سریال زندگی در بهشت | قسمت 14 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

277 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه سوادکوهی گفته:
    مدت عضویت: 2782 روز

    به نام خدای رزاق و هدایتگرم

    خدای عزیزی ک نه تنها هدایتم میکنه بلکه در همون هدایت حمایتم میکنه و من رو آسان میکنه برای آسانی ها

    عاشقتم خدا

    سلام میکنم به استاد عزیززززم و مریم جان مهربون

    استاد من عاشقتونم عاشقتونم ک اینطور دارید به ما درس زندگی میدین

    این قسمت خیلی خیلی درس داشت

    هر کاری ک شما انجام میدین درس قانون در عمل رو داره به ما توضیح میده

    باید خیلی هوشیار باشم و شاگرد خوبی باشم ک نکته ها رو بگیرم و به کار ببندم و نهایت استفاده رو ازین فرصتی ک خدا بهم داده ببرم

    قبلا فکر میکردم خدا ما رو برگزید تا آگاه باشیم

    ولی الان میگم ما خدارو برگزیدیم ما آگاهی رو برگزیدیم وگرنه خداوند ک هدایتگر همه انسانهاست کلا نمد هولاء و هولاء…

    اینم از آموزه های گرانقدر شما دارم استادم

    ..

    چقدر این پردایسمون زیباست چقدر سرسبز و قشنگه خدااااا

    چمنها چ رنگ یبز قشنگی دارن چقدر چمن چقدر درخت ک سایه انداختن روی چمنا و من عااااشق اینم ک یه زیرانداز بندازم تو این سایه و دراز بکشم و خنکای چمن رو روی بدنم حس کنم .به آسمون و عظمتش خیره بشم و آرامش تمام وجودم رو فرا بگیره

    یه تیپ کموی جدید از استاد جانم چقدر زیباست خیلی بهتون میاد😍

    پروژه پاکسازی رو ادامه میدیم

    عجب نردبون خوبی ببین چقدر بلند شده و کار پاکسازی رو راحت تر کرده خدارو شکر

    استاد جانم خدا قوت چقدر شاخ و برگ زدین

    ممنونم ک بخاطر ما بازم میرین بالای نردبون تا روند کار رو به ما هم نشون بدین آخه من عاااشقتونم ک انقدر مهربونید و استادی رو در حق ما تمام کردید..

    وای خدا میز و صندلی زیر سایه درخت رو ببین

    مریم جان تحسینت میکنم بابت این ذوق و شوق انگیزه ک میای اینجا روی سایت کار میکنی . چ کار لذت بخشی اونم تو این فضای زیبا. چقدر خوبه ک کارت عشقت باشه .خدارو صدهزار بار شکر ک اینروزا بعد از سالها دارم این حس رو تجربه میکنم و کاری رو انجام میدم ک عشقمه

    چقدر این رابطه زیباتون رو تحسین میکنم ک اینطور بر پایه قانون پیش میره و بر اساس احساس درونیتون و ندای درونتون تصمیماتتون رو میگیرین و چقدر ب نظر هم احترام میذارید

    چقدر مشورت و هم فکری توی رابطتتون زیباستش چقدر پختگی و چقدر عشق واقعی..خدایا شکرت

    ابزار جدید رونمایی شد. یه دسته بلند برای اره

    جون میده برای قطع کردن شاخ و برگهای بالایی

    چقدر کار راحت تر شد حتی بدون اینکه بخواد نردبون بذاری

    چقدر حس خوبیه این تمیز کردن پردایس.این پاکسازی و قطع شاخ و برگای اضافی..

    اول ک چقدر شور زندگی میبخشه به خود آدم

    دوم اینکه چقدر این درختا نفسی تازه میکشن وقتی بار اضافی از روی دوششون برداشته میشه

    حس آدمی رو دارم ک بعد از مدتهای طولانی اصلاح میکنه. چقدر احساس سبکی بهش دست میده احساس طراوت و شادابی

    با قطع کردن هر شاخه اضافی و هرس کردن هر یک دونه درخت احساس عزت نفس و توانمندی آدم زیاد میشه چقدر حس مفید بودن به آدم دست میده من عاشق این حس بعد از تموم شدن کا و دیدن نتیجه کارم

    خدای من شکرت چقدر ثروت ساختن فوق العادست

    وقتی ثروتمند باشم میتونم به راحتی ملک شخصی خودم و مزرعه خودمو داشته باشم یکه هرچقدر دوس دارم توش لذت ببرم کلی ابزارای حرفه ای بگیرم و استفاده کنم

    خب الهه عزیزم خوب حواستو جمع کن به درس امروز ک استاد جانم میخوان برامون بگن:

    این پیچک ها مثل افکار منفیه که به هم وصله. فکر میکنی یه دونه رو زدی و روی باورت کار کردی دیگه تمومه. نگو اینا به هم وصلن. باور عدم لیاقت برمیگرده به کمبود عزت نفس به خود سرزنشی به احساس گناه و همش به هم وصله*

    استاد جان وقتی اون درخت رو از پیچک ها جدا کردید و بلاخره افتاد، این تصویر تو ذهنم اومد ک وقتی روی باورای محدود کنندت کار میکنی و کار میکنی و ورودی درست رو جایگزین میکنی و باور درست رو میسازی ، بلاخره اون باورهای قبلی صحنه رو ترک میکنه و باور جدید جوانه میزنه و رشد میکنه..در صورتی ک بهش تغذیه مناسب رو برسونی ک میشه ورودیهای درست کنترل کانون توجه و احساس خوب داشتن..

    استاد جانم الگوی بزرگ و قدرتمندم چقدررررر تحسین برانگیزین ک موقع از دست دادن دوستتون انقدر عالی تونستید ذهنتون رو به سرعت کنترل کنید و اومدید دارید پاکسازی میکنید و فایل میگیرید……این خیلی کار بزرگیه هاااا این خیلی کنترل ذهن میخواد…

    چقدر حرفاتون درس داره اینکه من توی هر احساس بدی با خودم فکر کنم که اگر من با هر منطقی حالم بد باشه، این احساس بد=اتفاقات بد

    استادم چقدر با تمام وجودم تحسینتون میکنم ک تو همچنین موقعیتی اومدین جلوی دوربین و اینقدر خوب ب احساساتتون مسلط هستین. هرچند ما کم از شما ندیدیم این قدرت رو که یادمه توی یه لایو ک پارسال با آقای عرشیانفر داشتین گفتین همین الان ی مساله ای توی زندگی من هست ک اگه هرکس دیگه ای بود هنوزم بهم ریخته بود ولی شما با چ قدرت و تسلطی اومدین توی لایو..آخه من هرچقدر شما رو تحسین کنم کمه

    یا بازم یه لایو دیگه ک امسال بعد از اسنکه دوز دوم واکسن رو زدین داشتین و با اینکه حال جسمیتون اونقدر مساعد نبود ولی با قدرت اومدین توی لایو..

    چقدر زیبا به آموزه هاتون عمل میکنید و برای هزاران نفر الگو میشید..

    چقدر فراوانی درخت و چوب توی آمریکا..چقدر نعمت جقدر ثروت خدایا شکرت

    استاد:

    خیلی از نامفهومی های ما نسبت به بقیه واسه اینه ک ما همه رو داریم از دید خودمون نگاه میکنیم اما وقتی یکم بالا پایین دنیا رو میچشیم یکم سفر میکتیم و جهان رو میبینیم دیدمون بازتر میشه

    وای خدای من چقدر این جهان بینی مهمه..این سفر کردن چقدر دید آدم رو بازتر میکنه انسان رو پخته تر میکنه و رشد میده. اصلا این سفر کردن خودش باعث ایجاد و تولد خواسته در انسان میشه. باعث وضوح بیشتر در مورد خواسته هامون میشه

    مثل موقعی ک شما به دور آمریکا سفر کردین و چقدر به وضوح بیشتری رسیدین ازینکه دوس دارین محل زندگیتون چه شرایطی داشته باشه ک خدارو شکر شما از قبل در مدار درستی بودین و تمپا و فلوریدا همه اون شرایط دلخواه شما رو از قبل داشت خدارو شکر خدارو شکر

    هرچقدر ما باورهای محدود کنندمون رو رفع کتیم انرژی بیشتری برای رسیدن ب اهدافمون داریم و اون انرژی ک صرف حاشیه ها و ترمزامون میشد میشه انرژی مضاعف برای رسیدن ب خواسته هامون

    وقتی این درختها داره پاکسازی میشه دیگه تارهای عنکبوتی هم نیست ک بخواد مزاحمت ایجاد کنه

    همونطور ک وقتی من روی خودم کار کنم و انسان بزرگتر و قوی تری و توحیدی تری بشم، دیگه هیچ عامل بیرونی مثل انسانهای دیگه و اتفاقات و شرایط نمیتونه برای من مزاحمت احساسی ایجاد کنه! بیشتر میتونم ب احساساتم مسلط باشم

    پس من باید و باید هر روز روی خودم و باورام کار کنم و این روند بهبود تا وقتی زنده هستم ادامه داره

    وای استاد تغییر احساستون در آخر فایل نسبت به اول فابل چقدر فاحش هست. همین ک شروع کردین ب صحبت راجبه قانون رفته رفته احساستون بهتر شد انرژیتون بالا رفت. اینو از فرکانسی ک ازتون دریافت کردم میفهمم

    چقدر قدرت کلام ابزار قدرتمندیه

    چقدر کنترل ذهن مهمه

    خدارو شکر ک در مدار این همه آگاهی قرار گرفتم

    از خدا میخوام کمکم کنه بهشون عمل کنم

    از خدا میخوام همواره در احساس خوب باشم و احساس خوبم مهمترین سرمایه زندگیم باشه

    استاد جانم عزیز مهربان

    عاشقانه دوستت دارم و از خدا براتون عمر با عزت و سلامتی میخوام

    مانا باشید استادم

    ..

    الهه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2050 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا شکرت بابت فرصت نعمت زندگی.

    استاد عزیزم و مریم خانم شایسته سلام.

    امیدوارم همیشه لحظات و ایام به کامتون شاد باشه.

    امروز هم ماموریت تمیز کاری و صفا دادن به درخت ها ادامه داره. حرکت، حرکت، حرکت

    دمو اولیه حجم کار وجدیت کامل شما رو به تصویر کشید. میخواید نه تنها درخت ها رو سبک کنید و فقط شاخه های اصلی و بالا بمونه تا بتونن تغذیه و نور بهتری جذب کنند، بلکه منظره ی زیباتر و خالص تری رو ایجاد کنید. کاری که من لیلا باید یادم باشه که همیشه انجام بدم. و باید مرتب به خودم یادآوری کنم. چیزهای اضافی، حواشی، افکار کهنه، و هر چیزی که به درد دنیا و آخرتم نمیخوره رو قطع کنم. باجدیت و بدون احساساتی شدن.

    وقتی عکس رو دیدم،گفتم نکنه این همون نردبانی باشه او اون لامپ نیم قرن سر در رو استاد آوردن پایین؟ جواب بلی بود.

    چقدر جالب نه تنها تاشو هستش و بلند میشه، بلکه به صورت او نردبان های معمول که ما داریم در میاد و باز هم بلند میشه و تا آسمون هفتم میره. چه خلاقیت و استحکامی. دم سازنده ش گرم.

    ابتکار وصل کردن اون اره به اون فکر کنم بازو بود هم خیلی بی نظیره. هم امن و هم راحتتره از زمانی که که بخوایم از نردبان استفاده کنیم. ارزش ابزاره دیگه. خیلی بامزه بود وقتی خانم شایسته گفتن تا کهکشان راه شیری میره. 😄😄

    خانم شایسته خدایش، خدا دقت و ریز بینی رو به شدت به شما هدیه داده. ماشالله به ریزبین و دقت تون. از اون شاخه کوچک هم چشم پوشی نمی کنید و میگید بزن بره. ببر. و بعد رضایت دادید.

    و دیدم شما هم عاشق ابزار هستید. و نحوه ی استفاده شون.

    چه تعبیر زیبایی بعد از پاکسازی اون درخت، وقتی از نمای پایین به سمت بالا و رو به آسمان ، اون درخت رو به تصویر کشیدید. سبکبار میرود برفراز. من به جای درخت احساس سبکی کردم.

    درخت ها و پیچک ها و کشف قوانین زندگی و خود شناسی:

    وقتی درخت کوچک قطع شده بود ولی زمین نیفتاده بود و دلیلش پیچش اون پیچک های محکم بودن. استاد اینجا گفتند: اینها همون جاهایی که فکر کردی زدی و روش کار کردی. اینها همون باور کمبود اعتماد به نفس، نبودن احساس لیاقت، خود سرزنش کردن، احساس خود کم بینی هستند. توی کشف قوانین زندگی گفتید که وقتی همه برنامه ها رو نوشتی و همه چیز جلو میره و لحظه آخر همه چیز میترکه. اون برنامه ریزه، اون برنامه کوچکه و نامریی. من مرتب دوره میرفتم برای کار خودم. مطالعه میکردم،.. بعد میگفتم اره من لایق فلان وفلان رو دارم ، ولی همیشه میگفتم خوب چرا درآمدم زیاد نمیشه. تا یه روز بین مکالماتم با برادرم متوجه شدم و از دهنم اومد بیرون. آره خوب من یه زنم وهر چقدر هم کارم خوب باشه اندازهی همکارای مرد به من دستمزد نمیدن.آقا من مچ خوم رو گرفتم. یعنی اشکم دراومد و بعد از اون کار کردم و درآمدم اومد بالا. خیلی خیلی ریز هستند. و دردناک ولی بعدش نفس میکشی.

    واقعا حق با شماست وقتی گفتید این درخت ریزها و اون پیچک ها خیلی بد قلق تر هستند از درخت های بزرگ. چون واقعا انرژی و زمان زیادی از آدم میگیرند تازه حالا بعد از کشف شون.

    استاد اینجا باز همیشه یادآوری میکنید و توی همه دوره ها همه فایل ها میگید. کار کردن روی خود باید دائمی باشه و گرنه بعد از یه مدت نه تنها نتایج متوقف میشن بلکه پس رفت هم می کنیم. به خودمم.

    داشتن تفکر احساسی که از جهل میاید.

    وای من اینجا وضعم خیلی وخیم بود. من فکر میکردم هر بدبخت و بی پول و.‌ رو باید نجات بدم. دستمزد کم میگرفتم. دلم به حال بقیه میسوخت و .‌‌‌… یعنی جز بدبختی و هزار مشکل و عقب افتادن از زندگی و پیشرفت هیچ چیزی عائد فرد با تفکر احساسی نداره. واقعا چرا باید عقل و منطقم رو کناربزارم. مگه دنیا بر اساس قانون و منطق نیست. یعنی کم کم که دارم درکم از آگاهی ها زیاد میشه، اتفاقات و رفتارهام رو بررسی میکنم، می بینم چه کاری کردم. و دلایل عدم پیشرفت هام رو میبینم و کشف می کنم.

    کنترل ذهن در شرایط سخت. البته کنترل ذهن همیشه. ولی در شرایط سخت خیلی مهمتره. استاد توی یکی از جلسات گفتگو با دوستان اخیر هم فرمودن. فرقی نمیکنه به چه دلیل و منطقی ناراحتی اگه ذهنت رو کنترل نکنی، اتفاقات بد رو تجربه می کنی. استاد اون مثال دست سوختن رو روی کابینت آشپزخانه، تقویم و چند جا زدم تا هر جا یادم رفت ببینم. چون کنترل ذهنم واقعا برام سخته.

    یک راه حل کنترل ذهن و افکار، انجام کار فیزیکی سخت. این مثال عملی رو اینجا نشون دادید. خیلی سپاسگزارم.

    باز عدم داشتن تفکر احساسی، جیزی که باید بره، باید بره. مس باید این درخت های کوچک و پیچک ها برن. تا جا باز بشه‌ تا درخت های اصلی غذا و انرژی کافی بهشون برسه. اگه قطع نشن به صورت زیاد رشد میکنند و فضا و انرژی بقیه درخت های اصلی رو هم مصرف میکنن. ترحم جایز نیست هیچ جا و در هیچ زمانی. این رو واقعا استاد در حال تمرین هستم خوشبختانه. با دادن جواب های نه به درخواست های بی مورد.

    یک دیدگاه دیگه ای رو هم مطرح کردید استاد: اون هم دیدن دنیا و همه چیز از دریچه نگاه محدود. این نگاه محدود به خاطر کمبود حرکت، کمبود تجربه کردن مکان های مختلف و.‌

    استاد اینجا یاد داستان فیل مولانا افتادم. هر که وارد اون اتاق تاریک میشه یه چیزی میگفت. یه چهار پایه و.. . چون نگاه محدود داریم. چون این جوری در تاریکی و جهل هستیم.

    اون دیدگاه کمبود به جهان از کمبودی که تجربه کردیم.

    این رو با طلا باید نوشت: سفر، حرکت، مهاجرت، جهان بینی آدم رو عوض میکنه.

    اگه فرصت سفر مهیا نیست،مطالعه کنیم، تحقیق کنیم. و یکی از بهترین راهها گوگل کردن هستش. میتونیم کلی اطلاعات بگیریم. و وسعت دیدمون رو عوض کنیم.

    آتش زدن چوب هم یک نوع برگشت به چرخه طبیعی هستش. اصلن بومیان آمریکایی خیلی از قبل ها این کار رو میکردن.

    یادآوری مجدد قانون: تمیز کردن مرتب محیط و افکار تا زمانی که کار میکنی اوضاع خوبه و لذت میبری. اگه لذت مدام میخوای کارم مدام باید انجام بدی‌ .

    اگه کنترل ذهن نداشته باشم و مرتبا نشخوار افکار و اتفاقات قبلی رو داشته باشم، هم خودم رو از لذت زمان حال محروم کردم و هم انرژی خودم رو صرفا مسائل بیهوده و بی ارزش کردم. به قول استاد توی روانشناسی ثروت ۲، جلسه ی اول که گفتن: زمان و انرژی من نامحدود نیست پس باید صرفه چیزهای با ارزش بشه. من باید مرتب و دائم به خودم یادآوری کنم، اگر ذهنم رو کنترل نکنم، بنا به قانون، از جنس اون رو بیشتر و بیشتر به زندگیم جذب میکنم.

    صحنه ی آخر بسیار زیباست. وقتی روی باورهای واضح وبزرگ کار می کنی، تازه کم کم به باورهای کوچک و ریز میرسی. اون زمانی که جراحی روی مغز خودمون انجام میدیم. کنکاش می کنیم، و باورهامون رو درست می کنیم، باگ ها رو شناسایی می کنیم و رفع می کنیم ، تازه جریانی از ثروت و نعمت و فراوانی وارد زندگی میشه.

    و حالا با کنار رفتن اون اضافات، درخت اصلی زیبا و سبکبار شد و نو خورشید از لابلای ربرگ ها بیرون اومد. واقعا زیباست.

    تنتون سلامت و خداقوت.

    سپاسگزارم یک دنیا برای مرور این همه آگاهی. برای ریز کردن و ساده سازی اونها. این رو امروز و هر روز باید به خودم یاد آوری کنم.

    دوستتون دارم.

    لیلا، ۳۰ دیماه، ۱۴۰۰ پنج شنبه

    ۲۰ ژانویه ۲۰۲۲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    افرین گفته:
    مدت عضویت: 1311 روز

    خدایا ای مهربانا ای جانا ای عزیزترین ای وهاب ترین کمکم کن تا علف های هرز ذهنم رو که ریشه دوانده در تمام وجودم شناسایی کنم وبخوام با تمام وجودم بارور کنم درخت ها وباورهایی که نیاز دارند که به زندگی ام رنگ وبوی بهشتی ببخشند خدایا تمام امیدم تویی تنها یار ویاران تویی خدایا با تمام وجود ازتو همراهی میخواهم خدایا راه را به من نشان دادی ومن با سر آمدم نصف راه نصف راه من خدایا کمکم کن هدایتم کن تا برای خودم یک زندگی بهشتی و ویلایی بسازم خدایا یک من قدرتمند وتوانمند در وجودم متبلور کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    یاسمن سالاری گفته:
    مدت عضویت: 770 روز

    به نام پادشاه مقدس اطمینان دهنده

    الملک القدوس المومن

    خداروهزاران مرتبه شکر ک منو ب وسیله ابراهیم زمانه ( استاد عباسمنش و استاد شایسته) هدایت کرد

    استاد قبل ها میگفتم معلوم نیست چ کار خیری انجام دادم ک مثلا خدا فلان کارو واسم کرد امااااااا الان فهمیدم من قبل ترها از خداوند هدایت خواستم و خدای خوشگلمم منو هدایت کرد ب همییییین سادگی اصلا پیچیده نیست

    خداجووونم ماچ بهت ک هدایتم کردی

    استاااااد واقعا این روزها چقدر همه چی آسونه و واقعا ب قول شما الان ما فقط خدارو سپاسگزاری می‌کنیم ک در سنت خدا ( قوانین جهان ) هییییچ تغییری نیست و ثابته

    استاد الان ک دارم این متنو مینویسم هنوز نتایج مالی بزرگی ندارم هنوز رابطه عاطفی ندارم ولی الااااان میفهمم میگفتین الان همینقدر حالتون خوبه ک تو اون زمان تو بندر عباس هم بود

    بخداااااا استاد اینقدر حالم خوبه خداروهزاران مرتبه شکر اصلا هر روز یه چیز جدید از خودم و جهان اطرافم کشف می‌کنم مثلا تازه میفهمم چقدر گل ها زیبان ، چقدر قهوه ای ک صبح ها نوش جان می‌کنم خوش طعمه ، یا سالاد الویه ک دیشب میل کردم با نون تازه چقدر خوشمزه بوووود ( جای همگی سبز)خدایا شکرت

    چی در من عوض شده ؟ عه قبلا ک گل میدیدم عه قبلا ک سالاد الویه می خوردم … استاااااد من یاد گرفتم لذت ببرم حتی با ماشین پراید ، حتی همین الان ک تو اتوبوس نشستم دارم میرم سرکار دارم کامنت میزارم

    استاد من اعتماد ب نفس پیدا کردم ، یاسمنی ک تا پارسال روش نمیشد بره سوپر مارکت یه ذره شیک تر چیزی بخره دیشب رفته بهتریییین اتوگالری ( چهارراه لشگر مشهد ) کلکسیونی از ماشین های لوکس رو از نزدیک دیده و بینشون قدم زده

    استاد این مدت من خیلی آسان شدم برای آسانی ها ، واقعا دیگه افکار گذشته مثل قبل اذیتم نمیکنه فقط یک مورد بود ک حسرت میخوردم و اونم پدرم ک الان در آغوش خداست ، همیشه میگفتم چرا زمانی ک بابا بود من روی باورهام کار نکردم و از زندگی لذت نبردم و فلان جا نبردمش ( با اینکه اون زمان هم کلی لذت بردیم و پدرم همیشه بهم افتخار می‌کرد اما وقتی ب پدرم فکر میکردم بازم نجواهای شیطان حالمو بد می‌کرد و من بخاطر گذشته حسرت میخوردم با اینکه بارها از قرآن هدایت خواستم و خدا بهم پاسخ داد بازم نجواها اذیتم میکردن ) ک با این قسمت اونم حل شد ، وقتی فهمیدم شما هم دوست عزیزتونو از دست دادید( بهتون تسلیت میگم هرچند ایشون الان خییییلی خوشحاله چون در بهترین مکان و کنار الله یکتاست کنار پدر منه)

    وقتی دیدم شما هم برنامه داشتید با دوستتون برید گردش ، شما هم واسش گریه کردید و بعدش قلبتون با یاد الله و یادآوری اصل جهان آرامش پیدا کرد منم فهمیدم این ذات ماست ، ذات انسان اینه ک همیشه برنامه ریزی میکنه برای لذت بیشتر و همیشه لحظات خوش قبلی رو زود یادش میره ، منم کنار پدرم زیاد لذت بردم ولی همیشه شیطان اون لذت ها رو پیش چشمم کم جلوه میداد … استاد ممنونم ک لحظه ب لحظه زندگیتونو با ما ب اشتراک گذاشتین … مریم جانم چطور ازتون تشکر کنم ک اینقدر با جزئیات همه چیو نمایش میدین ؟ واقعا قلبم آروم شد … خداروهزاران مرتبه شکر بخاطر این حس و حال خوبم … اینکه دارم پی میبرم هیچ غیر ممکنی وجود نداره … استاد چقدر زندگی بدون غصه و فکر خوبه … اینو الان دارم تجربه می‌کنم … استاد من یک هزاران دهم درصد رو خودم کار کردم این شده نتایجم خدا میدونه بیشتر کار کنم نتایجم چی میشه

    بچه هاااااا ب خودتون افتخار کنید هممون در درست ترین راه ممکن هستیم و خداروهزاران مرتبه شکر

    عاشق هممون و استادمون و عزیزدلشون و الله مهربونمون هستم

    تا درودی دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سعید اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2284 روز

    سلام بچه های زندگی در بهشت و سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربون

    داشتم کامنت های این فایل رو میخوندم نتونستم ادامه بدم گفتم بذار یه کامنتیم خودم بنویسم بعد برم ادامه کامنتا رو بخونم این قسمت از زندگی در بهشت بصورت عملی آگاهی هایی رو برای ما داره که تقریبا برای همه افراد این مورد یک شاخه هرز قوی محسوب میشه که نمی تونن قطعش کنن

    استاد انرژی شما وجود شما عزیز دل شما بهشت شما و هر انچه که برای شما ذره ای خوشحالی و لذت میاره مثل همک قسمت قبل و هرچی که خانوم شایسته به تصویر می کشند برای ما انرژی مثبت و انگیزه و ایمان بهمراه داره ایمان به قوانین جهان هستی و اگه خودتون و یا خانوم شایسته بخوایین برامون حرفی بزنید که دیگه محشر میشه

    لبخند شما اول فایل نشات گرفته از کنترل ذهن شما بود و چقدر میتونست درس برامون داشته باشه لبخند و شادیه شما بسیار دوس داشتنیه استاد ولی این یکی با بقیه فرق میکرد و حسی توام با توجه به خدا و سعی در یکی شدن با خداوند و جریان هستی بود

    از دست دادن عزیزان چیزیه که جز طبیعت جهانه و حتما برای همه رخ میده ولی از پس این مورد بر اومدن کار هرکسی نیست و کمن افرادی که بتونند اینقدر فوق العاده ذهنشونو کنترل کنند و به حقانیت خداوند برسند البته اینم بگم که اینکار برای اعضای صمیمی خانواده عباس منش که روی خودشون بخوبی کار میکنن با وجود استاد براحتی ممکنه خیلی لذت بخش بود؛ این خدا بود که این اگاهی های ناب رو توسط استاد بما یاد می داد و چه کسی بهتر از استاد

    و خانوم شایسته عزیز چقدر شما با خودتون در صلح بودین موقع فیلم برداری، شوخی کردن، توضیح دادن و فقط با خدا بودن مد نظرتون بود انرژی شما بقدری قوی بود که من احساس کردم استاد دارن تلاش میکنند تا با این انرژی شما همسو بشن و قضیه رو فراموش کنند اینطوری کنترل ذهن هم براشون راحتر بود.

    هرکسی بجای شما بود بجای توجه کردن به خودش و زیبایی های اطرافش سعی میکرد یجوری رفتار کنه ک سنگ صبور استاد بشه ولی شما بخوبی نشون دادین که کار درست چیه واقعا که شما دو فرشته در جایگاه درست خودتون هستین :)

    بریم سراغ لحظه های خوب این فایل بی نظیر که ماموریتش صفا دادن به پارادایس و درون ماست مثل همیشه زیبایی های بهشت درختان سبز و تنومند و خونه چوبی دریاچه زیبا توجهمو جلب خودش کرد این فضای بی نظیر در اولین ثانیه های هر فایلی داره تمرکزمو میذاره روی اگاهی هایی که قراره از این فایل داشته باشم و ذهنم همه چیو برا مدتی فراموش میکنه

    نردبان جادویی که تا کجا بالا رفته واقعا دست سازندش درد نکنه با ایده های ساده چیزایی میسازن که در هرجایی میشه ازش استفاده کرد و بیشترین کارایی رو داره همیشه راه های ساده تری وجود داره فقط کافیه دنبال این سادگی و راحتی ها باشیم حتما خدا پاسخ خواهد داد نردبونی که وسیله ای شد تا تعهد کامل استاد رو در کار کردن روی خودش بما نشون بده اگه قرار باشه یکاری انجام بشه با صد در صد توان اینکارو انجام میدن خیلی از استاد شنیدیم و در سفرنامه دیدیم که در پشت دوربین خودشون هستند و دوست ندارند حتی یک لحظه از لذتشون بزنند و دوباره خانوم کارگردان 😂 بگن نه این قبول نیست این سکانس باید تکرار بشه ولی این بار استاد براحتی دوباره از نردبان بالا میرند که به جهان ثابت کنند که من عباسمنشم و هیچ تضادی نمی تونه روی من اثر بذاره وقتی خدا رو دارم که همه چی میشه برام دیگه به هیچی نیاز ندارم جز خودش. استاد پشت تک تک کلماتم و کلمات بچه ها تشکر فراوان از شما و خانوم شایستست که میز و صندلیشون رو در یجایی قشنگ قرار دادن و با فیلم برداری حرفه ای منظره روبرویی شون رو نشونمون میدن چقدر فضای مثبت و دل انگیزه

    و حس استاد که بهشون میگه بریم یجایی که باد نباشه و بچه ها بتونن اگاهی های ناب رو بدون هیچ نویزی دریافت کنند و خانوم کارگردان صد در صد موافقن

    و باز ایده بهتر برا قطع کردن شاخه های اضافی بالایی، اره ای که ارزشش تا کهکشان هاست 😂 واقعا جالبه و چقدر راحت شاخه های ضخیم رو میبره و مطمئنا لذتشم بیشتره برا همینم خانوم شایسته از اینکار راضی میشن و دوس دارن درخت ها سبک بال برن برفراز مثل خوشون و استاد

    و اما درخت های هرز و پیچک ها یا همون باور های مخرب خفی و اشکار هیچی نمی تونه اینا رو ریشه کن کنه جز ایمان جز امید و البته تعهد قوی که باید همیشه باشه چقدر این درختان هرز و پیچک ها که هر دوشون هم از یک نوع منفی هستند با هم دیگه همکاری می کنند و حتی ممکنه اون پیچک ها بقدری رشد کنند که باورهای خوب رو هم در بر بگیرند پس در مقابل این همکاری باورهای مخرب ما به یک اراده پولادین نیاز داریم همراه با امید، اینقدر اینارو قطع کنیم تا به سعادت و رشد و تعالی برسیم واقعا همینه

    استاد وقتی میگن که پیدا کردن این باور های محدود کننده کوچیک بدقلقه و توی لایه های زیرین ذهنن ولی چیزایی که توشون مشکل داریم پیدا کردنشون راحتره یاد این موضوع افتادم وقتی یه ترمزی رو پیدا می کنیم و داریم روش کار میکنیم نباید نا امیدی باعث بشه که اگر نتیجه نداد ولش کنیم نه این به این معنیه که ما درخت هرزو قطع کردیم حالا باید پیچک هاشو قطع کنیم تا فضامون بازتر بشه و اجازه ندیم اینا از منابع و انرژی های باورهای خوبمونو بدزدن و بخورن واقعا این درسترین تشبیه و درسترین منطقه برا ذهنمون که بدونیم با چه باورهایی روبرو هستیم چیزایی که نسل در نسل اومده بما رسیده و از هرجا که تونسته رشد داشته تنها فرقی که باورهای ناخوداگاه ما با پارادایس داره اینکه درختا و پیچک رو میبینیم که چی به چیه ولی در ذهن فقط باید جلو بریم و از هرطرف که میتونیم باورهای مخرب رو بزنیم تا بالاخره به چیزی که میخواستیم برسیم قطعا تو این راه خداوند هم کمکمون میکنه چرا که بیشتر از هرکسی دوست داره ما به موفقیت و تعالی برسیم

    باورهای مخرب از سوی شیطانن واقعا کسی که راه موفقیت رو پیدا کرده برای اینکه موفق بشه صبر نمیکنه تا یزمان دیگری این مسیر رو طی کنه مگر اینکه کمال گرایی، ترس، و عدم درک درست مسیر باعث امروز و فردا کردنش بشه وگرنه کسی که قانون رو بدرستی درک کرده باشه لحظه ای درنگ نمی کنه و دوست داره تکاملشو طی کنه و به گنجینه های خدا برسه ولی با این وجود این قسمت فایل خیلی روی من تاثیر داشت امیدوارم بتونم در تمام زندگیم اجراش کنم اینکه احساساتی رفتار نکنیم و از نظر قران این همون جهله که باید تمرین کنیم کار راحتی نیست و اگ اینطور بود همه دلشون میخواد موفق بشن … با کار کردن رو این موضوع و درک درست قانون و ایمان درست به خدا و “بما قدمت ایدیهیم” ها همه اینارو بدون اینکه فرد متوجه بشه حل میکنه میبره و چیزی جز احساس خوب برای فرد نداره

    و یک اگاهی ناب دیگه که استاد در تمام فایل ها سفرنامه و زندگی در بهشت با رفتارشون سعی کردن اینو بما برسونن اونم اینکه به هر مسئله ای میشه از چند جهت نگاه کرد باید ببینیم کدوم دیدگاه به تقویت باور های توحیدی ثروت روابط و … کمک میکنه اونو انتخاب کنیم و سعی کنیم از این به بعد از دیدگاه جدیدمون به مسائل نگاه کنیم تا به احساس بهتری برسیم و کم کم باور های مناسب رو شکل بدیم اینجوری جلوی قضاوت کردن هم گرفته میشه و تمام تمرکزمون میره روی خودمون البته که هرچقدر دیدگاه بهتری داشته باشیم بازم میتونه بهتر بشه بی نهایته منابع خیر و خوبی

    استاد این اولین کامنت من روی سریال زندگی در بهشته حالا که شمام راجع به سوزوندن درختا صحبت کردین اینو هم دوست دارم بگم در قسمت دوم این سریال زیبا که داشتین درختا رو می سوزوندین من خیلی لذت بردم از اینکه شما چه نگاهی به سوزوندن درختا داشتین و چقدر لذت میبردین و چقدر تحسینتون کردم گفتم ببین چقدر راحت از زندگیشون لذت میبرن و اینقدر یک اتش براه انداختن برا این دو نفر رویاییه بقدری با احساس اینکارو انجام میدادین که هرکسی این حس شما رو داشت قطعا همین کارو انجام میداد فرقیم نمی کرد چه در ایالت همیشه سبز امریکا باشه چه در قم 😂😂 عاشقتونم استاد

    و تحسینتون میکنم استاد خانوم شایسته و بچه ها که اینقدر کامنت های خوب خوب میذارن خدایا شکرت 💖🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2004 روز

    به نام ربّ هدایتگرم

    سلام به خانواده صمیمی خودم

    اومدم باز هم از هدایت بگم

    از صحبت کردن خدای ماهم باهام

    هنوز هم در مدار دیدن اون فایل آنباکسینگ قرار نگرفتم و برنگشتم ببینمش⁦⁦⁦

    دیروز اومدم سراغ این فایل

    تا نصفه دیدمش؛اینبار هربار استاد راه میرفت روی برگا؛صداشون برام لذذذذت بخش بود…

    استوپ کردم فایل رو و رفتم ظرف های سحری رو بشورم.بعد همون موقع که داشتم میشستم یه فکر منفی دوباره بهم حمله کرد…

    یه پرانتز باز کنم اینجا؛بچه ها من قبلا؛چندین ماه پیش که کتاب معجزه شکرگزاری رو میخوندم؛به یه الگوی شخصی رسیده بودم.اینکه وقتی به یه مسئله ای یا یک فکر منفی بر میخوردم؛و میخواستم که اون صدای هدایت کننده و آرامبخش بیاد؛سپاسگزاری میکردم درباره چیزهای مختلف؛هی سپاسگزاری هی سپاسگزاری و…تا اینکه بعدش به ساااادگی‌ اون صدای آرامشبخش رو میشنیدم و راه حل رو بهم میگفت وآرام میشدم.

    خب! حالا….تو مصاحبه با دوستان قسمت 49تا 53 که استاد دارن با استاد عرشیانفر مصاحبه میکنن؛اونجا استاد گفتن که:خدا همیشه داره با ما حرف میزنه.همیشه.این ماییم که باید صداشو بشنویم.چطور؟وقتی ما حسمون بد میشه هرچی میشنویم صدای شیطانه و نشانه اش اینه که حس مارو هی بدتر و بدتر میکنه.حالا من چیکار کنم که صدای خدارو بشنوم؟باااااید حس خودم رو یه ذره بهتر کنم.و سعی کنم از خاکی بیام تو جاده صافه!فقط کافیه حست رو یه ذره یه ذره ذره بهتر کنی…همین یه ذره یه ذره یه ذره…وقتی خدا ببینه که تو داری تلاش میکنی که حست رو خوب کنی اونم کمکت میکنه وحست رو هی بهتر و بهتر میکنه.و تو کم کم اون صدای آرامش بخش رو میشنوی…و این دقیقا همون الگویی هست که من بهش رسیده بودم…

    دیروز وقتی اون فکر منفی اومد؛به خودم گفتم ببین این باور توئه،نه واقعیت،اگر اینحور فکر کنی همین میشه.و من یه لحظه ترسیدم!گفتم خدایا چیکار کنم؟چیکار کنم این باور مسخره رو از بین ببرم؟و یاد حرف استاد افتادم که گفت: بعضی وقتا یه چیزی پیش میاد که من همون لحظه براش راه حلی ندارم!میرم به کارای دیگم میرسم و بعد اون راه حله میاد یه جوری.و من گفتم خدایا من تو این برهه واقعا راه حلی برا این فکرم ندارم!خودت کمکم کن.و حسم خوب شد…بعد یه چند لحظه بعدش گفتم خب همینه!با خودت اون درسته رو تکرار کن!

    حالا موضوع چی بود؟درباره ی رفتار افراد اطرافم با خودم!براتون مثالی ازش میزنم.

    مثلا گفتم من به فلان دوستم(x) از سر دلسوزی کمک کردم(این صرفا یک مثاله و میدونم فرکانس دلسوزی و اینارو) نکنه اون یکی دوستم(y) هم که به من کمک کرد از سر دلسوزی بود؟؟یعنی از رفتار خودم با فرد x درباره انگیزه رفتار فرد y با خودم نتیجه گیری کردم!

    بعد که حسم رو بهتر کردم فکر آرامشبخش اومد:تو داری برای رفتار بقیه با خودت سناریو میسازی…داری رفتار و انگیزه بقیه رو قضاوت میکنی…

    گفتم آرررره!همینه!

    بعد که شستم و تمام و اومدم نشستم و بقیه فیلم رو پلی کردم….الله اکبر! یکم که گذشت رسیدم به اون قسمت:خیلی وقتا ما از دریچه تنگ نگاه خودمون همه چیزو قضاوت میکنیم و بعد میفهمیم إإإ ما چی فکر میکردیم و قضیه چی بود!!!!

    دقیقا جواب من بود…خدایا شکککرت!اصلا ببین؟من استوپ کردم فیلمو؛اون فکره اومد؛من بیام پلی کنم ادامه فیلمو و جوابم رو بده؛خب آخه من چی بگم از خدایی که انقدر عشقه؟؟؟!!!

    الهی صد هزار بار شکرت.

    و به خودم گفتم دقیقا همینه!من دارم رفتار بقیه رو قضاوت میکنم.

    هر رفتاری که با من بشه؛بخاطر باور های خودمه!

    و اون افکارم که مدام مدل جدید به خودشون می‌گرفتن ریشه در اون حرفای مسخره و قانون کارمای تقلبی ای بود که همیشه میشنیدم،ریشه در احساس عدم لیاقت و احساس بی ارزشی داشت…

    حالا از اونجا که همه چیز باوره،اگر من باور داشته باشم که اگر من با فردی تند خویی کنم، یکی هم میاد با من تند خویی میکنه؛همین برام رخ میده!چون اینو باور کردم!!!

    این همون قانون برانگیختگی در روابطه!

    روابط آینه باور های خودتن!

    پس بهتره باور های بهتری جایگزین کنم.

    *اگر کسی به من کمکی میکنه چون دست خداست و خدا میخواد به من عشق بورزه و کارمو راه بندازه و من لایقشم

    *اگر کسی داره به من عشق میورزه،چون من در مدار عالی ای ام،حتما یک عشق عالیه و من لایق این عشقم

    *اگر کسی دوست داره کنار من باشه،نه از سر اجبار یا دلایل دیگه اس،که بخاطره اینه که من دوست داشتنی ام و همه دوست دارن کنار من باشن.

    باورهای قدیمی،نگاه قدیمی،برخورد قدیمی با مسائل همیشه دنبال درزیه که دوباره خودشو با قدرت نشون بده و این هنر ماست که هرچقدرم سخت سعی کنیم با شیوه ای متفاوت از قبل به قضایا نگاه کنیم و تغییر نتایج و دریافته ها از اینجا شروع میشه.وگرنه فکر کردن به سبک قدیم که کاری نداره!

    و نکته ای که همیشه فراموشم میشه یا شاید انقدر ساده ست که کاربردی بودنش یادم میره در حالی مه کلید اصلیه این حرف استاده:هر فکر؛هرررر فکر که به شما احساس بدی میدهد اشتباه است.بدون هیچ استثنائی.

    تمام

    و سپاسگزار ربّی ام که هدایتگر است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    نوید گفته:
    مدت عضویت: 3126 روز

    بنام الله رحمن

    سلام به استاد عزیز و تمام دوستان خوبم

    خدا رو شکر میکنم که چنین منبع خوبی رو دارم که میتونم هم ذهنم رو تنظیم کنم و هم جواب سوالاتی که دارم رو بگیرم.

    بعضی وقتا ذهنم سر و ته کار میکنه

    یعنی ی سوالی دارم، بعد با خودم میگم من چقدر باید بگردم دنبال جواب تا پیداش کنم؟

    از کدوم قسمت سایت باید پیداش کم اصلا؟

    مثلا هدایت و میزنم میام رو فایلی که هدایت میشم، بعد میگم خب الان جواب من کجای فایل هست؟

    کدوم صفحه از کامنت و باید بخونم؟

    یعنی ذهنم جوری سخت و پیچیده میکنه مسیر و که اصلا به دنبال جواب نمیرم

    ولی روزایی که به چگونگی و چرا و اینا فکر نمیکنم مسیر انقدر براااام آسون میشه که خودمم هنگ میکنم

    مثل همین امروز

    اومدم این قسمت و دیدم و ی سری جوابا رو از صحبتهای استاد گرفتم بعد اومدم اولین کامنت و خوندم و باز ی سری دیگه جواب از همون کامنت اولی که فاطمه نوشته بود گرفتم و اصلا حال کردم از هدایت خداوند

    از اینکه میتونم خیلی راحت هدایت بشم اگر اعتماد کنم و به چگونگی فکر نکنم

    از اینکه جوابا میتونن در دسترس باشن اگر اعتماد کنم و اجازه بدم هدایت بشم

    زمانهایی بوده که به دنبال راه حل بودم و ذهنم آروم بوده و خیلی سریع جواب گفته شده

    زمانهایی هم بوده که ذهنم آشفته بوده و هر چی تقلا کردم نشده که نشده

    یعنی به این نتیجه رسیدم تنها کاری که باید بکنم اینه که در هر لحظه سعی کنم ذهنم رو آروم کنم

    حسم روخوب نگه دارم

    ذهنم رو خالی کنم

    به دنبال جواب نباشم

    به دنبال حس خوب باشم

    به دنبال آرامش باشم

    جواب از دریچه‌ی آرامش وارد میشه

    مسیر از دریچه‌ی احساس خوب وارد میشه

    خودش میاد

    من باید حسم روخوب نگه دارم

    همین

    خیلی ساده به نظر میاد، ولی خیلی کار سختی‌ه آروم کردن ذهن، وقتی که ذهنت از ترس و نگرانی پر شده

    و این تمرین میخواد

    خدایا کمک کن بتونم ذهنم رو آروم کنم

    کمک کن بتونم ترس و نگرانی رو از ذهنم بیرون کنم

    باز هم خدا رو شکر می‌کنم که منو هدایت کرده به این سایت تا راحت‌تر و سریع‌تر به جواب سوالاتم برسم

    استاد از شما هم سپاسگزارم که این منبع خالص و ناب رو به رایگان در اختیار ما قرار دادید

    برای شما و تمام دوستانم در این سایت آرزوی سلامتی و شادی و سعادت دارم

    در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    سلام 😍

    بنام خدای بخشنده ی مهربون

    استاد این فایل بی نظیره 😍😍 اصلا ثانیه به ثانیه اش باید استپ کنیم و فکر کنیم به کلمه کلمه که خدا داره بوسیله شما به ما میگه

    وااااای خدا با این تلاقی سریال زندگی در بهشت و شروع من از قدم اول داری چی میکنی با من، اصلا این من کجا قایم بوده 😜😍 همین قدم اولی و همزمانی اش با شرکع سریال زندگی در بهشت خودش به تنهایی بهتتتتتتترین نشونه اش واسم یه نشونه ناااااااب، خدایا شکککککرت، استاد دو سه روزه جلسه اخر قدم اول رو تموم کردم و میخوام برگردم دوباره از جلسه اول مرور کنم درسامو، هنوز مرور نکرده اتفاقای خوشگلی داره یکی یکی میفته 😝😍 ادمایی که خییییلی وقته اطرافم هستن ولی فکرشو نمی کردم اینطور به راحتی بیان و ابراز احساسات کنند انگاری که تازه منو شناختن😝 (زن و مرد😍) با تماس و پیام طوری ابراز احساسات میکنن و ابراز ارادت که انگار تازه منو شناختن حتی تو خوابشونم منو می بینن😜😝 😍😍 البته که همه این ها بخاطر آگاهی های نابی که بوسیله شما از طرف خدا الان که تصمیم گرفتم خلق کننده باشم تصمیم گرفتم واقعا اشرف مخلوقات خدایم باشم داره اتفاق میفته وگرنه من ۳۰ ساله که هستم😍😝 از این قسمت سریال زندگی در بهشتم که هر چی بگم خییییلی کم گفتم، نگاهی که به به درخت و سرسبزی داشتم واقعاوفقط بخاطر نگاه محدود خودم بوده و لاغییییییییر😝 دقیقا استاد اتفاقات قشنگ برای من بخاطر باورهای محدودکننده ای که داشتم واسم بسته بود هرچقدر من تلاش میکردم ولی وقتی اون تلاشه با باورهای منفی بود واقعا بیهوده بود تااینکه شروع کردم کم کم و تکاملی باورهای منفی وومحدودکننده ام رو کندن وواز بین بردن و صدالبته که همچنان باید پیش برم چرا که بقول سعدی جان رهرو آن تیست گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود😍 فکر نکنیم حالا امروز روی خودمون کار کردیم امسال کار کردیم کلی نتیجه خوب گرفتیم عادی شد واسمون بریم که دیگه پشت سرمون رو نگاه نکنیم، این کار رو با خودمون نکنیم استمرار و استمرار، ، مگه میشه بگیم امروز از صبح تا شب من آب بخورم که دیگه تا سال بعد نخواد آب نخورم 😜 باید همیشه در حال آپدیت و بروزرسانی خودمون باشیم تا همیشه بهترین و زیباترین نسخه خودم باشم با کمک اون مسیر میانبر سرسبزی که تو دوره ۱۲ قدم استاد آدرسشو بهمون میده چه حاللللللی میده 😍😝 خدایا خییییییییییییلی شکرت😜😍🙋🙆💋💋😘😘😘🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 1997 روز

    به نام پروردگار روشن کننده ذهن ها .

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربان

    من با قانون جذب آشنا بودم اما همت نمیکردم که عامل به دانشم باشم از غرق شدن در رنجهای افکارم لذت میبردم خودم را آزار میدادم .

    با فرافکنی و مظلوم نمایی تغذیه میشدم و صادقانه از عذاب خودم و بقیه لذت میبردم . بالاخره مدت زمان زیادی گذشت تا خسته شدم از زندگی توام رنج دادن و رنج کشیدن .

    من هنوز دوره های شمارو ثبت نام نکردم اما تاهمین جا خیلی دلم بزرگ شده

    عجیبه تنها مدت کوتاهی بعد از عضویت در سایت شما من آرزوهام بزرگتر شد .. باورتون میشه فقط با عضویت …

    با دیدن سریال زندگی در بهشت خیلی روی صحبتهاتون دقیق میشم. قطع درخت های کوچیک و پیچک ها برام اول عجیب اومد بعد که محیط پاک شد معجزه شو دیدم …

    خداروشکررر که انقدر خوبین . دلتون انقدر بزرگه و کارتون به راه راست هدایت کردن بقیه انسانهاست

    باآرزوی حال خوب برای همه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    Princess Ela گفته:
    مدت عضویت: 2411 روز

    به نام خدایی که هر لحظه هدایت میکند دردانه هایش را

    به نام خدای باورها

    به نام خدای تضاد

    سلام بر پیامبر زمانه

    سلام بر استاد عزیزتر ازجان

    سلام بر مریم جان نازنینمممم

    و سلام به تمام عزیزان جانم

    این چندیمین بار بود که داشتم میدیدم کلاس بی نظیر امروزمون رو در بهشتمون

    چون اونقدددددد بی نظیر و فوق العاده بود که نیاز داشتم چندبار ببینمش

    که کاملاااااا کلاس محض خداوند بود بمباران اگاهی ها ونکته ها و درس ها

    مریم جان عزیزدلم عاشق اینم که دقیقا هدف خداوند رو گفتین برای بیرون اومدنتون

    که ماموریت چیه؟!

    عمل به الهام عمل به قطع کردن اضافه ها

    عمل به هدایت رب…درست مثل همون الهام و هدایتی استاد عزیزم توی لایو گفتم که خداوند هدایت کرد و اورد که بیام و این درختان و علف های هرزو قطع کنم و اون جاده ی بی نظیر رو درست کنم و بتونم بی نهایت لذت ببرم از موتورسواریش و اینکه خداوند یه کلاس مخصوص دیگه اونجا بهمون برگزار کرد

    استادعزیزم

    اونقد باور دارم که تک تک حرکات و حرفاتون و تک تک حتی نگاهتون وحی منزله و همش الهام خداونده که میگم هیچ کار استادم بی دلیل نیست و درونش پر از اگاهی و پر درس و نکته اس برام با دقت تر ببین الهامم

    با تمرکز بیشتری ببین

    و حل شو توی این اگاهی ها…اره ماموریت و هدایت رب همینکه باز باید ادامه بدیم برای قطع کردن باز باید هر لحظه و هر روز روی خودمون کار کنیم چون اون پیچکا اگه حتی ذره اش بمونه و بیرون نیاد باز ریشه میده و میچسبه به تنه ی درختان…

    باید صفا بدیم باید سبک کنیم باید هر لحظه کار کنیم

    باید مواظب بزرگ شدنشون باشیم و هر وقت دیدیم باز داره انگار ریشه دار میشه داره انگار پدیدار میشه بازقطعش کنیم

    چون اگه بمونه….میچسبه و هی سخت تر و سخت نر میشه

    ماموریت هر لحظه زیباتر سازی بهشتمونه

    هر لحظه زیباتر سازی افکارمون

    هر لحظه رسیدن و اب دادن وپر نظاط و شاداب موندن فکرا و باورامونه

    ماموریت کنترل ذهنه

    ماموریت باز قدم برداشتن واضح شنیدن هدایت خداوند

    ماموریت درجا قطع کردن علفای هرزه….

    گناه داره چیه؟!

    هرز..هرزه دیگه…وقتی به هیچ دردی نمیخوره

    وقتی بی فایده است

    وقتی داره جا اشغال میکنه معلومه که میزنمممِ با تمام وجودممممم میزنممم

    محمکتر از قبل حتی میزنم و قطعش میکنم

    اخ من عاشقققق این پروسه ی قطع درختانممم عاشق اینم که فضای اون.کاج ها بالاشون باز باسه و وایییییی نور زیبای خورشید بخوره به دونه دونه برگاشون و تشعشعات خورشیددد به چمن بخوره

    من مجنون این.زیبایی های بهشتمونمممِمن دیوانه ی این بهشتمونممم خدای مننن

    چطور میشه نزد اخه

    چطور میشههههه این بیهوده ها رو گذاشت موند…عاشقتونم استاد که هیچ چیزی نمیتونه مانع لذت بردنتونمانع دیدن زیبایی ها بشه

    عاشق اینم که راحت و با مصمم بودن کامل با جسور بودن کامل قطع میکنین استاد قشنگمممم که هر لحظه عاشققق راحتی ترین ایده ها هستیننن… اون نردبان بی نهایت کارو راحت کرده بود که ببین تا کجا میتونه بره بالا

    اما همیشه راه های راحت تر وجود دارهِ

    همیشه. هر لحظه هدایت میشیم به سمت راه های ساده تر و کاراتر…که اون ابراز هویلا وارد میدان شدو من خودم اولین بار بود وه میدیدمش که چقدر راحت تر تونست کارارو راحت تر کنه و شاخه هارو بزنه

    مریم.جونممممم من عاشقتونم که اونجا روی سایت کار میکنیننن…ای وای من عاشق اون صدای باد شدم که چقدرررر زیبا تکون میداد شاخه ی زیبای درختانو چقور زیباااا صداش به گوشای قشنگم میخورد….چقدررر زیباستتت خدای من😍😍😍

    ای واییییییی من یعنی پرواز کردمممم من عاشقققق این ندای درونتونم مریم جونم که گفتین باید این شاخه هم کنده بشه قطع بشه یعنی من عاشقتونمممممم

    عاشق این همه احترام

    عاشق این همه زیبایی در عشق و رابطهدی بی نظیرتون عاشق این همه توحید و حضور ثانیه ثانیه..خود خود خدا اصن..خود خدا

    عاشقتونم و بی نهایت برای این عشق ورزیدن هاتون برای این احترام و عشقتون به هم ستایشتون میکنم و بی نهایت تحسینتون میکنم استا قشنگمممممم…..عاشقتونم

    و دیوانه ی اون کلمه ی مریم.جانم که گفتن””سبکبال میرود بر فراز””

    دقیقا وقتی ماهم باورای محدومونو اینجوری شناسایی کنیم و بندازیم بیرون اینجوری سبک میشیم

    اینجوری میتونیم به فراز بریم

    میتونیم.اوج بگیریم

    میتونیم بهتر و.بهتر پرواز کنیم سبکبال پرواز کنیم

    استاد قشنگم دقیقا

    چقدررررر فوق العاده گفتین که همون پیچک ها همون باور های محدودمون

    “”این افکار منفیه که بهم وصله یدونه رو میزنی فک میکنی خب این باورارو زدی و کار کردی روش اما همشون میبینی بهم وصل هستن””

    وایییییی من مردم برای این.جمله و اگاهی و درس خداوندم که ببین.چقدر میتونه یه باور رشه دار باشه چقدر میتونه ریشه دار بشه

    که اینجوری حلقه بزنه روی باورهای قدرتمند

    که حتی قطعشم کنیم میبینیم.پا برجاست

    که اگه همون باورای کوچولوتر ها بمونن خیلی خطرناک تر میشه..چون خودشونو نشون نمیدن که

    مثل این میمونه که تو میدونی که عدم اعتماد به نفس داری و این یه چیز اشکاریه

    ولی مثلا وقتی ذخیره سازی میکنی و از یه ابرازت استفاده نمیکنی و میذاری تو دکور هزاران بار باور مسخره درونش وجود داره مثل عدم فراوانی عدم خود ارزشمندی که من لایق استفاده کردن از بهترین وسیله ام

    کمبود و ترس و طمع و ….بی نهایت اینجوری باورهای کوچولویی که شاید تا به حال نفهمیده بودیم

    و چقدر ادم سبک میشه وقتی اینجوری از درونش از ریشه ی وجودی ناب و خدایی اش قطع میکنه چقدر یه نفس ازاد میکنه درون

    چقدر احساس آرامش بیشتر میکنه ادم…

    استادقشنگمممم…

    عاشق اینم و هر لحظه عاشق تر میشم که شما خودتونم هر لحظه دارین روی خودتون کار میکنین چون ما هممون انسانیم..

    وقتی شما کار کردن روی خودتون رو نشونمون میدین انگار دارین بهمون میگین خیلییییی متعهد تر و جدی تر از این رو خودتون کار کنین

    خیلی مصمم تر کار کنین…

    استاد قشنگمممم

    من دیوانههه ی اون.جملتون شدم که گفتین

    “”تفکر احساسی….که بیایم عقل و منطقو بذاریم.کنار و احساساتو بذاریم.جاش…این خود جهله””

    من مردم و دیوانه شدم از این حرف خداوند

    که دقیقا استاد عزیزم ادم.موفق اونه که بتونه کنترل کنه احساستشو

    ادم موفق شما هستین که به محشرترین.راه ممکن گنترل کردین احساستون رو

    استاد قشنگم چقدر خوبه که حتی میاین اون اتفاقی که بهتون افتاده رو بهمون میگین که ماهم بتونیم درس بگیریم از اون تضاد بتونیم ما هم درست عمل کنیم

    که گفتنش خودش الهام بود…هدایت بود از جانب خداوند که بگین

    عاشق اینم که گفتین “”اره میدونم سخته ولی میشه””

    استادعزیزم عاشق این کنتزل ذهن شما هستم درست مثل سفرمون به امریکا که برای ارامش ذهن و فراموش کردن اون چیزی که باید فراموش کنین میگفتین بازی پلی استیشن انجام میدادین. وتمرکزتون از ادم چیط منفی میرفت بیرون…

    یکی از درسایی که ادم میتونه این موقع بگیره

    “”همه ی ما از زوایه دیدمون داریم نگاه میکنیم به دنیا””

    یعنی چی…یعنی اینکه انگار داری رانندگی میکنی و فقط فقط دوتا چشماتم جلورو نگاه میکنه و نمیخوای چشماتو باز تر کنی که بتونی مثل ایینه بغلو مثل زیبایی های اطرافتو ببینی

    دید باز فکر بازتر میاره

    دید باز اگاهی و درکتو بارتر میکنه

    فکر محدودمونو بازتر میگنه که اره فراتر از فکر و دیدگاه من هم فکری و ایده ای و فراتر از اون چیزی که من فکر میکنم هم هست..وجود داره…

    دقیقا استاد قشنگم سفر ادم بزرگ میکنه

    رشد میده به حرکت کردن مجبورش میکنه

    حال ان که اونم سفر درون باشه

    درس مثل همین قطع کردن باور های محدود

    مثل ریشه کن کردن اون پیچک های نازکی که شاید وزنی نداره ولی اونقد ماهرانه ریشه دار شدن که یه درخت بزرگ رو از پا درمیارن…

    که ادم بیاد یه درخت بزنه

    اونقد اذیت نمیشه که میخواد اینارو از ماشون دربیاره

    اره…سفر به درون که مهم ترین سفر هر کسی میتونه باشه که اول تو باید درون تو نوع نگاهتو نوع دیدتو تغییر بدی تا جهانت و مدارت تغیبر کنه

    که””جهان بینی ادمو گسترش میده””

    من چقدرررررررر عاشق این کلمه هستم که دقیقا جهان بینی مرا گسترش میدهد…وقتی من فقط توی خونم بشینم و تکون نخورم به خدا فاسد میشم…نگاهم فکرم ذهنم همه چیزم فاسد میشه…باید بزنم بیرون..چهارتا ادم جدید ببینم. پنچ تا فکر جدید ببینم

    بزرگ بشم…بببینم اره میتونه ادم اینجوری با این دیدگاه هم نگاه کنه ها به قضیه…اره ببین اینجور مثلا دستگاه ها هم تو جهان وجود دارهِ درست مثل گسترش و رشد تک تکمون در سفرمون به امریکا چقدررر بزرگمون کرد چقدرررر رشدمون داد چقدررررر تفکرمونو برد بالا چقدرررررر چیزایی جدیدی یاد گرفتیم و چقد فرهنگ های فوق العاده جدیدی دیدیم

    و اکنون بهشتمون که کلاس خود خود خداوندخ و خداوند خودش برنامه ریزی کردنش حتی برنامه ریزی اینکه استادم اون موضوع رو باز کنه و از رفیق نازنینشون بگه و اونم باز برای ما درس بشه…اونم باز کلاس خصوصی بشه و اونم باز یه اگاهی معرکه بشه که تفکر احساسی رو بذاریم کنار….چون به درد این مسیرمون نمیخوره…چون به درد هیچی نمیخوره….نتیجه پشتش وجود نداره

    چون همه چیزززز درون ماست

    همه چیز..همون حس ماست که خلقش میکنه

    همونجور که استادم فرمودن دقیقا

    ایشون توی بهشت ربه

    و منم که اینجا دارم با احساسم خلق میکنم یه ثانیخ بعدمو منم که میدونم اگه توی حس بد بمونم جهان این فرکانس منو میگیره تغییرش میده به اتفاقات و شرایط از همون جنس فرکانسی که فرستادم و وارد مدارم میکنه…

    عاشقتونممممم استادقشنگم

    عاشقتونمممممم که هر لحظه لحظه ی بهشتمون از درس ,درس تره…تک تک درس ها و اگاهی هاییه که خود خدا داره بهمون میده….چه چیز زیباتر از اینکه ادم بیاد اون علف های هرز درونش و فکرشو بکشه بیرون و قطع کنه و دربیاره و به جاش گل بکاره

    به جاش عشق بکاره

    باورهای خوب خوب بکاره…زیباتر از این واقعا چیست

    که بتونم از لذت تر از لذتتو ببرم

    مثل اون.درختی که مریم.نازنینم بعد از عملش دوربین خداگونه اشو رو بردن بالا و نشون دادن که چقدررررررر زیباااااا نفس کشید درخت…درخت خودش در حق شما دعا میکنه الان😊😊😍😍

    که اینقد سبکش کردین و رها تر میتونه بره له اوج اسمونا

    خدای مننننن وقتی مریم نازنینم دوربین.بردن بالا که درخت رو ببینیم

    من.مدهوش زیبایی و عظمت درخت شدمِ واییییییی خدای مننننن

    خدای منننن چقدرررر عاشق اون.نوررررر زیبایییی خورشیدممم که میخوره به تک تک برگاش

    چقدرررر دیوانه کننده است این صحنه ی فوق العاده زیباییییی بهشتمونِ

    عاشقتونم استادقشنگم که هیچ چیزی مانع لذت بردنتون نیست و مهم ترین کار زندگیتون در هر لحظه همین لذت بردنه

    همین تمرکز روی زیبایی ها و احساس خوب داشتنه

    خدای من چقدر زیباست این بهشتمون و هر لحظه هم زیباتر و زیباتر میشه

    و هر لحظه هم در حال پیشرفت و زیباتر شدنه

    به قوال استادم گفتن

    هر روز باید روی همین حتی درختا و تمیز کردنشون کار کنیم

    هر لحظه و هر روز…

    استاد قشنگم من چطور میتونم سپاسگذاری کنم چطور میکنم دستتون رو ببوسم

    عاشقتونمممممممِ

    عاشقتونم و بی نهایت سپاسگذارم ازتون

    اسطوره ی من😍😍😍

    مریم جانمممم عاشقتونم و بی نهایت سپاسگذارم که این زحمت میکشین برای تدوین این همه زیبایی ها و قشنگی ها

    برای زحمتایی که میکشین در بهشتمون

    در ثانیه ثانیه ی کلاسمونِ

    بی نهایت سپاسگذارم ازتون…عاشقتونممم

    عاشقتوننننم💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: