سریال زندگی در بهشت | قسمت 13 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

337 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3347 روز

    سلام

    صدای ارام حرکت، درختان صدای آرام، استراحت آدم، در زیر درختان بزرگ و زیبا و صدای جیر جیرکها و صداهایی از طبیعت که روح آدمی را پرورش میدهد و روحنواز و دل انگیز است.

    فضایی آرام با عطر درختان، که آکنده از فضای روحانی شده است .

    تنها چیزی که می شود دید طبیعت است و آرامش طبیعت که خدا می گوید تو هم مانند این طبیعت آرام باش و تقلا نکن ؛ همه چیز به موقع و سرجای خودش بوجود می آید تو فقط بندگی مرا داشته باش ؛ من هستم همیشه از تو محافظت می کنم و همیشه با تو هستم ؛ تو شرک نورز، و بدان که در تمام لحظه ها با تو هستم ؛ وقتی که تنهایی من درتو هستم و وقتی که درتنهایی خودت غوطه وری بدان که من همیشه با تو هستم هر لحظه هر ثانیه و هر وقت که مرا صدا کنی.

    این همه سبزه این همه گیاه و این همه ابزار را گاه با دستان تو آفریدم برای اینکه از آنها استفاده کنی و شکر مرا کنی؛ من ازتو هیچ نمی خواهم جز بندگی من و تکیه به من و بدان که من بهترین تکیه گاه تو هستم.

    وقتی آرامی وقتی ناآرامی بدان همیشه من در کنارت هستم ؛ من در لابلای درختانی هستم که استراحتگاه توست ؛ من همیشه با تو هستم و تو بهترین بنده من هستی؛ همه چیز این عالم را مسخر تو کرده ام که راحت تر و لذت بخش تر زندگی کن؛ با من باش که من همیشه با تو هستم و حامی و نگهدار تو هستم.

    وقتی تو میترسی من در کنارتم وقتی آرامی من در کنارتم و با هر حرکتی باهر تحرکی ؛ می خواهی به من نشان بدهی که من خیلی عالی از نعمتهای تو استفاده میکنم و من را خوشحال تر می کنی.

    بنده خوب من همیشه درهای نعمتم به روی تو گسترده است تو بخواه و من همیشه هستم.

    هیچ چیز در جهانم ثابت نیست همه چیز تغییر می کند تو هم قبل از تغییرات تغییر کن قدر بدان و ازهر لحظه خود برای یاد من استفاده کن .

    تو فقط یاد من باش من هیچ کاری از تو نمی خواهم من همه کاری را برایت انجام میدهم تا تو راحتتر باشی.

    همیشه مواظب احساست باش مواظب افکارت باش و بدان که من نگهبان تو هستم.

    همه چیز را برای راحتی تو آفریدم تا تو راحتتر و بهتر زندگی کنی شکر خدا کن شکر من کن که نگهبان تو هستم.

    در طبیعتی ارام پر از درختان سر سبز با نور خورشید با سایبانی که برایت قرار دارم خودم را به تو نشان میدهم و ثابت میکنم که هستم برای اینکه تو راحتتر باشی و زندگی کن. زندگی گوارای وجودت باشد.

    دنبال چه میگردی دنبال بهشتی من بهشت را برایت به این دنیا می آورم دنبال آرامشی من برایت آرامش را می آورم دنبال راحتی هستی من آن را برایت می آورم ؛ تو هر چه بخواهی من برایت مهیا می کنم تو فقط آرام باش و در ذکر باش و بگو خدایا شکرت .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1636 روز

      آینا جان سلام

      امروز خیلی اتفاقی به کامنتت هدایت شدم. با اینکه این فایل چند وقت پیش نشانه من بود، ولی امروز از یه طریق دیگه به کامنتت هدایت شدم و چه کامنت فوق العاده ای نوشتی…

      یک راز و نیاز کامل و تمام عیار…

      یک گفتگوی بی نظیر از جانب خدا

      نمیدونم اسمش رو دقیقا چی باید بذارم، ولی هر چی هست، خیلی به دل من نشست… خیلی باهاش اشک ریختم.

      یاد اون فایلهای آرامش در پرتو آگاهی استاد افتادم.

      کُپیش کردم توی فایل خودم و وقتی که خواستم با صدای خودم هم ضبطش کنم، اونقدر هر بار وسطش به گریه می افتادم که مجبور شدم چندین بار از اول شروع کنم. آخر سر من اونی که ضبط کردم چند جاش مکث کردم چون گریه ام گرفته بود.

      فکر کنم هرکس که این متن رو با صدای بلند بخونه، حتما گریه اش میگیره… نمیدونم چرا، ولی وقتی همینجوری از روش میخونی خیلی معمولی تره. ولی وقتی صدای خوندن خودت رو میشنوی، گریه ات میگیره…

      انگار حرفهای خدا رو، با صدای خودت میشنوی….

      خلاصه که خیلی فوق العاده بود…

      خیلی منقلبم کرد.

      و خیلی به موقع بود برای من.

      عزیزم میبوسمت و سال نو رو بهت تبریک میگم و سپاسگزارم ازت برای این کامنت بهشتی و روحانی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سید سجاد رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    سلام خدمت دوستای عزیز بخصوص سید حسین گل🌼🌷

    یه دنیا خوبی براتون آرزومندم🙌

    اگه بخوام سه تا از مخربترین و بدبخت کننده ترین باورام و بگم حتما یکیش اینه که من اگه مٶمن بشم نمی تونم شوخ باشم، نمی تونم ثروت مند باشم، نمی تونم خودم باشم و…

    در حالی که من خیلی دوس داشتم همشون باشم یعنی شوخ باشم، مٶمن باشم اصلا عارف باشم، میلیاردر باشم و خوشگذرون و…

    خیلی هم روش کار کردم و فایل ضبط کردم و چون باور مذهبی ایه برا خودم دلایل مذهبی و قرآنی و عقلی آوردم و خدارو شکر خیلی بهتر شدم، از استاد عزیز هم تشکر می کنم و از خدا می خوام کمکم کنه غرور و بذارم کنار که آقا من همه چیز و نمی دونم تمام.

    اما نکته جالب توی این قسمت👈

    من امروز کسی رو دیدم که بیشتر از هرررر کسی من و با مفهوم قرآن آشنا کرد، کسی که فهمیدم تا بتونه در مسیر خداوند حرکت می کنه و الهام بخش زندگی صدها هزار نفر هم بوده. خییییییییلی جالبه این شخص یعنی استاد عزیز هم می خنده و شاده ، هم رااااحته، هم شوخه هم میلیاردر و هم مومن…

    چکش آخر خورد، بت آخریه شکست… موقع تاب خوردن سید با صدای بلند خندیدم و کیف کردم خیلی خوب بود

    آقا منم می تونم ، هم موفق و میلیاردر باشم ، هم شوخ و شنگ و با حال ، هم مومن هم رااااحت، اصلا می تونم خودم باشم و برام مهم نباشه کاری که انجام می دم و ضرر نداره کسی در موردش چی فکر می کنه.

    خدایا شکرررررت، سید جان دمت گرم واقعا ازت ممنونم که راه و برامون هموار کردی و از حرکت لاکپشتی اومدیم بیرون ، ممنون که در آزادی از اسارت باورای غلط کمکمون کردی ، سپاس سپاس سپاس

    بچه دوستون دارم تمام❤💕💞🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مریم تیموری گفته:
    مدت عضویت: 3073 روز

    به نام الله که منو دوستداره

    و منو در مسیر خوشبختی وسعادت

    گذاشته

    سلام استاد عزیزم ومریم مهربونم

    اول اینکه مریم جان دم دم دمت گرم بابت

    موتور سواری اقا من دیشب یه تیکشو اینستا دیدم کلی ذوق مرگ شدم خدارو صدهزار مرتبه شکر به خاطر این توانایی

    واین ننوی استاد

    استاد بخواب در ارامش

    الهی قربونتون بشم اخه شما دوتا اینقدر

    عشقید اخه ادم اینهمه تعریف میکنه خسته نمیشه از تعریف کردن و تحسین شما

    کلی زندگیتون پراز عشق و پراز نکات عملی و لذت و توحید وتقوا اااااای که من واقعا بعضی روزها میمونم چه بنویسم کدوم جمله و کدوم درک عالیرو بنویسم تا لایق شما باشه به قول خانم گوگوش

    شما تو اون ننو خوابیده بودید منم دراز کشیدم

    چشمامو بستم حسش کردم چقدر زیبا بود

    با کوچکترین چیزها لذت ببرید این جمله ی همیشگی شماست استاد که وقتی عمیق فکرشو میکنم اصلا شل میشم از تمام دغ دغه های زندگیم و رها واسوده خاطر حتی دوستدارم گاهی عروسک بازی بکنم بادبادک هوا کنم و لذت ببرم😁😁

    خلاصه اینکه استاد اون کشتن مارتون چه باحال بود فک وفامیلاشونم که نیومدن خداروشکر

    اصلا گفتید مریم عزیز کاربردشکافی کرد من تنم یکم لرزید بابا ایول مریم جان با این جسه ی نحیفشون بابا کلی شجاع هستن دمت گرم

    استاد استاد خلاصه زندگیمونو با این سریالها و با این حرکتهای باحالتون یه جورای هاچار بازی کردید همسر عزیز بنده عاشق چکش و هاچار هستش خیلی جالب بود چند روز پیش که داشتیم نگاه میکردیم سریالو این داش غلام من (همون عزیز دلم😉) رفت سراغ جعبه ابزارش یه کم سروصدا راه انداخت و دلش خنک شد و منم ازش فیلم گرفتم یواشکی و کلی خندیدیم گفتم ای ای غلام تو هم ارررره هوس کردی خراب بکنی وبسازی

    خلاصه از فیلمبردار خانم مریم شایسته ی عزیزم واز بازیگر حرفه ای عالیجناب عشق واز کارگردان (( رب العالمین)) صدهزار مرتبه تشکر میکنیم و اقا ما کلا عاشقتونننننیم 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    رضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1091 روز

    بنام خالق زیبایی ها

    سلام به روی ماه همگی

    خدایا شکرت که یکبار دیگه فرصت دیدن زیبایی‌های پارادایس رو بمن عطا کردی و اجازه دادی هر آنچه را که حس می کنم در قلمم جاری کنم.

    اینقدر این پارادایس زیباست که از هر زاویه ای فیلمبرداری بشه، زیبایی هاش توجه و حس سپاسگزاری رو برانگیخته می کنه، خدایا شکرت برای این مکان بی نهایت زیبا.

    چه حس خوبی داره لم‌ دادن توی همک ، کلا با ساده ترین وسایل میشه از طبیعت بیشترین لذت ها رو برد، بدون اینکه صدمه ای به طبیعت وارد کنیم.

    یادمه قدیما وقتی میرفتیم سیزده بدر از این طنابهای ضخیم نخی با خودمون می بردیم و به دوتا درخت می بستیم و دختر و پسر شروع می کردن تاب بازی و تا جاییکه می تونستیم اوج می گرفتیم ، فقط کافی بود همون اولش یکی هل می داد و برای اوج گرفتن بیشتر باید زانوها رو خم و راست می کردیم تا به بالاترین ارتفاع برسیم. یادش بخیر و خدارو شکر برای اتفاقات خوبی که در گذشته داشتیم. یکی از لذتهایی که بعید می‌دونم کسی بتونه فراموش کنه همین تاب بازی در دل طبیعت و بخصوص در سیزده بدر بود.

    چه جالب این قسمت هم قسمت سیزدهم بود.

    قدیما با یک قلم و یه دفتر اسم فامیل بازی می کردیم یا یه بازی بود به اسم یه قل دوقل و چقدر لذت می بردیم، چقدر دلها بهم نزدیکتر میشد. چقدر می خندیدیم و برد و باخت اصلا مهم نبود ، چقدر اون بازیها‌ منشأ ازدواج دختر پسرها میشد، بخصوص تاب بازی که معمولا جوونهای دم بخت بازی می کردن.

    اون وقت ها باختن باعث کینه به دل گرفتن نمیشد، چون هدف فقط لذت بردن و دورهمی بود. گرچه الان هم وقتی روی خودمون کار می‌کنیم با آدمهای هم مدار همراه میشیم و از بودن باهم لذت می بریم. خدایا شکرت

    چقدر جهان رشد و پیشرفت داشته، یک وسیله ای که اینهمه باعث لذت استاد شد، خودش بدون هیچگونه مزاحمتی به اندازه یک کف دست کوچولو شد. گاهی اوقات برای سرگرم شدن دنبال وسایل پیچیده می‌گردیم یا مثلاً فکر می کنیم حتما باید چند روز تعطیلی پیش بیاد تا بزنیم به دل جاده اونم فقط شمال، در صورتیکه با دم دست ترین وسایل میشه کلی لذت برد.

    استاد، ممنونم که یادآوری کردید سرگرم شدن نیاز به هزینه خاصی نداره، انشالله شما و بانو همیشه پایدار و پیروز باشید.

    دوستان نازنینم انشالله همیشه شاد و سربلند باشید.

    خدایا شکرت که قدم به قدم من رو به مزرعه رویاهام نزدیکتر می کنی.

    خدایا شکرت که تو رو دارم.

    مانا باشید و شاد زی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    بنام خدا

    من قبلا این فایل رو دیده بودم

    ولی تماشای مجددش خالی از لطف نبود

    شوخ طبعی استاد

    ابزار و وسایل ساده ای که میشه باهاشون از زندگی لذت بیشتری برد

    ی درس در مورد هَمک توی کتابی که ب زبان اموزام تدریس میکردم بود

    و این فایل من یاد اون ریدینگ انداخت

    اینم بگم

    پارسال ک ماتازه اومده بودیم تو این خونه ی اقایی ب همسرم دوتا قلمه از درخت یاس داد

    و کفت بذاریمش تو خاک

    وقتی گذاشتیمش

    انگار دچار شوک شده

    تمام برگهاش ( برکهای بیضی شکل تقریبا بزرگ) ریخت

    و هیچ اثری از رشد نبود

    تااااا بعد از کذشت 6 7 ماه دیدم سرش جوونه زد

    و دیشب رفتم تو خیاط دیدم یکی از اونها جوانه گل داده

    خدااا اینقدر ذوق کردم که نگو

    همین چیز بظاهر کوچیک و بدیهی

    برای من ی چیز خاص

    و کلی ذوقش کردم

    خداروشکر

    که جقدر راحت خدا خودش این دوتا قلمه یاس رو ب خونه ما هدایت کرد

    داستان این چوب درخت که الان ب ی نهال تبدیل شده

    داستان ساختن باورهاس

    شاید تا ی مدت نتیجه ای ، تغییری نباشه

    ولی فرکانسها داره ارسال میشه

    و در زمان مناسب ب بهترین شکل ب زندگی ما برمیگرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      الهام وابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1526 روز

      سلام عزیزم

      کامنتت ساده و لی خیلی پر مفهوم ومعنی بود..

      خوندم وتحسیتتون میکنم که اینقدر قشنگ بیانش کردین.

      بقول استاد روند طبیعی جهان رشده

      روند طبیعی جهان بهبوده

      روند طبیعی جهان تکامل

      هروز جهان در حال رشد وپیشرفت هستش واونقدر آرام وآهسته پیش میره که اصلا ما متوجه نمیشم..

      و استا برای همین همیشه تاکید دارن بنویسید که یهویی ذهن گفت که تو کاری نکردی…

      بگین این واین واین و‌‌….

      منم خیلی گل دوست دارم و اون حس خوشحالیتون رو با وجودم حسش کردم…

      سپاس گذارم عزیزم شاد باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Shiva گفته:
    مدت عضویت: 927 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جون مهربونم

    من و دختر 5 سالم هر روز باهم برنامه های شمارو دنبال میکنیم یا سفر به دور امریکا و نگاه میکنیم یا زندگی در بهشت،

    امروزم که اومدیم نگاه کنیم نوبت این قسمت زیبا بود که ما تماشا کنیم و لذت ببریم

    وقتی با دخترم نگاه میکنم خیلی بیشتر لذت میبرم وقتی میبینم با این سن کم انقدر این برنامه ها روش تاثیر میزاره وقتی نگاه میکنیم اون چیزایی میگه که من بهش انقدر توجه نمیکنم که اون دقت میکنه

    امروز در حال نگاه کردن به عشق و محبت بین شما استاد عزیز و مریم جان دخترم میگه وای مامان اینا چقد همو دوست دارن چقد بهم میگن عاشقتم

    خیلی برام جالب بود که متوجه اینا میشه

    جالب تر از اون این بود که وقتی مریم جان داشت راه میرفت و فیلم میگرفت دخترم میگه مامان چقد صدای خش خش برگا قشنگه وقتی اون گفت من تازه متوجه صدای خش خش برگا شدم راست میگفت واقعا صداش زیبا و ارامش بخش بود

    واقعا خوشحال شدم و خدارو شکر کردم که از این سن دخترم تو این مدار قرارگرفته.

    شاید باورتون نشه اما اون همیشه شکر گذاری میکنه برای همه چیز

    همیشه میگه خدایا شکرت که تو مهدم دوستای خوب دارم

    خدایا شکرت که مامان بابای مهربون دارم

    شکرت که مامانم پول داره و میتونه برام همه چیز بخره

    من واقعا ذوق میکنم وقتی شکرگزاریشو میبینم واقعا خداروشکر میکنم که بچمو تو مدار خودش قرار داده

    منم هر موقع که اون چیزی میخواد و براش میخرم وقتی ازم تشکر میکنه بهش میگم یادته قبلا میگفتی دلم اینو میخواد همون موقع خدا صداتو شنید و منو وسیله ای قرار داد تا برات بخرمش در واقع این و خدا بهت داده پس باید از خدا هم تشکر کنی.

    اونم با کلی زبون ریختن شروع میکنه به شکر کردن و منی که بال در میارم از ذوق.

    مهربان خدای من ازت ممنون و سپاس گذارم که منو دخترم و باهم تو فرکانس خودت قرار دادی.

    منبع جهان هستی شکرت شکرت شکرت

    از شما استاد مهربونمم خیلی ممنونم که با فایل های زیباتون انقدر بهم کمک میکنید،به آگاه شدنم به کانون تمرکز و توجهم و از مرین جان عزیزم که زحمت فیلم گرفتن ها روی دوششون هست.

    به قول استادجانم امیدوارم در پناه الله یکتا شاد،سلامت،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    امیر ارکان فر گفته:
    مدت عضویت: 3917 روز

    سلام استاد عزیز

    برعکس تمام مواردی که با شما هم عقیده بودم

    این فایل اصلا مورد علاقه من نبود!!

    دنیا بینی من در این مورد 180 درجه با شما فرق میکنه…

    کشتن اون مار در شرایطی که چند دقیقه قبل میتونسته بهتون حمله بکنه و نکرده اصلا در تفکر من نیست.

    اون مار کاری با شما نداشت!!

    نمیدونم چرا این کار و کردید!؟؟؟

    نمیدونم شاید بخاطر علاقه من به موجودات زنده است که به این شکل نگاه میکنم

    اگه من بودم به هیچ عنوان همچین کاری نمیکردم

    مخصوصا مخصوصا مخصوصا بخاطر اینکه اون مار دقایقی قبل میتونست جون منو بگیره

    ولی خداوند از من مراقبت کرده و به مار فرمان ایست داده!!!

    من مار رو دستی از دستان خدا میدیدم و اجازه میدادم از اطراف خانه دور شود….

    به هر حال این فایل اول با لبخند من شروع شد

    چون علاقه فراوانی به این تخت دارم و واقعا تجربه اش لذت بخش هست

    من هم بسیار ازش لذت میبرم و خیلی سال قبل برای خودم تهیه ش کردم.

    ولی خوب در ادامه اون مار………….

    بگذریم باید به حیوانات احترام گذاشت…

    اون مار هیچ فرقی با اون سگی که در آغوش میگیریدش نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مهسا صادقی گفته:
      مدت عضویت: 1953 روز

      سلام دوست عزیزم

      احساس کردم باید پاسخی برای شما بگذارم…. دوست من, ایا ما اشرف مخلوقات هستیم یا حیوانات؟ ایا هر حیوانی بر ذات و طبیعت خویش عمل نمی کند؟ ایا حیوانات قوه تعقل دارند؟! ایا اگر عقرب یا ماری را در خانه خود ببینی بی درنگ اورا نمی کشی؟؟!! چرا که عقل حکم می کند ان حیوان قوه تعقل و تحلیل ندارد و به احتمال بسیار زیاد ممکن است به شما یا عزیزانتان اسیب بزند. بحث الهام و هدایت شدن حیوانات را با دلسوزی های بی مورد برای حیوانات اشتباه نگیریم…

      البته این از زاویه نگاه من بود… شما مختارید که هرگونه دوست دارید بیندیشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        امیر ارکان فر گفته:
        مدت عضویت: 3917 روز

        ممنونم از پاسختون

        حق با شماست

        هر کسی از دیدگاه خود به جهان نگاه میکند و نتایجی هم که دریافت میکند هم جنس دیدگاه خودش است.

        جهان به هر دو دیدگاه احتیاج دارد برای رشد برای تعالی…

        هیچ کسی کوچک ترین تاثیری در زندگی شخص دیگری ندارد

        و هر کسی در این جهان ماموریتی دارد که باید انجام دهد . اون مار ماموریت خود را انجام داد استاد هم همینطور

        من و شما هم همینطور…

        حتی سریال زندگی در بهشت هم همینطور!! چون هدف این سریال خود شناسی است و بیشتر اندیشیدن.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Saeed گفته:
      مدت عضویت: 2405 روز

      دقیقا با حرفاتون موافقم این کار ب نظرم توهین ب طبیعت بود حالا هرچقدرم که استاد رو دوست داشته باشیم دلیل نمیشه هرکاری کرد کورکورانه بگیم به به و چه چه من واقعا حالم خیلی خراب شد وقتی درد کشیدن اون مار رو دیدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1281 روز

    سلام میکنم خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم

    بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این سایت هدایت کرده و هر روز و هر روز دارم رو زیبایی ها تمرکز میکنم، باورهای جدید میسازم و از زندگیم با آرامش تموم لذت میبرم

    خب یکی از مهم ترین عواملی که سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکارو دنبال میکنم اینه که به خواسته هام که استقلال زمانی، مکانی، مالی و لذت بردن از تک تک لحظات زندگیمه توجه کنم، فراوانی رو ببینم، رو زیبایی ها تمرکز کنم، استاد عزیزم رو تحسین کنم و این سریال ها قلب منو سرشار از شورو شعف میکنه و من هر روز با دیدن و نوشتن دارم رو خواسته هام تمرکز میکنم

    مهم ترین درسی که من از این ویدئو گرفتم اینه که میشه با کمترین هزینه تجربیات لذت بخشی رو برای خودمون خلق کنیم و منم در اولین فرصت بعد اتمام ویدئو رفتم و یه ننو سفارش دادم و خدا میتونه چه لذت ها‌ و تجربه هایی در انتظار منه و برم تو دل جنگل اینارو وصل کنم به درخت های زیبا و تنومند جنگل زیبای نور و دراز بکشم و شکر خدا کنم و از زندگیم لذت برم؛ از خدا خواستم هر روز منو به مسیر، ایده ها، راهکارها و افرادی هدایت کنه تا من از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم و نگاه کردن این قسمت سریال زندگی در بهشت و سفارش ننو یک هدایتی بوده از جانب خداوندم و منم گفتم چشم قربان، مدت هاشت به لطف خداوند، آموزش های این سایت و مداومت خودم به استقلال مالی رسیدم که به هرچه نیاز دارم سفارش میدم و هنوز سفارش ها و خرید های قبلیم نرسیده که سفارش بعدی هم ثبت شد

    و الان میخام برم کنار ساحل که یک مه فوق العاده داره ایرپادو بزارم تو گوشم و فایل گوش بدم و پیاده روی کنم و از این هدایت خداوندم نگذرم و از این فضای فوق العاده زیبا و آرامش بخش نگذرم

    استاد عزیزم شما بینظیری، شما فوق العاده ایی، شما بهترینی، استاد من عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    سلام استاد جانم ومریم عزیزم

    خدایاشکرت برای دیدن این بهشت قبل از خوابم

    هدایت قرانی امشبم

    «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» (الحشر، 22 تا 24)

    اوست‌خدایى که غیر از او معبودى نیست داننده غیب و آشکار است اوست رحمت‌گر مهربان اوست‌خدایى که جز او معبودى نیست همان فرمانرواى پاک سلامت[بخش و] مؤمن [به حقیقت‌حقه خود که] نگهبان، عزیز، جبار [و] متکبر [است]، پاک است ‌خدا از آنچه [با او] شریک مى‌گردانند اوست‌خداى خالق، نوساز، صورتگر [که] بهترین نام‌ها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمان‌ها و زمین است [جمله] تسبیح او مى‌گویند و او عزیز حکیم است.

    خداااجووونم شکرررررت

    1- خدایا شکرت که احساس عالی دارم.

    2- خدایا شکرت که روز به روز ثروتمندتر می شوم

    3- خدایا شکرت بابت چشمان بینایی که دارم.

    4- خدایا شکرت بابت این سایت توحیدی

    5-خدایا شکرت بهترین عشق دنیا رو دارم ورابطه ی عالی وعاشقانه وبینظیری باهم داریم‌

    6- خدایا شکرت که مغازه عالی دارم.

    7_خدایاشکرت بچه های عالی دارم..

    8_خدایاشکرت بخاطر انگشتانم که دارن تایپ میکنن‌.

    .

    9_خدایا شکرت که بهترین آشپز هستم وهمه از آشپزی من تعریف میکنن.

    10_خدایا شکررررررت که خدایی چوووون تو دااااارررررم

    خدایا تو خودت قدرت مطلق هستی…خدایا خودت برام بچین تو خودت بچینی بهترینها رو میچینی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    ستاره بنی نجاریان گفته:
    مدت عضویت: 3899 روز

    راستش امروز بعد از دیدن فایل هیچ انگیزه ای نداشتم که چیزی بنویسم الان بعد از کلاس زبانم حسم بهم گفت برم ببینم بچه ها چی نوشتن و نکات مثبت رو از دید اونا ببینم بعد از خوندن چندتا از کامنت ها خدا بهم گفت بیام و کامنت بگذارم حتی هنوزم نمیدونم چی میخوام بنویسم فقط میخوام اجازه بدم که قلبم شروع کنه به گفتن و من بنویسم، دارم فکر میکنم که چرا امروز احساس شگفت انگیز همیشگی رو از دیدن فیلم نداشتم به خودم میگم شاید اونقدر زیبایی این بهشت رو دیدی که برات عادی شده و بعد یاد حرف استاد می افتم اگه سپاسگذار نباشی همه چیز برات عادی میشه آره من خیلی زود همه چیز برام عادی میشه. حالا به خدا میگم خدایا چیکار باید بکنم که اینقدر زود نعمتهای تو برام عادی نشه و خدا بهم میگه هرروز که چشمات و باز میکنی به این فکر کن که میتونستم کاری کنم که امروز چشمات و به این دنیا باز نکنی اما من امروز دوباره به تو فرصت زندگی کردن رو هدیه دادم فرصت بودن در کنار عزیزانت رو فرصت دیدن آسمان آبی رو فرصت شنیدن صدای عزیزانت رو فرصت دیدن فایلهای استادت رو که دوستش داری و دیدن نعمتهای زندگیش برات جذابیت داره. خدا بهم میگه ببین ستاره اگه این فرصت در اختیارت قرار گرفته پس تو هم با تمام وجود در لحظه زندگی کن بگذار نگرانی های آینده ات رو من مدیدیت کنم بگذار اندوه های گذشته ات رو من از قلبت پاک کنم بگذار من در آغوش بگیرمت و با هم بریم تو دل ترسهات بگذار در لحظه زندگی کنی بگذار مثل عباسمنش با وجود اینکه توی دلت از همین مار ترس داری بری و اون و بکشیش بگذار با ایمان به من وارد بزرگترین ترس هات بشی. کنترل نجوای ذهن کار سختیه اما اگه یه اهرم قوی به نام ایمان داشته باشی به راحتی امکان پذیره اون لحظه که میخوای مار رو بکشی اون لحظه که ذهنت میگه اگه نمیره و وحشی تر بشه و حمله کنه چی؟ اما تو با توکل به خدا دستت و میگذاری روی ماشه و شلیک میکنی اون لحظه ایمانه که جای ترس میشینه چقدر این اتفاق به صورتهای مختلف توی زندگی خود من افتاده وقتایی که ترس دارم از انجام کاری که دو راه جلوی پامه یا تسلیم نجواهای ذهنم بشم و هیچ کاری نکنم یا اینکه برم تو دل ترسهام و به خدا توکل کنم و اینه تفاوت انسانها اینه همون لحظه ای که ابراهیم چاقو را میذاره روی گردن اسمائیل اینه همون لحظه ای که ابراهیم توی دل آتیش میره و آتش براش گلستان میشه اینه نتیجه ایمان و عمل کردن در مقایسه با مغلوب شدن و دست کشیدن و تسلیم ترس ها شدن. فقط میتونم از صمیم قلب از خدا هدایت بخوام برای هر لحظه ام بخوام که کمکم کنه برم تو دل ترسهام و این روزها به هر طریق ریز و درشتی که هست دارم این و تمرین میکنم خدایا فقط همایتم کن همین که تو هستی کافیه. خدایا شکرت استاد بازهم سپاس.مریم نازنینم از شما هم سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: