سریال زندگی در بهشت | قسمت ١35

سریال بهشت قسمت 135

با سلام

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهیهای نابش برخوردار

دو مسیر با زمان یکسان برای رسیدن به مقصد اما یکی آشنا و یکی ناشناخته و استاد اهل ناشناخته رو انتخاب میکنه چرا؟

چون میدونه که با رفتن به دل هر ناشناخته ای ی بعد از ابعاد وجودی انسان خودش رو نشون میده .و حالا که این رو میدونه و آموزش میده خودش هم بهش عمل می کنه چون ایمان بدون عمل مفت نمی ارزه و منی هم که دارم این رو میبینم بیشتر باور میکنم وقتی که میبینم استادم حرفش و عملشه کیه .

با دیدن اون گوگل مپ یاد حرفهای استاد افتادم توی فایل هدایت قدم ششم جلسه اول. اگر ما اینقدر که به این گوگل مپ اعتماد میکنیم به جریان هدایت اعتماد داشته باشیم چه کارهایی که انجام نمیدیم.

چی میشه که استاد حرکت میکنه به سمت اون مسیر ناشناخته؟غیر از اینه که به این گوگل مپ اعتماد داره؟چرا استاد اعتماد میکنه؟

چون بارها و بارها از اون استفاده کرده و نتیجه گرفته و به عبارتی برای ذهنش منطقی شده که چون در موارد قبلی جواب داده توی این مورد هم جواب میده و همین ها بازم من رو یاد حرف های استاد میندازه توی جلسه اول قدم اول که مسیری که با قانون جواب داده میتونه تکرار بشه میتونه ادامه دار بشه .

و چقدر میشه تکامل رو توی جستجوی آدرس ها دید از طریق این گوگل مپ. انسانی که ی زمانی اعتماد میکرد به دانسته های ی انسان دیگه برای پیدا کردن ی آدرس و کلی برای این کار زمان صرف میکرد حالا با فشردن چند تا دکمه حتی فاصلش رو میتونه لحظه به لحظه رصد کنه تا مقصد و چقدر همین موضوع به آدم آرامش میده و جرات و جسارتش رو برای رفتن به دل ناشناخته ها بیشتر میکنه .

حالا اگر من نوعی هم به جای تکیه کردن بر دانسته های دیگران که حتی از صحت و سقمشون آگاهی ندارم اگر وصل بشم به اون نیروی هدایت کننده ای که هر لحظه داره همه چیز رو توی این جهان رصد میکنه چقدر جرات و جسارتم بیشتر میشه چون میدونم به آگاهی وصل هستم که جز خیر و خوبی برای من نمیخواد

چه پارکینگ بزرگ و جا داری و چقدر روشن بود و نورگیر بر خلاف پارکینگ هایی که تا حالا دیدم و این باور رو در من تقویت میکنه که ی پارکینگ هم میتونه اینقدر آفتابگیر و روشن بشه و لزوما پارکینگ مساوی با ی فضای دلگیر و خفه کننده نیست

و دیدن اون ساختمون بلند با اونهمه طبقه داره بمن میگه که اگر پایه های بنای زندگی رو بر اساس باورهای قدرتمند ناشی از درک قوانین جهان هستی بذارم اونقدر محکم میشه که توانایی نگهداری هر مقدار موفقیت رو می تونه داشته باشه.

من همیشه از رنگ بندی ساختمونها و خیابونهای شهر تمپا لذت میبرم و تحسینشون میکنم چون معتقدم که استفاده درست از رنگ ها میتونه انرژی رو در بدن آدم به شکل زیبایی به جریان بندازه عین اون تاثیری که استاد شما ازش صحبت کردین در مورد تاثیر کلمات مثبت بر روی آرایش مولکولهای آب . به نظرم رنگ ها هم همین کار رو انجام میدن و اگر آزمایشی انجام بشه جواب های مشابهی به دست میاد.

و باز هم رابطه ی الهی و عاشقانه شما و مریم جان و آزادی مالی شما داره جلوه گری میکنه توی مسیر توی این ماشین بنز .و یادم میندازه که ی رابطه ای این چنینی هدایتی اتفاق می افته وقتی که جریان هدایت رو باور کنی و نچسبی به اون رابطه ای که توش هستی

میدونین استاد از بس تو سریال بهشت فروشگاههای بزرگ دیدم پر از فراوانی دیگه برا ذهن من منطقی شده که هر فروشگاهی توی فلوریدا برین سرشار از فراوانیه و اگر چیزی غیر از این باشه برای ذهن من غیر طبیعیه و همین داره به من میفهمونه که فراوانی طبیعیه و کمبود غیر طبیعی

چه کیفی میده که اونقدر آرامش داشته باشی و آزادی زمانی و مالی که لم بدی روی تخت و بشینی فوتبال نگاه کنی اونم به صرف لذت بردن نه برا کری خوندن برا این و اون که اون وسط هم حس خودت رو بد کنی و هم حس بدی به طرف مقابلت بدی

این ورزشگاه با شکوه و این مسابقه بیشتر از اینکه هدفش به نمایش گذاشتن توانایی های یکسری بازیکن باشه داره توانایی ی کشور و مردمانش در خلق لذت رو به تصویر میکشه .لذتی که احساس خوب رو بدنبال داره و احساس خوبی که اتفاقات خوب رو رقم میزنه و این همون عمل کردن به قانون جهان و خداونده که لاجرم نتیجش میشه تجربه ی اتفاقات بی نظیر در هر لحظه و اونوقت جای تعجبی نداره که مردمان این کشور حتی در سن 70 سالگی ی مربی برنده میشن، حتی در سن 90 سالگی اونقدر سرزنده و سرحال هستن که روی سکوهای باشگاه میشینن تا نظاره گر موفقیت نسلی باشن که در دامان خودشون پرورش یافته،حتی در سن 43 سالگی باز هم قهرمان میشن

و اونوقته که درک میکنم راز عقب ماندگی و بی حالی مردم کشورم رو که آبشخورش رعایت نکردن همین اصل ساده اس. همین اصلی که 40 بار توی قرآن مفهومش تکرار شده اما دقیقا عکسش داره انجامش میشه

خدای من چقدر از اعتماد به نفس این خوانند ه ها من کیف کردم که اینقدر به خودشون و توانایی هاشون ایمان دارن که اینطور دارن ریلکس خود واقعیشون رو به نمایش میذارن .مگر نه استاد شما توی قدم یازدهم گفتین که به انازه ای که به خودتون و تواناییهاتون باور دارین به همون اندازه لیقت هم کلام شدن و هم نشینی خداوند رو دارین؟

پس چقدر این خواننده ها به خدا نزدیکن و هم کلامش شدن . چقدر توحید داره موج میزنه توی وجود اینها

خدیا این مردم چقدر شاد ولی در عین حال آرامن .چقدر با خودشن در صلحن.چقدر با ایمانن. چقدر این شادی داره از درونشون منشا میگیره .چقدر اینها الگوی مناسبی هستن برای شاد بودن وشاد زیستن

وچقدر جهان شما استاد چان و مریم عزیز رو قشنگ هدایت کرد به مکانی که با فرکانس هاتون هماهنگه .چقدر سیستم جهان داره دقیق عمل میکنه

و نکته ی پایانی که شالوده تمام آموزشهای شماست :باورپذیری

همه چیز باوره .موفقیت ما شکست ما، سلامتی ما، ثروت ما ، روابط ما همه برمیگرده به نوع باورهایی که داریم باور مناسب نتیجه ی مناسب و باور نامناسب نتیجه ی نامناسب .

خدایا از تو میخوام کمکم کنی که نقش باورهام رو بیشتر و بشتر درک کنم تا بتونم بیشتر و بیشتر تغییرشون بدم در جهت مثبت بیشتر و بیشتر

سپاس استاد شاد نگر و شادزیست من