با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان عزیز
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد که با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
مریم جان این لحن صحبت کردن شما نشان از چند چیز داره:
یکی اینکه صبح شده
یکی اینکه شما زودتر از استاد بیدار شدین و نمیخواین استاد رو بیدار کنین
یکی هم اینکه میخواین زودتر از استاد زیباییها رو شکار کنین
دیگه اونقدر با این جریان سیال همراه شدیم و رفتارهای شما رو دیدیم که از لحن صحبت کردنتون میتونیم جریان اتفاقات رو تعریف کنیم
چقدر زیبا باز هم تجربه ی مه. این اولین باری نیست که ما با شما بودن در مه رو تجربه میکنیم و هر دفعه داره ابعادش وسیعتر میشه چون ظرف وجودی شما داره هی بزرگتر و بزرگتر میشه
میدونین با این مه یاد چی افتادم؟
یاد حرفهای استاد در مورد وارد شدن به این مسیر.اولش همه چیز ی جورایی مبهم و نامشخصه دقیقا مثل این مه اما هر چی که بیشتر ادامه میدی و میری جلوتر همه چی واضح تر و مشخص تر میشه جوری که ی روزایی میرسه که دقیقا میفهمی چه اتفاقاتی داره دور و برت می افته و اینکه چرا این اتفاقات داره می افته. یاد خودم افتادم که اولش که وارد این مسیر شده بودم چقدر همه چیز گیج کننده بود: خدا، فرکانس، سیستمی بودن، باورها و افکار و ……. اما هر چی که بیشتر ادامه دادم کم کم اون مه از بین رفت و چشمان من بیناتر شدن و گوشهام شنواتر .قدرت درکم بالا رفت و از گیجی من کاسته شد و من هوشیارتر شدم .
خدایا دهنم آب افتاد من هم عاشق تخم مرغم و هم گوجه .از همین جا بوشون رو احساس کردم. چقدر ساده اما شیک و مجلسی . چه حالی میده با عشقت اول صبحی ی همچین صبحانه ای رو بزنی بر بدن .دقت کردین اصل یکیه گوجه و تخم مرغ اما فرعش فرق میکنه و این همون قانون جهانه که فرعیات مطابق با سلایق و شرایط عوض میشه اما اصل همیشه یکیه درست مثل توحید و یکتاپرستی
باز هم شما مریم جان لذت بردن رو به تعویق ننداختین و وقتی فهمیدن بیرون قراره لذت باشه کار رو به زمان دیگری موکول کردین چون خیلی وقته که باور کردین فرکانس ها دارن کار میکنن پس اولویت با فرکانس های خوبه هر چند کار کردن روی سایت هم لذته اما اون لذت بیرون ی لذت جدیده که باید تجربه بشه
خدایا شکرت که اولین باره دارم رژه قایقی هم میبینم به لطف استاد و مریم جان .رژه ای که داره فراوانی حال خوب و ثروت بی حد و حصر رو به نمایش میذاره .رژه ای که نه از ترس و از روی ریاکاریه و نه اینکه از هفته ها قبل تو بوق و کرنا کرده باشن جوری که مخ ملت رو خورده باشن که بیاین که حضور داشته باشین
خدایا شکرت به خاطر این آسمون زیبا که ابرهاش عین جتی هستن که با سرعت رد شده و اثرش مونده
این جمله شما مریم جان :
مریم شاد و همیشه در صحنه تمپا
من رو به فکر فرو برد که ما همه از اصل و اساس شاد بودیم و شاد خلق شدیم.همه ی بچه های دنیا توی چند سال اول زندگیشون مثل همن .غوطه ورن در ی دنیای شاد و بدون محدودیت . اما هرچی بزرگتر شدیم شاد بودن یا نبودن رو محیط و جامعه ای که توش زندگی کردیم بهمون یاد داد. این مردمی که اینقدر شادن و غرقن در شادی شاد بودن رو یاد گرفتن و غیر از این براشون غیر طبیعیه همونطوری که ما شاد نبودن رو . اما خوبیش اینه که الان فهمیدیم که این قدرت رو داریم که شاد بودن رو به ی انتخاب برا خودمون تبدیل کنیم سوای از اینکه دیگرانی که دور و برمون هستن چه حالی دارن..بقول استاد آدم هایی که علی بی غم بار اومدن طبیعیه که بی غم باشن اما اونهایی که ی عمر ناشاد بودن و آگاهانه اانتخاب میکنن که شاد باشن پاداش های بزرگتری میگیرن .پس ماهایی که داریم آگاهانه این شادیها رو مبینیم و متمرکز میشیم روی اونها حتما جهان پاداش های بزرگی بهمون میده .
و چقدر با دیدن این مردم شاد یادم اومد که میل به شادی در درون من بوده همیشه اما چون آدم های اطرافم متفاوت بودن من فکر میکردم که ایراد از منه!!!! که اگر دو سه روز پشت سر هم عزاداری میبود حالم گرفته میشد اما به خاطر باورهای غلطی که بهم داده بودن فکر میکردم بی دین و ایمانم که عزادار نیستم !!!
اما از وقتی که با فایل حزن استاد فهمیدم خداوند خودش غم و اندوه رو نهی کرده ایمان آوردم به درستی مسیر خودم و روحم بیشتر طالب شادی شده
و اما اون صحنه فیلمبرداری همزمان شما استاد و مریم جان چقدر تامل برانگیزه برا من که اگر میخوام با کسی مسابقه بدم برا نشون دادن زیبایی ها باشه نه برا به تصویر کشیدن نازیبایی ها چیزی که در جامعه ما به ی عادت بد تبدیل شده و مدام نازیبایی ها رو جذب میکنن چون این قانون جهانه .
و بعدش یاد مراسم عروسی تو شهر خودمون و احتمالا تو کل ایران افتادم که کسی جز فامیل های نزدیک حق فیلمبرداری رو از مراسم نداره و گرنه تذکر میخوره. حتی بعضی وقتها از پشت سیتم ارگ اعلام میکنن که فیلمبرداری نکنید .اما اگر ی مراسم عزاداری سیلی زلزله ای تصادفی باشه هزاران نفر موبایل بدست از تک تک صحنه ها فیلمبرداری میکنن و به اشتراک میذارن میلیون ها بار
و همه این یادآوری ها من رو یاد حرفهای استاد میندازه که این تفاوت دیدگاهه که داره نتایج رو رقم میزنه .اگر ی مقایسه ای بکنیم:
نتایج مردم تمپا : شادی و لذت بیشتر
نتایج مردم ما : ناراحتی و غم بیشتر
شادی اونها بما قدمت ایدیهم
و غم اینا هم بما قدمت ایدیهمه
و اینه عدالت خداوند که نتیجه هر عملی رو به صاحبش بر می گردونه
خدایا شکرت که با بودن با استاد و آگاهیهاش دارم آگاهانه مثل مردم تمپا و مردم آمریکا میشم هر چند مسیر ادامه داریه و ثبات قدم میخواد و تثبیت باورها
و چقدر اون جمله:
Enjoy the little things
ی چشمکی بود به من که حواسم به لذت بردن از چیزهای کوچیک زندگیم باشه و سپاسگزار اونها باشم تا تجربه کنم لذت بردن از چیزهای بزرگتر رو و کسی میتونه اینکار رو انجام بده که مثل جمله ی توحیدی اون ور به خدا باور داشته باشه
و اینکه استاد شما گفتین تا موتور خشک بشه میریم به اون بیرون سری میزنیم من رو یاد موازی کار کردن انداخت که چقدر میتونه در زمان صرفه جویی کنه و بقول استاد سرعت تجربه ها رو در زمان کمتر بیشتر کنه .چیزی که من قبل از آشنایی با استاد هم انجامش میدادم اما بعد از شروع سریال بهشت بیشتر تر انجامش میدم و با لذت بیشتر
و چقدر توضیحات شما استاد در مورد اون موتورها جالب بود که هر کدوم تواناییها و قابلیت های خودشون رو دارن .هر کدوم در نوع خودشون منحصر به فرد هستن .هر کدوم زیباییهای خاص خودشون رو دارن .یکی سبک یکی سنگین. یکی بزرگ یکی کوچیک.یکی بلند یکی کوتاه. یکی سریع یکی آروم . درست مثل ما انسان ها .و همین تنوع ها هستش که بودن این ها رو کنار هم زیبا کرده درست مثل ما انسان ها که بودنمون کنار هم به جهان معنا میده با تمام تفاوت هامون.
چقدر این مبل ها خلاقانه طراحی شدن که هدف همه ی این خلاقیت هم چیزی جز لذت بردن نیست .
چقدر اون جملتون استاد حال آدم رو خوی میکنه که:
همه ی آرزوها دست یافتنیه .این جمله برای خود من که بعضی وقت ها تفاوت قائل میشم بین اونها و به بزرگ و کوچیک تقسیمشون میکنم و همین باعث میشه دست یافتن بهشون برام متفاوت بشه ی درس بزرگه که آرزو بزرگ و کوچیک نداره این ذهن منه که داره محدودیت قائل میشه بینشون و گرنه برای خداوند و سیتمش بزرگ و کوچیک معنی نداره .
و اینکه وقتی ی نفر توی دنیا به اسم عباس منش هست که به همه ی آرزوهاش رسیده پس میشه به همه ی آرزوها دست یافت چون برآورده کننده یکی هستش .تفاوت فقط در ارسال درخواسته .اولا باید درخواستی ارسال بشه چون اگه درخواستی نباشه پاسخی هم نیست و دوما درخواست باید به منبع درست و آدرس درست فرستاده بشه .اگر من میلیونها بار درخواستم رو بفرستم اما مقصدش درست نباشه هیچ وقت دریافتی هم وجود نخواهد داشت .
و ی پاشنه آشیله بزرگ اینجا کشف میشه که ما همیشه خیلی آرزو داشتیم اما چون فکر میکردیم دیگران باید اونها رو برآورده کنن خانواده ، دولت، جامعه ، همسر آینده و ……..هیچ وقت بهشون نرسیدیم .
این قسمت حرفهای شما این پیام رو داشت که:
برای به حقیقت پیوستن آرزوها فقط خودت و خدا . ی مسیر مستقیم و بدون واسطه که هم فرستنده مشخصه هم گیرنده .خیلی هم خودم رو درگیر پاکتش نکنم که چجوری باشه و چند تا تمبر بخوره و با پست پیشتاز باشه یا سفارشی یا اکسپرس و غیرهم چون اینا اصلا واسه گیرندش مهم نیست چون اون فرکانسش رو دریافت میکنه
استاد اعتراف میکنم که تا حالا ندیدم ی مردی رو که اینقدر به تمیزی وسایلش اهمیت بده و اینقدر با عشق موتورش رو بشوره و تمیز کنه .وقتی شما اینقدر ارزش قاتلین برای وسایلتون باید هم اینقدر وسایل با ارزش و تمیز روانه زندگیتون بشه.
خدا رو شکر که من خودم هم همیشه برای وسایلم ارزش قائل بودم اما از الان به بعد بیشتر اینکار رو میکنم
خدای من چقدر این جملات طلایی و با ارزش هستن:
اگه به ثروت احترا م بذاری به زندگیت وارد میشه
اگه به پول احترام بذاری به زندگیت وارد میشه
اگر به آدم ها خوب احترام بزاری آدم های خوب وارد زندگیت میشه
همیشه سعی کنیم وجه خوب آدم ها رو برانگیخته کنیم
خود من از وقتی که برا پول بیشتر ارزش قائلم بیشتر تو زندگیم دارم میبنمش
چقدر خوبه که این امکان هست که موتورتون رو توی پارکینگ بشورین اینجوری هم خودتون راحتین و هم مزاحم دیگران نمیشین
معلومه که هوا خیلی خوبه چون اون خانمه داشت بستنی میخورد و تازه بچش رو هم لخت کرده بوده .چه ناز و تپل هم بود اون بچه آدم دوست داره لپش رو بگیره و بکشه
و اما این آزادی پوشش:
چقدر این آزادی محدودیت ها رو تو ذهن من میشکنه .آخه تو ذهنم من کردن که طبقه بندی های مختلفی از لباس هست لباس رسمی، لباس مهمونی، لباس عروسی ، لباس ورزشی و ….. که هر کدوم باید توی مکان های خاصی استفاده بشن و گرنه زمین و زمان بهم میریزه و ………..
وقتی به اینهمه دسته بندی خوب فکر میکنم میبینم که چقدر ذهن من رو به خودشون مشغول میکنن جوری که خود من که اصل هستم گم میشم توشون و بعضی وقتها چقدر احساس خفگی میکنم از پوشیدن اون لباس ها چون من همیشه دوست دارم لباس راحت بپوشم که جسمم راحت باشه. و این همون پرداختن به فرع و دور شدن از اصله .
و چقدر اینجا دارم بر عکسش رو میبینم .میزنن بیرون بدون اینکه وقتی صرف این امور جزیی بشه .چون هدف خودشونه نه لباسه . هدف راحت بودن و لذت بردنه
و خدایا شکرت که من از وقتی همراه شدم با سریال بهشت دارم سعی میکنم این طبقه بندی ها رو کمرنگ و کمرنگ تر کنم توی ذهنم
چقدر اون نکاتی که اون گزارشگر گفتن هم توجه آدم رو میبره به سمت نکات خوب ی رویداد که داره به ما هم میگه که همیشه سعی کنم توی هر چیزی به دنبال نکات مثبت باشم
اما اون حرفهای گزارشگر در مورد بازیکن ها حرفهای شما استاد در جلسه سوم قدم نهم رو برام مرور کرد که شما میگین که وقتی کسی به شما میگه نمیتونین شما بیشتر انرژی میگیرین برای موفق شدن و خیلی راحت هم موفق میشین چیزی که در مورد این بازیکن ها هم اتفاق افتاده
حدایا شکرت که از وقتی که اون پیام می فروش شعر حافظ رو از زبان شما استاد شنیدم و بهش گوش کردم و عمل کردم دارم راحت تر زندگی میکنم و کمتر به خودم سخت میگیرم
خدایا مگه میشه اصلا قیمت اینهمه قایق رو براورد کرد توی این لحظه توی این رودخونه .این اگر فراوانی نیست پس چیه ؟
معلومه که اینها مومنین به تو هستن که اینقدر روزی بغیر حساب بهشون دادی و اینجاست که استاد خیلی خوب درک میکنم که:
ایمان به ریش و تسبیح و جای مهر و چادر نیست
اگر حاله خوبه یعنی با ایمانی
اگر آرامش داری یعنی با ایمانی
اگر شادی یعنی با ایمانی
این مردم هم حالشون خوبه هم شادن هم آرامش دارن پس اینا مومنین واقعی هستن و چه الگویی بهتر از اینها
استاد سپاسگزارم به خاطر اینهمه درکی که در ذهن من ایجاد میکنین با به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها
خدیا باز هم روزیمان کن از فضل بیشمارت
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD532MB34 دقیقه
سلام سلام
اول بیام بگم که چقدر متن انتخابی اینبخشدل نشین بود و چقدر خانم نسرین عزیز با جزییات و شادابی به همه چیز اشاره کردن خدا شاهده الان که داشتم این کامنت رو میخوندم چشمام باز شده بود و لبخند به لب داشتم و شاد بودم از این کامنت از این که با چه انسان هایی همراه هستم از اینکه چشمان ما باز شده بهرویزیبایی ها به روی قشنگی ها هر طرف رو کهنگاه میکنیم میگیموای این چه جذابه وای این چه قشنگه وای خدای من این چه کامنتی بود استاد انتخاب کرده دستش درست واقعاً خانمنسرین کامنتتون عالی بود و این که استاد عزیزم انقدر زیبایی ایجاد میکنید که لذت میبرم از دیدن این زیبایی ها خود رفتار شما و خانم شایسته خودش یه عالمه درس داره انقدر شما حس خوب منتقل میکنید که قلبمن بازمیشه خدارو شکر که انقدر از ثروت توی زندگیتون هست که این موتورهارو گذاشتید توی خونه و با دیدنشون لذت میبرید (یه دست لباس مخصوص موتور سواری بگیرید و این موتور 1300 سی سی رو ببرید پیست مرکزی موتور سواری تمپا و سوارش بشید حس جالبی داره )این همه زیبایی توی این مردمکه هر کشی داره برای خودش لذت میبره خدارو شکر که اینهمه ادم کنار هم هستن و شاد و مسرور از برد تیمشون دارن لذت میبرن چقدر دوست دارم توی اینفضا باشم که بی توجه به دیگران قرق در شادی و لذت باشمو خوشحال و شاد باشم این فضارو خیلی دوست داشتم ممنون که به تصویر کشیدید استاد جون دوست داشتنی عاشقتونم
در پناه خدای مهربون باشید
دروداستادعزیزوخانم شایسته عزیز.
عزیزان این فایل روزمانی دیدم که اصلا حس خوبی نداشتم وبااینکه روزم روباشکرگزاری آغازکرده بودم ولی بخاطراینکه شب قبل باناراحتی ازفرزندم خوابیده بودم…حال دلم خوب نبود.
بعداومدم به سایت ونشانه امروزمن، من روبه این قسمت ازسریال زندگی دربهشت هدایت کرد…
نمیدونم چطوربگم وازچه واژه ای استفاده کنم که بگم چقدراین فایل حال من رو خوب کرداستادجان.ازمطالعه ی هرکتابی بیشتر…اصلا به یکباره دریافتم که داری چکارمیکنی باخودت؟؟هرکسی مسئول حال وکار وزندگی خودشه. مگه چقدرمیتونی نقش هدایتگر روداشته باشی ویااصلا چقدرحرفت تاثیرمیذاره وقتی که حتی جگرگوشه ی خودت،بی توجه به تمام ناراحتیهاونگرانیهای تو،داره راه خودشومیره واتگارنه انگارکه داری باهزاردلیل وبرهان راه روبراش توضیح میدی وآشکارمیکنی….
خلاصه زیبایی های این فایل،من روبه خودم آوردوفهماندبهم که این لحظه همین الانه ها،تکرارنمیشه،ازش لذت ببر.
ببین مردم درچه شرایطی اومدن ،دورهم جمع شدن باکلی برنامه،که فقط ازآنچه هست لذت ببرن وبه همدیگه حس خوب بدن !
خیلی خیلی فایل عالی بود،سرشارازدرس ونکته ،اززیبایی های آفرینش،از قدرت بی نظیرانسان که هرآنچه رابخواهدصددرصدبه دست خواهدآورد،هرثروتی روبخواهد،خلق خواهدکرد،
واینکه میتوانیم چون بقیه توانستند،
قدرت حلق وآفرینش داریم،چون این قدرت دروجودمانهاده شده ،
وسپاسگزاراین همه ثروت وفراوانی باشیم وسرچشمه ی آن بی نهایت هست،
شادی حق همه ی ماست وهرچه شادباشیم،شادی بیشتری میبینیم ودریافت میکنیم.
خانم شایسته ی عزیزممنون که درقاب زندگیمون ،قاب شادی روباضبط لحظه های زیبا،نصب وثبت میکنید.
استادعزیزم ممتونم که هرجمله ی شماهمواره دستگیرمن بوده وهست وکلام خداروهمیشه اززبان شمادریافت میکنم.
دیدیدوقتی کسی میره آزمایش،نتیجه ش گاهی میشه فلان ویتامین یاماده درخونش کم شده؟
من وقتی تایم گوش کردن به فایلهای شماروندارم،دقیقاهمون حالت برام بوجودمیادواستادعباسمنش خونم پایین میادوبایدسریعا به خودم برسونم وازهرواژه درس،آرامش وشادمانی دریافت کنم.
ازتون ممنونم استادجان وخانم شایسته عزیز
همواره شادوسلامت باشیدودرپناه خدای مهربان،
دوستتون دارم.
سلام خدمت استاد و هم فرکانسی های عزیزی که کامنت رو میخونند
آیات 21 ب بعد سوره مائده
ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما معین کرده، وارد شوید. و به پشت سرخود بازنگردید (و عقب نشینی نکنید) که زیانکار خواهید بود. »
گفتند: «ای موسی! در آن جا، گروهی (نیرومند و) ستمگرند. و ماهرگز وارد آن نمی شویم تا آنها از آن خارج شوند. اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهیم شد. »
دو نفر از مردان خدا ترس که خداوند به آنها، نعمت (عقل و ایمان و شجاعت) داده بود، گفتند: «شما (به یکباره) وارد دروازه (شهر آنان) شوید و هنگامی که وارد شدید، پیروز خواهید شد. و بر خدا توکّل کنید اگر ایمان دارید. »
بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آن جا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد. تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشسته ایم. »
موسی) گفت: «پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیّت گنهکار، جدایی بیفکن. »
خداوند (به موسی) فرمود: «این سرزمین (مقدّس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید). پیوسته در زمین [= در این بیابان]، سرگردان خواهند بود. و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار، غمگین مباش. »
وقتی درخواستی از خداوند میکنیم و اون هدایت میکنه و مثل روز روشن وعده پیروزی می دهد اگر ک انسان فریب وعده های ترس آلود شیطان رو بخوره و ب وعده خدا اطمینان نکنه و حرکت نکنه نتیجش عذاب الهیه
داستان قوم حضرت موسی ک ب خدا گفتن ی جای جدید و بهتر بهمون بده و خداوند هم اجابت کرد و بهشون معرفی کرد و وعده پیروزی بهشون داد اما قوم موسی ب هر دلیل ترسیدن و یا تنبلی کردن و حرکت نکردن و گستاخانه ب موسی گفتن خودت و خدات برین شهر رو آزاد کنین بعدش ما میایم خدا سر این عدم ایمانشان چهل سال سرگردانشون کرد
در طول مسیری ک خدا وعده پیروزی داده امتحان ها میان اعم از ترس از فقر و غم گذشته و … اما با علم ب ای موضوع ک همه جیز تحت کنترل و هدایت الله است و هر اتفاقی درونش خیر هس و عقل من قد نمیده تا خوبی یک اتفاق ب ظاهر بد رو بفهمم و باید نگران نباشم و نترسم و ایمان داشته باشم ک خدا داره هدایت میکنه و و عده هاش انجام میشه
وعد های خدا صد در صد حقه اگر ک در مسیر بمونم و اعماد کنم بهش و از آدم ها نترسم و بهشون قدرت ندم ب جاش از خدا بترسم ک اگر جا بزنم عذاب الهی در پیشه
دوستان خدا ن از چیزی میترسن و نه غمگین میشن
خدا رو وعده هاش هس اگر ک من تسلیم نشم و بهش اعتماد کنم اگر ک هر اتفاقی ک افتاد
آخ ک ابلیس چقدر تلاش میکنه تا انسان ب سر منزل وعده داده شده نرسه
ابلیس وعده عذاب میده اما خدا وعده مغفرت
عذاب و مغفرت رو خدا تعیین میکنه بر اساس عمل خود من
چقدر وضع انسان ها و همچنین خودم متفاوت بود اگر ک نمیترسیدم و غمگین نمی شدم
خیییلی متفاوت
فرق یک پله دو پله نیس فرق بهشت و جهنمه
ایمان چقدر نعمتت بزرگیه اگر کسی ایمان داشته باشه هرگز غمگین نمیشه و نمیترسه
چقدر زندگی بدون ترس و غم خوبه همش لذته و لذت
مثل زندگی استاد
زندگی با ترس و غم یعنی جهنم و برعکس
میگن آتیش جهنم از درون خود آدم ها شعله میکشه
شاید این قدر دجار غم و حسرت میشن ک از درون میسوزن و این قدر این غم بزرگه ک میشن انیس بیار جهنم
ک خدا در قران میفرماید هیزم جهنم خود انسان ها هستند
پس بهتره قبل از مردن ب خدا ب تنها قدرت عالم ایمان بیارم و بندگی رو بکنم و از فضل درخواست کنم و حالم خوب باشه با شکرگزاری بابت هر لحظه تا وعده هاش وارد زندگیم بشن پله به پله
سلام خدمت استاد و هم فرکانسی های عزیزی که کامنت رو میخونند
شادی و ایمان رابطه مستقیم با هم دارن
هر جقدر شادتر یعنی با ایمان تر
راه خدا راه شادیه
خدایی ک ب قول استاد همواره وعده های نیکو میده هر جقدر شادتر باشم یعنی ایمانم ب وعده هاش و خودش بیشتره
خدا با همه صحبت میکنه
شیطان هم در اوج کار فعالیتش بیشتر میشه
خدایی ک ب مادر موسی گفت بچه رو بنداز تو رود بهت برش میگردانم ب شرطی ک نه بترسی و نه غمگین بشی
مم وعده دادم بهت عملیش میکنم ب شرط ایمان ک اثرش رو تو شادی میزاره
اگر مادر موسی غمگین میشد و یا میترسید هیچ وقت وعده خدا رو نمی دید هیچ وقت بدون ذره ای پارتی بازی
خدا همواره ب همه وعده های نیکو میده اما چ کسانی این وعده هارو تحقق یافته میبینند فقط کسانی ک ایمان دارن ب خدا و بشارت هاش و از قبل شاد بودن و هستن
این است تفادت بین زندگی آدم ها
لین است اون تحقیقی ک استاد گفتن انجام بدیم در مورد آدم های بی غم اطرافمون
کسانی ک نگرانی ندارن و شادن همیشه در خال پیشرفتن
من ک ب لطف خود خدا و از طریق دستش استاد فهمیدم ک همه کاره خداست و چیزی از سیطره اش خارج نمیشه و باید اعتماد کنم و رها کنم و تسلیم باشم و شاد باشم بابت هر اتفاقی
وقتی خوشحال باشم بابت هر اتفاقی یعنی ایمان دارم ک تنها قدرت جهان هستی خداست و شری وجود ندارد و همه چیز در نهایت ب نفع من خواهد بود
شناخت خدا ته نداره
باید برای موفقیت در همه جنبه ها شاد باشم و شکرگزار تا نعمت هایی و خدا وعده داده وارد زندگیم بشن غیر از این راهی نیست گشتم نبود نگرد نیست
همه کاره خداست
خدا تو قرآن میگه ک رفت و آمد کافران پولدار در سطح شهر تو رو فریب نده بیا با من باش بهتر از اونو بهت میدم تو نمیدونی در زندگی اون چ خبره
بندگی کن تا در خیال آسوده بدون هیچ غم و ترسی برات خدایی کنم خدایی
همه کارهارو برات انجام میدم من انجام میدم ن تو
حواست باشه الکی مغرور نشی فک کنی خودتی تویی وجود نداره همه چیز منم
اعتبار همه جیز ب من میرسه خودتو با من شریک نکن ک اگر ی لحظه ولت کنم هیچ کاری از دستت برنمیاد هیچ کاری
بزار اونا فکر کنن خودشون دارن کار انجام میدن بزار گاری زهوار در رفته رو تا آخر عمرشون بکشونه دنبال خودشون
تو منو بندگی کن از یک مسیری بدون گاری میبرمت ک لذت ببری از مسیر و برسی ب مقصد