فایل بهشت قسمت 130
خدایا شکرت که باز فرصتی برام فراهم شد که با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
سلام به شما ساکنان بهشت که اونقدر بهشتی هستین که صدو سی قسمت از زندگی بهشتیتون رو تا حالا انفاق کردین . انفاقی که منتی بدنبالش نیست. انفاقی که انتظاری برای برگردوندن توش نیست و بقول قرآن که به فرستادگانش میگفت به مردم بگین :
لا اسئلکم اجرا انی اجری علی الله
براستی که پردایس همون بهشتیه که خداوند وعده داده به بندگان با ایمان و صالحش چون اینجا فاصله ای بین خواستن و به وقوع پیوستن نیست. چون هر آنچه رو که اهالی اینجا دوست دارن داشته باشن انگار از قبل اونجا هست و اونها فقط اراده میکنن و خداوند براشون فراهم میکنه و موجود میشه.
چه خبری بهتر از خبرهای خوب این بهشت .خبرهایی که خواستن رو ایجاد میکنن . امکان پذیر بودن رو به نمایش میذارن تا باور پذیر شدن رو امکان پذیر تر کنن.
اولین چیزی که با دیدن اون اسکوترها در وجود من ایجاد شد داشتن ی رابطه ی الهی و عاشقانه است. رابطه ای هدایتی و هم فرکانس که لذت تجربه های مختلف رو فراهم میکنه.
دومین چیزی که با دیدن اون اسکوترها در وجود من شکل گرفت داشتن آزادی مالی برای خریدن هر چیزیه که لذت بردن رو در لحظه هم برای خودم و هم عزیزانم فراهم میکنه و اینجاست که حرفهای استاد توی ذهنم مرور میشه که ثروتمند شدن از هر لحاظی خوبه و یکیش همینه که میتونی هر چیزی رو که دوست داری برا عزیزانت خیلی راحت بخری
خدایا چقدر همون ی تیکه ورودی این خونه بهشتی سرشار از فراوانی و نعمته که مدام فراوانی رو داره فریاد میزنه. فراوانی که با لذت عجین شده:
اون موتورهای پارک شده
اون اسکوتر های پارک شده
اون توپ های آرام گرفته ی تنیس
اون آب آبی دریاچه که مدام در جریانه
اون موج های آرام آب دریاچه که نشان از آرامش درونی دریاچه دارن
اون تراکتور پارک شده با فراوانی قابلیت هاش
اون چیکن شای پر از مرغ و خروس و جدیدا هم طاوس
اون ردیف درختان سرسبز اون هم وسط زمستون
اون یخچال های ساید بای ساید
اون پر های زیبای طاووس که حتی خارج از بدن و جدا جدا هم زیبایی خاص خودشون رو دارن و دارن خودنمایی میکنن
و……………………….
همه چیز داره اینجا دم از فراوانی میزنه تا من بیشتر باور کنم فراوانی همه چیز رو در جهان
مریم جان چقدر تحسین میکنم تشنگی و عطشت رو برای درک بیشتر قوانین و آگاهی های الهام شده به استاد و ذوق و شوقت رو برای به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها. بقول خودتون این آگاهی ها مثل ی گنجن و یقول استاد مثل ی کوه الماس که هرچی افراد بیشتری ازشون ور میدارن بیشتر و بشتر میشن .
اتفافقا امشب توی ی جمع خانوادگی بودم که صحبت از جراحی زیبایی بینی بود و همه دوست داشتن ی پولی دستشون بیاد و این کا رو انجام بدن اما من توی ذهنم داشتم مرور میکردم که من دوست دارم هر چی زودتر ی پولی پس انداز کنم که بتونم دوره های استاد رو بخرم و روی خودم و باورها و افکارم سرمایه گزاری کنم . همین که متوجه شدم که این باور در من ایجاد شده که با خرید محصولات روی خودم سرمایه گزاری کنم حس خیلی خوبی پیدا کردم و فهمیدم که چقدر متفاوت از دیگران دارم فکر میکنم و بابت این موضوع خیلی خوشحالم . ان شا الله میاد روزی که من همه ی محصولات استاد رو میخرم بدون هیچ محدودیتی بدون اینکه بخوام انتخاب کنم که چه دوره ای رو بخرم چون با همون ی محصولی که خریدم کلی تغییرات رو توی خودم ایجاد کردم و نتیجه گرفتم
خدایا شکرت چقدر خبر خوب دارم امروز میشنوم از جمله دوره ی اصول کسب و کار شخصی چیزی که من خیلی بهش نیاز دارم چون توی شروع کسب و کار خودم هستم و مسلما این آگاهی ها خیلی میتونه به من کمک کنه برای پیشرفتم
استاد چقدر سبک شخصی شما قابل تحسینه که هر چیزی که بهتون لذت بیشتری میده رو تجربه میکنین سوای از اینکه دیگران چی فکر میکنن و دارین این باور رو هم در ما ایجاد میکنین که جوری که خودمون دوست داریم زندگی کنیم و از زمانی که سریال بهشت شروع شده من دارم بیشتر به سبک شخصی خودم زندگی میکنم و کمتر به حرف مردم اهمیت میدم
چقدر رنگ بندی و کیفیت اون کاپشن حس خوبی رو به آدم منتقل میکنه
چقدر اونجایی که استاد داشتین راجع به حاشیه های دوره قانون آفرینش حرف میزدین باز هم تمرکز بر اصل و نپرداختن به فرع داره یادآوری میشه که البته این نکته رو مریم جان با اون دقت و ریز بینی همیشگیشون عنوان کردن و شما هم بخوبی توضیحش دادین
چه ایده ی جالبی دادن واسه جمع کردن وحمل راحت اون کاپشنه . خود من بارها شده که رفتم پیاده روی و اون کت یا کاپشنی که پوشیدم وبال گردنم میشد که چکارش کنم اما با این ایده ی جالب این مساله هم حل شده و اینجا باز حرفهای استاد برام مرور شد که ما وقتی به مساله ای بر میخوریم حتما انسان های دیگه هم قبل از ما به اون برخورد کردن و حتما راه حلی هم براش دادن
خدای من اون دو تا اختمون اولی که نشون دادین چقدر ی حس روحانی رو به آدم منتقل میکنه شاید به خاطر اون رنگ سفیدشونه که ی جورایی توی ذهن ما با روحانی بودن ربط داده میشه به خاطر اون باورها و روودیهایی که بهمون داده شده
خدای من باز هم فراوانی .فراوانی آب و درخت و مسیرهای پیاده روی .جالبه که با اینکه ی شهر کوچیکیه اینجا ولی چقدر از همون جا استفاده ی بهینه شده و مسیر های پیاده روی به نسبت کوچک بودنش زیاده و این نشون دهنده ی اهمیتیه که مردم آمریکا برای پیاده روی و لذت بردن قائل هستن . با وجود اینکه مردمی ثروتمند هستن و بهترین ماشین ها رو در اختیار دارن اما پیاده روی توی اولویته البته اونجوری که من برداشت کردم. اونا ماشین رو هم برا لذت بردن خودشون استفاده میکنن نه اینکه تو خیابون ویراژ بدن و هزارتا آلودگی صوتی و رفتاری رو ایجاد کنن برای شواف کردن. بقول استاد ادم هایی که میخوان خودنمایی کردن اگه بیان آمریکا افسرده میشن چون اینجا توی این فرهنگ آدم ها برا خودشون زندگی میکنن نه برا نشون دادن به دیگران
خدای من اصلا ی جوری این ترکیب رنگ آبی آسمون و دریاچه با سفیدی غالب اون ساختمون ها ی آرامش خاصی به آدم میده . نگاه کردن به این صحنه ها خودش ی مراقبه اس . و یادم میاد قبلنا که تلویزیون نگاه میکردم که البته زیاد هم نبود چیزی که توی ذهنم من بود از آمریکا ی منطقه ی خشک با ی سری آدم های اسلحه به دست که مشغول کشتن همدیگه هستن .ی قسمتی از تگزاس با ی سری کابوی و اسلحه و …….
و الان !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان نگاه کردن به این صحنه ها خودش ی نوع مراقبه اس برای من
اینجا همه چیز عاشقانه اس .عش داره اینجا موج میزنه:
عشق رب به بنده هاش که بهترین چیزها رو در اختیارشون گذاشته : آسمون پاک و صاف و آبی ، دریاچهی آبی روحنواز، ساختمونهای آرامش بخش ، پیاده روی های تمیز و طویل و ساکت و ……..
عشق الهی دو نفر آدم هم فرکانس که دارن با هم از تعمت های اون رب برخوردار میشن. دو نفر آدمی که آمریکایی نیستن اما هدایت شدن به اینجای زیبا به خاطر اینکه خدا رو باور کردن
عشق اون دو خوانندهکه اره توی لحن صداشون جاری میشه
عشق سازنده های این خونه ها که توی معماری این خونه ها جاری شده که حتی بعد از صد سال اینقدر زیبا به نظر میرسن
عشق سازنده ی اون درون که داره توی دنبال کردن سوژه هاش خودش رو نشون میده
عشق اون مادر و بچه هایی که داشت توی بازیشون خودش رو نوشن میداد
عشق اون آدم ها به همدیگه که داشت توی پیادره رویشون کنار هم خودش رو نشون میداد
عشق دو تا آدم الهی که عشقشون رو با فیلم گرفتن با پیشرفته ترین تکنولوژی ها و به اشتراک گذاشتن اونها به بنده های خدا خودش رو نشون میده
عشق اون حیوون ها برای عشق بازی کردن با هم که مکان نمیشناسه
آره اینجا سراسر عشقه و ما بچه های سایت هم با عشق میشینیم و نگاه میکنیم و لذت میبریم و با عشق مینویسیم برای همدیگه تا عشق رو توی این سایت پراکنده کنیم
سپاس از همه ی عشاق این سایت که سردستشون استاد و مریم جان هستن
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD433MB28 دقیقه
به نام خداوند بخشاینده و مهربانم، خدای روزی ده رهنما، خدایی ک خوابش نمیبره و بندگانش رو فراموش نکرده و نخواهد کرد.
سلام ب همه عزیزان
من تحسین میکنم آزادی زمانی و مکانی و مالی شما دو عزیز رو، تحسین میکنم فواید ثروتمند شدن رو، وقتی ثروتمند باشی میتونی هر ایده ای برای لذت بردن از زندگیت ب ذهنت رسید سریع انجامش بدی، سریع اون وسیله رو تهیه کنی و ازش لذت ببری و گذر کنی ازش. البته اگر در مدار صدق بالحسنی باشی اگر ب دنبال زیبایی ها باشی زیبایی های بیشتری ب سمتت میان. وگرنه خیلی ها هستن پول دارن ولی از اون پول برای لذت بیشتر استفاده نمیکنن.و چون دنبالش نیستن ب ایده های لذت بخش هم هدایت نمیشن. چون جهان هرچی تو بخوای تو رو میبره همون سمت، جهان تو رو هدایت میکنه ب سمت کانون توجه ات. اگر تو دنبال شادی و لذت و تفریح باشی ب تو ایده هایی میده ک از همون شرایط کنونی ات شروع ب لذت بردن کنی.
مثلا من به شخصه این روزها دوست دارم آخر هفته ها با خانواده و اطرفیانم شب بریم بیرون و اصن من هماهنگی هاش رو انجام میدم، همه ب من زنگ میزنن، و با پیشنهاد من میریم فلان پارک ؛) و کلییی هم خوش میگذرونم کنار اطرافیانم، کلی چیز یاد گرفتم، کلی تفریحات انجام میدیم، دوچرخه سواری میکنم، پیاده روی میکنم، کمک بقیه میکنم، نمیزارم آخرسر آشغالی بمونه، از بودن کنار خانواده ام نهایت لذت رو میبرم، با بچه ها بازی میکنم، والبیال بازی میکنم، جوج میزنیم بر بدن هههه. و اره از وقتی رها بودن رو یاد گرفتم دارم لذت بیشتری میبرم از زندگیم ونعمت ها خودشون میان، درصورتی ک من قبلا بیرون نمیرفتم و یگفتم حوصله ندارم.
من خیلی دوست دارم این اسکوترها رو تجربه کنم مخصوصا یک مکان خلوت مثل تریل پیاده روی هایی ک شما رفتین. من عاشق اینم ک محل زندگیم اینطور تریل پیاده روی داشته باشه، هم برای دوچرخه هم برای پیاده روی، چون من عاشق پیاده روی هستم، مخصوصا اگر محله ای آرام و باصفا مثل محل زندگی شما باشه.
هوای تمیز، آسمان زیبا، هوای پاییزی، تریل تمیز و صاف، سکوت و خلوت محله، انسان های پاک و دوست داشتنی و محترم، دریاچه ای اطرافش هست و چشم های تو رو مینوازه، درختان تمیز و مرتب و سرسبز، چمن های مرتب و یکدست، یار و همراهی ک پایه تمام لذت بردن ها باشه، در کنار یکدیگر فقط زندگی را زندگی کنیم، چون ما اومدیم فقط لذت ببریم همین.
من عاشق این محل تون شدم، اینکه خونه های بزرگ و ویلایی با فاصله های زیاد و چمن کاری بین شون داره، و وقتی بیای بیرون از خونه ات یک تریل باشه برای پیاده روی، ب نظرم اکثر کشورها این نوع تریل هارو دارن توی محل شون، چون اهمیت زیادی ب پیاده روی میدن و این خیلی عالیه و منی ک عاشقشم باید تحسین کنم و اینو بدونم من ب سمت کانون توجه ام هدایت میشم. جالبه من توی پینترست کلی از این عکس هایی ک حس خوب بهم میده نگاه میکنم و ب نوعی دریم بودرم میشه، و اون عکس هایی ک دیده بودم خیلی شباهت داشت ب محل شما، اون میز و صندلی روبروی دریاچه و اون تاب های بزرگ ک پرت میشی تو هوا عالی بودن وای خدا من چقد دوست دارم تجربه شون کنم و مطمئنم هدایت خواهم شد.
اتفاقا عموی من از ایتالیا وقتی زنگ میزنه و درحال رفتن ب دانشگاه یا خرید هست میگم عمو فضای روبروت رو نشون بده و کلی از این تریل های صاف و تمیز و خیابون های تمیز و خلوت و سکوت رو میبینم و کلییییی لذت میبرم. و اینم بگم عموی من براش چندان جذاب نیست چون وقتی ایران هم بود چنین شخصیت مثبت نگر و زیبا بینی نداشت، یعنی زیاد اهل طبیعت نبود، الانم ک مهاجرت کرده احساسات اش همون احساسات ان، اعمال و رفتارش همونن، و شده مثلا اگر تعطیل هم باشه خونه می مونه و هرچی ما میگیم برو بیرون حداقل پیاده روی میگه ولش کن حوصله داری، چون ایران هم ک بود همش خونه بود. پس من یاد گرفتم از همین پارک محل مون نهایت لذت رو میبرم، تو همین تریل های پارک مون کلییی لذت میبرم و تحسین میکنم و سپاسگزاری میکنم و تجسم میکنم اون خواسته هایی رو ک میخوام و جهان ب راحتی منو هدایت میکنه ب مکان های بهتر و زیباتر.
سپاسگزارم برای تهیه و تدوین این فایل زیبا، در پناه الله باشید.
به نام خدای بخشنده و مهربانم
سلام ب شما دوست عزیز، آقای روحی
من سپاسگزار محبت و لطف شما هستم، سپاسگزار این کلام تحسین گر شما.
جالبه این کامنت برای 3 ماه پیش من بود، و برام جالب بود تغییر شخصیتم در این مدت، بنظرم همه ما باید یک دورانی رو بگذرونیم، یک تجربیاتی رو داشته باشیم فقط باید دل بسپریم ب جریان هدایت و بدونیم خدا از حال و اوضاع ما آگاهه و اون میدونه و ما نمی دونیم، مقاومت نکنیم و ب هر تجربه ای ک سر راه مون قرار گرفت چشم بگیم و بریم تو دلش، الخیر فی ماوقع.
اون روزها ک نیاز ب کنترل ذهن داشتم خدا منو با خانواده ام می برد بیرون و میگفت شاد باش و نگران آینده ات نباش، نمی زاشت نجواها بیان و مسائلم رو برام گنده کنن، ب قول استاد دنبال راه حل برای مسائل زندگی تون نگردید ک بدترش می کنید، چون یه سری کارا از عهده ما خارجه، ما آگاهی های خدا رو نداریم، مغزِ ما محدوده، آگاهی ما ب اندازه ی نوک دماغ مون هم نیست، اون آگاهه، خدا خبیره، علیم عه، میدونه. ما هیچییی نمی دونیم پس رها باشیم.
و حالا این روزها بیشتر عاشق تنهایی و خلوت و سکوت و هم صحبتی با خودش شدم، میخوام دورم خلوت باشه، میخوام بیشتر ببینمش، لمسش کنم، حسش کنم. میگم جالبی این دنیا ب تنوع شه، همه چی ب نوع خودش خوبه توی اون زمان، شاید الان من نیاز ب سکوت دارم ک مغزم خالی باشه ک الهامات خدا رو دریافت کنم، شاید مدتی بعد دوباره بهم دوستان باکیفیت با تجربیات بهتر و لذت بخش تری عطا کنه.
از شما ممنونم، در پناه الله باشید دوست خوبم.