سریال زندگی در بهشت | قسمت 153 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

بنام خدای خالق زیباییها، مگه زشتی هم وجود دارد؟ اره زشتی هم هست اگر زیبایی نباشد. در واقع زشتی از عدم وجود زیبایی به وجود می اید و بیماری از عدم وجود سلامتی و فقر بخاطر نبود ثروت و نعمته به همین منوال الی اخر ….

سلام بر استاد و مریم خانم و همه دوستان.

من استاد و مریم خانم رادوست دارم.

من استاد و مریم خانم و اره میلواکی را دوست دارم.

اصلا من استاد و مریم خانم و تمام ابزارالات میلواکی را خیلی دوست دارم.😁

هر لحظه ای که پاز می کنی تصویر را پر است از نکات مثبت وقتی که به صفحه گوشی ام خیره می شوم.

یه اسمان ابی همراه با ابرهای نازک سفید رنگ بر بالای درختان سبز رنگ. یه کم پایینتر یه کلبه ای چوبی با سقفی شیروانی برروی ابی که مانند اینه تصویرش انعکاس یافته در ان.

ی کم اینورتر تصویر نیمرخ مردی که از فقر و باتلاقی از مشکلات دنیای خودش را کرده بهشتی واقعی. هم خوب زندگی می کند و هم سعی می کند جهان را جای بهتری برای زیستن کند.

در این بهشت زیبا هر انچه که موجب حال خوش این این دو بشر شود وجود دارد. از ان تراکتور زیبا و پرقدرت گرفته تا مرغ و خروسهایی زیبا و تخم در بده که تخمهایی در حد امکان می نهند تمیز و خوشرنگ.

دریاچه ای صاف و گوارا و در حال جریان که هیچ وقت ایستا نیست و در تمام فصول سال چشمه هایی جوشان از درونش جاریست و انرا به حرکت در می اورد. هماهنگی خاصی وجود دارد بین اب جاری این دریاچه و زندگی در حال جریان و زیبای این دو مرد و زن عاشق هم.

درسی که من از این اب در حال جاری از بزرگپایپ دریاچه می گیرم این است که باید جاری شد و نایستاد…

باید دل رو به دریا داد

کسی آمد که حرف عشقو با ما زد !

دل ترسوی ما هم دل به دریا زد !

به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی …

چه دوره ساحلش از دور پیدا نیست …

یه عمری راهه و در قدرت ما نیست …

باید پارو نزد وا داد ! باید دل رو به دریا داد !

خودش می بردت هر جا دلش خواست …

به هر جا برد بدون ساحل همونجاست …

به امیدی که ساحل داره این دریا !

به امیدی که آروم میشه تا فردا !

به امیدی که این دریا فقط شاه ماهی داره !

به عشقی که نمی بینی شباشو بی ستاره !

دل ما رفته مهمانی به یک دریای طوفانی …

باید پارو نزد وا داد ! باید دل رو به دریا داد !

خودش می بردت هر جا دلش خواست …

به هر جا برد بدون ساحل همونجاست.

باید مثل این اب زلال جاری شد وابسته به دریاچه نشد باید حرکت کرد فقط در این صورت است که به سرمقصد خلقت خواهی رسید.

از اون‌ قیچی تیزبری بگم که همانند پیس اف کیکی تنه اون درختای نچندان باریک را در کسری از ثانیه قطع می کند یا هیولامیلواکی که براحتی ان کاجها را بر زمین می گذارد. در کل زندگی در به اسانی و ارامی سپری می شود.

نتیجه: هیچ عاملی نمی تواند مانع از رسیدن استاد و عزیز دلش برای رسیدن به ارامش و خوش گذروندنشون شود حتی ان کاجهای زیبا با بوی خوشش.

ی نکته ای ک من متوجه اش شدم در قطع کردن درختان: اینکه استاد دو بار درخته راقطع میکنه، یه بار از وسط و بار دوم از روی زمین؛ نکته ای که من متوجه اش شدم اینه که یک ذهن ثروتمند می تواند همچی کاری کند، ذهنی که به فراوانی اعتقاد دارد، اول فک کردم میخاد از نصف ایستاده تنه کاج استفاده کنه مثلا نانی بهش ببندد ولی برای نانی نمیخادش برای راحتی این کارو میکنه که اگه من بودم یه بارگی از روی زمین می زدمش اینم بخاطر این بود که اره بیشتر عمر کنه و زود خراب نشه. ولی استاد اصلا به اینجور چیزا فکرم نمیکنه از بس که فراوانی را باور داره، اگه خراب شد یکی دیگه رو‌میخرم.

نتیجه کار ی جای دنج برای نشستن و لذت بردن از لحظه های زندگی می شود. وقتی که استاد اون تنه های سنگین درختان را می کشید و در واقع سخت بود برایش، در ذهنش این لحظه ها را تجسم مکنه که با عزیز دلش بنشینند و گذراب ببینند و لذت ببرند از لحظه های عمرشون. کسی که ایمان دارد و باورشه اینه که نتایج در راهند از مسیر رسیدن به خواسته ها اینجوری لذت می بره(رعایت قانون در لحظه به لحظه زندگی)

در پایان کار با اذن در کوکا کولا باز میکنه و میگه که کوکاکولا اگر یه ملیار دلار خرج میکرد نمیتونست ی همچی تبلیغی بکند.

از بس که با لذت در پایان کاری مشقت امیز نوشیدنی میخورد استاد، نوش جونتون.

افکار منفی همانند درختچه های بهم تندیده همیشه هستند و هیچ وقت از بین نمی روند و همانطور که سعی در مانع شدن بالا رفتن و رشد کاجها می شوند، سعی در مانع شدن و پیشرفت ما انسانها نیز دارند، ماباید همیشه و همیشه روی باورهای خود کار کنیم و نگوییم که دیگه لازم نیست من روی خودم کار کردم، باورهام درسته خلاص.

و بازم امازون و حل کردن یه مسئله دیگه و باز کردن گره ای از کار ملت و در نتیجه ساخت ثروت بیشتر و‌گسترش جهان. فرقو ببین بجای قالبهای یخی قدیمی که ظرف نگهداری را خیس می کردند الان یه چیزی درست کرده که همون کارو انجام میده ولی هیچیو خیس نمیکنه تازه عمر بیشتری هم داره.

ههههه ینی خوشم میاد که نه تنها با خودت در صلحی بلکه با تمام جهان در صلحی، هر جا دیدی می خوابی👍🏿.

اون پدی که خانم شایسته روش تخم مرغ مصنوعی چسبونده زیبایی خاص خودش را داره و مطمئنم که اون مرغای فعالتون به همون اندازه که تخم مصنوعی زیادتر شده، براتون تخم های طلایی بیشتری میزارن و فعالتر میشن.

هدایت شدن؛ اگه با خودت در صلح باشی و باورهای درستی هم داشته باشی هدایت میشی به سمت فراوانی ها و وقتی که بهش رسیدی و باورت تقویت شد بازم به جریان هدایت بیشتر اعتماد می کنی و بازم این روند باور و هدایت و نتیجه تکرار می شود واین روند تا اید ادامه داره. همه چیز همینطوره اون مرغه خانم شایسته را هدایت کرد و از همه مهمتر خانم شایسته دل به اون جریانه سپرد و هدایت شد به سمت تخم مرغای بیشتر. حالا اینجا تخم مرغه ودر جاهای دیگر ممکنه هر خواسته و نعمتی باشد که می خاهیمش. اصلا جهان بر پایه هدایت خلق شده از بیلیاردها کهکشان بگیر تا خورشید و ماه که با جریان هدایت طلوع و غروب می کنند تا مرغای بهشت تا غذاهایی که می خوریم تا زیر اتمهای بدن ما و همه و همه در حال هدایتند. فقط باید حواسمون به این جریان هدایت باشد.

لاکپشت به این زیبایی و این رنگ دیگه من که ندیده بودم، این هم ی نوع از تکامله خدا یا شکرت این همه تنوع، اینهمه زیبایی فقط در یک مکان گرد اوره ای. ببینید که ما چقدر در دنیایی از فراوانی و نعمت و ثروت زندگی می کنیم فقط بایط عملگرا باشیم و اینقدر توجه کنیم به زیبایی ها و فراوانی اطرافمون که باورمون شود و هدایت شویم به سوی این نعمتها.

درپناه حق تعالی ک بدون اذن و اجازه اش برگی هم از درخت نمی افتد، شاد باشید و سلامت و ثروتمند و سعادتمند دنیا و اخرت