سریال زندگی در بهشت | قسمت ١38

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار نسرین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان عزیز

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد که با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

مریم جان این لحن صحبت کردن شما نشان از چند چیز داره:

یکی اینکه صبح شده

یکی اینکه شما زودتر از استاد بیدار شدین و نمیخواین استاد رو بیدار کنین

یکی هم اینکه میخواین زودتر از استاد زیباییها رو شکار کنین

دیگه اونقدر با این جریان سیال همراه شدیم و رفتارهای شما رو دیدیم که از لحن صحبت کردنتون میتونیم جریان اتفاقات رو تعریف کنیم

چقدر زیبا باز هم تجربه ی مه. این اولین باری نیست که ما با شما بودن در مه رو تجربه میکنیم و هر دفعه داره ابعادش وسیعتر میشه چون ظرف وجودی شما داره هی بزرگتر و بزرگتر میشه

میدونین با این مه یاد چی افتادم؟

یاد حرفهای استاد در مورد وارد شدن به این مسیر.اولش همه چیز ی جورایی مبهم و نامشخصه دقیقا مثل این مه اما هر چی که بیشتر ادامه میدی و میری جلوتر همه چی واضح تر و مشخص تر میشه جوری که ی روزایی میرسه که دقیقا میفهمی چه اتفاقاتی داره دور و برت می افته و اینکه چرا این اتفاقات داره می افته. یاد خودم افتادم که اولش که وارد این مسیر شده بودم چقدر همه چیز گیج کننده بود: خدا، فرکانس، سیستمی بودن، باورها و افکار و ……. اما هر چی که بیشتر ادامه دادم کم کم اون مه از بین رفت و چشمان من بیناتر شدن و گوشهام شنواتر .قدرت درکم بالا رفت و از گیجی من کاسته شد و من هوشیارتر شدم .

خدایا دهنم آب افتاد من هم عاشق تخم مرغم و هم گوجه .از همین جا بوشون رو احساس کردم. چقدر ساده اما شیک و مجلسی . چه حالی میده با عشقت اول صبحی ی همچین صبحانه ای رو بزنی بر بدن .دقت کردین اصل یکیه گوجه و تخم مرغ اما فرعش فرق میکنه و این همون قانون جهانه که فرعیات مطابق با سلایق و شرایط عوض میشه اما اصل همیشه یکیه درست مثل توحید و یکتاپرستی

باز هم شما مریم جان لذت بردن رو به تعویق ننداختین و وقتی فهمیدن بیرون قراره لذت باشه کار رو به زمان دیگری موکول کردین چون خیلی وقته که باور کردین فرکانس ها دارن کار میکنن پس اولویت با فرکانس های خوبه هر چند کار کردن روی سایت هم لذته اما اون لذت بیرون ی لذت جدیده که باید تجربه بشه

خدایا شکرت که اولین باره دارم رژه قایقی هم میبینم به لطف استاد و مریم جان .رژه ای که داره فراوانی حال خوب و ثروت بی حد و حصر رو به نمایش میذاره .رژه ای که نه از ترس و از روی ریاکاریه و نه اینکه از هفته ها قبل تو بوق و کرنا کرده باشن جوری که مخ ملت رو خورده باشن که بیاین که حضور داشته باشین

خدایا شکرت به خاطر این آسمون زیبا که ابرهاش عین جتی هستن که با سرعت رد شده و اثرش مونده

این جمله شما مریم جان :

مریم شاد و همیشه در صحنه تمپا

من رو به فکر فرو برد که ما همه از اصل و اساس شاد بودیم و شاد خلق شدیم.همه ی بچه های دنیا توی چند سال اول زندگیشون مثل همن .غوطه ورن در ی دنیای شاد و بدون محدودیت . اما هرچی بزرگتر شدیم شاد بودن یا نبودن رو محیط و جامعه ای که توش زندگی کردیم بهمون یاد داد. این مردمی که اینقدر شادن و غرقن در شادی شاد بودن رو یاد گرفتن و غیر از این براشون غیر طبیعیه همونطوری که ما شاد نبودن رو . اما خوبیش اینه که الان فهمیدیم که این قدرت رو داریم که شاد بودن رو به ی انتخاب برا خودمون تبدیل کنیم سوای از اینکه دیگرانی که دور و برمون هستن چه حالی دارن..بقول استاد آدم هایی که علی بی غم بار اومدن طبیعیه که بی غم باشن اما اونهایی که ی عمر ناشاد بودن و آگاهانه اانتخاب میکنن که شاد باشن پاداش های بزرگتری میگیرن .پس ماهایی که داریم آگاهانه این شادیها رو مبینیم و متمرکز میشیم روی اونها حتما جهان پاداش های بزرگی بهمون میده .

و چقدر با دیدن این مردم شاد یادم اومد که میل به شادی در درون من بوده همیشه اما چون آدم های اطرافم متفاوت بودن من فکر میکردم که ایراد از منه!!!! که اگر دو سه روز پشت سر هم عزاداری میبود حالم گرفته میشد اما به خاطر باورهای غلطی که بهم داده بودن فکر میکردم بی دین و ایمانم که عزادار نیستم !!!

اما از وقتی که با فایل حزن استاد فهمیدم خداوند خودش غم و اندوه رو نهی کرده ایمان آوردم به درستی مسیر خودم و روحم بیشتر طالب شادی شده

و اما اون صحنه فیلمبرداری همزمان شما استاد و مریم جان چقدر تامل برانگیزه برا من که اگر میخوام با کسی مسابقه بدم برا نشون دادن زیبایی ها باشه نه برا به تصویر کشیدن نازیبایی ها چیزی که در جامعه ما به ی عادت بد تبدیل شده و مدام نازیبایی ها رو جذب میکنن چون این قانون جهانه .

و بعدش یاد مراسم عروسی تو شهر خودمون و احتمالا تو کل ایران افتادم که کسی جز فامیل های نزدیک حق فیلمبرداری رو از مراسم نداره و گرنه تذکر میخوره. حتی بعضی وقتها از پشت سیتم ارگ اعلام میکنن که فیلمبرداری نکنید .اما اگر ی مراسم عزاداری سیلی زلزله ای تصادفی باشه هزاران نفر موبایل بدست از تک تک صحنه ها فیلمبرداری میکنن و به اشتراک میذارن میلیون ها بار

و همه این یادآوری ها من رو یاد حرفهای استاد میندازه که این تفاوت دیدگاهه که داره نتایج رو رقم میزنه .اگر ی مقایسه ای بکنیم:

نتایج مردم تمپا : شادی و لذت بیشتر

نتایج مردم ما : ناراحتی و غم بیشتر

شادی اونها بما قدمت ایدیهم

و غم اینا هم بما قدمت ایدیهمه

و اینه عدالت خداوند که نتیجه هر عملی رو به صاحبش بر می گردونه

خدایا شکرت که با بودن با استاد و آگاهیهاش دارم آگاهانه مثل مردم تمپا و مردم آمریکا میشم هر چند مسیر ادامه داریه و ثبات قدم میخواد و تثبیت باورها

و چقدر اون جمله:

Enjoy the little things

ی چشمکی بود به من که حواسم به لذت بردن از چیزهای کوچیک زندگیم باشه و سپاسگزار اونها باشم تا تجربه کنم لذت بردن از چیزهای بزرگتر رو و کسی میتونه اینکار رو انجام بده که مثل جمله ی توحیدی اون ور به خدا باور داشته باشه

و اینکه استاد شما گفتین تا موتور خشک بشه میریم به اون بیرون سری میزنیم من رو یاد موازی کار کردن انداخت که چقدر میتونه در زمان صرفه جویی کنه و بقول استاد سرعت تجربه ها رو در زمان کمتر بیشتر کنه .چیزی که من قبل از آشنایی با استاد هم انجامش میدادم اما بعد از شروع سریال بهشت بیشتر تر انجامش میدم و با لذت بیشتر

و چقدر توضیحات شما استاد در مورد اون موتورها جالب بود که هر کدوم تواناییها و قابلیت های خودشون رو دارن .هر کدوم در نوع خودشون منحصر به فرد هستن .هر کدوم زیباییهای خاص خودشون رو دارن .یکی سبک یکی سنگین. یکی بزرگ یکی کوچیک.یکی بلند یکی کوتاه. یکی سریع یکی آروم . درست مثل ما انسان ها .و همین تنوع ها هستش که بودن این ها رو کنار هم زیبا کرده درست مثل ما انسان ها که بودنمون کنار هم به جهان معنا میده با تمام تفاوت هامون.

چقدر این مبل ها خلاقانه طراحی شدن که هدف همه ی این خلاقیت هم چیزی جز لذت بردن نیست .

چقدر اون جملتون استاد حال آدم رو خوی میکنه که:

همه ی آرزوها دست یافتنیه .این جمله برای خود من که بعضی وقت ها تفاوت قائل میشم بین اونها و به بزرگ و کوچیک تقسیمشون میکنم و همین باعث میشه دست یافتن بهشون برام متفاوت بشه ی درس بزرگه که آرزو بزرگ و کوچیک نداره این ذهن منه که داره محدودیت قائل میشه بینشون و گرنه برای خداوند و سیتمش بزرگ و کوچیک معنی نداره .

و اینکه وقتی ی نفر توی دنیا به اسم عباس منش هست که به همه ی آرزوهاش رسیده پس میشه به همه ی آرزوها دست یافت چون برآورده کننده یکی هستش .تفاوت فقط در ارسال درخواسته .اولا باید درخواستی ارسال بشه چون اگه درخواستی نباشه پاسخی هم نیست و دوما درخواست باید به منبع درست و آدرس درست فرستاده بشه .اگر من میلیونها بار درخواستم رو بفرستم اما مقصدش درست نباشه هیچ وقت دریافتی هم وجود نخواهد داشت .

و ی پاشنه آشیله بزرگ اینجا کشف میشه که ما همیشه خیلی آرزو داشتیم اما چون فکر میکردیم دیگران باید اونها رو برآورده کنن خانواده ، دولت، جامعه ، همسر آینده و ……..هیچ وقت بهشون نرسیدیم .

این قسمت حرفهای شما این پیام رو داشت که:

برای به حقیقت پیوستن آرزوها فقط خودت و خدا . ی مسیر مستقیم و بدون واسطه که هم فرستنده مشخصه هم گیرنده .خیلی هم خودم رو درگیر پاکتش نکنم که چجوری باشه و چند تا تمبر بخوره و با پست پیشتاز باشه یا سفارشی یا اکسپرس و غیرهم چون اینا اصلا واسه گیرندش مهم نیست چون اون فرکانسش رو دریافت میکنه

استاد اعتراف میکنم که تا حالا ندیدم ی مردی رو که اینقدر به تمیزی وسایلش اهمیت بده و اینقدر با عشق موتورش رو بشوره و تمیز کنه .وقتی شما اینقدر ارزش قاتلین برای وسایلتون باید هم اینقدر وسایل با ارزش و تمیز روانه زندگیتون بشه.

خدا رو شکر که من خودم هم همیشه برای وسایلم ارزش قائل بودم اما از الان به بعد بیشتر اینکار رو میکنم

خدای من چقدر این جملات طلایی و با ارزش هستن:

اگه به ثروت احترا م بذاری به زندگیت وارد میشه

اگه به پول احترام بذاری به زندگیت وارد میشه

اگر به آدم ها خوب احترام بزاری آدم های خوب وارد زندگیت میشه

همیشه سعی کنیم وجه خوب آدم ها رو برانگیخته کنیم

خود من از وقتی که برا پول بیشتر ارزش قائلم بیشتر تو زندگیم دارم میبنمش

چقدر خوبه که این امکان هست که موتورتون رو توی پارکینگ بشورین اینجوری هم خودتون راحتین و هم مزاحم دیگران نمیشین

معلومه که هوا خیلی خوبه چون اون خانمه داشت بستنی میخورد و تازه بچش رو هم لخت کرده بوده .چه ناز و تپل هم بود اون بچه آدم دوست داره لپش رو بگیره و بکشه

و اما این آزادی پوشش:

چقدر این آزادی محدودیت ها رو تو ذهن من میشکنه .آخه تو ذهنم من کردن که طبقه بندی های مختلفی از لباس هست لباس رسمی، لباس مهمونی، لباس عروسی ، لباس ورزشی و ….. که هر کدوم باید توی مکان های خاصی استفاده بشن و گرنه زمین و زمان بهم میریزه و ………..

وقتی به اینهمه دسته بندی خوب فکر میکنم میبینم که چقدر ذهن من رو به خودشون مشغول میکنن جوری که خود من که اصل هستم گم میشم توشون و بعضی وقتها چقدر احساس خفگی میکنم از پوشیدن اون لباس ها چون من همیشه دوست دارم لباس راحت بپوشم که جسمم راحت باشه. و این همون پرداختن به فرع و دور شدن از اصله .

و چقدر اینجا دارم بر عکسش رو میبینم .میزنن بیرون بدون اینکه وقتی صرف این امور جزیی بشه .چون هدف خودشونه نه لباسه . هدف راحت بودن و لذت بردنه

و خدایا شکرت که من از وقتی همراه شدم با سریال بهشت دارم سعی میکنم این طبقه بندی ها رو کمرنگ و کمرنگ تر کنم توی ذهنم

چقدر اون نکاتی که اون گزارشگر گفتن هم توجه آدم رو میبره به سمت نکات خوب ی رویداد که داره به ما هم میگه که همیشه سعی کنم توی هر چیزی به دنبال نکات مثبت باشم

اما اون حرفهای گزارشگر در مورد بازیکن ها حرفهای شما استاد در جلسه سوم قدم نهم رو برام مرور کرد که شما میگین که وقتی کسی به شما میگه نمیتونین شما بیشتر انرژی میگیرین برای موفق شدن و خیلی راحت هم موفق میشین چیزی که در مورد این بازیکن ها هم اتفاق افتاده

حدایا شکرت که از وقتی که اون پیام می فروش شعر حافظ رو از زبان شما استاد شنیدم و بهش گوش کردم و عمل کردم دارم راحت تر زندگی میکنم و کمتر به خودم سخت میگیرم

خدایا مگه میشه اصلا قیمت اینهمه قایق رو براورد کرد توی این لحظه توی این رودخونه .این اگر فراوانی نیست پس چیه ؟

معلومه که اینها مومنین به تو هستن که اینقدر روزی بغیر حساب بهشون دادی و اینجاست که استاد خیلی خوب درک میکنم که:

ایمان به ریش و تسبیح و جای مهر و چادر نیست

اگر حاله خوبه یعنی با ایمانی

اگر آرامش داری یعنی با ایمانی

اگر شادی یعنی با ایمانی

این مردم هم حالشون خوبه هم شادن هم آرامش دارن پس اینا مومنین واقعی هستن و چه الگویی بهتر از اینها

استاد سپاسگزارم به خاطر اینهمه درکی که در ذهن من ایجاد میکنین با به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها

خدیا باز هم روزیمان کن از فضل بیشمارت

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    532MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

155 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد فتحی» در این صفحه: 7
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    سلام سلام سلام سلام یوهوووو یک روز دیگه آخ جوون خدایاااااا شکرت یک قسمتِ رویایی دیگه یک موسیقی دیگه یک سمفونی دیگه یک اکتشافِ دیگه

    همه بااا هم بگیم …

    مااا چطوریممممممم؟؟؟؟!!

    ۱

    ۲

    ۳

    عالی تریننننننننننننن ما عالیممممم یوهووو .. خوشبختِ خوشبخت تریننننن عالم و آدم بزنید قدش لیدیز & جنتلمن

    کلی چیز دارم که بگم اولیش؛ گفتم عالی ترین یاد یک کامنتی افتادم که داشتم از کامنت های طلایی ۱۲قدم از یکی از بچه های طلایی میخواندم و حالا نقل و قولش میکنم؛

    یه چیز جدید از خودم به خودم رسید اینکه وقتی خداوند مارو آفرید گفت فتبارک الله احسن الخالقین | نظام هستی ما نظام احـــسن است نه حسن, پس من هم در زندگی و رفتار کسب وکار مادری وهمسری فرزندی وثروت باید احــــسن باشم یعنی بهترین باشم نه خوب صرفا!

    امروز میخوام که بهتر و مفیدتر بنویسم، نشانه ی تحقق این خواسته ی من هم مشخص در ادامه ..

    بذارید از اینجا شروع کنم، دیروز روزی بود که جلسه سوم و البته چهارم که در مورد ثروت هست در قدم دوم را گوش کردم برای اولین بار .. تا اینکه ساعت ۵ شده بود رفتم کافه و دیدم معجزه را دیدم پاسخِ خداوند را!! میگی چی شده میگم که خداوند به خواسته ی من به فرکانس من پاسخ داد ایمان من را دید تعهد من را دید.. بازم میگی چی شده؟ میگم اصن اصلا اصنِ خودِ خودِ این دیدنِ این اتفاق و ربط دادنش به فرکانس هام نعمتِ: بصیرتِ؛ چشم بیناست؛ باور به غیبِ (لبخند)

    دیدم که شهرمون توی خوزستان وضعیتش نارنجی شده و کافه رستورانمون فقط بخش بیرون برش فعال و سالن تعطیل اونم امروز این اتفاق افتاد .. چرا؟

    چون من از خدا خواستم که اگر واقعا از تمام وقتم دارم استفاده میکنم و توی سایتم و دارم روی خودم کار میکنم و انصافا ورودی فقط مناسب میدم و افکارم را به طور عالی دارم جهت دهی میکنم .. دوست دارم دوست داشتم که زمان بیشتری را در طول روز برای تمرکزی کار کردن روی خودم داشته باشم در عین حال اینکه ورودی مالی هم دارم.

    من از خدا خواستم که یک هفته مرخصی بگیرم اونم هفته ی دوم اسفند را .. ولی ولی ولی خدا برنامه اش نشون داد بازم بهم که سناریوش برنامه اش برای من و تمام جهان هستی کامل ترین و بی نقص ترین و هدفمندترین هست واقعا .. من میخواستم مرخصی بگیرم اونم اون موقع .. ولی خدااا این موقع همون روز بهم داد .. خدایا شکرت .. اینم یک خلق عالی بود که داشتم، گفتم به شما هم بگم که وقتی روی خودت کار میکنی و تمرکزت را میذاری روی خودت روی تغییر خودت واقعا جهان کارش را عالیی انجام میده و حتی بهتر از اون چیزی که میخوای را بهت میده خیلی زودتر … خیلی زودتر .. یکی از دلایل این که این خواسته خیلی زود به تحقق پیوست فکر میکنم که رهایی من هست نسبت به این خواسته چون که وقتی هم که توی کافه هستم من همش سعی دارم میکنم که روی نکات مثبت خودم و اطرافیانم توجه کنم تحسین کنم .. یعنی کار کردن روی خودم را به زمان و مکان خاصی موکول نکردم .. سعی کردم و میکنم از محدودیت ها خودم را رها کنم .. نمیگم ۱۰۰ام توی این ولی نتیجه نشون میده که تونستم این کارو انجام بدم به خاطر همینم خودم را تحسین میکنم و به خودم افتخار میکنم .. این رهایی را مخصوصا توی همین دو قسمت اخیر بیشتر درک کردم خداروشکر اونم با توحید عملی پدر، مثلا همینکه پدر به هیچ اپلیکیشنی یا اکسسوری وابستگی و دل بستگی نشون نداد و میخواست که تجربه های جدیدی را داشته باشه.

    خُب، وقتی دیروز این دو فایل را گوش دادم(ج ۳ و ۴ قدم دو) به مدت ۱۲ ساعت من هنگ بودم ( لبخند) یکی از سوال هایی که به نظرم از خودم وقتی که میخوام جلسه ی بعدی برم باید از خودم بپرسم آیا واقعا الان وقتِ خوبیه .. آیا آماده ی دریافت اگاهی های بیشتر را الان دارم .. این درس اولی بود که گرفتم از این مورد اما در زمانِ هنگ بودنم یک چیزووو مطمئن بودم … نمیتونم به عقب برگردم یعنی نمیتونم الان که مثلا هنگم و زمان هم دارم بخوام برم *اون کارهایی که در گذشته انجام میدادم همین قسمت موفقیت که اقا انجام دادن یک سری کارها + انجام ندادن یک سری کارها .. یعنی برای خودم جالب بود که واقعاااا درک کردم که نمیتونم برگردم به اون کارهایی که میدونم نتیجه ی فرکانسیش خوب نیست ورودی نامناسب هستند مثلا دیدن خدای نکرده(خخ) فیلم و .. یک امتحان اینو دیدم که خودم را ببینم عملکردم را ببینم عملکردم را دیدم که خیلی راحت و منطقی بود که من دوباره یک جرقه بزنم و مسیرم را ادامه بدم با تمرکز بیشتر با قدرت ذهنی بیشتر با عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتر ادامه بدم مسیرم را ..

    در واقع؛ تفاوت بین فردی که قانون را درک نــکرده و براش یک مشکل پیش میاد حالا دنبالِ اینه که چه کاری باید انجام بده تا مشکلش را حل کنه ..

    با فردی که، قانون را درک کرده و به یک ناخواسته برخورد میکنه یک مسئله براش ایجاد میشه حالا این فرد دنبال تلاش فیزیکی نمیگرده بلکه دنبال تلاش ذهنی میگرده از همون جا توی همون شرایطی که هست ..

    این داستان را بیشتر توی این هنگِ فهمیدم و البته خوشحالم و سپاس گزار که واقعا درکش کردم و خودم را تحسین میکنم که دنبال تلاش فیزیکی نبودم بلکه اجازه دادم به ذهنم که این Perfect Feed را هضم کنه و صبر کردم ..

    صبر کردم تا اینکه امروز ساعت ۱۲ بود و توی همون حالم گفتم برم قران بخوانم اومدم شروع کردم به ادامه ی قران خواندن رسیدم به آیه ی ۱۵۳ آل عمران .. حالا ببین داستان جرقه ی من را .. و اینکه چطوری احساسم مدام پشت سر ِ هم بهتر و بهتر شد .. واقعا شگفت انگیز .. واقعا در عمل دارم کلام پدر را میبینم توی زندگی خودم و حالا با نوشتنش کار مهم تری را دارم انجام میدم در ثبت این ردپا ..

    معنی آیه؛ بیاد آرید هنگامی که روی به هزیمت گذاشته و چنان به دهشت می گریختند که توجه به احدی نداشتید تا آنجا که به پیغمبر هم که شما را بیاری دیگران در صف کارزار میخواند توجه نکردید تا به پاداش این بی ثباتی غمی بر غم شما افزود تا از این پس ثبات ورزید و برای از دست رفتن چیزی یا اصابه رنج و المی اندوهناک نشوید و خدا به هر چه که کنید آگاه خواهد بود

    من؛ محمد تو کاری به معنی این کلمه نداشتی و همون لحظه این معنی را دیدی که جهان داره بهت میگه، محمد محمد محمد عزیزمم من هیچ راهی جز پیشرفت ندارم من ِ جهان تنها یک گزینه جلوی من اونم رو به جلو حرکت کردن .. یعنی با این داستان با این زاویه ی نگاه از دریچه ی خداوند، معنی بقای اصلح درکش کامل تر شد برام، بهم گفت سیستم، که باید محکم باشی .. و نه اندوهگین و نه زودرنج و نه زودباور .. نه .. بلکه Be Strong

    و جالب تر وقتی بود که بعد از اینکه این معنی توی ذهنم مرور شد بالای صفحه ی قرآنم با رنگ آبی نوشتم که ..

    میخوای به ثروت برسی میخوای نعمت های بیشتری را وارد زندگیت کنی؟ باید کنترل ذهن داشته باشی باید هر لحظه در صلاه باشی .. هر لحظه به خواسته هات توجه کنی .. و در بالای اون صفحه اش نوشتم با رنگ قرمز» فقر فقر فقر فقر وعده ی شیطانِ، وعده ی زشتی و فحشا و …

    و در همین لحظه بود که واقعا بیشتر به چگونگی ثروت رسیدن را درک کردم .. همینکه بخوام به خواسته هام توجه کنم جوری ذهنم برنامه ریزی میشه که نعمت ها به صورت طبیعی وارد زندگیم میشن .. وقتی که مقاومت ها را گذاشتم کنار ..

    بعد به خودم گفتم که فقر .. چی میشه که ذهنِ فقیری داشته باشم؟ مگه همه چیز از باورهای من نشات نمگیره خب باورهای من از تکرار بی نهایت بار یک سری افکار افکاری که داره به من احساس بدی میدهد را انقدرر تکرار کردم که باورهای را شکل داده در ذهن من در مرور زمان که منو برنامه ریزی کرده برای فقیر بودن ..

    یعنی رسیدمم به ورودی هااا پس حالا بازم بیشتر داستان اینکههه چقدررر مهمِ این ورودی ها اهمیتش برام چندین برابر شد ..

    قدم بعدیم این بود در راستای بهبود احساس خوبم .. که همون لحظه داشتم تجسم میکردم که اومدم اینو با خانواده ام به اشتراک گذاشتم توی این قسمت

    بازم هدایت! حسم گفت یک قهوه درست کنم اومدم درست کنم بعد یهوو یک چیز جدید بهم گفته شد گفت محمد توی جا قندونی لته آرتت را بزن این بار! (لبخند) اقا رفتم بزنم به به چه قلبی زدم .. اصلا قلبم ریخت، خخ .. یعنی احساس خوبمم را دیدمم که باز در ادامه ی احساس خوبم بیشتر و بیشتر شد .. یکم بیشتر فقط

    اما این آخر داستان نبود!! چون من میخواستم که ادامه بدم .. ادامه .. ادامه ای که توش انگیزه داشتم برای احساس خوب بیشتر ..

    بلافاصله که اومدم از آشپزخونه برم توی اتاق باصفام، اقا چشمم به چشمت” افتاد میگه .. چشمم به Tv افتاد که حالا برادرم داشت نگاه میکرد دیدم اون صحنه ای را که بایستی میدیدم و اونم این بود که خدای من یک صفحه solar System بود که توی همدان ایجاد کرده بودند و داشتند از نور خورشید استفاده میکردند برای خلق ثروت .. و همینطور یزد .. یعنی چیزی را دیدم که داشت نشون از گسترش جهان میداد .. نشون از خلق ثروت فراوان میداد .. نشون از ذهنِ خلاق انسان ها میداد .. دیدم و کلیی تحسین کردم و بعد از این اتفاق حالا که دقیقا احساسم بهتر و بهتر از قبل شده بازم = اتفاق خوب تر افتاد .. یک تماسی که مربوط میشد به کارم و افزایش درآمد!

    و حالا هم آماده ام برای نوش جان کردن این قسمت؛

    ثانیه ۰۰:۰۰:۰۰ اوه خدای من .. همزمانی با موسیقی که توی ساندکلود برای من پخش کرده .. شگفت انگیز

    آرامش .. سکوت .. تو افکارت نیستی .. تو فراتر از افکارت هستی .. تو اراده ای .. تو مدیر ناظر بر افکارت هستی ..

    این‌ها کلماتی هستند که توی ذهنم توی این هم زمانی مثلِ یک فیلم رد شدند //

    خونه امون چقدر زیباست، خدایا شکرت برای این مبل های زیبا و راحت، این تابلوی زیبا، این صندلی ماساژور، این میز چوبی و صندلی های چوبی، این موتورهای بینظیر .. و صدای زیبای تازه جان گرفته دوباره مریم جان ..

    چه مه ای .. اه خدای من ببین نور آسمان ها و زمین چطور از این مه ای که خودشِ هم گذشته .. خورشید .. سلام بر خورشید .. واو خدای من شکار کردم این صحنه را! همسایه پایینی چقدر این بالکونش را زیباتر کرده خیلی قشنگه یک فرش آبی لاجوردی دو تا گلدون زیبا .. صندلی و عه اون وسطی هم گلدونه .. چقدر قشنگه تحسین برانگیز ..

    خداوندا سپاس و ستایش تنها از آنِ توست ..

    کار سختی نیست دیدن تو؛ چرا که تا چشم من میبینه دارم تو را میبینم و حالا اینجا توی این تصویر چه شهــــــری … چه آبادی .. چه هیاهویی .. مردماش .. ساختماناش .. طبیعتش .. آسمونش .. تیم هاش .. ورزشگاه هاش .. رودخانه اش .. ابرهاش .. بارونش .. مه اش .. پیاده رو هاش .. فروشگاه هاش .. تاکسی هاش ( هواپیمایی .. قایقی .. کشتی .. دوچرخه .. اسکوتر .. اسکیت برد .. ) .. خدای من چقدر آدم .. برای چی اخه؟ برای چی؟ واسه شادی بیشتر .. هر کسی هر جور که دوست داره لباس پوشیده .. هر کسی هر جور که دلش خواسته لباس پوشیده چقدر این فرهنگ زیبا را تحسین میکنم چقدر این آزادی مقدس را تحسین میکنم چقد اینکه آدما یک رنگن را تحسین میکنم ببین همه لباس قرمز و لباس پیراهن محبوبشون را پوشیدند .. چقدررر قایققق های متفاوت کوچیک و بزرگ چقدر ثروتت چقدر پول ده ها هزار صدها هزار و میلیون ها دلار پول هر کدامشون هست ببین چقدر ثروت هست ذهنِ من .. کدوم کمبود .. اینجا کمبود .. اینجا فراوانی فراوانی .. ببین پل هاا را ببین ماشین های گذری و پارک شده را ببین این همه ادم ببین حتی مادرها با بچه های کوچیکشون اومدند ببین شادی بهونه نمیخواد که بگی چون من پدرم چون من مادرم دیگه ازم گذشته نه نه نـــه .. این افراد خانواده هاشون را با خودشون با هدف مقدسشون همراه کردند . چون چیزی متفاوت را باور کردند

    چون شادی را اصل میدونند ..

    چون شادی بیشتر را اولویت میدونند ..

    چه کرونا باشه چه نباشه چه ماسک حتی بزنند .. چه بیماری باشه چه نباشه این آدمااااااااااااااا بخدااا که یاد گرفتند که توجه اشون را بذارند روی چی، چی اصلِ چیه که کمکشون میکنه تو را خدا ببین .. با دوچرخه اومدند با کالسکه اومدند .. پدر پدر پدر وای وای وای اصلا یک حال دیگه دارم اصلا نیستم نیستم رو زمین ..

    من عاشق تر از همیشه ی امریکا شدم، من عاشق تر از همیشه ی شهر قشنگم شدم تمپا .. توی ایالت زیبا و همیشه سبز فلوریدا ..

    ببین تو را خدا شادی که عامل بیرونی نمیشناسه .. همه امون WE ARE ONE هستیم .. سیاه و سفید .. کوچیک و بزرگ .. قد بلند و کوتاه .. چاق و لاغر .. مسن و جوون .. همه یک دلند .. همه متحدند .. چقدر درس برام ..

    سیررر نمیشمم از دیدن این همه زیبایی این همه نشان از ایمان تعهد توکل IN God We Trust بودنِ ..

    واقعا ممنونم پدر واقعا ممنونم مری جان عزیزای دلمم ممنونم که این صحنه ها را میگیرید و اینجوری سپاس گزاری در عمل را انجام میدید اینجوری Share میکنید این زیبایی ها را .. ممنونممم واقعاا

    همه دارند فیلم میگیرند همه هم شادند هم این زیبایی ها هم این لحظه ها را ثبت میکنند و چه نعمتی هست که میتونی این تصاویر زیبا را با بهترین کیفیت فیلم بگیری و ثبت کنی و هر وقت احساست خوبه ببینی تا بازم احساس خوب تری را ایجاد کنی فرکانس های بهتری را بفرستی و یا اگر کمی انرژیت اومده پایین ببینی و با مرور خاطرات عالیت دوباره کمی احساست بهتر و بهتر بشه ..

    چقدر من عاشق رقصم و با دیدن این بچه هایی که یک دست روی این قایق زیبا و قشنگ و نو دارند میرقصند چقدرر پرتر از احساس خوب شدم

    وای خدای من پرنده ها را ببین .. هلیکوپتر را ببین .. هر کسی با زاویه ی خودش داره دنیا را میبینه

    خدای من چقدر این صحنه زیباست که این دو عزیز کنار هم ایستادند و این عشق این رابطه ی زیباشون را تحسین میکنم .. و حالا مادری که بچه هاشون را بغل کردند و شادتر از همیشه هستند . و بچه هایی که پرچم تیم قشنگشون را پوشیدند و به دست دارند و تکون میدند .. و آدمایی را میبنیم که اندام بسیار زیبایی دارند .. عینک های فوق العاده .. لباس های شاد و رنگارنگ .. رقص و پایکوبی .. نوشیدنی به دست .. ادمایی که فریاد کنان هماهنگ دارند تشویق بازیکن محبوبشون را انجام میدند .. چقدر این شهر را تحسین میکنم چقدر معمار بزرگ این شهر را تحسین میکنم چقدر طبیعت زیبای این شهر درخت هاش وای وای وای خدای من چه درخت های زیبایی داره .. تحسین تحسین تحسین .. خدایا شکرت که میبینم این همه نعمت را این همه ثروت را این همه فراوانی پول و موقعیت را .. فراوانی شادی را فراوانی زیبایی را فراوانی عشق را فراوانی روابط تحسین برانگیز را فراوانی انتخابب راا اره انتخاب .. این آدمایی که انتخاب کردند شادترین باشند نه غمگین .. این سگ چقدر زیباست .. اصن نمیدونمم بخدا چی بگم .. میگم یک دنیای دیگه رفتم اینجا همه چیز خوبه .. هیچ دردی ندارم هیچ غمی ندارم اصلا ساعت هااستت لبخندم تا بناا گوش بازه .. وای خدای من خدایا شکرت .. اینجا انگار رقابت توی شادی بیشتر .. ایجاد شادی بیشتر .. با همون چیزهایی که داری هااا .. با همون چیزا .. با همون داشته هات ..

    چقدرر شهرر تمییز خدای من .. تو را خدا ببین تو را خدا ببین .. چقدر این خانم زیباست .. چقدر این کلاه سبز زیباست اینو ببین اونو ببین کدوممممووو تحسین کنمممم کدوم بنویسم واسش .. چقدر خوبه که این پیاده رو امروز بازم جای شادی بیشتر شده مسیری برای شادی بیشتر شده .. این قایق ها همینطور این رود زیبا همینطور .. این کناره ها همینطور این پل ها همینطور ..

    چقدر تام را تحسین میکنم هفت بار قهرمانیش را جشن بگیره توی سوپربال .. چه کنترل ذهنی داشته چقدر خوب هدف داشته و چقدر خوب نشون از تمرکز بالاش میده چقدر نشون از عشق و علاقه ی شدیدش به کارش میده، نشون میده که عشق و حال و کارش و تفریحش یکیه نشون میده که چه باورهای خوبی داشته نشون از در صلح بودنش میده ..

    و چقدر همین ادامه دادنش ببیننن که حالا با این تیم توی این شرایط اینجوری که آنلاین بخوان بچه ها همدیگرو ببین ببین چه تجربه ی شیرین تر و بزرگتری را براش به ارمغان آورد .. با قایق .. توی این هوای ۸۰ درجه فارنهایت .. چقدر این ادامه دادنش اوللل به نفعِ خودش تموم شده واقعا خدایا شکرت ..

    پس نتیجه میگیرم که نتیجه های بیشتر و بزرگتر من با فقط و فقط ادامه دادنم میاد و نه استوپ کردن .. اگر تام میگفت نه دیگه بسمه .. و ادامه نمیداد حالا این حال بهترش را تجربه نمیکرد ..

    و چقدر درسِ این داستان قهرمانی این تیم و استوری تلینگ شما پدر، داستان بقای اصلح شده برام .. شده برام که اگر میخوام ادامه بدم باید بتونم این نوع تفکر را در خودم رشد بدم که حتی با باد مخالفف انرژی بگیرم که اینجوری قهرمانی را رقم بزنم .. چقدر خوبه و چقدر انصافا خودم را تحسین میکنم که تونستم توی این مدت از تضادهام واقعا استفاده کنم انرژی بگیرم سپاس گزار باشم ..

    استاد استاد این نوشته الان بیش ۳۰ ساعته که داره طول میکشه .. من دارمممم زندگی میکنم و توی همین زندگی کردن هم دارم مینویسم .. الله اکبر .. اگر بدونید چقدر اتفاقات خوب تا حالا افتاده توی همین نوشته تا همین بند بالا تا الان // کلی چیز خلق شد .. کلی با برادر زاده ام رقصیدمم .. کلی هم زمانی ها افتاد .. کلی خندیدیم .. کلی پای کوبی کردیم .. تازه یک سالاد حسابی درست کردممم و اووم آب نارنج و نعناع و نمک و روغن زیتون دست ساز هم اووم گذاشتم توش و چقدرر خوشمزه شد تازه سس خردل ملایم هم گذاشتم انقدرر لذت لذت لذت بردممم از خوردن این غذا کنار مهمون هایی که خداجون برام فرستاد که تازه دوتاا بشقاب میلیودم ( بر وزن خوردن-خخ ) الله اکبر … اصن همینه همینه هدف از خلقت همینه رقصیدن .. و شادی بی دلیل .. خدای من .. چی بگم خدایااا شکرتت شکرت شکرت

    آره پدر جان .. منم میتونم ببینم این عملکرد قانون را .. با توحید عملی این مردم .. احساس خوبشون ببین چه اتفاقات عالی را میسازه .. و ساخته براشون .. قهرمانی این تیم .. قهرمانی تیم هاکی ..

    و چقدر تحسین برانگیز و خودجوش هستند اماده هستند این مردم برای شادی با اینکه توی زمان کم بهشون اعلام کرده بودند ولی ببین .. همه هستند .. این مردم واقعا شادی را اولویت قرار دادند تازه وسط هفته هم هست .. دمشون گرم دمشون گرم چقدر تحسین برانگیز هستند .. این درختای نخل انصافااا چقدرر زیبا هستند .. ببین تو را خدا تلالو نور آفتاب در رود ..

    خدای من چقدر ادم چقدر پول چقدر زیباست این شهر چقدر چقدر واقعا چی بگم .. خدایا شکرت .. تو را دخدا ببین الله اکبرر چقدر قایقققق چقدررر چقدر این توصیر پایانی را اسکرین میگیرم و میذارم توی دریم بوردم با توصیفی از تمپای بینظیر و خارق العاده .. خدایا شکرت و چقدر زیبا دوباره مرور کردی پدر که اگر یک نفر تونسته ما هم میتونیم اون نعمت را تجربه کنیم و چقدر این قوانین ثابت الهی قابل سپاس هست .. چرا قابل سپاس .. چون اگر توی دنیایی بودیم که هر بار چه میدونم هر سال قانون جهان عوض میشد تااا منِ انسان (فراموش کار ) بیام خودم را هماهنگ کنم با این قانون زکی دوباره قانون عوض میشه .. اصلا هیچی به هیچی .. ولی همین ثابت بودنِ خدایا شکرت شکرت شکرت ..

    مرسی پدر که در مورد موتورها گفتی در مورد اینکه یک روزی واقعا آرزو بوده ولی اون آرزوها به تحقق پیوستند .. پیوستشون دادی .. شما دادی .. آرزوهایی که انقدر براشون شوق داشتی + باورهای هم جهتش را ساختی .. پول ساختی .. آزادی را بدست آوردی .. شمایی که متفاوت از همه فکر کردی و متفاوت عمل کردی .. چقدر تحسین میکنم این نوع فکر را که با خرید کردن از همین تیم دارید حمایت میکنید .. چقدر قشنگِ خودِ بهشت .. و چقدر خوشحالم که این تیم ها خصوصی هستند و به شکل های مختلفی میتونند درامد داشته باشند .. به شکل های مختلفی ثروت میتونه وارد بشه ..

    و چقدر خوبه ثروتمند بودن چقدر معنوی چقدر باشکوه .. یکی از مزیت های ثروتمند بودن را دارم میبینم که میشه بهترین هاا را تهیه کنی از هر برندی از اون چیزهایی که دوست داری و چقدر با دیدن هر بارشون اینجوری روی بهترین مبل حالا میای و هر بار که میبینی به خودت میگی اره من لیاقت بهترین هاا را دارم .. من تونستم .. بهترین موتور این برند را دارم .. و چقدر خودت را تحسین میکنی چقدر احساس خوب بیشتری تولید میشه .. چقدر ثروت خوبه چقدر ثروت باعث میشه که به خدا نزدیک تر بشی .. اره

    واوو راستی چقدر خونه تمییزه .. چقدر کمپانی هارلی را تحسین میکنم خدای من موتوری که ۱۷۰۰ سی سی حجم موتورشه قدرتشه واوو دوست دارم تجربه اش کنم .. همینطور هوندا، سوزوکی

    چقدر جالبه .. نه؟

    کسی را میبینم که موتورش را آورده توی پارکینگ این ساختمون و داره میشورش .. به راحتی با عشق .. چقدر زیباست چقدر قشنگه .. چقدر این رابطه پر از زیبایی است همش زیبایی است عدم وابستگی عدم دل بستگی .. هم پایه بودن .. اصن هیچی الان نمیونم .. چی بگم خیلی خیلی خیلی خوبه خیلی احساسش خوبه خیلی خداروشکر میکنم وقتی نگاه میکنم به این رابطه ی زیبای شما پر از احساس خوب میشم .. چقدر این نگاه تحسین برانگیز که بخوام به وسایل هام به شکل موجود زنده نگاه کنم ..

    #احترامبههرچیزیازهمونشراواردزندگیم_میکنه.

    خدایا شکرت که پدر به راحتی هدایت شد به آمریکای زیبا و تحسین برانگیز و به راحتی پاسپورت امریکایی اش را گرفت

    خدایا شکرت برای آزادی مالی و زمانی و مکانی اش .. خدایا شکرت برای آزادی در روابطش .. خدایا شکرت که میتونم اینا را ببینم خدایا شکرت شکرت شکرت

    +

    | توی تشخیص اصل از فرع، اصل هایی که شناسایی کردم که ثابت قدم بودنم در انجام این اصل هاست که نتایج بزرگتر و بیشتر را= نعمت های بیشتر(ثروت و پول بیشتر) را وارد زندگیم میکنه، چرا که داستان ایجاد باورهای درست از ورودی های درست نشات میگیره .. تلاشِ ذهنی .. تلاش ذهنی .. تلاش ذهنی ۱۰۰۰برابر تلاش فیزیکی هست .. اینو باید هزاررر بارم اتفاقا به خودم بگم |

    SO

    یکیش؛ خواندن کامنت هاست – برای من که توی دوره ۱۲ قدم هستم مخصوصا کامنت های این دوره، ذهن شما میپرسه چرا؟ و من میخوام همون مثال پدر را بزنم مثالی که خداوند به قلب مهربون و بزرگش الهام کرد (عاشقتم من پدر) .. و حالا به من در این لحظه که بخوام بنویسمش با قلمِ طلایی و معجزه آسایی که باور دارم قلم ِ رب العالمین هست . . برو بریم واسه مثال؛

    اگر صدبار از صدنفر بشنوی که تونستند با قدرت ذهنی اشون زندگیشون را خلق کنند خیلی راحت تر باور میکنی که این کار شدنی هست

    حالا، اگر صدبار از صدنفرر هر روز بشنوی چی؟! یکم فکر کن! عشقم .. اون موقع خیلی خیلی خیلی بیشتر باورت میشه که تو هم خالق زندگیت هستی ..

    یعنی من که دارم میبینم خالق بودن پدر را توی زندگی خودش که هر چی که میخواسته را تونسته خداروشکر خلق کنه و خیلی خیلی بیشتر که نمیشه جلوی دوربین آوردشون .. ولی همین کلیدی را که پدر میگه هر بار و بچه ها مثل خودم ایمان آورده و عمل کرده و نتیجه گرفته و اومده این نتیجه را Share کرده با خانواده ی بینظیر و بی همتاش، اون وقت که بخوانی حالا بیشتر و بیشتر باور پذیرتر میشه .. نه فقطم بخوانی، یک جاهایی را استوپ کنی بیشتر فکر کنی تبریک بگی تحسین کنی که تونسته این دوستمون اینجوری درک کنه و حالا بنویسه .. من که اینو دارم میگم خودم اولین نفری هستم که واقعا انجامش دادم و میدم با عشق .. That’s it

    هه! بخدا این that’s itی هست که میتونه این ذهن را برنامه ریزی کنه .. دنیام را عوض کنه .. پس باید ادامه اش بدم.

    شادی و عشق و خوشبختی بیشتر و بیشتر را آرزو میکنم برای شما.

    خدایا شکرت که بازم دوباره یک فرصت بهم دادی برای دیدن برای شنیدن برای تحسین کردن بیشتر برای وضوح خواسته برای تجسم دقیق تر برای زندگی را زندگی کردن در هر لحظه .. برای نزدیکی بیشتر من به تو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    فوق العاده بود عزیزم این کامنت .. فوق العاده

    این طور نوشته هاا به این شکل با این نظم با این اراده به این شکل مقاله طور .. کتاب مانند .. حفظ و پیوستگی نوشته .. فقط و فقط از یک قلب بزرگ و یک وجودی که تونسته بین قلب و ذهنش تعادل ایجاد کنه .. صلح ایجاد کنه .. میاد هااا .. چقدر صبوری میخواد .. چقدر اینو میخواد این جور نوشتن این جور سپاس گزاری کردن این جوری جزییات را دیدن که میدونی ..

    فقط تو خودش شدی .. به اصل خودت .. و این خیلی تحسین برانگیز .. چقدر زیبا نوشتی . .در واقع چقدر زیبا صدای خداوند را شنیدی و به قلم تحریر در آوردی ..

    هیچی نمیتونم بگم هیچی ندارم بگم

    هزاران سپاس و سپاس و سپاس برای این بیان احساس خوبت .. عاشقتم

    برات از خدای مهربون و روزی رسانی که خدای پیشینیان و آیندگان هم هست .. میخوام

    میخوام

    ثروت و سعادتمندی رستگاری در دو دنیا را .. عزت نفس پولادین را .. خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    سلام خواهری .. سلام عزیزم .. سلام عزیز دلم .. سلام مهربون .. سلام خداوند بر بنده ی مهربون و خوش قلبش

    اصلا نتونستم این نوشته را بخوانم تا آخرشم نخواندم فقط یک چیز که الان منو میتونه پر تر از احساس خوب کنه ..

    اینکه بگم خیلی دوست دارم .. خودمو بغل وجود ارزشمندت احساس میکنم .. و چه گرما بخش چه تابان .. چه مقدس .. چقدر پر از احساس خوب .. عاشقتممم عاشقتممم من خیلی دوست دارم خیلی .. جات توی قلب منه .. یکی از سپاس گزاری های منی .. وجود تو وجود ارزشمند و بینظیرت .. وجود نورانی و پرمهرت .. وجود گرمابخشت عزیزمم ..

    سال هاست که توی این دانشگاه توحیدی تو را میبینم اماا تفاوتت با آدمای دیگه این بوده که تو همیشه ادامه دادی و این خیلی تحسین برانگیز همینکه کامنت ها را میخوانی .. همینکه همیشه هر لحظه بهترین خودت را مینویسی .. همینکه عشق می ورزی همینکه مادری .. یک مادر نمونه دو تا بچه بینظیر .. یک همسر فوق العاده .. یک دوست .. یک خواهر .. خیلی این در صلح بودنت را با خودت تحسین میکنم .. خیلی خیلی خیلی تحسین میکنم .. خیلی دوست دارم .. دوست دارم تا صبح برات بنویسم و بگم که خیلی دوست دارم امروز اهاا الان یادم اومد توی ستاره قطبیم نوشتم دوست دارم متصل تر باشم دوس دارم که رابطه ام قشنگ تر بشه با شما خداجونم .. و حالا دارم میبینم و حالا دارم روی ابرهاا اوووومم سیر میکنم سیر .. خدای من چقدر اتفاقات خوب را میبینم ..

    اره اره اینم یک اتفاق عالیه که اینم مینویسم که هدایت شدم به اینجا و این کامنت و حالا دارم مینویسم برای عزیزترین هام ..

    عاشقتم عاشقتم

    میدونم تو هم در بهترین زمان و مکان داری میخوانی و مثل من تااا خود بناااگوش داری لبخند میزنی ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    از صمیم قلب عاشقتم من .. خیلی بینظیری .. خیلی .. اینا را دارم تو ذهن خودم توی تجسم خودم میبینم و میگم ..

    حسن جان عزیزم سپاس گزارم از خدا به خاطر وجود ارزشمندت

    سپاس گزارم برای اینکه برای خودت ارزش ویژه ای قائل هستی برای اینکه روی خودت کار میکنی

    ازت ممنونم برای اینکه برای رسیدن به خواسته هات ارزش قائلی و میخوای که تجربه اشون کنی

    ازت ممنونم که ولذ ثروتی ازت ممنونم که داری جهان قشنگمون را گسترش میدی با عشقت با شور و شوق ..

    ممنونم ممنونم ممنونم از خودمم ممنونم که حجری میکنم خودم را قلب ر از عشقم را .. فارغ از هر نگاه بیرونی

    این کامنت شما مثل همیشه نه! بیشتر از همیشه پر از نکته ها بود من چقدر عاشق این کامنت شما شدم چقدر عاشق قلم زیبای شما شدم چقدر تحسین میکنم که با خودت در صلحی که میتونی و داری انتخاب میکنی اون تنها انتخاب افسانه هااا .. قهرمان ها را .. نامبر وان ها ..

    انتخابی که تصمیمی میگیری که بخوای زیبایی ها را ببینی و تحسین کنی مریم جان را بچه ها را همه را هر کسی که هر نکته ای که ازش یاد میگیری .. عاشقتم من عاشق ..

    در پناه خودش همان تنها نیرویی که خالق و مالک من و شما و این سایت و هر کسی که میتونی بشناسی میشناسی و خواهی شناخت ..

    دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    خدای من! خدای من ..

    چقدر زیباست .. چقدر قشنگه این حرکت .. چقدر چقدر چقدر .. خدای من

    اینکه میبینم؛

    ” خواستم تشکر و قدردانی کنم برای خوندن کامنت زیباتون و درک آگاهی بیشتری که از کامنت شما دریافت کردم “

    چقدر رویا جان روی خودت کار کردی ..

    چقدر برای خودت ارزش و احترام قائلی ..

    چقدر عاشق ِ خودتی ..

    چقدر شخصیتت را تغییر دادی .. یک تشکر ساده شاید باشه ولی من الان بی نهایت معنی از تغییر میبینم ..

    و منم درود میگم به شما رویای عزیزِ خدا ..

    و منم ممنونم از شما که سپاس گزاری میکنی و از کوچک ترین چیزی که یاد میگیری تشکر میکنی و لذت میبری

    و منم برای شما بهترین هاا را آرزومندم ..

    عاشقتم .. عاشقت مم عاشقت م..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    من عاشقِ چشمان سیه روی شوما هستم عزیزم ..

    من عاشق این قلب بزرگ و مهربونت هستم عزیزم ..

    من عاشق این مهربونی بی نهایتت هستم عزیزم ..

    من عاشق این اتصالِِ اتصالِ نابت هستم* هستم عزیزم ..

    من عاشق این قلم شگفت انگیز و شیوا و ساده و روانت هستم عزیزم ..

    من عاشق این عشق پراکندنت هستم عزیزم ..

    من عاشق این عاشق بودنت هستم عزیزم ..

    من عاشق این تحسین کردن های بی پایانت و بی نهایتت هستم عزیزم ..

    من عاشق صدای عاشقانه و گرم و نرم و پر از نورت هستم و هستم و هستم عزیزم .. صدای ارامش بخش ِ بخشِت

    من عاشق این بودنت تمام وجود ارزشمندت هستم عزیزم ..

    من عاشق این ادامه دادنت هستم عزیزم

    من عاشق ایننن این که انقدرر وصلی انقدر اون بالایی که وقتی مینویسی کلمات را حتی درهم مینویسی ولی مینویسی و جاری میکنی و ادامه میدی هستم عزیزم ..

    من عاشق این عشق پاکتم قلب رئوفتم این بی نهایت هایی که مینویسی این سپاس گزاری ها ..

    من عاشق لبخندهای زیبای زیبای زیبای تو هستم ..

    من عاشق اشک های نازنین تو هستم عزیزم

    من .. هی ..

    عاشق عکس هایی که میگیری از زیبایی ها فیلم هایی که میگیری از زیبایی ها ..

    عاشق عاشق عاشق ِ عاشقِ شما .. محمد ..

    دوست دارم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3836 روز

    سلام مهربون جان سلام عزیزم .. سلام زینب جان

    سلام

    درود خدا بر تو ..

    همین خدایی که میگی همواره برای من کافیست .. برای هر کسی که بهش واقعا ایمان بیاره کافیست ..

    به خاطر تمام جاری شدن هات ازت سپاس گزارم

    به خاطر وجود ارزشمندت از خدا سپاس گزارم

    به خاطر نوشتنت به خاطر ادامه دادنت به خاطر محصول خریدنت به خاطر کار کردن روی خودت به خاطر تحسین هات به خاطر سپاس گزاری هات به خاطر زیر کامنت تک تک بچه ها نوشتن هات به خاطر عشق بی پایانت به خاطر هر کدام سپاس گزارم ازت به خاطر این لحظه زندگی کردنت ازت سپاس گزارم به خاطر همه چیز .. ازت سپاس گزارم

    من بی نهایت درس از خودت یاد گرفتم و میگیرم .. من عاشق شما هستم و از شما هم سپاس گزارم

    عاشقتم من عاشقِ عاشق .. زینب جان .. عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: