سریال زندگی در بهشت | قسمت 15

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «یزدان»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام خداوند تمام خوشی ها!  خوش مزگی، خوش بینی، خوش فکری، خوش باوری، خوش حالی، خوش دلی، خوش صحبتی، خوش شنوایی و…

تمامی خوشی ها جلوه ی خداوند هستن و من معتقدم هر آنچه که حال ما رو خوب کنه، حتی اگه یک درجه … از خداست.

بریم سراغ جلسه ی 15 ام از کلاس های عملی “زندگی در بهشت” .

به محض شروع کلاس، عاشق اون جمله ی خانم شایسته شدم که گفتن ” میخوایم با داشته هامون آشپزی کنیم ”

این ”داشته ها” واقعا توجه منو جلب کرد! چرا که این جمله وقتی رو زبونت میاد که باور داشته باشی که میتونم با همین داشته هام و همین امکاماتی که دارم در همین لحظه اوج لذت رو ببرم! هر آنچه برای خلق خواسته احتیاج داشته باشم رو دارم و فقط باید قدم بردارم.

شخصا عاشق این باور هستم و سعی کردم طی این مدت در زندگیم عملیش کنم. جالبه … لذتی که از یک خلق با همون امکانات میبرم، خیلی بیشتر از دفعات دیگست و خیلی خشنود میشم از اینکه تونستم با همون چیزایی که داشتم فلان چیز رو بسازم یا فلان غذا رو بپزم!

یخچالو که باز کردین، من عاشق اون Organic شدم که روی سبزیجات نوشته شده بود. رفتین سراغ یخچال بعدی و اون تعداد بالای نوشیدنی V8 و کولای زیرو توجهم رو جلب کرد و عاشق استقبال شما از محصولات مورد علاقه ( فیوریت) شدم. اما با خودم گفتم چرا دوتا یخچال و چرا اینقدر بزرگ … ؟! و خدایی که سریع الجوابه، چند دقیقه بعد جوابم رو به بهترین نحو داد! نه یک بار … بلکه دوبار خانم شایسته توضیح دادن!

راستی خانم شایسته ی شایسته … میخوام همینجا تحسین تون کنم که با یک دست گوشی رو نگه میدارید و با دست دیگه، پیاز و سبزیجات رو خرد میکنید! میخوام تحسین کنم اون ایده ی قشنگی که اجرا کردین و موقع خرد کردن، گوشی رو بر روی دستمال گذاشتین. بدون اینکه اون قسمت رو ببرین یا ادیت کنین! من عاشق همین سادگی ام … . روند پیشرفت شما در فیلم برداری کاملا مشخصه.

راستی عاشق ادویه هاتون هستم و سعی میکنم منم چنین ادویه هایی رو تهیه کنم. اون برگا، اون سیر خرد شده و آماده، ترکیب سیر و زنجفیل، مارچوبه، گوجه خشک شده، کنگر! همه و همه عالی بودن و من بینهایت سپاسگزارم که همه رو معرفی کردین. راستی دستکش های فوق حرفه ای تون روی اُپن کنار غذاساز داره چشمک میزنه ها! من بوی اون قهوه رو زمانی که پودر قهوه رو داخل قهوه ساز می ریختین حس کردم! عاشق اون قهوه سازی شدم که باز هم در اوج راحتی قهوه رو آماده میکنه!

و اینجاست که میخوام بگم من عاشق تفاهم شما دو بزرگوار، با وجود تفاوت هستم! اونجا که از یک غذای یکسان، دو نوع غذا درست کردین من خیلی خوشحال شدم و تحسین کردم اولا خلاقیت شما رو در پخت اون املت بینظیر دوما اینکه به چه زیبایی هدایت شدین تا دونوع غذا رو از یک غذا درست کنین! بدون سختی و بدون دردسر، همون غذا رو با یه تغییر جزئی به دو نوع غذا تبدیل کردین! همینطور عاشق این خصلت شدم هر کدوم به خودتون احترام گذاشتین و غذایی که مطابق میلتون هست رو میخورین و هیچ کدوم به خاطر دیگری فداکاری نمیکنه! و این کار نه تنها اختلافی ایجاد نمکینه، بلکه خیلی قشنگ تره! اینکه با دو ذائقه متفاوت، کنار هم سر یک میز باشین و به خوبی از این تفاوت هم، تفاهم بسازید! این یک هنره! تفاوت ها برای زیباتر کردن و لذت بخش تر کردن زندگی اومدن! مثل تضادها! لازم نیست از تفاوت هامون چشم پوشی کنیم تا اختلافی ایجاد نشه! لازم نیست از خودمون بگذریم! بلکه برای حلش، باید مهارت زندگی کردن با وجود تفاوت ها رو یادبگیریم و این مهارت اگه به زندگی تزریق بشه، اتفاقا همین تفاوت ها باعث لذت بردن بیشتری از زندگی یکنواخت میشه! لازم نیست هیچ کدوم، دیگری رو تغییر بده و یا هر کسی خودش، خودشو تغییر بده تا مثل اون بشه …. بلکه کافیه هنر حل تضاد رو در زندگی شخصی هم به کار ببریم تا رد قانون رو در همین چیزای جزئی هم به جا بذاریم!

و صحنه ای که برای من خیلی جذاب تر بود، دقیقا صحنه ای بود که خانم شایسته مشغول ریختن کافی بودن که کافی ریخت … و اینجا جمله ی استاد منو محو کرد! ”عاشقتم که با یک دست گوشی رو گرفتی و فیلم برداری میکنی و با یک دست، کافی میریزی! ” ببین واکنش استاد به این اتفاق رو … . و در نهایت من عاشق اون لیوان مثبت و به قول استاد شفادهنده شدم که پر از کلمات مثبت بود و کلمات ناآشنا رو دیکشنری سرچ کردم.

راستی خانم شایسته…. بینهایت ممنونم که برای فیلم برداری و آماده کردن قسمت های سریال، اینقدر زحمت می کشین. خوب میدونم موقع آشپزی و خرد کردن سبزیجات که دستا خیسه چقدر سخته با گوشی کار کردن و خوب متوجه شدم که حتی غذاتون سرد شده بود اما شما مشغول فیلم برداری بودین.

خدا رو بینهایت سپاسگزارم بابت کلاس های ارزشمند زندگی در بهشتی که حکم کلاس های عملی ما رو داره و به صورت عملی، هم تضادهای مختلف رو نشون میده و هم آگاهی هایی که به صورت عملی در زندگی به کار برده میشه. قطعا کلاس تئوری، همراه با کلاس عملی تکمیل میشه و من بینهایت ازتون ممنونم.

 

 

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    314MB
    21 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 15
    89MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

356 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «barone paeizi - rosa» در این صفحه: 2
  1. -
    barone paeizi - rosa گفته:
    مدت عضویت: 3054 روز

    برداشت امروز «زندگی در بهشت» برای هرکسی می‌تونه متفاوت باشه.

    یعنی برداشت از هر مطلبی که تو سایت قرار می‌گیره برای هر کسی می‌تونه متفاوت باشه.

    شاید اگه من برداشتم رو بگم هر کسی که این خطوط رو می‌خونه می‌گه همچین پیامی نداشت. اما برای من مستقیماً این پیام رو داشت:

    «صبر کن… صبر …»

    طبق هر روز که زندگی در بهشت رو دنبال می‌کنم امروز هم داشتم به هنرنمایی مریم‌بانو نگاه می‌کردم و از استفاده‌ای که از مواد غذایی مختلف می‌کرد لذت می‌بردم.

    استفاده از ادویه‌ها و سبزی‌ها و … مختلف برام جالب بود و سپاسگزار خدایی هستم که توانایی استفاده از هر کدوم از این‌ها رو به همه ما داده. اینکه انقدر راحت و بدون وجود مسئله‌ای یا منع غذایی از اون‌ها می‌تونیم استفاده کنیم.

    تا اینکه یه جایی مریم‌بانو گفتند: «بچه‌ها می‌دونید ما چرا دوتا یخچال داریم؟؟»

    *

    برام جالب بود. چون دقیقاً این سؤال از ذهنم گذشته بود اون هم چند روز پیش.

    درست مثل سؤال‌هایی که قبلاً‌ برام ایجاد شده بود که چرا اون درخت‌ها هرس می‌شن اونم تو این فصل سال (به گیاهان هرز کاری ندارم) یا چرا اون مار کشته شد و…. که تو قسمت‌های بعد جواب سؤال‌هامو گرفتم.

    و امروز هم مریم‌بانو جواب این سؤال رو داد.

    داشتم با خودم فکر می‌کردم هر بار یه سؤالی از ذهنم رد شده (چه با دیدن قسمت‌های مختلف زندگی در بهشت و چه در زندگی روزمره خودم) من جوابش رو چند روز بعد گرفتم.

    نتیجه‌ای هم که از دیدن فایل امروز به دست آوردم این بود:

    «صبر کن»

    تو مسیری که دارم حرکت می‌کنم به سمت چیزهایی که می‌خوام باید صبر کنم تا اون‌ها رو به‌دست بیارم.

    باید صبر کنم برای پیدا کردن راه‌حل‌های مناسب.

    صبر کنم و صبر کنم و صبر کنم و خسته هم نشم.

    واقعاً‌ چیزی که من حس کردم ربطی به پیام امروز برای همه نداشت.

    پیام من این بود و خیلی هم خوشحالم که جواب یه علامت سؤالم رو گرفتم.

    یه چیزی که تو زندگیم گمش کرده بودم رو پیدا کردم.

    فایل امروز خیلی کمکم کرد. شاید برای خواسته‌هام دارم عجله می‌کنم. پس باید اندکی صبر رو چاشنی تلاشم کنم.

    خدای مهربون من، این دهنده بی‌منت. سپاس تو را که توانایی صبر کردن و تفکر کردن رو بهم بخشیدی….

    ممنونم ازت.

    دوستت دارم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    barone paeizi - rosa گفته:
    مدت عضویت: 3054 روز

    سلام زلیخابانو

    ممنونم دوست من که نظرت رو بهم گفتی.

    اینکه می‌بینم با دقت نظرات رو مطالعه می‌کنی برام جای بسی خوشحالیه و حرفت رو تأیید می‌کنم. چون خوندن نظرات دیگرون می‌تونه به ما کمک کنه که به یه موضوع از زوایای دیگه هم نگاه کنیم و به ناگفته‌های اون موضوع پی ببریم.

    سپاس

    همیشه در آغوش پرمهر خدا سلامت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: