دیدگاه زیبا و تأثیرگزار امین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام الله یکتا
سلام بر استاد عزیز شیرین تر از عسلم و مریم بانوی کدبانوی تمام عیار
و همه دوستان این گلستان الهی
الهی شکر
الهی شکر برای ورود شما استاد عزیزم به زندگیم
و شنیدن و عمل به حرف های و رهنمود های شما در حد توان و هر چند اندک
که باعث بهشتی شدن و این همه تغییر در زندگیم شد
تو دو سه هفته گذشته
درست زمانی که داشتم به شدت روی دوره ۱۲ قدم و خودم کار میکردم
چند تا تضاد بزرگ البته در مقیاس باورهای من
وارد زندگیم شد
ولی به لطف الله یکتا و هدایتش
سعی کردم خودمو ببندم به صحبت های شما استاد عزیزم و عمل به اونها
یعنی با خودم گفتم امین تو که داری رو خودت کار میکنی
تمرین میکنی و تمرکز کردی رو زیبایی های اطرافت
پس تو مسیری
پس اگر این تضادها اومده تو زندگیت
شاید اومده زیر و رو کنه زندگیتو و شاید زیر زندگی از این رویی که میبینی
زیباتر باشه ..
و الهی هزار مرتبه شکر
همینم شد
و الان که دارم براتون مینویسم تو یه حال بسیار عالی و یه احساس تاب و یه آرامش قلبی بسیار خاص هستم
الهی شکرت خدایا
وقتی تو وسط های فایل صدای نازنینتون رو گذاشته بودید رو این قسمت
و درباره تمرکز بر زیبایی ها و چرایی ساخت زندگی در بهشت صحبت میکردید
دوست داشتم کنارتون بودم و در آغوشتون میکشیدم و فریاد میزدم استاد به خدا قسم همه حرفاتون درسته و نفستون حقه ..
همین چند قسمت پیش بود که شما داشتید با مریم بانو پینگ پنگ بازی میکردید و من و بچه ها با دیدنتون کلی کیف کردیم
و من کلی این رابطه الهی رو تحسین کردم
و اینکه دارید با عشقتون پینگ پنگ بازی میکنید و لذت میبرید
و حالا تو همین مدت کوتاه
در حالی براتون مینویسم که یه میز پینگ پینگ از همسر عزیزم هدیه گرفتم و تو این چند روزه کلی کیف کردیم باهاش
و هر بار که چشمم میخوره به این میز
خدارو شکر میکنم
و درود میفرستم بر اون وجود نازنین شما استاد عزیزم
این میز پینگ پینگ یه چیز قابل لمس و مادی هست
و خدا میدونه چه بناهای باشکوهی و چه باورهای زیبایی در درونم ساخته شده
و چه باورهای سمی رو شناسایی کردم و از ریشه کندم
تو همین چند وقته که به جای همون ورودی ها و اخبار منفی که تو این فایل فرمودید
تمرکز کردم رو زیبایی ها
و به قول مادرزن عزیزم
امین آب و غذا و خوراکش شده عباس منش
چون همیشه از اتاقم صدای نازنین شما شنیده میشه
حتی توی خواب
دارم حرف های شما رو به خودم یادآوری میکنم
موقع رانندگی
فایل های شما رو گوش میدم
استاد عزیز و نازنینم خدا میدونه شما تو این چند ساله
زندگی چقدر امین و امین های فراوانی مثل من رو دگرگون کردید
استاد اصلا استایل زندگی مارو عوض کرده دیدن زندگی در بهشت
وقتی تو قدم سوم راجع به عزت نفس و خود بودن صحبت کردید
و فرمودید بچه ها خونتون رو جوری بچینید که خودتون میخواید
خودتون راحت باشید
نه برای نشون دادن به مهمون و دیگران …
و نتیجش شد همین میز پینگ پنگی که با اینکه تاشو هست ولی با همسر عزیزم تصمیم گرفیتم همیشه باز باشه و از دیدن و بازی کزدن باهاش لذت ببریم
نتیجش این شد که پرده های به ظاهر شیک و زیبامون رو با یه پرده های خیلی راحت و سبک عوض کنیم
تا از دیدن زیبایی پارک روبروی خونمون نهایت لذت رو ببریم و به راحتی بتونیم بالا و پایینش کنیم
استاد نازنینم نوش جونتون این همه سلامتی و نعمت و ثروت
چون شما لایقش هستید
چون خدا میدونه وجود نازنینتون با عث چه تغییراتی در این جهان زیبا شده و خواهد شد تا ابد
چون کار خیر شما از جنس آگاهی هست
و همونطور که باورهای غلط نسل هل و نسل ها ادامه پیدا کردن
حالا باورهای درستی که شما به ما هدیه کردید و حاصل هدایت های الهی و عمل به اونها در شما بوده
حالا به امید الله یکتا نسل به نسل و انسان به انسان تا ابد
توسط من امین و هزان نفر مثل من به کودکانمون و از اون ها به بچه هاشون انتقال خواهد یافت
به قول حصرت مولانا
میرود بی بانگ و بی تکرارها
تحتها الانهار تا گلزارها
الهی آمین
استاد نارنینم
وقتی این صحنه رویایی بیرون اومدن تخم مرغ و اون رنگ خاصی که چند ثانیه بیشتر دوام نداشت رو تواین قسمت الهی دیدیم و لذت بردیم
راستش خیلی تعجب نکردم
مثل همه اتفاقات نادر و خاصی که سر راه شما دو عزیز اتقاق میفته
و دیگه الان همه بچه های سایت میدونیم از کجا داره میاد و ریشش از کجاست
و اون چیزی نیست جز تمرکز لیزری شما و مریم بانوی عزیز روی زیبایی ها
که نمونش رو تو همین چند قسمت آخر همین زندگی در بهشت بارها دیدیم
دیدن اون دو پرده زیبا و بچه هاشون در خونه ویلاییتون در تمپا ….
اون دلفین زیبا که اومد لب آب و مریم بانو رفتن و ازش فیلم گرفتن برامون موقع اسکوتر سواری
اون رنگین کمان بی نظیر درست در کنار اقیانس اطلس در خونه آقای چاره جو تو روزی که شما اونجا بودید
و حالا این صحنه رویایی بیرون اومدن تخم مرغ ….
استاد وقتی به این میز پینگ پنگ تو خونم نگاه میکنم
حالا دیگه قشنگ میفهمم تحسین و تمرکز زیبایی ها چه نتایجی داره
استاد نازنینم حالا دیگه باورش کردم …
و تا زنده ام به امید الله یکتا این تمرکز بر روی زیبایی ها رو رها نمیکنم
وقتی تحسین شما و مریم بانوی عزیز از هزاران کیلومتر دورتر
سبب اومدن این میز پینگ پنگ زیبا و لذت حاصل از اون شده
حالا که به لطف الله یکتا و به نور وجود شما که مثل یک آینه
زیبایی های الله یکتا رو برای ما منعکس میکنید
به قول خداتون به لطف الله یکتا چرخ زندگیم داره روز به روز روغن کاری تر و روون تر میشه
الهی شکرت
و اگه یه تضادی میاد تو زندگیم
خیلی آرم تر و خیلی مطمئن تر و با ایمان تر باهاش روبرو میشم و باور دارم که به صلاحمه حالا که آگاهانه تو مسیرم
استاد عزیز و نازنینم با اون املت لری. و شیرازی (:
تو دل پرادایس زیبا
منم افتخار میکنم که یک لرم مثل استاد عزیزم
و اون زلالی و صداقت و بی آلایشی لرها رو به بهترین شکل دارم تو وجود نورانی شما میبینم
و همچنین رهایی و شادی و آرامش شیرازی های عزیز
و همه خصوصیات خوب همه اقوام عزیز ایرانی و غیر ایرانی
فرقی نمیکنه وقتی کسی مثل شما تمرکزش رو میزاره رو زیبایی ها
زیبایی ها و خوبی های این جهان رو از هر رنگ و نوعی دریافت میکنه
وقتی پای توجه و تمرکز روی عشق و زیبایی این جهان مطرحه
دیگه کرد و عرب و ل رو بلوچ و مازنی و سیاه و سفید
ایرانی و غیر ایران
فرقی نمیکنه
هر چی که هست زیباییه
به قول حضرت مولانا :
ملت عشق از همه دینها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست
افتخار میکنم که شاگرد شمام
و همچنین به خودم افتخار میکنم
که دارم همه تلاشمو میکنم که هر روز بیشتر و بیشتر عمل کنم به آگاهی های نورانی شما
و دارم نتایجشو میبینم
ممنونم که دستی شدید از دستان خدا که زندگی من و امثال من رو هر روز بهشتی و بهشتی تر میکنید
و به قول خودتون هم خودتون دارید عالی زندگی میکنید و لذت میبرید
و با تغییر من امین و امثال من
هم جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنید
عاشقتونم
خدایا شکرت برای دیدن و نوشتن برای این قسمت الهی و زیبا
خدایا شکرت
خدایا عاشقتم
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD495MB32 دقیقه
سریال زندگی در بهشت قسمت 149
با سلام خدمت استاد و مریم جان طبیعت دوست
خدایا شکرت که باز هم فرصتی برام فراهم شد که با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار
عجب درسی داره این داستان پودر کردن این قهوه ها .ورودی دانه های قهوه اس و خروجی پودر قهوه .قهوه میدی قهوه تحویل میگیری.فقط شکله اس که فرق میکنه و گرنه جوهر و اصل یکیه .و این یعنی نمود قانون . و این یعنی تغییر انرژی از ی شکلی به شکل دیگه .
با دیدن این دستگاه قهوه ساز خیلی تحسین کردم سازندگان این دستگاه رو اما بیشتر از اون یاد حرفهای استاد افتادم در مورد اینکه اگر ما به خدا توکل کنیم و اون رو شریک کارهامون کنیم اون کارها رو برامون انجام میده اما از طریق دستانش که همون انسان ها هستن خود خدا که نمیاد کاری رو برا ما انجام بده ..این دستگاه فوق العاده زمانی کارایی داره که ی انسان اون رو روشن کنه و اون رو لمس کنه و بهش اردر بده و گرنه با وجود اونهمه پیشرفتگیش به خودی خودش کارایی نداره تا دستی از دستان خدا وارد کار نشه
مریم جان از اون میزانی آبی که اجازه دادین توی لیوان ها بریزه قشنگ تفاوت مزاجی شما و استاد در مورد قهوه مشخصه و چقدر این احترامی که شما به سلیقه استاد میذارین تو نوشیدن و خوردن درس داره برا من در مورد احترام به سلایق متفاوت دیگرانی که با هاشون دارم زندگی میکنم که اگر توی اون جمعی که هستم کسی از چیزی خوشش نمیاد به اون احترام بذارم و نخوام بزور چیزی رو به خورد کسی بدی که اون لذتی رو که از خوردن بدست میاره رو تحت تاثیر قرار بده .
چقدر دیدن رنگ زیبای این لیوان ها لذت بخشه چه برسه به اینکه خیلی راحت با اون دستگاه توی ایکی ثانیه ی قهوه تازه درست کنی و ببری برا عشقت اونم توی دل طبیعت کنار آنیش نوش با هم نوش جان کنین واقعا که لذت اندر لذته
استاد شما دارید راجع به فراوانی باران صحبت میکنید اونجا و مردم ما اینجا دارن از کمبود باران. و این تفاوت نشون دهنده ی تفاوت در باورهاست. شما از همین مردم بودین که دهنشون برا کمبود برنامه ریزی شده بود اما ی روزی تصمیم گرفتین که ذهنتون رو آگاهانه برنامه ریزی کنین برای فراوانی و اینقدر این کار کردن روی باور فراوانی رو ادامه دادین که جهان شما رو جدا کرد برد جایی که اونقدر بارون زیاده که آروزی ی چند روز هوای آفتابی رو دارین .اما اکثریت اون مردم همین جا هستن و هنوز که هنوز چسبیدن به اون کمبودها و واسه همین هم دارن کمبود ها رو بیشتر تجربه میکنن. وقتی الان شما رو دارم مبینم امید و انگیزم بیشتر میشه که منی هم که آگاهانه تصمیم گرفتم روی باور فراوانی کار کنم اگر مثل شما تعهد داشته باشم جهان من رو هم از این مردم جدا میکنه و هدایت میکنه به سمت فراوانی ها .
چقدر این هیزم ها هم درس دارن . هیزمی که تر باشه آتیش نمیگیره یا به سختی آتیش میگیره و این برا همه همین جوریه چون قانونه و استثنایی هم نداره و برا همه ثابته .چیزی که قانون باشه همیشه ی نتیحه ی ثابتی میده .این نیست که خدا معجزه کنه برا عباس منش و چوب های تر آتیش بگیرن .نه . اما کسی که مثل عباس منش خدا رو باور میکنه اولا اونقدر بهش ثروت میده که بلوئر بخره واسه ی کار دیگه و بعدش هم هدایتش میکنه که از اون برا آتیش درست کردن هم استفاده کنه که خیلی راحت تر از هیزم های تر آتیش درست کنه و این یعنی معجزه
وای وای که اون جایی که گفتین قانون فیزیکه دیگه اکسیژن و حرارت آتیش درست میکنه یاد حرفهاتون افتادم استاد در مورد معجزه و درک غلطی که بعضی ها از معجزه دارن . اینکه دریا برا موسی باز میشه به خاطر قوانین جزر و مده نه اینکه خدا بخاطر موسی همه چیز رو عوض میکنه که موسی از دریا رد بشه
استاد من تجربه آتیش درست کردن از هیزم های خیس رو دارم و میدونم که چقدر باید زمان بذاری برای اینکار و چوب ریزه و برگ خشک جمع کنی تازه باید بری بگردی تا اینا رو پیدا کنی .اما شما اینجا بخاطر فراوانی برگها و داشتن این بلوئر چقدر کار براتون راحت تر شده
و اما اون سرعت لاک پشتی و خرگوشی اون بلوئر چقدر ایده ی جالبی بود .اینجا یاد خودم افتادم توی کامنت نوشتن که چقدر اوایل سرعتم کم بود و میزان مطالبی که مینوشتم چقدر محدود بود اما خدا رو شکر الان سرعتم خرگوشی شده و پیشرفت بیشتر. هر چند که این بهبود و پیشرفت باز هم میتونه بهتر و بهتر بشه جوری که میتونه یوز پلنگی هم بشه. اون لاک پشته و این خرگوشه نماد تکامل و تصاعدن .
اون برگ ها هم که هی اضافه میکردین من رو یاد تغذیه کردن ذهن با ورودیهای مناسب میندازه که هر چی ما ورودیهای مناسب بیشتری به ذهنمون بدیم خروجی هی مناسب تر و مناسب تر میشه تا جایی که اون نتایج بزرگ اتفاق می افته. اینجاست که بیشتر درک می کنم که آدم هر چی بیشتر با طبیعت باشه بیشتر ازش درس میگیره
خدایا چه تجربه ناب و جدیدی بود اون لحظه ای که تخم مرغه داشت خشک میشد اولین باری بود که همچین صحنه ای رو میدیدم
جل الخالق
و چقدر این سپاسگزاری کردن شما مریم جان قابل تحسینه که حتی از این مرغه هم سپاسگزاری میکنین و این نشون میده که این جزیی از شخصیت شما شده .
و اما داستان برانچ خوردن شما استاد هم خودش ی درس بزرگه. من الان توی دور و بر خودم خیلی از آدم ها رو میبینم که شب تا صبح بیدارن و وقتشون رو الکی توی شبکه های مجازی و غیبت کردن و ….. به هدر میدن و تازه ساعت دو وسه صبح میگیرن میخوابن و تا لنگ ظهر خوابن و بعدش بیدار میشن برانچشون رو میخورن . این آدم ها از بی هدفی کارشون به اینجا می کشه. اما شما و مریم جان اون ساعاتی هم که بیدارین مشغول کار کردن روی ذهنتون به شکل های مختلفی هستین چه با بودن توی سایت و کامنت خوندن و محصول تولید کردن . حتی پینگ پنگ بازی کردنتون هم ی جورایی کنترل ذهنه . یعنی ساعات بیداریتون همش مفیده .
خدا میدونه با این خبری که در مورد کاشتن صیفیجات دادین قراره چه تجربه های نابی رو توی این پاردایس تجربه کنیم و سن تجربه ما بره بالا
چقدر استاد سبک آشپزیتون هم راحت و ساده است و به خودتون سخت نمیگیرین . خود من مثل مریم جان هستم و خیلی به تمیزی و شستن مواد غذایی اهمیت میدم .اما عد از دیدن سریال بهشت خیلی از حساسیت هام که کارها رو سخت میکرد کمتر شده و راحت تر شدم اما نه دیگه مثل شما استاد جان خخخخخ
اما اون اصل و اساس جهان که استاد یاد آورین کردین:
به هر چیزی که توجه کنیم از جنس همون بیشتر وارد زندگیمون میشه
من خودم از وقتی که با سریال بهشت همراه شدم زیبایی های مشابه رو جذب کردم از جمله دیدن بوقلمونهایی دقیقا شبیه به بوقی و بوقه که چند روز پیش که رفته بودیم بیرون تجربش کردم . اینجا چون محیط روستایی هستش دیدن بوقلمون چیز عادیه اما اینکه دقیقا ی بوقلمونی مثل بوقه رو ببینی با اون رنگ سفیش و وان رنگ بنفش دور چشماش و اون غبغبش این یعنی تمرکزت دقیقا همچین چیزی رو جذب کرده
چقدر استاد من ذهنم قبل از آشنایی با شما درگیر مساله جبر و اختیار بود و فکر میکردم که انسان مجبور هست به انجام دادن یکسری چیزها . چقدر دوست داشتم درک کنم این دو مفهوم رو.. چقدر مفهوم آیه :
الله یهدی من یشا و یضل من یشا برام گنگ بود چون درک درستی از خداوند نداشتم. تازه بعد از آشنایی با شما فهمیدم که چیزی از طرف خداوند به معنی جبر وجود نداره و خداوند اختیار تام به انسان داده و کار اون فقط هدایت کردن بعد از انتخابه .
اون جایی که هدایت شدین به استفاده از اون ابزار تیراندازی یاد حرفهاتون افتادم در مورد هدایت که خداوند هر لحظه در حال هدایت کردن همه است . برا خود من بارها ی همچین چیزهایی اتفاق افتاده اما چون با موضوع هدایت آشنا نبودم نمیدونستم این همون هدایته و با سریال بهشت بود که من فهمیدم و درک کردم هدایت رو بیشتر و بیشتر.یعنی در حقیقت بقول خودتون ی چیزهایی رو به یادم آورد که از قبل تجربه کرده بودم اما اسمش رو نمیدونستم
فقط اونایی که تجربه آشپزی روی آتیش و ذغال رو دارن میتونن داغی اون آنیش و حرارتش رو درک کنن که البته خود من یکی از اونها هستم و بنابراین با تمام وجودم هرم اون آتیش رو روی دست ها و صورت شما عزیزان رو حس میکنم
استاد جان فقط ترکیب اون نو نو گفتنتون و اون کیش کیش خخخخ عالی بود
رسپی غذا با سبک لری و شیرازی توگزر فقط و فقط
و اون پیام روی لیوان ها هم که یادم میاره که همیشه به یادم باشه که هر چی که دارم از خدا دارم و باید همیشه شاکرش باشم
نمیدونم اگر من با شما استاد آشنا نمیشدم و از دنیا میرفتم چه جوابی برای فرشتگانی که جان من رو می ستاندند داشتم و بقول شما استاد توی فصل دوک کتاب رویاها خدا اون موقع میگفت مگه قوانین رو نمیدونستی؟ و من مات و مبهوت میگفتم کدوم قوانین؟!!!
خدایا شکرت که قبل از مردنم این فرصت رو بهم دادی که از طریق دستت استاد عباس منش با قوانینت آشنا بشم و زندگی متفاوتی رو تجربه کنم
سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان