سریال زندگی در بهشت | قسمت ١43

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار الهه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد عزیزم چقدر زیبا منو با اموزش های الهی ت منو عاشق خدا کردی

عاشق خدایی که دارم هر روز بیشتر بهش وابسته تر و دلبسته تر میشم

عاشق خدایی که شده تموم زندگیم ؛ شده تمام وجودم

خدایی که مالک و صاحب منه، خدایی که هیچ وقت ما رو تنها نمیزاره و ما رو به خاطر خودمون میخاد

استاد بینظیرم چقدر زیبا داری ابراهیم وار رسالتت رو توی این دنیای زیبا انجام میدی

چقدر زیبا داری با اموزش ها و اگاهی های نابت زندگی ما رو هم بهشتی میکنی

و فقط میتونم با تمام وجودم خدا رو به خاطر خلقت هدفدارتون و وجودتون ارزشمندتون توی زندگیم هزاران بار شکر کنم.

خدایا شکرت که اینقدر زیبا منو به این فایل بهشتی هدایت کردی فایلی که دیدنش بهم انرژی فوق العاده ای رو هدیه داد

فایلی که با دیدنش تو رو هر لحظه حس کردم

و این فایل ها برام زیباترین باورها رو هدیه میدن و هر روز قوانین زیبای جهان رو بهم یاد اوری میکنن.

خدایا شکرت که دارم صدای پر از ارامش و پر از حس خوب استاد عزیزم رو میشنوم

صدایی که بهم یه دنیا حس خوب رو هدیه میده؛ صدایی که هر وقت میشنومش یه دنیا عشق خدا رو بهم هدیه میده.

خدای من ؛ وقتی این تصویر رویایی و بینظیر اول صفحه رو دیدم بهم یه احساس عالی رو هدیه داد و یه لبخند زیبایی رو لبام مهمون شد

خدای من امروز مهمون یکی از بهترین بنده های بینظیرت؛ یکی از دوستای خانوادگی مون هستیم اقای راین عزیز با بچه های بینظیرشون که منو یاد اون قسمت های زیبایی که لحظات بینظیری توی پردایس رو با هم داشتیم انداخت

خدای من چقدر من این خانواده و این بچه های بینظیرشون رو دوست دارم و این بچه ها برام بوی خدا رو میدن

بچه هایی که خیلی پرانرژی و شاد و ازاد و رها و در صلح با خودشون هستن

بچه هایی که حالا من دارم اون اتاق زیبای بازی شون رو میبینم که اینقدر زیبا تزیین کردن

خدای من ؛به خدا این اتاق زیبا رو دیدم دیوانه شدم اینقدر که زیبا و با طراحی بینظیری و با نظم خاصی چیده بودن

و اقای راین عزیز و یوسف عزیزم اومدن تا با شوق و ذوق این اتاق زیبا رو به شما دستای بینظیر خدا نشون بدن؛ و چقدر زیبا بود اون قاب هایی که لباس های بازیکن های تیم محبوب شون رو قاب گرفته بودن و اون کلاه های زیبایی که توی این دکور زیبا چیده بودن خیلی زیبا بود و بهم کلی احساس عالی و انرژی فوق العاده ای رو هدیه دادن

و یه چیزی که توجه منو خیلی به خودش جذب کرد اون تمیزی و اون نظم و نظافت بینظیری که داشتم توی این اتاق زیبا و این فضای بینظیر میدیم و با تمام وجودم تحسین کردم این همه تمیزی و زیبایی و نظم و نظافتی که داشتن و چقدر این اتاق زیبا رو دوست داشتم و چقدر اقای راین عزیز و خوش اخلاق و خوش رو دوست دارم و با تمام وجودم تحسین شون میکنم و چقدر این لبخندها و این حس خوب تون رو دوست داشتم وقتی این لبخندهای زیباتون رو میدیدم منم مثل شما لبخند میزدم .

من عاشقتم استاد بینظیرم که در مورد تیم قهرمان مون دارید با انرژی فوق العاده تون برامون صحبت میکنید.

ای جانم چقدر این فضای زیبا و رویایی که دارید با یوسف عزیز و دوست داشتنی پینگ پنگ بازی میکنید زیباست وقتی این صحنه ی زیبا رو دیدم یاد اون خونه ویلایی زیبامون توی تمپا افتادم خیلی حسش فوق العاده بود خدایا شکرت

ای جانم به این بچه های بسیار باهوش و بینظیری که اینطور عالی دارن پینگ پنگ بازی میکنند ؛خدای من چقدر یوسف خوشگل و زیبامون داره عالی پینگ پنگ بازی میکنه و چقدر پیشرفت عالی داشته و با تمام وجودم این امادگی عالی و این بازی حرفه ای و قدرتی ش رو و این حس خوب و لبخند زیباش رو این اعتماد به نفس عالی ش رو تحسین میکنم که با تمرکز عالی داشت با استاد بازی میکرد و این بازی فوق العاده ش داشت برامون از تمرین کردن های پیوسته شون میگفت که دارن هر روز پینگ پنگ بازی میکنن که اینطور الان داره عالی بازی میکنه و تکامل شون رو طی کردن و با تمام وجودم بازهم تحسین شون میکنم افرین به این خانواده ی عزیز.

من عاشقتم مریم عزیزم که دارید با عشق و با حس فوق العاده تون از این بازی زیبای پینگ پنگ استاد و یوسف عزیز برامون فیلم میگیرید و این طور دارید یوسف عزیز رو تحسین میکنید.

من عاشقتم استاد بینظیرم که توی حین بازی که دارید با حس خوب تون و با خنده های زیباتون با یوسف بازی میکنید؛ دارید مدام این بازی عالیش رو تحسین میکنید و دارید بهش اون حس خوب رو هدیه میدید و من با تمام وجودم این رفتار زیباتون رو تحسین میکنم استاد عزیزم شما یک الگوی بینظیرید و چقدر اون دست دادن اخرتون رو دوست داشتم و بهم حس عالی رو هدیه داد.

خدای من؛ خدای من چی بگم از این همه زیبایی و نعمت و ثروت ؛ من دیوانه شدم به خدا وقتی این هوای ابری و بارونی زیبا و این نم نم بارون رو دیدم و این فضای بهشتی و زیبایی که مریم جان برامون فیلم گرفته بود و این پیاده رو چوبی که من خیلی دوسش داشتم و این استخر زیبایی که دیدنش بهمون کلی حس و حال خوب رو هدیه داد و این درختای سر سبز و فضای سرسبزی و رنگ سبز فسفری بینظیرش که داشت برامون دلبری میکرد؛ ادم رو دیوونه میکرد خیلی زیبا بود و این رودخونه ی زیبایی که جلوی خونه شون بود فوق العاده بودو این هوای زیباش هوش رو ازسر ادم میبرد و اون تابی که به اون درخت زیبا وقدیمی بسته بودن خدای من چی بگم از این حال و هوای بهشتی م و این جملات رو دارم با چشمای پر از اشکم براتون مینویسم اینقدر که دیدنش بهم حس عالی و الهی رو هدیه داده و با تمام وجودم این همه نعمت و ثروت و فراوانی و زیبایی رو با تمام وجودم تحسین میکنم.

مریم جان این فایل زیبایی که برامون فیلم گرفتی از این بازی پینگ پنگ و این نم نم بارون زیبا و این رحمت الهی رو دقیقا من دیروز داشتم بهش توجه میکردم و در واقع بزار اینطور برات بگم که دیروز من میخاستم دریم بردم رو که حذف شده بود رو دوباره بسازم و اومدم یه میز پینگ پنگ عالی رو سرچ کردم و عکسش رو گذاشتم دریم بردم و همون عکس رو برا عزیزدلم فرستادم من قبلا خیلی علاقه ای به این بازی نداشتم ولی از همون موقعی که شما دستای بینظیر خدا دارید بازی میکنید منم خیلی بهش علاقه مند شدم و امروز توی این فایل زیبا دوباره جذبش کرد م و دقیقا همین دیشب خدا بهمون این رحمت الهی رو هدیه داد اونم نم نم بارون بود و منم توی این بارون رفتم کلی عشق بازی با خدا کردم و دقیقا همین رو دوباره من امروز توی این فایل زیبا و بهشتی دیدم وقتی این فایل رو دیدم به خدا حالم دگرکون شد و مثل همین الان که اشک از چشمام جاری شده و چقدر قانون زیبای جهان داره دقیق کار میکنه و ما به هر چیزی توجه کنیم از همون جنس وارد زندگی مون میشه و این فایل امروز برام زیباترین هدیه ی خدا بود ، فایلی که روحم رو پرواز داد

به خدا اینقدر حس و حالم خوبه که دوست دارم بارها وبارها این فایل رو ببینم و تحسین کنم و لذت ببرم خدایا شکرت

مریم جان چقدر عالی دارید این زیبایی ها رو برامون فیلم میگیرید و تمام ذهن مون رو روی زیبایی ها معطوف میکنید این فایل ها ذهن مون رو به بهشت تبدیل کردن و من خدا رو به خاطر وجود ارزشمندتون توی زندگیم هزاران بارشکر میکنم .

و چقدر اون میز و صندلی های چوبی که کنار این میز پینگ پنگ گذاشته بود رو دوست داشتم و خونه ی فوق العاده زیباشون رو با تمام وجودم تحسین میکنم و با اینکه خانم هپ نبودن ولی اون تمیزی و اون نظم و نظافت خونه شون و اون زیبایی چیدمان شون عالی بود و من با تمام وجودم تحسین شون میکنم.

من عاشقتم استاد بینظیرم که اینقدر عالی با زبان انگلیسی داشتین با اقای راین در مورد بازی سوپربال صحبت میکردین و من عاشق این خنده ها و شادی های بینظیرتونم استاد بینظیرم که خنده و شادی رو هم به ما هدیه دادین و دارید خوشحالی میکنید و اقای راین عزیز که این قدر شوخ طبع و خوش اخلاق و بینظیرند و چقدر من عاشق این جیکاپ و یوسف عزیزمم که اینقدر با اعتماد به نفس و رها و در صلح با خودشون هستن و اینطور اتاق گیم شون رو عالی و زیبا طراحی کردن و این خانواده واقعا بینظیرند خانواده ایی که خیلی با خودشون در صلح ند خیلی رها و شادن خیلی با اعتماد به نفس و توحیدی ن و من بازهم این خانواده ی دوست داشتنی و ثروتمندمون رو با تمام وجودم تحسین میکنم.

خدای من چقدر اتاق جیکاپ عزیز زیبا و ساده بود و اون نور افشانی ابی و خوش رنگی که دورتادور اتاقش نصب کرده بود و اون میکروفن هیولایی که داشت و اون صندلی زیبایی که داشت فوق العاده بود و چقدر زیبا شما دستای بنظیر خدا داشتین با شوق و ذوق تون و با عشق جیکاپ عزیزمون رو تحسین میکردین خدای من هر چقدر که داریم فایل های جدیدتر رو میبینیم کلی مدارمون بالاتر میره ،کلی باورهامون زیباتر و بهشتی تر میشه و من چقدر خوشحالم که توی مدار دیدن این فایل های بهشتی قرار گرفتم و هر روز دارم باهاشون کلی حس و حال عالی رو و کلی اگاهی های نابی رو ازش یاد میگیرم. خدایا شکرت

ای جانم به شما مریم جان که دارید این طور با اعتماد به نفس و حرفه ای و عالی و با احساس عالی تون با اقای راین پینگ پنگ بازی میکنید من عاشقتم مریم جان بهترین الگوی زندگیم شما فوق العاده اید؛ شما بینظیرید و من خیلی دوست دارم عزیزدلم و چقدر این صدای اب ارامش بخشه و بهمون کلی حس خوب رو هدیه میده خدایا شکرت

من عاشقتم استاد بینظیرم که اینطور زیبا دارید عزیزدلتون رو تحسین میکنید و اینطور دارید با قدرت و با اعتماد به نفس عالی تون میگید که من میبرمتون ،شما همیشه برنده اید بهترین استاد دنیا و من با تمام وجودم این کار زیباتون رو و این تحسین کردن های پی درپی تون رو و این رابطه ی الهی و توحیدی تون رو تحسین میکنم؛ به خدا شما فرشته اید و همیشه برام عشق خدا رو هدیه میدید .

و چقدر این ارامش و این اعتماد به نفس عالی اقای راین عزیز رو این شوخ طبع بودن شون رو این خوش اخلاق بودن شون رو با تمام وجودم تحسین میکنم.

و با دیدن تک تک بازی های هیجان انگیز شما عزیزانم به خصوص اون بازی اخر یوسف عزیزمون با استاد کلی لذت بردم ؛ کلی حس خوب رو گرفتم و کلی پیشرفت های عالی تون رو تحسین کردم و اون لذت بردن هاتون ،اون تمرکز عالی تون روی بازی رو، اون اعتماد به نفس های عالی تون رو، این همه پر انرژی بودنتون و شاد بودن تون و خنده ها زیباتون رو خیلی دوست داشتم و تحسین میکنم و چقدر زیبا دارید در لحظه زندگی میکنید و از تک تک لحظات زندگی تون لذت میبرید و به ما هم این درس های زیبا رو یاد میدید که همیشه در لحظه زندگی کنیم و حس خوب رو به خودمون هدیه بدیم چون حس خوب داشتن = با اتفاقات خوبه.خدایا شکرت

خدای من چقدر این اهنگ زیبایی که انتخاب کرده بودین زیبا بود و همزمان با دیدن این تصاویر زیبایی که داشتیم میدیدیم و استاد عزیزم و اقای راین عزیز و جیکاب روی این پیاده رو چوبی ایستاده بودن و استاد داشت این درون هیولایی مون رو بهشون نشون میداد خیلی زیبا بود، اونقدر که تمام وجودمون رو پر از حس خوب کرده و لبخند زیبایی که روی لبام نشسته و اشک هایی که توی چشمام حلقه زده.

من از ایران ،من از تبار خورشید م//از همین خاک به قله دنیا رسیدم

و این شعر زیبا داشت از مردی برامون میگفت که با قدرت و با اراده ی پولادین ش توی هر شرایطی روی خودش کار میکرد و همیشه حالش خوبه ؛ مردی که از همون موقع که ایران بود تمام تمرکزش رو روی زیبایی ها و نکات مثبت میزاشت و تحسین میکردو سپاسگزار نعمت های خدا بود ،مردی که همیشه ایمانش و اعتمادش به خدا بود و فقط روی خدا حساب باز میکرد ، مردی که از ایران از تبار خورشیده و از همین خاک به قله ی دنیا رسیده و چقدر من خوشبختم که خدا اینطور زیبا منو به سمت شما هدایت کرده و برام بینظیرترین الگو در تمام جنبه های زندگیم هستین.

من عاشقتونم که اینطور برامون دست تکون میدید و منم براتون با لبخند و با حس خوبم براتون دست تکون دادم؛ خدای من چی بگم از این اسمون ابی که با ابرهای زیباش داره برامون دلبری میکنه و منو دیوونه کرد، چی بگم از این خونه های ویلایی با این طرح زیباشون و با این نظم و زیبایی که توی یک راستا ساخته بودن و مثل یک ماکت بودن و این تمیزی و این سر سبزی ش و این همه نعمت و ثروت و فراوانی که دارم میبینم رو با تمام وجودم تحسین میکنم و اون رودخونه ی زیبایی که تصویر زیبای اسمون ابری توش منعکس شده بود خیلی زیبا بود خدایا شکرت

و تحسین میکنم این درون هیولایی مون رو که اینقدر عالی برامون این تصاویر زیبا رو گرفته و خیلی از کارها رو برامون اسون کرده و داره برامون این تصاویر هوایی و بینظیر و هیولایی رو میگیره ، تصاویری که دیوانه کننده بود خدایا شکرت.

“هر شکست یه تجربه ست توی مسیر زندگی”

و این جای این اهنگ منو یاد اون صحبت های زیبا استاد توی دوره ی عزت نفس انداخت که درباره ادیسون برامون گفتن که درجواب خبرنگارها بشون گفت من ۱۰۰۰ بار شکست نخوردم من ۱۰۰۰ راه رو یاد گرفتم که چطوری یک لامپ ساخته نمیشه و چقدر این حرف زیباشون رو دوست دارم .

اگه داری یه رویا با ساختن دنیا/ امروز از جا پاشو

و از میون مردها کسی میمونه فردا که تغییر داده دنیاشو

و این اهنگ زیبا برام کلی درس داشت و چقدر زیبا داره بهمون میگه اگه رویا داری اگه میخای به هدف ها و ارزوهات برسی پس از جات پاشو و با اعتماد به نفس و شجاعانه حرکت کن و با ایمان به خدا اون ایده هات رو عملی کن و برای رسیدن به اون خواسته ت اقدام عملی انجام بده و ایمانت رو به عمل تبدیل کن و از میون تمام ادم کسی موفق میشه که باورهاش رو تغییر داده و باورهاش رو همجهت با خواسته هاش تغییر بده و طبق قوانین ثابت جهان زندگی کنه و با ایمان و با امید و با توکل به خدا قدم برمیداره و حرکت میکنه و قدم برمیداره پس حرکت کن و این مسیر الهی رو ادامه بده و این مسیر زیبا رو با قدرت بیشتر ادامه بده و منم با تمام وجودم میخام این مسیر الهی رو ادامه بدم و تا لحظه ی اخر عمرم توی این مسیر الهی میمونم و ادامه میدم.

ای جانم به یوسف و یعقوب عزیزم که اینطور دارن با لذت توی این پیاده رو چوبی زیبا و بینظیر اسکوتر سواری میکنن و کلی لذت میبرن و کلی هم به ما حس خوب رو هدیه میدن خدایا شکرت

من عاشقتونم دستای بینظیر خدا که این قدر با قلب مهربون تون لذت اسکوتر سواری رو به دوستای عزیزمون هدیه دادین و من با تمام وجودم این وجود الهی و توحیدی تون رو تحسین میکنم دستای بینظیر خدا.

عالی بود این اهنگ هایی که برامون انتخاب کرده بودین و کلی بهمون حس عالی و تمام وجودمون رو پر از عشق و انرژی مثبت کرده خدایا شکرت

با حس خوب با انرژی //میتونه همه ی دنیا زیر رو شه :و چقدر این شعر زیبا داره قانون ثابت جهان رو یاد اوری میکنه که همیشه احساس خوب = با اتفاقات خوبه و با حس خوب مون میتونیم دنیا رو برای خودمون گلستان کنیم.

خدای من چقدر این اهنگ زیبای اندی عزیز با این تصاویر هیولایی ادم رو دیوونه میکرد و به خصوص اون دریاچه ی زیبا و ابی و اون لحظه ای که مریم جان داشتن رهای رهای تاب بازی میکردن اینقدر با دیدن این صحنه ی زیبا حس و حالم خوبه که به خدا یه بغض شیرینی گلوم گرفته و یه حس ناب و الهی رو دارم و چشمایی که براونیه ؛من عاشقتم مریم جان که اینقدر با خودت در صلحی اینقدر ازاد و رها داری از تک تک لحظات زندگیت لذت میبری اینقدر زیبا داری حس خوب رو به خودت هدیه میدی و من عاشق این لبخند زیباتم ؛عاشق این سادگی و بی الایشی تم ؛عاشق این قلب مهربون تم و با تمام وجودم شما رو تحسین میکنم عزیزم که اینقدر داری زیبا تمام چیزهایی که دوست داری تجربه میکنی و با تمام وجودم از استاد عزیزم ممنونم که این تصاویر زیبا رو برامون بادرون هیولایی مون برامون گرفتن تصاویری که تمام روحمون پیش شما برد و داشتم کنار شما از این زیبایی ها لذت میبردم خدایا شکرت

خدایا شکرت که اینقدر حس و حالم الهی و بینظیره و این همه زیبایی رو میتونم با چشمام ببینم و تحسین کنم و تحسین میکنم این کشور ثروتمند و توحیدی و زیبا و تمیز و بینظیر رو و چقدر زیبا توی قران بهمون گفتی که اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب شوند بازهم از نعمت های من کم نمیشود خدایا شکرت

من عاشقتم استاد بینظیرم که دارید با جیکاب عزیز این مسیر زیبا رو با اسکوتر رفتین و کلی زیبایی رو بهمون هدیه دادین.

خدایا شکرت که بهم فرصت دادی تا بتونم این فایل زیبا رو ببینم و کلی حس خوب رو به خودم هدیه بدم و کلی درس رو یاد بگیرم.

دستای بینظیر خدا با تمام وجودم ازتون ممنونم که با عشق این فایل های بهشتی رو بهمون هدیه میدین فایل هایی که با هر لحظه ش میتونم خدا رو حس کنم فایل هایی که با حس خوب و با دیدن این زیبایی ها و این همه نعمت کلی حس خوب رو بهمون هدیه میدید و کلیدرس رو بهمون یاد میدید.

خدایا شکرت ، ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قوی تر و قدرتمندتر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    312MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

305 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگار» در این صفحه: 6
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    سلام استاد گل ام

    سلام مریم نازنین ام

    سلام دوستای خوب ام 🙋💖

    چقدر حال خوبی دارم که کنارتونم و چقدر خوبه میتونم بیام اینجا و کلی حرف بزنم و هزاران مطالب مفید یاد بگیرم.

    دوستای ماه من خیلی دلم میخواد قبل از اینکه درباره نکات مهمی که این فایل برام داشت و بنویسم از تصمیم این چند روزه ام بگم که با نکات یا بهتره بگم درسی که این فایل برام داشت، بی ربط نیست. می‌دونم قطعا مطالب ام زیاد میشه اما کجا بهتر از اینجا بگم، کجا بهتر از اینجا دارم که کسایی مطالب ام رو میخونن که خودشون با تمام وجود حرفام و میفهمند🌸🌼 دوستون دارم و خدا رو شکر که اینجام

    بچه ها الان چند روزه که روند خودم و حال و هوای دلم و بعد از عضو شدنم تو این سایت و استفاده از فایل ها رو زیر نظر گرفتم و دیدم خیلی چیزها برام تغییر کرده اما به نسبت دو ماه اول، هم حال و هوای دلم یکم افت کرده و هم اینکه یه جورایی مثل اون اوایل تعهدم به تمرکز لیزری به اهدافم، نکات مثبت و …. کمتر شده. به خودم گفتم: بفرما نگار خانوم !!!! باز روز از نو روزی از نو، دیدی باز یه مدت گذشت پشتت باد خورد، چی شد اون همه انرژی و وعده هایی که به خودت دادی؟؟؟؟ که دیگه تو این مسیری که استاد بهت نشون داده با پشتکار عمل میکنی تا مثل استاد باورهای درست بسازی و بشه سبک زندگیت🤨😠

    به خودم اومدم دیدم این همه حرفی که خودم به خودم گفتم، در عرض چند ثانیه بود و چه با سرعت زیادی حال بدی تو دلم، تو ذهنم آورد که من خرابکارم، من تنبلم و … جالب بود همین الان هم که داشتم حرف های منفی ذهنم و می‌نویسم و شما دارید می‌خونید زمان بیشتری می‌بره در مقابل مدتی که این حرف ها عین برق نیاد تو ذهن ما و سریع اثر منفی میگذاره اگر جلوش و نگیریم، چقدر می‌تونه عمیق حال آدم و بگیره چرا؟ چون چندین ساله داره تکرار میشه و از استاد یاد گرفتم لازمه با تکرار هم ریشه کن بشه🤗

    به خودم گفتم نه وایسا، ادامه نده به حرف زدن… بهت اجازه نمیدم که بخوای همت من و زیر سوال ببری!!! من تو مسیر جدیدی اومدم، تازه کارم، می‌دونم ضعف دارم، استاد گفت قانون تکامل پس حق دارم یه جاهایی افت کنم اما نمیزارم عقب برم، حواسم باشه مدارم پایین نره، زحمت کشیدم که اینجام ….پس به جای اینکه اجازه بدم سرکوب ام کنی باید ببینم چی شده که افت کردم. همونجا توجه به همین سرعت نجواهای موذی و منفی و قدرت تأثیر تو حال خوبم شد کلید و راه حل برام….. و تصمیم گرفتم از این به بعد عین یک شکارچی هوشیار و با هوش خودم و زیر نظر داشته باشم ببینم کجاها، تو چه شرایطی، با دیدن چه کسایی یا چه رفتارهایی یهو این حرف ها زده میشه، فورا شکارش کنم 🧐 و بشینم عمیقاً تجزیه تحلیل کنم با خودم که به ریشه اصلی برسم و با مهربونی و مهر به خودم، بیام باور درستی جایگزین کنم😁😉🙃

    مثلاً چند روز پیش رفتم محل کارم، کاری که دقیقا شرایط اش طوری هست که همیشه دلم میخواست داشته باشم و همین چند وقت پیش تو خونه تجسم اش کرده بودم و تو دلم لذت بردم از اینکه دارم این فرکانس و می‌فرستم….. اون روز جلسه ای بود که برای توجیه کار برامون گذاشته بودند. تو کل مسیر با خودم نکات مثبت ام رو مرور میکردم و سعی میکردم حال خوب ام رو حفظ کنم، با اینکه با مترو رفتم اما سعی میکردم به جای تمرکز به اینکه وای شلوغه نکنه به خاطر این بیماری مریض بشم، هر بار که صدای این حرف بیاد به خودم بگم نگارم ماسک زدی و اگر هم کسی باشه که ناقل باشه بدنت قوی هست و اگرم بگیری باید از پس مریضی بر بیاد🤗 قانون تکامل داروین «بقا با نسل قوی» منم قوی ام پس ول کن این حرف ها رو …… و برای اینکه تو ذهنم واقعی تر باشه حرف های استاد و اینکه درباره دمپایی پا کردن و مقاوم شدن پاهاشون در برابر مورچه های گاز گازی پارادایس🤪 یا عفونت گوش شون، که چطور سپری کردند رو با خودم مرور کردم و دنبال چیزهای مثبت اطراف ام بودم … توجه نکنم به ناله های دست فروش …. به این فکر کنم چقدر خوبه خانوم ها مثل قبل خانه نشین نیستند و فرصت کار ساختند و …‌ به سقف نداشتن فضای متروی ولی عصر توجه کنم، حرف های بامزه و جالب پسری که دم مترو تبلیغ کیف میکرد و …. و به خودم میگفتم نگار مهم ترین قدم برای اعتماد به نفس اینه نترسی متفاوت باشی اگر حرفی دلت خواست بزن و فکر نکن بقیه چی میگن حتی اشتباه، جزو اکثریت نباش تو نگاری پس توجه کن به الهامات، الهامات مال آدم ترسو نیست🤗😉 وقتی رسیدم رفتم تو اتاق جلسه دختری اونجا نشسته بود بسیار توانمند در حرف زدن، رها و شاد. طوری رفتار میکرد که فکر کردم از افراد مهم مرکز هست. باورتون میشه در هزارم ثانیه حالم افت کرد و از اونجایی که بقیه هم اومدن وقت نداشتم با تمرکز خودم و کنکاش کنم اما میدونستم همین ویژگی های خوب اش یکم قلقلکم داده، تصمیم گرفتم هوشیارانه ببینم چه نجواهایی میاد و می‌ره که حالم و بد می‌کنه و اینکه تو دامشون نیوفتم که حالم خراب بشه، فقط ثبت کنم که قشنگ سر وقت مناسب مثل زمان برگشت به خونه، حسابی خودم و حلاجی کنم. مهم تر اینکه علاوه بر این تلاش میکردم همون‌جوری که استاد ماه ام، مریم مهربونم و ابراهیم عزیز گفتند حواسم به الهامات خوبی که بهم میشه باشه تا اگر لازمه تو جلسه حرفی بزنم یا پیشنهادی بدم. چرا که استاد گل ام بهم یاد دادید حواسم به الهامات خدا باشه. همینجور که می‌گذشت حالم بهتر شد و به خودم اومدم دیدم چند ثانیه است همون خانوم با کنجکاوی به حرف هام، حرکاتم و پیشنهاداتم نگاه می‌کنه و هر بار صحبت می‌کرد به من نگاه میکرد ببینه منم تایید میکنم یا نه 😁 توی راه به این نتیجه رسیدم که همون اول وقتی اون خانوم و دیدم دقیقا ویژگی های رفتاری رو دیدم که برای من ایده آل است و دلم میخواد داشته باشم ….

    پس اولین شکار: اعتماد به نفس ام تو این قسمت که و قیاس بدی میکنم….احساس کردم اون بهتر از منه و توانمندی من کمه… اون بهتر از منه. درسته اعتماد به نفس ریشه تغییرات هست اما لازمه دونه دونه روی قطعات سازنده پیکره اعتماد به نفس کار بشه پس لازمه زیر ذره بین برم.

    دومین شکار: خیلی نامحسوس توجهم به قد کوتاه اون خانوم جلب شده بود یکم حال خوبی داشتم…. پس: من اینجور وقت ها عادت کردم به جای اینکه ریشه رو حل کنم و الگوبرداری کنم تا تلاش کنم به مهارت هایی که دلم میخواد برسم، برای دلداری دادن به خودم میام در صدم ثانیه به ظواهری دل خوش میکنم که از اون فرد بهتر دارم، که چی مثلا؟ قد من بلنده، دختر زیبایی هستم و …

    شکار سوم: حس کردم آدم مهمی هست تو مرکز …. یعنی من مهم نیستم …. ریشه یابی کردم دیدم این برمیگرده به اینکه چون همیشه من مرکز توجه خونوادم بودم… عادت کردم همه جا اول باشم و تا یه جا یکی هم سن و سالم بهتر از من هست احساس حقارت میکنم….. میگم چرا اون بیشتر از من مورد توجه هست، جالبه حتی ناخودآگاه دیدم دوست داشتم کمتر حرف بزنه، چرا مدیر فامیلی من و یادش رفت اما مال اون و یادشده… این یعنی نیاز به تایید دارم، نیاز دارم من اولویت باشم… برای چی؟ احساس ارزش کنم. برای کی؟ برای دیگران…‌ پس من زمانی مهم هستم که از نظر دیگران مهم باشم …. پس احساس خود کم بینی دارم…

    پس لازمه با تمرکز با تمرین رو خودم کار کنم و رفته رفته پیکره اعتماد به نفس ام شکل بگیره 🤠🥳 و لذت ببرم اطرافم کسایی هستند که ویژگی های دارند که من برای خودم دوست دارم محیط من پر بشه از افراد قدرتمند و شاد و رها نه اینکه احساس خطر کنم😂🤣😅 خنده داره به ظاهر اما واقعا همین ها حال خوب و میگیره

    حالا برسیم به درس هایی که این فایل برام داشت که یکی اش ریشه اش میرسه به نقص اعتماد به نفس ام و یکی دیگه به مشکلی که اسمش و گذاشتم «اعتیاد فکر به نکنه خراب بشه» که اونم فکر کنم ریشه اش به باور کمبود میرسه.

    منم مثل شما دوستای خوبم مشغول لذت بردن از زیبایی خونه تمیز، رهایی و صمیمیت دوستان و استاد خوشگل موشگل ام و مریم نازنین ام، زیبایی منظره و رنگ ناب آبی دریاچه، تمیزی محل و پنل های خورشیدی روی سقف خونه ها که چقدر کیف میکنم از دیدن شون، حس کردن باد خنکی که موقع اسکوتر سواری رو صورتم میخوره و تجسم اینکه چه کیفی میده برم تو برکه کنار ویلا شنا کنم و بیام بیرون با عشق آیس پک بخورم🥰😍🤩 و اینکه چقدر یاد بچگی هام افتادم که چقدر رها بازی میکردم فقط برای کیف کردن خونه دوستم میرفتم «سگا» بازی کنم و مدام مثل خیلی از زمان ها غرق این نبودم که چی ندارم و کی چی داره …. هرگز زوم نمی‌کردم اون «سگا» داره من ندارم بلکه اون «سگا» مال ما بود برای کیف کردن، همون رهایی همون لذت تو صورت استاد نازم موج میزد. به خودم گفتم ببین نگار جلو چشمت هست، ثبت کن این صحنه رو…. استاد همون کسی هست که چند سال پیش تو بندر عباس با اون شرایط بود الان اینجا روبروی دوستش، این کجا و آن کجا…. اما اینم یادت نره همون چشم براق همون شور و ذوق همون ایمان، تنها تفاوت اون فایل اتاق بندر عباس و این تو امکاناته همون باورها این دوتا دنیای متفاوت و زیبااااا رو ساخته🥰🥰🥰🥰 نگار دقت کن…. لمس کن ….حس کن… این حقیقت محض فرکانس و تعهد رو…. یه طوری حس کن که یه حس ذوقی برات بیاد که انگار سوار ترن شدی ….

    به غیر از زیبایی توجهم به دمپایی پا نکردن جلب شد، دیده بودم قبلاً استاد رها و آزاد هستند، اما یاد با این فایل یهو یاد خودم افتادم. من عاشق حس کردن زمین ام و خیلی وقت ها میرفتم پارک جمشیدیه یه وقتایی پا برهنه راه میرفتم، عاشق حس کردن زمین ام با پاهام…

    تا اینکه ازدواج کردم و چندین بار وقتی رفتم خونه مادر همسرم برام صندل آورد که پات کن، فکر میکرد من ندارم یا اینکه جزیی از شلختگی یک زن به حساب میاد که تو خونه چیزی پاش نباشه، بارها و بارها گفتم نه ممنون من دوست دارم اما باز میاورد و منم یه بار میپوشیدم ده بار نمی‌پوشیدم. تا اینکه یکبار جایی مهمونی رفتیم و متناسب با لباس ام، با خودم کفش دیگه ای بردم چون برای صاخبخونه مهم بود با کفش بیرون وارد نشیم، تا وارد سالن شدم مادر همسرم زودتر از ما رسیده بود و بهم جلو بقیه گفت: واااا باریک الله دیگ دمر کردی کفش پوشیدی!!! خیلی بهم برخورد که چرا بلند میگی …. اصلا چرا باید آنقدر ریز بشی رو کارها و لباس من ….الان میفهمم که فرکانس خودم بوده چون اعتماد به نفس کمی داشتم، ترس از تایید نشدن داشتم که جذب میکردم، تاثیر این حرف ها و متلک ها بود که منم سبک راحتی ام و عوض کردم و خیلی وقته پا برهنه نیستم چون نیازمند تایید بودم. واسه اینکه قضاوت نشم خودم و شبیه بقیه کردم، درسته این یه صندل هست اما وقتی ریز میشیم، میبینیم برای تک تکتون به تعداد لحظاتی که باور غلط داشتیم، هزاران چیز هست که موذیانه و نامحسوس بخاطر این ضعف اعتماد به نفس وارد زندگیمون کردیم و همش میبینیم مثل بچگی سرحال نیستیم، خوب همین چیزها روی هم تلنبار شده که نیاز هست الک کنیم و بازسازی کنیم.

    و اما درس دوم این فایل….. همینجور که از فضا و بازی پینگ پنگ لذت میبردم و تو ذهنم داشتم ویلای خوشگل ام و می‌دیدم و ایده میگرفتم که یهو تلویزیون و دیدم…. در صدم ثانیه این فکر به ذهنم رسید نکنه اونجا رطوبت زیاده تلویزیون خراب بشه……. به این نتیجه رسیدم که باید اول از همه رو نکات مثبت توجه کنم نه اینکه اگه اگه اگه…‌ دوم خوب اگر باور به فراوانی و نعمت و تقویت کنم اولا این فکر نمیاد دوما حتما ایده ای هست که بهش هدایت میشم که بفهمم فکری برایش شده که اونجا گذاشتند و اینکه ذهنم عادت کرده به دوام نداشتن نعمت، انگار وقتی نعمتی باشه مثل گذاشتن تلویزیون بیرون خونه، حتما باید مراقب بود که یه چیزی نباشه که خرابش کنه…

    دوستای گل اااااام

    کلی حرف زدم و بیشتر از اون چقدر کیف کردم 🥰🥰🥰🥰🥰 استاد گل خودم مریم مهربونم دوستون دارم

    بچه ها دوستون دارم خوشحالم کنارتونم😎

    راستی یه تمرین دیگه هم اینه به این فکر نکنم که چه جوری با چه لحنی با چه جملاتی بیام دیدگاه ام رو بنویسم، دغدغه ام این نباشه که کی میخونه، کی چه نظری میده مهم اینه دلم میخواد بنویسم، دوست دارم مثل قبل ام بشم …. رها… لذت ببرم… بخندم …. به سبک خودم ….. کلی انرژی بگیرم و انرژی بدم، هی ننویسم و پاک کنم….. رهاااا بنویسم و کیف کنم😊 دوستوووون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    محمد صادق عزیزم سلام 🌼

    چقدر زیبا و جز به جز نوشتی همینجور که نوشته هات و میخوندم دونه دونه تصاویر تو ذهنم رد میشد🌟

    چقدر خوب درباره بازی توضیح دادی، وقتی این فایل و می‌دیدم توجهم به میکروفن جلب شد اما نمی‌دونستم برای چی هست، ممنون ازت یاد گرفتم.

    خیلی تحسینت کردم که رفتی تو گوگل محله رو دیدی آفرین آفرین کیف کردم.

    ازت یاد گرفتم به جزیی ترین قسمت زیبایی ها توجه کنم ممنونم 🙏🙋

    منم خیلی از دریاچه های اطراف خوشم اومد توجهم بیشتر به رنگ آبی ناب و حس و حال شنا کردن بود ممنون که بهم یاد دادی چطور به برگ های ریز و اینکه تجسم کنم وقتی نیلوفر آبی در بیاد چه شکلی میشه، با خواندن نوشته هات این تصمیم و گرفتم دقیق تر ببینم و تحسین کنم.

    محمد صادق عزیز ممنون از انرژی خوبت

    😊💚💛🧡💜⁦♥️⁩ سربلند و شاد باشی 🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    الهه مهربونم الهه خوش قلب سلام

    انقدر دعاهایی که برای محمد صادق نازنین داشتی ناب و خالص بود که کیف کردم، حس و حال عالیت و حس میکنم. چقدر خوبه اینجام و از الهه های خوش قلبی مثل شما یاد میگیرم با عشق با مهر برای همه خوبی بخوام 💞💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    سلام به زیگورات عزیز و سایر دوستان

    چقدر خوب گفتی واقعا سال ۹۹ بهترین و مهم ترین سال زندگی منم شد چقدر خوش حالم که کنارتونم، خیلی وقت ها مطالب خوبی که نوشتی رو دیدم و لذت بردم، خوشحالم که اینجا کنار استاد و مریم عزیزمان دست به دست هم دادیم و بهم کمک میکنیم که با هم رشد کنیم 🤗

    دوستون دارم 💖💖💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    سلام دوست خوبم، ممنونم

    چه اسم و فامیل برازنده ای «فهیمه پژوهنده» خداروشکر کنارتونم و یاد میگیرم 🤩 با نوشته هایی که بهش هدایت میشم لذت میبرم.

    فهیمه عزیزم داستان آشنایی با استاد و خانوادمون و خوندم، چقدر نوشته هات با بهتر بگم کلامت حس وقار و آرامش بهم داد. از دل بر آمده که بر دل نشسته🌼 جالبه برام فهیمه جان خیلی وقت بود که میخواستم درباره جریان جابه جایی ام بیام بنویسم اما اصلا نمیشد، الان بعد خوندن نوشته هات حس و حال نوشتن اومده برام و میخوام برات بنویسم، ممنون که انرژی ای بهم دادی که بیام اینجا حرف دلم و بنویسم 🌈⁦♥️⁩

    ما هم چند ماه پیش غیر منتظره قرار شد جابه جا بشیم. چند سال تو خونه ای بسیار خوب، در محله بسیار خوب و امکانات بسیار عالی زندگی میکردیم. و بعد از اینکه با استاد آشنا شدم و اهدافم رو با انگیزه بسیار متفاوت نسبت به زمان های قبل نوشتم، با سرعت خیلی زیاد شرایط تغییر کرد و بی خبر گفتند که باید بلند بشیم، ظاهر زندگی ما بسیار عالی بود اما از داخل مشکلات مالی زیادی داشتیم و جو بسیار بسیار بدی با مشکلات و حرف و حدیث های زیادی که پشت سر ما به ویژه من زده میشد، دقیقا اوایلی بود که فایل های رایگان استاد و دانلود کرده بودم و با مفهوم فرکانس بهتر از قبل آشنا شده بودم، به خودم گفتم: تمام این اتفاقات نتیجه فرکانسی هست که خودم دادم حرف و حدیث ها، حرف های بسیار آزار دهنده و… تا یکی دو روز که برای پیاده روی میرفتم فایل ها رو گوش میدادم و گوش هام تیز به الهامات بود.

    اول فکر میکردم باید طوری تجسم کنم که قراره همونجا بمونیم …. چون جاذبه جایی برام ترس داشت. ویژگی مثبت افرادی که ناراحتم کردن و بشمرم و خودم فرکانس ام رو تغییر بدم تا این حرف ها رو جذب نکنم و …. تو زمینه تمرکز به ویژگی مثبت افرادی که ازشون دلخور بودم، حس درونیم می‌گفت آفرین داری پاک سازی میکنی درسته، همینجور ادامه بده. اما تو زمینه خونه کلا فرق میکرد، تجسم هام با تمام تمرکزی که داشتم حس درستی بهم نداد، اینجا بود فهمیدم راه غلطه، من دارم تعیین میکنم که چی رقم بخوره حتما لازمه برلی رسیدن به زندگی ایده الم رفتن از این خونه رو تجربه کنم. بارها احساس ترس داشتم که کجا بریم با مقدار بودجه بسیار کم، با تب و تاب و نوسان بسیار گیج کننده ملک و شرایطی که خودت بهتر میدونی، پناهم شده بود فایل استاد که فقط روی خدا حساب باز کنم✨✨

    یه روز صبح زود نشستم نوشتم تک تک چیزهایی که دلم میخواست از خونه جدید داشته باشم ۱۳ مورد شد و با تمرکز به این خونه ای که الان ساکن هستیم هدایت شدیم از اون ۱۳ مورد فقط و فقط به ۴ مورد نرسیدم اونم فقط بخاطر ضعف هام بود.

    درسته الان خونه ای که اجازه کردیم ۴۰ متر کوچیکتره نسبت به جای قبل که ۱۴۰ متر بود، محله اش پایین تره (ضعف داشتم تو باور توحید ی ام و باور به فراوانی ثروت که این دو مورد هم اونجوری که میخواستم نشد) اما ارامشی که اینجا دارم تو کل این چند سال بعد از ازدواج نداشتیم. همین فاصله باعث شد وجود اون افراد تو زندگیمون کمرنگ تر بشه و همونجور که اوایل آشناییم نوشته بودم، پله بسیار مهم و بزرگی برای استقلال ما شد💖 الان خوب می‌دونم اگر با ایمان روی باورهای غلط ام کار میکردم نه تنها به تک تک ۱۳ مورد می‌رسیدم بلکه بیشتر از اون هم برام رقم میخورد. برای همین تلاش میکنم دوباره از اول بشینم باورهای و بررسی کنم و تلاش کنم حال خوبم تداوم داشته باشه.

    ممنون که با حس و حال خوبت بهم فرصت دادی بنویسم، ممنون از خدای بزرگم که بهم این فرصت و داده🙏

    دل خوشم به امید دیدار تک تک شما عزیزان طبق همون وعده شیرینی که استاد دادند که میان ایران و دورهم جمع میشیم💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: