سریال زندگی در بهشت | قسمت 128

به نام خدا

سلام و صدتا سلام به همه🌹🌹🌹🌹خیلی دوستون دارم❤️❤️❤️❤️❤️تو این سرما ویخ بندون باحال این روزهای زمستون بی نظیر چقدر لذت میبرم میام توی این خونه گرم ونرمی که با شما عزیزای دلم ساختیم البته من تازه پیداتون کردم🥰بدجوری بی خانمان بودم خدارو شکر خوب موقعی خونه دار شدم😊مثل یه معتادی که تو زمستون تو شهر کارتون خوابه و میره تو گرم خونه شهرداری😁😁

همه چی تو خونمون داریم و بسیار خوشبختیم خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی منم ته تغاری خونه هستم و دارم از داشتن خواهر برادرای بزرگ‌ترم لذت برم،پدرمادر بی نظیری داریم😍خداروشکر که منو هم خدا بهتون داده،خوش به حالتون👏👏👏😂😘😘

فقط بگم من عاشق مر غ و خروس و اردک و گوسفندو همه این نازنین ها و خوشگلا هستم،ایشالا دوتا گا‌و خوشگل هم میاریم تا مزرعه حیواناتمون یواش یواش کامل تر بشه🐶🐭🐮🐷🐔🐤🦆🐣🐴🦋🐟🐠🐄🐂🐎🐑🐏🐖🐓🦃🦚🦜🦢

خداروشکر که باب و جنیفر به جمعمون اضافه شدن،خیلی خوشگلن چقدر کیف کردم از دیدن این نقل و انتقال جذاب،عکس العمل بقیه به تازه واردها خنده دار بود.ایشالا میبینیم که خیلی زود باهم دوست میشن،خیلی برام جذابه تا اینا رو بیرون قفس ببینم که واسه خودشون میچرخن،من بچه که بودم کلی مرغ و خروس و اردک داشتم و تو حیاط وباغمون آزاد بودن،و همیشه مشغول این بودم تا مامانمو سرگرم کنم تا کمتر بهم گیر بده که اینا همه جارو کثیف میکنن و حتی همسایه ها هم شاکی میشدن،اما من راضی نمیشدم براشون توری بزنم ومحدودشون کنم،کیف میکردم میدیدم آزاد واسه خودشون میچرخن هر روز ساعتها مشغولشون بودم وکلی باهاشون وقت میگذروندم.

بزرگ‌تر که شدم کمتر میتونستم بهشون برسم وبعدش توری مرغی خریدم و یه جایی رو محصور کردم داشتمشون اون داخل،وخلاصه همه راضی بودن غیر از من☹️والبته مرغامم مثل من شاکی بودن😬خلاصه دوران خیلی خوبی بود که الان مامانم میگه دوستدارم اون دوران برگرده وتو با جک و جونورات دور‌برم ورجو وورجه کنین😁😁

کاملا درک میکنم که شما چه لذتی میبرید،ممنونم که تمام اینها رو به اشتراک میزارید.

انگیزه گرفتم تا بزودی یواش یواش تو حیاط خونه جدیدم یه کلونی کوچیک قشنگ راه بندازم.چقدر دلم هوای خونه روستایی قدیممون و اون حیاط زیباو باغ بزرگ که داشتیم رو کرده،همسایه های مهربونمون که همه شبیه هم بودیم.من شمالیم و دهمون تقریبا تو جنگله،وپیاده تادریا حدود ده دقیقه راهه،دلم براش تنگه😌😍🥰 الان میفهمم که معنی زندگی همین لذتهای ساده وکوچیکه،همین سروکله زدن با مامان با همسایه ها،لونه مرغ درست کردنهام😁تو اون سن کم،زندگی برام چیزی غیر از اینها نبود،ساعتها مینشستیم و دنیا اومدن گوساله همسایه رو نگاه میکردیم واز ته دل شاد بودیم وآرامش داشتیم،زندگی خیلی راحت میتونه سخت بشه،اگر سخت بگیریمش،ما که بلدیم لذت ببریم وزندگی کنیم پس بهتره که دنبال شادی وآرامش جای دیگه و جور دیگه نباشیم،هم‌نجوری که بلدیم باید از زندگی لذت ببریم،خدایا شکرت که این همه زیبایی آفریدی،این همه لذت این همه حس خوب بوی خوب(خاطراتم همه بوی خاصی داره😁)بخصوص میتونم حس کنم که تو اون قفس چه بوهایی میاد،عاشق بوی پر جوجه هستم،بوی گوساله تازه به دنیا اومده،بوی دود آتیشی که تو طویله روشن بود تا گوساله گرم بمونه🥰☺️😁😁خدایا شکرت بخاطر این همه صداهای خوب که بین این حیوونا وتو این طبیعت میشنویم🙏🙏خدایا شکرت به خاط اینکه یه روز کامل گریه کردم وغذانخوردم چونکه مامان مهربونم سر یکی از خوشگل‌ترین خروسامو برید تا واسه عموی عزیزتراز جونم که عاشقش بودم و هستم، وتهران زندگی می‌کرد وبعد از مدتها اومده بود خونمون ناهار درست کنه،

باید تا صبح بنویسم که واسه چه چیزهایی خدایا من از ته قلبم خوشحالم،

واسه چیزهایی که دارم خوشحالم واسه چیزهای بی نظیری که داشتم والان ندارمشون خیلی متشکرم،

خدایا بابت اون روزهای بی نظیری که در انتظارمنه،به خاطر دنیا که آبستن اتفاق‌های عالی هست خیلی خوشحالم وذوق دارم.

همتونو دوست دارم برای همه آرزوی بهترین ها رو دارم،🙏🌹❤️

حتی از خدا میخوام تا هومن(😂😂)هم خوشحال باشه، موفق باشه خوشبخت باشه وباعث شادی اطرافیانش باشه.خدایاااااا خیلی دوست دارم😘ممنونم که منو به این جهان عجیب غریب وجذاب دعوت کردی عااااااشقتم❤️🌹❤️🌹

سلام مارکو جان🌹🌹🌹خیییلی خوشحال شدم از خوندن پیامت❤️🌺پر از شورعشقی خیلی از خدا ممنونم بخاطر بودن در جمع شما🌺🌺🌺برات بهترینها روآرزومیکنم🌹🌹🙏🙏

محمد مردانی عزیزم🌹🌹🌹🌹ممنونم ازت ایشالا همیشه موفق وپیروز باشی🙏❤️

سلام زیبا خانوم گرامی🌹🌹🌹چه کودکی زیبایی داشتید چه دنیای زیبایی دارید🌺🌺🌺🌺برای همه آرزوی دنیای زیبا رو دارم🌸🌸🌸🌸خیلی پیامتون رو دوست داشتم،واقعا زیباست🤗🌺🌺🌺براتون بهترین وزیباترین ها رو آرزو میکنم🌷🌷🌷