سریال زندگی در بهشت | قسمت 15

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «یزدان»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

به نام خداوند تمام خوشی ها!  خوش مزگی، خوش بینی، خوش فکری، خوش باوری، خوش حالی، خوش دلی، خوش صحبتی، خوش شنوایی و…

تمامی خوشی ها جلوه ی خداوند هستن و من معتقدم هر آنچه که حال ما رو خوب کنه، حتی اگه یک درجه … از خداست.

بریم سراغ جلسه ی 15 ام از کلاس های عملی “زندگی در بهشت” .

به محض شروع کلاس، عاشق اون جمله ی خانم شایسته شدم که گفتن ” میخوایم با داشته هامون آشپزی کنیم ”

این ”داشته ها” واقعا توجه منو جلب کرد! چرا که این جمله وقتی رو زبونت میاد که باور داشته باشی که میتونم با همین داشته هام و همین امکاماتی که دارم در همین لحظه اوج لذت رو ببرم! هر آنچه برای خلق خواسته احتیاج داشته باشم رو دارم و فقط باید قدم بردارم.

شخصا عاشق این باور هستم و سعی کردم طی این مدت در زندگیم عملیش کنم. جالبه … لذتی که از یک خلق با همون امکانات میبرم، خیلی بیشتر از دفعات دیگست و خیلی خشنود میشم از اینکه تونستم با همون چیزایی که داشتم فلان چیز رو بسازم یا فلان غذا رو بپزم!

یخچالو که باز کردین، من عاشق اون Organic شدم که روی سبزیجات نوشته شده بود. رفتین سراغ یخچال بعدی و اون تعداد بالای نوشیدنی V8 و کولای زیرو توجهم رو جلب کرد و عاشق استقبال شما از محصولات مورد علاقه ( فیوریت) شدم. اما با خودم گفتم چرا دوتا یخچال و چرا اینقدر بزرگ … ؟! و خدایی که سریع الجوابه، چند دقیقه بعد جوابم رو به بهترین نحو داد! نه یک بار … بلکه دوبار خانم شایسته توضیح دادن!

راستی خانم شایسته ی شایسته … میخوام همینجا تحسین تون کنم که با یک دست گوشی رو نگه میدارید و با دست دیگه، پیاز و سبزیجات رو خرد میکنید! میخوام تحسین کنم اون ایده ی قشنگی که اجرا کردین و موقع خرد کردن، گوشی رو بر روی دستمال گذاشتین. بدون اینکه اون قسمت رو ببرین یا ادیت کنین! من عاشق همین سادگی ام … . روند پیشرفت شما در فیلم برداری کاملا مشخصه.

راستی عاشق ادویه هاتون هستم و سعی میکنم منم چنین ادویه هایی رو تهیه کنم. اون برگا، اون سیر خرد شده و آماده، ترکیب سیر و زنجفیل، مارچوبه، گوجه خشک شده، کنگر! همه و همه عالی بودن و من بینهایت سپاسگزارم که همه رو معرفی کردین. راستی دستکش های فوق حرفه ای تون روی اُپن کنار غذاساز داره چشمک میزنه ها! من بوی اون قهوه رو زمانی که پودر قهوه رو داخل قهوه ساز می ریختین حس کردم! عاشق اون قهوه سازی شدم که باز هم در اوج راحتی قهوه رو آماده میکنه!

و اینجاست که میخوام بگم من عاشق تفاهم شما دو بزرگوار، با وجود تفاوت هستم! اونجا که از یک غذای یکسان، دو نوع غذا درست کردین من خیلی خوشحال شدم و تحسین کردم اولا خلاقیت شما رو در پخت اون املت بینظیر دوما اینکه به چه زیبایی هدایت شدین تا دونوع غذا رو از یک غذا درست کنین! بدون سختی و بدون دردسر، همون غذا رو با یه تغییر جزئی به دو نوع غذا تبدیل کردین! همینطور عاشق این خصلت شدم هر کدوم به خودتون احترام گذاشتین و غذایی که مطابق میلتون هست رو میخورین و هیچ کدوم به خاطر دیگری فداکاری نمیکنه! و این کار نه تنها اختلافی ایجاد نمکینه، بلکه خیلی قشنگ تره! اینکه با دو ذائقه متفاوت، کنار هم سر یک میز باشین و به خوبی از این تفاوت هم، تفاهم بسازید! این یک هنره! تفاوت ها برای زیباتر کردن و لذت بخش تر کردن زندگی اومدن! مثل تضادها! لازم نیست از تفاوت هامون چشم پوشی کنیم تا اختلافی ایجاد نشه! لازم نیست از خودمون بگذریم! بلکه برای حلش، باید مهارت زندگی کردن با وجود تفاوت ها رو یادبگیریم و این مهارت اگه به زندگی تزریق بشه، اتفاقا همین تفاوت ها باعث لذت بردن بیشتری از زندگی یکنواخت میشه! لازم نیست هیچ کدوم، دیگری رو تغییر بده و یا هر کسی خودش، خودشو تغییر بده تا مثل اون بشه …. بلکه کافیه هنر حل تضاد رو در زندگی شخصی هم به کار ببریم تا رد قانون رو در همین چیزای جزئی هم به جا بذاریم!

و صحنه ای که برای من خیلی جذاب تر بود، دقیقا صحنه ای بود که خانم شایسته مشغول ریختن کافی بودن که کافی ریخت … و اینجا جمله ی استاد منو محو کرد! ”عاشقتم که با یک دست گوشی رو گرفتی و فیلم برداری میکنی و با یک دست، کافی میریزی! ” ببین واکنش استاد به این اتفاق رو … . و در نهایت من عاشق اون لیوان مثبت و به قول استاد شفادهنده شدم که پر از کلمات مثبت بود و کلمات ناآشنا رو دیکشنری سرچ کردم.

راستی خانم شایسته…. بینهایت ممنونم که برای فیلم برداری و آماده کردن قسمت های سریال، اینقدر زحمت می کشین. خوب میدونم موقع آشپزی و خرد کردن سبزیجات که دستا خیسه چقدر سخته با گوشی کار کردن و خوب متوجه شدم که حتی غذاتون سرد شده بود اما شما مشغول فیلم برداری بودین.

خدا رو بینهایت سپاسگزارم بابت کلاس های ارزشمند زندگی در بهشتی که حکم کلاس های عملی ما رو داره و به صورت عملی، هم تضادهای مختلف رو نشون میده و هم آگاهی هایی که به صورت عملی در زندگی به کار برده میشه. قطعا کلاس تئوری، همراه با کلاس عملی تکمیل میشه و من بینهایت ازتون ممنونم.

 

 

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    314MB
    21 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 15
    89MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

356 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد سعیدی» در این صفحه: 1
  1. -
    محمد سعیدی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    سلام

    من سالهاست که دارم تحقیق میکنم و یکی از مهمترین موارد برای من درباره رسالت و رسولان بوده

    و اینکه مثلا فرق رسول و نبی چی هست و به چیزهای کمی هم رسیدم اما منو قانع نکرد وتوی این سایت از خوندن پیام کسی خیلی شگفت زده شدم و بمزاجم خیلی خوب امد که نبی میشه کسی که برای زمان حال حکم میدهد اما رسول میشه کسی که برای همه زمان ها حکمی میگوید که توضیحش مفصله

    و دراین باره افراد زیادی هستند که واقعا براشون حل نشده هست و خیلی هم روش تحقیق کردند از منبع های مختلف

    و گفته میشه که ممکنه دوباره پیامبری بیاد و روش هم خیلی حساب میکنند

    اما خود رسول و کلا رسالت رو باید کمی متوجه بشم

    که بتازگی چیز مهمی فهمیدم و من رو خیلی خوش حال کرد

    نمیخوام زیاد طولانیش کنم چون ایات زیادی هست و بحث خیلی طولانیی هست و میخوام هرکس خواست خودش بره تحقیق کند

    از انچه من دربارش چیزی فهمیدم

    تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿٢۵٢﴾

    این [داستان ها و حادثه های واقعی] نشانه های [توحید، ربوبیّت و قدرت] خداست که به حقّ و راستی بر تو می خوانیم و یقیناً تو از فرستادگانی. (۲۵۲)

    تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَلَٰکِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ کَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ﴿٢۵٣﴾

    از آن فرستادگان برخی را بر برخی برتری بخشیدیم. از آنان کسی است که خدا با او سخن گفت، و برخی از آنان را درجات و مراتبی بالا برد. و عیسی بن مریم را دلایل و نشانه های روشن دادیم، و او را به وسیله روح القدس توانایی بخشیدیم. و اگر خدا می خواست کسانی که بعد از آنان [در طول قرون و اعصار] آمدند، پس از آنکه دلایل و براهین روشن به آنان رسید، با هم نمی جنگیدند، ولی [درباره ایمان و کفر با هم] اختلاف کردند، پس برخی از آنان ایمان آوردند و برخی کفر ورزیدند، قطعاً خدا اگر می خواست نمی‌جنگیدند، ولی خدا آنچه را می خواهد [از روی حکمت و مصلحت] انجام می دهد. (۲۵۳)

    خداوند با بعضی از پیامبران تکلم نموده

    و باتوجه به این ایه تکلم خداوند با بشر یعنی وحی

    اما مگه میشه خداوند با بعضی از رسولان تکلم نکرده باشد؟

    این چیزی بود که من نمیدونستم

    اما این ایه رو ببینید

    وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿۵۱﴾

    و هیچ بشرى را نرسد که خداوند با او سخن گوید مگر از راه وحى، یا از پشت پرده‏اى، یا فرشته‏اى بفرستد و آنچه مى‏خواهد به اذن خویش وحى کند که او بلندمرتبه فرزانه است‏ (۵۱)

    وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ﴿۵۲﴾

    و بدین‏سان [پیام و کتاب‏] روحبخشى از امر خویش به تو وحى کردیم، و تو پیشتر نمى‏دانستى کتاب چیست و ایمان چیست؟ ولى آن را همچون نورى گرداندیم که هرکس را از بندگان خویش که بخواهیم با آن هدایت مى‏کنیم و بى‏گمان تو به راهى راست هدایت مى‏کنى‏ (۵۲)

    صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ ﴿۵۳﴾

    راه خداوندى که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، او راست، بدانید که کارها به سوى خداوند باز مى‏گردد (۵۳)

    خداوند به سه روش صحبت میکند

    وحی

    پشت پرده

    فرستادن رسول

    که به این سه روش وحی میکند به هرکس که او بخواد

    با توجه به این ایه تکلم خداوند با وحی میشود صحبت مستقیم

    و کلم الله موسی تکلیما

    شاید وقت هایی که به موسی وحی میشد در زمان عصا انداختن و موارد دیگر وحی ها مستقیم بوده

    اما در طور سینا من وراء حجاب بوده

    و وزمان هایی که ما و من میاید

    اوحیت

    و اوحینا

    اینها شاید در همین هست که گاهی وحی توسط خداوند و گاهی از طریق رسول

    (دقت کنید که رسول تعریف خاصی در قران دارد چه رسول فرشته ای باشد و چه بشری رسول از خودش حرفی ندارد و در فقط کلام او را میگوید)

    و حضرت محمدهم کلام خدا را میگفتند اما وقتی دارند با کسی احوال پرسی میکنند اینها وحی نیست بلکه سخنانی که در باب رسالت هست فقط

    مثلا وقتی پیامبران به کسانی اجازه میدهند و خداوند ایشان رو ملامت میکند

    لم اذنت لهم

    بعضی ها که پیامبر رو خیلی بالا میبرند و میخوان مثلا از ایشون دفاع کنند با کلماتشون میگن این تکریم پیامبره که مثلا چرا اینقدر خودت رو اذیت میکنی بخاطر اینها ؟

    اما اگر اینطور هم باشد نتیجه این میشود که تمام سخنان ایشون وحی نیست

    میخواستم این نکته رو بگم که رسول کاملا حرف او را میزند

    گاهی فرشته ممکنه بر کسی نازل بشه اما وحی نباشد

    تتنزل علیهم الملئکه ….

    و اینکه شاید وحی مستقیم به کسی نشود و کتابی نازل نشود اما میتواند کسی به رسالت برسد یا نبوت طبق چیزی که در ادامه ….

    به این ایه مراجعه کنید

    سانزل مثل ما انزل الله ….

    گاهی به قلب میافتد و فقط حس ما به چیزی گرایش پیدا میکند یا در خواب چیزی متوجه میشویم و بنظرم اینها وحی نیست

    افرادی هستند که رسول اند اما خداوند باهاشون تکلم ننموده و شاید خودشون ندونند یا بقیه ندونند

    به لحن بیان این ایه توجه کنید

    لم توذوننی و قد تعلمون انی رسول الله

    بعضی ها میگن 124000 پیامبر منطقی نیست

    اما طبق این تعریف میتونه باشه

    البته من نمیدونم این عدد از کجا اومده

    شاید پیامبری خودشم ندونه پیامبره

    یا شاید بقیه ندونن

    مثل

    هم للکفر یومئذ اقرب منهم الی الایمان

    کسی ممکنه حرفی بزند که حرف خداوند باشد

    یحکم باالنبیون الذین اسلموا

    انبیاءی به کتاب اسمانی قبل از خود حکم میکنند

    ایا این سخنان انها حرف خداوند نیست ؟

    کسانی که انبیاء به بغیر الحق میکشند

    یک مسئله ای مطرح میشه که مگه میشه نبیی رو بحق کشت

    ممکنه اگه یک نبی ادمی رو بناحق بکشه

    ممکنه هم سخن خدا رو بگه و هم قتل بغیر نفسی بکند

    بعضی ها میگن بغیر الحق به این خاطر اومده که تاکید باشه اما بنظرم منطقی نیست

    و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس

    بعضی ها هم هستند حرف از قسط و حرف خوب میزنند اما حرف الهی نیست اما درست و خوبه بالاخره و قتل اونها هم کنار قتل انبیاء اومده

    رسول و نبی خیلی جای کار دارد

    این حرف من خیلی خام نیست بنظرم

    یک اندیشمند عایی هستند که کافرند و حرف های احمقانه واقعی زیاد میگن اما حرف درست هم دارند حرف هایی که مثلا خود منودر فهم قران کمک کرده

    فریقا کذبوا و فریقا یقتلون

    گروهی تکذیب میکنند و گروهی میکشند

    اونهایی که تکذیب میکنند اول اومده

    و شاید همون ها هستند که اجازه قتل پیامبری رو میدن که یک عده بخودشون جرئت بدهند تا اونها رو بکشند

    فرعون که میگفت انا ربکم الاعلی

    میگفت ذرونی اقتل موسی و لیدع ربه

    منو رها کنید تاموسی رو بکشم و بدید خدایش رو بخواند

    یعنی مانع فرعون بودن عده ای

    اگه افرادی سلطان مبین موسی رو تکذیب میکردند فرعون دستش برای قتل موسی باز بود

    مکذب یک صفت خیلی بد هست که مومن و کافر هم نداره

    منهم من یومن به و منهم من لا یومن به

    خیلی ها دروغ میشمرند حرف هایی رو اما این کار خیلی خطرناکی هست و بحث و جدل و نقد یک تفکر نیازمند سلطان هست که خیلی از پیامبران بزرگ هم سلطان نداشتند

    شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ ﴿۱۳﴾ در دین شما، هر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت، و نیز آنچه به تو وحى کرده‏ایم، و آنچه به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کرده‏ایم، که دین را برپا بدارید، و در آن اختلاف نورزید، آنچه مشرکان را به آن مى‏خوانى، بر ایشان دشوار آید، خداوند است که هرکس را بخواهد به راه خویش برمى‏گزیند و هرکس را که روى به درگاه او آورد، به سوى خویش هدایت مى‏کند (۱۳) وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ ﴿۱۴﴾ و تفرقه پیدا نکردند مگر پس از آنکه علم [وحى‏] برایشان آمد، آن هم از روى رشک و رقابتى که در میانشان بود، و اگر حکم پیشین پروردگارت تا سرآمدى معین تعلق نگرفته بود، در میانشان داورى مى‏شد، و کسانى که پس از ایشان کتاب را فراگرفتند از آن سخت در شک‏اند (۱۴) فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّهَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ ﴿۱۵﴾ پس براى این [امر] دعوت کن، و چنانکه دستور یافته‏اى پایدارى کن، و از هوى و هوس آنان پیروى مکن و بگو به هر کتابى که خداوند فرو فرستاده است، ایمان آورده‏ام، و دستور یافته‏ام که در میان شما دادگرى کنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست، کار و کردار ما از آن ماست، و کار و کردار شما از آن شما، در میان ما و شما گفت و گویى نیست، خداوند ما و شما را [براى داورى‏] گرد مى‏آورد و سیر و سرانجام به سوى اوست‏ (۱۵) وَالَّذِینَ یُحَاجُّونَ فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَهٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ﴿۱۶﴾ و کسانى که پس از پذیرفته شدن دعوت او درباره خداوند محاجه مى‏کنند، احتجاجشان در نزد پروردگارشان باطل است، و بر آنان خشمى [از جانب خداوند] است، و عذابى سهمگین [در پیش‏] دارند (۱۶) اللَّهُ الَّذِی أَنْزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِیزَانَ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَرِیبٌ ﴿۱۷﴾ خداوند کسى است که کتاب آسمانى و سنجه را به حق نازل کرده است و چه دانى چه بسا قیامت نزدیک باشد (۱۷) یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَیَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَهِ لَفِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿۱۸﴾ کسانى که آن را باور ندارند درباره آن شتاب مى‏ورزند، و کسانى که ایمان آورده‏اند، از آن ترسانند، و مى‏دانند که آن حق است، بدانید کسانى که درباره قیامت شک و شبهه دارند، در گمراهى دور و درازند (۱۸)

    خداوند به پیامبر میگن بگو بین ما هیچ حجتی نیست

    با این حال بعضی ها چنان از سر قدرت حرف میزنند که ادم تعجب میکند

    حضرت موسی سلطان داشتند و نباید در مورد ایات خداوندجدل کرد مگر با سلطان

    یک قدرت احاطه علمی و قوی

    من گاهی چیزی رو میگم و بهم میگن اثبات کن بیشتر توضیح بده اگه فلان بود

    اینو چی میگی

    من نمیدونم

    من چیزی که گفتم رومیدونم

    و اعمال شما برای شما و اعمال منم برای من

    ما کان لنا ان ناتیکم بسلطان الا باذن الله

    کانک حفی عنها

    بنی اسرائیل خوب پرسیدند

    میگفتند بخوان برای ما پرودگارت را برای ما روشن کند

    یعنی ار این جهت خوب بودند که حرف رو حرف موسی نمیدونستند میدونستند که ایشان از خودشون حرفی ندارند

    حرف من نیست که چند بار برای پولی بودن محصولات گفتم

    درباره قانون و اینا نه من دوست دارم و نه علمش رو دارم

    بدلم میوفته که بگم این رو و واقعا هم از گفتنش اکراه دارم

    لا اسئلکم علیه اجرا…

    میگن نباید کسی از علمش پول در بیاره

    طولانی شد

    خدا من و همه رو ببخشه

    قرار بود کوتاه بگم و سر خط بدم

    خدا حافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: