سریال زندگی در بهشت | قسمت ١34 - صفحه 9

184 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هایده عبدپناه گفته:
    مدت عضویت: 1068 روز

    بنام تنها هدایتگر جهان هستی

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و دوستانم

    یاربی شکرت من به عنوان نشانه روز این فایل واسم باز شد خدایاااا هزار مرتبه شکرت من به اون آگاهی که میخواستم رسیدم

    از خدا خواستم یه نشونه نشونم بده هدایتم کنه جواب سوالامو پیدا کنم

    من بیشتر از کامنت دوستان و امین عزیز جوابمو گرفتمکه واسه چیزی زور نزنم و پا فشاری نکنم هر چیزی در زمان خودش اتفاق میوفته وقتی که من مقاومت نداشته باشم و حالم با خودم خوب باشه و از زندگیم و لحظه حالم لذت ببرم همه چیز به بهترین نحو واسه من پیش خواهد رفت

    با خودم این تعهداتو دادم کاری به کسی نداشته باشم و فقط رو خودم و صلح درونیم کار کنم و از لحظه اکنونم لذت ببرم و همون‌جوری که خودم آزادی و آسایش و استقلال تام می‌خوام از زندگیم برای دیگران هم همینو بخوام مخصوصا نزدیکان و افرادیکه باهاشون زندگی کنم

    دنبال چیزی نرم و اجازه بدم هدایت بشم به اون مسیری که نعمت ها و خواسته های من درش قرار داره و اونا به سمتم بیاد

    خدایا شکر که این زیبایی هارو دیدم و و اون آزادی و استقلال مردم و اینکه کسی به رفتار و عقیده و مرام کسی گیر نمیده

    شکرت که بازم این آگاهیا واسم تداعی شدن و باید هر روز و هر لحظه این قوانین رو به خودمون یادآوری کنیم

    اگه ترمزی نداشته باشی به راحتی به خواسته هات نزدیک میشی مثل همون تخم مرغها

    یارب شکرت که منو بازم هدایت کردی و جواب سوالامو بهم گفتی و حالم الان خیلی بهتر شد پی به اشتباه خودم بردم و این تعهداتو به خودم دادم کتبی تو دفترم و گوشیم نوشتم که همیشه یادآوری کنم به خودم

    شکر که قلبمو باز کردی برای دریافت الهاماتت خدای مهربونم

    عاشقتونم استاد و دوستان عزیز هم فرکانسیم در پناه رب العالمین باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    منیره ملاباقری گفته:
    مدت عضویت: 1350 روز

    سلاممممم به استاد عزیزم وهم گروهی های عزیزم مثل همیشه میشه قانون رو درزندگی دربهشت باتمام وجودت درک کرد واااااای خدای من وقتی تخم مرغ ها رودیدم اصلا شگفت زده شدم که با خودم گفتم ببین استاد وخانوم شایسته ی عزیز چون خیلی روی خودشون کارکردن چقدر قشنگ چیزی رو که میخوان جذب میکنن، واقعا تحسینتون میکنم. چه قدر این کشور نظم وقانون های خوب داره یعنی هر چی ازش بگی کم گفتی ، اینکه ی جایی ازشهر رو بزارن واسه کارهایی که افراد در خوشگذرونی هاشون میخوان انجام بدن وهر کسی آزاده که هرطوری که میخواد زندگی کنه این واقعا برای ما که توایران داریم زندگی میکنیم خیییییلی تحسین برانگیزه، چقدر قشنگ اون 2تاآقائه تو جایی که اصلا آدم فکرمیکنه نمیتونه ازاین حرفها بزنه اومده بودن اونقدر قشنگ داشتن مردم روهدایت میکردن چه قدر برای من جالب بود.یکی دیگه از قانونهاشون که خیللللللی آفرین داره اینه که میگفتین سیگار به افراد جوان نمیدن یااینکه افرادجوان نمیتونن توی این جشن‌ها شرکت کنن خدااااای من چقدر ماشین‌ماشینهاشون زیبابود من لذت بردم واون تمیزی خیابونها ، خیلی دوست دارم اونجا زندگی کنم چون که این حدازآزادی به آدم آرامش میده واین رومیدونم که اگه خودم بخوام میشه وامیدوارم خودم وبچه های گروه ی روزی این حس خوب رو تجربه کنیم . استاد ومریم جان عزیز عاشقتونم وامیدوارم هرجاهستین شادوسلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1056 روز

    به نام خدای هدایتگر ….

    سلام استاد عزیزم ،سلاااام مریم جان ،اول بگم خیلییی این خونتون رو دوس دارم خیلی ویو عاااالی و فوق العاده ای داره و آدم دلششششش میره برا این همههه قشنگی شهر ،اونم شبا خیلی زیباست ….

    استاد چقدر اسم های جالبی میزاریم رو مرغا و جوجه هاتون ،چومچلک خیلییی اسم بامزه ای ،یا مثلا گل باقالی ،اینااا افتاده روی زبونم و منم اسم گل هامو گذاشتم گل باقالی :)اصلا حس خوبی بهم میده حس میکنم توی پرودایسم …

    و امااا شهرررر تمپااا خیلی زیباست ،رودخونه داره ،نخل داره ،کلیییی زیبایی هستتتت توش واقعااااا خداروشکر ،با اینکه کوچیکه ولی کلی امکانات داره واقعااا،…

    اون قسمت شهرو که نشون دادین استاد خیلی فوق العاده بود ،اصلا بافت قدیمی شهر کاملا مشخص بود ….

    استاد هرررروقت تو هررر خیابون و منطقه با مریم جون راه میرید و فیلم می گیرید ،امکان ندارههه که من خودمو اونجا تصور نکنم ،اصلا انگار منم قدم به قدم شما ،دارم راه میوفتم ….

    تحسین میکنم این وسعت از آزادی ،در دین در عقاید ،اینکه هرکسی با هر نژادی با هرررر رنگ پوستی حق شادی کردن و خوش گذروندن داره ،توی این کشور مهم نیست از کدوم ملیت هستی و بااا همههه در اوج احترام و عشق رفتار میشه ….

    من همیشه دلم میخواد یبار برم اون قسمتی که برای پارتی و رقصیدن هست ،اونجایی که پر از نور پردازی و صدای موزیک کلیییی بالاست …خیلی خوش میگذره :)

    چقدر خوبهههه که مردم یه تایم همیشگی رو گذاشتن برای خودشون که برن و خوش بگذرونن ،شاد باشن ،بدون فکر کردن به چیزی ….

    خدایاشکرت …

    خدایاشکرت برای این آزادی که از یه منطقه دیگه مثل کوباااا میان و یه قسمت از آمریکارو مختص میکنن به خودشون ،کسب و کار راه میندازن مثل همین ایده سیگار برگ ،کلی ام درآمد زایی میکنن ،و این یعنیییی اوججج آزادی در یک کشور …

    استاد جان اینو یادم رفت بگم ،عزیززززم چقدر با کنترل فکر و باور هاتون به این مرحله رسیدید که کافیه یه چیزیو بخواید ،سریع اونو جذب میکنید و این یعنی رسیدن شماااا به اوج رابطه خودتون با خدای درونتون….

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    علي حسين نيا ابكناري گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    بنام خداوند بخشاینده و بشدت مهربان.

    خدمت استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی و خانواده بزرگ عباسمنش سلام و عرض ارادت.

    استاد عزیز مثل همیشه وقتی به فیلمهایی که تو سایت قرار میدید و البته مملو از عشق و احساسه نگاه میکنم ناخودآگاه خودمو تو اون محیط و شرایط میبینم و طوری با عشق این فیلمارو گرفتید و روش کارکردید و در اختیار خانوادتون و همه قرارمیدید که از جنس همون عشق رو همه جای فیلم میشه دید و حس کرد و حتی در اون تایم باهاش زندگی کرد.

    چی بگم؟ از کجا شروع کنم؟ ایکاش میتونستم در آن واحد همه احساساتمو بیان کنم. اولا خیلی لذت بردم از سادگی شما و خانم شایسته عزیز که به همون سادگی شروع کردن از منزل و همه جاهای اون فیلم گرفتن و توضیح دادن. میدونین چرا گفتم ساده چون بی ریا بود جنسش. حالا بعضیها میگفتن نه بابا زشته فیلم نگیر بزار خونه رو مرتب کنیم و جارو بزنیم تا بهتر به چشم بیاد و یا اونجایی که مریم خانم اومدن تو اتاق و شما خیلی راحت رو تخت دراز کشیده بودید و نه هول شدید و نه بلند شدید نشستید و خیلی راحت شروع کردید به حرف زدن. این خاکی بودن و مردمی بودن و ساده بودن شماست که نشسته به دل همه و همه با جونو دل گوش میدن به شما و شما الگوشون هستید که البته خودم هم جزو اونا هستم. و البته این فقط یکی از اون هزاران دلایل بیشماریست که باعث محبوبات شماست که این محبوبیت از جنس خداییست و برگرفته از اعتماد و عشق و توکل به خداوند.

    و اینکه این ایمان نه تنها در درون شما بلکه در فضا بیرونی شما هم کاملا مشهود بود. روی قسمتهای مختلف دیوار اتاقها این جمله معروف و زیبا و با قدرت نوشته و نصب شده بود و تمام.

    و چقدر حستون عالی بود وقتی تصمیم گرفتید برای خرید با موتور هارلی داویدسون زیباتون بیرون برید و چقدر راحت بلند شدید و حرکت کردید, شاید این حرفهایی که میزنم به چشم نیاد و پیش پا افتاده باشه ولی تو ثانیه به ثانیه و فریم به فریم این تصاویر نکات بسیار قابل تاملی هست که اگه قرار بود تحلیل بشه میشد کلی براش حرف زد. در نهایت اینکه بسیار ساده و دلنشین بود. چقدر زیبا بود این منطقه و خیابون و با اینکه خودم یازده ساله که در خارج ایران زندگی میکنم و در یکی از زیباترین کشورهای دنیا هستم ولی اون حسش برام تازگی داشت. اون گرم بودن هوا و رستوران و بارها که مردم در آنجا در آرامش و صلح نشسته بودن و به موسیقی زیبایی که نوازندگان و گیتاریستها مینواختند گوش میدادند و لذت میبردند. و اتومبیل و موتورهای زیبایی که تردد میکردند و خوشحالی مردم هم به زیبایی این مکان صد چندان افزوده بود.

    استاد جان برام خیلی جالب و عجیب بود همزمان که همراهتون بودم به قولی داشتم از زیباییهای اونجا لذت میبردم از طرف دیگر هم تو بندرعباس بودم و شمارو تو همون دوران میدیدم که با تاکسی قدیمیتون با همون دنده معروف آرژانتینی داشتید دادمیزنید و تو اون گرمای بالای بندرعباس و با رطوبت تقریبا صد در صد بدنبال جذب مسافر و کسب درآمد بودید. حتما در همون دوره هم واقعا لذت میبردید از همون راه. من منظورم سختی و توهین به کار و کوچیک و بی ارزش دونستن کار نیست بلکه منظورم تکامل و تصاعده.

    منظورم اعتقاد و توکل به خداونده. منظورم هدفی بود که سالها براش رویا داشتید باور داشتید جنگیدید و در نهایت از اون چیزی که فکر میکردید به اذن خدای مهربان بهتراز اونا رو دریافت کردید. و حالا با همون عشق و امید و همون متد و راه روشی که خودتون

    سالها براش زحمت کشیدید و هزینه ها کردید را با قیمتی بسیار ناچیز و البته با یک راه درست و بدون اشتباه در اختیار خانواده بزرگتون قرار دادید که همه بتونیم با این آموزه ها به سر منزل سعادت برسیم.

    و بعد ٔدوباره برگشتم و همراهتون شدم تو همون خیابون زیبا که مبلغان دینی در نهایت آرامش و صبر داشتن به نوعی مردم رو با کلام کتاب مقدسشون راهنمایی میکردن. همه چی تحت یک نظم و احترام خاصی قرار داده شده بودو البته در نهایت احترام به حقوق یکدیگر.

    و نکته پایانی این که هدایت شدید به همون چیزی که فکرشو میکردید و ازخونتون بخاطرش اومده بودید بیرون یعنی تخم مرغ که با هنرنمایی جناب خروس و آوازخونیش مواجه شدید که همونم به نظرم هدایت بود که بعد به همون میدان کوچیک که مرغها جمع بودن و تخمهاشون اونجا بود هدایت شدید و به قول خودتون هر چند که برنداشتید ولی دیدنشون هزاران بار لذت داشت از برداشتن و خوردنشون و چقدر زیبا خدای بزرگ مثل همیشه خدایی و گارگردانی کرد و دقیقا به همونی که فکرشو میکردید هدایت شدید البته به یک جایی بسیار زیباتر از سوپر مارکت که بقول معروف هم فال بود و هم تماشا😊😊

    خیلی سپاسگزارم از خدای بزرگ بخاطر وجود نازنین انسانهای متعهد و پاکی مثل شما و خانم شایسته که روح پاک خداوند در وجود شما قرار دارد و تمام تلاش خودتون رو در پیش برد اهدافتون انجام میدید که ما هم بتونیم از این همه برکات و نعمات تمام نشدنی خداوند استفاده کنیم و لذت ببریم.

    در پناه خدای بزرگ و مهربان🙏❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      عارفه گفته:
      مدت عضویت: 1220 روز

      سلام علی عزیز

      درسته من این فایل را قبلا دیده بودم ولی نشانه امروز من این فایل بود

      فایلی که وسط های کار نت قطع شد نتونستم ادامش. را ببینم ولی به خودم گفتم بزار از زمان استفاده کنم و کامنت هارا بخونم چون استاد قبلا گفتند شاید تو فایل های نشانه من متنش کامنتش خود قائل یه جیزی هست که شما باید بفهمید و. جواب بگیرید

      تا چشمم به کامنت شما افتاد

      بله شما 23اذر کامنت گذاشتید و روزها داره ازش میگذره ولی خدا میدونه هرکامنتی در آینده چه تاثیراتی قراره رو افراد بزار

      و اما بعد….

      شما داشتید از حال خوبتون و احساستون میگفتید و من با خوندنش داشتم پراز احساس میشدم خصوصا اونجایی که تجسم سازی کردید استاد را در بندر عباس اصلا یه حس عجیبی بهم دست داد انقدر مثل یک فیلم که داری تدوین میکنی اومد جلوی چشمم

      الله اکبر شک ندارم به قول شما استاد همون لحظه را داشته زندگی می‌کرده و میدونسته ابن شرایط همیشگی نیست

      اون موقع دنبال مسافر و الان در کمدشون را باز کنه و بین اون همه سوئیچ خودرو و. موتور های گوناگون بمونه کدوم مال موتوری هست که الان میخواد سوار بشه ووووواووووو

      من چرا نباید به خودم بگم چرا من نتونم استاد تو اون شرایط تونست من که تو گرما نیستم من که خرج یه خانواده بر عهدم نیست من که…. پس چه بهانه ای دارم برای قدم اول را برنداشتن استاد که گرفتار از من بوده و وقت کمتری داشته برای ساختن خودش

      پس همش بهانه است بهانه که باید بزارم کنار و شروع کنم تامام

      مرسی ازت علی آقا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علي حسين نيا ابكناري گفته:
        مدت عضویت: 1517 روز

        سلام خدمت شما عارفه عزیز

        خیلی خوشحال شدم از آشنایی با شما و اینکه به لطف الله مهربان توانستید از دل این کامنتها نشانه های خودتون رو پیدا کنید. خدا رو شاکرم که همیشه نشانه ها و هدایتهایی وجود دارند که اگه آدم جوینده باشه حتما یابنده هم خواهد بود. و من همسشه میگم که اگر هر کسی حرفی و سخنی میگه اون کلام خداونده در کالبد هر انسان و قطعا این کامنتها و نشانه ها هم از طرف خداوند مهربان بود برای شما که توسط من بیان شد.همونطور که استاد عزیز فرمودند خداوند بی نهایت دستانه و من خودم به این موضوع کاملا واقفم. امیدوارم که خداوند همیشه حامی و پناه شما و همه ما باشه و بتونیم که با استفاده از این آموزشهای گوهر بار استاد عزیزمون و خانم شایسته مهربان به سر منزل سعادت که همانا خوشبخت شدن و ثروتمند شدن در دنیا و آخرت است برسیم.

        انشالله

        آرزوی سلامتی و موفقیت دارم براتون.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    بهاره صرام گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام به خدای عاشق🤗

    عجب متنی انتخاب شده بود برای این فایل ، من هنوز فرصت نکردم فایلو ببینم که الان یکی از نشونه هاییه که واسم اومده اما ،

    نشستم نوشته رو خوندم چقدر خوب نوشته شده ، چقدر احساسات داخلش بود ،

    چند باری بغض گلومو گرفت ،

    که چقدر بچه های این سایت ،

    مثل همدیگه مثل استاد ،

    مثل خدا،

    مثل خودشون دارن نورانی میشن ،

    دارن خوشحال میشن از تنها بودن باخودشون ،

    چقدر دارن از تک تک لحظاتشون لذت میبرن ،

    چقدر طعم زندگیشون شیرین تر شده ،

    یروزی چه حسی اومد درون استاد عباس منش به قول بچه ها ( پیامبر زمانه) که اومد این سایت و زد و تصمیم گرفت که اول از همه جهان خودشو تغییر بده بعد جهان خیلی از انسان های روی کره زمین ؟؟؟!!!

    خدایا هرچی بیشتر میرم جلو بیشتر میفهمم بیشتر حال خوب پیدا میکنم ، بیشتر عشق میکنم ،

    دلم میخواد ساعت ها بشینم سر جانمازم و با خدای خودم صحبت کنم ،

    دلم میخواد ساعت ها تنها باشم و بنویسم ، هرچقدر مینویسم بازم ذوق دارم برای نوشتن و فهمیدن و پیش رفتن ،

    چقدر از تنهایی پیاده رفتن لذت میبرم انگاری که مردم قشنگ تر شدن ،

    خودم قشنگ تر راه میرم ،

    قشنگ تر شدم ،

    حتی کلاغا انگار خوشکل تر شدن ،

    نمیدونم چی شد که اینجوری شد ولی هرچی شد دنیام قشنگ تر شد ….

    در پناه الله مهربان باشید 😌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    به نام خدا

    چقدر خوب که مناطق تفریح مثل بارها،کاباره ها از شهر جدا شده و هر کسی هر جایی میخواد میره بدون توهین کردن و ….

    و اینکه پایبند به قانون هستن و افراد کم سن و سال راه نمیدن و منع قانونی داره

    زندگی همین است زندگی مصالحت آمیز تمام افراد با تمام عقاید در کنار هم به خوشی و شادی

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    حامد میرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    سلام به استادم،سلام به مریم بانو،سلام به خانواده عزیزم طبق تعهدی که به خودم دادم اومدم و هر چی زیباییها فقط بنویسم خدا رو شکر که در این مسیر زیبا هستم و در این خانواده زیبا و میتونم این همه احساس قشنگ رو در این سایت و با دیدن این زیبایی ها تجربه کنم و به قول استاد با دیدن زیبایی ها فرکانس خالص و ناب جنریت کنم و به جهان بفرستم و به حدی برسم این فرکانسها و بعدش نتایج وارد زندگیم بشه😍☺️ به همین سادگی.

    استاد چقدر حال میکنم با خودتون بودن،با نمکی که تو رفتارتون دارید آخه شما دوتا آدم چقدر باهم با عشق رفتار میکنید چقدر رابطه تون بینظیره از خدا طلب یه رابطه به این زیبایی و در صلح بودن رو‌ آرزومندم پایه همدیگه اید،استاد چقدر حال کردم رفتی در کمد باز کردی یه عالمه سوییچ وسیله اونجا بود و باید میگشتی بینشون سوییچ هارلی داویدسونو پیدا میکردی و اونجا به خودم گفتم این یعنی ثروت،این یعنی ارامش،این یعنی با خدا بودن و این یعنی عزیز خدا بودن الهی شکرت،چقدر موتورتون زیباست تحسین میکنم این موتور یوقور و با ابهتو،چقدر این خیابون تاریخی خوشگله واقعا آدم دلش باز میشه از دیدن این همه تنوع فرهنگی،رستورانها،ادمهای خوشتیپ و با تیپ‌های متنوع،ماشینهای هیولا و اون ماشین سه چرخ و اون خانم و آقای خوشتیپ،تحسین میکنم اون اقایونی رو که داشتن مسیحیت رو‌ ترویج میکردن،حالشونو درک میکردم منم یه زمانی تو ایتالیا که بودن کارم همین بود بشارت دادن😉😅،اون مجسمه سرخپوستی ها چقدر باحال بود،سیگار فروشیها، خدایا همه چی عالی بود تو این فایل پروردگارا سپاسگذارم که منو هدایت کردی به این خانواده زیبا،خداوندا ما رو به راه راست،راه کسانی که به آنها نعمت ثروت و برکت دادی هدایت کن و ما رو آسون کن برای اسونی ها و زیبایی ها خداوندا ما تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      امیر بیات گفته:
      مدت عضویت: 2179 روز

      سلام دوست هم فرکانسی من

      نوشته ات بسیار عالی و پر انرژی بود و لذت بردم

      فقط باید پامون رو از روی ترمز برداریم تا ما هم به خواسته هامون برسیم از خدا هم برای خودم هم برای شما درخواست آگاهی و عمگرا بودن تو این مسیر رو میخوام.

      در پناه الله یکتا شاد و سلامت و سعادتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    بنام خدای فراوانی ها ❤️

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹

    چقد واضح قانون درخواست و رسیدن به خواسته و هدایت رو تو عمل دیدیم 😍

    خدایاشکرت

    اون لحظه که اون همه تخم مرغ رو اونجا دیدم معنای کامل فراوانی رو درک کردم

    یعنی همینطوری رو زمین ریخته

    یکی دوتا هم نبود

    کسی هم دنبال تخم مرغا نبود

    تازه یکم متوجه شدم فراوانی که استاد همیشه میگه چیه

    چقد تمپا شهر سازماندهی شده هست

    اینکه قسمت دور دور داخل شهر نیست ، خارج شهره

    این نشوندهنده آزادی و امنیت با هم هست

    این همه ثروت ، چه ماشین های عجیب غریبی 😍 چه حال و هوایی داشتن اصلا این قسمت چه حال و هوایی داشت

    بوی زندگی زنده بودن فعالیت بوی در جریان بودن می داد یه انرژی فوق العاده بالا داشت

    من که دیدم واقعا لذت بردم

    چه خوبه که هم به آزادی هم احترام میزارن هم کار خودشون رو انجام میدن

    اون آقایی که داشت دیگران رو دعوا به خدا می کرد هم داشت کارشو انجام میداد هم کسی رو مجبور نمی کرد ولی با دیدگاه الانم به نظرم اگه تو جای خودش میموند اون فردی که آماده بود خودش اونو پیدا میکرد

    استاد من ازین اصل تو شغل خودمم دارم استفاده میکنم دنبال چیزی نمیرم

    هر موقع یه مشکلی پیش بیاد سعی میکنم بیشتر تمرکز بزارم روی نعمت هام تا جواب مسئله خودش بیاد که هر دفعه این کار رو تونستم کنم این اتفاق افتاد

    البته قبل دوره ۱۲ قدم داشتم اطرافیانم رو مجبور می کردم تغییر کنن و خدا می دونه چه فشاری روم بود

    ولی اوایل قدم ۵ دیگه متوقفش کردم و دارم کم کم میبینم به همون اندازه که تونستم انرژی و تمرکز پخش شدمو از اطرافم بگیرم تونستم تو کارم که تازه شروعش کردم یه تکونی بخورم و با اینکه زمان کمی ازش میکذره پیشرفت های خوبی رو کردم

    استاد واقعا ممنونم خیلی از عادات قدیمی ریشه دارمو تونستم کمتر کنم و به همون اندازه حالم بهتر شده

    خیلی زندگی تو همچین جاهایی رو دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    صادق سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1416 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به استاد عزیز و مریم مهربان

    اول از همه از شما تشکر میکنم به خاطر این همه زیبایی که با ما به اشتراک میزارین و بدونیین که واقعا همشون تاثیرگذارن.

    چقدر ایالت زیباییه این فلوریدا لامصب یه چیز دیگس. چقدر ترکیب رودخونه و شهر و ساختمان های بلند زیباس. من خودم اهل اصفهانم یادم میاد اون موقع ها زاینده رود آب داشت خیلی زیبا بود واقعا واقعا تمپا یه چیز دیگس.

    چیزی که خیلی توجه منو جلب کرد این بود که خداوند مهربان و بخشنده چقدر سریع به درخواست های ما پاسخ میده. چقدر همه چیز سریع اتفاق میافته اگر که باورهای درست داشته باشیم.

    تمام آموزش های استاد تو این فایل به صورت کاملا عملی نشون داده شده. اینکه اول باید درخواست کنیم بعد باورهای مناسب متناسب با درخواستمون بسازیم و عمل کنیم و حرکت کنیم به خواستمون میرسیم (همون طوری که مریم عزیز درخواست تخم مرغی داشتن و از بالای برج حرکت کردن به سمت خرید تخم مرغ و باورهای درست هم ساخته شده بود و خداوند هم که سریع جواب داد و شما دو نفر به خواستتون که از همون اول تخم مرغ بود رسیدین) واقعا لذت بردم از این قسمت خیلی زیبا بود. چقدر زیبا شمارو قدم به قدم از خونتون در بلای برج به شهری کیلومترها اونورتر و به تخم مرغی در زیر این همه درخت هدایت کرد.

    اگه خودمونو بسپاریم به خداوند، میبینیم که به بینهایت شکل ممکن مارو هدایت میکنه به هر خواسته ای که داریم. الان هر لحظه به این حرف استاد که میگن “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است” بیشتر اعتقاد پیدا میکنم که باید ایمان به همراه عمل باشه. مثل این بود که ما درخواست تخم مرغ داشته باشیم ولی برای تهیه تخم مرغ از بالای برج به پایین حرکت نمی کردیم مسلما هیچ وقت خداوند نمی تونست مارو به این زیبایی به سمت این همه تخم مرغ محلی که مرغای اوچه و خیابون برامون گذاشته بودن برسونه و مارو به این زیبایی هدایت کنه. من وقتی این جریان هدایت رو دیدم انگار دلم یه لحظه آرام گرفت و آرامش خاصی پیدا کردم، انگار رگام باز شد و یه لحظه از خود بیخود شدم و اون لحظه ای که تجربه کردم واقعا لذت بخش بود . خداوند و اون انرژی رو نزدیک خودم حس کردم.

    الان که فکر میکنم میبینم که خیلی اتفاقات اینجوری برام پیش اومده ولی خیلی راحت از کنارشون گذشتیم ولی اگه بخاطر این اتفاقات کوچک خداوند رو سپاس گزاری کنیم و احساس خوب رو همیشه داشته باشیم، اتفاقات بزرگتر برامون میافته. خداوند مهربان و بخشنده سریع الجواب و به راحتی به هر درخواست و خواسته ای که داشته باشیم پاسخ مثبت میده، فقط مهم اینه که باورهای درستی در رابطه با خواستمون داشته باشیم. ولی چیزی که اول از همه باید بدونیم اینه که باید خواسته هامونو پیدا کنیم آخه خیلی از ماها اصلا نمیدونیم خواستمون چیه اصلا نمیدونیم ما از زندگی چی میخوایم و یه جوری به زندگی کردن عادت کردیم.

    من از آموزش های شما یاد گرفتم که خواسته هامون از برخورد با تضادها میاد. وقتی به یه تضادی برمیخوریم خواسته هامون مشخص میشه. الان من به همه تضادهایی که برمیخورم یه جور دیگه ای نگاه میکنم که هم احساس بهتری بهم میده و هم اینکه خواسته های بیشتری داره در من شکل میگیره (مثل تضادی که استاد عزیز و مریم مهربون در بالای برج بهش برخوردن و خواسته ای که ایجاد شده تخم مرغ بود).

    حالا در مورد من یه تضادی که چند وقت پیش در من ایجاد شد این بود که من با اینکه رانندگیم خوبه ولی هنوز موقع شروع به حرکت در سر بالایی با ماشین دنده دستی مشکل دارم و بعضی اوقات ماشین رو خاموش میکنم خخخخ از این تضاد من به خواسته ماشین دنده اتوماتیک رسیدم. من که قبلا حدود چند سال پیش آرزوی یه ماشین معمولی رو داشتم الان دارم به این فکر میکنم که دنده دستی به درد من نمیخوره و ماشین اتومات میخوام که راحت باهاش رانندگی کنم. الان دارم باورهامو در این باره تقویت میکنم که انشاالله اگه بتونم ذهنمو کنترل کنم، ماشین اتوماتیک بخرم و باهاش راحتتر رانندگی کنم و به این راحتی خواسته جدیدی در من شکل گرفت.

    و یه چیز دیگه که از این فایل یاد گرفتم اینه که ما از تغییر دیگران عاجزیم مثل همون مبلغ مسیحی که زیر آفتاب داشت فریاد میکشید که مثلا بتونه دیگران رو به راه راست هدایت کنه ولی اون قانون رو نمیدونست که ما نمیتونیم دیگران رو هدایت کنیم و تغییر بدیم و هر کسی که در مدار اون مبلغ باشه خودش میاد و اون مبلغ رو پیدا میکنه اصلا لازم نیست بره زیر آفتاب وایسته و فریاد بزنه و دست آخر هم کسی به حرفش گوش نده. دیگران باید خودشون تغییر کنن که اگه خودشون بخوان تغییر کنن مسلما ما دیگه این وسط هیچ کاره میشیم. تنها کاری که باید بکنیم اینه که باید روی خودمون کار کنیم.

    و یه چیز دیگه اینکه چقدر کشور آزادیه تا زمانی که قوانین شهر رو رعایت کنن و مزاحم کسی نباشن هر کاری دوست داری میتونی انجام بدی و کسیم باهات کار نداره.

    خداروشکر میکنم به خاطر این همه زیبایی. خداروشکر میکنم بخاطر اینکه با این قوانین آشنا شدم که بتونم بهتر و شادتر و سالم تر زندگی کنم.

    خداروشکر میکنم از استاد عزیز و مریم مهربون که این همه آگاهی رو به ما آموزش میدن و این همه فایل های زیبا رو با ما به اشتراک میزارن

    خدا قوت

    به امید اینکه همه ما بتونیم بهتر، شادتر و سالم تر زندگی کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    سلام

    دوباره برگشتم به دیدن سریال و ادامه دادنش و نکته برداری و کامنت گذاشتن برای رد پاهام چند وقت پیش داشتم کامنتهایی که از اول گذاشتم و میخوندم یوقتایی اینکارو میکنم تا تغییرمو ببینم و ذوق کنم حتی یه جاهایی تعجب هم کردم واقعیت گفتم یعنی این حرفها رو من زدم 🤔

    داشتم این فایل و میدیدم و بعدش کامنتها رو خوندم یاد حرف استاد تو یکی از جلسه های عزت نفس افتادم که گفتن سلیقه های مختلف وجود داره و دسته های مختلف که هرکدوم از یه چیزی خوششون میاد و اونا همو پیدا میکنن و فالو میکنن و اینکه ممکنه تو همون دسته باز هم افرادی باشن که یجور فکر کنن و عمل کنن اما سلیقه شون تو مواردی شبیه به هم نباشه مثل ما بچه های سایت که هممون میخوایم راه استاد و ادامه بدیم اما هرکدوم سلیقه های جداگونه داریم مثلا یکی نوشته من عاشق پرادایسم و با تمپا ارتباط برقرار نمیکنم و یکی نوشته من دقیقا با ساختمون تمپا ارتباط برقرار میکنم حتی بیشتر از پرادایس خود من اولش گفتم آخ جون تمپا ساختمون مدرن، شهر ، بعد یهو دلم برای پرادایس زیبا تنگ شد و تو ذهنم نتونستم یکیشون و انتخاب کنم جفتش و باهم میخواست ذهنم و داشتم مزایای هرکدوم و میگفتم

    وااای استاد میخواستم بگم قبل اینکه اشاره به موضوع تخم مرغ کنین میخواستم بگم که خدای من اولش داشتن راجع به تخم مرغ صحبت میکردن و مریم جون عین بچه ها میخواست پا بکوبه زمین که من تخم مرغ میخوام 😍🤣 بعد درخواستش اجابت شد و ذوقی که از دیدن تخم مرغها داشتن فکر میکنم اولش خودشون هم تخم مرغها رو دیدن 😍

    موتور خوشگلشون و آخه نگاه 😍 چه رنگ قشنگییی دارهههه بنفش برقی بورقی که تو افتاب خودنمایی میکرد مبارکتون باشه 🌹

    من ازین خیابونه خوشم اومد آقا 😐 تازه با اینکه روز بود اما حس کردم خیلی خوش میگذره مخصوصا تو شبش آخه من عاشق رقص و شادی بزن بکوبم ناخوداگاه ذوق کردم چه ماشینایی باحالی چه پرچمهای جالب و بامزه ای داشت اون خانم سیاه پوسته که سوار اون ماشین باحال شده بود با چه لذتی داشت رانندگی میکرد 😌

    چه سیگارهای باحالی بوش تا اینجا اومد 😃

    در مورد اون اقا تابلو به دسته دوست عزیزمون امین دیدگاه خیلی کامل و عالی گذاشتن ولی چیزی که توجه منو جلب کرد این بود که هم اونا داشتن احترام میزاشتن و به زور نمیرفتن ارشاد کنن یعنی یجورایی میگفتن ما میگیم کسی خواست گوش بده اما نرفتن به زور افراد و کنار بکشن یا برخورد خشونت امیز انجام بدن و هم مردم نرفتن بگن پاشید جمع کنید بابا به شما چه ربطی داره و اینجا چیکار میکنید و این آزادی و حق بیان واقعا منو میخکوب کرد هرکس کار خودش و انجام میده و زوری با کسی کاری نداره اجباری وجود نداره و من اگه جایی هستم که اجبار هست باید رو خودم کار کنم مدارم تغییر کنه و به اینجور جاها و کشورها هدایت بشم و یاد بگیرم اگه این تضاد نبود من اصلا متوجه نمیشدم یه کشوری هم هست که مردمانش حق ازادی بیان دارن حق انتخاب دارن این نکته ای بود که دوس داشتم بهش اشاره کنم

    دوستتون دارم گوگولی ها ❤️😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: