دیدگاه زیبا و تأثیرگزار امین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام الله یکتا
سلام بر استاد عزیز شیرین تر از عسلم و مریم بانوی کدبانوی تمام عیار
و همه دوستان این گلستان الهی
الهی شکر
الهی شکر برای ورود شما استاد عزیزم به زندگیم
و شنیدن و عمل به حرف های و رهنمود های شما در حد توان و هر چند اندک
که باعث بهشتی شدن و این همه تغییر در زندگیم شد
تو دو سه هفته گذشته
درست زمانی که داشتم به شدت روی دوره ۱۲ قدم و خودم کار میکردم
چند تا تضاد بزرگ البته در مقیاس باورهای من
وارد زندگیم شد
ولی به لطف الله یکتا و هدایتش
سعی کردم خودمو ببندم به صحبت های شما استاد عزیزم و عمل به اونها
یعنی با خودم گفتم امین تو که داری رو خودت کار میکنی
تمرین میکنی و تمرکز کردی رو زیبایی های اطرافت
پس تو مسیری
پس اگر این تضادها اومده تو زندگیت
شاید اومده زیر و رو کنه زندگیتو و شاید زیر زندگی از این رویی که میبینی
زیباتر باشه ..
و الهی هزار مرتبه شکر
همینم شد
و الان که دارم براتون مینویسم تو یه حال بسیار عالی و یه احساس تاب و یه آرامش قلبی بسیار خاص هستم
الهی شکرت خدایا
وقتی تو وسط های فایل صدای نازنینتون رو گذاشته بودید رو این قسمت
و درباره تمرکز بر زیبایی ها و چرایی ساخت زندگی در بهشت صحبت میکردید
دوست داشتم کنارتون بودم و در آغوشتون میکشیدم و فریاد میزدم استاد به خدا قسم همه حرفاتون درسته و نفستون حقه ..
همین چند قسمت پیش بود که شما داشتید با مریم بانو پینگ پنگ بازی میکردید و من و بچه ها با دیدنتون کلی کیف کردیم
و من کلی این رابطه الهی رو تحسین کردم
و اینکه دارید با عشقتون پینگ پنگ بازی میکنید و لذت میبرید
و حالا تو همین مدت کوتاه
در حالی براتون مینویسم که یه میز پینگ پینگ از همسر عزیزم هدیه گرفتم و تو این چند روزه کلی کیف کردیم باهاش
و هر بار که چشمم میخوره به این میز
خدارو شکر میکنم
و درود میفرستم بر اون وجود نازنین شما استاد عزیزم
این میز پینگ پینگ یه چیز قابل لمس و مادی هست
و خدا میدونه چه بناهای باشکوهی و چه باورهای زیبایی در درونم ساخته شده
و چه باورهای سمی رو شناسایی کردم و از ریشه کندم
تو همین چند وقته که به جای همون ورودی ها و اخبار منفی که تو این فایل فرمودید
تمرکز کردم رو زیبایی ها
و به قول مادرزن عزیزم
امین آب و غذا و خوراکش شده عباس منش
چون همیشه از اتاقم صدای نازنین شما شنیده میشه
حتی توی خواب
دارم حرف های شما رو به خودم یادآوری میکنم
موقع رانندگی
فایل های شما رو گوش میدم
استاد عزیز و نازنینم خدا میدونه شما تو این چند ساله
زندگی چقدر امین و امین های فراوانی مثل من رو دگرگون کردید
استاد اصلا استایل زندگی مارو عوض کرده دیدن زندگی در بهشت
وقتی تو قدم سوم راجع به عزت نفس و خود بودن صحبت کردید
و فرمودید بچه ها خونتون رو جوری بچینید که خودتون میخواید
خودتون راحت باشید
نه برای نشون دادن به مهمون و دیگران …
و نتیجش شد همین میز پینگ پنگی که با اینکه تاشو هست ولی با همسر عزیزم تصمیم گرفیتم همیشه باز باشه و از دیدن و بازی کزدن باهاش لذت ببریم
نتیجش این شد که پرده های به ظاهر شیک و زیبامون رو با یه پرده های خیلی راحت و سبک عوض کنیم
تا از دیدن زیبایی پارک روبروی خونمون نهایت لذت رو ببریم و به راحتی بتونیم بالا و پایینش کنیم
استاد نازنینم نوش جونتون این همه سلامتی و نعمت و ثروت
چون شما لایقش هستید
چون خدا میدونه وجود نازنینتون با عث چه تغییراتی در این جهان زیبا شده و خواهد شد تا ابد
چون کار خیر شما از جنس آگاهی هست
و همونطور که باورهای غلط نسل هل و نسل ها ادامه پیدا کردن
حالا باورهای درستی که شما به ما هدیه کردید و حاصل هدایت های الهی و عمل به اونها در شما بوده
حالا به امید الله یکتا نسل به نسل و انسان به انسان تا ابد
توسط من امین و هزان نفر مثل من به کودکانمون و از اون ها به بچه هاشون انتقال خواهد یافت
به قول حصرت مولانا
میرود بی بانگ و بی تکرارها
تحتها الانهار تا گلزارها
الهی آمین
استاد نارنینم
وقتی این صحنه رویایی بیرون اومدن تخم مرغ و اون رنگ خاصی که چند ثانیه بیشتر دوام نداشت رو تواین قسمت الهی دیدیم و لذت بردیم
راستش خیلی تعجب نکردم
مثل همه اتفاقات نادر و خاصی که سر راه شما دو عزیز اتقاق میفته
و دیگه الان همه بچه های سایت میدونیم از کجا داره میاد و ریشش از کجاست
و اون چیزی نیست جز تمرکز لیزری شما و مریم بانوی عزیز روی زیبایی ها
که نمونش رو تو همین چند قسمت آخر همین زندگی در بهشت بارها دیدیم
دیدن اون دو پرده زیبا و بچه هاشون در خونه ویلاییتون در تمپا ….
اون دلفین زیبا که اومد لب آب و مریم بانو رفتن و ازش فیلم گرفتن برامون موقع اسکوتر سواری
اون رنگین کمان بی نظیر درست در کنار اقیانس اطلس در خونه آقای چاره جو تو روزی که شما اونجا بودید
و حالا این صحنه رویایی بیرون اومدن تخم مرغ ….
استاد وقتی به این میز پینگ پنگ تو خونم نگاه میکنم
حالا دیگه قشنگ میفهمم تحسین و تمرکز زیبایی ها چه نتایجی داره
استاد نازنینم حالا دیگه باورش کردم …
و تا زنده ام به امید الله یکتا این تمرکز بر روی زیبایی ها رو رها نمیکنم
وقتی تحسین شما و مریم بانوی عزیز از هزاران کیلومتر دورتر
سبب اومدن این میز پینگ پنگ زیبا و لذت حاصل از اون شده
حالا که به لطف الله یکتا و به نور وجود شما که مثل یک آینه
زیبایی های الله یکتا رو برای ما منعکس میکنید
به قول خداتون به لطف الله یکتا چرخ زندگیم داره روز به روز روغن کاری تر و روون تر میشه
الهی شکرت
و اگه یه تضادی میاد تو زندگیم
خیلی آرم تر و خیلی مطمئن تر و با ایمان تر باهاش روبرو میشم و باور دارم که به صلاحمه حالا که آگاهانه تو مسیرم
استاد عزیز و نازنینم با اون املت لری. و شیرازی (:
تو دل پرادایس زیبا
منم افتخار میکنم که یک لرم مثل استاد عزیزم
و اون زلالی و صداقت و بی آلایشی لرها رو به بهترین شکل دارم تو وجود نورانی شما میبینم
و همچنین رهایی و شادی و آرامش شیرازی های عزیز
و همه خصوصیات خوب همه اقوام عزیز ایرانی و غیر ایرانی
فرقی نمیکنه وقتی کسی مثل شما تمرکزش رو میزاره رو زیبایی ها
زیبایی ها و خوبی های این جهان رو از هر رنگ و نوعی دریافت میکنه
وقتی پای توجه و تمرکز روی عشق و زیبایی این جهان مطرحه
دیگه کرد و عرب و ل رو بلوچ و مازنی و سیاه و سفید
ایرانی و غیر ایران
فرقی نمیکنه
هر چی که هست زیباییه
به قول حضرت مولانا :
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
افتخار میکنم که شاگرد شمام
و همچنین به خودم افتخار میکنم
که دارم همه تلاشمو میکنم که هر روز بیشتر و بیشتر عمل کنم به آگاهی های نورانی شما
و دارم نتایجشو میبینم
ممنونم که دستی شدید از دستان خدا که زندگی من و امثال من رو هر روز بهشتی و بهشتی تر میکنید
و به قول خودتون هم خودتون دارید عالی زندگی میکنید و لذت میبرید
و با تغییر من امین و امثال من
هم جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنید
عاشقتونم
خدایا شکرت برای دیدن و نوشتن برای این قسمت الهی و زیبا
خدایا شکرت
خدایا عاشقتم
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD495MB32 دقیقه
به نام عشق
سلااام به دوو عزیز دلم استاد جاانم و مریم جوونه شایسته ی من.
اصن نمیدوونم چی بگم چجور بگممم و چه طوری ب شما بگم با این کلمات که چقدر سپاسگذار خداوندم و خوووشحااال و غرقه لذت ازیییین دنیاااش با قانونااایه دقیقش که موووو لا درزش نمیره.حجوووم الفاظ و حسایه نااب و عشق و شور و نشااط و هیجاان و حس سپااسگذاری که داایم میخوام بگم خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت…
امااااا
میخوام یه چی بگم اوونم اینههه که به این ایمان رسیدم که اصلا خدا نیازی به گفتن ما نداره که هی بگیم شکرت شکرت اووون میدوونین چی میخوااااد ….
فقط میخواااد که ما از نعمتااش استفاده کنیم و دروونا لذت ببریم. اووون لذته خوودش شکر نعمتاااشه.
آخه به قوله شاعر هر دم که فرو میرود ممد حیات است و هر دم که بیرون می آید مفرح ذاات پس بر هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.
آخه من چطووور شکر اییین همه نعمتش رو بجاا بیااارم.ولی میدوونین دسته خووودم نیییست همش میخواام زبونیم بگممم که خدایاااا شکرتتتت شکرت شکررررت.
خوووب به اییین دلیل و مقدمه ی زیبایی که عرض کردم خدمت عزیز همگیتون خصوصا استاد عزیزم و مریم جوونه خوش دست و پنجووول ٫ میخواااام اینجا یه خاطره جاالب براتون بگم از دیروووز و یک جااایه متفااوت از پارادایسه استااد عزیزم ٫ و ماااا در هزاران هزاران کیلووومتر اوونورتررر یعنی کوییییر شهدااااد کرمااان.
خوووب در ابتدا خدارو شکر میکنم و خود زیبا و موحدم رو تحسین میکنم بخاطر این مداومتم و سپاسگذار خداوندم که خوووب میفهمم که در مسیرم و خووب تر و شفااف تر الهامات زیباش رو درک میکنممم و وااای نگم از نشاانه هاااش.
ببین ربههه مننننن الحق که فتبااارک الله احسن الخاالقیییین بااا نمونه هایی چوون منه زیبا و princess Ela و استاااد شیرییییین و مرییییم جووونه نمکی و همهههه ی بچه هااایه سااایت و اللخصووووص جانه دل مننن 🙃
خخخخخ چه استیکر نمکیی
خوووب مقدماات گموونم کفاایت کنه برایه شرح حااله این اعجاازه زیبا
جا داره بگم اول از همه از دووسته عزیزم پرینسس الای عزیزم سپاسگذارم که همیشه پیامایه منو میخونه و لایک میکنه و امیدوارم که براش متفاوت باشه و موثر و جالبه که پرنسس زیبایه من میخوام بدونی که امروز شروع سلسله هدایتام به این فایل استاد از شما عشق جان بود.خدارو سپاس برایه هدایتم به این فایل که سراسر زیبایی و فراوانی بود و عشق بین استاد و مریم جونم توووش مووج میزد.
خوووب از فایل بخواام بگم که بی نظییر بووود فوق العااده بووود.از کجاااش بگم آخه.اوناایی که آلارمایه مغزیه منو فعال کرد اوون اسپرسووو ساااازهههه.وای خداا من عااشق اسپرسوام با شکلااات هااایه anish با اون طعم بی نظیرشوون.میخوام برم برا جهاازم ازین اسپرسو سازا بگیرم الان از موکاپات (الان اسمشو یاد گرفتم بعد از سالها استفاده چون اصولا به ذهنم زحمته یادگیری لغته جدید رو خیلی وقته ندادم و این عادتم باید چنج بنوومااایم) استفاده میکنممم.بعد لیوانااای کاپلتونننن.خدااا چه خوشگلننن.در روشون چه عاالیه که نمیذاره گرما یا سرما بیرون بره اگه اشتباه نکنم و این عاالیه.منم ازین لیوانااا داارم انقدددد خوووشگلههه.خداایااا شکرت.میبینمششش غرقه لذت میشمم.دگ طبیعت رو چی بگم.صدا مرغاا و اووون تخم طلااا که دگ اصن تهششش بووود دگ.تاازه از تنووور دروومد.چطو استاد میذاشتش روو چشمش.عاالی بوووود 🤭🤭🤭🤭
اوون طبخ غذاهااا و فلفلوو بازیه مریم جوونه شاایسته(زبان عامیانه ی بنده به افرادی که وول میخورن و مثل من دوس دارن کارشون اووجه پرفکتی از آب در بیاااد و هیجاان بالا دارن) و خدااایه مننن شیرینیه استاااد با اون ریلکس نشستنش و در آخرم که گف ترکیب لری و شیرازی شیوه ی اتخااذیه تهییه ی غذاششونه من دگ از خنده جاان بر لب شدمم. ( آغا استااد میدوونی کجاا تیر خلاص رو تو آشپزیتون زدین؟؟؟؟؟؟؟ اوونجا که مریم جوون هی میدووید روغن میزد و فلاان و بیسااار شماا ماهی تابه رو گرفتی زیر شیر آب و تماااام.عااالی بوووود 😂😂😂😂😂😂😂😂.اوونجا ک شیک وایساده بودین و مریم جونه شایسته رو نگاه میکردین میگفتین از من خودش میپزه.ای خدااا خیلییی با حاالین.دمتووون گرررررم.
واای اوونجایی که برا هم آخرش دل و قلوه میدادین در مورد لیوانااا که جالبه شمام گفتین که هدیه گرفتین خانم شایسته نگفت.میدوونین من از رفتارتون که لهجه هاتون عوض شد یه نمه بچگونه شد بازم کییف کردم آخه منم همینجوری با جانه دلم حرف میزنم همیشه و اونم بم میگه جوووجه ی من 😋🐥
اینجایی که هم شما استاد جان و هم خانم شایسته خدااروشکر از ماله دنیا بی نیازین اماا شماا همین لیوانه که ارزش معنویییی زیادی داره رو اینجا ازش یاد میکنین و حالابماند که در دنیایه ما آسمونیا ( بچه هایه ساایت) ایناا خیلی ارزشمندن و بعد مالیش اصلا مهم نیس و شما بازم قدردانی کردید با گفتنش و ذوق و برقه چشایه خانم شایسته رو میشد دیییید و من واقعا سپاسگذار خداوندم بخاطر دیدن شما استاد جانم که الگویه من شدی و منم عییینه خووودت با کوچکترین چیزا همینجور کیفووور میشم (مثلا جورابای خرگووشیم 🐇 ))
خووووب جوونم براتوون بگهه که با این چشایه خووشگلتون میخونین و من با دستا و انگشتایه نازنیم میخوام چیزیو به لطفه خدا اینجا براتون بگم از زیبایی هایه طبیعت که امیدوارم قلمم بتونه زیباییشو بهتون القا کنه وهممون بداانیم و آگااه باشیم که زمین خدااا گستردسسست برای دیدن و لذت بردن و کیف کردن. از پارادایس کالیفرنیا که از شدته باارون استاد جان و مریم جانه شایسته نمیتونستن بیان بیروون تااا کرمااانه بی نظیر و شهداادش که کویرش به شدت گرمایی میرسه که اووجه گرماا در دنیاااست.حالاااا میخوااام دلااتونو ببرم کویییر شهدااااد.
در یک عصر زیبااایه زمستااانی که همین چهارشنبه ی گذشته بووود و هواایه کرموون گرمیش کم شده بود و نم بارونی چند بار ززززد.نگیین خاانمه قصه ی ماا که اصولا اکثرا اکیه ولی وقتیم نکیه بازم نزده خدااوندگاار عاالمه از پیشه جاانه دلش میومد و همینطور رنجور و غموور بووود و اومد نشست و یه پاسخ برای فایل توحید در عمل قسمته 6 استاد جانش نوشت.یه کم جم و جوورتر شد به لطف و هدایت همیشگیه ربش.خلاصه دیری نپاایید که این دیری نپااییده نیم سااعتی بیش نبود گووشیه خووشگلش زنگ زد و اونور خط یکی از دستایه خدا گف که بیا بریم شهداد با همکارایه جاانه دل به دعوته رییس شرکته ساابق که همیشه به لطف خدا دوس دارن من تو جمعاشون بااشم و همیشه اذعان دارن چه لعبتی هستی شمااا.من گفتم 90 درصد میام 10 درصد نمیام و با جانه دلمم صحبت کردم که ایشونم گفتن من کاری دارم برایه فردا عصر والا دوس داشتم بیام شما برو خوش بااش و همین نیومدن ایشون منو کمی دلسرد کرد.اماا رووزه بعد ازونجاایی که خداا منو به یه شوووو آآآن (چون طبیعتعه اینو میگم آن ) پرفکت بی نظیر و بی همتا دعوت کرده بود ساعتای 10.5 صبح مامانم اومد داخل اطاقم و گف فلونی بم زنگ زده شما جواب ندادی که ببینه میری یا نه و من میس کالام رو نگااه کردم و دیدم نه باباااا خداا بد جوور میخوااد که من برم.دیگه سر تعظیم فرود آوردیبم و گفتیم چشششم.عصر با مینی بوس با همکاراایه جاانم کهه انقدر صااف و روونن که کیف میکنییی و رییس شرکتمون به اتفاق خانوادشون راهی شدیم.توویه رااه که چه آتیشی سوزوندیم بمااند.اوونجاهم گرووه دیگه ای منتظرموون بودن و یه اکییپ خفنی شدیم.مسیر جاده تمووم شد.واارده کویر شدیم و وقتی از مینی بوس پیاده شدیییم باااد و نسیم خنکی به صورتمون خوورد.(دیگه اول شخص میگم)هوااا صااااف آسموووون صااااف و پر از ستاااره و یه جاهاییشم ستاااره نببببود.امااا چرااا ؟؟؟؟چووون پشت ابرا بوودن.کوهایه شنیه بلند اطرافمون.همه جااا تمیییییز.پوووف بی نظییر بووود.دوستایی که زودتر رفته بوودن دوور هم جمع بودن و مشغوله گفتن و خندیدن.آتیییشه نااابی بپا کرده بوودن دووورش صندلییی.چاایی ذغاالی زدیییییم.سییر دیدن آسموونه پر ستااره ی کویییر نمیشدم.باد به صوورتم میخورد بین مووهااام میوزییید.من روو دستاایه خداا داشتم پروااز میکردم.همه غرقه شادیو بگو و بخند.باندم داشتیم ازیین خفناا.کلی زدیم و رقصیدییم و کیف کردیم.اگه نیاز به سکووت داشتی پاا میشدی دست توو دسته خداا چند قدم میرفتی اوونورتر و غرقه زیباییه کویر تو شب میشدی.ساعتااای 11 اوون ابرایی که جلویه ستاره هارو گرفته بوددن کار خودشونو کردن و نمه باررونیم زد وسسسطه کوییییر.فووق العااده بود.هواا فوق العاده لطیف و بی نظیر بوود.دوتا از دوستان هم با صداایه قشنگشون با موزیکایه نااب برامون خووندن.(منم خوش صداام وخوووندم البته ()
شبم رفتیم یه جا که بوم گردی بود و تو کپرایه خووشگل خوابیدیم.صبح که پاشدیم تویه اوون محیط زیبا و رویه اوون صندلیایه قشنگ کنار نخلایه خوشگل و طبیعته خاصه کویر یه صبوونه خفن زدیم به بدن و نزدیکایه ظهر بود که دیدم گوشیم زنگ خورد که یه گروه دیگه از دوستانمم از شبه قبلش در جستجوویه من بودن که بااهم روز جمعه رو بریم بترکوونیم و من همون موقع اینترنت نداشتم.از قضاااا اونااا هم میخواستن بیان شهداد و این شد که برای نهار هم اومدن همونجا.باقیه این سفر زیبارو من با دوستانم همراه شدم و از گروه همکاران قدیمیم جدا شدم و به سمت دریاچه تو دله کویر رهسپااار گشتیم.چقدددر این دریااچه زیبا و بی نظیییر بوووود.آبیییی ارغواانی بود آبششش.خیلی ها اونجا بودن و غرق شادیو لذت بردن از اون طبیعته بی نظیر.ازوونجااایی که مااا به شدددت در مسیرییم هموونجا هم با 3 تا دوووسته عزیز دیگه آشنا شدیم که ازمون خواستن باهاشون وسطی بازی کنیم.جاالبه که دو نفرشون خواهر و برادر بودن و اون یک نفر دیگه دووسته برادره بود.به قوله ما دهه شصتیا اونا هفتاادی بوودن و چققدر مااا ازین ذهن باازشون لذت بردییم.وااقعااا دیدم که جو فرهنگیه ایران هم خیلی رو به بهبوود و پیشرفته.اینرو از حرفاشون فهمیدم.شااید به این علت بود که ما در مدارشوون بودیم.برادره میگفت این آزادی حقه طبیعیه همست و همونقدر که من سهم دارم خواهرمم داره.جاالبه که خواهرش میگفت من با این برادرم خیلی راحتم و گردشام کلا با ایشونه اما یه برادر کوچکتر دارم که تعصبات بی جا داره و من اصلاا با اون بیرون نمیرم.وقته برگشت هم همین 3 عزیز دل گفتن ما ساپورتتون میکنیم.چون ما 4 تا دختر زیباا بودیم ( کمی خواستیم محتاط باشیم که شب شده بود و اون برادر عزییز که جالبه اسمشم دانااا بود گفت ما همراهیتون میکنیم نگران نباشید.تا غروب لبه آتیش نشستیم و غرقه زیباهیایه اونجا شدیمو کلی عکس به قول دانا خانوادگی گرفتیم و بعد برگشتیم.تویه مسیر چقدر از هم صحبتی با دوستام لذت بردم.
ایییینم از سفر رویاییه من.
مریم جوونه شایسته میدونی یه چیزی گفتی آخر بااار باید اونو طلاا گرفت.گفتییی که اگه ازین نعمتااا استفااده نکنیییم بعدا حصرتش رو میخووریم و اصلا اومدیم اینجا برای استفاده از همین نعمتاا.استااد جاان یه چیزی گفتی آخر باار بااید با المااس نوشتش.گفتیی که اکثر نعمتاایه دنیااا برای استفادشون نباااید بابابتش پوول بدی.دمه دستن همه استفاده کنن.
و حالاا میدونیین چیییه عشقاایه دلممم دقیقااا قبل از گووش کردن این فااایل من با جاانه دلم داشتیم صحبت میکردیم و عینااااا دو مسیله ای که خیلی من بهش تاکید داشتم همین دوتا بووود که در آخر فایل شمام باز گفتین همینااارو.خداروووو هزاران بار شکر که چه زیبا تایید کرد راهمو و نشونه هایه واضحش رو برام فرستاااد.
حرف که زیاااده.نمیدوونم چجووور تموومش کنممم اما اینوو میگم به عنوان اختتامیه.اوومدم که این کامنتو که بوویه خدا میده رو به لطفه خدا بنویسم و رویه کامپیتور لابلایه عکسایه گوشیه مامانم به این جمله که به صوورت کارت پستال بود هدایت شدم . فکر کنم بهترین متن برایه پایان باشه.
(( مگر میشود زندگیه مرا به هم ریخته آفریده باشد
خداااای دانه های اناااار ))
سلااام دوسته الهیه من.به به چه اسم زیبایی رو انتخاب کردید.عزیییز خدااا.دقیقااا منم وقتی این متن به چشمم خورد اصن باور کنید مو به تنم سییخ شد.خیلی لذت بخش بود برام و خدارو سپاسگذارم که منو به این کارت پستال هدایت کرد و من شدم دستی از دستان خدا که اینجا ب نگارش درش بیارم.وااای دووسته عزیزم چه دعاهااایه نابی کردین برام.ازتون سپاسگذاارم.من واقعااا عاشق سفر کردن و مراوده با بنده هایه نااابه خدااام.منم برای شما بهترین ها رو از رب فرمانروای آسمانها و زمین کسی که قدرت همه چیز در دستان اوووست و برای تو خواهر میشود برادر میشود نانه درون سفره میشود به شرطه ایمان و پاکیه دل خواهانم 💐🌺💐🌺🌹💐🌺💐🌺🌹
سلااااام پرنسس زیبا و عشق و لطییف و عشقه من.چققققدر توووو بزرگواری چقدر روحت خالصه و چقدر خوشحالم از داشتن دوسته الهیی چووون تو جانه من.
خداروشکر که انقد حسه خوب گرفتی انقد ارتباط گرفتی و انقدر غرق خدا شدی.منم این حس زیبا و خالصت رو تحسین میکنم.بهترین هارو از خداوند منان برات خواستارم زیبایه من.از خدا میخوام که تو زیبایه جان رو از نزدیک هم ببینم.ایشالا همیشه دلت شاد لبت خندون تنت سالم و جیبت پر پوول باشه پرنسس من.ماااااچ به کفتاااات 😘😘😘😘😘😍😍😍😍😍🌹🌺💐🍇💐🌺🌹
سلاااام دوسته الهی و عزیز من آقای شهاب عظیمی.سپاسگذار خداوند هستم از محبت شما دوسته عزیزم و سپاسگذار شما ازینکه حسه نابتون رو بهم گفتین.قدمتون رووویه چشم.حتمااا تشریف بیارید و از دیدن طبیعت بی نظیر کرمان غرقه لذت بشید.کرمانه زیبایه خدااا انقدر بی نظیر خلق شده که باید برایه دیدن تفاوتایه آب و هواییش تایم بذارید و ببینید و لذت ببرید.کویر کرمااان که جاذبه ی گردشگری هست در اواخر پاییز و فصله زمستان.شاید همه کرمان رو به کویری بودن بشناسن اما شاید باورتون نشه که طبیعت ها و کوهستانهای سر سبزی داره که حتی تویه تابستونم اونجا هوا سرده و میوه هایی مثل گردو داره.خیلی از خوندن کامننتون لذت بردم.
بله جمله ی آخری که به نگارش در آوردم بی نظیر بود.از بین کارت پستالهایی که درگوشیه مامانم دیدم به اینجا انتقال دادم.من هم از شما سپاسگذارم و سپاسگذار خداوند برای بودنه بنده های مخلصی چون شما و ازینکه من نیز هم مدارشونم.آرزویه یهترین هارو از رب فرمانروای آسمانها و زمین براتون خواستارم.🌹🌺💐🍇💐🌺🌹