه چیزی یادم افتاد که فهمیدم واقعا تغییر کردم من از وقتی با سایت آشنا شدم و حتی قبلش تو دفتر برای خودم مینوشتم تا چن. وقت پیش انقد گله و شکایت از اطرافیانم مینوشتم همش میترسیدم بخونن و زود هم دفترامو مینداختم دور ولی این دفتر جدیدم فقط و فقط پر از شکرگزاری و تشکر از خدا و هدایت خواستن از خداست😊 و همیشه هم روی میزه واقعا باورم نمیشه😭 این خودش نشون میده که باور کردم کسی جز خودم تو زندگیم تاثیرگزار نیست و شرایط و انسان ها و رفتارهاشونم مسببش خودم و باورامن و بخاطر همینه که از کسی گله ندارم دیگه
باز هم از خدای مهربان که من رو از طریق شما هدایت میکنه سپاسگزارم
ممنونم از بابت کامنتتون و اینکه یادم اومد مجدد که منم خیلی ایرادات اساسی داشتم و از موقعی که جدی شروع به کار روی خودم و عمل به قوانین کردم، چقدر انسان بهتری شدم و جا برای رشد و بهبود همیشه هست
کامنت شما، خیلی من رو متوجه خودم و نقاط ضعفم کرد
شما هم در مرحله بسیار خوبی هستید چون میدونید چه نقاط ضعفی دارید و همین دونستن و اقرار کردن، خیلی مهمه و قطعا با تمرین ، با عمل به قوانین و آگاهی هایی که استاد عاشقانه در اختیارمون میذارن، عالی تر هم میشید. به یاری خداوند هر چه زودتر دوره عزت نفس رو خریداری کنید که بی نظیره البته اگر با عمل همراه بشه چون خیلی نکات عالی استاد اونجا گفتن که برای هممون جهت افزایش احساس لیاقت، دوست داشتن وجودمون و اینکه خودمون اولویت زندگیمون هستید واقعا کمک کننده هست
ممنونم بابت کامنتت و برات مسیری پر از سلامتی شادی آرامش و ثروت های بی انتها آرزو دارم
وجود این سایت واقعا برای من نعمته چون علاوه بر اینکه نتایج فوق العاده ی استاد رو میبینم نتایج عالی شما دوستانم را هم می بینم و ذهنم دیگه نمی تونه برای نشدن و تغییر نکردن بهانه بیاره
من اکثرا کامنتهای آگاهی بخش شما را در زندگی در بهشت میخوانم و لذت میبرم
ممنونم
زندگی شما هم سراسر مهر و شادی و سلامتی باشه انشالله
دوست عزیزم وحیده خانم عزیز به صورت کاملا اتفاقی به کامنت شما هدایت شدم و واقعا دلم نیومد براتون کامنت نزارم بارک اله دختر واقعا تحسینتون کردم چه تغییرات عالی رو به لطف الله مهربون در خودتون به وجود اوردید چه قدر عالی وهدایتی دارید در این مسیر الهی پیش میرید چه قدر تیزبینانه دارید پاشنه آشیل ها ویا درواقع همون نقطه ضعف ها وشرک هاتون رو با این فایل های رایگان تشخیص میدید ودر نهایت این نکته مهم رو میخواستم بگم که اصلا قدرت وارزش این فایل های رایگان رو دست کم نگیرید که هرکدوم صدها فایل محصولی هستند برا خودشون و به لطف نگاه توحیدی استاد همین طور رایگان تو سایت در دسترس همه ما قرارگرفته که همه اونهایی که در مدارش هستند ازش استفاده کنند اره دوست عزیز من خودم محصول عالی وبینظیر دوازده قدم رو دارم ولی اصلا فرصت گوش دادن به فایل های بینظیر رایگان استاد رو هم از دست نمیدم وهرکدوم برا یه گنجیه امیدوارم که با همین تعهد واستمرار پیش بری و همین طور کامنت های سرشار از آگاهی همراه باموفقیت های روزافزونت رو برامون بنویسی
دوست عزیزم، ممنونم که کامنت منو خوندی و این دیدگاه ارزشمند رو برای من گذاشتی واقعا سپاسگزارم، چقدر از خوندن نظرات شما و داستان هدایتتون لذت بردم،
بله واقعا این فایل های رایگان فقط به لطف استاد هست که راحت در اختیار ماست و گرنه بی نهایت ارزشمند هستن و از امروز متعهدانه تصمیم گرفتم تا سفرنامه رو انجام بدم و بهتر و آگاهانه تر از این گنجینه استفاده کنم
بنام خدایی که جهانش رو بر اساس قوانینی محکم خلق کرده و هر لحظه بنده هاشو هدایت می کنه.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به استاد عزیز و مریم بانوی مهربان
سلام به دوستان آگاهم که از خوندن کامنتهاشون لذت میبرم. چقدر خوبه که استاد ما رو دور هم جمع کرده و این فرصت برامون پیش اومده که از آگاهی هم استفاده کنیم و با چشمهای همدیگه دنیا رو ببینیم و دیدمون وسیعتر بشه. خدا رو هزاران مرتبه شکر برای این سایت بی نظیر و این دوستان بی نظیر و این استاد بی نظیر و خود بی نظیرم که امروزم میخوام برداشتهامو از این فایل بنویسم و یه قدم کوچک و مستمر برای بزرگ شدنم بردارم.
واااااااوووو استااااد چقددددر این هات پات خوشگله. چقدر باحااااله. وای خدای من چه حس خوبی داره زیر نور این خورشید زیبا توی این هات پات خوشگل ریلکس کنی. وای من عاشقش شدم. استاد خیلی ایده جذابیه. حلالتون باشه اینهمه نعمت و ثروت. خدای من ثروتمند شدن چقدر باشکوهه. ثروت بااااا شکوهه. ثروت باشکوههههههه. استاد هر وقت رفتین تو اون هات پات ما روهم دعا کنین😅😅🤪🤪
تحسین می کنم مردم آمریکا رو که کارشون رو دقیق و اصولی انجام میدن. بدون اینکه کسی بالاسرشون باشه و بخواد به کارشون نظارت کنه خودشون به بهترین شکل کارشونو انجام میدن. تحسین می کنم آقای لری رو که اینقدر عاشقانه و برادرانه و البته متعهد تو همه کارها کمک منحصر به فردی هستن براتون استاد. تحسین می کنم این خونه بهشتی رو که روی آبه و الان با اومدن این هات پات زیبا شد آب تو آب😍
خدایا شکرت برای نیروهای غیبی تو که در راحتترین شکلش دارن کارها رو برامون انجام میدن. استاد چقدر آخه شما رها و ازاد هستین. چقدر همه چی براتون راحت اتفاق میفته. آخه اینو کجای دلم بزارم که شما خونه نباشی و متخصص بیاد خودش سفارشتو بیاره تو خونه و نصب کنه و….. و تو هم اصلا عین خیالت نباشه تازه کلی هم شاکر باشی.
استاد من یکی که اگه خونه نباشم و کسی بیاد خونه م اصلا طاقتم نمیاد حتی اگه اونطرف بعنوان مهمان باشه و اصلا کاری به هیچ کجا نداشته باشه. بعد شما رو میبینم که خیلی راحت رفتین خرید و هیچ نگرانی ندارین از اینکه الان برین ببینید همه خونه بهم ریخته س. یاد بگیر خدیجه اینجوری راحت و رها باشی و همه چیز و همه کارو بسپری به دستهای قدرتمند خداوند. استاد من ایمان شما و مریم عزیزم رو تو تک تک لحظات این فایل تحسین کردم 👏👏👏
استاد خدارو شکر می کنم که دارم کنترل ذهن رو در عمل یاد میگیرم. اینکه تو اون شرایطی که به نظر هر کدوم از ما سخته شما اینقدر آرامش داشتین و دو سه روز تراکتور رو رها کردین تا به وقتش راه حل بهتون گفته بشه. کار راحتی نیست که همه چیو ول کنی به امون خدا. تو ذهن ماها ول کردن به اومن خدا جاییکه اصلا امنیتی توش نیست چون خدا ما همچین نوانایی رو نداره ولی امون خدا در ذهن شما یعنی دستهای قدرتمند خدا. یعنی جایی که راه حلها هست. یعنی جاییکه ان مع العسر یسری هست. و من دوست دارم یاد بگیرم که خودمو رها کنم به امون خدا. و چه زیبا خدا جواب توکلتون رو با این هاتپات زیبا داد. خدابا شکرت که اینقدر سریع الجوابی و هر بما قدمت ایدیهم رو به زیبایی پاسخ میدی.
خدایا شکرت که این تراکتور قرمز دوست داشتنی بعد از دوسه روز در گل ماندن بالاخره به راحتی اومد بیرون.peace of cake.
خدایا شکرت بران اون یدک کش قدرنمند. با اینکه هیکلش چندانم بزرگ نبود چه قدرتی داست و به چه راحتی تراکتورو کشید بیرون. خدایا شکرت
استاد جان تحسینت می کنم که به ایده هات عمل می کنی. بدون توجه به اینکه نتیجه چی میخواد بشه یا نشه. تحسینتون می کنم که حتی از خرابکاری هاتونم فیلم میگیرین و درسهای ارزشمندش رو برای ما هم بیان می کنید.
استاد یادمه تو دوره عزت نفس میگین اعتماد به نفستون رو با نتایج گره نزنید. و الان هم با دیدن این فابل فهمیدم من چقدر همیشه گیر نتیجه بودم و هستم و چقدر جای کار دارم. استاد چند روز پیشا من یه کاری رو میخواستم انجام بدم که خیلی نتیجهش جالبی نشد. یعنی نتیجه اون چیزی که میخواستم نشد و منم گذاشتمش کنار. اتفاقا امروز صبح داشتم به اون موضوع فکر میکردم و گفتم باید دوباره تستش کنم. و خداوند هدایتگر مهربان این موضوعو برام بازتر کرد. تا بفهمم که رها بودن و بند نتیجه نبودن و کنترل ذهن در عمل چجوریه. وگرنه ایمانی که نتونی بهش عمل کنی حرف مفته.
و این بیت شعری بود که امروز صبح ناخودآگاه به زبونم اومد.
علم چندان که بیشتر دانی
چون عمل در تو نیست نادانی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدایا منو به راه راست هدایت کن راه کسانبکه به آنها نعمت دادهای . نه راه گمراهان
فقط یه چیزی استاد
چقدر انگلیسی شما خوب شده چقدر قشنگتر صحبت میکنید خیلی تعجب کردم به نسبت فیلمهای قبلی خودتون که انگلیسی صحبت میکردی هر چند خیلی کم تو فیلم ها بود ولی به وضوح مشخصه که خیلی روان تر و مسلط تر به نسبت قبل شدید.
شاید خودتون متوجه نشده باشید براتون عادی باشه
داری به هدفت نزدیک تر و نزدیک تر میشی که سمینار با زبان انگلیسی بزاری و جالب اینه که در مسیرت هم داری لذت میبری.
برات آرزوی موفقیت میکنم و خوشحال میشم ببینم به این جایگاه هم رسیدی . فی الواقع همه ما خوشحال میشیم شما به خواسته ات برسی . باعٍث افتخار برای ماست.
ما منتظر اون روز هستیم.
درود بر استاد نازنینم.
صحبتهای آخر فیلم، مثل یک سیلی بود برام که یک بار دیگه به خودم بیام و از حلقه تکراری که توش گیر کردم، با استفاده از ایده ها خودم رو بالا بکشم.
علیرغم اینکه همه چی خوب داره پیش میره ولی باید حرکت کرد و نباید به یک وضع موجود تکیه زد. در حالی که اهداف اصلی هنوز جایی در آینده منتظرن تا به سمتشون بریم.
ممنونم استاد جان. بسیار لذت بردم از این قسمت.
یک راهکار تراکتوری: برای اینکه تراکتور در جاهای باتلاقی بتونه راحت حرکت کنه و گیر نکنه، یک وسلیه ای هست که توی شمال زیاد کاربرد داره البته دست سازه و کارخونه خاصی نداره… به اسم چرخ آهنی شناخته میشه. این چرخ در قسمت بیرونی چرخهای عقب تراکتور نصب میشه و براحتی در بدترین زمین های گلی و باتلاقی راه میره. صد در صد در امریکا هم هست و میتونید یک جفت سفارش بدید بدون شک بارها نیازتون میشه در پارادیس.
براتون آرامشی از جنس خودتون آرزومندم.
سلام به استاد عزیز و مریم خانم مهربان
یه صبح تازه تو پارادایس و یه عالمه ایده عالی برای در اوردن تراکتور از توی گل.
چه مرغ های پر انرژی که منتظر صبحانشون هستن.
اون مرغ زیرک هم خیلی فکر خوبی به ذهنش خورده که رفته اون زیر و هم راحت تر و هم بیشتر غذا میخوره و خیلی هم حال میکنه
آقای لری یکی از دستان خداوند مهربان هستن که واقعا از همه نظر عالی هستن و دقت کارشون با اینکه روی یک قایق هستن خیلی زیاده.
و بالاخره تراکتور از توی گلا اومد بیرون به کمک خدای مهربان و درس های زیادی هم داشت برای همه ما و استاد خیلی با حوصله و تمیز شستن تراکتورشون رو امروز هم با کمک خدای همیشه مهربان با ایده های خوب مشکل تراکتور حل شد و واقعا باید به ایده هامون عمل کنیم حتی وقتی که فکر میکنیم جواب نمیده و خودم بار ها برام پیش اومده که ایده ای به ذهنم میاد اما عملیش نکردم اما خیلی وقت ها وقتی ایده رو عملی میکنم و نتیجه خوبی میده یک لبخند بزرگ میزنم و از ته قلبم میگم خدایا شکرت
منتظر قسمت های بعدی این سریال هستم
مرسی از شما استاد عزیز بابت زحماتی که میکشید و مریم جان که اینقدر خوب فیلمبرداری میکنید.
امیدوارم هر جا که هستید شاد و موفق و سربلند باشید. از خدا بهترینها را براتون آرزومندم خدانگهدار🌹💕
سلام بر آقایون و خانومای بهشتِ دنیا و آخرت✋🙌😍💜💖
امروز ظهر که فایلو دیدم، یه نکته ظریفی رو شکار کردم که مطمئن بودم از دید بقیه مخفی میمونه؛؛؛ چون همیشه در لحظه زندگی کردن و رهایی و آزادی ملکه ذهنمه ترجیح میدم به جای اینکه از روی تکلیف کامنت بنویسم به خودم اجازه استفاده از فرصت ها و نعمت های جاری روزانمو بدم…
افتر رین بود؛ ابرها و خورشید و آسمان باز هم مثل همیشه منو غرق خودش کرد… من و برادر عزیزم در حال بازی سپک تاکرا بودیم کنار دستمون هم خواهر و خاله عزیزم در حال بدمینتون بازی بودن… همینطور سرگرم بازی بودیم که منظره دیوانه کننده آسمون و ابرا چشم منو خیره کرد…. بچه ها نگا ابرا، خدای من!!!… خدایا شکرت؛ اونقدر من روی نکات مثبت و زیبایی ها تمرکز کردم که در طی زمان خواهر و برادر عزیزم هم تحت تاثیر روحیه و احساسات پر کشش من همیشه در توجه به زیبایی ها و احساسات لطیف با من هم جهت و هم راستا شدن…. و یکی از مهمترین سپاس گزاری های قلبی من همین هماهنگ شدن خواهر و برادرم با من هستش بارها و بارها این تغییر روند روابط رویایی ام رو هر بار از جهات مختلف به خودم یادآور میشم
من مدتها تنهای تنها زندگی میکردم که.. بنا به تضاد خانوادگی اخیربعداً توضیح خواهم داد برادرم پیش من نقل مکان کرده فعلاً… خواهرم و مادرم هم مدام در حال رفت و آمد هستن…
همین ابتدا به نکته ظریفی اشاره کنم؛ برام جای سوال بود که دوستان چطور از برگ و درخت و مرغ و خروس و همه چیزای جزیی نکات و استعارات خوبی رو اشاره کردن ولی یچیزی رو نگفتن؛
استاد عزیزم، عزیز دلم با اینکه بی نهایت عاشقتم ولی یه چیزی رو میگم امیدوارم توجه به نکات منفی تلقی نشه، فقط یه درسیه که ممکنه خودت هم ناخودآگاه انجامش دادی و متوجهش نشدی؛ من حتی از اشتباهات دیگران هم درس میگیرم؛ میگن آدم عاقل و هوشیار از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه
همه ما آدما یه کِرمی تو وجودمون داریم بعضی مواقع… چقدر هم متعصبانه و نافهمانه روش اصرار داریم؛ هممون 😂😂😉😁
توی قسمتای قبل دیدیم تراکتور کنار آب گیر کرده، اشکال نداره نمیدونستیم کنار آب گل آلوده و ممکنه گیر کنه… ازین تضاد و اتفاق ناخواسته درس گرفتیم که دیگه تراکتور رو نزدیک دریاچه نبریم…
ولی بازم استاد ازون اشتباه قبلی درس نگرفت و بازم ریسک کرد و نزدیک آب دریچه شد…. باز هم از همون سراخ گزیده شد… اشکال نداره یادش رف حواسش نبود…. تراکتور رو با ماشین جرثقیلی دراورد
ولی دفعه سوم دیگه داشتم شاخ درمیاوردم که انگار استاد اصلا متوجه داستان نیس، باز هم تکرار اشتباه… انگار نه انگار…. چیزی نمونده بود که واسه بار سوم هم تراکتور غرق باطلاق بشه….
هممون توی زندگیمون ازین نافهم بازی ها داریم که هرچقدر از یه سوراخ گَزیده شیم هرچقدر یه اشتباه رو تکرار میکنیم ولی باز هم هوشیار نمیشیم و از اشتباهات و آزمون و خطاها درس نمیگیریم ( استاد عزیزم حمل بر بی ادبی نباشه ولی من اونقدر عزت نفسم رو روش کار کردم که با احترام و البته جسارت حرف و نظرمو میگم هرچند که ممکنه به مزاق کسی خوش نیاد)
درسته که هر اتفاقی بیفته خیره، و اگه این تضاد تراکتور پیش نمیومد اون همه درس و عمل به ایده ها رو هم نمیدیدیم، ولی خوب اینو هم فراموش نکنیم که از اشتباهات و تجربه هامون هم درس بگیریم و «تکرار اشتباه» نکنیم…
وقتی مبینیم یه سیم برق لخته و احتمال برق گرفتگی داره، قاعدتاً بهش دست نمیزنیم، حالا فرض میکنیم نمیدونستیم و حواسمون نبوده…. اشکال نداره دیگه درس میگیریم و تکرارش نمیکنیم… برای بار دوم رو هم از روی شیطونی و کنجکاوی میشه نادیده گرفت
ولی وقتی پس از بار دوم بلافاصله برای سومین بار اقدام به دس زدن به سیم برقدار میکنیم این دیگه خودِ نافهم بازیه…
حالا این یه تراکتور بود، خطر و ایرادی نداره… اما راجبه قانون یه اشتباهی رو مدام خیلی ها تکرار میکنن ولی بازم ازش درس نمیگیرن؛
اونم همون چیزیه که تقریباً هممون بارها مرتکبش شدیم چوبشو خوردیم ولی اون شیطونه اون کِرمه درون ول کن نیست:
مباحثه و صحبت کردن در مورد قانون با افرادی که توی مدارش نیستن؛ این که هنوز یاد نگرفتیم که ما مسوول تغییر زندگی دیگران نیستیم، ما در قبال دنیا و آخرت کسی جوابگو نیستیم، ما فقط مسوول و خالق زندگی خودمون هستیم و فقط میتونیم خودمون رو تغییر بدیم…. تمام
خدارو شکر همون اوایل ابتدای مسیرم این درس رو یاد گرفتم، چند بار چوبشو خوردم ولی دیگه هیچوقت تکرارش نکردم و نخواهم کرد…
خاصیت دنیا و قشنگیش به همین تنوع و اختلافه.. قرار نیست همه مثل ما فکر کنن… بارها و بارها توی قرآن خوندیم که… اگر خدا میخاست همه شما امت واحد بودید … ولی طبیعت جهان اینطور نیست چون میخاد شما را بیازماید
چقدر این موضوع ظریف و حساسه که خیلیا با این که ممکن ازین اصل و قانون اطلاع داشته باشن ولی ناخودآگاه حواسشون نیست و در عمل اشتباه میکنن؛ میخان اونچیزی که خودشون میفهمن رو به دیگران هم بفهمونن اونم با تحمیل و ممکنه به بحث و ناراحتی و دعوا هم بکشه… چقدر این پاشنه آشیل رو هر روز لابلای کامنتای بچه ها میبینم… به جای تمرکز صددرصد روی خود، روی دیگران و دنیای بیرون فوکوس میکنن، نتیجش هم اینه که خودشون رو گم میکنن و احساسشون خراب میشه… . چیزیه که خودم هم اوایل توش ناپخته عمل میکردم که با طی تکامل دارم عالی و عالی تر میشم خدا رو شکر
مثلا مادرم رو که امروز داشتم میرسوندم، به خاطر پوشش آزاد و ساده ام که گاهی باهاش بیرون بیرون میرم بهم تذکر داد که میلاد من حاظرم با آژانس بیام ولی دیگه به تو زنگ نزنم، آبرو واسمون نذاشتی!! چی میشه اگه روی تاپ و شلوارک یه شلوار و پیراهن هم بپوشی؟!
من با اینکه صدها بار براش توضیح دادم که چی تو سرمه و چه دلیلی دارم، ایندفعه با خنده بهش گفتم عاشقتم، بیخیال بذار زودتر برسونمت و برگردم… به جای بحث و توضیح با لبخند و قدرت کلام بحثو عوض کردم…. هر روز از قدرت کلامم در شرایط مختلف با آدم های مختلف، به بهترین نحو ممکن در راستای عمل به قانون و به نفع خودم استفاده میکنم….
استاد عزیزم، موقع توضیحات آخر فایل من فقط سکوت میکردم و توی خودم مرور میکردم که آیا من همینطوری که استاد میگه من عمل کردم؛ دیدم آره خیلی بهتر از اون چیزی که تا الان انتظارشو داشتم من عالی عالی در برابر تضاد ها، و اقدام به ایده و الهامات، عمل کردم
خیلی خیلی مثال و تجربه به ذهنم میاد؛ متناسب با این فایل حداقل چهار تا مثال و تجربه جالب دارم که توضیح درس های هر کدومشون چهار کامنت طولانی میطلبه… و نمیشه همشو یجا نوشت… در فرصتی دیگه برای خودم ذکرشون خواهم کرد
درود و سلام به استاد جان
و عزیزان وبسایت
دقت کنید استاد نفی نکرد قانون جذب ولی شدیدا داره به حرکت کردن ما را دعوت میکنه
و میخواد با اولین برخورد با تضاد و مسئله ای پا عقب نکشیم
وسید عزیزم بذر امید را هنرمندانه درون ما داره میکاره
همین مثال استاد را من توی مدتهای اخیر لمس کردم
توی اوج بدهی و بیماری بودم
و تازه با سایت آشنا شده بودم و کم کم داشتم روی باورام کار میکردم
برای طراحی ادکلن جدید برندم اقدام کردم
و عادت دارم با حوصله ، خیلی زمان بزارم و بسیار با وسواس طراحی کنم مثل یه اثر هنری
ولی در دو طراحی اخیر هر کاری میکردم اون رایحه مد نظرم ترکیب نمیشد
و دیزاینش بارها شکست میخورد
مثل استاد رهاش کردم تا ایده های بعدی بیاد
باز چند روز بعد طراحی و ادامه دادم دیدم بدتر شد
تو اون بدهی و گرونی مواد اصلی اولیه
گوشم قرمز شد حالم گرفت ولی باز ته دلم یه چیزی میگفت رهاش کن فعلا
تا اینکه همینطوری بعد چند روز رفتم سراغ یکی از رایحه های قدیمیم که همین سناریو در ماه های گذشته داشت و کلا گذاشته بودمش کنار تا اینکه اتفاقی رایحه را بو کردم
دیدم دقیقا همون خلع نتی اون رایحه را جبران میکنه و دو رایحه شکست خورده قدیمی چه ادکلن کم نظیر و جدیدی و خلق کردن
شخصا شیفته ش شدم
دقت کنید دو تا پروژه شکست خورده تبدیل به یک اتفاق جدید و عالی شد
فقط کافیه اعتماد کنیم به الله یکتا
و
لپ کلام استاد بگیریم
و در برخورد با تضادها کنترل کنیم ذهن و امیدمونو
زنده باشی دوسداشتنی ترین استاد
دلتون نورانی تنتون سلامت
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان همه جور پایه
خدایا شکرت که ی بار دیگه فرصتی رو برام فراهم کردی تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش بنوشم. جریانی که با همراه شدن با اون طبق قانون توجه و تمرکز از جنس همون اتفاقات رو دارم در زندگی خودم تجربه میکنم
امروز صبح که با صدای خروس همسایمون از خواب بیدار شدم و رفتم توی حیاط دقیقا اون صحنه ای رو تجربه کردم که مریم جان صبح که از کلبه اومدن بیرون هوا اونقدر سرد بود که شبنم ها یخ زده بودن روی سبزه ها و همه جا سفید شده بود .امروز شبنم ها روی برگهای گل محمدی حیاطمون یخ زده بودن روی برگ های زرشکی و سبز تازه رشد کرده و چه صحنه ی شگفت انگیزی خلق شده بود با اون ترکیب رنگ ها و همون لحظه و همونجا یادم اودم که اینها همه از نتایج بودن با سریال بهشته .
یا یکی دو روز پیش من برا اولین بار دیدم که چند نفر با جرثقیل از دکل همراه اول نزدیک خونمون که خیلی هم بلنده بالا رفتن و جالبه وقتی با هم صحبت میکردن از اون بالا صداشون می اومد و خیلی هم آدم های شادی بودن . همونجا یادم اومد که من همچین صحنه ای رو توی پردایس قبلا تجربه کردم. و دیدن همه ی اینها تاییدیه بر اینکه ما به هرچی توجه کنیم از جنس همون رو وارد زندگیمون میکنیم و همین ها ایمان من رو به درستی قوانین زیادتر میکنه.
من هم امروز ی آسمون صاف دقیقا مثل آسمون پردایس رو با ی هوای آفتابی اما سرد تجربه کردم یهنی همه چی داره شبیه اتفاقات پردایس رقم میخوره.
چقدر استاد از رنگ آبی سویشرتتون لذت بردم و از دیدنش یادم اودم که شما چون آب و هوای معتدل رو دوست داشتین از خدا خواستین این رو و خداوند هدایتتون کرد به فلوریدا ولی الن خودتون دارین آگاهانه بودن در هوای سرد رو تجربه میکننو این یعنی آگاهانه بازم نصمیم بع عغییر گرفتین همون کاری که ما چه های سایت داریم با بودن با بهشت انجام میدیم تا متفاوت بشیم از اکثریتی که اطرافمون هستن و برا همین هم باید محافت کنیم از خودمون هم از درون و هم از بیرون.
چقدر داستان افتادن شما توی آب بارم درس داشت که ی وقتایی هست که ما میخوایم به دیگران کمک کنیم و به اصطلاح اونها رو نجات بدیم ولی خودمون رو به دردسر میندازیم .بهتره که ما اجازه بدیم که دیگران کار خودشون رو انجام بدن ئ تمرکزمون رو از روی اونها برداریم و دخالتی توی کارشون نکنیم اینجوری هم اونا راحتن و هم ماو کارها هم بهتر پیش میره .
وچقدر نشون دادن لباس هاتون برام جالب بود که شما همیشه سعی میکنین با سند و مدرک حرف بزنین و در مورد خودتون صحبت کنین.
و اما دیدن لری با اون تمرکزی که داشت کارش رو انجام میداد باز هم اصل تمرکز رو به من یادآوری کرد و آرامش مردم آمریکا موقع انجام دادن کارهاشون تا حالا من ندیدم اینا موقع کار حواسشون این ور و اونور بره و حرف های بیربط به کارشون بززن چیزی که ما اطرافمون میبینیم که یارو اونقدر موقع کار حواسش پرته که یادش یره پیچ های داخل رو بسته یا نه و پیچ اضاف میاره!!!!
استاد اینا اگر کارشون رو اصولی انجام نمیدادن که آمریکا الان آمریکا نبود. اینا خشت های اولشون رو درست گذاشتن که آمریکا الان اینقدر راست قامت و استواره و هر روز داره بالاتر و بالاتر میره:
خشت اول چون نهد معمار راست تا ثریا میرود دیوار راست
واقعا تحسین میکنم لری رو واقعا کار کردن روی ی قایق متحرک اونم کار برقی خیلی سخته
مریم جان حرفهاتون در مورد خالی کردن کابینت ها برای سیم کشی واقعا جالب بود. بعضی وقتها برای ایجاد ی باور درست ما باید کلی باورهای نادرست رو بکشیم بیرون تا فضا ایجاد بشه برا اون باور درست .
میدونیم مریم جان اون مسیر باز دسترسی به آبگرمکن منو یاد چی انداخت؟
اینکه من هم برای ورود نعمت ها به زندگیم بادی مسیر وردی رو باز بذارم اونم با کم کردن مقاومت ها از طریق ایجاد احساس خوب
وقتی به خدا وصل اشی کارها رو برات انجام میده. البته که خدا از طرق آدم ها که دستانش روی زمین هستن کارها رو انجام میده اما اتعبارش به خودش بر میگرده و چقدر شما استاد جان داری این کا رو در عمل نشون میدی . به آدم ها بخاطر کارهایی که براتون انجام میدن احترام میذارین و ازشون تشکر میکنی اما هم قلبا و هم زبانا اعتبارش رو به الله میدی. و این ها همه مرور حرف های شما توی فال توحید عملی پنجه شما نه تنها خودتون این کار ور انجام میدین لکه به شاگردهاتون هم همین رو آموزش میدین
چقدر اون هات تاب قشنگه و جالب طراحی شده . ی ابزاری که قراره لذت بردن رو هی بیشتر و بیشتر کنه.
اون مرغ و خروس های زیبا که آدم با ددنشون لذت میبره نماد انسان هایی هستن که از تجربه هاشون درس نمییرن . بابا شما تا حالا هزار بار فراوانی غذا رو دیدین پس اینهمه عجله واسه ی چی؟!
و چقدر اون جوجه راحت ترین مسیر رو برای بدست آوردن خواستش انتخاب کرده یا میشه گفت هدایت شده در حالیکه 99 درصد مرغ و خروس ها مثل همن و دارن ی مسیر رو میرن ی مسیر همیشگی چون فکر نکردن که ممکنه مسیر راحت تری هم باشه
چقدر جابه استاد شمایی که مسیر رو رفتین و تجربش کردین حالا دارین راهنمای لری میشین توی مسیر همونطوری که مسیری که خودتون رفتین رو دارین به ما نشون میدین
و ایده هایی که به ظاهر نتیجه نمیدن اما در دل خودشون آگاهی ها و درس ها دارن . حل مساله هایی که خودشون به مساله تبدیل میشن مثل اون زنجیر.
زنجیری که مریم جان رو یاد آموخته های قبلیش میندازه که زنجیری که اونقدر سفت بشه و داخل لاستیک فرو بره لاستیک رو پاره میکنه اما حالا میبنه که ی لاستیک میتونه اونقدر با کیفیت بشاه که در مقابل اینهمه فشار دوام بیاره.
زنجیری که باز هم مریم جان رو یا ی حل مساله ی قدیمی میندازه که زنجیر در چنین مواقعی باید بریده بشه اما استاد نشون میده که راههای بهتری هم وجود دارن چون باورش همینه که همیشه راه حل های بهتری وجود داره حالا ممکنه به تلاش بیشتری نیاز داشته باشه اما اصولی تره.
چقدر جمله ی قشنگی گفتین مریم جان:
دید حل مساله ای سن تجربه ی انسان رو زیاد میکنه
اما اون دستمال طبیعی داره میگه بابا میشه از همون امکاناتی که در دسرسمون هست استفاده کنیم وو مسائل رو حل کنیم و خیلی سخت نگیریم تا کارهای مهم تر رو انجام بدیم و بعدش به اون مساله کم اهمیت تر هم پرداخته میشه . اینجا بحث بحث اولویت هاست
و اما اون گنی ها من رو یادآدم هایی میندازه که ویقتی آدم شروع میکنه به تغییر و نشانه ها تو زندگیش هویدا میشن کم کم سرک میکشن که ببینن تو داری چکار میکنی که ی مدت خبری ازت نیس بعدش هم وراجی میکنن که چرا قبلا اونجوری بودی حالا چرا اینجوری شدی و …. بیکارن دیگه هدف ندارن
و اون صحنه های تمیز کردن تراکتور چقدره حیرت انگیزه برا من چون داره به من میگه که مهم نست که قبلا چقدر داغون بودم و توی باتلاق باورهای نادرستم غرق شده بودم و ظاهرم تیره و تار شده بود از همون لحظه ای که مصصم میشم برا تغییر کردن نشانه ها خودشون رو نوشن میدن مثل قسمت های مختلف اون تراکتور که دارن خودشون رو نشون میدن و اگر تعهد داشته باشم و ادامه بدم میرسه ی زمانی که خود واقعی و خدایی من از زیر اون باورهای نامناسب و اون سیاهی ها میاد بیرون و خودش رو نشون میده و اونوقته که از دیدن خودم لذت میبرم البته که در طول مسیر با دیدن هر نشانه ای لذت های کوچیک ایجاد میشن و حتی ی جاهایی که خوب روی خودم کار میکنم اونقدر زیبا میشم که رنگین کمانی میشم اما زمانی که مسیر رو برم اون لذت بزرگه که برآیند این لذت های کوچیکه شیرینیش هزاران هزار برابر میشه:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
استاد اگر چه شما در مورد عمل کردن به الهامات توی دوره دوازده قدم توضیح دادین که ما فارغ از نتیجه ای که ی الهام یا همون ایده ممکنه داشته باشه باید به اون عمل کنیم و بعضی وقت ها اگر ایده ای نتیجه نمیده به ظاهر اما دقیقا همون چیزیه که برای پیشرفتمون نیازه اما اینجا با این عمل کردن به ایده های بیرون آوردن تراکتور بود که من مفهوم عمل کردن به ایده رو فهمیدم و درک کردم .اصلا من یکی خودم تا حالا فکر میکردم عمل کردن به ایده یعنی نتیجه گرفتن !!!
و اون جملات پایانی در مورد انسان های خوشبخت :
انسان خوشبخت کسیه که توانایی حل مساله بالایی داره نه کسی که هیچ مساله ای نداشته باشه ی آگاهی جدیدی رو به آگاهی های من اضافه کرد که تصور قبلی من از آدم های خوشبخت به عنوان افرادی که در زندگیشون هیچ مشکلی ندارن رو باز هم ضعیف تر و ضعیف تر کرد
سپاس استاد از این فایل بی نظیر
سلام به جان دل من
سلام به عزیزدلم
خداای من
چقدر چقدر عاشق این ارامش نابتتم زیبای من
چقدر عاشق این اتصال بی نظیرتم چقدر چقدر تحسینت میکنم اینن عشق نابت رو چقدر چقدر بی نظیر گفتی چقدر بی نهایت این اتصاال نابت این عشقرو بی نهایت تحسینت میکنم جان من بی نهیت تحسینت میکنم
عاشققتمم نس رین نازنینم عاشقتمم
بی نهایت تحسینت میکنم
الهی که هرلحظه غرق عششق ربم غرق بی نهایت ارامش و درک عمق تر و بی نهایت نعمت های ربم باشی
الهی که از اینم بی نهایتتتتت لحظه لحظه ات جریانی از ثروت و نعمت و عشق و ارامش جاری ترین باشهه برات عزیزدلم
بی نهایت فوق العاده بود زیبای من
عاشقتم
سلام بر استاد عباس منش عزیزم
سلام بر خانم شایسته مهربانمون
چقدر این شیوه زندگی استادمون رو دوست دارم شیوه تجربه کردن همه چیز منظورمه شیوه ای که در واقعیت زندگیشون هویداست و دوست دارن هر چیزی رو تجربه کنن خودشون رو به چالش بکشن و در طی این پروسه رشد کنن واقعا فوق العادس این شیوه و جسارت میخواد و اعتماد و باور به نیروی همیشگی و هدایت کننده خداوند یعنی بنظرم تا کسی این باورها رو در خودش ایجاد نکرده باشه نمیتونه به این شیوه زندگی کنه. بهمین دلیل هر قسمت از این سریال شگفت انگیز درسها و نکته ها داره برای ما . خیلی خوشم میاد از اینکه استادم و عزیز دلشون هر روز بدنبال بهبود و کیفیت شرایط زندگی خودشون هستن اینکه یه جکوزی بیای و کنار کلبه نصب بکنی واقعا توی اون هوای چیلی و سرد حال حاضر پارادایس چقدر جذابه و به آدم میچسبه فقط فکرشو بکنین مه اومده باشه پایین و شما در داخل اون وان گرم در فضای بیرون مشغول لذت بردن و سپاسگزاری از نعمتهای خداوند باشید چقدر خوبه چقدر خوبه چقدر عالیه این احساس خدایا شکرت. نکته زیبای بعدی دیدن دستان خداوند بود که اجرای این ایده رو برای استادم سهل و آسان کردن و همه ما برای اجرای ایدههامون به این دستانش دسترسی داریم اما ….. باورهامونه که نتیجه رو مشخص میکنه دیگه. لری عزیز چقدر این انسان فوق العادس چقدر این مرد بینظیره چقدر با عشق آدم میبینه توی فایلا داره کار میکنه چقدر با وجدانه و با محبت! موقع راه اندازی وان آبگرم اون بنده رو چقدر دوست داشتم که داشت با عشق و با حوصله استادمو راهنمایی میکرد و دونه بدونه شرایط نگهداری و راه اندازی اون دستگاه رو با صبر و با حوصله توضیح میداد خیلی لذت بردم.
همیشه دیدن جوجه های نازنینمون موقعی که دارن غذاشونو میخورن برام لذت بخشه حیوونا با چنان ولعی غذا میخورن آدم لذت میبره بقول خانم شایسته عزیزمون تمرکز لیزری دارن موقع خوردن غذا :) رفتار اون جوجه کوچولو که ضعیفتر از بقیه هست برام خیلی جالب بود و درسی برام داشت خب این حیوون بتجربه دریافته که بین اون همه مرغ و خروس بزرگتر از خودش شانس زیادی برای دریافت سهم خوبی از غذا باقی نمیمونه پس اومده چیکار کرده؟ بیخیال غذا خوردن شده؟! گشنه مونده؟! نه نه براحتی اومده فضایی رو زیر اون تخته چوبی پیدا کرده که فقط خودش میتونه بره اونجا و یجورایی اختصاصیه و دور از سر و صدا و هیاهو داشت راحت غذاشو نوش جان میکرد خیلی از این رفتار حیوون لذت بردم یجورایی حل مسئله کرده بود واقعا دمش گرم!
ماجرای بیرون آوردن تراکتور پر قدرت رو دنبال میکنیم این هیولای ماداگاسکار که به گل نشسته اما ما نگران نیستیم دستان خداوند استادم رو یاری میدن دم لری عزیز گرم که با شورلت پر توانش تلاشش رو بکار بست تا این هیولای ماداگاسکارو نجات بده اما نیروش کافی نبود ، اینجا بود که ایده بهتر وینچ بکمک استادم اومد و واقعا مثل خوردن تکه کیکی تراکتورو در آوردن خدا رو شکر. داستان همینه باورهای مناسب در مورد هر چیزی باعث بروز نتایج مناسب میشن احسنت به استاد و خانم شایسته عزیز که بجای بریدن زنجیر به ایده الهامیشون عمل کردن و با بیرون آوردن پین هم زنجیرو سیو کردن هم آسیب کمتری بچرخ تراکتور وارد شد این همون کنترل ذهن و توانایی حل مسایل با کمک گرفتن از الهاماته که براستی استاد توش عالی عمل میکنن. خدایا صد هزار بار شکرت
توضیحات تکمیلی استاد عزیزم در انتهای این فایل واقعا عالی بود و از هر جهت بینظیر برام درس ها و نکته ها داشتش از اون قسمتی که استاد اشاره کردن به تجربه راه های مختلف برای حل مسائل خیلی درس گفتم خودمو میگم شاید یکی از ویژگیهام که باید حسابی روش کار بکنم بظاهر جواب ندادن ایده هام برای انجام کارها و یا حل مسائلمه اما …. چه تعبیر قشنگی داشت استادم که از این موضوع ناراحت نشین بلکه بایستی از مسیری و ایده هایی که دارن ما رو قدم به قدم به راه حل مسئلمون نزدیک و نزدیکتر میکنن لذت برد نه صرفا رسیدن به نتیجه نهایی که حل اون مسئله باشه. و چقدر توی این کش و قوس ها آدم چیزها یاد میگیره شخصیتش رشد میکنه اعتماد بنفسش بالا و بالاتر میاد و… اتفاقی که واسه استادم و عزیز دلشون با حرکت در دل حل این مسئله رخ داد دیگه خدایا صد هزار بار شکرت. خداوند انشالله تک تک مونو هدایت کنه تا افرادی باشیم که به اونچه داریم میگیم عمل بکنیم نه بقول استادم یسری حرف مفت بزنیم و هیچ عملی ام نباشه و انتظار تغییر و دگرگونی ام داشته باشیم! الهی امین
در پناه الله مهربان
به نام خداوندی که قوانین ثابتی دارد
سلام استاد عزیز و مریم بانو و دستان گلم
خدا رو شکر می کنم که منو در مدار دیدن این فایل زیبا قرار داد و نکته های زیادی رو یاد گرفتم و به امید خدا همه اونها رو در زندگی خودم بکار ببندم و خیلی حال کردم که استاد گفت ما از همون اول می دونستیم که باید از جرثقیل یا همون وینچ استفاده کنیم ولی با وجود این باز می خواستم که تمام ایده های خودم رو امتحان کنم و فکرهامو تبدیل به عمل کنم و ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست و این خیلی منو تکون داد که بیشتر حواسم رو جمع کنم که تمام تلاش خودم رو بکار بگیرم که به چیزهایی که ایمان دارم عمل کنم و فقط شعار ندم بازهم از استاد عزیزم تشکر می کنم
خدایا شکرت 🙏🌹
سلام استاد
فوق العاده بود این جلسه
من چون میدونستم شوهرم این تلاش برای درآوردن تراکتور رو دوست داره این قسمت رو بهش نشون دادم و قسمت قبل اونجا که مرغ و خروس ها اومده بودن در خونه و ته دلم این بود که به شما و آموزش هاتون علاقه مند بشه و هی هم راجع به شما توضیح دادم، اشتباهی که شما همیشه میگید این کارو نکنید و واقعا چقدر ازم انرژی گرفت و احساسم بد شد، به داداشمم گفتم در مورد شما
راستش ته دلم اینه که من که پول ندارم بتونم محصولات رو بخرم اگه اینا خوششون بیاد هم به نفع خودشونه هم من از محصولات استفاده میکنم و الان که دارم مینویسم چقدر احساس بی لیاقتی کردم که انقدر به خودم ایمان ندارم که میتونم پول بسازم،
استاد من از نظر سلامتی و روابط و احساس گناه و سرزنش و عدم وابستگی به دیگران و ترس هام و دلسوزی های بی حدم خیلیی نتیجه گرفتم،منی که اگه صدای دعوا میمومد باید گوش هامو میگرفتمو میلرزیدم الان اصلا در مدار شنیدن و دیدن دعوا نیستم و میدونم هر ۲ طرف در مدارش هستن و کسی به کسی نمیتونه ظلم کنه ، وای که با دیدن انسان های فقیر و بچه های کار، کل بیرون رفتنو به خودم زهر میکردم ولی الان میدونم همه میتونیم پیشرفت کنیم و اصلا حسم بد نمیشه و خیلی نتایج دیگه
ولی باورهای مالی خیلی اشتباهی دارم البته خیلی بهتر شدم، مثلا اون اولا فک میکردم که برای پولدار شدن فقط پدرشوهرم میتونه کمکم کنه و با معنی باهاش خوب بودم وای از این شرک خداروشکر اینها در طول این یکسال برطرف شده ولی هنوز باورهای اشتباهم زیاده که انشالله با فایل های رایگان بسییار ارزشمند و ایجاد احساس لیاقت(مهمترین پاشنه آشیل من اینه که من برای خودم اولویت آخرم ، نمیدونید چقدر برای جمله ی من ارزشمندترینم در زندگیم مقاومت داشتم الان خداروشکر میتونم راحت به زبونش بیارم ولی یادم میره و باید تکرار کنم، اصلا خودم رو لایق بهترین ها نمیدونم برای خریدن ظرفشویی ساده نمیدونید چه مقاومتی داشتم خیلی مسخره س ولی واقعا تو بی ارزش دونستن خودم و با ارزش دونستن دیگران مشکلاتم خیلییی بود و هنوزم هست، الان که خریدم همش میگم ببین چقدر راحت شدی تو لایق راحتی هستی(دیدن اینکه شما چطور از بهترین ابزار استفاده میکنید و برای راحتیتون هرچیزی میخرید واقعا احساس لیاقت رو در من بیشتر کرده) باید فقط مداومت داشته باشم تا این باور ارزشمندی بشینه تو وجودم) از نظر مالی هم بسیار پیشرفت میکنم و به راحتی محصولات و هرچی که میخوام برای خودم میخرم
راستی الان یه چیزی یادم افتاد که فهمیدم واقعا تغییر کردم من از وقتی با سایت آشنا شدم و حتی قبلش تو دفتر برای خودم مینوشتم تا چن. وقت پیش انقد گله و شکایت از اطرافیانم مینوشتم همش میترسیدم بخونن و زود هم دفترامو مینداختم دور ولی این دفتر جدیدم فقط و فقط پر از شکرگزاری و تشکر از خدا و هدایت خواستن از خداست😊 و همیشه هم روی میزه واقعا باورم نمیشه😭 این خودش نشون میده که باور کردم کسی جز خودم تو زندگیم تاثیرگزار نیست و شرایط و انسان ها و رفتارهاشونم مسببش خودم و باورامن و بخاطر همینه که از کسی گله ندارم دیگه
باز هم از خدای مهربان که من رو از طریق شما هدایت میکنه سپاسگزارم
به نام الله یکتا
سلام دوست عزیزم
ممنونم از بابت کامنتتون و اینکه یادم اومد مجدد که منم خیلی ایرادات اساسی داشتم و از موقعی که جدی شروع به کار روی خودم و عمل به قوانین کردم، چقدر انسان بهتری شدم و جا برای رشد و بهبود همیشه هست
کامنت شما، خیلی من رو متوجه خودم و نقاط ضعفم کرد
شما هم در مرحله بسیار خوبی هستید چون میدونید چه نقاط ضعفی دارید و همین دونستن و اقرار کردن، خیلی مهمه و قطعا با تمرین ، با عمل به قوانین و آگاهی هایی که استاد عاشقانه در اختیارمون میذارن، عالی تر هم میشید. به یاری خداوند هر چه زودتر دوره عزت نفس رو خریداری کنید که بی نظیره البته اگر با عمل همراه بشه چون خیلی نکات عالی استاد اونجا گفتن که برای هممون جهت افزایش احساس لیاقت، دوست داشتن وجودمون و اینکه خودمون اولویت زندگیمون هستید واقعا کمک کننده هست
ممنونم بابت کامنتت و برات مسیری پر از سلامتی شادی آرامش و ثروت های بی انتها آرزو دارم
سلام دوست خوبم
ممنونم از پاسخ خوب و به جای شما به کامنتم
وجود این سایت واقعا برای من نعمته چون علاوه بر اینکه نتایج فوق العاده ی استاد رو میبینم نتایج عالی شما دوستانم را هم می بینم و ذهنم دیگه نمی تونه برای نشدن و تغییر نکردن بهانه بیاره
من اکثرا کامنتهای آگاهی بخش شما را در زندگی در بهشت میخوانم و لذت میبرم
ممنونم
زندگی شما هم سراسر مهر و شادی و سلامتی باشه انشالله
دوست عزیزم وحیده خانم عزیز به صورت کاملا اتفاقی به کامنت شما هدایت شدم و واقعا دلم نیومد براتون کامنت نزارم بارک اله دختر واقعا تحسینتون کردم چه تغییرات عالی رو به لطف الله مهربون در خودتون به وجود اوردید چه قدر عالی وهدایتی دارید در این مسیر الهی پیش میرید چه قدر تیزبینانه دارید پاشنه آشیل ها ویا درواقع همون نقطه ضعف ها وشرک هاتون رو با این فایل های رایگان تشخیص میدید ودر نهایت این نکته مهم رو میخواستم بگم که اصلا قدرت وارزش این فایل های رایگان رو دست کم نگیرید که هرکدوم صدها فایل محصولی هستند برا خودشون و به لطف نگاه توحیدی استاد همین طور رایگان تو سایت در دسترس همه ما قرارگرفته که همه اونهایی که در مدارش هستند ازش استفاده کنند اره دوست عزیز من خودم محصول عالی وبینظیر دوازده قدم رو دارم ولی اصلا فرصت گوش دادن به فایل های بینظیر رایگان استاد رو هم از دست نمیدم وهرکدوم برا یه گنجیه امیدوارم که با همین تعهد واستمرار پیش بری و همین طور کامنت های سرشار از آگاهی همراه باموفقیت های روزافزونت رو برامون بنویسی
دوست عزیزم، ممنونم که کامنت منو خوندی و این دیدگاه ارزشمند رو برای من گذاشتی واقعا سپاسگزارم، چقدر از خوندن نظرات شما و داستان هدایتتون لذت بردم،
بله واقعا این فایل های رایگان فقط به لطف استاد هست که راحت در اختیار ماست و گرنه بی نهایت ارزشمند هستن و از امروز متعهدانه تصمیم گرفتم تا سفرنامه رو انجام بدم و بهتر و آگاهانه تر از این گنجینه استفاده کنم
ممنونم از لطف بینهایتت دوست خوبم
بنام خدای هدایتگر وهاااب
بنام خدایی که جهانش رو بر اساس قوانینی محکم خلق کرده و هر لحظه بنده هاشو هدایت می کنه.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به استاد عزیز و مریم بانوی مهربان
سلام به دوستان آگاهم که از خوندن کامنتهاشون لذت میبرم. چقدر خوبه که استاد ما رو دور هم جمع کرده و این فرصت برامون پیش اومده که از آگاهی هم استفاده کنیم و با چشمهای همدیگه دنیا رو ببینیم و دیدمون وسیعتر بشه. خدا رو هزاران مرتبه شکر برای این سایت بی نظیر و این دوستان بی نظیر و این استاد بی نظیر و خود بی نظیرم که امروزم میخوام برداشتهامو از این فایل بنویسم و یه قدم کوچک و مستمر برای بزرگ شدنم بردارم.
واااااااوووو استااااد چقددددر این هات پات خوشگله. چقدر باحااااله. وای خدای من چه حس خوبی داره زیر نور این خورشید زیبا توی این هات پات خوشگل ریلکس کنی. وای من عاشقش شدم. استاد خیلی ایده جذابیه. حلالتون باشه اینهمه نعمت و ثروت. خدای من ثروتمند شدن چقدر باشکوهه. ثروت بااااا شکوهه. ثروت باشکوههههههه. استاد هر وقت رفتین تو اون هات پات ما روهم دعا کنین😅😅🤪🤪
تحسین می کنم مردم آمریکا رو که کارشون رو دقیق و اصولی انجام میدن. بدون اینکه کسی بالاسرشون باشه و بخواد به کارشون نظارت کنه خودشون به بهترین شکل کارشونو انجام میدن. تحسین می کنم آقای لری رو که اینقدر عاشقانه و برادرانه و البته متعهد تو همه کارها کمک منحصر به فردی هستن براتون استاد. تحسین می کنم این خونه بهشتی رو که روی آبه و الان با اومدن این هات پات زیبا شد آب تو آب😍
خدایا شکرت برای نیروهای غیبی تو که در راحتترین شکلش دارن کارها رو برامون انجام میدن. استاد چقدر آخه شما رها و ازاد هستین. چقدر همه چی براتون راحت اتفاق میفته. آخه اینو کجای دلم بزارم که شما خونه نباشی و متخصص بیاد خودش سفارشتو بیاره تو خونه و نصب کنه و….. و تو هم اصلا عین خیالت نباشه تازه کلی هم شاکر باشی.
استاد من یکی که اگه خونه نباشم و کسی بیاد خونه م اصلا طاقتم نمیاد حتی اگه اونطرف بعنوان مهمان باشه و اصلا کاری به هیچ کجا نداشته باشه. بعد شما رو میبینم که خیلی راحت رفتین خرید و هیچ نگرانی ندارین از اینکه الان برین ببینید همه خونه بهم ریخته س. یاد بگیر خدیجه اینجوری راحت و رها باشی و همه چیز و همه کارو بسپری به دستهای قدرتمند خداوند. استاد من ایمان شما و مریم عزیزم رو تو تک تک لحظات این فایل تحسین کردم 👏👏👏
استاد خدارو شکر می کنم که دارم کنترل ذهن رو در عمل یاد میگیرم. اینکه تو اون شرایطی که به نظر هر کدوم از ما سخته شما اینقدر آرامش داشتین و دو سه روز تراکتور رو رها کردین تا به وقتش راه حل بهتون گفته بشه. کار راحتی نیست که همه چیو ول کنی به امون خدا. تو ذهن ماها ول کردن به اومن خدا جاییکه اصلا امنیتی توش نیست چون خدا ما همچین نوانایی رو نداره ولی امون خدا در ذهن شما یعنی دستهای قدرتمند خدا. یعنی جایی که راه حلها هست. یعنی جاییکه ان مع العسر یسری هست. و من دوست دارم یاد بگیرم که خودمو رها کنم به امون خدا. و چه زیبا خدا جواب توکلتون رو با این هاتپات زیبا داد. خدابا شکرت که اینقدر سریع الجوابی و هر بما قدمت ایدیهم رو به زیبایی پاسخ میدی.
خدایا شکرت که این تراکتور قرمز دوست داشتنی بعد از دوسه روز در گل ماندن بالاخره به راحتی اومد بیرون.peace of cake.
خدایا شکرت بران اون یدک کش قدرنمند. با اینکه هیکلش چندانم بزرگ نبود چه قدرتی داست و به چه راحتی تراکتورو کشید بیرون. خدایا شکرت
استاد جان تحسینت می کنم که به ایده هات عمل می کنی. بدون توجه به اینکه نتیجه چی میخواد بشه یا نشه. تحسینتون می کنم که حتی از خرابکاری هاتونم فیلم میگیرین و درسهای ارزشمندش رو برای ما هم بیان می کنید.
استاد یادمه تو دوره عزت نفس میگین اعتماد به نفستون رو با نتایج گره نزنید. و الان هم با دیدن این فابل فهمیدم من چقدر همیشه گیر نتیجه بودم و هستم و چقدر جای کار دارم. استاد چند روز پیشا من یه کاری رو میخواستم انجام بدم که خیلی نتیجهش جالبی نشد. یعنی نتیجه اون چیزی که میخواستم نشد و منم گذاشتمش کنار. اتفاقا امروز صبح داشتم به اون موضوع فکر میکردم و گفتم باید دوباره تستش کنم. و خداوند هدایتگر مهربان این موضوعو برام بازتر کرد. تا بفهمم که رها بودن و بند نتیجه نبودن و کنترل ذهن در عمل چجوریه. وگرنه ایمانی که نتونی بهش عمل کنی حرف مفته.
و این بیت شعری بود که امروز صبح ناخودآگاه به زبونم اومد.
علم چندان که بیشتر دانی
چون عمل در تو نیست نادانی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدایا منو به راه راست هدایت کن راه کسانبکه به آنها نعمت دادهای . نه راه گمراهان