سریال زندگی در بهشت | قسمت ١41 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

382 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    به نام انرژی معجزه گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است،

    و به خوشبختی، سعادتمندی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مشتاق است

    و تنها با دوستی خالصانه با او، به زندگی دلخواه و تمام آرزوهایم خواهم رسید

    و نامش، نام زیبای خداست.

    *

    سلام به تمام آدم های خوب و باوجدان و باایمان دنیا در تمام دوران ها

    سلام به هر ذره و جریانی از خوبی و نیکی که در دنیای فرکانسی من در جریانه

    سلام به تجربه های ناب و لذت های وصف نشدنی

    *

    خدای زیبای من، برای تمام نعمت های کوچک و بزرگی که از اولین روزی که به دنیا آمدم به من عطا کردی، در حال حاضر داری می بخشی و همچنین در آینده دور و نزدیک خواهی داد، هزاران هزار بار ممنونم، شکرت.

    خدای قدرتمند من، بابت تمام شرایط و عوامل ریز و درشتی که در مسیر رسیدن من به شرایط دلخواه و آرزوهایم برای من ترتیب می دهی، چه اونهایی که ازشون باخبرم ‌و چه اونهایی که ممکنه هرگز متوجهشون هم نشم، هزاران بار شکرت

    *

    یادم میاد روزی رو که رو در اتاقم نشسته بودم و منتظر ی نشونه بودم. با اینکه دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو داشتم و از گوش دادن بهش نهایت لذت رو می بردم و آگاهی هام داشت زیاد می‌شد، باز هم حس می کردم که ی چیز دیگه ای هم وجود داره که باید زودتر از اینها اونو گوش بدم ‌و یادش بگیرم. نمی دونستم دوره عزت نفس هست یا چیز دیگه ای. (البته تمام دوره های فوق العاده و ناب هستن و تا الان چندتا دوره رو خریداری کردم و تاثیرات بسیار خوبی در زندگیم گذاشته شده و خرید بقیه دوره ها هم فارغ از اینکه قیمتشون الان چند هست ‌و موجودی جیبم چقدره، به امید خدا حتما تهیه می کنم.)

    خلاصه، داشتم تو سایت توی بهش دانلودها چرخ می زدم که به این صفحه هدایت شدم اون روز. فایل رو دیدم و کلی لذت بردم. از توضیحات استاد و همسرشون که همچین دوره فوق العاده ای رو تدارک دیدن به شعف اومدم.

    همون موقع کاملا مطمین شدم که این دوره، همون چیزی هست که می خوام. بدون موچکترین درنگ، همون لحظه دوره به صلح رسیدن با خود رو خریداری کردم. ای کسانی که این دوره رو هنوز نخریدید یا شک دارید که بخرید، بدونین که این دوره فوق العاده است :)

    فکر کنم بین تمام دوره های خیلی عالی دیگه، تنها دوره ای هست که هر زمان تو راهم یا دارم ورزش می کنم، میرم بهش گوش میدم.

    خاطرات استاد، باوری که درباره سیستم ایمنی بدن ارائه می کنن، نگرششون به سلامتی، تمرینات خیلی خوبی مثل بیان نکات مثبت و دیدن خوبی‌ها در هر چیز و هرکس و… اونقدر جذاب، اموزنده، نویدبخش و نشرت بخشه که امکان نداره احساستون نسبت به خودتون و بدنتون، عالی نشه.

    در حقیقت فارغ از درآمد بیشتر، روابط بهتر و این موارد، بزرگ‌ترین دستاوردی که تو این مدت کوتاه و با دوره های استاد بدست آوردم، بهتر شدن حال روحی و جسمیم، دوست داشتن خودم، بهبود رابطه ام با خدا و علاقه مند شدن به دوستی با او، امید داشتن به آینده، لذت بردن از خودم و زندگی کنونی ام، پیدا کردن باورهای صحیح نسبت به همه چیز، خصوصا باور فراوانی آدم های خوب، فرصت های عالی، نعمت های بیشمار، ثروت های بسیار، فراوانی سلامتی، اصلا فراوانی هر چیز خوبی که میشه متصور شد.

    این دوره همه چی تمومه. ای کاش تعداد فایل هاش 100 تا بود. اصلا تموم نمی شد :)

    *

    استاد عباسمنش و مریم عزیز، خیلی متشکرم بابت تدارک این دوره شگفت انگیز. خدای بزرگی که فکر می کردم از من خیلی دوره و کمی دیگه من رو به جهنم می فرسته، از طریق شما با من صحبت می کنه و به من خیلی نزدیک شده. البته شاید بهتر باشه بگم که من خیلی به خدا نزدیک شدم. استاد نمی دونی که من چقدر به خدا نزدیک شدم، نمی دونی که با شما خدا رو بهتر شناختم، نمی‌دونی که تازه معنای توحید و یکتاپرستی و دوری از شرک رو متوجه شدم. نمی دونی که آموختن این چیزها چه انرژی و امیدی رو در دل و جانم زنده کرده. البته احتمالا می دونین :)

    خلاصه اینکه خیلی ممنونم از شما استاد عزیز.

    *

    خدای مهربان و بخشنده من، هزاران هزار بار تو را برای اینکه هر لحظه من را به زندگی بهتر و درستی هدایت می کنی و آموزه های نابی را به من یاد می دهی، شکر.

    *

    با آرزوی خوشبختی، آرامش، ثروتمندی، سلامتی، ایمنی، موفقیت، سعادتمندی، زندگی سرشار از عشق و محبت ‌ وفاداری و همچنین عاقبت به خیری برای شما و خودم

    با عشق و احترام فراوان، عضو کوچک این خانواده، مریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      سلام مریم جان عزیز

      قبل از خواندن کامنتتون احساسم بهم میگفت که حتما مطلب مهمی توی این کامنت برات هست پس با دقت بخون

      و احساسم مثل اکثر مواقع درست گفته بود و نکته مهمی که برای من داشت این بود که گفته بودین یه تمرینی هست که استاد توی دوره در صلح بودن با خودمان گفتن و اونم اینه

      که در هر چیزی، هر انسانی، هر گیاهی، حیوانی وسیله ای شرایطی دنبال پیدا کردن نکات مثبت در آن باشید و یاداوری این نکته برام بسیار ارزشمند بود

      سپاسگزارم از شما

      سپاسگزارم از خداوند هدایتگرم

      و سپاسگزارم از خودم

      خدایا شکرت به خاطر ماه زیبایی که از پشت پنجره ی اتاقم دارم نگاهش میکنه

      خدایا شکرت برای چشمان سالمم

      خدایا شکرت برای آرامش صبح اول وقت که هنوز همه در خوابن

      خدایا شکرت برای شروع یک روز تازه

      خدایا شکرت بابت خواب ارزشمند و ارامشبخشم در شب که انرژی بدنم رو برای فعالیت مجدد بدنم تامین می‌کنه

      خدایا شکرت برای همسایه ی پرجمعیت طبقه بالامون ( کبوترها) که اونام سحر خیزن

      خدایا شکرت برای گوشی عالی ام و نعمت ارزشمند اینترنت

      خدایا شکرت به خاطر هوای تمیزی که به فراوانی در اختیار مونه برای تنفس

      خدایا شکرت برای گیاهان سرسبز توی خونه مون

      خدایا شکرت خدایا شکرت و خدایا شگرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Maryam گفته:
        مدت عضویت: 815 روز

        سلام سارا، دوست مهربان و زیبای من

        خیلی ممنون که کامنت من رو خوندی و با محبتی که داری برام ی کامنت زیبا ارسال کردی و باعث شدی ی حس خیلی خوب بین ما به جریان بیفته.

        باعث شدی دوباره پیام خودم رو بخونم و از دیدگاه زیبات لذت ببرم.

        من مدتی هست که تمرین دیدن زیبایی‌ها در دل هر شرایطی رو تقریبا هر روز دارم انجام می‌دم. همونطور که احتمالا خودت می‌دونی این کار واقعا معجزه‌کننده و آرامش‌بخشه.

        خدا خودش می‌دونه که من الان تو چه شرایطی هستم ولی می‌خوام اتفاقات زیبای لحظه کنونی و کلا امروز رو تا الان که ساعت داره 12 ظهر میشه رو بگم:

        خدا رو شکر که ی روز دیگه از خواب بیدار شدم و باز هم فرصت دارم تا برای رسیدن به رویاهام تلاش کنم.

        خدا رو شکر که امروز هم صدای مادرم توی خونه شنیده میشه.

        خدا رو شکر تمام اعضای خانواده‌ام، دارن توی این دنیا زندگی می‌کنن؛ حالا چه فرسنگ‌ها دور و چه توی اتاق کناری.

        خدا رو شکر که آسمون آبی رو باز هم دیدم.

        خدا رو شکر که هوای تمیزی رو تنفس می‌کنم.

        خدا رو شکر که وقتی صبح خودمو وزن کردم، دیدم کاهش وزن داشتم و دارم در نهایت صحت و سلامتی، به وزن ایده‌آلم نزدیک میشم.

        خدا رو شکر که گربه‌هامون برگشتن به خونه.

        خدا رو شکر که آرامش دارم.

        خدا رو شکر که سلامت هستم.

        خدا رو شکر که احساس زیبایی دارم.

        خدا رو شکر که توی حساب بانکیم، پول خوبی هست.

        خدا رو شکر برای اینکه خودم رو دوست دارم و به خودم افتخار می‌کنم.

        خدا رو شکر بخاطر وجود استاد عباس‌منش عزیز، آموزه‌های نابشون و این سایت فوق‌العاده که هر روز بارها و بارها می‌تونم بیام اینجا و مطلب گوش بدم و بنویسم و حالم عالی بشه.

        خدا رو شکر که هر روز دارم به سمت زندگی رویایی و دلخواهم هدایت می‌شم.

        خدا رو شکر برای وجود شما دوستان عزیز و مهربون که برام کامنت‌های زیبایی گذاشتین و باعث شدین امروز اونها رو بخونم و حس فوق‌العاده‌ای بینمون به جریان بیفته و من به خودم بیشتر از قبل افتخار کنم.

        به قول خودت سارا جون “ خدا رو شکر برای گوشی عالی که دارم؛ خدا رو شکر برای اینترنت که برقراره”.

        خدا رو شکر که این همه زیبایی ریز و درشت تو زندگیمون هست؛ چه اونهایی که متوجه‌شون هستیم و چه اونهایی که ممکنه حواسمون بهشون نباشه.

        دوست من، بدون که شما و دیدگاهت، از جمله زیبایی‌ها و اتفاقات بسیار خوب امروز من هستین که بابتش خدای مهربون رو شکر می‌کنم و از خودت باز هم ممنونم.

        برات آرزوی رسیدن به خیلی بیشتر از سقف تمام آرزوهات رو دارم و امیدوارم در هر دو جهان خوشبخت و سعادتمند باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    sara گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    سلام به مریم عزیزممم😍😍و استاد جان

    مریم جونم سه بار حرفاتو گوش دادم دفترمو برداشتم و نوشتم صحبت های زیبا و تاثیرگزار مریم عزیزم در سریال زندگی در بهشت ۱۴۱🥰

    خیلی دوست داشتنی هستی اینقدر که با خودت در صلحی احساستو چقد چقد زیبا میفهمم وقتی از خلق خواسته هات حرف میزنی

    یه اگاهی ک با شنیدن حرفای قشنگت بهم دست داد این بود ک دقت کردید زمانی ک ما چیزی رو میخواهیم فاصله زمانی ک طی میشه بین درخواست مون (حالا با توجه به اون با نگاه کردن به کتاب معماری با فرورفتن تو دل تجسمات حین شنیدن یه موسیقی ) تا رسیدن مون به اون چیز فاصله ای هست ک کاملا بحث طی شدن مدارهاست

    گرچه درک نمیکنیم دقیقا داره چ اتفاقاتی میوفته تو این بازه طی شدن مدار ها حتی بعد خلق شدن خواسته مون هم نمیفهمیم دقیقا چی شد فقط حس میکنیم قلب مون بهمون میگ یه سلسله اتفاقات و انتخاب ها منو هر بار نزدیک تر کرد به خواسته ام

    میدونی قشنگ حس میکنم حرفاتو اون برقی ک تو چشات میزنه وقتی میگه اصلا نفهمیدم چجوری هدایت شدم 😍

    واقعا بحث هدایت خیلی گسترده و پیچیده هست حتی بعد هدایت شدن و رو شدن نقشه باز هم سر درنمیاریم چی شد دقیقا

    همین لحظه یه نگاه به زندگیم بندازم کافیه تا خواسته هامو همه جا ببینم

    از گل های خوشگل رز تو اتاقم تا ارامش جاری در لحظه ام از خیال راحتم تا جریان فرکانسی ک احساسش میکنم از گرمای محبت تو روابطم تا ناخن های خوشگلم ک طراحیش باب میلمه ، از تراول ماگ مورد علاقه ام اون بالا ک همین الان چشمم خورد بهش (گفت اسم منم بیار اینجا😉) تا سکوتتتتت و ارامش مطلق تو خونه ، از پاپوش های خرسیم🐻 و جوراب بابانوئلم 🎅🏻🤤 تا ایفون ۱۲ دستم تااااااااااا بینهایت اتفاق جاری در لخظه …….

    حس میکنم اره درسته همینه… حس میکنم مدار خواسته اون جاییه ک احساست با داشتن اون خواسته یکی میشه هیچ فاصله ای دیگ بین خودت و اون خواسته نمیبینی تو دیگ حتی بهش فکرم نمیکنی چون با خواسته ات یکی شدی یکی و جاری هم اکنون در لحظه حال ،

    و بخدا این جهان هیچی نیست جز مدارهای احساسی مون یعنی احساس مون هرلحظه بهمون میگه داریم به مدارهای نزدیک خواسته نزدیک تر میشیم یا دور

    ما هیچی نمیدونیم هیچی

    هر چی بیشتر میگذره میفهمم هیچی نمیدونم هیچی

    هیچی از جریان هدایت نمیدونم و نمیفهمم

    تو منطق ما انجام یه کار منطقی و مرتبط راه رسیدن به خواسته مونه اما قلب و احساس مون میگه یه کار دیگ رو انجام بدیم

    اصلا میدونی چیه فقط تسلیم باش تسلیم شاید خوردن یه کافی ☕️ تو این هوای چیلی 🍁😍 تو رو بیشتر به خواسته ات نزدیک کنه تا برنامه های خشک و روزانه تو سرت👍🏻

    چون کمک میکنه با روحت هماهنگ شی و تو هماهنگیه ک همه اتفاقات دلخواهت لاجرم در جریان حال زندگیت جاری میشن🍁

    عاشقتونم و همتونو به جریان پرقدرت💪🏻💪🏻 و دقییییییییق هدایت میسپرم😍😍♥️♥️

    در پناه خالق زیبایی ها 🍁♥️🌴🌲🦥🐾🌊

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      سلام به هم اسمی زیبای خودم

      بسیار لذت بردم از خلق خواسته هات که نام بردی حتی ازشون

      از پاپوش خرسی و تراول ماگ و طرح ناخن بابت میلت و آیفون و،، و اینکه نوشتی شاید خوردن یه کافی داغ توی هوای سرد پاییزی تو رو بیشتر نزدیک بکنه به خلق خواسته هات تا انجام برنامه روتین روزانه ات

      کاملا باهات موافقم و ممنونم بابت یادآوری این نکته ارزشمند و لذت بردن از چیزهای کوچک زندگی و در لحظه حال خوش بودن و زندگی کردن

      سپاسگزارم دوست عزیزم به خاطر کامنت زیبات که حس عالی بهم داد و لبخند آورد به لبم

      در پناه رب قدرتمند جهانیان شاد و سالم و ثروتمند باشید دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    از اتاقم تا فلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 3242 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خداوند جان و خرد .

    خداوند وهاب ، رحمان ، بخشنده .

    سلام خدمت تک تک همسفران دوست داشتنی عزیزم ، که همراه من اومدن تا نکات زیبای این سفر پرماجرا رو یادداشت کنند و تمرکز شون رو آگاهانه بذارن روی اون موضوعاتی که دوست دارند . نکاتی که باعث خلق یک زندگی با کیفیت خواهد شد . همان زندگی که در گذشته ی چندان دور رویای استاد عباس منش بوده و در حال حاضر رویای من و خیلی دیگه از همسفران شده .

    خوب ، دیدگاه من از تماشای همچین فایل هایی اینه تا وروردی بهتری به مغزم بدم . نکات مثبت و قشنگ بیشتری رو ببینم . تا انشاالله آروم آروم اون ذهن منطقی من که به شدت هم در گذشته تخریب شده ، جایگاه شیطان رو بده به باور های ثروت آفرین و توحیدی . به امید خدا همون جوری هم خواهد بود . همون خدایی که اجازه ی فکر کردن رو بهم داد ،

    همون خدایی که بهم فرصت زندگی کردن داد ، همون خدایی که اجازه داد تا من خواسته داشته باشم ، همون خدایی که اجازه ی نفس کشیدن داد ، همون خدایی که از گل آدم آفرید و به تمام جهانیان گفت : در مقابلش سجده کنید . همون خدایی که موهبت زندگی کردن رو بهم بخشید . همون خدایی که همه چیز رو عالی و دقیق مدیریت کرده . همون خدایی که ، اصلاً اجازه داد تا من پا به این دنیای خاکی بذارم .

    همون خدایی که اجازه داد تا من و خیلی از افراد دیگه زیبایی ها رو ببینم …. حتماً میتونه این خواسته رو هم اجابت کنه . چون این خواسته دقیقاً همراهه با اصل خداوند ، اصل یکتا بودن ، ایمان و تقوا پیشه کردن .

    خوب ، من هم که عاشق و دلباخته ی این خواسته ام تا ذهنم تحت اختیار و کنترل خودم باشه . رام من باشه . یعنی ذهنی با باور های خالص و ناب در تمام جنبه های مثبت زندگی . همون ذهنی که استاد عباس منش و خانم مریم شایسته عزیز و دوست داشتنی برای خودشون تونستند بسازند . همون دیدگاه و باور های قدرتمند و توحیدی که ابراهیم خلیل الله در وجودش داشت تا باعث شد دست به اعمالی بزنه ،وارد ترس هایی بشه ، که شاید حتی یک نفر هم جرأت فکر کردن بهش رو هم نداره .

    ولی ابراهیم خلیل الله انجام داد و شد اسوه و الگوی همه ی انسان های با ایمان . شد الگوی مناسب حضرت محمد ( ص )

    یک ذهن کاملاً تربیت شده . ذهنی که در تمام شرایط تحت اختیار صاحب خودشه . همانند یک اسب رام شده که فقط از سوارش اطاعت میکنه .

    یک ذهن با باورهای مناسب ، با باور های ثروت آفرین ، با باور های توحیدی که منجر به دریافت الهامات خداوند میشه . ذهنی با باور های سالم ، درست و خالص که باعث میشه تا بهترین فرکانس به جهان هستی ارسال بشه و تمام اتفاقات عالی پیش بره .

    من هم دوست دارم تا بتونم افسار ذهنم رو در دست بگیرم .

    همیشه کنترلش کنم . باور های ثروت آفرین ، توحیدی و خالص همیشه در تمام طول شبانه روز در درونش تکرار بشن . همون جوری که وقتی یک باور رو با صدای خودم ضبط میکنم و تو هندزفری داخل گوشم هزاران بار ریپیت میشه . دقیقاً به همین خالصی .

    دوست دارم اینقدر غرق در کنترل ذهنم با باورهای مناسب و ثروتمند آفرین بشم که مکان و زمان رو متوجه نشم و فقط از وصل بودن به خداوند لذت ببرم . لذت ببرم از اینکه خدا رو دارم .

    میخام اینقدر غرق در کنترل ذهنم با باورهای مناسب ، با باورهای ثروت آفرین و توحیدی باشم که بهشت جاویدان خداوند رو در تک تک ثانیه های زندگیم تو وجودم داشته باشم .

    مگه معنای واقعی بهشت چیه ؟ !

    همینه که از خودت لذت ببری . این بهشت فقط میتونه با کنترل ذهن ایجاد بشه . چون حالت خیلی خوبه . فکر میکنم این بالاترین مقام و درجه ای باشه که یک انسان میتونه از زندگی در این کره خاکی داشته باشه ….

    ذهنی که اینقدر تربیت شده که میتونه در خیلی از مواقع خودش اون باور های ثروت آفرین و توحیدی رو جنریت و تکرار کنه .

    یه کنترل ذهن عالی که اوصاف شیطانی رو از وجودم ریشه کن می‌کنه .

    .

    .

    .

    اوصاف شیطانی ایناست :

    غم

    افسردگی

    ناراحتی

    تهمت

    غیبت

    ترس

    اضطراب

    عصبی بودن

    پرخاشگری

    بی احترامی

    شوخی های نا جالب

    مسخره کردن

    تخریب کردن افراد

    دروغ گفتن

    شرک

    ناامید شدن

    پارتی بازی

    کلاهبرداری

    ناسپاس بودن

    و …

    .

    .

    .

    خوب وقتی خدای ابراهیم خلیل الله

    خدای محمد (ص)

    خدای نوح

    خدای سلیمان نبی

    خدای کوروش بزرگ

    خدای بیل گیتس

    خدای وارن بافت

    خدای مارک زوکربرگ

    خدای ایلان ماسک

    خدای راکفلر

    خدای جف بیزوس

    خدای استاد عباس منش

    یکی هست و برای همه شون عالی بوده ، چرا من فکر کنم که برای من نیست . چون خدای من با خدای این افراد با ایمان ، موفق و ثروتمند یکی هست .

    پس وقتی برای اونا خدایی میکنه برای من هم میتونه خدایی کنه .

    چون در قرآن بیان کرده: ما از رگ گردن به شما نزدیک تریم .

    نگفته من از رگ گردن فقط به ابراهیم و نوح …. نزدیک ترم .

    وقتی که ذهن به اون حد از باورهای خالص در تمام جنبه های مثبت زندگی برسه ، من همه چیز رو خواهم داشت .

    آرامش

    ایمان و شجاعت

    توکل

    تقوا

    آزادی مالی ، زمانی و مکانی

    لذت بردن از زندگی

    با خودم در صلح ام .

    همه چیز رو زیبا میبینم

    روابط رویایی

    فرزند صالح و فوق العاده

    شادی

    احترام

    سلامتی

    لایق بودن

    شأن و منزلت

    محبوبیت

    ثروت بی پایان

    زندگی با کیفیت

    اعتماد بنفس و عزت نفس

    معنویت

    مسافرت های فوقالعاده

    قرار گرفتن در مسیر درست

    خلاصه هر جنبه ی مثبتی که یک زندگی میتونه داشته باشه رو دارم .

    خدایا وهابیت ، رحمان بودن … فقط و فقط از آن توئه …

    فقط از خودت میخام و فقط به تو پناه میبرم که بهترین دوست آرامش دهنده ای …

    خدایا با توجه به تضاد هایی که در زندگی داشتم ، خواسته ام این بود .

    امید و ایمان دارم که دست همه رو میگیری .

    خوب حالا بریم سراغ 141 امین قسمت از زیبایی های خداوند که در فایل های زیبای زندگی در بهشت گنجانده شده .

    قبل از هر چیز میخام بگم: خدایا شکرت که دوباره زیبایی ها رو داری بهم نشون میدی ، اونم با واسطه ی مریم جون شایسته و استاد عباس منش با اعتماد بنفس …

    خدای بزرگ ببین خانم مریم شایسته که تو کادر تصویر قرار گرفته از کنار چه زیبایی هایی عبور میکنه . اتوبان رو ببین . پیاده رو که هر دو شون در دل رنگ سبز و خرم چمن ها و درختان خود نمایی میکنه . محیطی عاری از هرگونه زباله . هیچ اثری از زباله نیست . الان هم رسیدیم به لب ساحل و این ماهی عظیم الجثه که آمده لب ساحل .

    همون لحظه صدای آهنگ در بکگراند مکث میخوره و صدای حرکت ماهی تنین انداز میشه در فضای ساحل .

    زیبایی هایی که انتهایی براش نیست .

    از مردم این کشور که نگم …

    اینقدر در صلح بودن با خودشون رو تو چهره ها و در رفتار ها شون میشه دید که میشه ازشون بعنوان استاد یاد کرد .

    هیچ گونه کنجکاوی در مورد جنس مخالف در رفتار این مردم دیده نمیشه . به گونه ای که واقعاً شناختی دقیق و وسیع از جنس مخالف دارند . جنس مخالف رو در تمام ابعاد درک کردند . با هر پوششی که خود طرف حال میکنه تو جامعه حاضر میشه و این نوع پوشش برای همه ارزشمنده و قابل احترام هست .

    ارزش قائل شدن به کشور شون . به محیطی که توش زندگی میکنند . به حریم شخصی هموطنان شون . ارزش واقعاً بالایی قائل هستند برای همه چیز .

    اگه پست چی وسیله ای رو گذاشت دم در ، دیگه کسی به اون بسته کنجکاوی نشون نمی ده که توش چیه و حریم شخصی اون فرد رو حفظ میکنه .

    حتی یک نکته مثبت و جالب اینه که : اگر جایی تابلویی نصب شده باشه ، به متن و محتوای اون تابلو پایبند هستند .

    مثلاً اگه لب ساحل زده شنا ممنوع ، دیگه یعنی شنا ممنوع .

    یا حتی اگه یک تابلو تو جاده یک عددی نوشته ، دیگه همون عدد و سرعت رو رانندگی میکنند .

    مثلاً پشت چراغ قرمز اون فاصله ای که بین ماشین ها باشه رو رعایت میکنند . یعنی همه ی ماشین های پشت چراغ قرمز فاصله ی کاملاً قانونی رو با ماشین جلویی رعایت میکنند . همه ، این رفتار رو در شخصیت خودشون دارند . کسی رو مجبور به اطاعت نمیکنند .

    حتی مثلاً موقع خرید ، قیمت تعیین شده همون قیمت هست ، چک و چونه ای در کار نیست .

    یا حتی به زور ، محصولی رو فروختن به کسی .

    چراغ قرمز برای همه چراغ قرمزه . کسی حق نداره قانون رو زیر پا بذاره . قانون برای همه یکسان هست . طرف میخاد رئیس جمهور باشه یا یک فرد معمولی . همه در برابر قانون یکسانند .

    توضیحات تون خیلی جامع و کامل بود در لب دریای پارک جنگلی و ساحلی . توضیحاتی که هر جمله اش باید عملی بشه برام . پایه و اساسش اینه که ورودی هام رو کنترل کنم . توجه ام فقط بر روی زیبایی ها و قشنگی ها باشه . تا همون زیبایی ها و قشنگی ها وارد زندگیم بشه . تا یک زندگی سرشار از زیبایی رو تجربه کنم .

    حالا نوبتی هم که باشه نوبت صحبت های شیرین کدبانوی پارادیس هست . یه کدبانوی دوست داشتنی .

    کدبانویی که اینقدر رویا پرداز ، قدرت تخیل قوی داره که حد و حسابی نداره . خیلی عالی تصویر سازی ذهنی رو انجام میده .

    شخصیتی که در دوران دانشجویی اینقدر از تصاویر اون کتاب های درسی لذت میبرده که دقیقاً تو همون موقعیت قرار گرفته .

    یکی تایلند

    یکی برج کنار خلیج مکزیک

    باریکلا

    ماشاالله

    احسنت

    آفرین به خانم مریم شایسته که اینقدر قوه ی تخیل قوی و قدرتمندی داره . دمش گرم … از همه مهمتر هدفمند بودن تون برام قابل تحسین هست که وقتی یه دوره رو میخوای آپدیت کنی ، با تمام وجود و تمرکز اون هدف رو انجام میدی .

    آفرین به شما خانم مریم شایسته عزیز که خیلی عالی به قانون بدون تغییر خداوند پایبند هستید و همیشه با توانایی کنترل ذهن تون بهترین فرکانس رو به جهان هستی ارسال میکنید .

    .

    .

    .

    البته تا یادم نرفته:

    بازی گوشی اون بچه ماهی زبل ، که اومده بود تا نزدیکی خشکی و هی داشت وسط صحبت های استاد عباس منش می‌پرید خیلی قشنگ بود ، خیلی خیلی عالی بود .

    خدایا فقط به تو پناه میبرم …. دستمو بگیر … همون جوری که تا الان هوای منو داشتی …

    خدایا تو را هزاران بار شکرت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2025 روز

      سلام دوست عزیزم.چقدر خوشحال شدم که دیدم شما دوباره کامنت نوشتین .چون تقریبا دوسال پیش همیشه کامنتهاتون رو میخوندم خیلی کامنتهای عالی مینوشتین ویادمه دنبال مستقل شدن بودین مثل من که بهش رسیدین ومن هم ازخوشحالی که مستقل شدین بهتون تبریک گفتم.خوشحالم که دوباره حضورتان رو حس میکنم این قسمت نشانه امروز من بود که به کامنت شما هم هدایت شدم.فردا نوبت سزارین دارم یکم نجواهای ذهنم اذیت میکردند از صمیم قلب از خدا خواستم که از طریق نشانه امروز باهام صحبت کنه وچه جالب که موضوع هم کنترل ذهن و کنترل ورودی ها بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1383 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 75ام و تعهد من!

    واقعا هر لحظه شناخته من از قانون و جهانو سیستم،توی این سفرنامه تغییر کرده

    همین هفته ی پیش،من اصلا فهمیدم که من هیچییییییی نفهمیده بودم

    قبلا فکر میکردم متوجه شدم

    فکر میکردم فهمیدم سیستم چجوره

    ولی گاهی اوقات میرم کامنتامو از شروع سفر نامه یعنی همین 75روز پیش،البته با وقفه هایی به جهت مسافرتو اینترنت،حدودا 90 روز پیش میخونم

    مییبینم نه!!! واقعا درکم فرق کرده

    کامنتام،یجورایی خدارو انسانگونه دیده بود

    انگار خدا احساس داره

    عاطفه داره

    نه اصلااااا اینجور نیس

    خدا دقیقا همون انرژیی هست ک از طریق فرکانسو باورا بمن میرسه (به شکل خواسته)

    دقیقا بخاطر همین درکو تغییر فرکانسه که این هفته سرعت تحقق خواسته هامم خیلییی بالا رفته

    رفتم یکم راجب فیزیک کوانتوم خوندم،اصلا نمیدونم چجوری رفتم گوگل سرچ کردم

    اصلااا نمیدونم این کلمه رو چرا و از کجا تایپ کردم

    ولی به‌مقاله ای برخوردم که انگار ذهنمو ساکت کرد

    انگار با منطق،براش روشن کردم که من برای ادامه ی زندگیم،چه رویه ای در پیش گرفتم و چرا اصلا میخوام به سبک استاد زندگی بسازم

    به قول ابجیم انگار دست خدا و سیستم برام رو و واضح شد

    روز اول سفرنامه،میدونستم قراره اتفاقای خوبی بیفته

    ولی اصلا فکرشم نمیکردم تا این حد ،درک من نسبت به توحیدو سیستم تغییر کنه

    نسبت به خدایی که حرفام بهش،بوی احساس میداد

    در صورتی که انرژیه! منبع مطلقه ثروتو نعمتو ارامشو سلامتیه که دقیقن و دقیقاااااا دارم با فرکانسو باور،باهاش ارتباط میگیرم

    این روزها درکمو مدل سازی کردم برای خودم تا بهتر متوجه بشم و البته که میدونم همین درک،بازهم قراره با گذره زمان عوض یا بهتر بشه

    ولی الان اینه

    یه اتاق پر از ماشینو خونه و‌ویلا و لباس و ادمها و اتفاقا و‌کلا هر انچه که میخوام رو در نظر میگیرم

    این اتاق یه دریچه داره برای تحویل

    و مجهزه به یک میکروفون و باند

    من از طریق بلندگو اعلام میکنم مثلا کتونیه ادیداس میخوام

    این صدا در اون اتاق پخش میشه

    و اون خواسته ی من برداشته و به دریچه ی تحویل،داده میشه تا بمن برسه

    حالا اگه این میکروفون خراب باشه(فرکانسا)

    صدای من درست به داخل اتاق انتقال داده نمیشه و ممکنه اشتباه بشنون یا اصلا نشنون

    که همون میشه، تحقق پیدا نکردن خواسته هامون به دلیل باورهای غلط و فرکانسای ضعیف

    اصلا حالا بیام با صدای یواش یا خیلی تند تند توی میکروفون ،خواستمو بگم! بازم اتاقه نعمتها،صدای منو خوب دریافت نمیکنه

    باید،شمرده،واضح و رسا اعلام کنم و تکرار کنم تا مطمعن بشم که در اتاق نعمتها صدای من شنیده شده!

    چجوری مطمعن شم؟ با نشانه ها

    با احساسم

    با تجربم و مرورشون که قبلا هم اینجوری واضحو رسا خواستمو گفتم،سفارشم سالمو درست بدستم رسید

    من میکروفونو بردارمو گریه کنم التماس کنم! مگه متوجه میشه اتاق نعمت ،چی میگم؟!!

    من بزنم میکروفونو بکوبم به دیوار،بگم عصبانیم خودشون باید بفهمن من چی میخوام و بفرستن!

    چطور متوجه بشن من چی میخوام؟؟ با کدوم راه ارتباطی!؟؟

    اتاق شخصیه هرکس،منحصر به فرد خودشه

    شاید اونا بلندگو و میکروفونهای به روزتر تهییه کردن و صداشون راحترن و زودتر میرسه به اتاقه نعمتاشون

    من هی نگاشون نکنم بگم پس چرا خواسته های من ،مثل اونا نیست چرا واسه اونا سریعتره چرا رنگش فرق داره چرا نمیفرستن و هزارتا چرا.

    توی اون اتاق همه چیز هست،این منم که با باورام و فرکانسام دارم سفارشامو تحویل میگیرم

    اگه صدای من بد بره(خالص نبوده فرکانسا)همونطوری دریافت میکنم

    من این مثالو برای خودم زدم تا خالق بودنه خودمو بهتر متوجه بشم

    نمیدونم چقدر از سیستمو درک کردم

    مکانیزموشو

    ولی میدونم همین که فهمیدم خدا انسان نیست که عاطفه داشته باشه احساس داشته باشه

    به قول استاد اگه داشت،موقعی که حضرت نوح نگران بچش بود،میگفت نوح پیامبرمه بزار پسرشو نجات بدم

    یا حضرت ابراهیم،که یکی منتخبای این سیستمه ،بچشو پیامبر میکرد ! میگفت حالا بزار ابراهیم خوشحال کنم …

    نه

    دقیقا همون چیزی که میفرستیمو دریافت میکنیم

    مغزم هنوز،اماده ی درکه بیشتر نیست و نمیخوام اسیر پیچیدگیو کنکاشه بیشتر و بیراهه رفتن بشم و بخوام تمرکزمو از اصل بردارم و برم به فرعیات که خب !!! پس چطور این انرژی الهام کرد بچتو قربانی کن!!! یا قران چجوری وحی شد!!!

    من با همین حد از فهمیدن،که این انرژیه مطلق اینجوری کار میکنه،سیستمه ،خیلییییی حالم بهتر از 75 روزه پیشه

    جمله های روزمره،برام معنای متفاوت پیدا کرده

    واقعا این جمله ها از کجا میان!؟ چرا فکر نمیکردم بهشون قبلا!؟‌

    ((خدا بهم رحم کرد!!!!))

    این جمله ذاتا انسانگونست…

    خدا سیستمیه که به فرکانسه تو نگاه میکنه،و اون لحظه به دلیل شجاعت جسارت و هرچیزی ازین قبیل،واست ارامش فرستاد، واست سلامتی فرستاد

    خدا انسان نیست مثلا مثل معلم که یوقتایی تقلب میکردیم سر امتحان،و میتونست اخراج کنه ولی نمیکرد و میگفتیم بهم رحم کرد

    اینجا بحت قدرت فرکانساست

    بحث اینکه که کدوم فرکانس قویتر از فرکانس های دیگ بوده

    در لحظه ممکنه هم بترسی هم ته قلبت یه ارامشی باشه

    اگه ارامشه بیشتر باشه فرکانس قویتری داره میفرسته!

    رو شونه های خدا سواریم،یعنی اونقدر جنس فرکانسامون و قدرتشون نابو قویه که دیگ سفتو محکم به منبع وصلیمو داره هی اجابت میکنه هی خودش میفرسته حتی خواسته هایی که خبر نداریم

    اینارو نوشتم که تا حدی ،بعدها یادم بمونه چه درکا و تکاملی گذروندم

    همین حد از درک،نتایج خوبی ساخته این مدت نسبت به ی ماه یه هفته حتی چندروز قبل

    اون باورا خیلیییییییییی سخته ساختنشون

    این طرز فکرو عوض کردن،به راحتی نیست

    31 سال تکرارو تکرارو تکرار کردم

    حالا نباید انتظاره یکشبه عوض شدن داشته باشم

    اما میدونم ایمان دارم که نتیجه میده

    چون نتیجه دیدم

    چون عمل کردمو ساختم

    بریم جلوتر ببینیم فرکانسا دیگه چه قدرتی دارن

    ای منبع انرژی مطلق،قدرت،ثروت،سلامتی،ارامش!ازت ممنونم که این روزها برام میفرستی با کیفیت بیشتر!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      به نام خدا

      ندای عزیزم سلام

      چقدر تحسین برانگیزی شما دوست خوبم

      بسیار آگاهی بخش و لذت بخش بود خوندن کامنتت

      اینکه خدا انسان نیست

      مثل ما انسانها احساس نداره، احساسی عمل نمیکنه

      خداوند سیستمه

      که واکنش نشون میده به فرکانسهای ما( باورهای ما، افکار ما که مدام در حال فکر کردن بهشون هستیم در طول روز)

      مثال اتاق نعمتها ، میکروفن و درخواست‌های ما

      بسیار مثال جالبی بود برام

      سپاسگزارم که هستید و مینویسید برای همه

      دوست عزیزم دوستت دارم و آرزوی بهترین ها رو برات دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    به نام یگانه خالق هستی

    سلام و درود خدمت تمامی دوستان عزیزم خانم شایسته و استاد عباس منش گرانقدر

    سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که بهم فرصت داد دوباره بیام اینجا و از زیبایی ها بنویسم

    استاد جان تمام زیبایی هایی که توی این فایل دیدم این رودخونه ی زیبا لباس زیبای شما و کلاه زیباتون رو تحسین می کنم

    کلا به نظرم شما و خانم شایسته خیلی شیک پوش هستید

    کلا من همیشه ساده پوشی رو می پسندم و اعتقاد دارم زیبایی در سادگی هستش

    تحسین می کنم این اسکوتر های خفن رو که اینقدر رفیق های با معرفتی و پا به پای شما این همه مسیر رو اومدن

    تحسینتون می کنم که هدایت شدین به این ایده ی خفن نصب موبایل روی سینه و حرکت با اسکوتر که تصاویر خیلی زیبایی رو ضبط کردید و لذت بردم

    استاد جان خانم شایسته جان ، یه چیزی که تو فایل های سریال ها همیشه ی همیشه برای من تازگی داده و هر بار که می بینم واقعا با قلبم تحسین می کنم این احساس رفاقت و ادب و احترامی هست که بین شما دو نفر می بینم

    واقعا سپاسگزارم

    بعد از دیدن بارها و بارهای این سریال ها اصلا استاندارد های من برای شکل دهی یک رابطه رفته بالا و من هم دوست دارم رابطه ای بی نهایت عاشقانه در عین حال بدون وابستگی و در عین بی نهایت احترام رو در رابطه تجربه کنم

    و بعد از دیدن رابطه ی شما از بس تحسینتون کردم جهان داره الگوهای بیشتری هم بهم نشون میده ، بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3347 روز

    سلام

    دقیقااین را تمام فایلهای شما واضحا می بینم که تو وقتی اعتقاد داری که همه چیز روز به روز بهتر و راحتتر میشود این طور می شود وهست

    چقدر جالب فرمودید که با دیدن این سریالها، جذب کنیم چیزهای خوب را و ورودیهای مناسب به خود بدهیم؛ و با این نگاه این سریالها را ببینیم

    هر چه بیشتر زیبایی را ببینیم و تحسین کنیم بیشتر هم میشود و ما در آن مدار قرار میگریم

    دوره های قدیمی مثل آفرینش را من عاشقشم و خیلی نگاه میکنم اصلا انگار با قلبم آن راحس میکنم و هر چه بیشتر می گذره بیشتر درکش می کنم

    آگاهانه به زیباییها توجه کنیم و آگاهانه بخواهیم که بیشتر وارد زندگیمان شود.

    از وقتی که روی این مورد دارم بیشتر کارمیکنم بیشتر هم می بینم مثلا اینکه خانم شایسته عزیزم؛ کیف کمری استفاده کرده بود در چند فایل پیش؛ یک دفعه گفتم عه من با این شرایطی که دارم این خیلی برایم اکی است چرا این را تهیه نکردم؛ خرید و بسیار بسیارررررر راحتم ممنونم

    یا این روزها که کارهای خانه و کار را انجام میدهم ؛ یک سره به من گفته میشود که این طوری عمل کن و چقدر بهتر است ؛ امروز کارهای خانه را طوری که به من الهام شده بود انجام دادم چقدر راحتتر بودم.

    هر چه بخواهیم میشه من این را هر روز دارم میبینم و در این مورد بیشتر اعتقاد پیدا می کنم و باورهایم محکم تر می شود

    من با باورها و فرکانسهایم که منجر به عمل می شود این زندگی را خلق نموده ام

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    محمد سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2422 روز

    سلام استاد عزیزم❤️🌹❤️

    محمد هادی سلیمانی هستم

    کسی منو هادی صدا نکرده تا حالا

    ولی از وقتی منتقل شدم به بندر عباس اسمم رو هادی نوشتم روی سینم(اتیکت اسمم رو میگم،من نظامی هستم) چون رو هدایت خدا خیلی حساب باز میکنم.

    شاید از حوصله جمع خارج باشه و خیلیا سرسری از خوندن این نوشته رد شن، اما حتی اگه یک نفر هم منظور من رو درک کنه و باعث شه زندگیش عوض شه برای من کفایت میکنه که من وظیفه خودم رو در مقابل پروردگارم به انجام رسونده باشم.

    میخوام از اتفاقی که توی زندگیم افتاد و باعث شد خدا رو با تموم وجودم حس کنم صحبت کنم و هدایتی که از طرف پروردگارم نه یک بار بلکه بارها در برابر یک مشکل بزرگ برام اومد.

    کاری به قدرت انسان و قدرت تفکرش ندارم که اون بحث خودشو داره و جزئی از توانایی هایه انسانه،من میخوام از هدایت خداوند و وجود او صحبت کنم.

    یک شب دلم خیلی گرفته بود، دیگه دنیا برام به آخر رسیده بود،از دست هیچکس هم کاری ساخته نبود که به من کمک کنه، من تمام زندگیم رو توی قمار از دست داده بودم، از جمله خونه ای که خریده بودم، ماشینم،بعد از باختنه اموالم برای اینکه باختم رو جبران کنم از ۴تا بانک اقدام به وام گرفتن کردم، حدود۱۵۰تومن دستم اومد که ۶۰تومنش رو توی خیابان نامجو تهران یه آپارتمان رهن کردم و بقیه پول رو دوباره توی قمار از دست دادم.دوباره واسه جبران ۱۴۰میلیون از ۲نفر نزول کردم،که ماهی ۵ملیون سود پول باید بهشون میدادم، اما من همون ۱۴۰ تومن رو هم از دست دادم، رفتم سراغ پول پیشه خونه که از ۶۰تومن پول پیشه خونه هم ۵۰تومنش رو از دست دادم.

    درست ۶ماه چون نتونسته بودم اقساط بانک رو بدم جلوی حقوقم رو بستم و همچنین ظامن هام، اجاره خونه رو که باید ماهی ۳تومن میدادم دیگه امکان نداشت بدم.

    تویی که داری این متن رو میخونی، نمیدونم باورت میشه یا نه؟ کارم به جایی رسید که برای رفتن به سر کار دیگه پوله بلیط مترو که قیمتش بود ۱۵۰۰تومن هم نداشتم و تا مدت ها ۱۵کیلیمتر پیاده میرفتم سرکار،پول نداشتم از نونوایی نون واسه صبحانه بچه هام بگیرم،الکی میرفتم بیرون میگفتم بچه ها نونوایی بسته بود. مادر زنم یا برادر زنم برامون گوشت میاوردن میزاشتن توی یخچال اونم هر ۳ماه یه بار. اونقدر بیچاره شده بودم که تصمیم گرفتم با اسلحه خودکشی کنم. حتی به استاد عباس منش هم واسه پول رو زدم که بتونم آرزوی دخترام رو که داشتنه یه دچرخه بود برآورده کنم، تا این حد من به فقر رسیده بودم. من معنی فقر رو با تمام وجودم احساس کرده بودم😔 دیگه رفتار همه با من فرق کرده بود کسی بهم قرض نمی‌داد، یا اگه قرضی داشتن واسه گرفتنش پافشاری میکردن. ازم شکایت کرده بودن دیگه چیزی تا زندان رفتنم هم نمونده بود، صبح که می‌شد وقتی تلفن خونه یا موبایلم زنگ می‌خورد تمام بدنم میلرزید😔

    یه شب وقتی دیگه جونم به لبم رسیده بود، وقتی از تمام دنیا و آدماش دلگیر شده بودم، وقتی از تمام آدما حتی از مادرم دل بریده بودم، به خدا دل بستم و رفتم بالایه پشته بوم خونه،زانو زدم، سرم رو کردم به آسمون،به خدا گفتم:

    خدایا

    میدونم خودم در حق خودمو بچه هام بد کردمو تو نکردی.

    گفتم خدایا آدمات همه ازم فرار کردن، حالا فقط تو موندی برام، نگو که تو هم منو دوست نداری😔نگو که تو هم کمکم نمیکنی، نگو که منو به حاله خودم حالا که گنهکارم واگذار میکنی.

    گفتم تو خدایی، بزرگی و بخشنده، مهربانی و صاحب این دنیا، میشه صاحبه من باشی😔

    میشه دستم رو بگیری؟ میشه کمکم کنی تا زمین نخورم؟

    هی زار زار گریه میکردمو میگفتم خدایا اگه واقعان وجود داری، عظمت و قدرته خودت رو بهم نشون بده حالا که هیچکی قدرتش رو نداره بهم کمک کنه.

    واسه اولین بار بود که فقط به خدا توکل میکردم و ازش با تموم وجودم کمک میخواستم.

    ۸جلسه از دوره ۱۲قدم رو تهیه کرده بودم و با اینکه میدونستم باید احساسم رو خوب نگه دارم تا زندگیم عوض شه ولی به جایی رسیده بودم که دیگه نگه داشتنه احساس خوب برام غیر ممکن شده بود، و از خدا خواسته بودم که خودش منو هدایت کنه و آماده هر اتفاقی شده بودم.

    چند روز بعد یه نامه اومد اداره که هر کی میخواد بره استان سیستان و بلوچستان خدمت کنه بیاد درخواست بده، حقوقش تقریبا ۲برابر حقوق تهران بود و من به این حقوق نیاز داشتم.

    زن و بچه هام هی گریه میکردن که اونجا امن نیست و نرم، ولی من باید به خاطر حقوقش میرفتم،یا یه جورایی قصد فرار کردن از طلب کار ها رو داشتم.

    چون زن و بچه هام ناراضی بودن منصرف شده بودم که برم،

    به خدا گفتم خدایا بهم میگی برم یا نه؟خودت منو راهنمایی میکنی که کجا برم؟ میتونستم مثلان یه شهر عملیاتیه پر خطر دیگه رو انتخاب کنم فقط در همین حد اختیار داشتم،

    درست همون روز که از خدا طلب هدایت کرده بودم، وارد مغازه دوستم شدم که یه طوطی داشت که ۵سال ازش مراقبت می‌کرد، تا من وارد مغازه شدم طوطی‌ پرواز کرد و از مغازه پر زد و رفت، من این اتفاق رو یه نشونه دونستم که باید برم ولی دلمم نمیومد از تهران برم و دخترام رو تنها بزارم.

    آخه هنوز به یکی از بنده هایه خدا امیدوار بود(رئیس کارخونه کولر سازی) که قرار شده بود بهم کمک کنه و من بدهکاریم رو بدم،اما از تیر ۹۹رفته بود آمریکا و هنوزم که هنوزه برنگشته.

    دوباره واسه اینکه اون نشونه رو نادیده بگیرم و قدرت خدا رو زیر سوال ببرم، به خدا گفتم خدایا میشه یه بار دیگه منو راهنمایی کنی که انتقالی بگیرم یا نه؟ واسه اینکه خدا نتونه منو راهنمایی کنه و تهران منتظر اون رئیس کارخونه بمونم، به خدا گفتم از همون طوطی که پرواز کرد برام یه نشونه بیاره(درست همون روزی که پرواز کرده بود،محله خاک سفید)

    وقتی چند ساعت بعد دوستم بهم زنگ زد و بهم گفت که اون طوطی برگشته مو به تنم سیخ شد و با عجله رفتم مغازه تا ببینمش، طوطی برگشته بود اما با پر و باله خونی، و کنج قفس کز کرده بود.

    انگار خدا میخواست بهم بگه که ببین من اول بهت گفتم برو، حالا اگه بمونی درست مثل این پرنده پر و باله تو هم زخمی میشه.

    این اتفاق ذهنم رو مشغول کرده بود و شب همون روز وقتی شیفت بودم، رفتم توی محوطه پادگان به آسمون نگاه کردم،گفتم خدایا منو ببخش که ته دلم دوباره راضی به این انتقالی گرفتن نیست، میشه دوباره ازت درخواست راهنمایی کنم که برای آخرین بار به صورته خیلی واضح و روشن منو هدایت کنی که به کجا انتقالی بگیرم؟ کدوم شهر؟ برم سیستان و بلوچستان؟ کجا برم😔

    فردا صبحش سر ساعت ۸ که میخواستم

    شیفت رو تحویل یکی از همکارام بدم و برم خونه یه اتفاقه خیلی عجیب افتاد.

    ماشینه یکی از کلانتری ها رو اداره ما به خاطر اینکه راننده خودرو گواهینامه باهاش نبود توقیف کرده بود.

    من شیفت رو تحویل داده بودم و میخواستم برم خونه که یکی از همکارام بهم گفت که راننده این ماشینی که توقیف کردیم فامیلیش محمد هادی سلیمانی هست😔

    حس کنجکاوی من باعث شد که برم سراغه راننده، دیدم بله هم اسم و فامیلیش و هم درجه اون با من یکی هست، بعد دیدم که کلانتری محله ما هم خدمت میکنه،وقتی ازش سوال کردم که قبلان کجا خدمت میکرده؟ بهم گفت که چند روز پیش از هرمزگان به تهران منتقل شده. اونجا بود که تصمیم گفتم به جایه سیستان و بلوچستان به استان هرمزگان انتقالی بگیرم و از مهر ۹۹که اونم یاری خداوند بود به هرمزگان منتقل شدم و ۲ماه بعد خانوادم رو با خودم بردم.و کلان زندگیه من رنگ و بویه جدیدی به خودش گرفته و با اتفاقایی که هر کدوم خودش یک هدایت متفاوت داره،دارم موفق میشم که زندگیم رو از نو بسازم.

    اینا رو وظیفه دونستم که بنویسم🌹

    که بگم بچه ها درسته که انسان دارایه یک قدرت تفکر بسیار بالاست،درسته که تمومه اتفاق های زندگی ما رو فرکانس هایه ما می‌سازه، ولی هیچوقت قدرت خداوند و هدایتش رو فراموش نکنید❤️

    بعد از اون اتفاقایی که برای من افتاد، من فقط رو هدایت و کمک خداوند حساب میکنم و اسمم رو هادی انتخاب کردم تا هیچوقت یادم نره که همیشه از خدا بخوام که هدایتم کنه، و واسه همینم حالم همیشه خیلییییییی خوبه😊

    الان بهترین دوستم، بهترین هم صحبتم فقط خداست،و فقط اونه که بهم میگه چیکار کنم و کجاها برم، من فقط ازش میخوام و اونم هدایتم میکنه🌷🌷🌷

    إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا

    ❤️❤️❤️❤️❤️ ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى

    بی تردید هدایت کردن بر عهده ماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      fatemeh saeeidi گفته:
      مدت عضویت: 1755 روز

      سلام آقای هادی سلیمانی

      کامنت شما را خواندم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم

      از همان جایی که با خدا صحبت کردی و از او هدایت خواستی چقدراشک ریختم

      خیلی از هدایتهایت درس گرفتم

      من شما را با همان نام هادی صدا میکنم

      واقعا خدا چقدر واضح و روشن شما را هدایت کرده و تحسینت میکنم که به هدایت پروردگارت عمل کردی

      آقای هادی من هم مدت زیادی هست که از خدا هدایت خواستم

      خیلی دوست دارم که وقتی داره بهم میگه و هدایتم میکنه قشنگ درکش کنم وبفهممش

      آقای هادی کامنت شما واقعا تاثیر گذار بود

      وقتی شخصی می یاد اینجوری از عملگرایی خودش میگه

      وقتی میگه رفتم و عمل کردم واقعا تحسین بر انگیزهه

      برای شما از پروردگارم موفقیتهای بیشتر و بیشتر میخواهم

      در پناه الله یکتا باشید🌷

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      سلام آقای هادی عزیز

      تحسینتون میکنم این شجاعت شما و عملگرایی تون و اینکه زندگی جدید و موفقی برای خودتون ساختید

      من همیشه عاشق اسم هادی و محمد هادی بودم. امروز روز عید فطر 1403 هستش

      خیلی دلم میخواد در آینده به امید خدا اگه پسردار شدیم، اسم پسرمو بزارم هادی فقط یه باور محدود کننده دارم اونم اینه که میترسم دوستاش مسخره اش کنند چون توی دوره راهنمایی توی ریاضی خطوطی داشتیم که بهشون خطوط هادی میگفتن.نگرانم دوستاش توی اون برهه از زمان سر به سرش بزارن

      البته شاید برای بعضی‌ها این طرز تفکرم خنده دار باشه، اگه ایده ای دارید در این رابطه ممنون میشم راهنمایی کنید

      جناب هادی عزیز

      با آرزوی بهترینها برای شما و خانواده تان

      در پناه الله یکتا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        محمد سلیمانی گفته:
        مدت عضویت: 2422 روز

        سلام ببخشید دیر جواب این پیام رو میدم، اصلان من خیلی وقته از سایت آقای عباسمنش فاصله گرفتم، فقط گهگاهی میام یه نشانه روز میگیرم.

        اما چقدر جالبه برام بعد از مدت ها وارده سایت شدم و درست روز تولدم یعنی16/2/1403دارم کامنت میزارم.

        درست یک ساعته پیش دوباره هرچی داشتم رو توی قمار باختم. تقریبان یک سالی میشه دوباره افتادم تویه این کار. همین یک ساعت پیش بود که به خدا گفتم هوای آدمایه گهنکار هم رو داری؟ به منم نگاه میکنی با فراموشم کردی؟ داشتم بهش میگفتم که میتونی منو یه باره دیگه روزه تولدم واسه آخرین بار ببخشی تا من دست از این کارم بردارم؟این حرفارو بالا پشت بوم خونه رو به آسمون گفتم بعد سجده کردمو توبه کردم و از خدا طلب بخشش کردم. اومدم پایین که بخوابم دوباره به خدا گفتم خدایا میشه برام یه نشونه بفرستی از سایت عباسمنش که هدایتم کنه؟ تا وارده سایت شدم دیدم یه کامنت برام اومده اونم بعد از مدت هااا، خواستم اول برم نشانه روز رو بگیرم که کنجکاو شدم کامنت شما رو بخونم سارا خانوم. دیدم کامنتی که قبلان نوشته بودم درست اون موقع اوضاع و احوالم مثل الان داغون بود، و حرفایی که با خدا اون موقع زدم درست همین حرفایی بود که امشب دوباره به خدا زدم.

        سارا خانوم خدایی که من شناختم مثل ما آدما میشنونه، احساس داره، میبینه،

        فقط میدونم اگه باهاش خالصانه حرف بزنی جوری جوابتو میده که بتونی درکش کنی. قانون جایه خودش،من میگم فقط دیده نمیشه ولی دقت کنی میتونی کاراشو ببینی و متوجه حضورش شی. جوری به بنده هاش نگاه میکنه که انگار همین یه دونه بنده رو داره

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدحسین رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    به نام خالق زیبایی ها 🌸

    سلام سلامی گرم خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین وهمه شما خانواده عزیزم

    خوشحالم که امروز هم درکمال آرامش دارم کامنت میزارم واقعا چقد حالم خوب بود وخوب ترشد بادیدن این فایل زیبا همین تصویر استاد رودیدم گفتم این فایل سرشار از آرامش وصلح باخود یعنی تصویر استاد دیدم گفتم ببین حال الان من دقیقا مث حال استاد همینقد آرومم ودارم لذت میبرم خدایا شکرت خدایاشکرت که میون این همه هیاهو اطرافم هنوز من آرومم چون خودم خواستم آروم باشم خودم خواستم یه جور دیگه نگاه کنم رفتارکنم عمل کنم متفاوت از دنیای اطرافم خدایا شکرت که هوای اینجا ابری منم نشستم روی حیاط زیبا منزلمون یه درخت اکالیپتوس جلوی خونمون هستش که این درخت همیشه سبز همیشه زنده است کلی درس داره برام این درخت به خودم همیشه میگم ببین دقیقا مث این درخت منم میتونم همیشه سبز باشم حالم خوب باشه هیچ خزونی وجود نداشته باشه یعنی زمستان تابستان پاییز بهار همش مث این درخت زنده باشم سبز باشم خدایا شکرت خدایاشکرت بابت این همه زیبایی که اطرافم است ومن دارم عاشقانه بهشون توجه میکنم خدایاشکرت بابت تک تک داشته هام واقعا این زیبایی هاقبلنا هم بود ولی من بهشون توجه نمیکردم نمیدیدمشون خدایاشکرت که نگاهم زیبابین ترشده وروزبه روزدارم بیشتر توجه میکنم به زیبایی های اطرافم دقیقاسعی میکنم ازهمینی دارم لذت ببرم به زیبایی های اطرافم توجه کنم خدایا شکرت اینم ممنون شما استاد عزیزهستم که اینقد نگاه مارو هم زیبا کردین با به اشتراک گذاشتن تجربه هاتون وزیبایی های اطرافتون باما نحوه عملکردتون نوع نگاهتون شخصیتتون که به ما هم یاد بدید چجوری زندگی کنیم رهاباشیم درصلح باشیم ولذت ببریم باهمین چیزی داریم لذت ببریم باهمینی داریم تحت هرشرایطی لذت ببریم واقعا یاد اون خاطره ای گفتین من تهران بودم می‌رفتم چهارراه پارک وی تا ماشین های مدل بالا روببینم بشمارم وتحسین کنم زیبایی هارووبرای ذهنم منطقی کنم فراوانی هاروثروت رو گفتم ببین استاد دقیقا این نگاه توجه به زیبایی ها ازهمون اول بوده و همینجورادامع داره دقیقا همون توجه کردن های اون موقع استاد روهدایت کرده به زیبایی هایی که الان داره تجربع میکنه پس این برای ما باید درس بزرگی باشه پس منم بایدسعی کنم نگاهم روزیبا کنم توجه کنم به زیبایی ها باهمین شرایطی الان دارم سعی کنم لذت ببرم برم زیبایی هاروببینم وتحسین کنم وذهنم رو عادت بدم به زیبایی ها خدایا شکرت خدایا شکرت روزبه روز داری چکار میکنی باباورهای ما خدایاشکرت چقد درکم بهترشده زیباتر شده عمیق ترودقیق ترشده که دارم۸سعی میکنم ریزبه ریز نوع نگاه استاد رووعملکرداستاد روبه خودم یاداوری کنم که هرچی ازاستاد الان میبینم دقیقا نتیجه اون باورهای گذشته استاد دقیقا استاد همون گذشته هم همینجور بود نگاهش روی زیبایی هابوده چون درک کرده بود موضوع توجه به زیبایی هارو درک کرده بود تمام اتفاقات زندگی روتوجه کردن ما به وجود میاره که به هرچی توجه کنی ازجنس ازاساس همون موضوع وارد زندگیت میکنه

    خدایاشکرت دقیقا برداشت من ازفایل امروز این موضوع توجه بود هم استاد وهم خانم شایسته صحبت میکردن دقیقا من این بحث توجه کردن رودرک کردم ودرصلح بودن باخود اونجایی خانم شایسته گفتن من یه زمانی داشتم توجه میکردم به زیبایی ها و معماری شهرها دقیقا همونارو دیدم چقد مهم این توجه کردن کانون توجه ما الله اکبر الله اکبر روزبع روزداره این موضوع برامون منطقی ترمیشه خداروشکر داره اصل میشه برامون داره جزیی ازما میشع که به هرچی توجه کنی ازجنس ازاساس همون وارد زندگیت میشه وهرلحظه با یادآوری این موضوع داریم سعی میکنیم بهتر عمل کنیم کنترل کنیم ذهنمون رو که داریم چه ورودی هایی بهش میدیدم وداخر هم میخوام سپاس گذاری کنم ازخدای مهربانم بابت تک تک این فایل ها وتوضیحات استاد عزیزم که دستی شدن ازطرف خدا که مابااستفاده ازراهکارهاشون به راه راست هدایت شیم امروز من خیلی لذت بردم ازاین فایل فارغ ازهمه زیبایی هاش صحبت استاد وعزیزدلش خیلی بهم حال داد ولذت بردم

    امیدوارم درپناه حق شادو ثروتمند وسعادتمند دردنیا و آخرت باشید 🌸 دوست دارم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3815 روز

    خدای من خدای من خدایاا شکرت برای این قانون ثابت الهیت .. شکرت که با نزدیک تر شدن به تو احساس خوبم بیشتر قلبم واتره خنده هام واقعی تره ذهنم در آرامش بیشتر .. اره واقعا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و هر چقدر ثروتمندتر میشم به تو نزدیک تر میشم نزد تو محبوب تر میشم، چشمانِ بیناتر و گوش‌های شنواتری پیدا میکنم و قلبم عاشقم تحسین برانگیز تر میشه و تمام وجودم بیشتر از همیشه مشتاق و شیدای توجه بر نکات مثبت خواهد شد.

    سلام به عزیزای دلمممم یوهووو خدایا شکرت برای یک فرصت دوباره زندگی آره زندگی نه روزمرگی

    راستش جریان هدایت خیلی ساده است و حالا من بیشتر دارم درکش میکنم هدایت را .. هدایت شدن به سمت جایی که؟

    اوهوم جایی که کانون توجه روی اونه تمرکز تو روی اونه

    دو ساعت پیش در راستای توجه بر نکات مثبت و تحقق خواسته تکاملیم یعنی جهانگردی، دیدن زیبایی های دنیا و به اشتراک گذاری این زیبایی ها با دنیا یک ایده یهو بهم الهام شد .. خیلی احساس خوبی داشتم بهش و همون لحظه آنـــی بهش عمل کردم البته برای اون لحظه فقط .. اون این بود که اقا من به خودم گفتم اگر کارت معافیتم را هم بگیرم که دارم اقدام میکنم براش بعدشم که پاسپورت میگیرم بعدش اولین کشوری که میخوام برم کجاست؟ اوکی ترکیه .. خب حالا که ترکیه میخوام برم

    واقعا چی را میخوام تجربه کنم؟

    بعد گفتم خب چه سوالیه ایول .. خب قطعا زیبایی های این کشور بینظیر .

    خب اوکی .. یک چیزو این جا بهم قلبم گفت گفت که یادته این قانون خیلی خیلی خیلی ساده را، گفتم احتمالا منظورت اینه که به هر چیزی توجه کنم و فرکانسش را بفرستم از همون جنس توجه را اساسش را بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میکنم * گفت احسنت بر تو پادشاه خب ..

    بیا و از این امکاناتی که هست خداروشکر استفاده کن بابا ..

    گفتم اهاا خودشه میدونم چی میخوای بگی خدا جون

    رفتم توی اینترنت زدم Turkey و به به به خداااا میبینم که کارمون را خیلی خیلی خیلی ساده تر از همیشه کرد چطور؟

    استان به استان، شهر به شهر، جزیره به جزیره .. برام آورده بالا .. تازه بلیط ها و هتل ها و رستوران ها و هاستل ها هم آورده همه چیز هست .. بعد خدای من خدای من

    گفت بشین و فقط تجسم کن و تحسین کن و تحسین ..

    تا اومدم ببینم اصننن محوووو این زیبایی های بی نهایت این کشور شدم خدای من چقدر زیبا چقدر جاذبه ها چقدر رنگارنگ چقدر همه چیز هست .. مسجدها .. شهرها .. ساختمان های باستانی خرابه .. ساحل ها .. رودها .. پل ها .. خونه ها .. بازارها .. مردم .. بازار ها .. گل ها .. باغ وحش ها .. همه چی بود و بعد گفتم اقاااا اقااا اینجاهاا چقدر خوشگل بعد یهو دستم خورد به یکی از همین زیبایی ها مثلا پل بسفر واای وای وای وای .. بعد دیدمم عه خدای من ااطلاعات هم در موردش نوشته که مثلا کی ساخته شده و چه جوری بود بعد خبر عالی ترش این بود که تازه کلیییی عکس های زیباییی دیگه هم کنارش بود و این فرصت را میداد تا از زاویه های مختلف در زمان های مختلف از روز و سال ببینی و لذت بیشتری ببری، تازه میتونستی سیوشون کنی یک دلللل سیررررر هااا تحسینشون کنی البته نه اون سیر خوردنی خخ این سیر مجید دلبندم!

    بعد تازه میتونستی اون لوکیشن را سیو کنی که این کارو میکردم .. خلاصه شروع جهان گردی را از همین الان از همین جایی که هستم با همین چیزهایی که دارم شروع کردم منظورم ایمانه .. ایمان .. ایمان همونجوری که دو سوم ایران را با یک کوله گشتم .. توی اون کوله ایمان بود .. ایمان .. به خودم افتخار میکنم .. اجازه نمیدم بمیرم و رویاهام به خاک ببرم .. اجازه نمیدم .. همه اشون را یکی یکی به تحقق می پیوندم .. به امید خدا با توکل با ثبات قدمی با نماز و صبر ..

    ادمی را میبینم عزیزایی را میبینم تو همین خواندن کامنت ها اصلا توی همین خانواده ی بزرگم، پدری را میبینم، مری جانی را میبینم که مثلا مری توی همون درس های معماریش داشته قانون را اجرا میکرده چه آگاهانه چه ناآگاآهانه و از این ور هم پدر وقتی اینو درک کرده دیگه آگاهانه انجامش داده اینجوری هدایت شده هدایت شدند هر بار به زیبایی های بیشتر و بیشتر .. از بندر به کل ایران، تهران و شمال و تایلند و شرق آسیا و ترکیه و بعد اروپا و حالا هم آمریکای بینظیر و تحسین برانگیز .. پس قانون را واقعا میتونی ثابت ببینیش که هر کسی ایمان آورده به غیب و این ایمان همراه با عمل بوده تجربه اش کرده واقعا ..

    حالا منم کلید دستمه واقعا اگرر واقعا براممم مهمه این کارو ادامه اش میدم .. حالا امروز 30 بهمن 99 هست این ردپا را میخوام ثبت کنم، ببینم اگر ادامه بدم به امید خدا کی میام که بنویسم توی همین جااا بچهه هاا من اون جوری که میخواستم سفر کردم به ترکیه و الانم ترکیه ام کنار پل بسفر روی قسمت اروپایی اش و دارم این کامنت زیبا را برای شما مینویسم با یک لبخند تا بنااا گوش واااا .. اره اره اره

    رویاهااا به تحقق می پیوندند .. DREMS COME TRUE شعاری که موقع درست کردن هر دریم کچرم به خودم میگفتم شعاری که هر بار موقع تحویل دادنش به دوستان وقتی میفروختم تا بندازم دور گردن هم پاره هام اینو میگفتم با یک لبخند و ایمان .. اره هنوزم بهش ایمان دارم .. بیشتر از همیشه .. اگر مسئله ای هست اگر نرسیدنی هست باید توی خودم درون ِ خودم دنبالش بگردم و نه بیرون از خودم .. نه در خدایی که همه چیز در او یافت میشود .. تمام حس های خوب دنیا ..

    Okay

    یک قسمت هایی که خیلییی زیبا بودند از این کشور را هم مینویسم یک سرچ کنید اصلاا دیوانه اش میشید .. تازه جالبه من خیلی بیشتر سبک شخصی خودم را متوجه شدم که مثلا بیشتر کجاها را دوست دارم بگردم، ببینم، تحسین کنم تا ااازز همین جنس توجه بیشتر وارد زندگیم بشه خیلی خیلی کارم ساده تر شده از وقتی که این سریال بینظیر و الهامی را سفر به دور آمریکا شروع کردم به دیدن و دادن این ورودی ناب و محمدی را به ذهن عزیز و ارزشمندم خدایااا شکرت ..

    ” جاهایی دیدنی بینظیرررر از ترکیه: Butterfly Valley و lüdeniz Beach و Likya way و برج قرمز و بی نهایتتت زیبایی های دیگه …

    بعد داشتم تجسم میکردم خدای من مثلا شهرها را با اسکوتر برقی ( واوو خدایا شکرت – ذوق و شوق فراوان دارم) و اسکیت برد و حتی دوچرخه یا موتور و درون هم اون بالا دنبالم میکنه و گوپرو هم که روی کله یا قفسه سینه من .. میگیردیم این زیبایی هااا و لذت میبریم از این زیبایی ها خدایا شکرت .. و هم اینجوری کل شهر را میگردیم هم زیبایی ها را بیشتر میبینم تحسین میکنم و بعد منم میام اینا را ادیتی که دوست دارم میکنم و کلی استوری تلینگ میکنم با صدای جذابی که خدا بهم هدیه داده و به اشتراک میذارم با تمام دنیا .. چیزی که همیشه دوسش دارم ولی با دیدن این سریال و سفر به دور امریکاا 100000% به وضوح بیشتری از این کارم از این عشقم رسیدم .. از این کاری که هم میخوام کسب و کارم باشه هم همه چی .. خدایا شکرت.

    خیلی ایمان دارم که این اتفاق میافته، وقتی آگاهی جلسه چهار قدم دوم را که درمورد ثروت هست را گوش دادم که میشه با تغییر باورهام نعمت های بیشتر به این شکل وارد زندگیم بشن که یا حالا یک ایده ی جدید بیاد یا اصلا به این شکل با همون کارهایی که همیشه انجامشون میدادم ولی هرگز ثروتی باهاشون خلق نکردم .. میشه این اتفاق میافته .. هیچ چیز با استوپ و سکون درست نشده باید حرکت کنم بیشتر از همیشه باید خدام را با امید بخوانم باید از خدام بزرگ بخوام و زیاد وگرنه عیبه که از خدایی که خالق و مالک و صاحب من و تمام هر انچه که میتونم ببینم و بشنوم و هست و نیست در ظاهر و پنهان .. کم بخوام ازش .. یا بگم فقط اینو و اونو میخوام این عین شرکِ این عین کوچک شمردن خودشِ خودش که بزرگتر از هر انچه که فکر میتونم بکنم خیلی خیل بزرگتر از چیزیه که میتونم تجسمش کنم تصورش کنم .. خدایا شکرت خدایا رب من عظمتت را شکوه و جلالت را سپاس و ستایش گویم ..

    پروردگارا مرا ببخش و بیامرز و مرا به راه راست هدایت فرما به راه راستی که نعمت هایت را بر ان ها افزون میکنی و نه گمراهان و نه مسیر گمراهی و غضب شدگان خدایا شکرت ..

    وای وای خدای من کاملا دارم احساس میکنم که احساس متفاوتی دارم از اینکه علاوه بر زیبایی های خودم و این سریال این شهر این کشور بینظیر آمریکا + این شهر زیبایی که توش الان زندگی میکنم و حالا هم رهاتر از همیشه شروع به دیدن زیبایی های یک کشور دیگه که مثل همه جای دیگه سرای منه .. کردم یک احساس فوق العاده ای که دارم که قطعا این احساس همون هجرت فرکانسی منِ اونم از همین جا .. همین الان .. خدایا چی بگم .. چطور ازت تشکر کنم به خاطر این قانون بینظیرت به خاطر این نعمت بزرگ عظمت ذهن .. خدایا شکرت به خاطر این دست بینظیرت که اینجوری درک میکنه تو را و عمل میکنه و خلق میکنه هر چی که میخواد را و حتی بیشتر و بیشتر و حالا .. خدایا شکرت چقدر خوشبختم به خاطر درک همین قانون ساده که به هر چیزی توجه کنی از همون جنس را بیشتر و بیشتر وارد زندگیم میکنم شکرت شکرت.

    +

    اما این قسمت؛

    خدایا شکرت برای این کشور زیبا خدای من چه پیاده رویی داره چه پرنده های در حال پروازی چقدر ماشین خدای من دفین حتی چقدر در آرامش چقدر اینجا فرکانسش عالیه چقدر همه جا تمییزه چقدر همه چیز خوبه و خوش بو خدایا شکرت برای آزادی پوشش هر جوری که دوست داری حتی پابرهنه هر جور لباس هر جور اینجا همه دنبال شادی هستند که هیچ اینجا همه اولویتشون هم شادی بیشتر احترام به هم، تمییزی، مسئولیت پذیری، عشق و حال، خانواده، بازی، کسب و خلق ثروت، خرید کردن بهترین ها، مهربونی، در صلح بودنِ .. خدایاا شکرت

    چه موسیقی های زیبایی انتخاب کردید ممنونم پدر ممنونم مری جان، ممنونم برای این خلاقیت بینظیرتون برای ادیت این قسمت، خداروشکر که باورتون برای انجام ساده تر شدن کارها حالا شما راحت تر از همیشه فیلم میگیری خداروشکر، خداروشکر که هم شما لذت میبری و هم با توجه اتون به زیبایی بیشتر و بیشتر با ادیتش بازم به زیبایی های بیشتر و بیشتر هدایت میشید از وقت ارزشمندتون بیشتر استفاده میکنید .. چی بگم چقدر کار خیری هست چقدر کار خیرا کثیرا هست خدایا شکرت

    چقدر انی پارک جنگلی زیباست چه سنگ های قشنگی چه لباس زیبایی پوشیدید، چه موبایل فوق العاده ای چه کلاه و تی شرت و اکسسوری عالی برای هولد آنِ دوربین، خدایا شکرت برای این رابطه عاشقانه شما بدون وابستگی در صلحِ در صلح کنار هم اووووم .. هر بار هم دیگه را تحسین میکنید تشویق میکنید تبریک میگید .. خودِ بهشتِ .. شوخی هاتون .. کلامتون .. خدایا شکرت چقدر دوستت دارم این درخت های نخل را خدایا شکرت، عهههه پرید .. خخخ .. عاشقتونممم من الهی الهی باازم این رابطه عاشقانه تر زیباتر بهترین هاا را آرزو میکنم برای شما برای خودم برای خانواده ام .. و چقدر خوشحالم که میتونم درک کنم این شما و این من و این خانواده همههه WE ARE ONE هستیم .. همه یکی هستیم و تسبیح و ستایش مخصوص پروردگار قشنگمون هست که خیلی زیبا اینجا ما رو کنار هم گذاشته تا درس ها را بگیریم و با هم رشد کنیم .. خدایا شکرت شکرت شکرت

    چقدر این زوج باحال پشت سر شما در صلح هستند انصافا .. منم منم با این نگاه ورودی عالییییی که دارم میدم با این نگاه که اره دقیقا منم اون چیزهایی که دوست دارم توجه کنم که خودم هم دوست دارم تجربه کنم اینجوری نگاه میکنم به فایل .. خدایا شکرت برای این سکوت و آرامش واقعا این آب زیباااای صاف و روشن خداروشکر خداروشکر برای این پل زیبااا چقدر قشنگه چقدر قایق هست و چقدر ثروت هست ثروت فراوانی .. فراوانی

    فراوانی ثروت، فراوانی پول، فراوانی محبت، فراوانی شوخی درست، فراوانی خنده، فراوانی عشق، فراوانی توحید، فراوانی زیبایی، فراوانی آرامش، فراوانی لباس های زیبا، فراوانی آب، فراوانی صداهای زیبا، فرااوانی ساختمون ها، فرااوانی پرنده ها، فراوانی روابط عاشقانه، فراوانی آزادی ..

    عاشقتتممم مریم جان عاشقتم شما هر وقت میبینم شمارا، هی این باوره به ذهنم میاد که اره شغل من مقدس ترین شغل دنیاست .. وقتی شما را میبینم یاد قانون تمرکز لیرزی میافتم .. و ببین همین تمرکز لیزری همین عشق به کارتون همین رفتن شما به مدار بالاتر همین توحیدی تر شدن شما شده پیدا شدن این فایل ها شده اون جرقه برای ایجاد یک دوره شده ورود ثروت بیشتر شده ایجاد ارزش بیشتر شده احساس خوب بیشتر شده عشق بیشتر شده سپاس گزاری بیشتر .. چقدر تحسین میکنم شما را ..

    حرف درونِ شما را خیلی خیلی تاییدش میکنم اینکه چقدررررر ورودی هاا مهم هستند مخصوصا بازم میگم از وقتی که وارد قدم شدم و حالا هم قدم دو چند وقتی هست تقریبا یک ماه و جدی تر گرفتن تمرین ستاره قطبی و انجام دادنش خیلی خیلی خیلی بیشتر دارم میبینمممم با دو چشمام که اره مثلا به هر چیزی توجه میکنم همونو میبینم به کسی فکر میکنم میبینم .. اصلاا هر بارم که اینجور میشه این اتفاق میافتاد که مثلا همین امروز صبح همچین اتفاقی افتاد داشتم به برادر عزیزم فکر میکردم یهووو یک ان بخدا دیدم که به گوشی مامانم زنگ زد و اسمش روی صفحه افتاد … میگم هر بار که اینجور میشه میگممم ببین محمدد .. به هر چیزی توجه کنی .. همونو اساسش را جذب میکنی .. حالا میای مثلا ورودی هاتو کنترل میکنی بعد میخوای ورودی خودتو بدی و حالا اینجا این قسمت ها این سریال این سایت خدای من بهترین بهترین بهترین بهترین .. خدایاا شکرت چی بگم خدایا شکرت فقط فقط .. خدایا شکرت

    چه حسی داره اینکه یک جایی باشی توی مدار خاص خودت بعد دوربین را جلوی خودت بگیری و جلوی دوربین چیزهایی را هدایت بشی به گفتنش که میدونی اول خودت اجراشون کردی شده جزیی از خودت و حالا میلیون ها نفر بی نهایت انسان در مدارش خواهد شنید در سرتاسر دنیا … خیلی حسِ قشنگیه .. خیلی .. دوربین نیست انگار بی نهایت دنیاست پشت این دوربین مثل دنیای من .. زیبای من و در آینده زیباتر ان شاا.. با تعهد بیشتر و قوی تر من برای ادامه دادن محکم تر از همیشه …

    عاشقتونم خدایا شکرت.

    راستی اینجا انگار نه انگار وسط زمستون بابا انگار تابستون .. هه هه چقدر هوا خوبه .. خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      سلام مارکو ی عزیز

      تحسینت میکنم که قادری اینقدر زیبا و با مفهوم بنویسی کامنتت را

      نوشته هایت احساس عالی و احساس نیاز به تفکر در نوشته هایت به من داد

      به هر چیزی توجه کنی ، از همان جنس بیشتر و بیشتر در زندگیت میبینی

      بارها و بارها اینجا از دوستان و از استاد شنیدم و خوندم این جمله ی قانون جهان رو

      ولی انسان فراموشکار است و نیاز دارد به تکرار و تکرار و تکرار

      سپاسگزارم ازتون که از خواسته های زیباتون از عشق به مهاجرت و سفر و ماجراجویی نوشتید و از اشتراک گذاری زیبایی های اطراف تون برای تمام مردم جهان

      هم چون استاد

      امیدوارم تا الان رفته باشین ترکیه و از جاهای زیباش دیدن کرده باشید

      لطفاً اگه رفتید ، ممنون میشم از تجربه های خوبتون برامون بنویسید

      براتون تحقق خواسته‌هاتون رو آرزومندم از رب توانگرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علیرضا برزگرزاده گفته:
      مدت عضویت: 2910 روز

      سلام مارکو جان؛این پیام مایه یک هدایت برای من شد.راستش هدف من برگشتن به فوتباله اینکه برم یک تیم خوب و خوبتر و اروپا و تیم ملی و خب سه سالی هست بازی نکردم و باوردرب و داغون واقعا زیاد دارم که البته دارم روش کار میکنم و عزت نفس پاشنه آشیل بشددددددددت مهم منه.هرچند خیلی روش کارکردم اما درگذشته از بسسش نابودشده که باید خیلی بازم روش کار کنم.و الان این ترم سنوات گرفتم برای یک ترم دیگه و می خوام ارشد شرکت کنم شاید هم کاری دیگر کردم توکل کردم به خدا و ازش هدایت خواستم که برگردم به فوتبال دانشگاه هم ادامه بدم تا مشمول نباشم تا پیشرفت بیشتری کنم اونجا باز الله هدایتم میکنه راستش این تضاد شد برای من ولی الان منو بششششدددت بجاش پایبندتر کرده اوایل خیلی خیلی اذیت شدم.وقتی زدی برم برای معافیت اول هررری دلم ریخت یاد مسأله خودم افتادم ذهنم میخواست منو به سمت حسرت ببره اما کنترلش کردم من پیامتو تا آخر خوندم مخصوصا اونجا که گفتی کانون توجه وارد زندگی آدم میشه و به برادرم در تمرین ستاره قطبی توجه کردم که زنگ زد.پیام رو تا آخر خوندم و از خدا بششششدددت هدایت خواستم دست گذاشتم روی قلبم گفتم هدایتم کنننن.قرآن رو باز کردم طبق همون سبک همیشگیم یک آیه خوندم از نوح که خدا هرآنچه بخواهد انجام میدهد و اینا.گلاب به روت😂😂به دستشویی رفتم و برگشتم و باز هدایت خواستم که یک نوتیفیکیشن اومد رو صفحه پیام اینستا: پیام برای یکی از دوستای دانشگاه بود که زودتر درسو تموم کرد و تازه خدمت رو تموم کرده و جاااااالبه عکسش با لباس سربازی برای من اومد تاریخ عکس کی باشه خوبه؟؟؟؟؟!!!!!جولای ۲۰۲۰!!!!!!ینی سال قبل یک عکس دیگه هم گذاشته بود برای چهار ساعت پیش بود که خبر تموم شدن خدمتش رو میداد. اما برای من نوتیفیکیشن اون اومد!!!!!!اون دوهزاروبیسته!!!!!!این درحالیه کههههه هیچوقتتتتتت برای پست یکسال پیش اعلان نمیده اینستا برای پست جدید میده و من اینو ی معجزززززه از جانب ربّم دیدم که سریع الجوابه و جوابمو سرررریع دااااااد.گفت اصل مطلب همون بود که مارکو گفت کانون توجهت ورودی هات وارد زندگیت میشن!!!!پس توجه کنی شرایطی مثل همین عکس برات پیش میاد و جهان هدایتت می کنه!!!گفتی مارکو که هدایت سادس.جایی که کانون توجه تو،تمرکز تو روشه!!! و منم هدایت شدم به کانون توجهم پس جهان خیییییلی سریییییع جواب منو داااااااد.خدا هدایتم کرد.کسیکه اینجوری الان معجزه می کنه چرا بازم نکنههههه؟؟!!😍😍 چرا دوباره نکنهههه؟؟!!😘😘😍😍😍

      خودمو می‌سپارم به هدایت خدا توکل بهش.توکل هم خانواده وکیله.مثل وکیل آدم که کارو میسپره بهش و دیگه نه کاری داره بهش نه دخالت می کنه.موسی میگه افوض امری علی الله.تفویض ی درجه بالاترررره.کارتو میسپاری به وکیل خوووودت میزنی به جاده میری سفر میری عششششق و حاااال

      با توکل به خدا این مسأله هردومون حل میشه😉😜😘😍👍♥ خواستم تشکر کنم از پیامت و چقدددددر این تضاد داره هررروز قوی تر و توحیدی ترم میکنه خواستم تاییدت کننننم و منم این نوید رو بهت بدم که بعللللله کانون توجه ما وارد زندگیمووووون میشه؛یسسسسس چه قانون راحت و ساده ای😘😘😍😍😍👌👌

      خدایا خودت هدایت مون کن؛هممونوووو الهی له امید خودت ای جهاندار عالم، تنها قدرت عالم،قدرت تنهااااا از آن توست.♥

      فعلا.😉♥

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2244 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    کلیرواتر گردی اینبار با گوشی ایفون ۱۲ وصل به سینه ی استاد ،وااو چه ماهی بزرگی شبیه بچه نهنگه ،چه مردم زیبایی و مهمتر چه مامانهای زیبایی برعکس ما که وقتی ازدواج کردیم دیگه یه کار بچگونه بکنیم یه رنگ بچگونه بپوشیم مسخره میشیم اینها کوله پشتی دارن لباسهای رنگی پوشیدن موهاشونو افشون کردن خدایا بخدا این اون زندگیه که من میخوام من واقعا این تضاد رو دارم که اینجا یه تل میذارم سرم اعتراض میکنن که زن باید نجیب و باحیا باشه تل و موی باز واسه دختربچه هاست اما من میخوام بچه باشم خدایا این شرایط رو میخوام خدایاشکرت

    سه چرخه موتوری فک کنم اینم دست ساز باشه ،چقد عالیه که مردم تمپا انقد ایده هاشونو عملی میکنن و اجازه دارن باهاشم بیان خیابون ،چقد این پیاده رو زیباست حتی کنار پلم ادامه داره،ای جان مریم بازی میکنه با پاهاش😂،چه پارک جنگلی ساحلی زیبایی ،زوج زیبایی که اون پشت روی صندلیهاشونن و گه گداری اینورو نگاه میکنن خدایا چقد بودن تو طبیعت ارامش بخشه خدایاشکرت

    چقد عالی که استاد انقد برای ما ارزش قائله بررسی میکنه ببینه کدوم لنز تصویر واقعی تره همونو میذاره عشقی عشق بخدا ،خداروشکر که به ایده ی اغوشی هدایت شدید برای فیلم گرفتن خیلی خوشحالم که راضی هستید ،ای جانم ماهیه چه میپره ،چقد شما بی نظیرید که از دل هر تضادی یک خواسته خلق میکنید و اون تضاد مثل افتادن از دوچرخه رو نه تنها خاطره ای بد نمی بینید بلکه خیلی فان و با خنده تعریفش میکنید ،درخت زیبای پشت سر استاد خدایاشکرت

    استاد منم با تمام وجود فایلو نگاه میکنم و تحسین میکنم جوریکه از زندگی خودم غافل میشم ،قانون زیبای به هرچی توجه کنی همون وارد زندگیت میشه اصلا استاد یه چیزی در مورد این قانونها برای من رخ داده که حالا نمیدونم برای همه همینطوره یانه ولی به طرز خیلی عالی ای قوانین بهم متصلند برام یعنی اینجوری نیست که بگم فقط روی دیدن زیباییها فوکوس میکنم و بقیه رو رها کردم و هرچقدر تکاملم بیشتر میشه بیشتر میفهمم قوانین عین ستاره هایی هستن که با یه زنجیر طلایی بهم وصلن و وقتی یکیو میکشی ببری جلو بقیه هم میان و تکاملت رو در اونهام طی میکنی و بیدار میشی مثلا من که تصمیم گرفتم رهاکنم روابطم و خلاء ارتباطی بسازم بهم الهام شد عزت نفس کارکنم الان من تا صبح فایلهای کلید عزت نفس رو گوش میدم از اون ور این دوتا حذف روابط نادرست و عزت نفس دست به دست هم دادن و امروز مادرشوهرم ازم خواست برم خونه ی بردارش چون برادرزاده ش فردا عروسی میکنه و بخاطر بیماری نتونستن تالار بگیرن تو خونه عروسی میگیرن و گفت برو کمکشون و در کسر ثانیه ذهنم تجزیه تحلیل کرد که باید برم وسط یه عده خانم که همزمان کار میکنن و فقط غیبت و ردوبدل اطلاعات دارن و چقد فرکانسم میاد پایین در نتیجه عزت نفس به کمکم اومد و گفتم دوست ندارم برم و اونم چیزی نگفت و از اون طرف من که دارم روی این بعدها کار میکنم کانون توجهم هم داره رشد میکنه چون الان من بجای اینکه برم خونه دایی و توجهم بره روی افراد خونواده م که چرا رابطه مون خوب نیست و با بقیه خوبن و غیبت بشنوم و زندگیمو مقایسه کنم و حالم بد بشه کاری که در گذشته میکردم برعکس توجهمو میذارم روی این زیباییها روی این شهر فوق العاده این عشق بین شما و روی خودم کار میکنم و هرچقدر بیشتر کار میکنم رابطه م با همسرم بهتر میشه ایشون در گذشته شب و روز بامن دعوا میکرد سر خونواده ش الان نه میشینیم تو اتاقمون دوتایی انگلیسی میخونیم و من انگار رو ابرهام حتی دیروز که گفتم تابلو واسه اتاقم درست میکنم روی کاغذ جملات انگلیسی مثبت نوشتم و اونها رو یادش میدادم و حتی با مادرمم حرف زدم که تلفنی بهم زنگ زد حق نداره راجب هیچکسی حرف بزنه اگه خبر خوبی داشت بگه و گرنه فقط احوال پرسی و خلاص واز طرفی وقتی میدونم احترام به هرچیزی باعث میشه در زندگیم گسترش پیداکنه با وجودیکه قطع ارتباط کردم کوچکترین بی احترامی نمیکنم چون میخوام انسانهای جدید و عالی وارد زندگیم بشن و چقد شرایط کنترل ذهنم راحتتر شده خدا بدونه و همزمان این نکته نویسی فایل تاکید میکنم نکته نویسی چون بسیار فرقه بینه دیدن و ردشدن و دیدن و نگه داشتن و نکته نوشتن و این نکته نویسی بحدی حواس پنج گانه ی منو قوی کرده به زیباییها که الان که نکته مینویسم صدای پرنده ها رو میشنوم میرم حیاط یه کبوتر میبینم ابر میبینم حالم دگرگون میشه میرم تو جاده چشام چهارتا میشن تا همه ی زیباییها رو ببینم غذاها خوشمزه ترن و حتی اگاهانه لذت خلق میکنم مثلا هرروز تخم مرغ میخوردم وقتی دیدیم شما چندتا سبزیجات بهش میزنید خوشمزه ترش میکنید منم میام پونه ی کوهی تازه که داریم رو میریزم تو تخم مرغ یک کوکیه بسیار خوشمزه میشه و کیفشو میبرم از اون طرف منی که هربار به محل تولدم میرفتم و غرق شادی میشدم و حس میکردم اخر ارزومه و بسیار دلبسته بودم برم اونجا زندگی کنم الان فقط تحسینش میکنم و دیگه دلبستگی نیست دیگه برام یه ایستگاهه که منو به شهرهای بزرگتر و حتی مهاجرت برسونه چه بسا در این ایستگاه توقف هم نکنم و کلا رهاشدم و در کل اینجوریه که حس میکنم تمام ابعاد زندگیم داره باهم بالا میاد و خدارو هزاران بار شاکرم

    واااو مریم رو نگاه چه برقی میزنه این بشر بخدا نور از چهره ش میباره بیخود نیست استاد انقد با احساس بهش میگه عشق من عشق همه ی بچه های سایت ،واای خدای من مریم اخه کی باورش میشه غرق کتاب و عکسهاش بشی و یهو یه مدت بعد خودتو تو اون عکس ببینی جز کسی که ایمان داره قانون جواب میده، مگه غیرازاین بود که دوران دبیرستان همه غرق در رمانهای عاشقانه ی بی در و پیکر و پر از شکست و بدبختی بودیم و ساعتها میخوندیم و اشک می‌ریختیم و همونهام تو زندگیمون رخ میداد و خبر نداشتیم و نمیدونستیم که بابا این ره به ترکستان است که قانون چقد دقیقه بازم بیشتر و بیشتر از تجربه هات بگو مریم جان ،اخ مریم یه جوری از دوره به صلح رسیدن با خودمان تعریف میکنی انگار داری از الوچه سبز تعریف میکنی دهنمون اب میفته چقد عاشق این تعریف کردنهاتم این روزها که فایل درباره ی دوره ی عزت نفس رو گوش میدم و بااین صدای بی نظیرت داری جلسه ها رو میگی من دیوانه ت میشم دختر ،از ته قلبم و روحم کسایی که این دوره ها رو دارن تحسین میکنم و میخوامشون و خدامنو هدایت میکنه که به پولی برسم و اینها رو بخرم خدایاشکرت

    Thank you mary for recording this file for us

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: