https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-19 09:23:082020-12-20 11:07:20سریال زندگی در بهشت | قسمت 117
250نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر این فایل احساسش خوب بود. چقدر انرژیش بالا بود.
همزمان که شما داشتید تمیز میکردید، اون انرژِ مثبتی که در فضا پراکنده میشد به وضوح برای من قابل روءیت بود اصلا. اون تجربه زدودن زنگارهای ذهنی، اون تمیز کردن دیتیلی، اون پرداختن به کوچکترین ترمزها، یه دنیا درسه.
دقیقا اون خرده غذاهایی که میریزه کف زمین و باعث جمع شدن حشرات مزاحم میشن، مثل اون ترمزها و پیچکهای ریزی هستند که اصلا در نگاه کلی دیده نمیشن، با خودمون میگیم که من همه جا رو تمیز کردم، همه اون فضاهای بزرگ رو پاک کردم، داره برق میزنه همه جا ولی چرا هنوز گیر کردم، چرا هنوز فلان مسئله حل شده؟
و دقیقا جوابش رو ما با زبان تصاویر گرفتیم که مهمتر از اون سطوح اصلی، اون گوشه ها و درزها هستند، اون کناره ها، اون پیچکهای ریز، اون پشت سرویس بهداشتی، زیر روشویی، اینا هستند که انگار تا وقتی تمیز نباشن، تا وقتی گره باشن،اجازه نمیدن اون انرژِ خالص و اساسی جاری بشه، مثل یه دره که مثلا 10 تا قفل خیلی بزرگ داره، یه قفل کوچیک، تمام اون 10 تا بزرگارو باز میکنیم ولی میگیم چرا در باز نمیشه؟ نگو همون یه دونه قفل کوچیکه مانع میشه تا باز کردن 10 تا قفل بزرگ بی اثر باشه.
مثل این که دو تا سیم قطور و پر رشته رو بخواهیم بدون اتصالی یه جا کار بذاریم، حتی اگه یه رشته سیم نازک که با چشم هم به سختی دیده میشه به سیم دیگه اتصال داشته باشه، اون مدار درست کار نمیکنه، یه عالمه رشته سیم دیگه هستا، ولی همون یه دونه کارو خراب میکنه.
یه عالمه داریم گاز میدیما، ولی اون یه دونه ترمزه مانع میشه.
این تمیزی که در این خانواده به نمایش درمیاد، فقط مخصوص این خانواده است، هیچ کس نمیتونه مثلشو بیاره، صد تا ویدیو تو یوتیوبم نمیتونن به اندازه این فایل تاثیر داشته باشن، هر چقدر هم که خرج کنن و کلی محصول گرون به کار ببرن. این فرکانس یونیکه.
اصلا باید یه کاغذ برداریم، سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشتو از اول با دقت ببینیم و هرچیزی که استاد میخره و استفاده میکنه و معرفی میکنه رو یادداشت کنیم و ذخیره کنیم برای وقتی که رفتیم به امید الله آمریکا اونجا دیگه به قولی خونه خودمون باشه، مستقیم بریم سراغ بهترینها، سر راست بریم سراغ چیزی که میخواییم و اتفاقا میدونیم کجا هست، من مطمئنم انشاءالله وقتی بریم آمریکا، اگه یه همراه آمریکایی اونجا داشته باشیم، اون از ما در مورد کشور خودش اطلاعات به دست میاره و ما میشیم راهنمای اون😂
خدایاشکرت
کی گفته این فایل فقط مال خانم هاست؟
نخیر مال ما هم هست، یه انرژی اصلا درون من ایجاد شد که شاید الان به تمیز کردن خونه بیشتر مشتاق باشم، چون واقعا من وقتی اتاق خودمو جارو میکشم، دستمال میکشم، کمدهارو خلوت میکنم، تمیز میکنم، فرداش میبینم که دوباره این اتاق در معرض آلودگی ها قرار گرفته و چند روز بعدش دوباره باید تمیزش کنم تا دوباره اون حس سبکی، خلوتی و مثبت به اتاقم برگرده.
واقعا درست گفتید در مورد فایلها که من مثلا اندازه ی نمیدونم!، 70-80 صفحه فقط شاید کمتر از نصف فایلها رو یادداشت برداری کردم خیلی ریز و زیرهم، و یه مدت داشتم فقط کامنتهارو میخوندم ، مقاله ها رو میخوندم و زندگی در بهشت رو میدیدم، و به قول خانم شایسته، حس کردم که دیگه این طوری جواب نمیده و اون آگاهی ها در معرض یه سری باورهای محدود کننده در این مدت بوده و همین یکی دو روز پیش هدایت شدم که همون یادداشتهامو بخونم، چون اون اصلی ترین آگاهی های اون تعداد فایل رو توش نوشتم، و وقتی شروع کردم به خوندن دیدم خدای من، چقدر میچسبه الان، انگار این مدت این عطش تو وجود من مدام افزایش پیدا کرده بوده و الان که انگار دوباره دارم اون فایلهارو میبینم، اون عطشه داره به به سمت سیری پیش میره(البته هنوز اولاشه، نوشیدن این معجون تا اونجا که یادداشت کردم خداروشکر فعلا طول میکشه)
و انگار دوباره داره اون انرژِ مثبت، اون نیروی قدرتمند، اون فرکانس بالا و خالص به وجودم برمیگرده، درست مثل این فایل که دوباره اون انرژی اساسی و خالص به خونه بهشتیمون برگشت.
و اصلا چقدر خوبه که اینطوریه، چقدر خوبه که هرچند وقت یه بار یه خونه تکونی اساسی بکنیم، انگاری هردفعه از نو یه خلقی بوجود میاد، همین که مثل روز اولش همه چیز نوی نو تمیزمیشه، خب دقیقا مثل اینه که تازه خلق شده دیگه، به نظرم خودمونم همینطوریم، هر دفعه که یه باورتکونی اساسی به خودمون بدیم، اون باور قدرتمند ها که روشون در طی این مدت با اون باورهای محدود کننده گرفته شده بود، میشه خالص مثل روز اولش، میشه مثل وقتی که انگار برای اولین باره که این باورها در وجودمونشکل گرفته و واقعا احساس یه تولد دوباره به آدم میده، چرا آدم خوشحال نشه وقتی هرچند وقت یه بار دوبارهمتولد میشه؟
چرا درونش پاک و ذلال نشه وقتی هرچند وقت یه بار دوباره خلق میشه؟
واقعا مثل خانم شایسته کی دلش میاد که این تجربه تولد و خلقی دوباره رو با کسی غیر خودش شریک بشه؟
دیدید وقتی یه وسیله آ:بندی میخرید چقدر ذوق میکنید براش؟
بعد از یه مدت که میگذره، در معرض آلودگی که قرار میگیره، اون ذوق ما هم نسبت بهش کمتر میشه. حالا بیاییم و مثل روز اول تمیزش کنیم دقیق، خب دوباره براش همونقدر ذوق میکنیم دیگه!
واقعا چه چیزی باحال تر از اینکه هر دفعه واسه هرچیزی به اندازه روز اولش ذوق کنی؟
خداییش خیلی کیف میده! نه؟!
فکر کن هردفعه که ماشینتو مثل روز اول برق میندازی، توی درزهاشو تمیز میکنی، دقیق دستمال میکشی، نوی نوش میکنی، اصلا ذهنت میره به روز اولی که خریدیش، اون احساس رضایت و خرسندی که اون روز برای خریدش پیدا کرده بودی دوباره به وجودت برمیگرده، و هرچقدر که ما بتونیم در این نوع احساس ها بمونیم، زندگی روی خوششو بهمون نشون میده، این همون احساس خوبیه که باید توش میموندیم دیگه! همونه!
امیدوار که باشی خود به خود آرامش داری، برای همین امید اوله،
ایمانم که همه چیزه، البته اون نوعیش که عمل بیاورد، غیر از این حرف مفت است
این خانواده جای خوب زندگی کردنه+ زیباتر و بهتر کردن جهان برای زندگی
خداروشکر که در این خانواده ام.
آقا خوش به حالمون واقعا. چقدر ما جامون خوبه. چقدر ما باحالیم. خیییییلللیییییی
باعرض سلام و ادب واحترام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و خانواده صمیمی خودم 😍
بازم شاکر خدا هستم با مشاهده یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت 🙏🙏
امروز هم دوباره روزی جدید و با اجازه خالق یکتا یه انرژی مثبت یه ایمان قویتر. آفرین به مریم خانم عزیز و دوست داشتی باز هم در این سریال درس جدید در مکتب عشق. که واقعا برای من این زندگی پراز تجربه که این درس زیبا خانم شایسته چه زیبا به تصویر کشیدن
که با همین تمیز کاری چقدر بما آگاهی که میشود یه کتاب ازش نوشت. اینکه ما. در واقعیت خب خانمون رو تمیز میکنیم. گردگیری میکنیم. و…… شاید بعضی از وسایل رو عوض میکنیم. و سوال از خودم اینکه چرا ما خانه تکانی ذهن و دل نمیکنیم چرا گردهای که سالهای سال در ذهن و روح ما جا خوش کرده پاک نمیکنیم چرا افکار منفی که مثل لجن در ذهن ما هست پاک نمیکنیم. چرا اون افکار کهنه قدیمی رو با افکار جدید جابجا نمیکنیم. و اینکه ما عادت داریم هر موقع مهمان داریم خانه رو تمیز میکنیم. چرا بخاطر اینکه میگیم مهمان عزیزه. چرا ذهن روح خودمون تمیز و گردگیری نکنیم ما هم درونم مهمانهای می آیند مثل باورهای که امثال استاد بما میده ما با یدخالی کنیم لیوان وجودینمون که پر شده از باورهای قدیمی که از بس سکون بوده کفک زده. بو کرده. من از خدای مهربانم کمال تشکر رو که این خانواده دوست داشتنی رو بهم داده که با گذاشتن دیدگاه هامون باور های نو در ظرف وجودینمون پر میکنه از تمام عزیزانم سپاسگزاری میکنم
سلام به روی ماه مریم جانم و استاد عزیزم و تمام بچه های خانواده عباس منش
امیدوارم حال همگی خوب باشه!
مریم جون! با این فایل چه کردی با من؟!
من کلا از اول نسبت به کار خونه مقاومت داشتم، با اینکه مامان خیلی تمیزی دارم که همیشه مثل شما از تمیز کردن خونه خیلی خیلی لذت میبره و هر وقت از من کمک می خواست، من کمکش می کردم اما با کلی غرغر و احساس بد!
تا اینکه خودم خونه جدا گرفتم و مستقل شدم، تو خونه خودم همیشه خودمو مجبور می کردم که خونمو هفته ای یه بار تمیز کنم، اما از سریال زندگی در بهشت و قبل اون سفر به دور امریکا من کم کم از شما یاد گرفتم که طوری به تمیز کردن خونه نگاه کنم که ازش لذت بیشتری ببرم و این موضوع هر دفعه بهتر و بهتر شد.
مثلا موقع تمیز کردن خونه فایل گوش میدادم و یا با خودم صحبت می کردم و می گفتم : هر چی تمیزتر میشه، ذهنت هم گوشه گوشش تمیز میشه و احساس بهتری بهم دست میداد و آخرسر که میدیدم خونه و وسایل تمیز شده و برق میزنه ، واقعا احساس خیلی بهتری داشتم.
اما فایل امروز ، با همه دفعات قبل فرق داشت و نکته های خیلی خوبی از قانون رو بهم یادآوری کرد.
یه مثالشو خودتون زدین که اون تمیز کردن کلی خونه ، مثل اون تمرکزی فایل گوش دادنست که خیلی تاثیر عمیق تری روی باورامون داره.
واقعا وقتی فایلهارو تمرکزی گوش می کنیم و یادداشت می کنیم و سعی می کنیم در عمل ازشون استفاده کنیم ، انگار به گوشه گوشه ذهنمون اثر میذاره و زنگارها و کثیفیهاشو تمیز می کنه و می مونه کف ذهن ( کف خونه ) که با یه جارو طی کشیدن کلا تمیز میشه ( همون گوش کردن فایلا حین انجام کارها )
اما نکته های دیگه ای که از این فایل یاد گرفتم یکیش اینه که موقع کار کردن طوری به تمیز کردن خونه و تمیزی نگاه کنم و برای خودم اهرم رنج و لذت بسازم که با احساس بهتر و بهتر اینکارو انجام بدم و مهمتر اینکه از لحظه لحظه تمیز کردن لذت ببرم.
نکته بعدی مثال خورده غذاهای ریز و جونورایی بود که از این خورده غذاها تغذیه میشن؛ این منو یاد خودمون و ذهنمون انداخت، وقتی ما به حرف شیطون ذهن گوش میدیم و در طول روز ذهنمونو کنترل نمی کنیم، افکار و فرکانسهای منفی ریز ریز، مثل همون خورده غذاهایی که به چشممون نمیاد ، به خورد ذهنمون میره و قشنگ اونو تغزیه می کنه و اینجاست که جک و جونورای ذهن مثل حسرت، حسادت، احساس گناه، احساس قربانی شدن و کلی احساسهای ریز و درشت منفی که از اون خوراکهای منفی تغزیه شدن ، میزنن بیرون و حال و احساسمونو بد می کنن. 😢😐
و اینجاست که به خودمون میایم و می گیم: من که خوب بودم، چی شد یهو حالم بد شد؟! و دلیلش همون خورده غذاهاست که انرژی کلی اطرافمون و خودمونو منفی کرده.
ولی وقتی با احساس خوب ، با گوش دادن تمرکزی فایلها و با آستین بالا زدن آگاهانه ، کمر همت به تمیز کردن این خورده غذاها( داشتن نگاه مثبت به زندگی و نرسوندن خوراک منفی به ذهن) می بندیم، هم ذهن و روحمون تمیز و صیقلی میشه و هم عطر مطبوع تمیزی و نور حاصل از ذهن صیقل داده شدمون ، نگاهمونو زیبا می کنه و دلمونو روشن می کنه و اینجاست که قلب آدم باز میشه و حس نزدیکی به منبع رو داریم.
میدونید مریم جون، این محلولهای تمیز کننده و هر وسیله دیگه که عاملی میشن برای پاک کردن کثیفیها، برای من مثال باورهای درست و ابزار درست هستند، برای تغییر باورهای تضعیف کننده، که هر چی از باورهای درست تر، نگاه هوشمندانه تر که تمرکز بر زیباییها داشته باشه و ساده باشه، استفاده می کنیم، هم راحت تر ذهن رو و باورای مخرب رو تمیز می کنه با انرژی کمتر و هم خیلی ساده تر این کار اتفاق میافته چون نگاه و ابزار هوشمنداته تر و بهتری داشتی.
این احساسی بود که من از این فایل جذاب گرفتم و دوست داشتم باهاتون به اشتراک بگذارم.
راستی مریم جون اون پرنده بی حال هم با انرژی مثبت خونه ، کلی حالش خوب شد! 😊
مرسی که با این تجربه زیبا حال ما و پرنده رو خوبتر کردین
مریم عزیزم، بانوی شایسته، همسر مهربان، کدبانوی گرامی، خانه دار حرفه ای، زن موحد و مهربان و الهی عزیز، الگوی مناسب و …
این اولین کامنت من است، حسی ناب که تو آنرا سر ذوق آوردی باعث شد دست به نوشتن ببرم و خودم را به خدای درونم بسپارم تا بنویسم و بنویسم، من دختری زیبا و باهوشم که در رشته ادبیات صاحب مدرک کارشناسی ارشد شدم، از وقتی از تحصیل فارغ شدم همیشه روی خودم کار کردم تا بلکه زندگیم را بهبود ببخشم و الحمدلله زندگی خوب با احساس های دلپذیری برای خودم ساختم، همیشه صدای درونم را میشنوم که ازدواج کنم و یه زن خانه دار باشم، زنی که روی خودش کار میکنه و به یادیگیری زبان انگلیسی ادامه میده، اما هرگز نتوانستم خودم را به این امر راضی کنم چون به باورهای محدودی مبتلا بودم، باورهایی چون اسیر شدن یا کلفت شدن.
امروز با دیدن این فایل زیبا یک تغییر شگفت انگیز در درونم به وقوع پیوست، اینکه برخلاف نظر اکثر کسانی که در اطراف من و نیز خود من؛ خانه داری یک کار بی ارزش نیست بلکه یک هنر دلپذیر است که با توجه به شعور و آگاهی هر کس میتواند دلپذیر باشد.
باوری زیبا از گذشته های دور در وجودم عجین شده و آن این است که خداوند من را دوست دارد و خداوند مواظب من است، من امروز این باور را دوباره برای خودم تکرار کردم چون متوجه شدم من از ترس علف هرز بی کلاسی که آن را از آبگیر شرک تغذیه میکردم به باور بدم در مورد خانه داری مبتلا بودم، باوری که سالها من را از تجربه های یک زندگی شیرین محروم کرد.
خدایا شکرت امروز توسط مریم خانم به من پیغام رساندی خودم باشم و تا میتوانم ریشه های شرک را از وجودم بزدایم،
من از شما مریم عزیز سپاسگزارم و خودم و شما و خواننده این کامنت را به خدای مهربان میسپارم.
یه صبح بسیار بسیار زیبا و قشنگ و دوست داشتنی داره شروع میشه
ذهنم همین الان که دارم این حرفا رو میزنم به من میگه که چرا میخوای با سر سوزن مثبت اندیشی تمام اون حالهای بد و اتفاقات زشت زندگیتو سرکوب کنی و لاپوشونی کنی چرا؟؟؟؟؟
منم بهش میگم که من قرار شده روز خودمو خودآگاه بهش میگم
آره
من کمبودهای زندگی خودمو دارم نقصهایی توی روابط هست -مشکلاتی توی موارد مالی هست -توی رسیدن به کسب و کاری که مورد علاقمه یه سری چالشها هست–توی تفریح و لذتهایی که من دوست دارم یه سری موارد هست
اینا همه نیاز به سر و سامون دادن داره
من اینو به خودم دارم میگم حسام
حسام چقدر حاضری امروز برای اینکه یه زندگی لذت بخش یک روز بسیار عالی و دوست داشتنی و لذیذ رو به سلیقه خودت به تبع و ذوق و سلیقه خودت بچینی امروزو چقدر حاضری براش انرژی بذاری
حاضری الان با توجه به تجربیات 4 سالهای که توی سایت داشتی همین الان بیای بشینی بنویسی و توجهتو بذاری روی زیباییهای زندگیت
بالاخره همه چیز زندگیت که درب و داغون و خراب نیست که
یه سری زیباییهای دیگهای هم توی زندگیت هست که تو ساختی و باید بابتش افتخار کنی
خوب بهایی که قرار شد بدی اینه که توجه و تمرکزتو بذاری و بشینی بنویسی چون که استاد گفته وقتی مینویسیم هم ذهنمون هم انگشتمون هم چشممون هم زبونمون هم گوشمون همه چی داره توجهش میره به اون چیزی که من دارم مینویسم
پس اگه انقدر ساده و راحت من میتونم توجهمو بزارم رو زیباییها
و دلیل دوم اینکه من باور دارم جهان هر لحظه به فرکانسهای من پاسخ میده
اگه من الان به قول استاد دستمو جلوی آینه بیارم بالا همین الان آینه به من نشون میده
پس بنابراین من تمرین امروزمو از اینجا ساعت 10 صبح شروع میکنم توجهمو میذارم رو زیباییهای زندگیم و از اون طرف اتفاقای قشنگو تا شب برا خودم رقم میزنم
حالا میخوام توجهمو بزارم به چه چیزهای زیبایی که توی زندگیم هست
خدا جون با چه زبونی ازت تشکر کنم بابت روابط خوبی که امروز تونستم توی کسب و کارم توی خونه و زندگیم توی اجتماع توی سایت روابط خوبی که تونستم با خودم با درون خودم ایجاد بکنم اینا خیلی ارزشمنده چجوری تشکر کنم
من یادمه یه روزی آرزوم بود که خود تخریبی نکنم خود سرزنشی نکنم
الان به لطف دوره عزت نفس و احساس لیاقت هرگز حاضر نیستم حتی بابت یه حرفی یه حرفی مثلاً نسنجیده باشه فوری ذهنمو عوض میکنم و توجهمو میذارم به زیباییها و اجازه نمیدم که از درون خودمو سرزنش کنم این خیلی بزرگه
این خیلی ارزشمنده یادم میاد استاد میگفتش که طرف خانومش یه سرزنش کوچیک میکنه— اون سرزنش کوچیکه یه طرف و هزاران هزار سرزنش بعدی که خودمون خودمونو میکنیم همه طرف
حالا من جایگاهم کجاست؟؟؟؟؟
خدا جون ممنونم که امروز حتی با زبون مهربون به دیگران میگم خواهش میکنم راجع به این موضوع منو سرزنش نکنید اگر یه اتفاق بدی افتاده اشکالی نداره من میرم یادش میگیرم نه تنها اجازه نمیدم دیگران منو سرزنش بکنن بلکه خودم از درون با خودم مثل یه دوست مهربون صحبت کنم
این خیلی نتیجه بزرگیه
میخوام بگم این نتیجه انقدر بزرگه که من توی دوره احساس لیاقت فهمیدم که
بچهها کل بازی تسخیر جهان توسط انسان
یعنی هر چیزیو که میخوای تو به دست بیاری و خواسته تو هست
داره از گفتگوی درونی شکل میگیره تو داری چطوری با خودت صحبت میکنی جهان هم آدما شرایط اتفاقات ایدهها موقعیتها رو برای تو فراهم میکنه که اون شکل زبونی که تو خودت باهات با خودت صحبت کردی اونها هم همون شکلی و با همون لحن و صدا با شما صحبت میکنه—- داری به خودت توهین میکنی دقیقاً جهان اون توهینو چندین برابر به تو میکنه به شکلهای متفاوت
با خودت قشنگ صحبت میکنی زیبا صحبت میکنی دست خودتو میبوسی حتی توی اشتباهات
جهان هم دست تو رو میبوسه و میوه شیرین تضادها رو و اشتباهاتتو بهت میده که از شیرینیش لذت ببری
من قصد داشتم
قصد داشتم سپاسگزاری کنم
وقتی میرم توی موضوعات —– اتفاقات درونی که افتاده برای ذهن من =—– دیدم این آدم واقعاً اون آدم 4 سال پیش نیست یعنی واقعاً یه آدم دیگه است
دیدم این آدم از لحاظ بیرونی هم اون آدم سابق نیست و نتایج بیرونی اصلاً تطبیقی نداره با هیچ ربطی نداره به 4 سال پیش
آقا این احساس خوب الان من حسام جان این با چه پولی میشه اینو خرید
این روابطی که من توی کسب و کار ایجاد کردم توی خونه ایجاد کردم این درآمد الانم که چرخ زندگیم خیلی راحت داره میچرخه این احساس رضایتی که من از خودم از خودم دارم
این این با پول نمیشه سنجیدش
رضایت از خدایی که دارم و رفاقتی که باهاش بستم این خیلی ارزشمند و بزرگه
سلامتی که من دارم و الان دارم ازش لذت میبرم و هر روز بدنم داره سالمتر و سالمتر میشه
تو کل زندگیم کسی به من هنوز نگفته بود یا ندیده بودم که کسی مثلاً تمام وسایل خونشو صبح به صبح ببوسه
نمیدونم شایدم باشه ولی از خودم راضیم که این شکل دارم سپاسگزاری میکنم حالمو خوب میکنه
سپاسگزارم بابت انسانهای نازنینی که توی اطرافم هستند و دارن از هر جهت به من کمک میکنند
سپاسگزارم بابت وسایل نازنینی که اطراف من هست و داره از هر جهت به من سرویس میده و کمکم میکنن
و سپاسگزارم بابت میلیاردها میلیارد نعمتی که توی خیابون توی مغازه توی نمیدونم آسمون زمین توی همه جا خدای مهربون تو به من دادی و من دارم ازش استفاده میکنم و میبینمشون مثل گلهای زیبا پروانههای زیبا پرندههای خوشگل ماشینهای زیبا و هر چیز زیبایی که میبینم ازت متشکرم
استاد شایسته جان
شما راجع به تمیزی صحبت کردین من اینو بگم انقدر از شستن ماشینم لذت میبرم انقدر عاشقانه باهاش حرف میزنم و تمیزش میکنم و دوسش دارم انگار روح من داخل این ماشینه من نمیدونم چه جوریه ولی انگار اونم با من صحبت میکنه
خیلی دوسش دارم اصلاً یه چیزی میشنوین انگار اندازه شاید 100 تا آدم من اینو دوسش دارم ماشینمو و خیلی عاشقانه دوسش دارم تمیزش که میکنم ازش تشکر میکنم منو میرسونه از صدای موتورش لذت میبرم انگار باهام حرف میزنه چند مدل وسایل دارم بره تمیز کردنش
برا داشبوردش یه یه نوع واکس دارم
برا لاستیکاش یه نوع واکس دارم
برا توی موتورشو تمیز کنم یه نوع مایعی دارم
خلاصه – جون منه عشق منه عزیز دل منه همه چی منه خیلی دوسش دارم
از خدا ممنونم بابت این امید این عشقی که توی زندگی من هست بابت آدما بابت وسایل بابت خودم بابت هر چیزی که عشق دارم از خدا ممنونم
از شما استاد عزیزم ممنونم که انقدر با عشق دارید این کارا رو انجام میدید و انرژیشو منم گرفتم که انقدر با عشق شما تمیز میکنید خونه رو و من الگو گرفتم که منم با عشق ماشینمو تمیز کنم با عشق خونمو تمیز کنم با عشق با دیگران صحبت کنم
خدا جون تو این همه منو کمکم کردی
هزاران مورد توی زندگی من بود که به من راهنمایی کردی به من گفتی چه کار کنم
من تو این موضوع روابط موندم
این امیدی که تو داری میبینی من دارم به تو — این به خاطر اینکه من دسترسی دارم به یه منبع خیلی بزرگی که کل کهکشان رو داره اداره میکنه
قدرتی داره که هیچکس حریف اون نیست
بالاترین قدرت رو تو کل کیهان و کهکشان داره
برا همین واقعا ضد حاله من نتونم از تو کمک بگیرم
یه موقع از یه نفر کمک میخوای –به زور با منت میخواد کمکت کنه —ولی یه موقع اون شخص با جون ودل همش میپرسه فلان کارت چطور شد – چیگارش کردی — میخوای منم باهات بیام با هم انجامش بدیم –وقتی اینو میگه تو میفهمی با جون و دل بدون منت میخواد کمکت کنه — حالا من تو رو اینجوری پیدات کردم – -فقط تویی که بدون منت میخوای کمکم کنی و فقط تویی که میتونی — کار دقیق و کامل تو رو چطور با کمک ناقص آدما میتونم مقایسه کنم آخه —
درخواست من از شخصیه که از کسیه که تمام قانونهای جهان جمع بشن اگه اون نخواد هیچ قانونی نمیتونه اجرا بشه جز قانونی که خود خداونده
در واقع خدا جون قانون اصلی تویی این قانونایی که ما گذاشتیم اینا فقط برای اینکه امورات ما بگذره وگرنه این قانون اصلی نیس قانون تو نیست
تو دوست داری من به قانون راهنمایی رانندگی احترام بزارم
ولی این قانون قانون تو نیست من اگه از خیابون رد بشم و چشمامو ببندم و تو— اراده تو اینه که اگه این باشه که من سالم بمونم توی اون لحظه هیچ ماشینی از خیابون رد نمیشه و من سالم میمونم
اصلا ماشینی نمیاد که بخواد من کشته بشم یا بخوام سالم بمونم
این میشه اراده تو
این میشه ان اراد الله
امیدوارم درست متوجه شده باشم
اما مشیت تو اینه که هر کسی زندگیشو خودش خلق میکنه و تسخیر میکنه
اما مشیت تو اینه که احساس خوب مساوی با اتفاق خوب
امیدوار باشم به رحمت تو اتفاق خوب میافته
میخوام خلاصه کنم خدا جون من نمیفهمم من نمیدونم من نمیتونم از دست من بر نمیاد من میخوام اینو به تو بسپرم و تسلیم باشم آقا توی بحث روابط من هیچی نمیفهمم میخوام به تو بسپارم تو خودت سکانو بگیر فرمون زندگیمو ببر به سمت لذت بیشتر منو ببر به سمت اتفاقات قشنگتر
من دوست داشتم توی روابط نظرمو بگم نظر شخصیمو گفتم و به تو هم میگم نظر من اینه بقیهاش خدایا هر اتفاقی بیفته خیره
حتی اگه ظاهر اون اتفاق ناخوشایند باشه تهش مطمئنم اتفاق قشنگیه و اون میوه حتماً شیرینی داره
چرا اینو میگم چون در 99 موارد اتفاقات زندگی من توی این 4 سال قشنگ و قشنگ و زیباتر بوده
در یه درصد موارد که اتفاقات قشنگ نبوده ظاهرش آخر کار خیلی قشنگ از آب دراومده
مثلاً شهردار یهو یه مرتبه اومد به من گفت تو اخراجی باید خودتو به امور اداری ستاد معرفی کنی
اینقدر من توی منطقه معروف شده بودم به آدم خوب و آدم کاربلد و آدم کار انجام بده که حد نداشت
اما چون توی دلم درخواستم این بود که کارم تو یه جایی باشه که سبک باشه و تحت فشار کاری نباشم این اتفاق رو جهان رقم زده بود
و شهردار میخواست منشی بیاره که یه نفر دیگه باشه من نباشم
بنابراین به من گفتش که فردا خودتو به امور اداری معرفی کن به عنوان کسی که شهردار گفته من دیگه نمیخوام توی منطقه من کار بکنه
ظاهر اتفاق اخراج شدن بود
ظاهر اتفاق نامه عدم نیاز که خیلی خیلی بده بود
ظاهر اتفاق تعجب همه همکارای منطقه بابت این موضوع بود
ظاهر اتفاق توی دل من که نیروی قراردادی بودم حول و ولا بود که قراره چی بشه آیا بعد از این همه سال من اخراج میشم چون من کارمند رسمی نبودم که
ظاهر اتفاق یه هفته معلق شدن بود
اما وقتی رفتم سراغ اینکه توی همون وقتی که دلم آشوب بود
خودمو بستم به دورههای استاد
خودمو بستم به فایل”” الخیر فی ماوقع “”
خودمو بستم به اینکه خدا همه کاره منه
خودمو بستم ب افکاری ک میگه فقط قانون اصلی خداونده
خودمو بستم به اینکه استاد عباس منش برای مهاجرت گوش به حرف وکیل مهاجرتی نداد
اون وقت بعد یه هفته
درها باز شد
به قول استاد اصلاً فکر نمیکردم که دری وجود داشته باشه برا من
من با عزت و احترام با کلی تشکر تمجید وارد محیط کاری شدم که توی کل 2000 نفر نیروی ستاد شهرداری 5 نفر از این موقعیت میتونن استفاده بکنن 5 نفر
یه سوئیت به من دادن با تمام تجهیزات کامل و یه دفتر کاری مجهز و دوست داشتنی و در سکوت کامل یعنی من توی هفته شاید یه نفر ارباب رجوع داشته باشم تو محیط کارم
در صورتی که وقتی مسئول دفتر شهردار بودم نمیتونستم سرمو بخوارونم — بلا استثناع تمام چایی هایی که آبدارچی برام می آوورد خنک شده و سرد بود — چون اصلا نمیرسیدم چایی بخورم و مدام پرونده ارباب رجوع جلسه تلفن سیستم نامه و ……..
خب این معنیش چیه الان برا من
معنیش اینه که
دورههای استاد حرف خداونده
معنیش اینه که
فایل الخیر فی ماوقع جواب میده
معنیش اینه که
خدا همه کاره منه درسته
معنیش اینه که
افکاری ک میگه فقط قانون اصلی خداونده درسته
معنیش اینه که
وقتی استاد داره میگه من گوش به حرف وکیل مهاجرتی ندادم و قدرت رو از بنده خدا گرفتم و دادم به خود خدا و افکار خودم—- برا من جواب داد و من اینو باور کردم و این واقعیه این حرف چرت نیست این دروغ نیست این واقعیه و من اون لحظه این حرف مهاجرت رو باور کردم
تا قبلاً میگفتم دمش گرم استاد -چقدر خوب آفرین تونسته ولی باوری در کار نبود فقط یه روزنامه گوش کرده بودم یه رادیو به صدای استاد گوش کرده بودم
ولی وقتی توی منطقه برا من انجام شد اون موقع باور کردم که استاد داره راست میگه
حالا میرم سراغ درخواست امروز خودم
خدا جون عاشقتم این همه سپاسگزاریتو کردم بابت نعمتهایی که اول کامنتم نوشتم بیدلیل نبود دلیلش این بود که اولاً من سپاسگزاری کردم
بعدش اومدم منطقیش کردم که اگه من دارم سپاسگزاری میکنم بیخودی نیست همینجوری نیست دل خوش کنک نیست
واقعی دارم از ته دلم سپاسگزاری میکنم که از درون تغییر کردم و دیگه خود تخریبی و سرزنش ندارم دارم دلی سپاسگزاری میکنم واقعیه– اصلیه – حقیقیه – احساسمو زیر و رو میکنه خیلی حالمو قشنگ میکنه و این واقعیه
و آخر اینکه
خدا جون من تو این بحث روابط من بلد نیستم من کی روابط با کسی داشتم که چیزی یاد بگیرم من کی تونستم یه روابط سر و سامون بدم که این دفعه دومم باشه
اینو میخوام به خودت بسپرم دمت گرم بزار من قول دادم من هدفم اینه که امسال یک سال کامل بشینم متمرکز روی درسام روی هدفی که دارم کار کنم میخوام این چیزا رم خدایا بسپارم به خودت هر موقع به تو سپردم خیلی قشنگ و شسته و رفته و تمیز و رو به راه و مجلسی به قول استاد شایسته برا من ردیفش کردی
اینم برا من ردیف ردیفش کن آقا این موضوعو میخوام کات کنم بره – تمومش کنم پرونده رو به قول استاد جمعش کنم بره تمرکزمو 100 بذارم روی اون چیزی که میخوام انجام بشه ازت کمک میخوام
مردونه ازت کمک میخوام
به خودت قسم دستم به هیچ جا بند نیست
به خودت قسم اگه جایی هر جایی یه سر سوزن امید داشتم که میتونم به وسیله اون جا کارمو راه بندازم خداوکیلی پیش تو نمیومدم
انصافاً تو میدونی راستشو میگم اگه جای امید داشتم که کارم انجام میشه الان پیش تو نبودم
پس من یک کشتی سوراخ شده هستم که در حال غرق شدنم و قراره امواج بیاد منو غرقم کنه یه دونه امید دارم و اون امیدم تویی من میخوام تو این موضوعو به بهترین شکل ممکن که مثل قبلاً نتیجه گرفتم هر روز زندگیم بهتر ساکتتر قشنگ شده اینم برای من رو براش کنی
من به تو یقین دارم که اینو درخواستمو به من میدی چون تو بیشتر دوست داری من لذت ببرم
دلیل اینکه تو بیشتر دوست داری اینه که
توی اون سری باور ساختم که چرا خداوند گل و سبزه و پروانه و این همه میلیاردها زیبایی آفرید؟؟؟
و بعدش پرسیدم که مگه خدا نمیتونست تمام این جهان رو تو سنگ و کوه و بیابون بیافرینه و ما تو بیابونا زندگی کنیم و هیچ زیبایی فقط سنگ و اینا باشه و ما بتونیم ادامه بدیم مگه نمیتونست خدا
تو جواب دادی
چون من دارم با خلق همچین انسان نازنینی دارم لذت میبرم و با خودم حال میکنم دوست دارم شماها هم حال کنید و لذت ببرید مثل پدر مادری که روی مبل نشستن و بچه 5 سالهشون جلو پدر مادر دارن با اسباب بازی بازی میکنه و پدر مادره کیف میکنن
تو هم میخوای من لذت ببرم برا همینم اومدی این همه زیبایی مثل گل و پروانه و اینا رو آفریدی
پس تو بیشتر میخوای لذت ببرم
دلیل دوم چیه؟؟؟
دلیل دومتم اینه که گفتی اگه من سپاسگزار و خوشحال باشم و لذت ببرم میتونم یاد تو بیفتم و سپاسگزاری کنم
اگه من سختی بکشم و تو درد و مریضی و نداری و گرفتاری و بدبختی باشم که نمیتونم از تو دلی سپاسگزاری کنم
پس تو میخوای کمک کنی که من به اون مرحله سپاسگزاری برسم و میخوای هی چرخ زندگی منو روونتر و روونتر و روونتر کنی و دلیل تو اینه که برا همین میخوای من بیشتر لذت ببرم
خدا جون برای کمک کردنت دو تا دلیلو گفتی به من
یکی اینکه این همه زیبایی آفریدی که من لذت ببرم
یکی هم اینکه هرچی چرخ زندگی من روونتر بچرخه من به اون مرحله سپاسگزاری میرسم که توی اون سپاسگزاری تو هستی یعنی من باید من دست آخر از تو سپاسگزاری میکنم
و این چیزیه که تو میخوای که من تو رو بشناسم
حالا
ازت میخوام تسلیم تو بشم من نمیفهمم من نمیدونم من بلد نیستم من تا حالا این کارا رو نکردم توی روابط نمیدونم چطور میخواد بشه من حرفمو با مهربونی زدم بقیهشم میسپرم دست تو خودت منو هدایت کن به مسیری که من این پروندهشو ببندم کامل کامل این پرونده بسته بشه من بتونم به درسام برسم کمکم کن ذهنمو آماده کن من ازت ممنونم و یقین دارم یقین دارم با خدایی که من شناختم توی سایت 100 توام اینو میخوای و کمکم میکنی و یقین دارم از الان من انجام شده میدونمش یعنی مطمئنم انجام میشه
چون انقدر تو بزرگی که با لبخند و خنده به من میگی حسام جان این تیله بازیه برا من تو بگو من کوهها رو جابجا کنم برا تو اینکه بچه بازیه چشم قربونت برم حتماً انجامش میدم من منتظرم توی خواستههای بزرگ از من بخوای اینکه خیلی کوچیکه و از این نظر من میگم که تو 100 انجامش میدی
سلام و عرض ارادت خدمت اساتید جان استاد عباس منش و استاد شایسته عزیزم در هفته گرامیداشت مقام معلم به سر میبریم و جا داره این مناسبت رو به اساتید معنوی خودم اساتید روشنی بخشم که آموزه هاشون چه ظلمت ها و پرده ها که در زندگی من کنار نزدن شادباش و تهنیت عرض کنم خدا رو شکر به خاطر فرصت و موهبت آموختن از شما. از جنس شما در زندگی ما بیش باد.🩵🩵
سلام و مهر به همه رفیقان و نزدیکان خودم در سایت آگاهی بخش و آرامبخش عباس منش.
خدایا شکرت که بعد از مدتها بالاخره دست به کامنت شدم.
این ویدئو، فایل نشانه من بود راستش با وجود کلافگی که داشتم دوست داشتم به فایل کوتاهی راهنمایی شم تا سریع پاسخم رو دریافت کنم ولی مدت فیلم رو که دیدم کمی مایوس شدم ولی به هر حال شروع کردم با دقت به تماشا کردن که الله اکبر مثل همیشه پاسخ صریح و آشکار و حتی میخکوب کننده! و علاوه بر اون در همون دقایق اول فیلم پاسخم رو گرفتم! چطور میشه انقدر سریع و صریح راهنمایی بشی! من پاسخم رو در حال و روز اون پرنده زیبا در دستان پر مهر خانم شایسته گرفتم و اونجا که ایشون میگن من و استاد هنوز حکمت این اتفاق رو متوجه نشدیم دوست داشتم منو همون لحظه میدیدن و میگفتم که شاید حکمت اون ماجرا این بود که روزی روزگاری نشانه ای روشن باشه برای هدایت کسی مثل من!
(ای کاش استاد در خصوص بخش نشانه من توضیحاتی بدن که چطور به ایجاد چنین صفحه ای راهنمایی شدن که انقدر هم دقیق و عالی راهنمایی میکنه خود من هر بار از تعجب این همه روشنی چشمام گرد میشه و هر بار برام شگفتی آوره) من در یک رابطه عاطفی بسیار بسیار عجیب بودم که در بسیاری از جهات آموزهایی برای من داشت که دوست داشتم وقتی به یک بلوغی میرسه بیام تو سایت و در موردش بنویسم چون تقارن ها و همزمانی هایی بسیاری با آموزه های استاد داشت که بیشتر برام یک رابطه معنوی شده بود تا عاطفی! تا اینکه به نظر میرسه عمر این رابطه زیبا بدون هرگونه تنش یا رنجی به پایان رسیده و در این خصوص واقعا مردد بودم که باید چه رفتاری داشته باشم چون تقریبا از شروع تا پایان این رابطه به نوعی هدایتی بود نه کنترلی و با سیاست. رابطه ای آرام، زیبا و رها بر پایه احترام و اعتماد
و با تماشای فایل برداشت من این بود که این رابطه تمام شده است و من باید خودم رو به دستان پر مهر خدا بسپارم و تیمار بشم تا دوباره پرواز کنم و واقعا آرام شدم.
با اینکه تقریبا کلافه بودم و مدت فایل هم طولانی بود ولی به محض شروع به تماشا مثل همه فایل های جذاب این سایت محو ویدئو و این همه شور و شوق و عشق و صفای مریم بانو شدم
برای من لحظه به لحظه دیدن این ویدئو در حکم جانا سخن از زبان ما میگویی بود
برای من هم همیشه نظافت خونه و حتی محیط کارم بسیار لذت بخش و انرژی زا هست من هم این کار رو با عشق انجام میدم و همیشه با گوش دادن به موسیقی دلخواهم یا مثلا خوشبو کردن محیط با عطر یا عودی که دوست دارم و دادن جایزه هایی مثل دمنوش یا بستی و … لذت انجام این کار رو برای خودم بیشتر میکنم منم کلی دستمال زیبا و با کیفیت و شوینده های مختلف دارم خونه من در حدی همیشه تمیز و مرتب هست که خانواده ام به شوخی میگن تنها جایی که میشه سرزده و بدون هماهنگی رفت خونه عاطفه است چون علاوه بر مرتب بودن خونه برای یه پذیرایی حداقلی هم که شده تو خونه خوراکی دارم برای همین همیشه آماده پذیرایی از عزیزانم هستم.
میز محیط کارم هم علاوه بر تمیزی و مرتب بودن بسیار آراسته هست در حدی که خیلی از همکارا میان و با میز من استوری های کاری میذارن اونجا رو هم با خودکار ها و دفتر یادداشت های زیبا و گلدان و ماگ های دلخواهم لذت بخش تر میکنم و این باعث شده که کار کردن هم برام راحت تر باشه.
من هم شاغلم هم به نوعی همیشه مشغول کلاس رفتن و … هستم ولی با وجود مشغله زیادی که دارم دوست دارم کار نظافت رو خودم انجام بدم چون علاوه بر دقت میدونم این عشقی که به قول مریم جان پراکنده میکنم رو هیچ کس برام به ارمغان نمیاره حتی میز محل کارم رو هم با وجود داشتن نظافت چی خودم تمیز میکنم و شاید یکی از دلایل تفاوت میز من با سایرین همینه که خودم این کار رو انجام میدم.
این کار برای من بی کلاسی محسوب نمیشه و واقعا ابایی از انجام دادنش جلوی چشم بقیه ندارم مثلا در همین محیط کار که به هر حال اونجا من سمتی دارم ولی خیلی راحت و با لذت و جلوی همکاران هر روز میزم رو با دقت تمیز میکنم یا مثلا وقتی تو جمع همکارا یا فامیل، خانم ها میگن که خودشون به این کارا دست نمیزنن و نظافت چی دارن من راحت میگم که خودم انجام میدم و حتی ازش لذت میبرم.
مریم جان دیدن این فایل زیبا و سرشار از عشق من رو از اون کسالتی که داشتم خارج کرد و خوشبختانه چون آخر هفته هم هست فرصت دارم با یه انرژی مضاعف پاشم و دستی به خونه دوست داشتنیم بکشم.
به نظر من انجام کارای خونه اولا که جنسیت و سن و سال نمیشناسه دوما اگر مداوم انجام بشه اصلا کارا تلنبار نمیشه که آدم اذیت شه از طرفی باید برای خودمون این کار رو لذت بخش تر کنیم و مراقب باشیم که مثلا با جابجایی اجسام سنگین به خودمون آسیب نزنیم و حتما برای اون بخش از کارها کمک بگیریم.
خداوند رو شاکرم بابت این سایت زیبا و عزیزانی که تا این اندازه باهاشون همراه و همفکر و همدل شدم.
واقعا از شما سپاسگزارم چرا که هر وقت فایلی روی سایت قرار می گیره سوالی در ذهنم پاسخ داده می شه و واقعا از خانوم شایسته سپاسگزارم که توی همین دوفایل زندگی در بهشت به تعداد زیادی از سوالای من در رابطه با زندگی روزمره در مورد چیزهای مختلف پاسخ گفتن که جوابشو نمی دونستم …
سریال زندگی در بهشت نماد عملی تمام دانسته های استاد و خانم شایسته هست…
وقتی رویایی رو عملی می بینی و اینکه آدمایی در زندگی روزمره دارن تجربش می کنن پر می شی از حس امید ..
واقعا هزار بار سپاسگزارم…
اشتراک چیزهای خوب هم، نوعی نیکی به حساب می یاد چرا که حال دیگران رو خوب می کنه و شما این کارو انجام می دید..ممنوم.
سلام مریم جان عزیزم الان که دارم این ویدئو رو میبینم نزدیک 6 صبحه باصدای اذان بیدار شدم و نزدیک عیده چند روزه دارم خونه مو مرتب میکنم یکم خسته شده بودم و پیش خودم میگفتم اینکه خیلی ظافت به خرج بدم تو تمیزی مهمه بعد ک هی کثیف میشه این ویدئو شما بعنوان نشانه برای من پلی شد و کلی انگیزه گرفتم حتی موقع پلی بودن فایل کنار ظرفشویی گذاشتمشو شروع کردم به شستن جا ادویه جاتی و روی گاز و وسایل تمیز کردن واقعا یک خانم الگو هستین برای من و واقعا درست میگین تمیزی واقعا فرکانس داره و قشنگ اونو تو مکانی که تمیز کردین حس میشه کرد ممنونم باز هم لایف استایل روزانتونو برامون بزارین شاید از نظر شما عادی باشه و خیلیا کامنت نزارن ولی مطمعنم همین کار های کوچیک و ساده ای ک عادات شماس الگوبرداری از اون و طرز تجزیه و تحلیل کردنای شما میتونه روی زندگی ما تاثیرات زیادی بزاره خیلی خیلی سپاسگزارم از شما و استاد عباسمنش
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
ای خدا پرنده رو نگاه کن ، چقدر خوشگله، چه چشمای قشنگی داره، اومدنت پر از خیره ان شاالله، چون جهان برمبنای خیر ساخته شده . خدا منبع تمام خیر ها و نیکی هاست.
خدای هدایتگر م را سپاس سپاس سپاس
همین اجابت ها ، همین هدایت های به ظاهر کوچیک داره ایمان من رو هزاران برابر می کنه.
دیدن و تحسین و تایید همین هدایت ها داره روز به روز هدایت های خدا رو برام واضح تر و قابل تشخیص تر می کنه.
بله مریم جان عزیزم امروز روز رحمت الهیه 😍😍😍
خدایا شکرت شکرت شکرت، همین امروز داشتم به کامنت نفیسه عزیز که در کانال تلگرام منتشر شده بود فکر می کردم و کارهای خونه رو انجام می دادم ، و دیدم که چقدر دارم این کار رو با لذت و احساس بهتری نسبت به قبل انجام می دم که این تغییر زاویه دید من به تمیز کردن خونه ، بعد از اون قسمت سریال زندگی در بهشت که شما تمیزکاری خونه رو نشون دادین شروع شد و خدا رو شکر روز به روز بهتر شد ، و امروز پرسیدم چطور از این بهتر ؟ چطور از این راحتر و لذت بخش تر ؟
خدای من قراره امروز اختصاصی روی قوی تر شدن این باورها و لذت بخش تر شدن این کارهای خونه کار کنیم ، من عاشقتم خدای پاسخگو و اجابت کنندهی من.
خدای من ، چقدر عالی در مورد کار کردن روی دوره ها صحبت کردید، چقدر از تون درست گرفتم دست خیر رسان خدا. اینکه کار کردن روی خودمون یه کار دایمیه و ما همواره در معرض باورهای محدود کننده قدیمی هستیم و هر چند وقت یکبار باید بشینیم دوباره اصوالی و با تمرکز زیاد اونا رو دوره کنیم.
من عاشقتم مریم جانم که اینقدر همه چیز رو با جزئیات کامل توضیح می دی.
توضیحاتت در مورد. تمیز کردن خونه و فاصله زمانی و شیوه شون خیلی عالی بود ممنون، البته من شیوه تمیز کردنم کمی متفاوته چون وجود دوتا فرشته کوچولو توی خونه فاصله زمانی این تمیز کاری رو خیلی کمتر کرده. و صد البته که از وقتی من تصمیم گرفتم از این کار لذت ببرم، اونا هم خیلی عالی تر شدن و خیلی هم در انجام کارهایم میکنند و تا حدودی هم برای بعضی از کارهاشون مسئولیت پذیر شدن و خدا رو هزاران مرتبه شکر که همسرم هم توی این زمینه واقعاً کمک می کنه.
مریم جان عشق من ، می خوام با تمام وجودم تحسینت کنم که اینقدر عالی تعادل بین تمام قسمتهای زندگی برقرار کردی و این تعادل نشانه صلح درونی و اتصال دایمی داشتن به انرژی منبع هست ،
اینکه در کارهای خونه مثل یک خانم خانه دار که هیچ کاری جز کارهای خونه نداره، عمل می کنی و همیشه تمام خونه تون برق می زنه، و واقعاً از تمیزی انرژی مثبت فراوانش قابل دریافته.
در کارهای بیرون و شاید مردانه پا به پای استاد اونا رو انجام میدی، و همراه تمام کارها و تجربیات استاد هستی.
در کسب و کارت از جون و دل مایه می ذاری و عملکرد فوق العاده دارین و …
در کارهای مربوط به مرغ و خرسا مثل یک دامدار حرفه ای عمل می کنی.
در کارهای آرایشگری و نظافت شخصی مثل یک آرایشگر حرفه ای عمل می کنی،
توی غذا درست کردن مثل یک آشپز حرفه ای عمل می کنی.
و تمام این کارها را در حالی انجام میدی که بی نهایت لذت می بری.
همیشه داری روی خودت کار می کنی و ….
با تمام وجودم تحسینت می کنم عشق من
ای خدا ، این آهنگه شدیداً من رو یاد فایل های سفر به دور آمریکا می اندازه
دقیقا مریم جانم توضیحاتت در مورد تمیز کردن همیشگی کف خونه و درز ها خیلی عالی بود و منم تاییدش می کنم منم خدا رو شکر تا حالا این مسئله رو نداشتم تا اینکه بهار امسال مورچه های ریزی اومده بودن و من هر چی تمیز می کردم بازم می دیدم هستن، تا اینکه دیدم پسر خورده نون و کیک و بیسکوییت می ریزه در لونه شون و وقتی من گفتم این کار رو نکنه، گفت نه من میخوام بهشون غذا بدم اینا کوچولوئن گشنه می مونن، خلاصه اینکه یک هفته که غذا بهشون داد و اونا هم حسابی ازش تشکر کردن و دو سه جای پاها و بدنش رو بوس کردن 😉😂 موافقتش رو با من اعلام کرد که بهتره دیگه بهشون غذا نده و اونا هم برن بیرون و هم از غذا طبیعی استفاده کنند و هم از هوای بهاری لذت ببرند.
مریم جونم من عاشقتم اینقدر لباس هات زیبا و هماهنگن و اون پیشبند کوچولو و خوشگلی که بستگی هم خیلی خوش رنگه.
من تحسین می کنم طراحان و سازندگان تک تک این وسایل و لوازم و مایعاتی که اینقدر تمیز کردن خونه رو راحت تر و لذت بخش تر کردن.
ای خدا، پرنده هم حالش خوب شد چقدر شیرین اول دوید روی پل و بعد پرواز کرد ، خدا رو هزاران مرتبه شکر
امید، ایمان، شاد بودن ، لذت بردن ، عشق ، آرامش، تک تک این کلمات دنیایی انرژی مثبت در ما ایجاد می کنند و چقدر عالی گفتی مریم جانم که امید باعث میشه به آرامش هم برسیم.
من تحسینتون می کنم برای این رابطه عاشقانه الهی تون ، عزیزای دلم
خخخخخ چقدر شیرین گفتی، من عاشقتم که میری می شینی توی تنهایی خودت قهوه ات رو می خوری و به دووووورررر دست ها خیره میشی، نوش جونت عزیزدلم، خداقوت میگم بهت عزیزم
انجام کارهای خونه برای من یک تجربه لذت بخشه ، بخشی از بزرگ شدنم و بخشی از تجربه زندگیمه، که دوست دارم خودم انجامش بدم، و به این شکل خودم به خودم خدمت بکنم
دقیقا مریم جانم در موقع تمیز کردن خونه، اون فکرهایی که میاد بهم نشون میده که چقدر. روی خودم کار کردم ، کجاها باید بیشتر کارکنم.
هم ورزشه، هم تمیز کردن ذهنه، عشق و انرژی مثبت رو در فضای خونه می پراکنیم، همش سوده و سوده و سود.
خوب با همین انرژی و احساس مثبت منم پاشم برم، سود کنم البته برای محکم شدن این باورها باید تکرار چندین باره این فایل و به همراه عملکرد و انرژی فراوانی که از عملکرد باشه همراه باشه ، خدا رو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
مریم جانم عشق من ، ممنونم که این فایل ها رو با عشق و سخاوت برای ما تهیه می کنی تا علاوه بر تمیز کردن خونه ، مثبت کردن انرژیش، ذهن ما رو هم تمیز و انرژی مون رو مثبت کنی. بی نهایت ازت درس می گیرم بانوی زیبا، راستی مبارک باشه موهات رو هم کوتاه کردی ، تحسینت میکنم که خودت موهات رو کوتاه می کنی عزیز دلم.
خدا جونم ، آرام جانم ، هدایتگر من ، اجابت کننده من ، وهاب ، رزاق من برای اینکه این همه هدایت ، و احساس عالی و باورهای عالی رو از فضل خودت روزیم می کنی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانوم شایسته گل و گلاب
این قسمت چقدر درسها داشت و چه نکات مهم اساسیی از یه فعالیت به ظاهر معمولی که تمام ادمای دیگه به خصوص خانوم ها انجام میدن
میخوام از اولین نکته شروع کنم
که خانم شایسته چه اهرمی در ذهنش ساخته
اهرمی که تمیز کردن اطراف(خواسته) نه تنها اذیت کننده و حوصله سر بر و اعصاب خوردکن نیست بلکه تبدیل شده به عمل لذت بخش اموزنده و رشد دهنده درون و دنیای بیرون
میتونم اعتراف کنم که این اهرم توی ذهنم دقیقا برعکسه چون با دیدن این رفتار شما با خودم یه لحظه گفتم چقدر وسواس کاری 🙄که یه لحظه یاد حرف استاد افتادم
که میگفت اونی که داره با دقت و وسواس ظرفها رو تمیز میکنه و خونه رو تمیزکاری میکنه زجر نمیکشه بلکه اون داره لذت میبره
نکته بعد ارزش ابزار بود
ابزار های بسیار ساده و در دسترس که کمتر جا میگرفتن و بیشترین خدمت میکردن
خانم شایسته عزیز خیلی به تمیز کردن لای دیوار و درز ها و گوشه ها تاکید داشت
میدونید این برای من عین تمیز کردن ذهن از تمام نشخوارهاییی که دقیقااا خودشون نشون نمیدن ولی اتفاقا منبع الودگی از اونجا میومده
وقتی ما هیچ ورودی برای نشخوارها ندیم اونها هم نمیان چون عملا غذا رو ازشون گرفتیم
هربار که غذا مورد علاقه نجواهاا رو کمتر میکنیم اونها هم دیگه میلی به اومدن و خود نمایی کردن ندارن
اینجاست که نقش ورودی های قدرتمند و جون دار و تر وتمیز و بدور از حاشیه خودش نشون میده و اهمتیش رو میشه فهمید
غذاش بگیر اون دیگه میلی برای اومدن پیدا نمیکنه.
نکته بعدی خانم شایسته عزیزممم
اون کوتاه کردن موهاتون بود که عشق کردم و انگیزه گرفتم و نشانه ام بود چون دقیقا این روزها تصمیم داشتم که موهام کوتاه کنم و خیلی وقت بود این دست اون دست میکردم
همین باعث شد که به سمت خواستم بخوام حرکت کنم.. که هدایت شدم حتما از بکگراند این موضوع و درکی که از قانون پیدا کردم میگم و ردپا میذارم
نکته بعدی پرنده زیبا بود دقیقا منم صب بلند شدم دیدم یه بلبل روی بند لباس حیاطمون هست و چقدر ناز بود قوربون صدقش رفتم گوگولی گوگولی 😅😅😅
اهااا نکته بعدی این قسمت این بود که دقیقا بهم الهام شد که دیوار های اتاقم که عنکبوت میاد و تار میزنه تمیز کنم و مرتب تا دیگه این فرصت پیدا نکنن که بیان و دست رویی به دیوار اتاقم بکشم
و همین طور کفشام که قرار بود بندازم توی لباسشویی شسته بشه حتما انجام بدم
راستی راستی در حین اینکه خانم شایسته داشت میگفت من عادتم اینه که غذا خوردیم ظرفها رو صاف بشورریم که دیگه نمونه
دقیقا چند دقیقه بعدش مامانم گفت بیا ظرفها رو کف زدم بیا آب شویی کن من اولش گفتم باشه بعد از کار میام یه لحظه یاد حرف خانم شایسته افتادم و رفتم
و به خودم گفتم قهرمان ملیی وارد میشود.. 😎🙄😍😁شستم و اومدم ادامه این قسمت دیدم… 🤔
بسیاررر از حضورتون خوشحال شدم در این قاب و تمیزکاری
به نام الله یکتا
سلام
چقدر این فایل احساسش خوب بود. چقدر انرژیش بالا بود.
همزمان که شما داشتید تمیز میکردید، اون انرژِ مثبتی که در فضا پراکنده میشد به وضوح برای من قابل روءیت بود اصلا. اون تجربه زدودن زنگارهای ذهنی، اون تمیز کردن دیتیلی، اون پرداختن به کوچکترین ترمزها، یه دنیا درسه.
دقیقا اون خرده غذاهایی که میریزه کف زمین و باعث جمع شدن حشرات مزاحم میشن، مثل اون ترمزها و پیچکهای ریزی هستند که اصلا در نگاه کلی دیده نمیشن، با خودمون میگیم که من همه جا رو تمیز کردم، همه اون فضاهای بزرگ رو پاک کردم، داره برق میزنه همه جا ولی چرا هنوز گیر کردم، چرا هنوز فلان مسئله حل شده؟
و دقیقا جوابش رو ما با زبان تصاویر گرفتیم که مهمتر از اون سطوح اصلی، اون گوشه ها و درزها هستند، اون کناره ها، اون پیچکهای ریز، اون پشت سرویس بهداشتی، زیر روشویی، اینا هستند که انگار تا وقتی تمیز نباشن، تا وقتی گره باشن،اجازه نمیدن اون انرژِ خالص و اساسی جاری بشه، مثل یه دره که مثلا 10 تا قفل خیلی بزرگ داره، یه قفل کوچیک، تمام اون 10 تا بزرگارو باز میکنیم ولی میگیم چرا در باز نمیشه؟ نگو همون یه دونه قفل کوچیکه مانع میشه تا باز کردن 10 تا قفل بزرگ بی اثر باشه.
مثل این که دو تا سیم قطور و پر رشته رو بخواهیم بدون اتصالی یه جا کار بذاریم، حتی اگه یه رشته سیم نازک که با چشم هم به سختی دیده میشه به سیم دیگه اتصال داشته باشه، اون مدار درست کار نمیکنه، یه عالمه رشته سیم دیگه هستا، ولی همون یه دونه کارو خراب میکنه.
یه عالمه داریم گاز میدیما، ولی اون یه دونه ترمزه مانع میشه.
این تمیزی که در این خانواده به نمایش درمیاد، فقط مخصوص این خانواده است، هیچ کس نمیتونه مثلشو بیاره، صد تا ویدیو تو یوتیوبم نمیتونن به اندازه این فایل تاثیر داشته باشن، هر چقدر هم که خرج کنن و کلی محصول گرون به کار ببرن. این فرکانس یونیکه.
اصلا باید یه کاغذ برداریم، سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشتو از اول با دقت ببینیم و هرچیزی که استاد میخره و استفاده میکنه و معرفی میکنه رو یادداشت کنیم و ذخیره کنیم برای وقتی که رفتیم به امید الله آمریکا اونجا دیگه به قولی خونه خودمون باشه، مستقیم بریم سراغ بهترینها، سر راست بریم سراغ چیزی که میخواییم و اتفاقا میدونیم کجا هست، من مطمئنم انشاءالله وقتی بریم آمریکا، اگه یه همراه آمریکایی اونجا داشته باشیم، اون از ما در مورد کشور خودش اطلاعات به دست میاره و ما میشیم راهنمای اون😂
خدایاشکرت
کی گفته این فایل فقط مال خانم هاست؟
نخیر مال ما هم هست، یه انرژی اصلا درون من ایجاد شد که شاید الان به تمیز کردن خونه بیشتر مشتاق باشم، چون واقعا من وقتی اتاق خودمو جارو میکشم، دستمال میکشم، کمدهارو خلوت میکنم، تمیز میکنم، فرداش میبینم که دوباره این اتاق در معرض آلودگی ها قرار گرفته و چند روز بعدش دوباره باید تمیزش کنم تا دوباره اون حس سبکی، خلوتی و مثبت به اتاقم برگرده.
واقعا درست گفتید در مورد فایلها که من مثلا اندازه ی نمیدونم!، 70-80 صفحه فقط شاید کمتر از نصف فایلها رو یادداشت برداری کردم خیلی ریز و زیرهم، و یه مدت داشتم فقط کامنتهارو میخوندم ، مقاله ها رو میخوندم و زندگی در بهشت رو میدیدم، و به قول خانم شایسته، حس کردم که دیگه این طوری جواب نمیده و اون آگاهی ها در معرض یه سری باورهای محدود کننده در این مدت بوده و همین یکی دو روز پیش هدایت شدم که همون یادداشتهامو بخونم، چون اون اصلی ترین آگاهی های اون تعداد فایل رو توش نوشتم، و وقتی شروع کردم به خوندن دیدم خدای من، چقدر میچسبه الان، انگار این مدت این عطش تو وجود من مدام افزایش پیدا کرده بوده و الان که انگار دوباره دارم اون فایلهارو میبینم، اون عطشه داره به به سمت سیری پیش میره(البته هنوز اولاشه، نوشیدن این معجون تا اونجا که یادداشت کردم خداروشکر فعلا طول میکشه)
و انگار دوباره داره اون انرژِ مثبت، اون نیروی قدرتمند، اون فرکانس بالا و خالص به وجودم برمیگرده، درست مثل این فایل که دوباره اون انرژی اساسی و خالص به خونه بهشتیمون برگشت.
و اصلا چقدر خوبه که اینطوریه، چقدر خوبه که هرچند وقت یه بار یه خونه تکونی اساسی بکنیم، انگاری هردفعه از نو یه خلقی بوجود میاد، همین که مثل روز اولش همه چیز نوی نو تمیزمیشه، خب دقیقا مثل اینه که تازه خلق شده دیگه، به نظرم خودمونم همینطوریم، هر دفعه که یه باورتکونی اساسی به خودمون بدیم، اون باور قدرتمند ها که روشون در طی این مدت با اون باورهای محدود کننده گرفته شده بود، میشه خالص مثل روز اولش، میشه مثل وقتی که انگار برای اولین باره که این باورها در وجودمونشکل گرفته و واقعا احساس یه تولد دوباره به آدم میده، چرا آدم خوشحال نشه وقتی هرچند وقت یه بار دوبارهمتولد میشه؟
چرا درونش پاک و ذلال نشه وقتی هرچند وقت یه بار دوباره خلق میشه؟
واقعا مثل خانم شایسته کی دلش میاد که این تجربه تولد و خلقی دوباره رو با کسی غیر خودش شریک بشه؟
دیدید وقتی یه وسیله آ:بندی میخرید چقدر ذوق میکنید براش؟
بعد از یه مدت که میگذره، در معرض آلودگی که قرار میگیره، اون ذوق ما هم نسبت بهش کمتر میشه. حالا بیاییم و مثل روز اول تمیزش کنیم دقیق، خب دوباره براش همونقدر ذوق میکنیم دیگه!
واقعا چه چیزی باحال تر از اینکه هر دفعه واسه هرچیزی به اندازه روز اولش ذوق کنی؟
خداییش خیلی کیف میده! نه؟!
فکر کن هردفعه که ماشینتو مثل روز اول برق میندازی، توی درزهاشو تمیز میکنی، دقیق دستمال میکشی، نوی نوش میکنی، اصلا ذهنت میره به روز اولی که خریدیش، اون احساس رضایت و خرسندی که اون روز برای خریدش پیدا کرده بودی دوباره به وجودت برمیگرده، و هرچقدر که ما بتونیم در این نوع احساس ها بمونیم، زندگی روی خوششو بهمون نشون میده، این همون احساس خوبیه که باید توش میموندیم دیگه! همونه!
امیدوار که باشی خود به خود آرامش داری، برای همین امید اوله،
ایمانم که همه چیزه، البته اون نوعیش که عمل بیاورد، غیر از این حرف مفت است
این خانواده جای خوب زندگی کردنه+ زیباتر و بهتر کردن جهان برای زندگی
خداروشکر که در این خانواده ام.
آقا خوش به حالمون واقعا. چقدر ما جامون خوبه. چقدر ما باحالیم. خیییییلللیییییی
دستتون در دست الله یکتا
سلام و درود بهشما دوست عباسمنشی
سلام سید محمد امین حسینی عزیز
واقعا ممنون که نوشتی و واقعا تحسینت میکنم که اینقدر خوب داری روی خودت کار میکنی.
چقدر لذت بردن از خونن کامنتت دوست عزیزو چقدر خوب نوشتی.
اونجا که گفتی بریم بنویسیم وقتی که رفتیم به امید الله آمریکا خیلی حال کردم…
ایشالا به زودی خواهیم رفت و امریکایی ها از ما میپرسن.
کلمه باور تکونی رو هم خوب اومدی دمت گرم.
واقعا کیف میده خلق کردن…
خداییش ما خیلی جای خوبی هستیم کجا بهتر از اینجا
واقعا به وجود شما دوستان پرتلاش افتخار میکنم که بخوبی دارین روی خودتون کار میکنید تا خوب زندگی کنید تا جهان رو جای بهتری برای زندکی کنید.
با آرزوی بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی برای شما
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
بنام خدای ثروت وزیبایی
باعرض سلام و ادب واحترام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و خانواده صمیمی خودم 😍
بازم شاکر خدا هستم با مشاهده یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت 🙏🙏
امروز هم دوباره روزی جدید و با اجازه خالق یکتا یه انرژی مثبت یه ایمان قویتر. آفرین به مریم خانم عزیز و دوست داشتی باز هم در این سریال درس جدید در مکتب عشق. که واقعا برای من این زندگی پراز تجربه که این درس زیبا خانم شایسته چه زیبا به تصویر کشیدن
که با همین تمیز کاری چقدر بما آگاهی که میشود یه کتاب ازش نوشت. اینکه ما. در واقعیت خب خانمون رو تمیز میکنیم. گردگیری میکنیم. و…… شاید بعضی از وسایل رو عوض میکنیم. و سوال از خودم اینکه چرا ما خانه تکانی ذهن و دل نمیکنیم چرا گردهای که سالهای سال در ذهن و روح ما جا خوش کرده پاک نمیکنیم چرا افکار منفی که مثل لجن در ذهن ما هست پاک نمیکنیم. چرا اون افکار کهنه قدیمی رو با افکار جدید جابجا نمیکنیم. و اینکه ما عادت داریم هر موقع مهمان داریم خانه رو تمیز میکنیم. چرا بخاطر اینکه میگیم مهمان عزیزه. چرا ذهن روح خودمون تمیز و گردگیری نکنیم ما هم درونم مهمانهای می آیند مثل باورهای که امثال استاد بما میده ما با یدخالی کنیم لیوان وجودینمون که پر شده از باورهای قدیمی که از بس سکون بوده کفک زده. بو کرده. من از خدای مهربانم کمال تشکر رو که این خانواده دوست داشتنی رو بهم داده که با گذاشتن دیدگاه هامون باور های نو در ظرف وجودینمون پر میکنه از تمام عزیزانم سپاسگزاری میکنم
درپناه خدا پادشاه باشید
سلام به روی ماه مریم جانم و استاد عزیزم و تمام بچه های خانواده عباس منش
امیدوارم حال همگی خوب باشه!
مریم جون! با این فایل چه کردی با من؟!
من کلا از اول نسبت به کار خونه مقاومت داشتم، با اینکه مامان خیلی تمیزی دارم که همیشه مثل شما از تمیز کردن خونه خیلی خیلی لذت میبره و هر وقت از من کمک می خواست، من کمکش می کردم اما با کلی غرغر و احساس بد!
تا اینکه خودم خونه جدا گرفتم و مستقل شدم، تو خونه خودم همیشه خودمو مجبور می کردم که خونمو هفته ای یه بار تمیز کنم، اما از سریال زندگی در بهشت و قبل اون سفر به دور امریکا من کم کم از شما یاد گرفتم که طوری به تمیز کردن خونه نگاه کنم که ازش لذت بیشتری ببرم و این موضوع هر دفعه بهتر و بهتر شد.
مثلا موقع تمیز کردن خونه فایل گوش میدادم و یا با خودم صحبت می کردم و می گفتم : هر چی تمیزتر میشه، ذهنت هم گوشه گوشش تمیز میشه و احساس بهتری بهم دست میداد و آخرسر که میدیدم خونه و وسایل تمیز شده و برق میزنه ، واقعا احساس خیلی بهتری داشتم.
اما فایل امروز ، با همه دفعات قبل فرق داشت و نکته های خیلی خوبی از قانون رو بهم یادآوری کرد.
یه مثالشو خودتون زدین که اون تمیز کردن کلی خونه ، مثل اون تمرکزی فایل گوش دادنست که خیلی تاثیر عمیق تری روی باورامون داره.
واقعا وقتی فایلهارو تمرکزی گوش می کنیم و یادداشت می کنیم و سعی می کنیم در عمل ازشون استفاده کنیم ، انگار به گوشه گوشه ذهنمون اثر میذاره و زنگارها و کثیفیهاشو تمیز می کنه و می مونه کف ذهن ( کف خونه ) که با یه جارو طی کشیدن کلا تمیز میشه ( همون گوش کردن فایلا حین انجام کارها )
اما نکته های دیگه ای که از این فایل یاد گرفتم یکیش اینه که موقع کار کردن طوری به تمیز کردن خونه و تمیزی نگاه کنم و برای خودم اهرم رنج و لذت بسازم که با احساس بهتر و بهتر اینکارو انجام بدم و مهمتر اینکه از لحظه لحظه تمیز کردن لذت ببرم.
نکته بعدی مثال خورده غذاهای ریز و جونورایی بود که از این خورده غذاها تغذیه میشن؛ این منو یاد خودمون و ذهنمون انداخت، وقتی ما به حرف شیطون ذهن گوش میدیم و در طول روز ذهنمونو کنترل نمی کنیم، افکار و فرکانسهای منفی ریز ریز، مثل همون خورده غذاهایی که به چشممون نمیاد ، به خورد ذهنمون میره و قشنگ اونو تغزیه می کنه و اینجاست که جک و جونورای ذهن مثل حسرت، حسادت، احساس گناه، احساس قربانی شدن و کلی احساسهای ریز و درشت منفی که از اون خوراکهای منفی تغزیه شدن ، میزنن بیرون و حال و احساسمونو بد می کنن. 😢😐
و اینجاست که به خودمون میایم و می گیم: من که خوب بودم، چی شد یهو حالم بد شد؟! و دلیلش همون خورده غذاهاست که انرژی کلی اطرافمون و خودمونو منفی کرده.
ولی وقتی با احساس خوب ، با گوش دادن تمرکزی فایلها و با آستین بالا زدن آگاهانه ، کمر همت به تمیز کردن این خورده غذاها( داشتن نگاه مثبت به زندگی و نرسوندن خوراک منفی به ذهن) می بندیم، هم ذهن و روحمون تمیز و صیقلی میشه و هم عطر مطبوع تمیزی و نور حاصل از ذهن صیقل داده شدمون ، نگاهمونو زیبا می کنه و دلمونو روشن می کنه و اینجاست که قلب آدم باز میشه و حس نزدیکی به منبع رو داریم.
میدونید مریم جون، این محلولهای تمیز کننده و هر وسیله دیگه که عاملی میشن برای پاک کردن کثیفیها، برای من مثال باورهای درست و ابزار درست هستند، برای تغییر باورهای تضعیف کننده، که هر چی از باورهای درست تر، نگاه هوشمندانه تر که تمرکز بر زیباییها داشته باشه و ساده باشه، استفاده می کنیم، هم راحت تر ذهن رو و باورای مخرب رو تمیز می کنه با انرژی کمتر و هم خیلی ساده تر این کار اتفاق میافته چون نگاه و ابزار هوشمنداته تر و بهتری داشتی.
این احساسی بود که من از این فایل جذاب گرفتم و دوست داشتم باهاتون به اشتراک بگذارم.
راستی مریم جون اون پرنده بی حال هم با انرژی مثبت خونه ، کلی حالش خوب شد! 😊
مرسی که با این تجربه زیبا حال ما و پرنده رو خوبتر کردین
دوستتون دارم
بسم الله الرحمن الرحیم
مریم شایسته عزیز سلام
مریم عزیزم، بانوی شایسته، همسر مهربان، کدبانوی گرامی، خانه دار حرفه ای، زن موحد و مهربان و الهی عزیز، الگوی مناسب و …
این اولین کامنت من است، حسی ناب که تو آنرا سر ذوق آوردی باعث شد دست به نوشتن ببرم و خودم را به خدای درونم بسپارم تا بنویسم و بنویسم، من دختری زیبا و باهوشم که در رشته ادبیات صاحب مدرک کارشناسی ارشد شدم، از وقتی از تحصیل فارغ شدم همیشه روی خودم کار کردم تا بلکه زندگیم را بهبود ببخشم و الحمدلله زندگی خوب با احساس های دلپذیری برای خودم ساختم، همیشه صدای درونم را میشنوم که ازدواج کنم و یه زن خانه دار باشم، زنی که روی خودش کار میکنه و به یادیگیری زبان انگلیسی ادامه میده، اما هرگز نتوانستم خودم را به این امر راضی کنم چون به باورهای محدودی مبتلا بودم، باورهایی چون اسیر شدن یا کلفت شدن.
امروز با دیدن این فایل زیبا یک تغییر شگفت انگیز در درونم به وقوع پیوست، اینکه برخلاف نظر اکثر کسانی که در اطراف من و نیز خود من؛ خانه داری یک کار بی ارزش نیست بلکه یک هنر دلپذیر است که با توجه به شعور و آگاهی هر کس میتواند دلپذیر باشد.
باوری زیبا از گذشته های دور در وجودم عجین شده و آن این است که خداوند من را دوست دارد و خداوند مواظب من است، من امروز این باور را دوباره برای خودم تکرار کردم چون متوجه شدم من از ترس علف هرز بی کلاسی که آن را از آبگیر شرک تغذیه میکردم به باور بدم در مورد خانه داری مبتلا بودم، باوری که سالها من را از تجربه های یک زندگی شیرین محروم کرد.
خدایا شکرت امروز توسط مریم خانم به من پیغام رساندی خودم باشم و تا میتوانم ریشه های شرک را از وجودم بزدایم،
من از شما مریم عزیز سپاسگزارم و خودم و شما و خواننده این کامنت را به خدای مهربان میسپارم.
یه صبح بسیار بسیار زیبا و قشنگ و دوست داشتنی داره شروع میشه
ذهنم همین الان که دارم این حرفا رو میزنم به من میگه که چرا میخوای با سر سوزن مثبت اندیشی تمام اون حالهای بد و اتفاقات زشت زندگیتو سرکوب کنی و لاپوشونی کنی چرا؟؟؟؟؟
منم بهش میگم که من قرار شده روز خودمو خودآگاه بهش میگم
آره
من کمبودهای زندگی خودمو دارم نقصهایی توی روابط هست -مشکلاتی توی موارد مالی هست -توی رسیدن به کسب و کاری که مورد علاقمه یه سری چالشها هست–توی تفریح و لذتهایی که من دوست دارم یه سری موارد هست
اینا همه نیاز به سر و سامون دادن داره
من اینو به خودم دارم میگم حسام
حسام چقدر حاضری امروز برای اینکه یه زندگی لذت بخش یک روز بسیار عالی و دوست داشتنی و لذیذ رو به سلیقه خودت به تبع و ذوق و سلیقه خودت بچینی امروزو چقدر حاضری براش انرژی بذاری
حاضری الان با توجه به تجربیات 4 سالهای که توی سایت داشتی همین الان بیای بشینی بنویسی و توجهتو بذاری روی زیباییهای زندگیت
بالاخره همه چیز زندگیت که درب و داغون و خراب نیست که
یه سری زیباییهای دیگهای هم توی زندگیت هست که تو ساختی و باید بابتش افتخار کنی
خوب بهایی که قرار شد بدی اینه که توجه و تمرکزتو بذاری و بشینی بنویسی چون که استاد گفته وقتی مینویسیم هم ذهنمون هم انگشتمون هم چشممون هم زبونمون هم گوشمون همه چی داره توجهش میره به اون چیزی که من دارم مینویسم
پس اگه انقدر ساده و راحت من میتونم توجهمو بزارم رو زیباییها
و دلیل دوم اینکه من باور دارم جهان هر لحظه به فرکانسهای من پاسخ میده
اگه من الان به قول استاد دستمو جلوی آینه بیارم بالا همین الان آینه به من نشون میده
پس بنابراین من تمرین امروزمو از اینجا ساعت 10 صبح شروع میکنم توجهمو میذارم رو زیباییهای زندگیم و از اون طرف اتفاقای قشنگو تا شب برا خودم رقم میزنم
حالا میخوام توجهمو بزارم به چه چیزهای زیبایی که توی زندگیم هست
خدا جون با چه زبونی ازت تشکر کنم بابت روابط خوبی که امروز تونستم توی کسب و کارم توی خونه و زندگیم توی اجتماع توی سایت روابط خوبی که تونستم با خودم با درون خودم ایجاد بکنم اینا خیلی ارزشمنده چجوری تشکر کنم
من یادمه یه روزی آرزوم بود که خود تخریبی نکنم خود سرزنشی نکنم
الان به لطف دوره عزت نفس و احساس لیاقت هرگز حاضر نیستم حتی بابت یه حرفی یه حرفی مثلاً نسنجیده باشه فوری ذهنمو عوض میکنم و توجهمو میذارم به زیباییها و اجازه نمیدم که از درون خودمو سرزنش کنم این خیلی بزرگه
این خیلی ارزشمنده یادم میاد استاد میگفتش که طرف خانومش یه سرزنش کوچیک میکنه— اون سرزنش کوچیکه یه طرف و هزاران هزار سرزنش بعدی که خودمون خودمونو میکنیم همه طرف
حالا من جایگاهم کجاست؟؟؟؟؟
خدا جون ممنونم که امروز حتی با زبون مهربون به دیگران میگم خواهش میکنم راجع به این موضوع منو سرزنش نکنید اگر یه اتفاق بدی افتاده اشکالی نداره من میرم یادش میگیرم نه تنها اجازه نمیدم دیگران منو سرزنش بکنن بلکه خودم از درون با خودم مثل یه دوست مهربون صحبت کنم
این خیلی نتیجه بزرگیه
میخوام بگم این نتیجه انقدر بزرگه که من توی دوره احساس لیاقت فهمیدم که
بچهها کل بازی تسخیر جهان توسط انسان
یعنی هر چیزیو که میخوای تو به دست بیاری و خواسته تو هست
داره از گفتگوی درونی شکل میگیره تو داری چطوری با خودت صحبت میکنی جهان هم آدما شرایط اتفاقات ایدهها موقعیتها رو برای تو فراهم میکنه که اون شکل زبونی که تو خودت باهات با خودت صحبت کردی اونها هم همون شکلی و با همون لحن و صدا با شما صحبت میکنه—- داری به خودت توهین میکنی دقیقاً جهان اون توهینو چندین برابر به تو میکنه به شکلهای متفاوت
با خودت قشنگ صحبت میکنی زیبا صحبت میکنی دست خودتو میبوسی حتی توی اشتباهات
جهان هم دست تو رو میبوسه و میوه شیرین تضادها رو و اشتباهاتتو بهت میده که از شیرینیش لذت ببری
من قصد داشتم
قصد داشتم سپاسگزاری کنم
وقتی میرم توی موضوعات —– اتفاقات درونی که افتاده برای ذهن من =—– دیدم این آدم واقعاً اون آدم 4 سال پیش نیست یعنی واقعاً یه آدم دیگه است
دیدم این آدم از لحاظ بیرونی هم اون آدم سابق نیست و نتایج بیرونی اصلاً تطبیقی نداره با هیچ ربطی نداره به 4 سال پیش
آقا این احساس خوب الان من حسام جان این با چه پولی میشه اینو خرید
این روابطی که من توی کسب و کار ایجاد کردم توی خونه ایجاد کردم این درآمد الانم که چرخ زندگیم خیلی راحت داره میچرخه این احساس رضایتی که من از خودم از خودم دارم
این این با پول نمیشه سنجیدش
رضایت از خدایی که دارم و رفاقتی که باهاش بستم این خیلی ارزشمند و بزرگه
سلامتی که من دارم و الان دارم ازش لذت میبرم و هر روز بدنم داره سالمتر و سالمتر میشه
تو کل زندگیم کسی به من هنوز نگفته بود یا ندیده بودم که کسی مثلاً تمام وسایل خونشو صبح به صبح ببوسه
نمیدونم شایدم باشه ولی از خودم راضیم که این شکل دارم سپاسگزاری میکنم حالمو خوب میکنه
سپاسگزارم بابت انسانهای نازنینی که توی اطرافم هستند و دارن از هر جهت به من کمک میکنند
سپاسگزارم بابت وسایل نازنینی که اطراف من هست و داره از هر جهت به من سرویس میده و کمکم میکنن
و سپاسگزارم بابت میلیاردها میلیارد نعمتی که توی خیابون توی مغازه توی نمیدونم آسمون زمین توی همه جا خدای مهربون تو به من دادی و من دارم ازش استفاده میکنم و میبینمشون مثل گلهای زیبا پروانههای زیبا پرندههای خوشگل ماشینهای زیبا و هر چیز زیبایی که میبینم ازت متشکرم
استاد شایسته جان
شما راجع به تمیزی صحبت کردین من اینو بگم انقدر از شستن ماشینم لذت میبرم انقدر عاشقانه باهاش حرف میزنم و تمیزش میکنم و دوسش دارم انگار روح من داخل این ماشینه من نمیدونم چه جوریه ولی انگار اونم با من صحبت میکنه
خیلی دوسش دارم اصلاً یه چیزی میشنوین انگار اندازه شاید 100 تا آدم من اینو دوسش دارم ماشینمو و خیلی عاشقانه دوسش دارم تمیزش که میکنم ازش تشکر میکنم منو میرسونه از صدای موتورش لذت میبرم انگار باهام حرف میزنه چند مدل وسایل دارم بره تمیز کردنش
برا داشبوردش یه یه نوع واکس دارم
برا لاستیکاش یه نوع واکس دارم
برا توی موتورشو تمیز کنم یه نوع مایعی دارم
خلاصه – جون منه عشق منه عزیز دل منه همه چی منه خیلی دوسش دارم
از خدا ممنونم بابت این امید این عشقی که توی زندگی من هست بابت آدما بابت وسایل بابت خودم بابت هر چیزی که عشق دارم از خدا ممنونم
از شما استاد عزیزم ممنونم که انقدر با عشق دارید این کارا رو انجام میدید و انرژیشو منم گرفتم که انقدر با عشق شما تمیز میکنید خونه رو و من الگو گرفتم که منم با عشق ماشینمو تمیز کنم با عشق خونمو تمیز کنم با عشق با دیگران صحبت کنم
خدا جون تو این همه منو کمکم کردی
هزاران مورد توی زندگی من بود که به من راهنمایی کردی به من گفتی چه کار کنم
من تو این موضوع روابط موندم
این امیدی که تو داری میبینی من دارم به تو — این به خاطر اینکه من دسترسی دارم به یه منبع خیلی بزرگی که کل کهکشان رو داره اداره میکنه
قدرتی داره که هیچکس حریف اون نیست
بالاترین قدرت رو تو کل کیهان و کهکشان داره
برا همین واقعا ضد حاله من نتونم از تو کمک بگیرم
یه موقع از یه نفر کمک میخوای –به زور با منت میخواد کمکت کنه —ولی یه موقع اون شخص با جون ودل همش میپرسه فلان کارت چطور شد – چیگارش کردی — میخوای منم باهات بیام با هم انجامش بدیم –وقتی اینو میگه تو میفهمی با جون و دل بدون منت میخواد کمکت کنه — حالا من تو رو اینجوری پیدات کردم – -فقط تویی که بدون منت میخوای کمکم کنی و فقط تویی که میتونی — کار دقیق و کامل تو رو چطور با کمک ناقص آدما میتونم مقایسه کنم آخه —
درخواست من از شخصیه که از کسیه که تمام قانونهای جهان جمع بشن اگه اون نخواد هیچ قانونی نمیتونه اجرا بشه جز قانونی که خود خداونده
در واقع خدا جون قانون اصلی تویی این قانونایی که ما گذاشتیم اینا فقط برای اینکه امورات ما بگذره وگرنه این قانون اصلی نیس قانون تو نیست
تو دوست داری من به قانون راهنمایی رانندگی احترام بزارم
ولی این قانون قانون تو نیست من اگه از خیابون رد بشم و چشمامو ببندم و تو— اراده تو اینه که اگه این باشه که من سالم بمونم توی اون لحظه هیچ ماشینی از خیابون رد نمیشه و من سالم میمونم
اصلا ماشینی نمیاد که بخواد من کشته بشم یا بخوام سالم بمونم
این میشه اراده تو
این میشه ان اراد الله
امیدوارم درست متوجه شده باشم
اما مشیت تو اینه که هر کسی زندگیشو خودش خلق میکنه و تسخیر میکنه
اما مشیت تو اینه که احساس خوب مساوی با اتفاق خوب
امیدوار باشم به رحمت تو اتفاق خوب میافته
میخوام خلاصه کنم خدا جون من نمیفهمم من نمیدونم من نمیتونم از دست من بر نمیاد من میخوام اینو به تو بسپرم و تسلیم باشم آقا توی بحث روابط من هیچی نمیفهمم میخوام به تو بسپارم تو خودت سکانو بگیر فرمون زندگیمو ببر به سمت لذت بیشتر منو ببر به سمت اتفاقات قشنگتر
من دوست داشتم توی روابط نظرمو بگم نظر شخصیمو گفتم و به تو هم میگم نظر من اینه بقیهاش خدایا هر اتفاقی بیفته خیره
حتی اگه ظاهر اون اتفاق ناخوشایند باشه تهش مطمئنم اتفاق قشنگیه و اون میوه حتماً شیرینی داره
چرا اینو میگم چون در 99 موارد اتفاقات زندگی من توی این 4 سال قشنگ و قشنگ و زیباتر بوده
در یه درصد موارد که اتفاقات قشنگ نبوده ظاهرش آخر کار خیلی قشنگ از آب دراومده
مثلاً شهردار یهو یه مرتبه اومد به من گفت تو اخراجی باید خودتو به امور اداری ستاد معرفی کنی
اینقدر من توی منطقه معروف شده بودم به آدم خوب و آدم کاربلد و آدم کار انجام بده که حد نداشت
اما چون توی دلم درخواستم این بود که کارم تو یه جایی باشه که سبک باشه و تحت فشار کاری نباشم این اتفاق رو جهان رقم زده بود
و شهردار میخواست منشی بیاره که یه نفر دیگه باشه من نباشم
بنابراین به من گفتش که فردا خودتو به امور اداری معرفی کن به عنوان کسی که شهردار گفته من دیگه نمیخوام توی منطقه من کار بکنه
ظاهر اتفاق اخراج شدن بود
ظاهر اتفاق نامه عدم نیاز که خیلی خیلی بده بود
ظاهر اتفاق تعجب همه همکارای منطقه بابت این موضوع بود
ظاهر اتفاق توی دل من که نیروی قراردادی بودم حول و ولا بود که قراره چی بشه آیا بعد از این همه سال من اخراج میشم چون من کارمند رسمی نبودم که
ظاهر اتفاق یه هفته معلق شدن بود
اما وقتی رفتم سراغ اینکه توی همون وقتی که دلم آشوب بود
خودمو بستم به دورههای استاد
خودمو بستم به فایل”” الخیر فی ماوقع “”
خودمو بستم به اینکه خدا همه کاره منه
خودمو بستم ب افکاری ک میگه فقط قانون اصلی خداونده
خودمو بستم به اینکه استاد عباس منش برای مهاجرت گوش به حرف وکیل مهاجرتی نداد
اون وقت بعد یه هفته
درها باز شد
به قول استاد اصلاً فکر نمیکردم که دری وجود داشته باشه برا من
من با عزت و احترام با کلی تشکر تمجید وارد محیط کاری شدم که توی کل 2000 نفر نیروی ستاد شهرداری 5 نفر از این موقعیت میتونن استفاده بکنن 5 نفر
یه سوئیت به من دادن با تمام تجهیزات کامل و یه دفتر کاری مجهز و دوست داشتنی و در سکوت کامل یعنی من توی هفته شاید یه نفر ارباب رجوع داشته باشم تو محیط کارم
در صورتی که وقتی مسئول دفتر شهردار بودم نمیتونستم سرمو بخوارونم — بلا استثناع تمام چایی هایی که آبدارچی برام می آوورد خنک شده و سرد بود — چون اصلا نمیرسیدم چایی بخورم و مدام پرونده ارباب رجوع جلسه تلفن سیستم نامه و ……..
خب این معنیش چیه الان برا من
معنیش اینه که
دورههای استاد حرف خداونده
معنیش اینه که
فایل الخیر فی ماوقع جواب میده
معنیش اینه که
خدا همه کاره منه درسته
معنیش اینه که
افکاری ک میگه فقط قانون اصلی خداونده درسته
معنیش اینه که
وقتی استاد داره میگه من گوش به حرف وکیل مهاجرتی ندادم و قدرت رو از بنده خدا گرفتم و دادم به خود خدا و افکار خودم—- برا من جواب داد و من اینو باور کردم و این واقعیه این حرف چرت نیست این دروغ نیست این واقعیه و من اون لحظه این حرف مهاجرت رو باور کردم
تا قبلاً میگفتم دمش گرم استاد -چقدر خوب آفرین تونسته ولی باوری در کار نبود فقط یه روزنامه گوش کرده بودم یه رادیو به صدای استاد گوش کرده بودم
ولی وقتی توی منطقه برا من انجام شد اون موقع باور کردم که استاد داره راست میگه
حالا میرم سراغ درخواست امروز خودم
خدا جون عاشقتم این همه سپاسگزاریتو کردم بابت نعمتهایی که اول کامنتم نوشتم بیدلیل نبود دلیلش این بود که اولاً من سپاسگزاری کردم
بعدش اومدم منطقیش کردم که اگه من دارم سپاسگزاری میکنم بیخودی نیست همینجوری نیست دل خوش کنک نیست
واقعی دارم از ته دلم سپاسگزاری میکنم که از درون تغییر کردم و دیگه خود تخریبی و سرزنش ندارم دارم دلی سپاسگزاری میکنم واقعیه– اصلیه – حقیقیه – احساسمو زیر و رو میکنه خیلی حالمو قشنگ میکنه و این واقعیه
و آخر اینکه
خدا جون من تو این بحث روابط من بلد نیستم من کی روابط با کسی داشتم که چیزی یاد بگیرم من کی تونستم یه روابط سر و سامون بدم که این دفعه دومم باشه
اینو میخوام به خودت بسپرم دمت گرم بزار من قول دادم من هدفم اینه که امسال یک سال کامل بشینم متمرکز روی درسام روی هدفی که دارم کار کنم میخوام این چیزا رم خدایا بسپارم به خودت هر موقع به تو سپردم خیلی قشنگ و شسته و رفته و تمیز و رو به راه و مجلسی به قول استاد شایسته برا من ردیفش کردی
اینم برا من ردیف ردیفش کن آقا این موضوعو میخوام کات کنم بره – تمومش کنم پرونده رو به قول استاد جمعش کنم بره تمرکزمو 100 بذارم روی اون چیزی که میخوام انجام بشه ازت کمک میخوام
مردونه ازت کمک میخوام
به خودت قسم دستم به هیچ جا بند نیست
به خودت قسم اگه جایی هر جایی یه سر سوزن امید داشتم که میتونم به وسیله اون جا کارمو راه بندازم خداوکیلی پیش تو نمیومدم
انصافاً تو میدونی راستشو میگم اگه جای امید داشتم که کارم انجام میشه الان پیش تو نبودم
پس من یک کشتی سوراخ شده هستم که در حال غرق شدنم و قراره امواج بیاد منو غرقم کنه یه دونه امید دارم و اون امیدم تویی من میخوام تو این موضوعو به بهترین شکل ممکن که مثل قبلاً نتیجه گرفتم هر روز زندگیم بهتر ساکتتر قشنگ شده اینم برای من رو براش کنی
من به تو یقین دارم که اینو درخواستمو به من میدی چون تو بیشتر دوست داری من لذت ببرم
دلیل اینکه تو بیشتر دوست داری اینه که
توی اون سری باور ساختم که چرا خداوند گل و سبزه و پروانه و این همه میلیاردها زیبایی آفرید؟؟؟
و بعدش پرسیدم که مگه خدا نمیتونست تمام این جهان رو تو سنگ و کوه و بیابون بیافرینه و ما تو بیابونا زندگی کنیم و هیچ زیبایی فقط سنگ و اینا باشه و ما بتونیم ادامه بدیم مگه نمیتونست خدا
تو جواب دادی
چون من دارم با خلق همچین انسان نازنینی دارم لذت میبرم و با خودم حال میکنم دوست دارم شماها هم حال کنید و لذت ببرید مثل پدر مادری که روی مبل نشستن و بچه 5 سالهشون جلو پدر مادر دارن با اسباب بازی بازی میکنه و پدر مادره کیف میکنن
تو هم میخوای من لذت ببرم برا همینم اومدی این همه زیبایی مثل گل و پروانه و اینا رو آفریدی
پس تو بیشتر میخوای لذت ببرم
دلیل دوم چیه؟؟؟
دلیل دومتم اینه که گفتی اگه من سپاسگزار و خوشحال باشم و لذت ببرم میتونم یاد تو بیفتم و سپاسگزاری کنم
اگه من سختی بکشم و تو درد و مریضی و نداری و گرفتاری و بدبختی باشم که نمیتونم از تو دلی سپاسگزاری کنم
پس تو میخوای کمک کنی که من به اون مرحله سپاسگزاری برسم و میخوای هی چرخ زندگی منو روونتر و روونتر و روونتر کنی و دلیل تو اینه که برا همین میخوای من بیشتر لذت ببرم
خدا جون برای کمک کردنت دو تا دلیلو گفتی به من
یکی اینکه این همه زیبایی آفریدی که من لذت ببرم
یکی هم اینکه هرچی چرخ زندگی من روونتر بچرخه من به اون مرحله سپاسگزاری میرسم که توی اون سپاسگزاری تو هستی یعنی من باید من دست آخر از تو سپاسگزاری میکنم
و این چیزیه که تو میخوای که من تو رو بشناسم
حالا
ازت میخوام تسلیم تو بشم من نمیفهمم من نمیدونم من بلد نیستم من تا حالا این کارا رو نکردم توی روابط نمیدونم چطور میخواد بشه من حرفمو با مهربونی زدم بقیهشم میسپرم دست تو خودت منو هدایت کن به مسیری که من این پروندهشو ببندم کامل کامل این پرونده بسته بشه من بتونم به درسام برسم کمکم کن ذهنمو آماده کن من ازت ممنونم و یقین دارم یقین دارم با خدایی که من شناختم توی سایت 100 توام اینو میخوای و کمکم میکنی و یقین دارم از الان من انجام شده میدونمش یعنی مطمئنم انجام میشه
چون انقدر تو بزرگی که با لبخند و خنده به من میگی حسام جان این تیله بازیه برا من تو بگو من کوهها رو جابجا کنم برا تو اینکه بچه بازیه چشم قربونت برم حتماً انجامش میدم من منتظرم توی خواستههای بزرگ از من بخوای اینکه خیلی کوچیکه و از این نظر من میگم که تو 100 انجامش میدی
عاشقتم
بسم الله نور
سلام و عرض ارادت خدمت اساتید جان استاد عباس منش و استاد شایسته عزیزم در هفته گرامیداشت مقام معلم به سر میبریم و جا داره این مناسبت رو به اساتید معنوی خودم اساتید روشنی بخشم که آموزه هاشون چه ظلمت ها و پرده ها که در زندگی من کنار نزدن شادباش و تهنیت عرض کنم خدا رو شکر به خاطر فرصت و موهبت آموختن از شما. از جنس شما در زندگی ما بیش باد.🩵🩵
سلام و مهر به همه رفیقان و نزدیکان خودم در سایت آگاهی بخش و آرامبخش عباس منش.
خدایا شکرت که بعد از مدتها بالاخره دست به کامنت شدم.
این ویدئو، فایل نشانه من بود راستش با وجود کلافگی که داشتم دوست داشتم به فایل کوتاهی راهنمایی شم تا سریع پاسخم رو دریافت کنم ولی مدت فیلم رو که دیدم کمی مایوس شدم ولی به هر حال شروع کردم با دقت به تماشا کردن که الله اکبر مثل همیشه پاسخ صریح و آشکار و حتی میخکوب کننده! و علاوه بر اون در همون دقایق اول فیلم پاسخم رو گرفتم! چطور میشه انقدر سریع و صریح راهنمایی بشی! من پاسخم رو در حال و روز اون پرنده زیبا در دستان پر مهر خانم شایسته گرفتم و اونجا که ایشون میگن من و استاد هنوز حکمت این اتفاق رو متوجه نشدیم دوست داشتم منو همون لحظه میدیدن و میگفتم که شاید حکمت اون ماجرا این بود که روزی روزگاری نشانه ای روشن باشه برای هدایت کسی مثل من!
(ای کاش استاد در خصوص بخش نشانه من توضیحاتی بدن که چطور به ایجاد چنین صفحه ای راهنمایی شدن که انقدر هم دقیق و عالی راهنمایی میکنه خود من هر بار از تعجب این همه روشنی چشمام گرد میشه و هر بار برام شگفتی آوره) من در یک رابطه عاطفی بسیار بسیار عجیب بودم که در بسیاری از جهات آموزهایی برای من داشت که دوست داشتم وقتی به یک بلوغی میرسه بیام تو سایت و در موردش بنویسم چون تقارن ها و همزمانی هایی بسیاری با آموزه های استاد داشت که بیشتر برام یک رابطه معنوی شده بود تا عاطفی! تا اینکه به نظر میرسه عمر این رابطه زیبا بدون هرگونه تنش یا رنجی به پایان رسیده و در این خصوص واقعا مردد بودم که باید چه رفتاری داشته باشم چون تقریبا از شروع تا پایان این رابطه به نوعی هدایتی بود نه کنترلی و با سیاست. رابطه ای آرام، زیبا و رها بر پایه احترام و اعتماد
و با تماشای فایل برداشت من این بود که این رابطه تمام شده است و من باید خودم رو به دستان پر مهر خدا بسپارم و تیمار بشم تا دوباره پرواز کنم و واقعا آرام شدم.
با اینکه تقریبا کلافه بودم و مدت فایل هم طولانی بود ولی به محض شروع به تماشا مثل همه فایل های جذاب این سایت محو ویدئو و این همه شور و شوق و عشق و صفای مریم بانو شدم
برای من لحظه به لحظه دیدن این ویدئو در حکم جانا سخن از زبان ما میگویی بود
برای من هم همیشه نظافت خونه و حتی محیط کارم بسیار لذت بخش و انرژی زا هست من هم این کار رو با عشق انجام میدم و همیشه با گوش دادن به موسیقی دلخواهم یا مثلا خوشبو کردن محیط با عطر یا عودی که دوست دارم و دادن جایزه هایی مثل دمنوش یا بستی و … لذت انجام این کار رو برای خودم بیشتر میکنم منم کلی دستمال زیبا و با کیفیت و شوینده های مختلف دارم خونه من در حدی همیشه تمیز و مرتب هست که خانواده ام به شوخی میگن تنها جایی که میشه سرزده و بدون هماهنگی رفت خونه عاطفه است چون علاوه بر مرتب بودن خونه برای یه پذیرایی حداقلی هم که شده تو خونه خوراکی دارم برای همین همیشه آماده پذیرایی از عزیزانم هستم.
میز محیط کارم هم علاوه بر تمیزی و مرتب بودن بسیار آراسته هست در حدی که خیلی از همکارا میان و با میز من استوری های کاری میذارن اونجا رو هم با خودکار ها و دفتر یادداشت های زیبا و گلدان و ماگ های دلخواهم لذت بخش تر میکنم و این باعث شده که کار کردن هم برام راحت تر باشه.
من هم شاغلم هم به نوعی همیشه مشغول کلاس رفتن و … هستم ولی با وجود مشغله زیادی که دارم دوست دارم کار نظافت رو خودم انجام بدم چون علاوه بر دقت میدونم این عشقی که به قول مریم جان پراکنده میکنم رو هیچ کس برام به ارمغان نمیاره حتی میز محل کارم رو هم با وجود داشتن نظافت چی خودم تمیز میکنم و شاید یکی از دلایل تفاوت میز من با سایرین همینه که خودم این کار رو انجام میدم.
این کار برای من بی کلاسی محسوب نمیشه و واقعا ابایی از انجام دادنش جلوی چشم بقیه ندارم مثلا در همین محیط کار که به هر حال اونجا من سمتی دارم ولی خیلی راحت و با لذت و جلوی همکاران هر روز میزم رو با دقت تمیز میکنم یا مثلا وقتی تو جمع همکارا یا فامیل، خانم ها میگن که خودشون به این کارا دست نمیزنن و نظافت چی دارن من راحت میگم که خودم انجام میدم و حتی ازش لذت میبرم.
مریم جان دیدن این فایل زیبا و سرشار از عشق من رو از اون کسالتی که داشتم خارج کرد و خوشبختانه چون آخر هفته هم هست فرصت دارم با یه انرژی مضاعف پاشم و دستی به خونه دوست داشتنیم بکشم.
به نظر من انجام کارای خونه اولا که جنسیت و سن و سال نمیشناسه دوما اگر مداوم انجام بشه اصلا کارا تلنبار نمیشه که آدم اذیت شه از طرفی باید برای خودمون این کار رو لذت بخش تر کنیم و مراقب باشیم که مثلا با جابجایی اجسام سنگین به خودمون آسیب نزنیم و حتما برای اون بخش از کارها کمک بگیریم.
خداوند رو شاکرم بابت این سایت زیبا و عزیزانی که تا این اندازه باهاشون همراه و همفکر و همدل شدم.
در پناه نور عالم تاب خداوند رحمان باشین.
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته گرامی …
واقعا از شما سپاسگزارم چرا که هر وقت فایلی روی سایت قرار می گیره سوالی در ذهنم پاسخ داده می شه و واقعا از خانوم شایسته سپاسگزارم که توی همین دوفایل زندگی در بهشت به تعداد زیادی از سوالای من در رابطه با زندگی روزمره در مورد چیزهای مختلف پاسخ گفتن که جوابشو نمی دونستم …
سریال زندگی در بهشت نماد عملی تمام دانسته های استاد و خانم شایسته هست…
وقتی رویایی رو عملی می بینی و اینکه آدمایی در زندگی روزمره دارن تجربش می کنن پر می شی از حس امید ..
واقعا هزار بار سپاسگزارم…
اشتراک چیزهای خوب هم، نوعی نیکی به حساب می یاد چرا که حال دیگران رو خوب می کنه و شما این کارو انجام می دید..ممنوم.
در پناه الله مهربان…
سلام مریم جان عزیزم الان که دارم این ویدئو رو میبینم نزدیک 6 صبحه باصدای اذان بیدار شدم و نزدیک عیده چند روزه دارم خونه مو مرتب میکنم یکم خسته شده بودم و پیش خودم میگفتم اینکه خیلی ظافت به خرج بدم تو تمیزی مهمه بعد ک هی کثیف میشه این ویدئو شما بعنوان نشانه برای من پلی شد و کلی انگیزه گرفتم حتی موقع پلی بودن فایل کنار ظرفشویی گذاشتمشو شروع کردم به شستن جا ادویه جاتی و روی گاز و وسایل تمیز کردن واقعا یک خانم الگو هستین برای من و واقعا درست میگین تمیزی واقعا فرکانس داره و قشنگ اونو تو مکانی که تمیز کردین حس میشه کرد ممنونم باز هم لایف استایل روزانتونو برامون بزارین شاید از نظر شما عادی باشه و خیلیا کامنت نزارن ولی مطمعنم همین کار های کوچیک و ساده ای ک عادات شماس الگوبرداری از اون و طرز تجزیه و تحلیل کردنای شما میتونه روی زندگی ما تاثیرات زیادی بزاره خیلی خیلی سپاسگزارم از شما و استاد عباسمنش
به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب وهاب هدایتگر من
سلام
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
ای خدا پرنده رو نگاه کن ، چقدر خوشگله، چه چشمای قشنگی داره، اومدنت پر از خیره ان شاالله، چون جهان برمبنای خیر ساخته شده . خدا منبع تمام خیر ها و نیکی هاست.
خدای هدایتگر م را سپاس سپاس سپاس
همین اجابت ها ، همین هدایت های به ظاهر کوچیک داره ایمان من رو هزاران برابر می کنه.
دیدن و تحسین و تایید همین هدایت ها داره روز به روز هدایت های خدا رو برام واضح تر و قابل تشخیص تر می کنه.
بله مریم جان عزیزم امروز روز رحمت الهیه 😍😍😍
خدایا شکرت شکرت شکرت، همین امروز داشتم به کامنت نفیسه عزیز که در کانال تلگرام منتشر شده بود فکر می کردم و کارهای خونه رو انجام می دادم ، و دیدم که چقدر دارم این کار رو با لذت و احساس بهتری نسبت به قبل انجام می دم که این تغییر زاویه دید من به تمیز کردن خونه ، بعد از اون قسمت سریال زندگی در بهشت که شما تمیزکاری خونه رو نشون دادین شروع شد و خدا رو شکر روز به روز بهتر شد ، و امروز پرسیدم چطور از این بهتر ؟ چطور از این راحتر و لذت بخش تر ؟
خدای من قراره امروز اختصاصی روی قوی تر شدن این باورها و لذت بخش تر شدن این کارهای خونه کار کنیم ، من عاشقتم خدای پاسخگو و اجابت کنندهی من.
خدای من ، چقدر عالی در مورد کار کردن روی دوره ها صحبت کردید، چقدر از تون درست گرفتم دست خیر رسان خدا. اینکه کار کردن روی خودمون یه کار دایمیه و ما همواره در معرض باورهای محدود کننده قدیمی هستیم و هر چند وقت یکبار باید بشینیم دوباره اصوالی و با تمرکز زیاد اونا رو دوره کنیم.
من عاشقتم مریم جانم که اینقدر همه چیز رو با جزئیات کامل توضیح می دی.
توضیحاتت در مورد. تمیز کردن خونه و فاصله زمانی و شیوه شون خیلی عالی بود ممنون، البته من شیوه تمیز کردنم کمی متفاوته چون وجود دوتا فرشته کوچولو توی خونه فاصله زمانی این تمیز کاری رو خیلی کمتر کرده. و صد البته که از وقتی من تصمیم گرفتم از این کار لذت ببرم، اونا هم خیلی عالی تر شدن و خیلی هم در انجام کارهایم میکنند و تا حدودی هم برای بعضی از کارهاشون مسئولیت پذیر شدن و خدا رو هزاران مرتبه شکر که همسرم هم توی این زمینه واقعاً کمک می کنه.
مریم جان عشق من ، می خوام با تمام وجودم تحسینت کنم که اینقدر عالی تعادل بین تمام قسمتهای زندگی برقرار کردی و این تعادل نشانه صلح درونی و اتصال دایمی داشتن به انرژی منبع هست ،
اینکه در کارهای خونه مثل یک خانم خانه دار که هیچ کاری جز کارهای خونه نداره، عمل می کنی و همیشه تمام خونه تون برق می زنه، و واقعاً از تمیزی انرژی مثبت فراوانش قابل دریافته.
در کارهای بیرون و شاید مردانه پا به پای استاد اونا رو انجام میدی، و همراه تمام کارها و تجربیات استاد هستی.
در کسب و کارت از جون و دل مایه می ذاری و عملکرد فوق العاده دارین و …
در کارهای مربوط به مرغ و خرسا مثل یک دامدار حرفه ای عمل می کنی.
در کارهای آرایشگری و نظافت شخصی مثل یک آرایشگر حرفه ای عمل می کنی،
توی غذا درست کردن مثل یک آشپز حرفه ای عمل می کنی.
و تمام این کارها را در حالی انجام میدی که بی نهایت لذت می بری.
همیشه داری روی خودت کار می کنی و ….
با تمام وجودم تحسینت می کنم عشق من
ای خدا ، این آهنگه شدیداً من رو یاد فایل های سفر به دور آمریکا می اندازه
دقیقا مریم جانم توضیحاتت در مورد تمیز کردن همیشگی کف خونه و درز ها خیلی عالی بود و منم تاییدش می کنم منم خدا رو شکر تا حالا این مسئله رو نداشتم تا اینکه بهار امسال مورچه های ریزی اومده بودن و من هر چی تمیز می کردم بازم می دیدم هستن، تا اینکه دیدم پسر خورده نون و کیک و بیسکوییت می ریزه در لونه شون و وقتی من گفتم این کار رو نکنه، گفت نه من میخوام بهشون غذا بدم اینا کوچولوئن گشنه می مونن، خلاصه اینکه یک هفته که غذا بهشون داد و اونا هم حسابی ازش تشکر کردن و دو سه جای پاها و بدنش رو بوس کردن 😉😂 موافقتش رو با من اعلام کرد که بهتره دیگه بهشون غذا نده و اونا هم برن بیرون و هم از غذا طبیعی استفاده کنند و هم از هوای بهاری لذت ببرند.
مریم جونم من عاشقتم اینقدر لباس هات زیبا و هماهنگن و اون پیشبند کوچولو و خوشگلی که بستگی هم خیلی خوش رنگه.
من تحسین می کنم طراحان و سازندگان تک تک این وسایل و لوازم و مایعاتی که اینقدر تمیز کردن خونه رو راحت تر و لذت بخش تر کردن.
ای خدا، پرنده هم حالش خوب شد چقدر شیرین اول دوید روی پل و بعد پرواز کرد ، خدا رو هزاران مرتبه شکر
امید، ایمان، شاد بودن ، لذت بردن ، عشق ، آرامش، تک تک این کلمات دنیایی انرژی مثبت در ما ایجاد می کنند و چقدر عالی گفتی مریم جانم که امید باعث میشه به آرامش هم برسیم.
من تحسینتون می کنم برای این رابطه عاشقانه الهی تون ، عزیزای دلم
خخخخخ چقدر شیرین گفتی، من عاشقتم که میری می شینی توی تنهایی خودت قهوه ات رو می خوری و به دووووورررر دست ها خیره میشی، نوش جونت عزیزدلم، خداقوت میگم بهت عزیزم
انجام کارهای خونه برای من یک تجربه لذت بخشه ، بخشی از بزرگ شدنم و بخشی از تجربه زندگیمه، که دوست دارم خودم انجامش بدم، و به این شکل خودم به خودم خدمت بکنم
دقیقا مریم جانم در موقع تمیز کردن خونه، اون فکرهایی که میاد بهم نشون میده که چقدر. روی خودم کار کردم ، کجاها باید بیشتر کارکنم.
هم ورزشه، هم تمیز کردن ذهنه، عشق و انرژی مثبت رو در فضای خونه می پراکنیم، همش سوده و سوده و سود.
خوب با همین انرژی و احساس مثبت منم پاشم برم، سود کنم البته برای محکم شدن این باورها باید تکرار چندین باره این فایل و به همراه عملکرد و انرژی فراوانی که از عملکرد باشه همراه باشه ، خدا رو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
مریم جانم عشق من ، ممنونم که این فایل ها رو با عشق و سخاوت برای ما تهیه می کنی تا علاوه بر تمیز کردن خونه ، مثبت کردن انرژیش، ذهن ما رو هم تمیز و انرژی مون رو مثبت کنی. بی نهایت ازت درس می گیرم بانوی زیبا، راستی مبارک باشه موهات رو هم کوتاه کردی ، تحسینت میکنم که خودت موهات رو کوتاه می کنی عزیز دلم.
خدا جونم ، آرام جانم ، هدایتگر من ، اجابت کننده من ، وهاب ، رزاق من برای اینکه این همه هدایت ، و احساس عالی و باورهای عالی رو از فضل خودت روزیم می کنی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 🌹🌹🌹
به نام خدای مهربان سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانوم شایسته گل و گلاب
این قسمت چقدر درسها داشت و چه نکات مهم اساسیی از یه فعالیت به ظاهر معمولی که تمام ادمای دیگه به خصوص خانوم ها انجام میدن
میخوام از اولین نکته شروع کنم
که خانم شایسته چه اهرمی در ذهنش ساخته
اهرمی که تمیز کردن اطراف(خواسته) نه تنها اذیت کننده و حوصله سر بر و اعصاب خوردکن نیست بلکه تبدیل شده به عمل لذت بخش اموزنده و رشد دهنده درون و دنیای بیرون
میتونم اعتراف کنم که این اهرم توی ذهنم دقیقا برعکسه چون با دیدن این رفتار شما با خودم یه لحظه گفتم چقدر وسواس کاری 🙄که یه لحظه یاد حرف استاد افتادم
که میگفت اونی که داره با دقت و وسواس ظرفها رو تمیز میکنه و خونه رو تمیزکاری میکنه زجر نمیکشه بلکه اون داره لذت میبره
نکته بعد ارزش ابزار بود
ابزار های بسیار ساده و در دسترس که کمتر جا میگرفتن و بیشترین خدمت میکردن
خانم شایسته عزیز خیلی به تمیز کردن لای دیوار و درز ها و گوشه ها تاکید داشت
میدونید این برای من عین تمیز کردن ذهن از تمام نشخوارهاییی که دقیقااا خودشون نشون نمیدن ولی اتفاقا منبع الودگی از اونجا میومده
وقتی ما هیچ ورودی برای نشخوارها ندیم اونها هم نمیان چون عملا غذا رو ازشون گرفتیم
هربار که غذا مورد علاقه نجواهاا رو کمتر میکنیم اونها هم دیگه میلی به اومدن و خود نمایی کردن ندارن
اینجاست که نقش ورودی های قدرتمند و جون دار و تر وتمیز و بدور از حاشیه خودش نشون میده و اهمتیش رو میشه فهمید
غذاش بگیر اون دیگه میلی برای اومدن پیدا نمیکنه.
نکته بعدی خانم شایسته عزیزممم
اون کوتاه کردن موهاتون بود که عشق کردم و انگیزه گرفتم و نشانه ام بود چون دقیقا این روزها تصمیم داشتم که موهام کوتاه کنم و خیلی وقت بود این دست اون دست میکردم
همین باعث شد که به سمت خواستم بخوام حرکت کنم.. که هدایت شدم حتما از بکگراند این موضوع و درکی که از قانون پیدا کردم میگم و ردپا میذارم
نکته بعدی پرنده زیبا بود دقیقا منم صب بلند شدم دیدم یه بلبل روی بند لباس حیاطمون هست و چقدر ناز بود قوربون صدقش رفتم گوگولی گوگولی 😅😅😅
اهااا نکته بعدی این قسمت این بود که دقیقا بهم الهام شد که دیوار های اتاقم که عنکبوت میاد و تار میزنه تمیز کنم و مرتب تا دیگه این فرصت پیدا نکنن که بیان و دست رویی به دیوار اتاقم بکشم
و همین طور کفشام که قرار بود بندازم توی لباسشویی شسته بشه حتما انجام بدم
راستی راستی در حین اینکه خانم شایسته داشت میگفت من عادتم اینه که غذا خوردیم ظرفها رو صاف بشورریم که دیگه نمونه
دقیقا چند دقیقه بعدش مامانم گفت بیا ظرفها رو کف زدم بیا آب شویی کن من اولش گفتم باشه بعد از کار میام یه لحظه یاد حرف خانم شایسته افتادم و رفتم
و به خودم گفتم قهرمان ملیی وارد میشود.. 😎🙄😍😁شستم و اومدم ادامه این قسمت دیدم… 🤔
بسیاررر از حضورتون خوشحال شدم در این قاب و تمیزکاری
عاشقتونم ❤️💛
از طرف مریمی😚😎💟✔️