سریال زندگی در بهشت | قسمت 124

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار امیررضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام او

سلام به استاد عزیزم

سلام به خانم شایسته دوست داشتنی

سلام به الماس های سایت

آگاهی هایی که من از جلسه ۱۲۴ زندگی در بهشت برداشت کردم:

نکته ۱:وقتی که برای هدفت شور و اشتیاق و انگیزه ی زیادی داشته باشی، توانایی هایی رو در وجودت پیدا میکنی که قبلاً ازشون استفاده نمی کردی و حتی خبر نداشتی که اصلاً این توانایی ها رو داری! مثل همون مرغا و گِنی هایی که شروع کردن به پرواز کردن برای اینکه به اون غذای خوشمزه برسن!

نکته ۲: همون جوری که براونی داشت به این فکر میکرد(!) که چجوری علفای تر و تازه پیدا کنه،من هم هر چند وقت یک بار باید بشینم و با خودم خلوت کنم و فکر کنم به اینکه چجوری میتونم ورودی های مثبت تری به ذهنم بدم و یه یجورایی تنوع بدم به ورودی های مثبت ذهنم.مثلاً چند تا تمرین جدید با خلاقیت خودم بسازم یا فکر کنم به اینکه چجوری میتونم همون تمرینای فرکانسیِ قبلی رو جذاب تر و هیجان انگیز تر کنم و به قولی یه دکوراسیون جدیدی به ورودی های ذهنم بدم!✏️

نکته ۳: جمله ی طلایی استاد توی فایل شیوه ی صحیح الگوبرداری:

 یه آدمی که داره توی مسیر درست حرکت میکنه و خواسته ای داره و با تمام وجودش داره به دنبال خواستش حرکت میکنه،این آدم شرایطی رو جذب میکنه،موقعیت هایی رو جذب میکنه،آدم هایی رو جذب میکنه و اتفاقاتی رو جذب میکنه که باعث میشه رشدش سریع تر و بهتر بشه و به خواستش برسه.

توی این قسمت هم دیدیم که یه خواسته ای در وجود استاد شکل گرفت به خاطر همون تضادِ نامتوازن نبودن سازه و اینکه چقدر خوب میشه اگه یه کاری بکنیم که محکم تر باشه…حالا استاد به خاطرِ داشتن باورای مناسب هدایت شد به سمت ایده هایی که به جوابِ ختم میشدن.این ایده به ذهن استاد رسید که برو از فلان فروشگاه پرُس و جو کن و وقتی که استاد شروع کرد به قدم برداشتن و حرکت کردن به قدم بعدی هدایت شد.اینکه اتفاقاً همون موقعی که استاد میرن فروشگاه، لَری هم اونجاس و همدیگه رو می بینن!(دستان خداوند) و استاد به لَری که خوره ی ابزار آلاته توضیح میده که دنبال چیه.بعد لَری هم اسم اون چیزی که دنبالش هستیم رو بهمون میگه و قدم بعدی اینه که بریم از یه فروشگاه دیگه که سرزمین ابزارای خفنه،اون chain hoist رو بخریم…یاد اون بیت شعر معروف افتادم:

تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس

خود راه بگویدت که چون باید کرد

نکته ۴: اون سیم های فولادی نازک و در عین حال محکم بود که یه تشبیهی رو توی ذهنم ایجاد کرد.خیلی وقتا میشه که ما اینجوری خودمون رو گول میزنیم که مثلاً بابا حالا این چند قسمت سریالِ تلویزیونی دیدن که تاثیر زیادی روم نداره!! حالا چند تا کانال خبری هم عضو باشم که به جایی بر نمیخوره! درسته که استاد میگه با آدمایی معاشرت کنید که به رشدتون کمک میکنن،اما خب خداییش با فلانی و بهمانی هم خوش میگذره هرچند که آدمای نامناسبی ان! بالاخره هیچ کس کامل نیست که! منم نیاز دارم تا هر از گاهی یه سری توی شبکه های اجتماعی بزنم و ببینم اوضاع از چه قراره! آدم که نباید از دنیا عقب بیفته که! ما توی عصر ارتباطات زندگی می کنیم!!!

یعنی خیلی وقتا ما اینجوری از ذهنمون رکب میخوریم فقط و فقط به این دلیل که فکر میکنیم اون چند قسمت سریال دیدنا،اون هر روز چند دقیقه آهنگ غمگین گوش دادنا،اون چت کردنای بیهوده با ادمای نامناسب و … تاثیری زیادی رومون نداره و ما که به خیال خودمون عضو خانواده ی بزرگ عباسمنش هستیم و اصلاً با بقیه فرق داریم و مسیرمون با اونا متفاوته! و اصلاً مثل اونا فکر نمی کنیم!! غافل از اینکه بابا سیستم ذهنی عصبیِ همه ی ماها یجوره.اصلاً مهم نیست که من کی ام یا چیکارم یا کجا زندگی میکنم یا عضوِ چه سایتی ام! مهم اینه اگه دارم مثل اکثریت جامعه فکر میکنم و فرکانس میفرستم و عادت های رفتاریمم مثل هموناست، منم دقیقاً به نتایجی هدایت میشم که اونا گرفتن. همین تصمیمای کوچولو کوچولوعه که مثل اون رشته سیمای فولادی کم کم اینقدر بزرگ میشن و قدرت میگیرن که بعداً میفهمیم چه ترمزای بدی برای خودمون ساختیم ‍♂️ و این قضیه برعکسش هم صدق میکنه.

همین کامنت خوندنا و کامنت گذاشتنا، همین دنبال کردن سریال زندگی در بهشت،همین انجام دادن تمرین ستاره قطبی،همین گوش دادن به فایلای استاد و تلاش برای عمل کردن بهشون،همین که وقتی مشکلی برات پیش میاد سعی میکنی از زاویه ای بهش نگاه کنی که حالتو خوب کنه،همین که سعی میکنی هر روز چند تا از نعمت هاتو بشمری و از خداجون بابت داشتنشون تشکر کنی ،همین که سعی میکنی همه ی ادمای اطرافت رو دستی از دستای خدا بدونی ،همین که توی یوتیوب دنبال جاهای زیبا و تکنولوزی های جدید میگردی،همیناس که باعث میشه رشته به رشته اون افکار و فرکانسای مثبت قدرت بگیرن و بعد به شکل خواسته هات وارد زندگیت بشن.اثر مرکب رو فراموش نکنیم:

 قدم های کوچیک و مثبت + ثبات قدم = تغییرات بنیادی 

نکته ۵:نمیدونم چرا این الان اومد تو ذهنم!اما خب سعی میکنم مقاومت نکنم و بذارم جاری بشه.چیزی که الان تو ذهنم میگذره اون گیره های کمکیه.یه جمله ای رو خیلی وقت پیش از مقاله های خانم شایسته خونده بودم که خیلی برام جالب بود و خودمم تجربش کرده بودم.جمله هه این بود که ✅ باور ، باور می آورد! باورها به صورت توانی رشد می کنند.✅یعنی ساختنِ یه سری باورا خیلی بهت کمک میکنه برای باورپذیر شدن باورای بعدی!به قول خانم شایسته توی همون مقاله ✅ یک باور قدرتمندکننده مثل باور فراوانی یا باور احساس لیاقت یا باور به اینکه خداوند بیشتر از ما می خواهد که ثروتمند شویم،وقتی که ساخته می شود، همزمان صدها باور مخرب را از بین می برد و صدها باور قدرتمندکننده ی دیگر نیز در کنارش می سازد.

برای من اون گیره ها، حکم همون باورای قدرتمندکننده ای رو داره که کمک میکنه به ساخته شدن راحت تر باورای بعدی!

نکته ۶:وقتی إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ رو باور میکنی،اینجوری نتیجه میگیری.یک مسئله برای استاد پیش میاد که چیکار کنیم که این چرخا خیلی خوب حرکت کنن؟استاد میگه نمیدونم باید چیکار کنیم.حالا توکل به الله میریم تو دلِ کار ببینیم چی پیش میاد و از اونجایی که استاد این باورا رو ساخته که خدا هر لحظه منو هدایت میکنه و من باید حرکت کنم و ایده ها در طول مسیر بهم گفته میشه و… ، خداوند هم به باورای استاد پاسخ میده و به شکل یه ایده و یه تصویر ذهنی شفاف، جواب رو بهش الهام میکنه!

می بینین قانون خداوند رو؟؟!!

می بینین که خدا چجوری داره قانون رو بهمون یاد میده؟؟!!

خدایا شکرت برای این آگاهیِ ناب.استاد چه خدای زیبایی در ذهنت ساختی.چه باورای توحیدی ای داری که خداوند اینجوری داره شما رو هدایت میکنه.چند وقت پیش یه جمله ی زیبایی رو از کامنتای یکی از بچه های سایت(زدکارتیست عزیز) خوندم که خیلی به دلم نشست.نوشته بود که خداوند برای تو همانی می شود که تو همان را خداوند میدانی!

اینقدر من از لحاظ عاطفی و احساسی با این جمله درگیر شدم که همون لحظه بیتش اومد تو ذهنم!!!

 خدا برای تو شود همانی

که تو همان را خداوند میدانی 

.

.

.

.

خدایا شکرت

خدایا شکرت که با هم توی این مسیریم و قدم به قدم داریم یاد می گیریم که چجوری زیبا زندگی کنیم و با رشد خودمون جهان رو به جای زیباتری برای زندگی کردن تبدیل کنیم.

راستی نکته ی ۷ داشت یادم میرفت!! ☺️یه تشکر VIP هم دارم از خانم شایسته ی عزیز برای ضبط این فایلای زیبا و باورساز.به خدا مریم جان نمیدونی چقدر داری به ما انرژی و فرکانس مثبت میدی.شما و استاد نعمتین به خدا.من سپاسگزار خداجونم که منو لایق دونست و هدایتم کرد به هم فرکانس بودن با شما دو تا فرشته ی نازنین.

عاشقتونم❤️

خداوند یار و یاور و هدایتگر همه ی ما باشه انشالله

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    431MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

166 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سجاد طبسی نژاد» در این صفحه: 1
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2853 روز

    به نام عشق

    سلام به خانواده گرامی ام

    کامنتم نزدیک تموم شدنش بود که یهو دستم خورد روش حذف شد عدم کنترل ذهنم فقط3ثانیه بود سریع به خودم گفتم مثل اینکه قراره در آینده کارهای بسیار بزرگتری رو انجام بدم اگه اونجا نیاز به کنترل ذهن داشته باشم پس باید از اینجا بتونم بگذرم

    خب بازم مثل همیشه مرغ های پرادایس دوان دوان و پرواز کنان و با شور و شوق بدنبال استاد هستن برا رسیدن به خواسته شون

    وقتی درحال صحبت کردن استاد گنی ها خیلی قار قار میکردن و استاد هم گفت این پرادایس20هکتاره اما اینا فقط میایند اینجا در شعاع 10متری مخ مارو میترکونن

    خب این دیالوگ داره چند چیز رو به ما میگه و یادآوری میکنه که چنین تجربه ای هم داره دوست داشته شدنمون رو میگه هم اینکه نباید همیشه فقط به یه جا،مکان،ایده، فرد خاص،زمان خاص،ابزار خاص ،و… چسبید

    و همچنین اگه در اون محله ،مکان،شغل و…هستیم و در مسیر درستی هم هستیم و احساسمون هم خوبه و موفق هم هستیم اما بااونجا خیلی حال نمیکنیم پس ما به مهاجرت خیلی فکرنکردیم و زمین خداوند پهناوره باید به مکانهایی که میدونیم برامون واقعا لذتبخشه و مناسب با ما هست بریم مانند خود من هرزمان در ایران پیشرفت های خوبی کنم میخواهم برم آمریکا

    خب اینم بگم من قبلا توی کاری مشغول بودم که بعداز سالها به همکارم اعلام ترک اون کارو کردم اما اون خیلی ناراحت،گله و شکایت ازم کرد و هنوزم یه خورده ازم دلخوره که چرا تو اینکارو کردی میبینید دوستان به این نوع رفتار میگن وابسته بودن به یه فرد و یه شرایط خاص و رشد نکردن اما من گفتم من باید به چیزی که واقعا از بچگی بهش علاقمندم فعالیت داشته باشم و انجامش بدم و طی چند مدت اخیر بسیاری از دوستان ،همکاران و افراد مختلف به بنده ضربه زدن،سنگ توی راهم شدن،مسخره ام کردن،پشت سرم حرفهایی زدن،گفتن و الان هم میگن نمیتونی، نمیشه،ولکن،بیخیال و….

    و همچنین خانواده ام و تمام فامیل و خیلی از دوستان

    میگن تو بجایی نمیرسی و برام خنده میکنن

    اما من از تمام اینها گذر کردم و حتی الان با خیلی هاشون هم رابطه دوستی و خوب دارم و اصلا به کارهاشون و دیدگاهشون هم فکر نمیکنم بلکه فقط به راه خودم دارم ادامه میدم

    و هرروز سعی ام بر اینه که چگونه تمرکزم بهتر از قبل روی کارم باشه برا بهتر شدن در کارم و رشد کردنم

    خب بیشتر درمورد زیبایی ها و هدایت های پرادایس صحبت کنیم من دیروز موقع تمرین ستاره قطبی ام یه حسی بهم گفت بگو من خالق زندگیم هستم

    و امروز دیدم استاد به این بلبرینگ که از آمازون گرفته اما ثابت نیست مانند مفصل لگن پا به همه طرف میره اما چونکه این باور خلق کنندگی هست باعث میشه که یه چرخ دیگه بهش اضافه بشه برا ثابت موندنش

    این از نشانه و جواب تمرین دیروز من در ستاره قطبی،،

    جواب بعدی قسمتهای قبل میگفتم خب این ورق های روی چیکن شا که روی دیواره ها که ورق نیست اگه باران شدید بزنه بازم مرغ ها داخلش خیس میشن اما دیدم استاد داره دیواره هارو هم در این قسمت ورق میزنه،،

    «جهان همیشه فعاله و آماده پاسخگویی»

    آیا ما هم آماده دریافت جواب هستیم؟

    وقتی استاد دونه میریزه برا مرغ ها در یه جای جدید و مرغ میرن بسمتشون اما هنوز یه عالمه مرغ دیگه دارن میگردن و اینور اونور میرن تا بتونن وارد بشن تا برسند به خواسته شون

    خب این تصویر به من میگه وقتی ما به چیزی که میخواهیم برسیم اما توی مسیر کمی موانع یا تضاد هست بلکه فقط این شور و شوق و پشن هست که میتونه آدم رو حرکت بده بسمت جلو تا به چیزی که میخواد برسه،،

    وقتی کاری انجام میدم و وارد عمل میشم حتی اگه قسمتی از کار هم به مشکل خورد مانند وارفتگی چیکن شا توسط استاد انجام شده

    اما بگم اشکال نداره همینم خودش باعث میشه منو هدایت کنه بسمت مسیرها و راهکارها و خلاقیت های بیشتر،،

    خب من در مورد تضاد هم بگم مثلا همه ی ما آدمها حتی اگه خالص ترین هم بودیم و به تضاد هم برنمیخوردیم خب بازم این باعث نمیشد که دیگه این جهان مادی خاصیت وجود تضاد حذف بشه ،،نه،،

    اما یه چیزی میخواهم بهتون بگم دوستان من از بدو تولد در خانواده و محیطی بزرگ شدم که با. بی نهایت تضاد و ناخواسته بزرگ شدم و اکثر تضادهای الانمم از همون کودکی ام هستن و بخصوص تا چندسال قبل و حتی تا همین چند وقت پیش خیلی هاشون منو ناراحت میکرد منو متوقف میکرد منو به عقب میبرد و…. اما من کم کم تصمیم گرفتم که هرروز نتنها متوقف نشم بلکه قویتر و عالی تر بشم و سعی کنم هرروز بیشتر ازشون استقبال کنم هرچند هنوز هم خیلی باید در این رمینه کارکنم تا بهتر بشم اما میخواهم بگم که من یکی از اون بدترین ها توی برخورد با تضادها بودم اما شکر خدا هرروز دارم خودمو بهتر رشد میدم در این باور ذهنی،،

    حوزه علاقمندی من در یکی از خطرناکترین رشته مبارزه های ورزشی ست که امروز یه کلیپی در همین رشته دیدم که مسابقه خیلی راحت و زود به پایان رسید بعد گزارشگر میگفت همیشه میگن مسابقه نبرد و جنگ است اما خیلی اوقات میتونه فقط یه بازی باشه،،

    استاد شما داری توی هوای سرد و شب هم کار میکنی گفتم نگاه کن از قدیم هم ما خیلی دیده بودیم که توی سرما و شب کار میکردن

    و میگفتن باید سختی کشید و تحمل کنی تا به جایی برسی و خیلی هارو هم واقعا میدیدیم که به جاهایی هم میرسند و موفق هم میشن اما هیچوقت نتونستن مسیر درست و لذتبخش رو بهمون نشون بدن و بخاطر همین هم همیشه این باور در ذهنمون بود که یا زجر و موفقیت یا راحتی و ناکام بودن،،

    اما ما اینجا و در این مسیر داریم. یه جور متفاوت و صحیح بودن رو تجربه میکنیم و به همدیگه انتقال میدیم که اگه کسی داره توی سرما و شب کاری رو انجام میده و اگه شما هم میخواهی انجام بدی باید اول عشق اون کار درونت ایجاد بشه بعد همراه با لذت باشه نه فقط زجر کشیدن و تحمل کردن،،

    واقعا میبینید چقدر اینجا مفهوم تمرین ستاره قطبی بازم تداعی میشه که هر دوتا به هدف میرسن اما از دوتا مسیر و دو دیدگاه کاملا متفاوت،،

    بازم فکرکنم یکی از خواسته های استاد در تمرین این فایل اتفاق افتاد این صبح زیبای آفتابی و میزان بودن دمای هواست،،

    خب آخر فایل با تصویری از روند تکامل استاد و مریم بانو برخورد کردیم که کامیون اومد بار خاکی که قرمز رنگ زیباست رو خالی کرد و اون لدر کوچک هم داره خاک هارو صاف میکنه مثل اینکه قراره یه سازه و ساختمان بسیار عالی این قسمت از پرادایس ساخته بشه و چه هدایت هایی رقم بخوره

    خدایا تمامی مارا کمک کن تا اینقدر به ثروت و نعمت برسیم که اینچنین به مرحله خودشکوفایی برسیم و بازم پیشرفت و بزرگتر و گسترش بیشتر

    و واقعا با ثروتمند شدن ما باعث میشه تا جهان هم ثروتمندتر بشه و گسترش پیداکنه،،

    خداوند یار و عاشق همیشگیتون باشه،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: