سریال زندگی در بهشت | قسمت 155 - صفحه 13

178 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا👑 گفته:
    مدت عضویت: 2250 روز

    سلام ، چه جالب من همیشه این خونه و محله رو خیلی دوسداشتم همچنین واحد تمپا ، همیشه میگفتم اگه من بودم همین دوتا رو فقط داشتم و پردایس رو میزاشتم برای تفریحگاه نه برای زندگی من چون تا 20سالگی تو روستا زندگی کردم اصلا دوسنداشتم ،همیشه شهر نشینی رو دوسداشتم شهرهایی که بزرگ کسی به کسی کار نداره کسی، کسی رو نمیشناسه احساس آزادی داشتم همچنین تمام امکانات و رفاه هست اونجا، تو روستا هیچی نیست.

    و خواسته ها و علایق آدم ها متفاوته این زیبایی جهانه.

    بعضی کارای استاد برام تعجب آوره یکیش توهمین ویدئو بود که چند روزه رفته آمریکا میخواد اینهمه ساخت ساز کنه یا تو ویدئو دیگه که همون روزای اول آمریکا 4000کیلومتر میکوبن میرن دیدن مسابقه. البته خوبیش اینه محدودیت های ذهنم کم شده چون من از اون ور بوم افتادم چون خیلی محتاطم دیگه ولی من اینهمه ریسک نمیکنم میگم تازه آمدم بزار یکم آدم هارو بشناسم یکم زبان یاد بگیرم یکم شهر رو بشناسم و فرهنگ رو بشناسم یکم جا بیافتم حداقل 2سال اول کار خاصی نمیکنم یه خونه میخرم و زندگی میکنم تا کم کم با قوانین و فرهنگ و شهر آشناشم و بعد پیش میرم به سمت خواسته هام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1527 روز

    جانانم !

    شکر برای تمام اتفاقات و پیشامدهایی که باعث شناخت خود و حقیقت وجودم شد…

    شکر که تمام وجودم و اندیشه هایم، غرق نور است و نگاه و قلب و زبانم سراسر عشق…

    شکر برای موهبت ها و برکت های مالی و معنویی که در زندگی دارم ….

    جانانم ! آنقدر باران عشق و نور برسرم می بارانی که نمیدانم چگونه شکر کنم …

    امروز عشق از تک تک سلول هایم فوران میکند و من دم به دم شکرگزارم.

    خدایاشکررررررت برای تمام پولهای که به حسابم واریز میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    اول این قسمت زندگی در بهشت ، صحنه مدیتیشن کردن افراد بود.

    افرادی که بدون ترس از قضاوت ، به هر سبکی که احساس آرامش میکنند ، دراز کشیدند.

    شخصاً مدیتیشن رو‌خیلی دوست دارم چون انگار در خلأ حضورداری….بدون فکری در گذشته و آینده …البته بودن در زمان حال در مدیتیشن ، مهارت میخواهد تا بتونیم در اون زمان کنترل ذهنمون رو در دست بگیریم و آگاهانه تمرکزمون رو در زمان حال بگذاریم ،به دور از هرگونه نگرانی و افکارمنفی. انگار کل بدنمون ریکاوری میشه و یه انرژی مثبت خاصی در وجودمون جریان پیدا میکنه.

    جماعت آمریکایی از هر فرصتی برای شاد بودن و لذت بردن استفاده میکنه.

    داستانی رو‌که استاد از خرید خونه تعریف کردند نشون داد که اگر نگاهمون به تضادها به گونه ای باشه که قراره خواسته هامون رو شکل بده و به وجود بیاره ، دیگه به چشم بلا و مصیبت و بدبختیو بدشانسی بهشون نگاه نمیکنیم .

    از این تضادها فرصتی میسازیم برای تعریف خواسته ها و شکل گیری آرزوهامون و متناسب با خواسته هامون ، باورهامونو‌ میسازیم ، باورهایی که به‌ ما کمک کنن برای امکان پذیر شدن رؤیا ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 641 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    ووواااای ی ی استادچقدرمنوشماهم فرکانس هستیم ،خداراشکرمیکنم هرجایی که میبینم شمامثل من فکرمیکنید…

    حقیقتاا منم استادتوقزوین که زمان بچگیم بزرگ شدم با 2تاخواهرویک برادرجمعا4برادروخواهربودیم باپدرومادرمون که یک اتاق داشتیم 10متری وهمه روهمدیگه میخوابیدیم/خخخ/وهمش خواسته ام این بودکه یک اتاق برای خودم داشته باشم ،دراون زندگی که باهمسرسابقم بودیم به خانه رسیدیم اماهم فکرنبودیم ولی الان ،استادیک زندگی رویایی دارم بخداوبی نهایت خوشحالم وازخدام سپاسگزارم الان بالای فروشگاهمون که سوئیت ساختم خوابیدم درکنارعشقم وفرزندانم وبعدازدیدن این فایل دارم مینویسم ،واقعا خوشحالم استادازقلبم حرف میزنم چون خداوندازقلبهامون آگاه است منم دارم میگم چون میدونم شمامنظورحرف منودرک میکنید

    وبی نهایت خوشحالم ازاینکه خداوندیک مربی واستادهم فرکانس خودم روجلوی راحم قرارداده وبی نهایت سپاسگزارخداوندم هستم

    بهترینهاروازخالق یکتا براتون خواستارم/یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فیروزه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    بنام خداوند مهربان وبخشنده

    بنام خالق زیبایی ها

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز ومریم جان شایسته نازنین وهمه خانواده صمیمی والهی عباسمنش

    استاد عزیز این فایل حاوی تصاویرزیبا ومحله تمیز وخوشگل شما است ولی علاوه بردیدن زیبایی های فراوان وشنیدن صحبتهای شما

    هدایت شدم به خواندن کامنت دوست الهی مان درسایت بنام امیررضا که زیر این فایل درتاریخ 8 فروردین 1400 یک کامنت گذاشته وبسیارعالی ازموفقیتهایش وازشکرگزاری هایش نوشته ودراخرهم به سوره یونس آیه 31

    اشاره کرده

    استاد اقای امیررضا الان طبق کامنتی که سال 1400 گذاشته الان دانشجوی پزشکی سال پنجم است رمز موفقیت خودش رااشنایی باشما وعمل به آموزه های شما دانسته وزندگی دربهشت وتمام فایلهای هدیه شما رادیده وعمل کرده وازشاگردان موفق شماست وبعنوان پزشک خدمت خواهد کرد

    استاد احسن برشما بااین شاگردانی که آموزش دادید وباافکار توحیدی وبا انجام شکرگزاری های روزانه به قله های موفقیت رسیدند

    استاد خیلی تبریک میگم که چنین شاگردان توحیدی دارید

    دیدم اقای امیررضا چندسالی هست دیگه کامنت نگذاشته ولی همین ردپا برای امثال من درس داره وازخوندن آن حس وحال عالی پیدامیکنیم

    استاد شما یک زمانی رویای داشتن یک اتاق برای خودتان داشتید ولی الان صاحب خانه روی آب درپرادایس وکلی موتور وماشین وتراکتور وجت اسکی واملاک بزرگ چندهکتاری هستید وازهمه اینها مهم‌تر با آموزش‌های تئوری وعملی درقالب فایلهای فراوان درسایت افرادی رابه توحید فراخواندید وبااموزه های شما جوانان وزنان ومردان بسیاری درمسیر توحید قرار گرفتند وشکرگزاری اصیل وواقعی می‌کنند وعاشق قرآن شدند وبه درک بهتری ازقران رسیدند ودرزندگی هایشان به آموزه های شما عمل کردند وباخدا ارتباط عالی برقرار کردند ودرهمه کار به خداتوکل می‌کنند وبه خلق های خیلی خوب هدایت شدند وخالق زندگی های بهشتی شدند

    استاد شما خیلی کاربزرگی می‌کنید نه تنها رویاهای خودتان رامحقق کردید بلکه کمک کردید دیگران نیز به رویاهایشان برسند واین چرخه تا ابد ادامه داره

    استادبسیارازشما ومریم جان شایسته نازنین سپاسگزارم

    دیدن بهشت زیبای شما همه مارا به بهشتهای زیبای خودمان هدایت می‌کنه

    درپناه خدا سلامت وشاد وسرفراز وپاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمد منیعی گفته:
    مدت عضویت: 987 روز

    دریا شود آن رود که پیوسته روان است

    سلام و درود

    در مورد دیدن این همه زیبایی این کلیپ ناب و دیدنی و حس و حال خوبش فقط میتونم بگم خدا را شکر که خداوند خلق زندگی ما را در دستان خودمون قرار داده

    الهی صد هزار مرتبه شکر

    استاد جان براتون بهترینها را از درگاه خداوند منان خواستارم

    ان شاء الله همیشه شاد باشید که این همه شادی را به قلبها هدیه میدید

    شما جزو معدود افرادی هستید که صداقت را در کلام و گفتار و رفتار و کردار و عملکردتون میبینم

    و همین صداقت در گفتار و رفتارتون باعث شده که حرفهاتون بر قلبها نفود کنه

    به امید روزی که همه ما بتوانیم از این همه فراوانی بی انتهای هستی استفاده کنیم و لدت ببریم

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد جواد شهیدی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    بعد از هدایت از خداوند زدن روی دکمه مرا به سوی نشانه ای ام هدایت کن؛ تا اخر این ویدیو میگفتم چیزی که بهش نیاز دارم چرا نمیگه؟ و بعد یهو اخرش بله این همون چیزی که نیاز به شنیدنش دارم ؛ رسیدن به تضاد ها برای ما بسیار خوبه و باعث روشن شدن خواسته ماست و میفهمیم میتونیم خواسته بهتری بخوایم و هر لحظه برای رسیدن به اون اهداف بهتر بهتر عمل کنیم حتی دور از ذهن ما باشه و به مراتب قشنگ تر؛ من با تضاد هایی که در شغلم داشتم در این ماه ها بلاخره فهمیدم که باید جایگاهم رو تغییر بدم و به حوزه جدید تری پا بزارم و میبینم این خیلی بهتره و هر لحظه باید تلاش کنم که باور هامو با خواسته هام یکی کنم ممنونم از الله یکتا بابت این همه اگاهی در پناه الله یکتا جانان دل ها شاد سلامت در دنیا اخرت باشید بوس به کلتون🫂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 849 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار

    سپاس گزارم برای توضیحات عالیتون در این فایل بی نظیر چقدر این تمپا زیبا و قشنگ است

    من در خیالات خودم فکر می کردم در یه فضای کارتونی هستم انگار همه‌ چیز مصنوعی بودند اون خیابان های تمیز و مرتب اون خونه های رویایی اون دریاچه زیبا و جذاب اون درختان نخل و قشنگ ماشین های زیبا

    استاد تبریک و تحسین می‌کنم این همه اراده وهمت واستمرار شما در مسیر خواسته هاتون

    وقتی که در مسیر درست قرار بگیریم و باور های هم جهت اون خواسته ها را بسازیم حتما به خواسته هامون می رسیم

    چه جالب بود مدیتیشن اون افراد هرکسی در حال لذت بردن از لحظه حال بود

    استاد عزیزم وقتی من دوره های شما را گوش می کنم انگار مدیتیشن انجام می دهم به یه آرامش درونی خاصی می‌رسم

    بهترین کاری که من باید انجام بدهم کار کردن روی خودم و جهت دهی کانون توجهم و همیشه مواظب افکار و ورودی های خودم باشم این بزرگترین مدیتیشن است وقتی که ورودی خوبی داشته باشم قطعآ بهترین حال را تجربه می‌کنم وقتی به احساس آرامش درونی و رهایی برسم بهترین حس را تجربه می‌کنم پس من همیشه باید ناظر بر افکار و احساسات درونی خودم باشم

    با این کار بهترین زندگی را برای خودم خلق کردم و اون وقت روی دوش خداوند هستم و تمام خواسته هام هم به راحتی انجام می شود

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    به نام خدایی که نزدیک است!

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان گل و تمام دوستان حاضر در این مکان بهشتی…

    امروز به لطف الله مهربون،یه روزه فوق العاده بود!

    پر از اتفاقات خوب،پر از ورودی مالی خوب،پر از معجزه ها،پر از احساس خوب،پر از شکرگزاری،پر از نعمت،پر از حس عالی و فوق العاده،پر از خوده خودش!

    بااینکه یک روز پر از چالش و سخت بود ولی با آموزه های استاد عزیز و کمک خدای مهربان برایم بسیار خوشایند و لذت بخش بود!

    برای منی که اگه یه جای ناخواسته ای می رفتم کلا اعصاب و روانم بهم می ریخت،اگه به شهر دیگه ای می رفتم تمام روز سردرد می گرفتم،اگه پیاده روی میکردم خسته و بی حال بودم،اگه ناراحتی میدیدم نمی تونستم ذهنم رو کنترل کنم ولی…

    بلطف آگاهی های ناب خودش،امروز بیش از چند کیلومتر پیاده روی کردم و در شارژترین حال ممکن هستم چون با شکر گذاری و احساس خوب سپری شد!

    امروز با بیش از صدها نفر در ارتباط بودم بدون کوچکترین خستگی چون هر کسی رو دیدم بعد مثبتش رو کشیدم بیرون و آگاهانه بهش توجه کردم!

    امروز چندین بار به طرق مختلف،تعریف و تمجید اطرافیان رو نسبت به خودم شنیدم و کلام خدا رو فهمیدم که احساس ارزشمندی و لیاقت داره کارش رو انجام میده!

    امروز هزاران با اعراض کردم از حرف هایی که هر دم افراد به ظاهر آگاه و روشنفکر از اتفاقات و حوادث روز می گفتند و کلا ذهنم رو از روی اونا برداشتم!

    امروز وقتی آیه های قرآن خونده می شدند برخلاف قبلا و افراده دیگه،فقط اشک ریختم از کلام شیوای خدایم و چقدر همون لحظه شکرگزارش بودم وقتی که اکثرا برای چیزهای دیگه گریه میکردند اشک های من بخاطر آیه های صریح خودش بودند!

    امروز احساسم عالی بود بااینکه از صبح سرپا بودم و الان ساعت یازده شب اومدم خونه و اولین کاری که کردم باز کردن سایت و شنیدن آگاهی هایش بود،بدون اینکه کوچکترین تمایلی به باز کردن شبکه های اجتماعی داشته باشم!

    امروز برای پسرم پولی رو بعنوان کمک هزینه دادم و بخدا یه ساعت نشد که یک چهارم اون مبلغ وارد حسابم شد،من چطوری اشک نریزم از این بخشش خدا که بی انتهاست!؟

    امروز!

    بخشیدم با لبخند،با بوسه،با احترام،با تشکر،با احساس خوب،با رفتار شایست،با مهربانی،با عشق…

    و تمام وجودم پر از حس خداست!

    چون هر جا رفتم به جز قدرت خودش،به جز ردپایش،چیزی ندیدم!

    چقدر این گونه زندگی کردن زیباست…

    چقدر شخصیتمون عوض شده و چقدر بزرگتر شده ایم!

    وقتی نگاهمان به موضوعات فرق میکنه و مانند عموم جامعه فکر نمیکنیم،بدون قضاوت،بدون خساست،بدون تنفر،بدون احساس بد،بدون ترحم،بدون غیبت،بدون ریا،بدون دروغ،بدون بخل و …

    یعنی بزرگتر شده ایم و ظرفمان بزرگ شده!

    خداجانم!

    حس قشنگیه با تو بودن و انگار همه ی جهان،همه ی افراد،احساس و فرکانست رو دریافت می کنند!

    امروز احساس لیاقت کردم به خاطر داشتن خدایی چون تو،چون حضورت رو در همه جا احساس کردم!

    احساس ثروتمندی و دارا بودن،چون هر آنچه که هست از آن توست!

    احساس غرور کردم بخاطر داشتنت،که وجودم رو پر از عشق خودت کرده ای!

    احساس عجز و ناتوانی در برابر قدرتت!

    احساس فوق العاده،که در آسمان یافتمت،در زمین دیدمت،در چشمان انسان ها،در رود،در برگ های رنگ رنگی پاییز،در مهربانی بندگانت،در بخششی که در وجودم جاری ساخته ای،در احساس خوش سپاسگذاری،در بی توقع بخشیدن،در آرامش دلهای مضطرب،در همه چیز و همه کس فقط تو را یافتم و امروز سرمست ترین و پر انرژی ترین آدم روزگارم!

    معبودم!

    إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

    خدایا!تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوئیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدااای من چقدر این فایل آگاهی داشت برام، چقدررر درس داشت، از کجاش شروع کنم، چقدر خواسته در من بوجود اورد.چه حقایقی رو درک کردم.

    خب اولش اون افراد ک روی چمن ها داشتن ب صورت گروهی مدیتیشن میکردن و یوگا کار میکردن، با آهنگ های لایت، با نسیم خنکی ک می وزید. ینی بهم گفت ناعمه برا لذت بردن از این زندگی هیچ بهونه ای نیار، هیچ ربطی ب پولِ تو حسابت نداره، خوش بودن ولذت بردن از زندگی ات رو موکول نکن ب آینده، نگو تا وقتی ب فلان موفقیت نرسیدم حالم خوش نیست.

    وااای این خود بودن، این بدون نقاب بودن، این مهم نبودن نظر دیگران، لباس های راحتی شون رو ببیییین ناعمه، یکی موهاش بهم ریخته، یکی بسته بالا برا راحتی خودش، یکی باز کرده، کسی ب فکر خوشگل دیده شدن نیست، فقط خودش مهمه، راحتی خودش مهمه، احساس خوب خودش نسبت ب خودش اولویت داره، تماااام.

    کسی کسی رو قضاوت نمیکنه، مسخره شدنی در کار نیست، آقا فرض کن وسط شهر بین رفت و آمد مردم جلوی کافه رستوران ها، مدیتیشن کنی، دراز بکشی و بقیه کاری نداشته باشن، هیچ کس حق مسخره کردن رو ب خودش نمیده، چه شخصیت زیبایی دارن این مردم، چقدررر با خودشون در صلح ان، چه قلب های پاک و بی ریایی دارن، چقدر از ما مسلمون ها بیشتر ب قرآن عمل میکنن

    یادم افتاد ک یه آیه هست میگه، همیدگرو با نام های زشت صدا نکنید، غیبت نکنید، از گمان بد بپرهیزید، قضاوت نکنید، مسخره نکنید، صداتون رو بالا نبرید. وای وای اینا چقدررر توحیدی رفتار میکنن، هر کسی با هر سنی پیر و جوون، زن و مرد، با هرلباسی، آقا با لباس تو خونه ایش میاد عشششق میکنه، ربطی هم ب پولِ تو حسابش نداره. چرا ب من گفتن حال کردن ینی بری تو کافه رستوران های خفن، و یه غذای لاکچری سفارش بدی ک اسمشم بلد نیستی هههه بعد عکس بگیری بزاری اینستا ک شوآف کنی، برای کی برا چی به چه دلیل آخه کیو میخوایم گول بزنیم، فرکانست چیه وقتی داری اون غذا رو میخوری؟ چه حالیییی داری چه احساسی داری وقتی داری اون غذا رو میخوری؟

    خدایا خدایا چه راه راستی رو بهم نشون دادی امشب، و همینه و همینه ک من خودبخود ب یه ایده هایی هدایت میشم، من خیلی از خدا می پرسم خدایا چطور میتونم با همین امکاناتم از زندگیم لذت بیشتری ببرم؟ بهم ایده بده، همینه ک امروز صبح من پنجره اتاق مون رو باز کردم، یه زیرانداز برا کوهم دارم پهنش کردم تو نسیم خنک یه آهنگ پیانو گذاشتم رو تکرار و دم و بازدم، کشش و قوس و نفسسسس، و چقدددد احساس خوبی پیدا کردم.

    و همینه ک خدا بهم میگه راحت ترین لباس ات رو بپوش وقتی میری بیرون، اصن من بلوز شلوار میرم، موهامو سفت می بندم، بعد می بینم نگاه متفاوت مردم رو ب خودم، رفتار متفاوت و پر از عشق و احترام شون رو، می بینم میخوان ک وارد حیطه شخصی من بشن ولی جهان بهشون اجازه نمیده، بااارها شده میرم پیاده روی با ساده ترین شکل ممکن، میبینم نگاه های بقیه رو، آقا استاد میگه وقتی ب خدا نزدیک میشی وقتی فقط و فقط رابطه خودت و خدات مهمه ملت عاشقت میشن، عاشق این میشن ک باهاشون باشی و من این رفتارو تو خانواده ام و اطرافیانم هم دارم می بینم، وقتی من هستم تو جمع شون با صدای آروم حرف میزنن، خیلی شئونات رو رعایت میکنن هههه میدونن در مورد کسی جلوی من غیبت نکنن وگرنه ناعمه اونجا نمی مونه، میدونن حرف نابجا نزنن، مودب میشن محترم میشن من اینو حس میکنم. هذا من فضل ربی

    امروز خدا بهم گفت همین چای هل زعفرانی ک داری میخوری رو خب برو تو پارک رو چمنا بخور، بزار نسیم بزنه ب صورتت و چایی تو بخور، گفتم چشم، من ازت ایده خواسته بودم، خب پنج دیقه راهه میرم، رفتم نشستم پسرا می اومدن از جلوم رد میشدن، می اومدن صندلی روبروی من می شستن، من اصن نگاه نمیکردم، بعد من بدون اینکه اصن فک کنم اونا اونجا هستن چای مو تو در فلاسک هورت می کشیدم و با خدا حرف میزدم، میگفتم چیه میخوای باز توحیدی ترم کنی؟ میخوای بهت ثابت کنم من برام نظر مردم مهم نیست ؟ میخوای بهم ثابت کنی فقط خودمو خودت؟ باشه ببین من تا این چایی رو تموم نکنم از اینجا نمیرم. نشستم در آرامش چایی مو خوردم و حال کردم و بعدم اومدم خونه

    این خواسته در من شکل گرفت ک همچین اکیپی باشه در آینده کلییی انسان شریف و درصلح مثلا پارک نزدیک خونه مون، البته محله ای بالاتر با انسان های باکیفیت تر، آقا جمع شیم مدیتیشن کنیم، اینو نوشتم تو دفترم، گفتم خدایا اره من میخوامش، باید بهم بدیش، تازه منم آهنگ های نت خالی مو میزارم منم میشم کوچ ههههه

    وااای اون قسمت رقص تو فضای بیرون، چقدر خوب بود، باز دوباره رفتار توحیدی، اینکه فقط خودم و احساسم مهمه، فقط منو خدام تو این جهان هستیم و من هرکاری ک بهم حس خوب بده رو انجام میدم، میرقصم رو چمن، حتی اگه حرفه ای نیستم دست عشقم رو می گیرم و با همون هودی و کاپشن میرقصیم باهم، خودمو مقایسه نمیکنم، نمیگم ما ک مثل اونا حرفه ای نیستیم، نریم وسط زشته، نه حتی صندلی میزارم ب رقص و شادی مردم نگاه میکنم و عبادت میکنم، اره اره این عبادته

    قسمت پایانی اش، اینکه این محله زیبا و ب قول شما کارتنی رو دارید رها می کنید، چون گذر کردید چون سیر شدید، اولا بگم خدا چه مهر تاییدی زد ب خواسته ام، من امروز رفتم برنامه دیوار خونه ها رو ببینم برا تقویت باورام، برای دیدن مبالغ زیاد ثروت، رفتم منطقه چیتگر ویو دریاچه خیلی دوست دارم، کلییی خونه دیدم، از دوتاش بی نهایت لذت بردم و عکسشو گرفتم و اصن ذوقی تو قلبم ب پاشد ک وااای خدایا ینی هست ینی میشه پس میخوااااام بااااید باید بهم بدیش، ینی دیوانه شدم وقتی دیدم شون، دانلود کردم هی میرفتم گالری می دیدم، ویو ابدی، دریاچه و کوه و ماه و غروب و طلوع، بالکن بیرون آشپزخونه، میزو صندلی بزاری، تو اتاقش یه ویویی از ساختمون ها و ثروت و چمن درختکاری بینشون، تو هال اش یه پنجره بزززرگ رو ب شهر، وااای یه حیاط 50 متری اختصاصی داشت، باربیکیوووو، میزو صندلی، چمن مصنوعی، یه فضایی درست کرده بودن مبل ال مانند برا شب نشینی، ینی شما قربون این خونه نمی رییید؟؟؟

    بعد تازه میگفتم خب خدایا تازه این یه واحد عه، تازه 60، 70 متری عه، بسه منه، بخدا من اگه اینو داشته باشم خیلی راضیم، کلییی هم تو دریاچه باهم پیاده روی میکنیم و قربونت میرم، گفتم خدایا این خونه های دیگه رو ببین 150 متر 3 خوابه 250 متر بابا اینارو دارن خرید و فروش میکنن این خونه 70 متری رو ینی تو نمیتونی ب من عطا کنی؟ تو ک گفتی من مالک آسمانها و زمینم، پس ینی قدرتش رو نداری؟ بله ک داری پس بهم میدی، منم ازت میخوام

    بعدم مگه یکی دوتاعههه، من تازه فقط هنوز آگهی های نیم ساعت اولو دیدم، این همه ثروت و نعمت داری همینجوری میبخشی پس منم میتونم داشته باشم، این میلیارد میلیارد پولهارو ببین آخهههه، و اصن برام منطقی شد ک میتونم داشته باشم اش، بدیهی کردم ک آقا قدرت خدا از قدرت این خونه بیشتره، این فقط یه واحد کوچیک تو یکی از محله هاست، بقیه محله ها ک دیگه بماااند. حالا من تکاملی میرم جلو، فعلا این خواسته رو برسم چون داشتن این خونه برام منطقیه، نه پنت هاوس 600 متری تو الهیه.

    اره استاد منم داشتن یه اتاق شخصی آرزوم بود و هست، و حرفاتون قلبم رو آروم کرد، ارزش تضادها رو جدی بگیرم، ازشون قدرت بگیرم، البته این روزا خدا بهم ی اتاق اختصاصی داده، زیرزمین خونه مون، با امکانات، ولی من اون مکان پرایوت و شخصی با فول امکانات فرنیش شده میخواهمش، آقا میشه. اهان راستی اینم بگم، زنگ زدم ب همون خونه ای ک خوشم اومد، با مشاور املاک شون صحبت کردم، گفتن شما چقدر دارید برا خرید؟ گفتم 7 تومن (وااااای خداا خنده و خنده) گفتن خب این عالیه با این پول میتونم یه خونه ویو دریاچه براتون جور کنم، فردا حضوری تشریف بیارید فایلا رو نشون تون بدم، گفتم بله درست می فرمایید حضوری بهتره هههههه. استاد برا من منطقی شد ک اقدام کردم، اصن یاد فایل عرشیا افتادم یاد فایل آقا رضا افتادم ک چطور خونه ی آرزوهاشون با تمام امکانات خدا بهشون عطا کرد، یادتونه آقا رضا میگفتن من و همسرم خونه می دیدیم ولی هیچ پولی نداشتیم ولی خدا برامون خدایی کرد، همون خدا هم ب من خونه میده، من مطمئنم بهش ایمان دارم، خدای من همون خداست، باورامو باید نسبت بهش عوض کنم.

    دوست تون دارم، بهترین الگوی من، خداروشکر برا حضور شما تو زندگیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: