سریال زندگی در بهشت | قسمت 118

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حسین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوند مهربان

سلام به استاد عزیزم و بانو مریم

سلام به همه دوستای عزیزم و سپاسگزارم که کامنت ها و تجربیات خوبشون رو می نویسید

من کلا خیلی کم کامنت میذارم اما این فایل که در مورد عملگرایی هست من رو وادار کرد که کامنت بنویسم چون این عمل من باعث تمرکز بیشتر و یادگیری دقیق تر فایل میشه

به جای فقط گوش دادن به این آگاهی‌ها‌، با تفکر و درک بیشتر به اجرای این آموزه ها در عمل نزدیک شویم و نکات مثبت و کاربردی هر فایل رو بنویسیم و چندین بار بخوانیم و تکرار کنیم تا نتایج شبیه به استاد را بگیریم.

من خودم اکثر روز ها کارهایی که در طول روز باید انجام میشد را مینوشتم البته مهم ترین کارها رو مینوشتم که با دیدن این فایل متوجه شدم که حتی کارهای کوچک تر را هم بنویسم. نکته خوب این فایل نرم افزار گوگل کیپ بود که کار را راحت تر و دلپذیر تر میکنه و اینکه کارها را تیک بزنیم هم اعتماد به نفس بهمون میده و هم شجاعت انجام کارهای بیشتر.

چک لیست نوشتن چند مزیت داره:

1-اینکه ما میدونیم کارهامون را که میخوایم انجام بدیم را مدیریت کنیم و به طور موازی چندین کار را با هم انجام بدهیم و اولویت بندی داشته باشیم

2-توجه و تمرکز روی خواسته ها

طبق قانون فرکانس وقتی توجه کافی به خواسته باشه و چندین بار در روز بخوانیم ما به سمت آن هدایت میشیم و بهترین مسیر برای ما نشان داده میشه

اولین نکته قابل توجه در این فایل اینه که مریم بانو با کوچکترین نکاتی که استاد انجام میدن بهترین فایل های رایگان (که بسیار ارزشمند که هیچ قیمتی روی این فایل ها نمیشه گذاشت) را می سازند.

نکته دوم اینکه استاد چقدر برای مخاطبان خودشون ارزش و احترام قائل هستند که وقت میذارند و این فایل بی نظیر رو می سازند.

شما گفتید که ما یک کارایی رو تو زندگی مون باید انجام بدیم وبعدش خندیدید بچه های باهوش این سایت معنی خنده های معنا دار استاد رو باید بفهمید و بدونید که چقدر کج فهمی دیده که این مسئله خندش میندازه(شایدم عصبانیت از درست نفهمیدن ماها) و میگه که بعضیا که با قانون آشنا میشن توهم میزنند که من میام تجسم میکنم و یه کیسه پولی از بالا برام میفته ومن نباید کاری بکنم

دوستان ما قبل از هر کاری تو زندگی مون تجسم میکنیم و قبل به اون موضوع فکر میکنیم حتی همین کامنت نوشتن هم قبلش به فکر من اومده و من یک لحظه تجسم کردم که دارم الان مینویسم اما چون بدیهی هست زیاد بهش اهمیت نمیدیم. در مورد چیزهای بزرگ هم ما تجسم میکنیم که برامون بدیهی بشه وهدایت بشیم به سمتشون حرکت کنیم واقدام کنیم تا بتوانیم به اون چیزهایی که میخوایم برسیم.

فقط اگر ما باورامون درست نباشه میترسیم اقدام کنیم یا محصولی که داریم رو بفروشیم یا به کسی پیشنهاد همکاری بدیم یا بدون سرمایه اولیه اقدام به شروع کسب و کار کنیم

پس راه درست اینه که ما اقدام کنیم و در مسیر باورامون را درست کنیم و پیشرفت کنیم و باز تجربه مون زیاد بشه باز باورامون را تقویت کنیم و باز ادامه بدیم و رشد کنیم و الی آخر……….

کدام پیامبری بدون حرکت کردن کارش را انجام داد؟

کدام کارآفرینی با خانه نشستن و فقط تجسم کردن به جایی رسیده؟

ایلان ماسک در یکی از مصاحبه هاش گفت ما داشتیم ورشکست میشدیم و من مجبور شدم دو هفته تو کارخونه بخوابم اونم شبی دو ساعت. هر چند بعدش اقرار کرد که این کار درستی نیست و خیلی اذیت کنندست اما اگه پاش بیفته آدمای بزرگ از خوابشون میزنن برای هدفشون.

امیدوارم این عملگرا بودن را همیشه با خودم همراه کنم هرچند من عملگرا هستم اما گاهی اوقات تبلی میکنم.

نکته دیگه این فایل نگاه استاد به دریاچه و اون منظره زیبا هست که هیچوقت براشون تکراری نمیشه و با هر بار دیدنش ذوق میکنه و شکرگزاری میکنه و در اصل ایشون قانون را اجرا میکنند و از لحظات زندگی لذت میبرند و به زیبایی های بیشتر هدایت میشن.

در آخر که آینه های زیبا نصب شد و باز استاد به مریم بانو گفتند: مبارکت باشه عشقم.

جالبه که خود ایشون تو اون خونه زندگی میکنند اما میگن مبارکت باشه بعید میدونم ما اینطوری به زندگی نگاه کنیم و روابط بدی را تجربه کنیم.

این فایل یه دوره آموزشی کوتاه اما پر از درس برای من داشت.

سپاسگزارم استاد و مریم بانو

دوستتون دارم

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    374MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

240 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس آقااحمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    نرگس آقااحمدی گفته:
    مدت عضویت: 3119 روز

    سلام استادعزیز و مریم جان،چقدر این همزمانی هایی که بین سوالها و درخواست های توی ذهنم با فایلهایی که از شما توی همونروز میبنم زیاد شده وهیجان انگیز،

    من هم شخصا همیشه برای کارهام یه لیست مینوشتم اوایل با کاغذو و خودکار و بعد ها با استفاده از برنامه های مرتبط ولی یه مدتی این کاررو گذاشتم کنار و دلیلش رو هم نمیدونم شاید چون زیادی به خودم مطمئن شدم چون چندتا قدم خوب برداشته بودم و درحال پیشرفت، دیروز هم داشتم به خودم میگفتم نرگس یادته هروقت میخواستی کارهای خونه رو انجام بدی لیست میکردیشون و چقدر خوب بود و داشتم به این فکر میکردم چرا دیگه اینکاررو نمی کنم،چون الان بیشتر از همیشه به این کار نیاز دارم

    چون دارم رو خودم کار می کنم داشتن یه برنانه منسجم و مشخص خیلی میتونه کار رو برام راحت کنه

    منم همیشه وقتی میخواستم خونه رو تمیز کنم و یا وقتی مهمون برام میومد یه لیست از کارهایی که باید انجام میدادم رو مینوشتم و معجزه رخ میداد، معجزه جی بود؟

    اینکه من در زمان خیلی کمتری به کلی از کارهام رسیدگی میکردم و همیشه یه نتیجه خیلی بهتر از روزهای عادی داشتم حالم خوب بود و همیشه به خودم میگفتم ببین چقدر تو خوبی که اینهمه کار رو انجام دادی ودرست انجام دادی و این آرامش و این لذت بردنه و عزت نفسه پاداش توئه،و همیشه قبل اینکه مهمونهام بیان بر خلاف خیلی ها که تا دقیقه نود درحال دویدنن من یه چندساعتی وقت داشتم تا به خودم و کارهای شخصی خودم برسم واسه همین تو مهمونی حالم بهتر بود و هیچ استرسی ازین که کاریو نکرده باشم ندارم(چون اصلا علاقه ندارم وقتی یه کاری رو من باید انجام بدم طوری انجام بدمش که یه نفر دیگه بیاد بگه چرا این اینجوریه و یا این کارو چرا نکردی، دوست دارم به قولی خودم پیش خود حساب باشم و به همه جنبه ها فکر کنم)

    من با این برنامه ریزی نفر ۲۱ کنکور هم شدم در سالهای گذشته، یه دفترچه داشتم که تقویمی بود و من هرروز درسهایی و تمرین ها و تست هایی که باید انجام میدادم رو توش مینوشتم به صورت هفتگی برنامه ریزی میکردم و بهش عمل میکردم، و واقعا با حرف استاد موافقم که وقتی مینوسی و متمرکز میشی جهان به کمکت میاد

    چون وقتی هدفم قبولی توی کنکور بود و روش متمرکز شدم،هدایت شدم به لیست نوشتن و برنامه ریزی و بعد هدایت شدم به یه برنامه آزمونی که خیلی کار من رو توی برنامه ریزی آسون میکرد و چون هردو هفته آزمون بود من بر طبق سرفصلهای مورد آزمون برنامه ریزی میکردم و پیش میرفتم و همیشه جز نفرات اول آزمون بودم با اینکه فقط روزی ۵ ساعت درس میخوندم برخلاف تفکر عموم که میگفت برای داشتن رتبه عالی حداقل روزی ۱۶ ساعت باید درس بخونی، ولی من به دور از همه این حرفها به ایده هایی که به ذهنم میرسید عمل کردم و رتبه فوق العاده ای داشتم، میگم فوق العاده چون در نظرم نبود اصلا چه رتبه ای بشم فقط میخواستم توی دانشگاه مورد نظر قبول بشم و دقیقا دو هفته مونده به کنکور همسرم بهم گفت چرا واسه رتبه یک نمیخونه و من گفتم دیره و دیگه زمانی نمونده ولی همسرم به من گفت که تو تلاشتو بکن و من دو هفته اخر رو با روزی هشت ساعت خوندن درس به رتبه ۲۱ رسیدم

    چون همسرم خیلی در زمینه موفقیت تحقیق میکرد حرفش برام سندیت داشت و این باور در من بوجود اومد

    من هر جای زندگیمو نگاه میکنم که یه لیستی از کارهایی که میخوام انجام بدم رو داشتم هم عالی کار کردم و هم در زمان کمتری انجام شد و هم نتایج فوق العاده تری داشتم و حالم خیلی خوب میشد و اعتماد به نفسم بیشتر

    و هرجایی که از سر تنبلی یا فراموشی این کار رو نکردم جز استرس و جا افتادن یه سری کارهای مهم(چون انقدر حواست پرت کارهای کوچک میشه، مهم از نظر تو پنهان میشه)حس بدی داشتم و اعتماد به نفسمو خدشه دار میکرد،

    نوشتن هدف و یا لیست کارها در من یه تعهد ایجاد میکنه، انگار یه سندی هست از حرف ها و تصمیمات من که چی گفتم و چجوری عمل کردم،مثل اسناد مثبته برای ثابت کردن و ایجاد کردن حسابی(توی حسابداری)

    در ضمن نوشتن لیست کارها یه ارامش خاطر به من میده که میدونم دقیقا باید چکار کنم ونباید به ذهنم فشار بیارم که مبادا چیزی رو جا بزارم چون وقتی که یه کاری به ذهنم خطور میکرد سریع ثبتش میکردم در همون لحظه و دیگه نیاز نبود زمانی از آینده رو صرف به یاد آوری و خودخوری خودم کنم،

    خوب طبق سوال پیش اومده توی ذهنم و همزمانی فایل استاد درباره همین موضوع به این نتیجه رسیدم که دوباره باید شروع کنم و میدونم اتفاقات خوبی تو راهه سپاس خدا ی من

    سپاس استادعزی و مریم جان و دوستان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: