سریال زندگی در بهشت | قسمت 13 - صفحه 26

337 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 198 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا، هر آنچه دارم از لطف و رحمت توست…

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان مهربان و دوستان هم‌فرکانسی‌ام

    امروز، سیزدهمین قسمت از سریال زندگی در بهشت را دیدم، و چه تجربه‌ای بود! استاد جان، دقت و تیزبینتون شگفت‌انگیز ه،درست مثل شاهینی که از بلندای آسمان جزئی‌ترین حرکت‌ها را می‌بینه، ماری که در میان شاخه‌های درخت پنهان شده بود، از چشمان شما دور نموند،و چه شجاعتی در برخورد با اون! اگر من جای مریم جان بودم، حتماً آسمون را با جیغ‌هایم پر می‌کردم! خداروشکر که این مزاحم به‌موقع شناسایی شد و راهی جز حذف شدن نداشت، چون به حریم زندگی نفوذ کرده بود.

    و اما لذت واقعی… تابی میان درختان سر به فلک کشیده، در دل طبیعت، نسیمی که نوازشگر روح است، و آسمانی که آغوشش را برای رویاهایمان باز کرده… فقط باید تجربه‌اش کرد تا فهمید بهشت یعنی چه! خدایا شکرت برای این لحظات ناب…

    خدایا خیلی دوستت دارم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 625 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام به دوستان عزیز

    صدای جیرجیرک های تو لحظه های اخر منو برد به سمت روزهای زیبای تابستونی

    من هیچ وقت نمی دونستم این بزرگ شدنم تو یه طبیعت بزرگ و سرسبز چه نعمت بزرگیه

    از بچگی به ما یاد داده بودن نداشته هامون و ببینیم ‌‌غصه بخوریم

    ما 4 تا بچه بودیم و تو 2 تا اطاق و 2 تا ایوون بزرگ شدیم ‌‌من همیشه ناراحت بودم و ارزوم‌ بود خونه اطاق داشته باشم

    ولی هیچ موقع این محوطه 2 هزار متری که داشتیم با درخت و سبزه و جوجه و تاب و مرغ و خروس که از بچگی عاشقشون بودم رو نمیدیدم و یه کوچه کوچیک پشت خونمون که همیشه فوتبال بازی میکردیم

    همه بچه های همسایه و فامیل از خداشون بود بیان خونه ما و تو حیاط بازی کنیم

    خلاصه تو حیاط پلاس بودیم همیشه و بازی هامون بیرون بود

    اینم یه نعمت بود چون واسه تحرک و بازی های همون موقع الا‌ن من یه دختر ورزشکار و پر تحرک و پر نشاط و پر ذوق ‌‌شوق هستم‌

    البته از بچگی غصه خونه رو می خوردم و همیشه تو فکر خونه های فامیل و همسایه هامون بودم ……

    حالا چه اتفاقی افتاد

    من به محض اینکه رفتم دانشگاه سال بعد به هر قیمتی شد خونه اجازه کردم اصلا خانواده هم خبرنداشتم سر خود با مخالفت همه

    یعنی من تو چند سال چند تا خونه عوض کردم اخرش شد 3 خوابه و خلاصه اخر ماجرا

    کم کم دیدم حالم داره بد میشه چون من عادت داشتم همیشه بیرون باشم

    عاشق شهر و عاشق بیرون بودن هم بودم

    کم‌کم شخصیتم داشت به سمت افسردگی میرفت

    واقعا الان هم تعجب میکنم چطور مردم تو آپارتمان زندگی میکنن اونم با داشتن بچه …….

    ولی تصور بدی از روستا و محوطه داشتن داشتم چون به دلیل عدم امکانات ما همیشه از حیاط دچار مشکل میشدیم

    بازون میومد همه جا آب میگرفت

    مرغ و خروسا بد مدیریت مادرم همیشه ناراحت بود

    پدرم وظایف بیرون و حیاط رو انجام نمیداد و همیشه درگیر بود چون برای یه زن سخته کارهای یه حیاط بزرگ رو انجام بده و این کار برای مردها مناسب تر و راحت تره

    خلاصه من که خبر از قانون نداشتم تو ذهنم ساخته بودم فقط آپارتمان یا حیاط موزاییک

    حتی خواهرهام هم الان همچین خونه هایی خلق کردن با اینکه تو یه طبیعت بزرگ ، بزرگ شدن

    ولی من خیلی خوشبخت بودم چون بعد دیدن زیاد سریال زندگی در بهشت و اطلاع از قانون یه هو اصلا نفهمیدم ترمز چیه از کجاست خودش رفت و من الان عاشق خونه حیاط دار بزرگ اونم با حیاط چمن و درخت شدم

    چیزی کخ از بچگی عاشقش بودن ولی به دلیل ترمز ها نمی تونستم خلقش کنم

    ولی وقتی نگاه تغییر پیدا میکنه ترمز ها میرم و تو از سمت مثبت به اون قضیه نگاه میکنی و باعث میشی جذبش کنی

    و الان دیگه تو تصورات ذهنی ام این نیست که ازدواج کردم تو آپارتمان محبوس میشن تو شهر هستم و ….

    الان ناخودآگاه خودم و بچه هام و همسرم رو تو یه خونه بزرگ با یه محوطه بزرگ چمن و درخت و رودخونه میبینم ……. و مطمئنم همین هم خلق میشع

    چرا مطمئنم ؟ چون دفعه قبل که اونطوری تصور کردم خلق شد پس اینم میشه

    و اصله دیگه حتی نمی تونم تصور زندگی بدون داشتن محوطه بزرگ کنم

    البته خدا رو شکر جایی زندگی می‌کنیم که مثلا میشع با یه قیمت خیلی پایین یه زمین مسکونی + باغی خرید که قسمت مسکونی خونه ساخته بشه قسمت باغی یا زراعی حیاط بشه و من به آرزوم برسم …..

    با استفاده ازین قضیه مفهوم ترمز و رفع ترمز کامل برام جا افتاد

    حالا زیبایی های اینجا

    وقتی به حیاط بزرگ چمن داری ( البته استاد مثل من جایی بزرگ نشد که این همه زمین باشه طبیعت باشه ولی چون از نظرش مثبت بود هی تصورش کرد و اخر بهش هدایت شد ….)

    یعنی ما یه نعمت هایی داریم خودمون نمی دونیم چقد این نعمت ارزشمنده تا وقتی که یه انسانی رو میبینم که سال ها اون نعمت رو نداشته و الان داره با عشق و از زاویه کاملا مثبت به اون نعمت نگاه میکنه ……

    دلیل همه ترمز های ما اینه که ما از زاویه منفی به اون نعمت نگاه می‌کنیم و خبر نداریم فرکانس داره ارسال میشه ….

    الان عاشق این ملک بزرگم …. قبلا ترمز داشتم کی می خواد تمیز کنه وای نمی خوام …… جای پرت هست نمی خوام …… انقد الگو دیدم همه رو شست و برد

    واقعا عاشق زندگی تو همچین جاهایی هستم ولی با خونه بزرگ تر و خونه از جنس سنگ یه خونه مجکم با یه ملک رویایی …… با امکانات عالی و نزدیک شهر ….. البته تو شهر ما تو شهر هم همچین ملک هایی پیدا میشه

    ملک هایی که رودخونه از تو محوطه اونا رد میشه

    البته که دریاچه نداریم ولی تا بی نهایت رودخونه های بزرگ و کوچیک داریم کخ خیلی هاشون از تو خونه یا کنار خونه ها رد میشن

    اصلا از بچگی عاشق خونه همسایه بودم چون یه رودخونه کوچیک از کنارش رد می‌شد عشق میکردم

    خونه عموم هم یه رود خونه کوچیک داشت که از پشتش رد می‌شد وقتی دختر عموم پنجره اطاقشو باز می‌کرد رودخونه تو دلش بود

    البته الان طبیعت و شهر رو با هم می خوام چون عاشق تکنولوژی و شهر نشینی و امکانات و زندگی در جریان هستم

    و از خدا می خوام منو هدایت کنه

    واقعا از ته دلم عاشقش هستم بدون هیچ نکرانی که نرسم چون می دونم چیزی کخ عمیقا عاشقش باشی ترس و تردید راهی نداره نفوذ کنه

    عشق واقعی همه راه ها رو خودش باز میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    الهی به امید تو

    امروزمو با این فایل زیبا آغاز میکنم و برای تغییر بنیادین و تجدید میثاق با خودم گام برمیدارم….

    به قول استاد هر تغییری اتفاق بیوفتع به نفع ماست

    واقعیتی وجود نداره و این ماییم که با باور هامون واقعیت هارو به نفع و خواسته خودمون میکنیم……

    مهم نیست ظاهر قضیه چیه ما باید در لحظه احساسمون خوب نگه داریم…….

    خدایاشکرت…..

    این فایله نشانه روز من بود و من جوابمو گرفتم…..

    تا وقتی خدا هست هیچ کسی و هیچ چیزی نمیتونه به ما گزندی برسونه……

    مثه همین مار ،،،،،وقتی حست خوبه وقتی تو مدار درستی،،،،وقتی روی خودت کار میکنی،،،،هیچ اتفاق ناجالبی نیست اگرم باشه اون تضاده و قراره تورو به خواستت برسونه…….

    این جور مواقع باید ذهنمونو کنترل کنیم ……

    چی بگم از این حجم زیبایی……

    هوا بهشتی

    فضا بهشتی

    یه مکان بهشتی با این دریاچه زیبا و درختای فراوان

    استاد و مریم جون دو عدد عشق ،که حالشون کنار هم خوبه و لذت میبرن…….

    به هم عشق میدن و بدون اینکه وابسته هم باشن ….

    عاشقتم استاد با این جمله طلایی که قانون همیشه جواب میده…..قانون برای همههههه چیز جواب میده…..

    خدایاشکرت ،،،،،،که با وجود تو آرومم و حال خوبه

    شکرت میدونم هر اتفاقی بیوفته به نفع منه…..

    خدایا کمکم کن فقط روی خودت حساب کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مینا منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1073 روز

    سلام و درود

    امروز که یکم به خاطر حس طبیعت دوستی م و عدم تفاهم باهمسرم به مشکل برخوردم و به دوستم تماس گرفتم و گفتم و بهم گفت مقصر خودتی تو برای خدا شریک قائل شدی تا وقتی از بنده میخوای همراه تو بشه همینه تو باید از خدا بخوای و خودش با کسی که همفرکانس تو هست برات جور میکنه

    خدایا کمکم کن تنها از تو یاری بجویم تا قدرت و معجزه ت رو بهم نشون بدی

    اومدم سایت و نشونه خواستم و این طوری استاد رو در محل خونه خودش درحال حس خوب دیدم و البته دوستم گفت تو همینجایی که هستی حس ت رو خوب کن خدا خودش در جواب حس خوبت اتفاق خوب که کسی که باهاش همفرکانس قرار میده رو نشونم داد باید برم تو حیاط خونه خودم با داشته هام حالم رو خوب کنم و از خدا بخوام بیشتر و بیشتر برام برسونه و اینبار وقتی دست از شرک قرار دادن و خدایی کردن کشیدم اینبار خودش رو نشون میده

    خداجونی عاشقتم که هربار بیشتر و بیشتر منو به خودت هدایت میکنی

    خداجونی ببخش که هربار میگم خدایا شکرت ولی در عمل به جای درخواست از خودت از بنده درخواست میکنم و اینطوری قلب و دلم رو آتش میزنه

    خدایا از تو خوشبختی و حال خوب و دیدن نقطه به نقطه جهان هستی رو میخوام.خدایا از تو خوشگذرونی سفر خرید ثروت عزت میخوام.

    عاشقتم که…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهرا داودآبادي گفته:
    مدت عضویت: 1601 روز

    به نام نور آسمان ها و زمین

    سلام و هزاران سلام

    تعهد روز چهارم تمرکز روی نکات مثبت ، زیبایی ها و فراوانی – ٩ بهمن ١4٠٣

    امروز روز مبعث پیامبر هست و بعثت برای من شخصا همیشه یادآور قانون تکامل هست ، اونجایی که استاد توی یکی از دوره ها میگن : محمد چهل سال بندگی کرد ، چهل سااااال محمد امین بود

    و این فایل فوق العاده نشانه امروز من بود

    الهی صد هزاااار مرتبه شکرت

    اول از اجیب الدعوه الداع اذا دعان بودن الله بگم که :

    من اونجایی که استاد و مریم جان داشتن درباره اون کار صحبت میکردن یه لحظه از ذهنم رد شد که خدایا من رو هدایت کن به اون فایل و خواستم بعدا برم ببینم تو کدوم فایل های دیگ زندگی در بهشت هست

    که بک دقیقه بعدش دیدم اون قسمت فایل رو که من دوست داشتم ببینم رو گذاشتین داخل همین فایل ویدیویی و الله اکبر از سریع الاجابه بودن الله یکتا جایی که هییییچ مقاومتی نداری

    تو درخواست میکنی و الله در جا مهر تایید میزنه و پاسخ میده

    بابت این همزمانی فوق العاده سپاسگزار الله یکتا ، استاد عزیزم و مریم جانم که انقدر قشنگ فیلم میگیرن و تدوین میکنن هستم

    از زیبایی های پارادایس هر چی بگم کمه

    هر بار میبینمش زیبایی های بیشتر و بیشتری به چشمم میاد

    از میلیون ها برگی که روی درختان هست

    تا میلیارد ها برگی که ریختن روی زمین و خشک شدند یا تازه هستن

    تا هزاران درخت سر به فلک کشیده چند ده یا شاید چند صد ساله

    تا دریاچه ای که آرامش الهی داره

    تا آسمان فوق العاده زیبا و بلوری

    تا کلبه ای که من عاشقانه دوستش دارم چون تماما چوب أست و چوب برای من یادآور سر سبزی و طبیعت و زیبایی

    تا عشق ناب شما دو نفر که خود خود خودتون هستید و فیلم بازی نمیکنید

    تا خنده های دوست داشتنی مریم جان

    تا خدایی که تمام این زیبایی ها رو خلق کرده

    شاکر الله یکتا هستم که از روزی که ازش درخواست کردم که نشانه های بیشتر و بیشتری از فراوانی رو به من نشون بده تا من بتونم باور فراوانی رو بیشتر و بیشتر در وجودم قوی کنم و باور کنم ، من رو در مدار تماشاخانه این ویدیو ها قرار داد و به قلبم الهام کرد که یه تعهد ٣٠ روزه بده و هست از روز برو در مورد نمود فراوانی که خودم بهت الهام میکنم توی جلسه ١٣ روانشناسی ثروت ١ که شروع مبحث فراوانی هست بنویس

    و سپاسگزار خداوند هستم که تا به الان من رو در این مسیر با هدایت و لطف خودش ثابت قدم نگه داشته

    استاد عزیزم و مریم جان عزیزم من عاااشقانه دوستتون دارم

    خداوند به همه ابعاد وجودی و زندگی تون برکت به غیر حساب عطا کنه

    عاشقتونم عااااااشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Fatemeh Solimani گفته:
    مدت عضویت: 192 روز

    به نام خدای عزیزم

    چقدر لذت بردم از این همه آزادی از این ک چقدر راحت هستن استادو مریم جان چ باعشق استاد هل میده و ایشون هم لذا میبره چ رابطه عالی باهم دارن و واقعا هم دوست دارن ازخدا خودم میخام رابطه من و مهدی هم همینطور بشه و روز ب روز بیشتر هم دوست داشته باشیم و باهم هدف هامون ب خدای خودمون نزدیک بشیم ایمانمون قوی‌تر کنیم سپاسگزار ترباشیم راستی اینم بگم من صبح ها یکم دیر از خواب بیدار میشم بعد چون دیشب گفتم باید فردا فایل استاد گوش بدم کنار دیدار خانمان روی نرده ها گربه نشسته بود و با صدایش من ازخواب بیدارشدم و توانستم‌ این فایل و فایل قبلی استاد نگاه کنم شکر گزار خداوندم ک منو هدایت میکنه و دوس داره ب زیبایی ها بیشتر توجه کنم‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    زینب برهانیان گفته:
    مدت عضویت: 1037 روز

    درود به یزدان پاک

    من الان این فایلو دیدم توی تاکسی در حال برگشت به خونه چون خودمو موظف کردم روزی یکی از فایلهای زندگی دد بهشت رو ببینم و فکر کنم به درس هاش و کامنت بذارمشون.

    واقعا هیجان زده شدم از این همه زیبایی و سراسر وجودم انرژی این فضای دلنواز، انرژی بالای استاد و عشق و صمیمیتی که بین شما عزیزان جریان داره.

    هردفعه که این فایلها رو میبینم سعی میکنم خودمو اونجا تصور کنم و انرژی اونجا رو احساس کنم و قلبم باز میشه مثل وقت هایی که واقعا تو یک جنگل، کنار دریاچه و زیربارون بودم.

    ولی موضوعی که با دیدن این فایل خیلی پررنگ اومد تو ذهنم، شخصیت خود استاد هست.

    یعنی واقعا شیوه کار و زندگی استاد، مدل محتواهای سایت چه فایلهای دانلودی چه دوره ها انقدرررررررررر متفاوته، انقدددددددددر خاصه که همه باورها و چارچوب های محکم، خشک و اشتباهی که تو ذهن ما هست رو نابود میکنه ، اینکه ما فکر می‌کردیم آدم اگر تو همچین موقعیتی باشه باید لباس پوشیدن، حرف زدن و رفتار مخصوص به اون موقعیتو داشته باشه، نباید خودش باشه، نباید راحت باشه و باید دائم نقاب‌های متفاوت ظاهری و رفتاری داشته باشه تا از نرم های تعریف شده خارج نشه و اگر بشه دیگه امکان نداره موفق بشه، امکان نداره کسی اونو بپذیره و بهش اعتماد کنه.

    در حالیکه داریم میبینم استاد عزیز با این موقعیت، با سایت و دوره های بی نظیر و این شرایط مالی انقدددددددر خودشه، انقدددددددر راحت و طبیعی رفتار میکنه و این خودش مصداق عملی کاربست و نتیجه گرفتن از قانونه.

    استاد عزیزم سپاس از شما برای ایییییین همه آموزش و آگاهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 865 روز

    یک روز دیگر در پرادایس زیبا

    سلام به استاد عزیزم…خانم شایسته گرامی و همه دوستان هم فرکانسیم که این کامنتو میخونن

    فکرشو بکن، توی پرادایس، در میان درختان سبز، زیر آسمان آبی، کنار دریاچه، بالای چمنای فسفری، در میان دو درخت، دراز بکشی، تاب بخوری و بخوابی…آخ آخ که دلم خواست

    «خوابش یک خواب شیرینیه بچه ها، حتما امتحان کنید»

    برای جمع کردن همک هم چه ایده خفنی دادن، حتی میشه وقتی دراز کشیدی نوشیدنیتو داخلش بذاری تا نریزه.

    با درک کردن قوانین هر چیز، میتونیم زندگی راحت تری داشته باشیم و به درک بهتری از جهان اطرافمون برسیم؛

    قبلا توی ذهنم علم رو در تضاد با خداوند و توحید میدونستم!

    بس که داستانای مذهبی مسخره شنیده بودم که با علم در تضاد بود و میگفتن این کار خداست! نباید توش دخالت کنیم!

    اما الان میفهمم که همه چیز این جهان توسط قوانینی اداره میشه که توسط همون خدا وضع شده؛ هر اختراعی که ما انجام دادیم، بواسطه درک همین قوانینه

    با درک قوانین فیزیک، تونستیم کلی وسیله اختراع کنیم و زندگیمونو راحت تر کنیم

    و ایده این کور گره، خیلی جالب و خفنه، هرچی بیشتر فشار بهش بیاد، سفت تر میشه.

    خیلی جالبه برای یادگیری قوانین فیزیک و شیمی و… مدرسه و دانشگاه میریم اما برای درک قوانین جهان…

    برای درک قوانین جهان باید خودت بخوایش، مثل مدرسه نیست که بزور ببرنت! باید خودت بخوای و وقتی بخوای، خداوند هدایتت می کنه، بازم مثل مدرسه و دانشگاه نیست که برای محدودیت های جغرافیایی نتونی بهش دسترسی داشته باشی و توی شهرتون نباشه! هر جایی که باشی اون خداونده که هدایتت می کنه

    و باعث افتخارمه که بگم توی تنها دانشگاه آموزش قوانین جهان، تحصیل می کنم و روز به روز به این دانشگاه و مطالبش علاقه مند تر میشم.

    و درس این فایل:

    برای لذت بردن، نیاز به هزینه بالا نیست؛ با یک چیز ساده میشه لذت زیادی برد

    منم امیدوارم بتونم از همین نعمت هایی که الان دارم نهایت لذتو ببرم، نعمتایی که روزی آرزوی داشتنشونو، داشتم و الان دارمشون

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 875 روز

    خدایا شکرت طبیعت زیبای پرادایس و خوابیدن در این طبیغت بی نظیر

    واقعا لذت بخشه

    چقدر عالی که با ساده ترین راهها ما بهترین لذت را ببریم و استاد همیشه این جمله را میگید که همه کارها اسانتر میشه و در رفتارتون اینو میشه دید که حتی گره هم نزدین و اوکی شد

    چقدر خوبه باورهامون انقدر قدرتمند باشه و بعدش تمام کارها ساده و ساده و ساده تر میشه

    داستان مار هم جالبه و خداوند محافظ و نگهبان ما هست و همیشه از ما حمایت میکنه و شما هم چون همیشه از خدا حمایت و حفاظت میخواین باید پاتون دقیقا کنار بزارید و نیش نزنه و اگه روی بدنش قرار میگرفت صدذرصد نیش زده میشدین و چقدر خداوند حساب و کتابش دقیقه

    یاد این شعر افتادم

    گر نگهدار من ان است که خود میدانم

    شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد

    و چقدر عالی شما را در برابر مار محافظت کرد

    خودشم فهمید چه اشتباهی کرده بدو بدو رفت بالا درخت ولی گاهی اشتباهات تاوان داره و این قسمت سریال زندگی در بهشت هم به سبب همیو اتفاق ایجاد شد و با اینکه دیگه مار نیست اما توی ذهن هممون میمونه که چقدر خداوند میتونه ما را دقیق راهنمایی کنه و چقدر مراقب ما هست

    وقتی میترسم یا استرس دارم و… توی ذهنم مرتب میگم خدا هست و باعث دلگرمی من میشه و چقدر این حس عالیه که یک نیرویی کنارته

    دقیقا یک هفته پیش هم موقع خروج از کشور و مشکلات پاسپورتم فقط میکفتم یا الله و چقدر عالی منو از مرز رد کرد و تنها چیزی که اونموقع ارامش بخش من بود خدا بود

    خدایا شکرت که همیشه هوای بنده هات داری و چقدر دوستمون داری چقدر وجودت لازمه

    ممنون استاد از نشان دادن قدرت خداوند در حفظ ما از مسایل و خطرات

    همیشه سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محمدرضا بهبودی گفته:
    مدت عضویت: 2302 روز

    بنام خدای مهربونم ک هر لحظه در حال هدایت منی ب سمت خواسته هام ب سمت زیبایی ها براحتی ب سادگی و کاملاً طبیعی

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و توحیدی و مریم جان شایسته و مهربون و تک تک بچه های ارزشمند سایت الهی مون

    خداروشکر میکنم ک فرصت دوباره ای ب من بخشیده تا بیام و کامنت بنویسم و توجه کنم ب زیبایی ها

    ب لطف خدای مهربونم من یک روندی رو شروع کردم ک هر روز 1 قسمت از این سریال بی نظیر و لذت بخش رو ببینم و دیروز این قسمت رو دیدم و اتفاقاتی ک برای خود من دیروز رخ داد باعث شد تا بیام کامنت بنویسم

    این موضوع رو بگم ک ؛ من هر وقت سریال زندگی در بهشت یا سفر ب دور امریکا رو میبینم ، نا خودآگاه لبخند روی لبام میشینه و وقتی ب خودم میام میبینم ک دارم میخندم و لذت واقعی میبرم و از این بابت واقعاً سپاسگزار خدای مهربونم

    اولاً اینو بگم ک میشود ی ملک فوق العاده محشر زیبا و بهشتی داشته باشی ک در آزادی کامل بتونی هر تفریحی ک دلت میخواد انجام بدی براحتی مثل خوابیدن توی ننو

    و با دیدن این قسمت ، این خواسته در منم شکل گرفت و همین الان دارم تجسم میکنم ک توش خوابیدم و عزیز دلم داره حولم میده تا کیفشو ببرم

    چقدر لذت بخش واقعاً و چقدر حسش خوبه

    من دلم خواست ک منم بتونم توی ننو بخوابم

    ی خواب واقعی و لذت بخش

    خدای من بی نهایت شکرت بابت این همه زیبایی لذت و احساس خوب

    استاد وقتی فان صحبت میکنید و ب نوعی میندازید روی شوخی ، خیلی باحال و خنده دار میشید

    خیلی خوبه اینجوری ، من خیلی دوس دارم و لذت میبرم و اینکار صمیمیت رابطه رو خیلی بیشتر می‌کنه

    مخصوصاً اونجا ک مریم جان شروع کردن ب هول دادن شما و ی دفعه طناب ی صدایی داد و شما اون عکس العمل باحال رو نشون دادید

    خیییییلی خوب بود ، خیلی کیف کردم

    چند بار کشیدم عقب تا دوباره ببینم و لذت ببرم

    واقعاً از شما بسیار زیاد سپاسگزارم ک همچین ایده ای دادید ک هم خودتون لذت میبرید و هم برای ما خواسته بوجود میاد

    در واقع خودتون خوب زندگی میکنید و کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه

    استاد اون قسمت ک اون اتفاق رو تعریف کردید

    و اینکه خداوند چطور شما رو در چ شرایطی محافظت کرده و می‌کنه در همه حال

    خدای من شکرت ک بخیر گذشت و استاد پیش ماست

    یاد اون اتفاقی ک توی بندرعباس براتون رخ داد افتادم

    الهی شکرت بخاطر وجود نازنین استاد عباس منش عزیز و مریم جان شایسته و این سایت الهی و تمام اعضای فوق العاده و ارزشمندش

    واقعاً با رخ دادن اینجور اتفاقات ، چقدر ایمان ما و باورمون نسبت ب خداوند و زندگی قوی و محکم تر میشه ک با این ایمان میتونیم چقدر کارای بزرگتر انجام بدیم و هی رشد کنیم

    دیروز برای منم ی همچین اتفاقی افتاد

    دیشب ک رفتم باشگاه برای تمرین ، مسئول باشگاه گفتن ک ؛ قرار شده ک بچه ها رو بیمه کنیم و ی جورایی اجباری شده از طرف سازمان و اگر هم نخواهیم بیمه بشیم ، باید ی رضایت نامه بنویسیم و امضا کنیم

    منم با اینکه اعتقادی ب بیمه ندارم ، گفتم اگه اینجوریه ک باشه ، و ایشون مشخصات منو یادداشت کرد برای بیمه شدن

    حالا من دیشب تمرین عضله پا و پشت بازو داشتم

    شروع کردم ب تمرین و توی آیتم دوم اسکات پا هالتر بود ک من ترجیحم اینه ک با دستگاه اسمیت اسکات بزنم چون ایمن تر و راحت تره واقعاً

    اما چون اسمیت مشغول بود رفتم با هالتر انجام بدم

    من 4 ست افزایشی تمرین کردم و ست پنجم وزنه اضافه کردم و تردید داشتم ک بتونم انجام بدم یا ن

    و حسش برای من اینطوری بود ک ، انگار میخواد ی اتفاقی بیفته اما من ازش نمی‌ترسم و خیالم راحته از این بابت

    من شروع کردم ب انجام ست آخر ک دیدم نمیتونم بلند شم و وزنه ها رو با هالتر از بالای سرم پرت کردم پایین و خودمم نفهمیدم چی شد اما انگار ی نیرویی اینکارو برام انجام داد و خودم تعجب کرده بودم چون فکر میکردم اتفاق بدی قراره بیوفته اما ب لطف خدا ب فضل خدا هیچیم نشد و من تا چند لحظه مات بودم از اینکه چ اتفاقی افتاد و چطور ب این راحتی از سرم گذشت !!

    جالب اینه ک انگار هیچ کسی هم توی باشگاه متوجه این اتفاق و اون صدای پرت شدن وزنه ها نشد ، با اینکه من داشتم 100 کیلو اسکات با هالتر میزدم

    واقعاً از صمیم قلبم از خدای مهربون و توانای خودم سپاسگزارم ک اینجوری منو حمایت و هدایت کرد ک چکار کنم و بنظرم خداوند ب من عمر دوباره داد چون می‌تونست اون اتفاق ب ی شکل دیگه ای رخ بده و فقط خدا می‌دونه چطور ؟!

    واقعاً خدای مهربونم رو سپاسگزارم ک هر لحظه داره از من حمایت و محافظت می‌کنه

    من ب این اتفاق و اون موضوع بیمه ک قبل از شروع تمرین مسئول باشگاه بهم گفت فکر کردم و ب این نتیجه رسیدم ک ؛ خدایی ک منو تا اینجا آورده و هر لحظه هدایت و حمایتم کرده ، در بقیه مواقع هم می‌تونه کمکم کنه و محافظ و نگهدار من باشه

    من هر لحظه در پناه برترین نیرو و قدرت عالمیان هستم ک عاشق منه و یار و یاور و محافظ منه و بیشتر از من میخواد ک من خوشبخت و سعادتمند باشم در دنیا و آخرت

    این اتفاق ی درس بزرگ و ی جنسی از ایمان و باور قلبی رو ب من داد ک : در مقابل برترین نیروی عالمیان ، ترس هیچ معنی و مفهومی نداره وقتی ک باور میکنی ک این نیرو هر لحظه با توئه و هر لحظه یار و یاور و محافظ توئه و عاشقانه میخواد ک تو خوشبخت و سعادتمند باشی

    ایمانی ک باعث میشه من راحت تر بتونم کارای بزرگتر انجام بدم ب پشتوانه برترین و قدرتمند ترین نیروی عالمیان

    از شما استاد عزیزم و مریم جان شایسته هم واقعاً صمیمانه سپاسگزارم ک این سریال بهشتی رو با عشق واقعاً برای ما آماده کردید و واقعاً دیدنش لذت بخشه برام

    ی نکته دیگه ک باید اینجا بگم اینه ک ؛ از وقتی دارم هر روز بصورت تعهدی این سریال بهشتی رو میبینم ، توی هر قسمت ، از زبان استاد عزیز و مریم جان داره ب من گفته میشه ک چیکار کنم و منظور استاد از این صحبت در زندگی من چی هست و چ کاری رو باید انجام بدم تا زندگی راحت تر ساده تر روان تر و لذت بخش تری داشته باشم

    خدای مهربونم بی نهایت سپاسگزارم ک این فرصت عالی رو ب من بخشیدی تا این کامنت رو بنویسم و در جمع شما عزیزان باشم

    برای همگی آرزوی سلامتی شادی عشق ثروت و سعادت در دنیا و آخرت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: