سریال زندگی در بهشت | قسمت 152

سلام

شما لطف دارید چیزهایی را هم که گفتید من کاملا قبول دارم و مواردی که از آن دوستمون گفتید.

ببینید من و شما و همه آدمها اینطور نیست که یک دفعه پیشرفت کنیم دیگر هم پیشرفت نکنیم؛ ما در جهانی هستیم که یکسره رو به پیشرفت است؛ اینکه جمع میکنم و دوره ها را می خرم آن اوایل خیلی بیشتر بود چون باورهایم به اندازه الانم قوی نبود و الانم باید قویتر بشه یعنی بس نیست کافی نیست.

دوستمون هم درست گفتن ؛ ولی حرف من هم این است که تا جواب نداد بگیم ولش کن دیگه فایده نداره؛ هر کدام از ما در خانواده های مختلف و محیطی خاصی بزرگ شده ایم؛ شاید خانواده و محیطی که ما در آن بزرگ شدیم طوری بوده است که الان هم آمادگی بیشتری داریم برای جذب این صحبتها و زودتر پیشرفت میکنیم و شاید خانواده و جامعه و اطرافیان که ما در آن بودیم طوری بوده است که نیاز به کار بیشتری روی خودمان دارم.

مثلا با فردی از همین سایت صحبت میکردم ایشان محصولاتی خیلی کمتری را از من دارند و بعضی دیگر از محصولات استاد را در حرفهایشان میدیدم و گفتم شما فقط فکر میکنید که لیاقت ندارید آدم بی ارزشی هستید و چیزهایی که من در این سایت یاد گرفتم و شما حسرت دارید که ای کاش تهیه می کردید شما ذاتا می دانید و فقط عمل نمی کنید چون فکر میکنیدکه راه طوری دیگر است.

پس پیشینه ما روی درک این محصولات خیلی مهم است .

و قبول ندارم وقتی که نتیجه نگرفتیم رهایش کنیم؛ این را هم قبول ندارم که باید همه محصولات سایت را تهیه کنیم که پیشرفت کنیم.

من محصولات زیادی دارم، و دارم هر روز دوره ای روی آنها کارمی کنم مثلا امروز روی جهان بینی دارم کار میکنیم و گوش میدهم و تمرین حل میکنم ووو همه دوره های استاد بی نظیر هستند یعنی هر کلام ایشان برای من که بی نظیر است.

چون من اوایل با زحمت دوره ها را تهیه می کردم با پول جمع کردن ووو نباید این باور در شما ایجاد بشه که من روی خودم کار کردم و بعد پیشرفت کردم و دیگر با زحمت دوره ها را نمی خرم و راحت خریداری می کنم. این خیلی خوبه که شما از من هم جلوتر بودید و راحت دوره ها را خریدید و از اول بهتر بودید و بهتر و بهتر می شوید.

درمورد اطلاعات هم درست می گویند؛ ما باید از این دوره ها نتیجه بگیریم ولی فقط یاد بگیریم که فایده ندارد. من در مورد خودم میگم ؛ تمام دوره ها را از وقتی که شجاعت به خرج دادم و دارم عملیش می کنم برایم خوب بوده است؛ و تمام اینها موقعی خوب است که عملی از آن استفاده کنم.

شما حتما اهدافی بالاتراز چیزی که الان هستید را دارید و می خواهید با توجه به همین دوره ها که دارید باید عملیش کرده باشید ونتیجه را هم دیده باشید و گرنه یعنی شما خوب دوره ها را درک نکرده اید مثلا خودم دوره عشق ومودت از وقتی که گوش کردم وگوش کردم و آن نتیجه ای را که می خواستم نگرفتم بعد از چند سال که به حد مرگ روی این دوره کار میکردم گفتم بسم الله ؛ می روم برای اقدام وشد شد و نشد هم نشد؛ رفتم وبا همسرم هم صحبت کردم و همه چیز درست شد؛ این مدت که اقدامی نکرده بود و ضمن اینکه فهمیدم که اگر اقدام می کردم تمام اموالم را به دلایلی از دست میدادم؛ نمی گم این اقدام نکردنم درست بوده ؛ ولی این اقدام نکردنم برایم خوب بوده است.

حالا یکی از افراد موفق سایت که حتما کامنتهایشان رادیده اید هم میگفت که من این طوری عمل میکنم یک جلسه ازاستاد را می بینم و تا نتیجه نگیریم نمی روم برای جلسه بعدی می خواهد یک هفته طول بکشد می خواهد یکسال طول بکشد تا نتیجه از ان جلسه به صورت قابل لمس توی زندگیم نبینم نمی روم جلسه بعدی و به نظر من این عالی است این عالی است .

زیر بنای تمام موفقیتهایی که درهر زمینه بدست آوردم من ازدوره قانون آفرینش میدانم یعنی همان جلسه اول را که گوش دادم چنان در فکر فرو رفته بودم که تا هفته ها هاج و واج بودم اینها را شنیده بودم ولی نوع گفتار استاد چنان بود که مرا زیر رو کرده بود.

حالا شما هر دوره ای را که تهیه کرده اید نتیجه قابل شهود گرفته اید درونی نه به صورت بیرونی هم مشخص است. اوضاع و احوالتون باید از هر نظر بهتر شده باشد توقع زیادی هم از خودتان نداشته باشید مثلا روی 10 میلیارد درآمد باشه؛ چیزی که منطقی است و قابل انجام است. که اول تکاملی بعد تصاعدی صورت میگیرد.

موفقیت درتمام جنبه ها مهم است نه فقط پول. سلامتی وپول و رابطه و کار وووو و گرنه شما پول داشته باشید ولی خدای نکرده حالتان خوب نباشد مگر بدرد می خورد؛ آرامش ندارید ولی روزی فلان قدر درآمد دارید چه اهمیتی دارد.

پس موفقیت در هر جلسه ای از تمام مواردباید باشد. من توصیه می کنم مثل دوستمان یک جلسه را نتیجه بگیرید بعد بروید برای بعدی.

موفق موید و شاد وسلامت و ثروتمند باشید

سلام

بحث تغییر که درونی است و هیچ احدی نمی تواند برای ما کاری کند یا ما برای دیگران ولی باید خیلی حواسمان به خودمان باشد که در مسیر درست باشیم

این تقریبا برای همه است این مهم است که ما بتوانیم خودکنترلی خوبی داشته باشیم

حالا می آیم یک چیزی از خودم در امسال برایتان میگویم که ببینید برای همه اینطوری است خودمان باید حلش کنیم.

من به خاطر شرایطی که دارم اصلا نباید ناراحت بشوم اصلا و مثلا تمام خانواده هم خیلی مراعات مرا می کنند البته باز هم می گویم مثلا . تمام اهل خانواده امسال رفته بودند ویلاهایشان و هیچ کس درتهران نبود غیر از من یک برادرم که مجرد است و خدای بدبینی و منفی و سرکوفت زدن وله کردن اعتماد به نفس است تازه با من خیلی خیلی خوب است وبرادر دیگرم هم کهخ اختلاف خانوادگی دارد و سی سال است که این طوری است و مادرم؛ همسرم هم با خانواده ام قهر بود و منم اصلا کاری نداشتم که بیا تو رو خدا بیا وووو خودش یکدفعه روز اول عید گفت بیا بریم خانه مامانت حالا بعد از سالها بدون اینکه من حرفی بزنم، گفتم باشه عجله ای نیست فردا می رویم حالا اصرار که بیا امروز بر یم گفتم نه فردا می رویم ؛ این که خودش یک معجزه بود … دیگه ریز حال و احوال و شرایط را توضیح نمی دهم … خلاصه رفتیم و بعد برادرم که مشکل خانوادگی داره گفت بیا بریم باغ فلان کس در فلان جا ؛ خلاصه ما یک شب رفتیم آنجا این قدر خانمش چرت و پرت و چوقولی کردددددددددددد که براتون نگم نمی دانید که چقدر حالم بد شد هر چی فرار می کردم می رفتم جای دیگر دوباره می آمد نزدیک من چوقولی و می خوام بروم و طلاق بگیرم وووووووووووو خلاصه برگشتیم تهران و این را هم یادتان باشد که مثلا همه مراعات حال مرا می کنند که ناراحت نشوم؛ مامانم به تنهایی برادرم که منفی است به تنهایی و خانم برادرم به تنهایی ووو خلاصه هر کسی به تنهایی پدر اعصاب و روان مرا در آوردند و مثلا هر کدام به تنهایی مرا اذیت میکردند و فکرمیکردند که فقط خودشان دارند با من حرف می زنند همه حرفهایشان را می زدند و بعد هم می گفتندناراحت نشیا؛ تا دیشب که دیگه خونم به جوش آمد؛ یعنی بیچاره ام کردند که البته فقط خودم مقصر هستم این را می دانم که در مدار آنها بودم؛ و چون تهران هم کسی نبود تمام گیرشان روی من بود؛ یعنی دیشب تماس گرفتم و گفتم لطفایکماه یا بیشتر با هیچ کسی نمی خوام صحبت کنم می خوام فقط برای خودم باشم لطفا هر کسی تماس گرفت و من گوشی را بر نداشتم نگید نگران شدیم وای کجایی وووو خودم هر وقت آرام شدم با شما تماس میگیرم.

یعنی باورتان نمیشه تا سر حد مرگ مرا بردند؛ از غیبت و تهمت و قضاوت و سرکوب اعتماد به نفس ووووو ولی مقصر را کامل خودم میدانم که چرا در مداری قرار گرفتم که اینها باید دورو بر من باشند و من خودم باید روی خودم بیشتر کار کنم

جالبه که می گفتند آینا از غیبت ناراحت میشه حرفی نزنیم ولی …….. یعنی این سیزده روز روزهای زجر من بود دیشب باصبح حسابی فکر کردم که باید از این مدار خارج بشوم من دارم راه را به بیراهه می روم که اینها دور و بر من هستند.

یعنی هر چه که پیش می آید مقصرش خودمان هستیم و راه آن را در خود باید پیدا کنیم و ضمن اینکه ما انسانیم و خیلی اشتباه می کنیم عیب نداره من که این قدر حواسم به خودم هست گاهی راه را اشتباه می روم مهم این است که زودبفهمیم و درستش کنیم

just do it now