سریال زندگی در بهشت | قسمت ١39

 

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سید محمد امین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

خدای من چقدر این تمپا زیباست، چقدر رویدادهای تمپا زیبا هستند.یعنی حتی اگه از زاویه ده تا دوربین دیگه هم فقط همین یه روز رو فیلم میگرفتید، هرکدومش میشد یه قسمت محشر، هر کدومش میشد یه داستان لذت بخش، هرکدوم میشد یه دستگاه تولید فرکانس خوب، که اتفاقا ما اگه همشو میدیدم، نه تنها سیر نمیشدیم بلکه تشنه تر میشدیم برای دیدن زیبایی های دیگه فقط از همین یه اتفاق و همین یه روز.

اینقدر انرژی اینقدر نشاط، اینقدر زیبایی، اینقدر عشق و طراوت..

فوق العاده است این شهر، این همه ثروت یهو توی چند ساعت خودشون میرسونن به خیابونا و رودخانه تمپا، این همه جاذبه دیدنی، این همه هیجان خودشون رو هرطور شده میرسونن به این روز خفن و اتفاقات و موقعیت های بهتر و باحال تری رو هم به سمت خودشون میکشن، مردم فوق العاده شاد و مهربان و حال خوب رو میکشونن به سمت خودشون، کلی عشق و شادی و خوش حالی رو به سمت خودشون جذب میکنن و نتیجه اش میشه این همه هیجان و زیبایی و حال خوب که آدم لذت میبره از دیدنش و دلش میخواد همینطور ادامه داشته باشه.

استاد جون این که وصل کردید به سینه تون دوربینو، یه فضای خیلی بازتر و کاملتری پدید آورد، از اون جهت که نه تنها جاده و محیط اطراف، بلکه موتور و خودتون رو هم شامل میشد و اگه اینطور نبود ما نمیتونستیم شادی شما رو با اون آهنگ شاد اون دوستان باحالمون ببینیم، این که شما برای راحتی خودتون دوربینو اونجا وصل کردید، هم به خودتون نفع رسوند و هم به ما، واسه همینه میگید که ما به هر خواسته ای برسیم به رشد جهان کمک میکنیم، چه به هدفمون برسیم چه نرسیم…

با این حرکت دوباره برای بینهایتمین بار مصداق این شدید که هم خودتون خوب و راحت و لذتبخش زندگی میکنید، هم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنید، شاید اگه دوربینو نمیبستید به خودتون توی اون فروشگاه قیدشو میزدید و اون صحنه های بینظیر و نشانه یک عشق پاک و توحیدی و خالص بدون وابستگی رو ظبط نمیکردید ولی به لطف هدایت الله دیدیم که یه رابطه چقدر میتونه سرشار از عشق باشه، سرشار از دوست داشتن واقعی باشه، چقدر میتونه دو طرف رابطه انسانهای قوی و با توکل و با ایمانی قرار بگیرند، دیدیم که چطور وقتی که باورها در مورد روابط درست باشه، دو طرف بدون هیچ وابستگی به هم عشق میورزن، دیدیم که یه رابطه و زندگی میتونه چقدر پر از فراوانی و ثروت و نعمت و بخشش باشه که حتی اگه به قول استاد ده تا کلاه هم برمیداشتند، مریم خانم با عشق میپرداختند و نشون میده که این زندگی چقدر درست بنا شده، چقدر اول خودش اون چیزی رو که انتشار میده زندگی میکنه و بعد نتیجه که دستش اومد منتقلش میکنه، نتیجه از این واضخ تر؟؟؟

رابطه از این زیباتر؟؟؟ زندگی از این غنی تر؟؟؟؟ خدایاشکرت. به خدا زبانم قاصره از توصیف این صحنه، حالا یه فلش بک هم بزنم به مصاحبه ها، به قول استاد زیباترین و شیرین ترین و عاشقانه ترین نوع رابطه ، نامزدیه، اون موقع دو طرف واقعا عاشقانه همو دوست دارند، بدون وابستگی، بدون انتظارات نامعقول، بدون محدود کردن طرف مقابل، فقط اون در کنار هم بودنه براشون مهمه، فقط اون عشقی که در زمان حال جاریه براشون مهمه، ولی وقتی بحث ازدواج بشه، وااای!!!

توی سریال فرندز، خیلی دوستی زیاده، و دقیقا این کاملا مشهوده که شیرین ترین روابط ، وقتی وجود داره که دو طرف با هم دوست هستند، یه قسمت شد که قرار شد دو تاشون با هم ازدواج کنن، تا قبلش همه چیز عالی و عاشقانه و فوق العاده بود، وقتی صحبت ازدواج شد باورم نمیشد که اینقدر واضح یه سریالی اینو نشون بده که دو طرف یعنی افتادن به جون هم، خانواده ها دعوا میکردن، خودشون با هم دعوا میکردن، یه عالمه شرط برای هم گذاشتن، کلی هزینه کردن، آخرش تو همون عروسی یه اتفاقی افتاد که همه چیز به هم خورد، اون دوتام از بعد از عروسی همدیگه رو ندیدن و طلاق گرفتن.

یعنی من هرلحظه اش یاد رابطه استاد و مریم خانم می افتادم که پسر چقدر این رابطه درسته، چقدر با باورهای درست و بدون وابستگی ساخته شده، چقدر هر دو طرف آزاد هستند، چقدر عشق واقعی در میانه، عشق نه هوس، عشقی که باعث میشه خانم شایسته برای استاد جون ثروتمند ما هدیه بخره و خودش حساب کنه و استاد جون هم چقدر تشکر کنن و اون طوری خوشگل و جینگولی حرف بزنن و دل ما رو ببرن، استاد جون این رابطه شما نه تنها بهترین رابطه در جهانه بلکه داره ذهنیت ما رو هم برای داشتن یک چنین رابطه ی سراسر و عشق و زیبایی و آزادی برنامه ریزی میکنه، رابطه ای که دو طرف مهمن، نه اطرافیان، نه بقیه، فقط خودشون، استاد جون شما نشون دادید چه تو آمریکا باشید چه ایران، میشه اینطوری زندگی کرد، میشه چنین رابطه ای داشت، و خب طبیعتا ما هم به لطف الله از شما درس میگیریم و ما هم میخواییم که هدایت بشیم به سمت چنین رابطه بینظیری.

این مسیر خیابانهای تمپا چه با ماشین، چه موتور، چه اسکوتر چه پیاده اصلا حال و هوای عجیبی داره، کلا آدمو میسازه، اون فضای زیبا، اون انرژِ محیط، اون شادی و طراوت مردم اثرشو روی شهر و طبیعتش گذاشته و هم از مردمش هم خود شهر آدم انرژی میگه و آروم میشه، یه احساس رضایت خاصی میده گشت و گذار توی خیابون های بهترین شهر آمریکا، مثل تماشا کردن اون مرغ و خروسای پرادایس میمونه، آدمو لطیف میکنه، به منبع نزدیکترش میکنه، خالصترش میکنه، ببین چه بهشتیه این تمپا وقتی که ما یه پرادایس هم تازه داریم، ببین چقدر فرکانسش مثبت و بهشتیه.خدایاشکرت

الله اکبر دو ساعت گذشته انگار نه انگار باکانیرزی اومده نه باکانیرزی رفته، خلوت، زیبا، خوشگل، چه احساس خوبی داشت این صحنه آخر، چه حس آرامشی داشت، نور یه جوری بود همینطوری آدمو عاشق خودش میکنه، نگاه کنید جون من، شما عاشق این منظره نمیشید، چقدر من این مواقع رو دوست دارم که خورشد نورشو غیر مستقیم میتابونه به شهر، خودش نیست ولی نورش هست، شهر هم روشن روشنه ولی به نظر من فرق بزرگش اینه که این جور مواقع حس و حال آرام و لذتبخش تری داره، خیلی ساکت تره، خیلی لطیف تره، خیلی دوست داشتنی تره، خدایاشکرت

چی میتونم بگم جز شکر!!

چیکار میتونم بکنم جز تحسین!!

چه راهی دارم جز لذت بردن از این همه زیبایی و نعمت!!!

چه راهی به غیر از این راه!!!

کجای دنیا غیر از این جا!!!

چه خانواده ای غیر از این خانواده اهل بهشت!!!

خدایاشکرت

فقط همینو میتونم بگم

دستتون در دست الله یکتا

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    370MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

185 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناعمه احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    با عرض سلام، خدایا دیدن زندگی در بهشت چقد روحم رو قلب قلبی میکنه، اصن یه انرژی میده روانم رو شاد میکنه، خداروشکر ک چنین امکاناتی در اختیارم گذاشته ک هم صدق بالحسنی کنم هم ببینم چنین زندگی هست، چنین الگویی توی روبط هست و میشه. استاد ب قول شما ندیدمممم زندگی ای مثل زندگی شما، حتی تو افسانه ها هم نیست، بخدا اصن خیلیا تو مخیله شونم نمی گنجه ک میشه، منم تا قبل از دیدن سری زندگی شما نمی دونستم میشه چون الگویی نداشتم.

    شادی مردم، ثروت و فراوانی تعداد قایق های روی آب، چقدر ثروته آخه من هروقت ذهنم میخواد بگه چه خبرته نمیخواد پول رو خرج کنی، میگم ببین این پولی ک من الان برای این وسیله میدم و انقدر دو دوتا چارتا میکنم براش، پول تو جیبی یه سریا برای یه ساعتم نیست، انقد نترس، خرج کن، در آینده اوضاع بهتر و بهتر میشه، چون روند جهان رو ب رشد و پیشرفت و گسترش عه، تو داری رو خودت کار میکنی و در مسیر رشد هستی پس لاجرم اوضاعت بهتر میشه، تو مداری ک تو هستی لاجرم نعمت هست، وجود داره ، نمیتونی بگی نباشه، دست تو نیست اصلا، پس نگرانی نداشته باش، استاد این عبارات تاکیدی قدم 9 چه میکنه واقعا چه آرامشی ب آدم میده.

    چقدرر موتورسواری رو دوست دارم مننن، اونم بعدش بری خرید، واو، اونم تو جاده های عریض و آسفالت های صااف، جاده های روان، هوای بی نظیر، خیابون های تمیز واقعا تجربه دلچسبی بود، من همیشه پارتنرهایی ک سوار موتور هستن رو خیلی دوست دارم و دیدن شون حس خیلی خوبی بهم میده.

    چقدر فضای شهر دوست داشتنی بود، ساختمون های نوساز و بزرگ تجاری مسکونی، با شیشه های تمیز و انقدر بزرگن ان این آسمان خراش ها ک میگم ببین چقدر ثروت هست، یه سری آدما مالک این ساختمونهان، ببین میشه بی نهایت ثروت داشت، محدودیتی نیست، محدودیت تو ذهن ما هاست. و ب مقداری ک تحسین کنیم و ببنیم این مقاومت ها کمتر میشه

    همکاری کردن شما با راننده ماشین دست ساز ک آهنگ شادی گذاشتن رو دوست داشتم، چقدر شما درصلح هستین با خودتون، چقدر روحیه شادی دارید، من هم سعی میکنم با شادی دیگران شاد بشم، جالبه غروب بعد از دیدن بار اول این فایل یه حسی گفت بعد کار برو یه سر پارک، یه قدمی بزن اگر دوست داشتی بمون اگر نه برو خونه، ب حرفش گوش دادم و رفتم، هوا هم عالی و خنننک، گفت حالا بشین رو اون صندلی ک روبروم قسمت بازی بچه ها بود، نشستم ب نگاه کردن ب اونا، بد با خودم گفتم ناعمه ببین اینا غصه چیزی رو میخورن؟ تو نگرانی می بینی تو این چهره ها؟ اینا فقط دارن این لحظه شون رو زندگی میکنن، ببین چقد شادن، چقدر از این لحظه ای ک دارن نهایت استفاده رو میبرن و تو لحظه حال ان، نشستم ب دیدن بازی کردن و خندیدن هاشون.

    یهو دیدم فواره های پارک روشن شد، حالا یه عاالمه دختر و پسر کوچولو دور فواره میچرخن و داد و بیداد، باد میزد و آب تو هوا پخش میشد، حالا شادی و خنده و قهقه کل پارک رو گرفته بود، رفتم یه صندلی دور حوض پیدا کردم، گفتم بزار این آب ب منم بخوره، بزار لذتش رو ببرم، باز نشستم ب دیدن رفتار این بچه ها، عاشق بچه هام، عاشق خندیدن هاشون، لذت بردن از کوچک ترین تفریحات، ینی کل نیم ساعت من خنده رو لبام بود و عشششق کردم از دیدن شون، گفتم خدایا شکرت ک ب حرفت گوش دادم، کمکم کن مقاومت نکنم و تسلیم تر باشم، نخوام هی با برنامه خودم با مغز خودم برم جلو، رهاتر بشم، با جریان حرکت کنم و ب حرفش گوش بدم

    خدای من خانم شایسته جان شما چه الگوی بی نظیری هستین آخه، خدایا یه زندگی چقدر میتونه در تمام جنبه ها باکیفیت باشه، من هم میخوام تجربه اش کنم، اون قسمتی ک خانم شایسته کارت خودشون رو دادن و گفتن امروز من میخوام همه لباس هاتون رو حساب کنم، امروز شما مهمان من هستید، بله این خواسته در من بوجود اومد ک منم ب استقلال مالی برسم ک عزیزدلم رو مهمان کنم، ک منم حساب کنم لباس های عزیز دلم رو . اره ناعمه اره میشه یک خانم ب استقلال مالی برسه و چنین عزت نفسی رو در خودش بسازه.

    همیشه ب شخصه متنفر بودم از اینکه از لحاظ مالی وابسته کسی باشم، ب پدرم باج نمیدادم چه برسه ب یک پسر ک بیاد تو زندگیم و من وابسته بشم بهش از اینکه بخواد خرجم رو بده، خب صدسال سیاه نباشه، من برم بمیرم ک بخوام محتاج پول کسی دیگر باشم، کارد بخوره ب شکمم ک پول پیتزامو یکی دیگه با منت بخواد بده، اینا مکالمات بین خودم و خدای خودم بود وقتی دوستام رو می دیدم ک چطور محتاج پسر بودن تا پول کفش شون رو اون بده، همیشه ب خدا میگفتم خدایا ب من انقدر پول میدی ک خودم با کارت خودم، نه کارت بابا نه پول پسر مردم، خودم با پولی ک تو بهم میدی برم خرید، حتی دوست داشتم مهمون کنم، همیشه این یکی از فانتزی هامه، استقلال مالی خیلی خوبه، خیلی ب آدم عزت میده و من از ته قلبم خواهانشم، خداروشکر ک ب چنین الگویی هدایت شدم و دیدم ک هست.

    خانم شایسته جان من تحسین میکنم استقلال مالی شمارو، و براتون دست میزنم و به شما افتخار میکنم، میشه میشه، ما فقط محتاج و نیازمند خداوند هستیم نه بنده هاش، استادجان رو تحسین میکنم ک چقدر از شما تشکر کردن و آنباکس کردن و دونه دونه نشون شون دادن و برای شما و هدیه هاتون ارزش قائل شدن، خدایا یه رابطه چقدررر میتونه بی نظیر باشه، یه شخصیت چقدررر میتونه رشد کنه و خودش رو بهبود بده، مرزها باز جابجا شد، باز گسترده تر شد، باز توقعم از خودم و خواسته هام بالا رفت. یادم باشه من لایق بهترین هام. مرسی مرسی خداروشکر در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: