با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان عزیز
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد که با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
مریم جان این لحن صحبت کردن شما نشان از چند چیز داره:
یکی اینکه صبح شده
یکی اینکه شما زودتر از استاد بیدار شدین و نمیخواین استاد رو بیدار کنین
یکی هم اینکه میخواین زودتر از استاد زیباییها رو شکار کنین
دیگه اونقدر با این جریان سیال همراه شدیم و رفتارهای شما رو دیدیم که از لحن صحبت کردنتون میتونیم جریان اتفاقات رو تعریف کنیم
چقدر زیبا باز هم تجربه ی مه. این اولین باری نیست که ما با شما بودن در مه رو تجربه میکنیم و هر دفعه داره ابعادش وسیعتر میشه چون ظرف وجودی شما داره هی بزرگتر و بزرگتر میشه
میدونین با این مه یاد چی افتادم؟
یاد حرفهای استاد در مورد وارد شدن به این مسیر.اولش همه چیز ی جورایی مبهم و نامشخصه دقیقا مثل این مه اما هر چی که بیشتر ادامه میدی و میری جلوتر همه چی واضح تر و مشخص تر میشه جوری که ی روزایی میرسه که دقیقا میفهمی چه اتفاقاتی داره دور و برت می افته و اینکه چرا این اتفاقات داره می افته. یاد خودم افتادم که اولش که وارد این مسیر شده بودم چقدر همه چیز گیج کننده بود: خدا، فرکانس، سیستمی بودن، باورها و افکار و ……. اما هر چی که بیشتر ادامه دادم کم کم اون مه از بین رفت و چشمان من بیناتر شدن و گوشهام شنواتر .قدرت درکم بالا رفت و از گیجی من کاسته شد و من هوشیارتر شدم .
خدایا دهنم آب افتاد من هم عاشق تخم مرغم و هم گوجه .از همین جا بوشون رو احساس کردم. چقدر ساده اما شیک و مجلسی . چه حالی میده با عشقت اول صبحی ی همچین صبحانه ای رو بزنی بر بدن .دقت کردین اصل یکیه گوجه و تخم مرغ اما فرعش فرق میکنه و این همون قانون جهانه که فرعیات مطابق با سلایق و شرایط عوض میشه اما اصل همیشه یکیه درست مثل توحید و یکتاپرستی
باز هم شما مریم جان لذت بردن رو به تعویق ننداختین و وقتی فهمیدن بیرون قراره لذت باشه کار رو به زمان دیگری موکول کردین چون خیلی وقته که باور کردین فرکانس ها دارن کار میکنن پس اولویت با فرکانس های خوبه هر چند کار کردن روی سایت هم لذته اما اون لذت بیرون ی لذت جدیده که باید تجربه بشه
خدایا شکرت که اولین باره دارم رژه قایقی هم میبینم به لطف استاد و مریم جان .رژه ای که داره فراوانی حال خوب و ثروت بی حد و حصر رو به نمایش میذاره .رژه ای که نه از ترس و از روی ریاکاریه و نه اینکه از هفته ها قبل تو بوق و کرنا کرده باشن جوری که مخ ملت رو خورده باشن که بیاین که حضور داشته باشین
خدایا شکرت به خاطر این آسمون زیبا که ابرهاش عین جتی هستن که با سرعت رد شده و اثرش مونده
این جمله شما مریم جان :
مریم شاد و همیشه در صحنه تمپا
من رو به فکر فرو برد که ما همه از اصل و اساس شاد بودیم و شاد خلق شدیم.همه ی بچه های دنیا توی چند سال اول زندگیشون مثل همن .غوطه ورن در ی دنیای شاد و بدون محدودیت . اما هرچی بزرگتر شدیم شاد بودن یا نبودن رو محیط و جامعه ای که توش زندگی کردیم بهمون یاد داد. این مردمی که اینقدر شادن و غرقن در شادی شاد بودن رو یاد گرفتن و غیر از این براشون غیر طبیعیه همونطوری که ما شاد نبودن رو . اما خوبیش اینه که الان فهمیدیم که این قدرت رو داریم که شاد بودن رو به ی انتخاب برا خودمون تبدیل کنیم سوای از اینکه دیگرانی که دور و برمون هستن چه حالی دارن..بقول استاد آدم هایی که علی بی غم بار اومدن طبیعیه که بی غم باشن اما اونهایی که ی عمر ناشاد بودن و آگاهانه اانتخاب میکنن که شاد باشن پاداش های بزرگتری میگیرن .پس ماهایی که داریم آگاهانه این شادیها رو مبینیم و متمرکز میشیم روی اونها حتما جهان پاداش های بزرگی بهمون میده .
و چقدر با دیدن این مردم شاد یادم اومد که میل به شادی در درون من بوده همیشه اما چون آدم های اطرافم متفاوت بودن من فکر میکردم که ایراد از منه!!!! که اگر دو سه روز پشت سر هم عزاداری میبود حالم گرفته میشد اما به خاطر باورهای غلطی که بهم داده بودن فکر میکردم بی دین و ایمانم که عزادار نیستم !!!
اما از وقتی که با فایل حزن استاد فهمیدم خداوند خودش غم و اندوه رو نهی کرده ایمان آوردم به درستی مسیر خودم و روحم بیشتر طالب شادی شده
و اما اون صحنه فیلمبرداری همزمان شما استاد و مریم جان چقدر تامل برانگیزه برا من که اگر میخوام با کسی مسابقه بدم برا نشون دادن زیبایی ها باشه نه برا به تصویر کشیدن نازیبایی ها چیزی که در جامعه ما به ی عادت بد تبدیل شده و مدام نازیبایی ها رو جذب میکنن چون این قانون جهانه .
و بعدش یاد مراسم عروسی تو شهر خودمون و احتمالا تو کل ایران افتادم که کسی جز فامیل های نزدیک حق فیلمبرداری رو از مراسم نداره و گرنه تذکر میخوره. حتی بعضی وقتها از پشت سیتم ارگ اعلام میکنن که فیلمبرداری نکنید .اما اگر ی مراسم عزاداری سیلی زلزله ای تصادفی باشه هزاران نفر موبایل بدست از تک تک صحنه ها فیلمبرداری میکنن و به اشتراک میذارن میلیون ها بار
و همه این یادآوری ها من رو یاد حرفهای استاد میندازه که این تفاوت دیدگاهه که داره نتایج رو رقم میزنه .اگر ی مقایسه ای بکنیم:
نتایج مردم تمپا : شادی و لذت بیشتر
نتایج مردم ما : ناراحتی و غم بیشتر
شادی اونها بما قدمت ایدیهم
و غم اینا هم بما قدمت ایدیهمه
و اینه عدالت خداوند که نتیجه هر عملی رو به صاحبش بر می گردونه
خدایا شکرت که با بودن با استاد و آگاهیهاش دارم آگاهانه مثل مردم تمپا و مردم آمریکا میشم هر چند مسیر ادامه داریه و ثبات قدم میخواد و تثبیت باورها
و چقدر اون جمله:
Enjoy the little things
ی چشمکی بود به من که حواسم به لذت بردن از چیزهای کوچیک زندگیم باشه و سپاسگزار اونها باشم تا تجربه کنم لذت بردن از چیزهای بزرگتر رو و کسی میتونه اینکار رو انجام بده که مثل جمله ی توحیدی اون ور به خدا باور داشته باشه
و اینکه استاد شما گفتین تا موتور خشک بشه میریم به اون بیرون سری میزنیم من رو یاد موازی کار کردن انداخت که چقدر میتونه در زمان صرفه جویی کنه و بقول استاد سرعت تجربه ها رو در زمان کمتر بیشتر کنه .چیزی که من قبل از آشنایی با استاد هم انجامش میدادم اما بعد از شروع سریال بهشت بیشتر تر انجامش میدم و با لذت بیشتر
و چقدر توضیحات شما استاد در مورد اون موتورها جالب بود که هر کدوم تواناییها و قابلیت های خودشون رو دارن .هر کدوم در نوع خودشون منحصر به فرد هستن .هر کدوم زیباییهای خاص خودشون رو دارن .یکی سبک یکی سنگین. یکی بزرگ یکی کوچیک.یکی بلند یکی کوتاه. یکی سریع یکی آروم . درست مثل ما انسان ها .و همین تنوع ها هستش که بودن این ها رو کنار هم زیبا کرده درست مثل ما انسان ها که بودنمون کنار هم به جهان معنا میده با تمام تفاوت هامون.
چقدر این مبل ها خلاقانه طراحی شدن که هدف همه ی این خلاقیت هم چیزی جز لذت بردن نیست .
چقدر اون جملتون استاد حال آدم رو خوی میکنه که:
همه ی آرزوها دست یافتنیه .این جمله برای خود من که بعضی وقت ها تفاوت قائل میشم بین اونها و به بزرگ و کوچیک تقسیمشون میکنم و همین باعث میشه دست یافتن بهشون برام متفاوت بشه ی درس بزرگه که آرزو بزرگ و کوچیک نداره این ذهن منه که داره محدودیت قائل میشه بینشون و گرنه برای خداوند و سیتمش بزرگ و کوچیک معنی نداره .
و اینکه وقتی ی نفر توی دنیا به اسم عباس منش هست که به همه ی آرزوهاش رسیده پس میشه به همه ی آرزوها دست یافت چون برآورده کننده یکی هستش .تفاوت فقط در ارسال درخواسته .اولا باید درخواستی ارسال بشه چون اگه درخواستی نباشه پاسخی هم نیست و دوما درخواست باید به منبع درست و آدرس درست فرستاده بشه .اگر من میلیونها بار درخواستم رو بفرستم اما مقصدش درست نباشه هیچ وقت دریافتی هم وجود نخواهد داشت .
و ی پاشنه آشیله بزرگ اینجا کشف میشه که ما همیشه خیلی آرزو داشتیم اما چون فکر میکردیم دیگران باید اونها رو برآورده کنن خانواده ، دولت، جامعه ، همسر آینده و ……..هیچ وقت بهشون نرسیدیم .
این قسمت حرفهای شما این پیام رو داشت که:
برای به حقیقت پیوستن آرزوها فقط خودت و خدا . ی مسیر مستقیم و بدون واسطه که هم فرستنده مشخصه هم گیرنده .خیلی هم خودم رو درگیر پاکتش نکنم که چجوری باشه و چند تا تمبر بخوره و با پست پیشتاز باشه یا سفارشی یا اکسپرس و غیرهم چون اینا اصلا واسه گیرندش مهم نیست چون اون فرکانسش رو دریافت میکنه
استاد اعتراف میکنم که تا حالا ندیدم ی مردی رو که اینقدر به تمیزی وسایلش اهمیت بده و اینقدر با عشق موتورش رو بشوره و تمیز کنه .وقتی شما اینقدر ارزش قاتلین برای وسایلتون باید هم اینقدر وسایل با ارزش و تمیز روانه زندگیتون بشه.
خدا رو شکر که من خودم هم همیشه برای وسایلم ارزش قائل بودم اما از الان به بعد بیشتر اینکار رو میکنم
خدای من چقدر این جملات طلایی و با ارزش هستن:
اگه به ثروت احترا م بذاری به زندگیت وارد میشه
اگه به پول احترام بذاری به زندگیت وارد میشه
اگر به آدم ها خوب احترام بزاری آدم های خوب وارد زندگیت میشه
همیشه سعی کنیم وجه خوب آدم ها رو برانگیخته کنیم
خود من از وقتی که برا پول بیشتر ارزش قائلم بیشتر تو زندگیم دارم میبنمش
چقدر خوبه که این امکان هست که موتورتون رو توی پارکینگ بشورین اینجوری هم خودتون راحتین و هم مزاحم دیگران نمیشین
معلومه که هوا خیلی خوبه چون اون خانمه داشت بستنی میخورد و تازه بچش رو هم لخت کرده بوده .چه ناز و تپل هم بود اون بچه آدم دوست داره لپش رو بگیره و بکشه
و اما این آزادی پوشش:
چقدر این آزادی محدودیت ها رو تو ذهن من میشکنه .آخه تو ذهنم من کردن که طبقه بندی های مختلفی از لباس هست لباس رسمی، لباس مهمونی، لباس عروسی ، لباس ورزشی و ….. که هر کدوم باید توی مکان های خاصی استفاده بشن و گرنه زمین و زمان بهم میریزه و ………..
وقتی به اینهمه دسته بندی خوب فکر میکنم میبینم که چقدر ذهن من رو به خودشون مشغول میکنن جوری که خود من که اصل هستم گم میشم توشون و بعضی وقتها چقدر احساس خفگی میکنم از پوشیدن اون لباس ها چون من همیشه دوست دارم لباس راحت بپوشم که جسمم راحت باشه. و این همون پرداختن به فرع و دور شدن از اصله .
و چقدر اینجا دارم بر عکسش رو میبینم .میزنن بیرون بدون اینکه وقتی صرف این امور جزیی بشه .چون هدف خودشونه نه لباسه . هدف راحت بودن و لذت بردنه
و خدایا شکرت که من از وقتی همراه شدم با سریال بهشت دارم سعی میکنم این طبقه بندی ها رو کمرنگ و کمرنگ تر کنم توی ذهنم
چقدر اون نکاتی که اون گزارشگر گفتن هم توجه آدم رو میبره به سمت نکات خوب ی رویداد که داره به ما هم میگه که همیشه سعی کنم توی هر چیزی به دنبال نکات مثبت باشم
اما اون حرفهای گزارشگر در مورد بازیکن ها حرفهای شما استاد در جلسه سوم قدم نهم رو برام مرور کرد که شما میگین که وقتی کسی به شما میگه نمیتونین شما بیشتر انرژی میگیرین برای موفق شدن و خیلی راحت هم موفق میشین چیزی که در مورد این بازیکن ها هم اتفاق افتاده
حدایا شکرت که از وقتی که اون پیام می فروش شعر حافظ رو از زبان شما استاد شنیدم و بهش گوش کردم و عمل کردم دارم راحت تر زندگی میکنم و کمتر به خودم سخت میگیرم
خدایا مگه میشه اصلا قیمت اینهمه قایق رو براورد کرد توی این لحظه توی این رودخونه .این اگر فراوانی نیست پس چیه ؟
معلومه که اینها مومنین به تو هستن که اینقدر روزی بغیر حساب بهشون دادی و اینجاست که استاد خیلی خوب درک میکنم که:
ایمان به ریش و تسبیح و جای مهر و چادر نیست
اگر حاله خوبه یعنی با ایمانی
اگر آرامش داری یعنی با ایمانی
اگر شادی یعنی با ایمانی
این مردم هم حالشون خوبه هم شادن هم آرامش دارن پس اینا مومنین واقعی هستن و چه الگویی بهتر از اینها
استاد سپاسگزارم به خاطر اینهمه درکی که در ذهن من ایجاد میکنین با به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها
خدیا باز هم روزیمان کن از فضل بیشمارت
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD532MB34 دقیقه
به نام خداوند بخشاینده و مهربانم
سلام ب استاد عزیز و دوستانم
دیدن زندگی در بهشت، جون مجدد ب آدم میده، حس خیلی خوبی می گیرم و یه جورایی امید در من بیدار میشه، امیدی ک میگه رویاهات رو کوچیک نکن، رویاهات رو فراموش نکن.
دیدن مه اول صبح، من عاشق اینم خونه ام کلییی پنجره دوجداره داشته باشه، بضی هاش روب ویو شهر و مخصوصا شب ها بشینی تو بالکن رو میز و صندلی شهر چراغونی رو ببینی ثروت و پیشرفت رو ببینی و تحسین کنی، نسیم بخوره ب صورتت و غرق در شکرگزاری بشی، پنجره هایی رو ب طلوع و غروب خورشید، رو ب ماه و ستاره ها. و دیدن مه خیلی تجربه خوبی بود.
دیدن رابطه زیبای شما، عشق بی قید و شرط خانم شایسته جان ک تا استاد بیدار شن صبحانه رو همیشه آماده میکنن، چقدر شما از درون پر هستید، چقدر با خودتون در صلح هستید، خداوند از چه عشقی وجودتون رو پر کرده که چنین از اضافاتش ک لبریز شده ب استادجان می بخشید.صبحانه بی نظیری بود، دست پخت شما بی نظیره، هدایت خداوند ک با مهارت آشپزی ادغام بشه، نمیشه انتظاری کمتر از بهترین داشت.
من به شخصه خیلی این روزها از هدایت کمک می گیرم، ینی غذام ک خوشمزه میشه می میرم براش و میگم خدایا ینی از این لذیذترم میشه، بهم ایده بده، مثلا یه روش های پخت دیگه ای ک سریع تر باشه یا آسان تر باشه بهم میگه.
من چیدمان غذا رو بانظم تر انجام میدم چون خیلی تاثیر داره روی اشتها، استفاده از ظروف خوب و خوشگل ک همیشه برای مهمان بود، ولی توی خونه فقط من از اون بشقاب استفاده میکنم، با اینکه بقیه اعضای خانواده هم میتونن ولی واقعا فرکانس احساس لیاقت و ارزش دادن ب وعده ای ک خداوند نصیبت کرده رو باید خودت بهش برسی و درکش کنی.
دیدن شادی مردم برای من لذت بخش ترین کاره، شادی هاشون تفریحات شون بیرون رفتن ها گشتن و خندیدن ها، یه عبارت تاکیدی استاد میگن ک خداروشکر شادی من لذت من هر روز داره بیشتر و بیشتر میشه. من با تکرار چندباره این جمله دیروز مهمان یک جشن عروسی شدم با اینکه میخواستم برم بیرون برا خودم، ولی هدایت خدا رو پذیرفتم و گفتم خدایا تو منو دعوت کردی ب این جشن و کلیییی بهم خوش گذشت و قششنگ حس میکردم فردی ک بیشترین لذت و حال رو داره میبره منم، تازه من ب همه اطرافیانم انرژی مضاعف دادم و کلیییی رقصیدیم و از موهبت های قانون سلامتی اینه ک انرژی ات فوله فوله و خسته نمیشی و ادامه میدهی تا جان در بدن داری ؛))). همه میگفتن تو خیلی خوبی خیلی خودتی تو حال خودت برا خودت کلیییی حال میکنی ازت خوشمون میاد خیلی باحالی، منم تشکر تشکر، همش میگفتم خدایا مرسی ک دعوتم کردی، و بعدش تازه تو ماشین مسیر برگشت 1 ساعت دیگه هم ب این خوشی و پایکوبی اضافه شد اگر فکر کردین ک خوشی و شادی تموم میشه سخت در اشتباهید ؛)
حالا ذهن من میگه دیگه تموم عه، دیگه چه پیشنهادی برای خوشی و شاد بودن داری، منم میگم من نمیدوننننم، خدا خودش بهم میگه، خودش هدایتم میکنه ب خنده و خوشی بیشتر، راه ها بینهایت عه عقل ناقص من نمیدونه. من این جملات تاکیدی رو تکرار میکنم حتی اگر نشانه ای نبینم.
از دیدن عشق عروس و داماد دیشب کلییی لذت بردم اصن قلبم باز میشد وقتی رقص آروم و زیباشون رو می دیدم، از دیدن عشق بین شون حظ کردم،انگار دست خودم نیست کلا قلب قلبی میشم وقتی خوشبختی و حال خوب آدمهارو می بینم. کلی براشون آرزوی خوشبختی کردم و آخی آخی عزیزای من گفتم :)
و من خیلی تحسین میکنم مردمان شهر تمپا رو، و مسلما شما و استاد فرکانس شادی و خوشی رو ب جهلن فرستاده بودید ک هدایت شدید ب این شهر با مردمان شاد، ینی من دقت کردم در لحظه منتظرن یه جشنی ب پا کنن و برن لذت ببرن. یعنی ما باید دنبال یه کاری یه راهی برای لذت بردن بیشتر باشیم، خودمون باید بخوایم، باید روحیه ی شاد و علی بی غمی در خودمون بسازیم، منتظر فرصت برای شادی باشیم. بعدم گیر ندیم حتما تفریحات لاکچری خوشی میاره، نه آقا می بینیم ک این مردم از دیدن یک رژه انقدر خوشحالن و پایکوبی میکنن.
دیدن قایق های تفریحی زیاد در آب نشان از فراوانی ثروت رو داد اینکه هستن آدمهایی ک فقط میلیون دلار پول یک قایق تفریحی شونه، حالا بماند پول خونه و ماشین و بیزنس ها و خرج و خوراک شون. ثروت هست آقاجان ثروت هسست، ببینیم و تحسین کنیم تا در مدار دیدن بیشتر ثروت ها و بعد تجربه شون قرار بگیریم.
ب قول استاد: * واقعیتی رو ببین و تحسین کن ک ب تو کمک میکنه، اره واقعیت آدم های فقیر و بدبخت هم هست، واقعیت آدمهای خوشبخت و ثروتمند هم هست، تو کدوم رو میخوای تجربه کنی؟ پس ب همون توجه کن، آگاهانه توجه تو بزار رو اون تا از جنس همون وارد زندگیت بشه.
تحسین میکنم فراوانی ثروت در زندگی استادجان رو ک موتورهایی گران قیمت ک روزی آرزوشون بوده حالا فقط برای دکور گذاشتن تا از دیدنش حظظ کنن و ب یاد بیارن ببین من ک در گذشته یه موتور یاماهای داغون داشتم الان خدا چه نعمت و ثروتی وارد زندگیم کرده، با دیدنش ب یاد بیارن نعمت هاشون رو و سپاسگزاری بیشتر کنن، با دیدنش قدرت خلق کنندگی شون رو ب یاد بیارن و ایمان بیشتری بسازن برای خواسته های بعدی و ب ذهن و نجواهاش بگن دیدی همونجوری ک این آروزم محقق شد بقیه شم میشه، وضعیت مالی من روز ب روز بهتر میشه، نعمت های خداوند روز ب روز بیشتر میشه.
تحسین میکنم روحیه گشتن و تفریح کردن شما دو عزیز رو، من عاشق گشتن و تفریح کردنم، یکی از فیوریت هام هم موتورسوای عه، عاشق پیاده روی های طولانی هستم. چه جالب ک همین ک من این رو نوشتم استاد از این صحبت کردن ک آرزوها دست یافتنی ان و هیچی نیست ک آدم بهش نرسه.
چقدر جالب ک توی پارکینگ ساختمون تون محلی برای شست و شوی ماشین ها و امکانات شلنگ کاراوش شو و فضاش مهیا هست.
شست وشوی وسیله نقیله ب نوعی سپاسگزاری از داشتن اون وسیله هست، اینکه مسخر من شده ک ب من خدمت کنه، من همیشه افرادی رو ک ب ماشین هاشون خیلی می رسن و تمیز نگش میدارن رو تحسین میکنم.
مراقبت از وسایل و ابزارهایی ک ب من خدمت میکنن رو یاد گرفتم، این ب نوعی قدردان بودن از خداوند هست، حتی لباس هامون رو، کیف هامون رو پرت نکنیم و باهاشون خوب برخورد کنیم و قدرشون رو بدونیم و تمیز و مرتب نگهشون داریم تا هدایت بشیم ب ابزار و وسایل بهتر، تا ب جهلن بگیم ک من لایق استفاده از این نعمت بودم و ازش خوب مراقبت کردم و جهان هم نعمت های بیشتری ب من عطا کند
مثل موجود زنده باهاشون برخورد کنیم، بهشون بی احترامی نکنیم با بی توجهی و نرسیدن بهشون، با ناسپاسی کردن و تشکر نکردن بابت حضورشون تو زندگی مون.
اگر ب پول احترام بزاری ب زندگیت وارد میشه، اگر خودت فرد محترمی باشی و بی احترامی نکنی و ب همه آدمها احترام بزاری خودت مورد احترام قرار می گیری. من با رفتارم میتونم برانگیخته کنم وجه مثبت آدم ها. کاری ک من خودم سعی میکنم انجام بدم، با ب یاد آوردن اون فرد تو ذهنم رفتارهای خوبش رو برا خودم یادآوری میکنم، یا هرجا میرم بعدش میام رفتارهای خوب افراد رو برا خودم مرور میکنم. خداروشکر چقدر درس های خوبی دارم یاد می گیرم رایگان و ب صورت هدیه
استاد: *از باد مخالف استفاده کنیم و ب سمت حلو حرکت کنیم، بجای اینکه حرف های بقیه بخواد ما رو نا امید کنه. توی جلسات قدم هم استاد میگفتن من از اینکه کسی منو مسخره کنه و بگه تو نمی تونی اینکارو انجام بدی و از پسش برنمیای من قدرت می گیرم و یه مثالی میزنن ک من اون کارو ک خودمم اصلا فکرشو نمیکردم توی 2 روز پرونده شو بستم و انجامش دادم، پس از مسخره شدن ها قدرت بگیریم، انگیزه بگیریم و اول ب خودمون ثابت کنیم ک میشه ک میتونم ک کار نشد نداره بعدم ب بقیه بگیم دیدی تونستم ؛)
آسان گیر برخود کارها کز روی طبع، سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش. شادی شادی میاره غم غم میاره، شما هرچی بیشتر شادی کنی شادی بیشتری میاد.انرژی بهتری میاد، روحیه بهتری میاد. دنبال بهانه ای برای شادی و بزن و برقص و خنده باشیم.
ثروت ها و نعمت های افراد ب من این پیغام رو میدن ک دست یافتنی عه، من تحسین شون میکنم و باور میکنم ک می شود.