سریال زندگی در بهشت | قسمت 14 - صفحه 1

277 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    سلام 😍

    بنام خدای بخشنده ی مهربون

    استاد این فایل بی نظیره 😍😍 اصلا ثانیه به ثانیه اش باید استپ کنیم و فکر کنیم به کلمه کلمه که خدا داره بوسیله شما به ما میگه

    وااااای خدا با این تلاقی سریال زندگی در بهشت و شروع من از قدم اول داری چی میکنی با من، اصلا این من کجا قایم بوده 😜😍 همین قدم اولی و همزمانی اش با شرکع سریال زندگی در بهشت خودش به تنهایی بهتتتتتتترین نشونه اش واسم یه نشونه ناااااااب، خدایا شکککککرت، استاد دو سه روزه جلسه اخر قدم اول رو تموم کردم و میخوام برگردم دوباره از جلسه اول مرور کنم درسامو، هنوز مرور نکرده اتفاقای خوشگلی داره یکی یکی میفته 😝😍 ادمایی که خییییلی وقته اطرافم هستن ولی فکرشو نمی کردم اینطور به راحتی بیان و ابراز احساسات کنند انگاری که تازه منو شناختن😝 (زن و مرد😍) با تماس و پیام طوری ابراز احساسات میکنن و ابراز ارادت که انگار تازه منو شناختن حتی تو خوابشونم منو می بینن😜😝 😍😍 البته که همه این ها بخاطر آگاهی های نابی که بوسیله شما از طرف خدا الان که تصمیم گرفتم خلق کننده باشم تصمیم گرفتم واقعا اشرف مخلوقات خدایم باشم داره اتفاق میفته وگرنه من ۳۰ ساله که هستم😍😝 از این قسمت سریال زندگی در بهشتم که هر چی بگم خییییلی کم گفتم، نگاهی که به به درخت و سرسبزی داشتم واقعاوفقط بخاطر نگاه محدود خودم بوده و لاغییییییییر😝 دقیقا استاد اتفاقات قشنگ برای من بخاطر باورهای محدودکننده ای که داشتم واسم بسته بود هرچقدر من تلاش میکردم ولی وقتی اون تلاشه با باورهای منفی بود واقعا بیهوده بود تااینکه شروع کردم کم کم و تکاملی باورهای منفی وومحدودکننده ام رو کندن وواز بین بردن و صدالبته که همچنان باید پیش برم چرا که بقول سعدی جان رهرو آن تیست گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود😍 فکر نکنیم حالا امروز روی خودمون کار کردیم امسال کار کردیم کلی نتیجه خوب گرفتیم عادی شد واسمون بریم که دیگه پشت سرمون رو نگاه نکنیم، این کار رو با خودمون نکنیم استمرار و استمرار، ، مگه میشه بگیم امروز از صبح تا شب من آب بخورم که دیگه تا سال بعد نخواد آب نخورم 😜 باید همیشه در حال آپدیت و بروزرسانی خودمون باشیم تا همیشه بهترین و زیباترین نسخه خودم باشم با کمک اون مسیر میانبر سرسبزی که تو دوره ۱۲ قدم استاد آدرسشو بهمون میده چه حاللللللی میده 😍😝 خدایا خییییییییییییلی شکرت😜😍🙋🙆💋💋😘😘😘🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مصطفی تربتی گفته:
    مدت عضویت: 2514 روز

    سلام و عرض ادب به استاد عباسمنش عزیز که اولین عمل کننده به قوانینی هست که درک کرده

    بهت تسلیت میگم به رحمت خدا رفتن دوست عزیزت رو و قطعا ایشون جایگاه بسیار عالی دارن نزد خدا چون عباسمنش با هر کسی دوست نمیشه دوستاش هم مثل خودش با ایمان و عمل کننده به قوانین الله هستن

    و انا لله و انا الیه راجعون بازگشت همه ما به سوی اوست

    به زودی همگی ما قراره برگردیم به جایی که بهش تعلق داشتیم

    بعد از تسلیت بهت تبریک میگم استاد عزیزم که با تمام وجودت در شرایط سختی مثل از دست دادن عزیزی که برات ارزشممد بوده تونستی خودت رو کنترل کنی

    و ابراهیم وار بُت های ساخته ذهن رو که در این شرایط سخت میخواد از احساسات برای زمین زدنمان استفاده کنه شکستی

    تبریک میگم بهت و تحسینت میکنم که اینقدر مومن به الله هستی که در این شرایط خداوند ارامش رو بهت هدیه داده

    خداوند در قران فرموده ارامش رو به بنده هایی که ایمان دارند مسلط میکنم در شرایط سخت این بخاطر اعمالی هست که خودشان انجام میدهند

    حس و حال خوب و ارامشی از نزد الله رو بیشتر و بیشتر برات ارزومندم سید حسین عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمدجواد گفته:
    مدت عضویت: 2316 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی ک هر روز کلی آگاهی به ما میدن با زاویه دید قشنگشون.

    من یادمه استاد گفتن وقتی مشکلی پیش میاد خدا از قبل ابزار درستشو بهت داده فقط کافیه بخوای اون مشکلات رو حل کنی.

    من دقت کردم دیدم دیدم استاد بیشتر اوقات ک درختارو قطع کنه ابزار مناسب رو داره ولی بیشتر دقت ک کردم دیدم اون لباس ارتشی چقدر برایه این کار(قطع درختان) مناسب چون جنسشون به نسب لباس دیگه خیلی بهره و باعث میشه وقتی در باغ راه میری خاروخاشاک کمتری به بدنت آسیب وارد کنه و یادمه ک استاد اون لباسارو در سفر به دور آمریکا سفارش داد از شرکت آمازون و براش آوردن . واقعا همین دیشب بود ک داشتم به همسرم میگفتم وقتی الهامی بهت میشه اونو باید انجام بدی چون خدا چندین قدم جلوترو میبینه ولی ما با ذهن منطقی ک نگاه میکنیم میگیم نه بابا فعلا لازم نیست این کارو بکنم . در صورتی ک بعد از یک هفته یا چند هفته یا چند ماه میبینی ک واقعا وجود اون وسیله یا کاری ک الهام شد بهت چقدر الان لازمه و بدردت میخوره . من یادمه ک طلا شد 400 هزار تومان چندین ماه پیش خانمم گفت من 3 بار خواب طلا دیدم بیا بخریم (درست زمانی بود ک من هی بخدا میگفتم پولمو چ کار کنم و کجا سرمایه گذاری کنم) ولی ذهن منطقی من میگفت الان ک داره میاد پایین فعلا صبر کن یا خانومت چون خودش طلا دوست داره حتما واسه همونه ک خواب طلا دیده و… یعنی ذهن منطقی من همون لحظه رو میدید ولی الهامی ک شد به من یک ماه جلو رو میدید و بعد ک طلا شد 650 هزار تومان تازه منطق من گفت آها الهام و هدایتت راست میگفت ای کاش بهش گوش میدادی. ولی خدارو شکر من ناراحت نشدم از این قضیه چون به فراوانی فرصت های پولساز ایمان آوردم چون برا خود من در همین یکسال شاید راحت 5 یا 6 مرتبه فرصت پولساز (ک حداقل سودش 100 میلیون تومان بوده) پیش اومده ولی متاسفانه من در اقدام کردن مشکل دارم و هی میگم ن شاید این واقعا اون الهام و هدایت نباشه و به همین خاطر اقدام نمیکنم . ولی خداروشکر ک تجربه کردم از گذشتم و بابت اون فرصتها حسرت نمیخورم چون هم فهمیدم فرصت فراوانه(شانس یک بار در خونه آدمو نمیزنه) و هم اینکه الان وقتی به اون گذشته فکر میکنم و تحلیل میکنم جنس اون ایده ها و الهام هارو بهتر درک کردم و خدارو صدهزار مرتبه شکر ک الان خیلی بهتر فرق بین الهام و نجواهای ذهنو میدونم .

    ((چ جالب شد من فقط میخواستم به لباس استاد اشاره کنم و اول باخودم گفتم ولش کن کامنت نذارم آخه فقط یک یا دو خط میشه ولی خب اینم کار خداست ک گفت تو بنویس بقیش با من ))

    آرزوی موفقیت واسه شما و دوستان عزیز دارم همیشه شاد و خوشحال باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    هدا پویان گفته:
    مدت عضویت: 2512 روز

    سلام سید جان

    زندگی در جریانه

    از اول فایل فرکانستو دریافت کردم تا حالا این فرکانسو ازت ندیده بودم و حسش نکرده بودم

    همش داشتم میگفتم چشه گفتم شاید خواب بودی هنوز ویندوزت بالا نیومده

    بعد رسید به جایی از فیلم که گفتی الان چه موقس بعد دلیل اون حسو فهمیدم

    اینم تاییده به اینکه سره فرکانسو نمیشه کلاه گذاشت

    منم دیدگاهم در مورد استفاده از جهان همینه که همه چی خلق شده برا ما البته از گفته خود خدا در قران که همه چیز مسخره ماس

    خوب منم هرچی نیازم باشه استفاده میکنم اینم همون شکرگزاریه درسته که من تا جایی که میتونم لذت ببرم از خوردن گشتن دیدن و هر لذتی که برام فراهم شده

    الان این درختا تو راحته نمیزاره لذت ببری بینهایتم ازشون هست خوب باید هرس بشه اونجا

    یه سری چیزا تو این دنیا مثل اون درخت بزرکا اصله یه سری چیزا هم مثل درچه ها و پیچکها فرعن

    باید بریم سراق اصل

    کنترل ذهن

    تنها کاری که باید تو این دنیا برای رسیدن به سعادت هم تو این دنیا و هم اون دنیا انجام بدیم

    یادمه پدرم رفت

    چند دقیقه ای گریه کردم دیدم از اون مریضی و فقر راحت شد تو این دنیا منم احساسم بهتر شد امیدوارم اونطرف جاش خوب باشه

    کنترل احساسات و کنترل ذهن یه وقتایی سخته ولی همش به خودم میگم کمکی بهم نمیکنه این حال بد و با ابزارایی که یادم دادی تو کشف قوانین و جلسه 7 افرینش شروع میکنم مثل الان خودت یواش یواش پله پله میام بالا تا دوباره به احساس عشق سپاسگزاری و شوق برسم

    چون با پوست استخونم فهمیدم حال خوب احساس خوب حال بد اتفاق بد

    هرروز و هرروز دارم روی باورها ی ریز و درشت تو تمام حضه ها کار میکنم و با دیدن نتایج این روش هر روز تلاشمو بیشتر میکنم و انصافا خداوندم داره هر روز زمینه رو برام بیشتر فراهم میکنه خدایا شکرت

    درسی که گرفتم اینه که این کار تا اخرین لحظه عمرم این داستان ادامه داره

    در پناه خدا باشی دوست من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    Amir گفته:
    مدت عضویت: 2580 روز

    سلام به همگی🌷

    راستش منم دوست داشتم طرز فکرمو در مورد قطع درخت های هرز و حتی شلیک و کشتن اون مار بگم.

    منم قبلا ذهنیتم در مورد مرگ مثل غالب جامعه بود تا اینکه هدایت شدم به مجموعه کتابهای سارا و تو یکی از این کتابا یادمه که جغد دانا «سلیمان» کشته میشه و سارا که خیلی ناراحت و دلشکسته س صدایی درونش با آرامش و شادی بهش میگه که بابا من نمردم. من همیشه هستم و فقط از اون جسم پیر خسته شده بودم و دوست داشتم عوضش کنم.

    واقعا هم بنظرم همینه بچه ها. من معتقدم شاید همون مار هم همین داستانو داشته و کشته شدنش در جهت رشد و تکاملش بوده چون معتقدم مرگ اتفاق بسیار خوبیه برای هر موجودی. در مورد درختام همینه راستش.

    اینکه از روی خشم و کینه بریم حمله کنیم به درخت و طبیعت یا حیوونا خب درست نیست و آسیبش متوجه خودمونه نه کس دیگه ای اما جایی که ضرورت داره بنظر من هیچ ایرادی نیست توش، چون این چرخه طبیعته و ماهم جزئی از همین چرخه ایم. عین اینه که بریم یقه ی شیر و.پلنگ جنگل رو بگیریم که تو چرا اون آهوی خوشگل کشتی و خوردی؟ ای بی رحم، ای ضد حقوق آهو. خب بنظرم این نگاه نمیتونه منطقی باشه. من بعنوان کسی که عاشق طبیعت و حیواناتم و حتی معتقدم که هیچ باغ وحشی و قفسی نباید برای هیچ حیوونی باشه اینارو میگم.

    دوما خودمو میذارم جای استاد و میگم اگه من خودم بودم آیا نمیزدم اون مارو بکشم؟ یا اون تمساح رو؟ واصلا جوابم منفی نیست. خیلی احتمال داشت که منم همین کارو برای محافظت از خودم و عزیزانم انجام میدادم پس نمیتونم ایشون رو قضاوت کنم.

    نکته بعدی که میخام بگم اینه که من معتقدم من مسئول حیوانات و طبیعت و دیگران نیستم که بخوام بیام ازشون دفاع کنم یا دلسوزی کنم براشون چون اونا هم خدا دارن و خداونده که انرژیش همه چیو احاطه کرده. آره خب خیلی وقتا من به حیوونا غذا میدم تیمارشون میکنم و بهشون عشق میورزم اما خودمو مسئولشون نمیدونم و چون اینکار بمن احساس لذت میده و باعث جاری شدن عشق در درونم میشه انجامش میدم. من به حیوونا عشق میورزم چون درونم اون لحظه چیزی جز اون ندارم.

    دوست داشتم منم نقطه نظرمو مودبانه در این مورد بگم.

    اون آگاهی هایی که در مورد پیچک ها و باورهای منفی ریز و درشت هم که استاد گفتن خیلی برام جالب بودن و واقعا قبول دارم صحبتای استاد رو. واقعا همینطوره. گاهی یه باوری از تاریکترین نقاط ذهنم اومده بیرون و برام مشخص شده که اصلا همینجور موندم که این کجاااااا بوده تا حالا؟؟؟؟

    و اغلب این باورها رو وقتی که موضوعی احساس منو بد میکنه و نمیتونم احساسمو کنترل کنم کشف میکنم. چون میدونم یچیزی اون ته ذهنم هست که نمیذاره علی رغم تلاش من حالم خوب بشه سرنخو میگیرمو میرم و میرم تا میرسم بهش میبینم ای دل غافل این مثلا احساس گناهه اینجا داشته سالها مخفیانه فعالیت تروریستی میکرده علیه من و من خبر نداشتم. همونجا میگیرم از گردنش و میکشمش بیرون و کار میکنم رو خودم و سعی میکنم پاک کنم ذهنمو از اون باور غلط و جاش چیزای خوب بزارم.

    بخاطر همین معتقدم هربار که مسئله ای پیش میاد و احساس منو بد میکنه مثل پادزهره برام و داره منو یه مرحله قویتر از قبلم میکنه چون من قراره با حل این مسئله بصورت ریشه ای واکسینه بشم در برابر این باور منفی هم. پس برام خوبهههه.

    خیلی عالی بود فایل امروزم. ممنون بخاطر اشتراک این زیبایی ها استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی💓🌷

    فعلا👋🙋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ماریان مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 2768 روز

    سلام ب استاد عزیز و مریم عزیزم. چقدر لذت میبرم از تمیزکاریِ جنگل پرادایس.. الان ک داشتم جلسه ۱۴ رو میدیدم، یه لحظه احساس کردم موقع قطع کردنِ شاخه ها، گرد و خاکهای درخت و براده های شاخه رفت توی چشم استاد، گفتم ای کاش استاد مراقب چشمشون باشه، و از این تلقای نازکی ک عینک هم داره، سفارش بده ک زمانِ قطع کردنِشاخه های بالای درخت رو بریدن، از اون استفاده کنه و با لذت بیشتری اون کارو انجام بده…

    البته همیشه در امنیت الهی هستند ایشون. ولی این کار هم فکر خیلی خوبیه ک انجام بِدَن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    پریوش گفته:
    مدت عضویت: 2446 روز

    سلام به همه دوستای خوبم 😍 خداروشکر میکنم که باز هم دارم کامنت میگذارم و زیبایی‌ها رو میبینم تا هدایت بشم.

    شاید باورتون نشه ولی تا قبل از تموم شدن پاراگراف قبلی نمیدونستم درباره چی میخوام صحبت کنم… اما همین الان یادم اومد که دیروز به نکته خیلی خیلی جالب رسیدم و احساسم گفت که براتون تعریف کنم.

    🌸چهار سال پیش همسرم مهران، در حالیکه فقط چند ماه از ازدواجمون گذشته بود تصمیم گرفت استعفا بده و تنها در شغل رویایی خودش که بورسه و چندین سال بود در کنار کار خودش انجام میداد، فعالیت کنه.

    🌷خیلیا گفتن این کارو نکن و سرزنشش کردن که چرا یه کارمند با حقوق حداقل باقی نموند. اما خودش بدون دونستن قوانین به این باور رسیده بود که میخواد شاخ و برگ های اضافی رو بچینه و تمرکزش رو روی یه حوزه بگذاره و راه موفق شدن همینه…

    🌺در طی این مسیر، اگرچه سودهای عالی هم داشتیم اما ندونستن باورهای درست و توجه به مشکلات تمام اونها رو میتونم بگم از ما گرفت و چنان ضررهای مالی و بدهکاری‌هایی برامون رقم زد که اگر کمی ایمان بیشتری داشتیم میتونستیم با قسمتی از اون ضرر تمام دوره‌های استاد رو بخریم و جلوی بقیه ضررها رو بگیریم.

    ❤️حالا مدتیه هم من هم اون در حال کارکردن روی مدارهامون هستیم و میتونم بگم اتفاقات بهتری داره میفته.

    🧡با بالاتر رفتن مدارها، مهران احساس لیاقت بیشتری داره و وقت خودش رو از روی کارهای بیهوده و غیر مرتبط برداشته.

    💙انگیزه‌ش بیشتر شده، صبحا زود بیدار میشه، به پیشنهاد خودش ساعتای بیشتری تو دفتر میمونه و کار میکنه در حالی که قبلا این طور نبود. شاید بگین بورس خوب شده که این‌طوریه ولییییییییی

    💥💥من یه چیزی یاد گرفتم! اگه قبل از تغییر مدارهام بود میگفتم آره! حالا شرایط این طوریش کرده… امااااا

    بچه‌ها این فقط و فقط کار خداست، دست خداست، من اینو از خوب شدن بورس نمیبینم، اینا همممممه ش به خاطر تغییر مدارهاست.

    🖤اگه چند وقت قبل بود میگفتم بورس خوبه ولی همین روزا میریزه، پولای مردمو میخوان بگیرن و…

    اما با گوش دادن به فایلای استاد درباره حسادت فهمیدم من یکم حسود شدم که چرا تازه‌کارا دارن بدون هیچ ضرری فقط سود میکنن بخاطر همین میگفتم حالا روزای بدشون هم میرسه!!!!! چه فکر سمی و بدی! خدایا شرمندتم از این همه شرکی که مثل این پیچکا دور هر تیکه از ذهنم پیچیده…

    💜دیروز فهمیدم که آقا فراوااااااااااانی هممممه جا هس هممممممه جا! همیشه اوضاع خوبه قراره همیشه خبرای خوبی از شغل و کار من و همسرم بهمون برسه. این کاری به شرایط جامعه نداره.

    ❣️آفرین و ماشالا به هممممه کسایی که تونستن تو شرایط الان دارایی‌شون رو چند برابر کنن. نوش جووووونشون

    ❣️حتما باورهاشون درسته

    ❣️حتما لیاقتشو داشتن

    🌺از اون جایی که خدا=ثروت هست میدونم خدا هیچ وقت برای من کم نبوده و حتی بیشتر هم بوده. پس ثروتشم همین رفتارو با من داره…

    🌱فقط ما باید پیچکای دور درخت وجودیمونو از بین ببریم تا وقتی خدا آب میشه و میریزه پای ریشه وجودمون همه شو جذب کنیم.

    🌴فقط باید پیچکای هر شاخه در افکارمون رو بکنیم تا وقتی خدای باد میشه و میوزه به زندگی‌مون بتونیم آزااااااد و رها برقصیم و لذت ببریم از نعمتاش…

    🌲حالا من و همسرم یاد گرفتیم که چه امروز و چه روزهای متفاوت دیگه از نظر اقتصادی در زمینه بورس هرکی از اوضاع کار پرسید نگیم بورس رانت میخواد یا اوضاع بده… بلکه با تمام توجه به خوبی‌ها و اتفاقات مثبت ادامه بدیم 👌

    به افکار منفی که حتی بعضیاشون واقعیت تلخ جامعه‌س توجه نکنیم 🌷

    همیشه در هر اتفاق خوب یا به ظاهر بد نکته مثبت و خیرشو ببینیم✌️

    و فارغ از شرایط و اتفاقات بدی که در کار برای دیگران میفته ولی برای ما که مدارمون بالاتره نمیفته در جواب همیشه بگیم به لطف خدای مهربون شرایط کاری برای من که عالیه و از آسمون طلا میباره. 🤑🤑🤑

    🌼حالا میفهمم که وقتی بدونی فراوانیه و کمبود نیس خیلی راحت تو شغل خودت کار میکنی و ایمان داری که در اون بیشتر از اونی که فکر کنی ثروت هست. هیچ وقت از خبر ثروتمند شدن یه نفر توی زیمنه کاری خودت یا یه زمینه دیگه دلگیر نمیشی و حسادت نمیگیرتت

    😊پس با شنیدن یه خبر از خوب شدن یه بازار همه استعداد و سرمایه‌ت رو زیر سوال نمیبری و تغییر مسیر نمیدی و در راه زیبای موفقیت خودت ثابت قدم میمونی

    چرا که میدونی پرداختن به کارهای دیگه یعنی اجازه رشد به پیچک ها و درختای هرز و برای کم شدن روزی تو و آزادی‌ها و فرصت‌هایی که داری برای دیدن زیبایی‌ها و رسیدن به خداوند مهربان و بخشنده❤️❤️

    دوست من، دلم میخواد بهت بگم حتما کاری که عاشقشی رو شروع کن و توکل داشته باش که فراوانی و نعمت‌های زیادی در مسیرت هس. 🌸🌺🌼❤️پیچک افکار منفی رو از ریشه بکن، به شغلای فریبنده دیگه توجه نکن و با ایمان راسخ راهتو ادامه بده و مراقب رشد جدید افکار منفی جدید باش تا درخت وجودیت سرسبزتر از همیشه باشه و تا بالاترین درجات رشد کنه.✌️✌️

    پی‌نوشت : شاید باورتون نشه ولی کامنتمو که میخونم یجاهاییش رو حس میکنم خودم ننوشتم! حتی از مدار خودمم بالاتره! بخدا من کامنتو شروع کردم ولی نمیدونم ادامه مطلب رو چطور نوشتم!!! دستان خدا از این طریق یچیزای جدیدی نوشت که با خوندن کامنت خودم مبهوت شدم که چطور اینا اینجا نوشته شده؟؟ در حالی که همه‌ اینا دقیقا تو تفکرات دیشبم نبود… خدایا شکرت که حتی تو نوشتن کامنت هم با منی…حالا که این جایی دلم میخواد همینجا هم بهت بگم خدایا…خیلی دوست دارم… ازت سپاسگزارم بخاطر همه چیز و خودم و زندگیم رو مثل این کامنت به تو میسپارم❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بنده خوب تو پریوش ❣️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    وحید عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    سلام واقعا جالبه که بعضی ها میگن درختهای بیهوده رو نزنید مگه میشه کسی هدایت شده باشه به سایت استاد عباسمنش و هنوز برای چیزهای بیهوده دلش بسوزه اینها همون ویروس کرونا هستن اما برای درختها استاد این ویروس رو پاکسازی کن دمت گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نوشا گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    ب نام الله یکتا

    خداروشکر میکنم ک منو هدایت کرد تا بتونم این آموزه هارو بشنوم و درک کنم،هرچقدر ک میگذره بیشتر متوجه مفهوم صحبت هاتون میشم،اینکه میگید باورهای محدودکننده ی بزرگ و وقتی ک اصلاحش میکنیم تازه میرسیم ب اون آشغالای زیر،ک کار بیشتری میبره دقیقا متوجه میشم ک چی دارید میگید

    من از زمانی ک با شما آشنا شدم و روی باورهای محدودکننده ی واضحم کار کردم،با خودم مدام میگفتم ک تغییر باورها ک اصن کاری نداره و خیلیی راحته ولی الان میفهمم ک وقتی ب اون ریزاش میرسیم چقدر مخفی هستن و چطور موذیانه اون زیر زیرا قایم شدن و ما باید خیلیی خودمونو بشناسیم ک بتونیم متوجهشون بشیم و اصلاح شون کنیم،ب نظر من هم مسیر اصلاح باورهای محدودکننده ی کوچولو از خودشناسی میگذره،انقد باید خودمونو بشناسیم،روحیات و شخصیت مونو،حتی عوضی بازیامونو ک بتونیم حذف کنیم اون پیچکایی رو ک دارن راه نفس کشیدن باورهای قدرتمند کننده مونو تنگ میکنن.

    خیلی عالیه ک تو هر کاری ک انجام میدید یه مثال پیدا میکنید برا باورسازی و عالیه کاربردش برام.

    ازتون متشکرم ک این فایل و باهامون ب اشتراک گذاشتید

    دوستون دارم

    بااحترام ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    آقا مرتضی گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    سلام و خداقوت به تمام عزیزان

    راستش منم بعد از شنیدن این مدل دیدگاه ها تعجب کردم و گفتم چطور به فکرشون رسیده که از این زاویه به حرکات استاد نگاه کنن

    شاید علتش اینکه اهل مازندرانم و از در خونمون که میام بیرون تا هرجا که مقصدم باشه سرسبزی و طبیعت رو همراه خودم دارم

    نه تنها من بلکه کل افراد استان به فردی که باغ هاشو هرس و تمیز نمیکنه به چشم یک فرد بی برنامه و بی سلیقه نگاه میکنن

    شاید همین فرد بی سلیقه تو شهرهای خشک به عنوان فردی حافظ و دوستدار طبیعت قلمداد بشه

    پیش خودم گفتم افرادی که این برخورد جدید استاد با طبیعت رو میبینن پس مایی که سال هاست داریم اینکارو انجام میدیم به عنوان قاتل زنجیره ای طبیعت نگاه میکنن ولی فقط من و امثال من میفهمن که اگه یه زمان میان مدتی یه باغ رو به حال خودش رها کنی بعدها باید چندین برابر انرژی بزاری برای اینکه بتونی حتی داخل اون باغ راه بری

    ولی در نهایت اینم یه طرز فکریه مثل هزاران فکرای متفاومت که نشون میده جهان با تفاوت هاش زیباست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای: