دیدگاه زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان، به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدای هدایتگر به سمت زیبایی های بیشتر
سلام استاد و مریم عزیزم عاشقتونم
و سلام به دوستان هم فرکانسی عزیزم
استاد جان چه مراقبه ای بود تمام زیبایی ها یک قدمی شما بود و شما دو عشق هر کدوم رو صندلی های خودتون نشسته بودید و کاملا در لحظه و غرق در زیبایی بودید این همه رنگ رو پرهای زیبای مرغ ها خروس ها اردک ها گنی ها بوقلمونها خدای من چه رنگهایی دارند و رنگ آبی دریاچه و انعکاس تصویر خورشید رو آب دریاچه خدایا چقدرررررررر زیبا بود و انعکاس درختها رو آب دریاچه و این همه درخت و چمنهای روی زمین آب و هوای بهشتی خدای من از کدوم زیبایی ها بگم کدوم بمونه خونه چوبی روی آب دریاچه همیشه جاری خدایا شکرت خدایا شکر ت خدایا شکرت
عاشقتم مریم عزیزم چقدر خوش تیپوزیباهستیدعاشقتم الگوی من در همه جوانب زندگی واقعا دارم از شما یاد میگیرم و عمل میکنم به آگاهیهام
من تحسین میکنم استاد آزادی مالی ومکانی وزمانی شما رو چقدر ثروتمند شدن معنویه چقدر باشکوهه چقدر آزادی میاره وقتی دیدید که ظرفهای چدنی اینجا ندارید وتو خونتون تو تمپا دارید در کمال آزادی مالی سفارش دادید تا براتون بیارند چقدر به گسترش جهان با این خرید هاتون کمک میکنید خدایا منم به آزادی مالی و زمانی و مکانی برسون الهی امین
استاد اون لحظه که می خواستید برای دسترسی به اون تخم مرغ ها وتخم داگها اون چوبهای روی پل رو ببرید گفتم خدای من ببین استاد چقدر به این باور که هر مسیر سخت مسیر اشتباه هست عمل میکنه اعتراف میکنم اگه من بودم الان با هزار زحمت سعی میکردم با یه وسیله بلندی اون تخم مرغ ها رو بیرون بکشم اصلا یک درصدم به ذهن منطقی من خطور نمی کرد که اون چوبها رو ببرم و راحت تخم مرغ ها رو بردارم و باز چوب رو بزارم سر جاش تا هر وقت لازم شد بازم راحت بردارم چقدر تفاوت بین باورها هست و همین تفاوت باور در عملکرد نتایج رو رقم میزنه خدایا هدایتم کن منم مثل استادم در عمل به قوانین بدون تغییر خداوند موفق باشم البته که تغییر باورم هم تکاملی اتفاق می افته چون این تغییر باورها یک شبه اتفاق نمی افته
خدایا شکرت چقدر تخم مرغ وتخم اردک زیر پل بود و وقتی استاد تعریف کردید ماجرای داگ مهاجر رو که با فرغون وسایل از رو پل رد شدید و داگ نتونست رو تخم هاش بشینه که وقتی امتحان کردید دید تخم ها نطفه نداره و خوابیدن اون داگ فایده نداره واقعا همزمانی بود تا شما هدایت بشید که از روی پل رد بشید واون داگ تلاش بی فایده نکنه خداوند هر لحظه داره هدایت میکنه همه انسانها و موجودات رو خدایا شکرت که همیشه هدایتگری
خدایا شکرت برای اون میز کار و ظرف شویی کنار دریاچه چقدر جای عالی تعبیه شده و غذای عالی مریم عزیزم با رسپی جدید که بهش سیب زمینی و برگ بو هم اضافه شده و تو ماهی تابه چدنی پخته میشه مریم عزیزم تحسین میکنم این تمیزی شما و شجاعتتون رو تو امتحان کردن مواد غذایی جدید تو غذا تون رو خیلی دوست دارم منم این طور بی پروا و رها غذا بپزم و خودمو بیشتر تجربه کنم
استاد جان روز تولدتون رو تبریک میگم و از صمیم قلبم خداوند رو برای خلقت هدفمندتون شکر گزارم فتبارک الله احسن الخالقین
استاد این دید گاه شما در مورد روز تولد شب قدر شب آرزوها یا روز خاص برای تبریک گفتن یا روز خاصی برای کادو خریدن رو با تمام وجود روحم میپزیره و با روحم هماهنگه استاد روزهایی هست که من تو همین سایت آگاهی هایی رو دریافت میکنم و چنان احساس شادی وهیجان درونی دارم که واقعا فکر میکنم بهترین روز عمر مه واقعا برام تولد دوباره بود هدایتم به این سایت الهی اون آرامشی که از دریافت اون آگاهی دریافت کردم برام اون روز رو خاص و زیبا کرده و این که من هرلحظه و بی واسطه میتونم از خدا درخواست کنم و خداوندم سریع العجابه هست و اجابت دعا رو به شرط ایمان من و عمل من تضمین کرده بنابراین هیچ روز خاصی برای دعا نباید در نظر بگیریم
عاشقتم استاد که خیلی راحت و ساده بدون هیچ گونه تشریفاتی تولدتون رو با یه تبریک از طرف خانواده و دوستان و مریم عزیزم و بچه های سایت برگزار میکنید و میگید برای کادو دادن روز خاصی رو درنظر نگیریم هر وقت دوست داشتیم چیزی رو که عزیزانمون لازم داشتند ویا دوست داشتند براشون بگیریم
استاد من روز تولدم خواهرم دوره نفیس عزت نفس رو برام خرید و واقعا بهترین هدیه ای بود که تا حالا داشتم و چقدر لذت بردم و دارم از عمل کردن به تمرینها نتیجه میگیرم ولذت میبرم و هرروز خدا رو برای داشتن این محصول شکر گزارم خدایا شکرت
استاد سپاسگزارم برای محصول ثروت ۱ که داره باورهامو تغییر میده و سیمانهای ذهنی رو داره شل میکنه و هرچقدر کار میکنم نتایج کم کم داره خودش رو نشون میده ومن همین نتایج رو تحسین و تایید میکنم و ادامه میدم خدایا شکرت
استاد و مریم عزیزم نوش جونتون این غذای عالی و مقوی که چه رنگ و لعابی داره واقعا تحسین میکنم مریم عزیزم رو برای این دست پخت عالی
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
یک نکته:
از میان دوستانی که نظر آنها به عنوان متن انتخابی یک جلسه یا فایل انتخاب می شود، «اسم زیبای افراد» تنها در صورتی در بالای نوشته شان قید می شود که اسم حقیقی باشد، نه یک عبارت یا عنوان مستعار.
و موضوع مهم تر اینکه، برای ما هیچ واژه ای زیباتر از نام خودتان نیست و به نوشته های شما هویت میبخشد.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD325MB21 دقیقه
استاد عزیزم تولدتون مبارک. انشالله تولد ۱۲۰سالگی تون.استاد عزیزم الان ساعت ۱۲بامداد هست و من به ندای درونم گوش دادم و اکندم یه سری دریافت هام رو بنویسم
استاد یادمه توی یه قسمتی سوال کرده بودین که بنظر شما کار کردن روی باورها چیه چون یکی از دوستان مون براش سوال پیش اومده بود که شما و مریم بانو چرا بجای کار کردن روی باورهاتون دارین توی پرادایس، چوب میسوزونید و درخت قطع میکنید و با مرغ و خروس وقت میگذرونید
امشب وقتی دیدم برای برداشتن ِ چند تا دونه تخم مرغ و حل معمای داک،با اون اره هیولا افتادین به جون ِ پل و خودتونو رسوندین به تخم مرغ ها، تازه دوزاری م جا افتاد که بابا کار کردن روی باورها،جدای از عمل کرد های ما نیست که. آقا.استاد وقتی داره برا حل معمایی که یه گوشه ذهنش جا خوش کرده،میاد پل ِ پرادایس رو تکه تکه میکنه. این ینی چی؟؟ینی اقا،من این پل رو صد تا مث این پل رو میتونم دوباره خلق کنم، ولی وقتی یه گوشه ذهنم سوال ایجاد شده که داره برام حس گناه ایجا میکنه که به گفته مریم بانو در فایل معرفی عزت نفس، خطرناک ترین احساسی که ن۶ا رو از ارتباط با منبع،جدا میکنه. همین حس گناهه، من اجازه نمیدم این احساس گناه.بیش از این درونم بمونه، چهار تا چوب ِ پل رو دوباره خلق میکنم،چون باور فراوانی دارم.چون دارم در لحظه زندگی میکنم و این همون مراقبه هست. نه عصر آکواریوس و هواپونومونولو 😂
از این رفتار و عمل استاد.میشه به راحتی به باورهاشون پی برد. به عزت نفس شون.کار کردن روی باورها.تازمانی که تبدیل به رفتار و عمل نشه، بی فایده ست. مثل همون دستگاه قهوه سازی که مریم بانو چند تا فیلم برای یادگیری ِ کار کردن باهاشون دیدن ولی در نهایت برای لدت بردن از امکانات اون دستگاه،وارد عمل شدن.
دیدن ِ این فیلم ها و فایل ها بهترین و ناب ترین ورودی ها رو برا روح و ذهن ما خواهد داشت،اما اگر امروز من میبینم استاد برای برداشتن تخم مرغ ها و لذت بردن از اون لحظه ی دسترسی بهشون و حل معمای داک، چوب های پل رو دونه به دونه می بره و عزیز دلش بجای غر و لند، با خنده همراهیش میکنه،ولی باز وقتی پسر یا دختر کوچولوم ظرفی رو میشکنه یا کثیف کاری میکنه توی خونه، کلی غرمیرنم و اوقات تلخی میکنم.این داره میگه بابا،تو فقط چهار تا فیلم و فایل لز استاد عباس منش دیدی و شنیدی ولی کو عمل؟کو باورت؟ این عملکردت داره فریاد میزنه تو باور کمبود رو هنوز دست نخورده نگهش داشتی.وگرنه روان و روح خودت فرزندت یا عزیز دلت باید خیلی ارزشمند تر از اجسام و تیر و تخته های خونه ت باشه که.
استاد،این نهایت عزت نفس شماست که باور داری میتونی از پس هر کاری بر بیای و با اون اطمینان،اره میکنی و دوباره میذاریرسر جاش.این یعنی باور داری که من از پس هر کاری بر میام .هرچند ناشناخته باشه برام.
استاد جان الان که بحث جوجه و تخم مرغ و اینا شد
چند روز پیش با همسرم و پسر ۵ساله م رفته بودیم بازار گل
پسرم از چنننند روز پیش مدم میگقت حوجه میخوام و ما چون تراس و حیاط نداریم ترجیح دادیم نگیریم.اونجا جوجه دید ،تا اینحاش کلی شگفت زده شدم که بابا خدایی باور ِ بچه ها چقدر قویه که تا چیزی رو میخوان هدایت میشن بهش
حالا نکته بعدش اینجاست که وقتی توی بازار گل بهمون با اصرار میگفت جوجه میخوااااام و من و باباش بهش گفتیم جا نداریم برا نگهداریش و کجا میخوای نگهش داری،گفت توی قوطی😨😁!!!
اولش کلی خندیدیم ولی همونجا به همسرم گفتم ببین باور بچه ها چقدر قوی و دست نخورده ست، چون ذهن منطقی شون هنوز به کار نیفتاده که مثلا بگه نمیشه جوجه داشته باشم چون جای نگهداریش رو ندارم. اون با همون ذهن پاک کودکانه ش .خواسته هاش رو جذب میکنه هیچ ترمزی نداره چون ذهن منطقی نداره مث ما که مثلا میخوایم ماشین مدل بالا داشته باشیم بعد میایم با خودمون فکر میکنیم که مثلا اگه یه آینه ش بشکنه باید پول ِ یه پراید رو بدم فقط آینه ش رو درست کنم چ میدونم تایرش فلان تومنه 🤕بعد میشه ترمز بعد میگیم چرا نمیشه خب پسر خوب دختر خوب خدایی که بهت قدرت خرید ِ ماشین مدل بالا رو میده،مسلما قدرت و ثروت ِ خرید و تعویض اینه و تایر و….ش رو هم داده دیگه😀
همون باوری که استاد رو دست به آچار میکنه که بابا این چهار تا چوب که هیچ.۴۰۰تا پل دیگه هم بخوام خلقش میکنم ولی نمیذارم ارتباطم با منبع بخاطر حس گناه قطع بشه.
چقددددرر لذت بردماز این قسمت
مثل تمام قسمت های قبل.
خدارو شکر که در مدار دریافت این آگاهی ها قرار گرفتیم خداروشکر که از بدنه جامعه تا خدودی کنده شدیم و بجای سریالای بیخود و معیوب و خوراکهای مسمومش، این بهشت رو انتخاب کردیم برای پذیرایی از روح مون.
استاد ممنونم مریم جان ممنونم.شاد باشین