سریال زندگی در بهشت | قسمت 155 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

178 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    سلام و نور

    سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی بچه های سایت🌙🌸

    اول اینکه من اینقد داشت خوابم میومد که وسطای سریال چشام بسته میشد😅 ولی ب خودم گفتم، نه! سریالو ببین،کامنتتو بذار بعد بخواب

    الانم اینقد حرف دارم که دیگه فک کنم خواب از سرم بپره😂🚶‍♀

    سه دفعه این سریالو دیدم، هردفعه لذت بردم، ی چیز جدید یاد گرفتم، لبخند زدم، تحسین کردم و کلی فرکانس مثبت دریافت کردم:)🌙

    وقتی چشم افتاد ب این پارک ک پر از مردمی بود ک فارغ از هرچیزی دارن اینقد قشنگ باهم مدیتیشن میکنن، قلبم پر از پروانه شد، پر از ذوق شدم

    چقدر مردم با خودشون در صلحن، رها هستن ک راحت خوابیدن و دارن لذت میبرن. چقدر حس خوبیه که باهم دارن مدیتیشن میکنن، حس میکنم اینجوری اون حس قشنگه رو بیش تر دریافت کنن. اتفاقا چند شب پیش داشتم ب دختر داییم میگفتم بیا بریم یوگا، من از این ورزش های همگانی ک خیلی بپر بپر نداره و بهم ارامش میده رو دوست دارم، والان دارم این هم زمانی رو حس میکنم:))

    چقدر خوبه ک همچین خدمات رایگانی وجود داره ک مردم بتونن ازش استفاده کنن و لذت ببرن، خدایا شکرت😇💙

    من چقدر اون خانومه رو دوست داشتم با لبخندی ک زد و بوسی ک فرستاد😙

    وقتی داشت با مردم صحبت میکرد و میگفت چیکار انجام بدن، یاد شما افتادم استاد، ک مثل این خانوم مارو راهنمایی میکنین ک چیکار انجام بدیم و چه مسیریو بریم، و اگه ازتون تبعیت کنیم مسلما ب نتایج خارق العاده ای میرسیم🥰🤲

    چقدر این لذت مردم و زندگی در لحظه حالشونو دوست داشتم، ی موسیقی روشن بود و اونا میرقصیدن و لذت میبردن، واقعا تحسین برانگیزه

    و واقعا تحسینشون کردم. حالا بیاین براتون تعریف کنم ک این توجه و تحسین باعث شد چه جوری من امروز یه تجربه خوب از ی موقعیتی داشته باشم ک تقریبا شبیه موقعیت این مردمه…

    امروز با خانوادم رفته بودیم بیرون واسه تفریح. موقع ناهار دیدیم داره صدای دستو، اینا میاد، من وقتی صدارو شنیدم گفتم چه خوب، بعدش دیدم خیلی دوست دارم ببینم دارن چیکار میکنن، خلاصه پاشدمو دیدم ی خونواده ای نزدیک ما نشستن و دارن میزننو میرقصنو میخونن، منم گفتم حیفه این لحظه رو از دست بدم، خلاصه رفتم نزدیکشون نشستم، البته چون فضا باز بود و همه داشتن نگاهشون میکردن مشکلی نداشتن با عکس العمل من، داشتم میگفتم، رفتم نشستمو، باهاشون دست زدمو خوندمو، جیغ کشیدمو😂هیشکی از خونوادم نیومد پیش من بشینه ب جز بچه کوچولوها. ولی من از شما یاد گرفته بودم ک فارغ از اینکه برام مهم باشه کی میخواد قضاوتم کنه، کاری ک دلم میخواد و دوسش دارمو انجام بدم. و اگر در گذشته همچین اتفاقی میوفتاد هیچ وقت این کارو انجام نمیدادم. خدایا شکرت ک بخاطر مردم خودمو از لذت ها محروم نمیکنم. چقدر این خانواده شاد بودن، میرقصیدن، باهم میخوندن، مسخره بازی درمیاوردن. چقدر بخاطر این در صلح بودنشون و زندگی در لحظه تحسینشون کردم❤

    اخر کارم از اون پسره ک نقش دیجی رو داشت تشکر کردم و گفتم مرسی خیلی کیف کردم😂❤

    دوباره رفتم جلوتر و دیدم عه!یه خونواده دیگه هم موسیقی گذاشتن و دارن میرقصنو لذت میبرن. یاد فایلا افتادم ک اینجا میدیدم ، ب خودم گفتم میبینی تحسین ادما باعث شد چ جوری امروز هدایت بشی ب اینجا و همونارو خودتم ببینی و لذت ببری؟😇🌙

    اینجاس ک کانون توجه تاثیر خودشو نشون میده🌸

    بریم سراغ ادامه فایل

    خدای مننن،ینی من واسه اون دریاچه و خونه های روبروش مردممممم

    چقدر مردم اونجارو تحسین کردم، بابت این فرکانس های قوی ای ک داشتن. خونه های زیبا، مکان زیبا، ماشین های زیبا

    چقدر هوش مصنوعی درون اعجاب برانگیزه

    و چقدر خوبه ک هس. باعث میشه بتونیم از بالا همه چیو ببینیم و لذتو سپاسگزاریمون، چندین برابر بشه.خدایا واقعا شکرت🤲❤

    اره استاد راست میگین.باید ب هدایت های قلبمون گوش بدیم. من هروقت حرف قلبمو گوش کردم اروم شدم، خوشحال شدم، رشد کردم ولی امان از وقتی ک نجواهای ذهنی بر من مسلط شد، امان، امان…

    چقدر حرفتون صحیح و قشنگ بود…تضادها باعث وضوح خواسته ها میشن و چیز بدی نیستن

    اگر ما به خواسته هامون توجه کنیم و باورهایی در جهت خواسته هامون بسازیم خدامارو خیلی زود ب سمت خواسته هامون هدایت میکنه🌙

    پس این تغییر باوره خیلیی مهمه✌

    مریم جان، عزیزم

    میبینم بعضی مواقع از استادم جلو میزنی😎چه قشنگ داری تکاملتو طی میکنی و رشد میکنی، افرین❤

    یه داستانم درمورد توجه ب الهامات بگم

    ی بار یادمه استاد گفتن، در هر شغلی میشه درامد زیاد کسب کرد فقط باید باوراتو عوض کنی

    اینو ک شنیدم ب خودم گفتم خب من فعلا دانشجو معلمم، چیکار میتونم انجام بدم و بنظرم نمیشد

    خلاصه بیخیال شدمو، تقریبا یه ماه پیش یه فایل از استاد دیدم درمورد توجه ب الهامات و تسلیم شدن

    چند دفعه دیدمو نکات مهمشو نوشتمو، گفتم خب

    من میخوام الان کسب درامد داشته باشم، چیکار کنم

    و خدا هدایتم کرد ب انجام ی سری کارها. ک وقتی الان بهش فکر میکنم نمیفهمم از کجا ب این مسیر هدایت شدم فقط میدونم چون خواستم و قبول کردم خدا هدایتم کرد. همین!

    یه بیتی بود استاد میخوندین. من یادم نیس ولی اینو یادمه ک محتواش درمورد این بود ک تو پا بذار تو این مسیر بهت گفته میشه ک چیکار کنی و من واقعا تجربه کردم همچین چیزیو

    دوباره هدایت شدم ب فایل هاتون ک واسه ی عید گذاشته بودین

    گفتین برین تو طبیعت و هدفها و ایده هاتونو بنویسین. من رفتم تو حیاط خونمون و زیر درخت نشستم، همین هدفمو دوباره نوشتم و فقط هی بهم الهام میشد ک این کارو انجام بده براش،اون کارو انجام بده و خودم میموندم ک یا خدا چرا این ایده ها هیچ وقت دیگه نمیومد، دوباره میگفتم خب نمیخواسی، الان ک میخوای بهت گفته میشه!:)

    و حرف اخرتون ک گفتین از این محله زیبا خداحافظی میکنیم تا خواسته بعدی

    و من درک کردم ک انسان سیری ناپذیره و خواسته هاش تمومی نداره، ولی تکامل و لذت بردنو نباید یادم بره🌸

    من ک دیگه خواب از چشمم پرید،😂ولی اشکالی نداره. ارزششو داشت

    ممنونم ازتون استاد جان، مریم جان و دوستان ک با خوندن کامنت هاتون ایده میگیرم و باورام قوی میشه💙

    خداروشکر بابت دستای قدرت مندش و هدایت من ب این مسیر🌙

    پاینده و شاد باشین❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زیبا فتح الهی گفته:
    مدت عضویت: 2683 روز

    سلام به همگی

    استاد میخواستم در ادامه اون فایل جدیدی که تو سایت گذاشتید در رابطه با هاوس کلاب که با تعدادی از دوستان به صورت لایو صحبت کرده بودید دوباره بیام و ادامه کامنتم رو در رابطه با گرفتن پاداش و اعتماد به رب و این انرژی بینهایت بنویسم که بگم اره استاد اره دوستان عزیزم به کسری از ثانیه نگذشت که من پاداش اعتماد وتوکل بر رب خودم رو دیدم وپدرم در بهترین زمان مناسب ومکان مناسب در یک بیمارستان عالی بستری شد وبه امید الله مهربان که هیچ برگی بدون اذن اون بر زمین نمیفته به زودی با یه حال عالی مرخص میشه و حالا میخوام اگاهی هایی که با دیدن این قسمت سریال برام دوره شد براتون بنویسم چون مهم ثبت و نوشتن اگاهی ها و گذاشتن ردپاست وگرنه همه فایل ها حول یک محور داره مدیریت میشه و اونم تقویت باورهای توحیدی و انتقال این آگاهی ها وانرژی بینهایت به همدیگست،

    استاد مهم ترین نکته اخلاقی که تو این سریال ها من به طور زنده و تصویری در شما دیدم و باعث شد این درگیری ذهنی چندیم سالم برطرف بشه همین آرامش و بخشش شما در مورد بعضی از تصمیماتتون در زندگی شخصیتون هست که مثلا بعد از انجام یه الهامی ویا خرید مثلا یه چیز دلخواهی که اینجا نمودِش همین خونه هشت اتاق خوابتون بود اصلا قبلش اینقدر دودوتا چهارتا نمیکنید ویاهی فکرتون رو درگیر نمیکنید که صد البته همه اینها به خاطر باورهای قوی وریشه ای شما در فراوانی ونامحدود بودن نعمت های الهی هست که خدارو شکر من این باور رو تو قسمت های قبلی کشفش کردم وچه قدر باعث آرامش خاطر ذهنی وروانیم شده که زیبا اینقدر کمال گرا نباش حتما نیازی نیست که اگه یه خریدی ویا کاری میکنی اینقدر دودوتا چهار تا نکن انجامش بده حتی ممکنه که اون نتیجه ای که میخواهی رو برات نده همون خدایی که تورو به انجامش هدایت کرد همون خدا به رفعشم کمک میکنه، استاد دوستان عزیزم نمیدونید من چه قدر وسواس به خرج میدادم برا خرید حتی یه وسیله ای برای خودم که اصلا واقعا لازمش داری یا نه، نکنه بخریش بعد ببینی اون کارایی لازم رو نداره، حتی خیلی وقتها میگفتم ببین الکی پولمو برا چی هدر دارم که خدارو شکر فهمیدم که همه اینها ریشه در باور کمبود و عدم باور به فراوانی هست، وای از زمانی که شمارو دیدم و اینکه چه قدر راحت چیزی رو احتیاج دارید میخرید وازش لذت میبرید بعد هم وقتی میبینید که نه اون چیزی که مورد نظرتون بوده نبوده، یا به راحتی یکی دیگه میخرید ویا حتی مثل این خونه خوب اقدام برا فروشش میکنید واصلا دیگه جنبه های منفی این تصمیمتون رو در نظر نمیگیرید چون باعث توجه و تمرکزشما به ناخواسته ها میشه،

    وای استادم کدوم مکتب آموزشی میتونست اینجوری این قدر درونی و ریشه ای باورهای مخرب مارو شخم بزنه و این سیمان های ذهنی وچسبیده به مغزمون رو با لذت و عشق بِکَنه و به جاش باورهای راحت و توحیدی و فروانی جایگزین کنه، البته که رسیدن به جایگاه شما برا کسی مثل من که اینقدر وسواس فکری داشت وهنوزم خیلی مخفی داره تکامل میخواد ولی باز همین دونستنش همین پذیرفتنش خودش یه عامله قدم وپیشرفته که به امید خدا هرروز داره بهتر وبهتر میشه و نمیدونید من هربار باچه لذتی یه وسیله ای رو برا خودم میخرم و دیگه اصلا در موردشدودوتا چهارتا نمیکنم واین خودش چه تجربه لذت بخشیه که مهم حس خوب و عالی من موقع خرید واستفاده از این وسیله است واصلا به بعدش فکر نکن

    نکته مهم دیگه ای که اینجا باز برام تکرار شد همین رها کردن شما در مورد انجام یه خواسته ای بود یادمه فروش این خونه رو یکسال پیش گذاشته بودید حتی فکر کنم تو یکی از سریال ها یا نمیدونم شاید قدم ها صحبت کرده بودید که این خونه رو برا فروش گذاشته بودید ولی هیچ وقت اون جمله اون روزتون یادم نمیره که گفتید ما فروش این خونه رو به خدا میسپاریم وحتما در بهترین زمان ممکن این اتفاق خواهد افتاد اون موقع خیلی مدارم پایین بود و اصلا این جمله رو نپذیرفتم و شایدم اصلا نفهمیدمش شما گفتید که اگه الان نشده حتما وقتش نیست و یه حکمتی هست،به موقش این اتفاق میفته، همون باور الخیر فی ماوقع هست که اینجا نمود عملیش رو داریم میبینیم که اینجاست پاسخ سوال خیلی از دوستانی که میگن چطور یه خواسته ای رو داشته باشیم ولی شما میگید رهاش کنید وبه خواستتون نچسبید چون همون چسبیدن به انجام خواسته، خودش باعث بد شدن احساس خوبتون میشه من الان مطمئنم وباور دارم که اگه این خونه به فروش بره با توجه به اعتقادات و باورهای توحیدی شما حتما در بهترین زمان ممکن که بهترین نفع هارو برا شما داشته رخ داده ،

    خدارو شکر امروزم تونستم با توجه به فایل امروز و این قسمت سریال اگاهی هامو ثبت کنم و یه عالمه باور توحیدیم و اعتماد به ربم برام پررنگ و پررنگ تر شد و یه عالمه اگاهی هم دوباره برام تکرار شد

    درپناه حق تا کامنت بعدی فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فائزه خدابخش گفته:
      مدت عضویت: 2395 روز

      سلام زیبای عزیز… سپاسگزارم از اگاهی که به اشتراک گذاشتی

      خیییلی سورپرایز شدم ، خیییلی زیاد …

      قسمت 155 …نشانه من در چندروز پیش بود که این صفحه روباز نگه داشتم تا همه ی کامنتاش رو بخونم …الان حتی یادم نمیاد سوالی که چند روز پیش از خدا پرسیدم چی بود، ولی یادم هست جواب دقیقا در متن انتخابی این فایل بود

      بیا و در خلوت بیا در آرامش خودتو پیدا کن راهتو پیدا کن من خداتو پیدا کن من برات کافیم همه چی منم تو منو‌ درک کن باورم کن به من اعتماد کن خودم همه چی بهت میدم

      اینم نمونش استاد عباسمنش که نشوندمت سرکلاسش ببین فقط از اعتماد به من از کجا به کجا رسیده داره راهشو میگه داره از من میگه از توحید که اگر تو هم میخوای برسی کافیه روی ایمان و‌ توحیدت روی اعتمادت به من کار کنی باقیش حله.به دیگران کار نداشته باش هرکی قله خودشو داره میره بالا.تو زمین خودت بازی کن یکم از سروصداها هیاهوها فاصله بگیر بیا تو آرامش باهم بسازیم و بسازیم رویاهاتو …

      رویاهایی که رویا نیستن…

      تا وقتی به خواسته ای که داری نرسی نمیتونی بفهمی که این خواسته واقعیت بوده یا نه یعنی همون حرف همیشتون که در دل تجربه کردن و‌عمل کردنه که ما به وضوح میرسیم اما اگر همش بشینیم و‌فکر کنیم که آیا این واقعا خواسته واقعی منه؟این رسالت منه ؟ با این تفکرات به هیچ‌جا نمیرسیم در دل عمل و‌رسیدن به خواستست که تو‌توانایی تشخیص پیدا میکنی و طبق قانون تکامل رشد میکنی و بهتر و بهتر میتونی راهو از بیراهه تشخیص بدی

      اما اصلا انتظار نداشتم با یه تیر دوتا نشون زده بشه و پیام شما وااای پیام شما چقدر که شگفت زده م کرد …

      دوستان عزیزم نمیدونید من چه قدر وسواس به خرج میدادم برا خرید حتی یه وسیله ای برای خودم که اصلا واقعا لازمش داری یا نه، نکنه بخریش بعد ببینی اون کارایی لازم رو نداره، حتی خیلی وقتها میگفتم ببین الکی پولمو برا چی هدر دارم که خدارو شکر فهمیدم که همه اینها ریشه در باور کمبود و عدم باور به فراوانی هست، وای از زمانی که شمارو دیدم و اینکه چه قدر راحت چیزی رو احتیاج دارید میخرید وازش لذت میبرید بعد هم وقتی میبینید که نه اون چیزی که مورد نظرتون بوده نبوده، یا به راحتی یکی دیگه میخرید ویا حتی مثل این خونه خوب اقدام برا فروشش میکنید واصلا دیگه جنبه های منفی این تصمیمتون رو در نظر نمیگیرید چون باعث توجه و تمرکزشما به ناخواسته ها میشه،

      البته که رسیدن به جایگاه شما برا کسی مثل من که اینقدر وسواس فکری داشت وهنوزم خیلی مخفی داره تکامل میخواد ولی باز همین دونستنش همین پذیرفتنش خودش یه عامله قدم وپیشرفته که به امید خدا هرروز داره بهتر وبهتر میشه و نمیدونید من هربار باچه لذتی یه وسیله ای رو برا خودم میخرم و دیگه اصلا در موردش دودوتا چهارتا نمیکنم واین خودش چه تجربه لذت بخشیه که مهم حس خوب و عالی من موقع خرید واستفاده از این وسیله است واصلا به بعدش فکر نکن

      من الان دقیقا در نقطه ای قرار دارم که رسیدن به جایگاه استاد که هیچ ،رسیدن به جایگاه شما هم واسه م تکامل میخواد … گفتید دوستان نمیدونید من چقدر برای خرید وسواس فکری داشتم ، خدمت شما عرض کنم که بععععله میدونم چون خودم یه نمونه م … البته نه در مرحله ببین لازمش داری یا نه، چون اکثرا هرچی خریدم با قطعیت کامل بوده… البته در مرحله ی سوم هم که ببین الکی پولم رو واسه چی هدر دادم خیلی کم پیش اومده، همون مرحله اول 2دوتا چهارتاکردنها ،شک داشته باشم نمیخرم …ولی در مرحله ی دوم که ببین اون کارایی لازم رو داره یا نه همیشه روی این مرحله گیر داشتم، یعنی همیشه یسری معیارا در ذهنم بوده یا اون لحظه ی خرید در ذهنم شکل میگرفته که باعث میشده خرید نکنم تا دقیقا همون چیزی رو که میخوام پیدابشه … ولی نمیدونم چرا نسبت به تغییر این ویژگیم شدیدا مقاومت دارم …یعنی بااینکه منم سریالها رو دیدم ، واسه خرید وفروش ملک و ماشین و… مقاومتی نداشتم از نظرم منطقی میومد ولی مثلا واسه چراغ قوه یا شامپو و اینطور موارد ذهنم مقاومت داشت یک کارتون از یک مدل شامپو ، شامپویی که هنوز امتحانش رو پس نداده … حتی هنوزم ذهنم مقاومت داره …شایدهم واسه این مقاومت دارم که به ذهنم میاد این باور کمبود نیست این سبک وسلیقه شخصی در خرید هست …احساس میکنم الان که دارم مینویسم یسری گره های مغزیم داره باز میشه …پس یعنی باید فارغ از سبک وسلیقه ی شخصی من اون فراوانی رو تحسین کنم…هووووم

      میدیدم که استاد یه جا یه انتخاب وخریدی داره کامنتا میگن چقدر شما برای خودتون ارزش قائل هستید، چقدر به فراوانی معتقدیدو… یه جای دیگه یه انتخاب وخریددیگری داره گفته میشه چقدر شما خودت هستی، راحتید، اسراف نمیکنید و…

      مثلا یادم هست قبلترا اون قسمتی که استاد پیتزا رو بادست میخورد کامنتی دیدم که چقدر شما خودتون هستید وعزت نفس دارید که بادست پیتزا میخورید یادمه اون موقع خیلی متعجب شدم باخودم میگفتم، یعنی الان استاد با کاردوچنگالی از جنس طلا پیتزاش رو میخورد چی…احتمالا این بود که چقدرشما واسه خودتون ارزش قائلید وعزت نفس دارید و فراوانی رو باور دارید که با کاردوچنگال طلا پیتزا میخورید ..‌‌ حالا میبینم در واقع که همین هست …اول اینکه استاد سبک شخصی داره و واسه خودش وسبک وانتخابها وتصمیماتش ارزش قائل هست، دوم اینکه تحسین کنم نگاه تحسینگرو زیبابین افراد رو … سوم اینکه یادم باشه که هرکسی گذشته و باورا و تجربیات متفاوتی از دیگری داره، از زاویه ی دید خودش به جهان نگاه میکنه .. واینکه همیشه درنظرداشته باشم که چه زاویه ی دیدی به من کمک میکنه و در جهت رشد و در جهت خواسته های من هست ، اون زاویه رو در ذهن خودم بیشتر تکرار کنم …

      نمیدونید من هربار باچه لذتی یه وسیله ای رو برا خودم میخرم و دیگه اصلا در موردشدودوتا چهارتا نمیکنم واین خودش چه تجربه لذت بخشیه که مهم حس خوب و عالی من موقع خرید واستفاده از این وسیله است واصلا به بعدش فکر نکن

      بحق چیزای ندیده نشنیده ،فائزه چرا ،چرا حتی فکرکردن به این سبکی زندگی کردن واست عجیب و ترسناکه … از یکطرف میدونی درست میگه که تجربه ی خرید سریع لذت بخشه، پس چرا سریع خرید نمیکنی!!! شاید بقول محتوای کامنت مینا یه خواسته ای دارم اما از خلاف جهت اون خواسته دارم لذت میبرم یعنی عایا از دودوتا چهارتا کردنهات لذت میبری ؟ احساس میکنم اره …چرا ؟…. نمیدونم شاید یه ربطی داشته باشه به ورودیها و تجربیات گذشته م احساس میکنم باید برم یکم کندوکاو کنم فکر کنم ریشه ش رو بکشم بیرون … عایا بی ریشه کشی باسریع خرید کردن میتونی حلش کنی نننننه …. چرا ؟ چون میدونم اون خواسته م نیست …پس در واقع تو خواستت واست واضح ودستیافتنی هست اما باور نداری سریع بدست میاد چرا؟ فعلاً احساس تشنگی وگرسنگی بهم دست داد برم به جسمم رسیدگی کنم بلکه مغزم کار کنه…

      از کامنتت سپاسگزارم زیباجان،باید بارها بخونمش تابتونم درکش کنم…

      حق نگهدارت زیبای زیبا

      رویاهات براحتی اب خوردن مُهیا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    SAM گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    سلام

    استاد و سیدم

    بزرگوار چه میکنه این سریال زندگی در بهشت

    اسمشو گذاشتم شتابدهنده ی ماشین زندگیم

    هر قسمت از این سریال کلی از ترمزهای منو برمیداره

    این قسمت چقدر عالی بود خودش یه فایل دوره بود

    از الف تا والضالین این اپیزود چپ و راست ترمز از من شناسایی میگرد

    لذت میبرم که دنیایی زندگی میکنم که اینهمه همسفر آگاه دارم

    اینهمه فراوانی و نعمت و تکنولوژی هست و

    اینهمه فضای روحانی و مدیتیشن گسترده و عمومی شده و تبدیل به یه فرهنگ شده

    الهی شکرت

    بابت راهنما و استاد نورانی که داریم

    اینهمه سخاوتمندی و آگاهی را تحسین میکنم

    زنده باشی استادم

    و البته بانو شایسته ی نازنین

    همیشه شاد و ثروتمند باشیم

    ایدون باد ایدون ترج باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    علی زندوکیلی گفته:
    مدت عضویت: 1754 روز

    استاد عزیزم و عزیز دل همه ما سلام و ممنون از این همه تصویر سازی زیبایی که برامون داشتید و دارید

    به قول خودتون چشمه باید بجوشه تا حرفی رو بزنی که همسو و هم جهت با فرکانس ها باشه

    امید وارم که هرکس که این کامنت رو میخونه حس این روز های منو ببینه و لذت خوب بودن دائمی حال و احوالت درونی رو درک کنه

    بزرگ ترین و بزرگ ترین هدایتی که تو عمرم شدم آشنایی با شما و محصولاتتون بوده و نمی‌دونم چه طور باید سپاسگزار خدای خوب و مهربونم باشم که در ابتدای راه تغییر باور ها و شناخت قوانین و دستیابی به رویا هام اینقدر نتیجه های شگرف و هیجان انگیز گرفتم

    استاد عزیزم مطمئن ام که با توجه به پیگیری مداوم و مستمر ام به زودی به هرآنچه می اندیشم با کمک راهنمایی های شما و هدایت الهی و طی کردن دوره تکامل ام به نحوی خواهم رسید که هم خودم و هم اطرافیان ام را شگفت زده کنم

    امید وارم که هر چه سریعتر شما رو در آمریکا ملاقات کنم و مثل خودتون که نعمت هایی که در اختیارتون قرار میگیره رو (مثل تخم مرغ ها) بوسه میزنید و به چشمهاتون می‌گذارید،من دستان شما رو بوسه باران کنم و به چشمم بگذارم تا به قدر کفایت شکرگذاری وجودتان را به درگاه خدا کرده باشم

    پاینده و سلامت و پرنشانه مثل همیشه به افزایش آگاهی و شناخت خود واقعی ما به ما بدرخشید و تاریکی مسیر زندگی مارو روشن کنید به هدایت الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    علی بابامرادی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    به نام یگانه خالق مهربانم

    دست مریزاد به فرشتگان مهربانی که دستهای خداوند بر روی زمین هستند.

    درود بر شما که منتشر کننده گوشه ای از عظمت نعمت های خالق هستی می باشید.

    بسیار لذت بخش بود که می بینم در مداری قرار گرفته ام که می توانم از این همه زیبایی و زیبایی و باز هم زیبایی بهره ببرم و شاهد مناظری باشم که انتها ندارند و می خواهم بگویم که نظر لطف خداست که میتوانیم با نعمت عظیم بینایی شاهد این همه دیدنی های چشم نواز باشیم .

    خدایا صدهزار بار شکرت که به این فایل هدایت شدم و توانستم بهره ای عظیم از این همه سرسبزی و زیبایی و نظم و فرهنگ ببرم.

    چقدر لذت بردم از توضیحات استاد عزیزم که سیر تکاملی و عمل به قانون خود را اینگونه آگاهانه و توحیدی وار طی کرده اند و جالب تر اینکه این قدر زیبا و در لابلای چنین تصاویر گویا و زیبایی آنها را منتشر کرده و به اشتراک گذاشته اند.

    چقدر محله زیبا و منظم و آرامش بخشی است. بسیار حال آدم را خوب می کند و روح و روان را جلا می دهد. در فایل های قبلی نیز با دیدن این تصاویر به قول استاد کارتونی و تری دی مکسی نیز به وجد می آمدم. به هرحال هرچه بود لذت بردیم و حال که قصد فروش دارید امیدوارم باز هم به جاهای بهتری نظیر پرادایز هدایت شویم و لذت امان صد چندان شود.

    واقعا سپاسگزار خداوندی هستم که دائم در حال هدایت ماست.

    خدایا شکرت بخاطر این همه نعمت و زیبایی و آرامش و ثروت و سلامتی و خوشبختی و شادی و حال و احساس خوب که منشا آن تو هستی و لا غیر.

    از استاد خوبم و مریم عزیز که همواره در حال اشاعه حال و احساس خوب به دوستان هستند بسیار سپاسگزارم و آرزوی بهترین ها را برایشان دارم و آرزوی حال و احساس خوب برای همه کسانی که میخواهند قدردان این همه فراوانی و نعمت باشند.

    برقرار باشید و مستدام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    سلام و درود به استاد عباس منش عزیز

    این فایل چقدر چقدر لذت بخش بود. 256 گیگ حافظه گوشی پر شده از بس فایلهای زیبا رو دانلود میکنم، تازه بیشتر فایلها که فقط یه موضوعی رو در یک مکان ثابت صحبت میکنید رو من صوتی دانلود میکنم. ولی بعضی از فایلها که پر از زیباییه و اون اشتیاق درونی برای رسیدن به خواسته فوران می‌کنه اونها رو نمیشه دانلود نکرد. سپاسگزارم از شما استاد عباس منش که این فایلها رو برامون تهیه میکنید که باور میشود در ما شکل بگیره، که بدونیم اون بیرون در جهان ما چقدر زیبایی ها هست که میتونیم بدست بیاریم. باور رزاق بودن و وهاب بودن رب العالمین. الهی صد هزار مرتبه شکر. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت وجود شما استاد عزیزم. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه فراوانی و آزادی زمانی، مکانی، مالی که به زندگی شما بخشید و ما رو هدایت کرد به این سایت.

    از درگاه خداوند متعال درخواست میکنم فراوانی نعمات در زندگی شما رو هزاران برابر بیشتر کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    لی لی گفته:
    مدت عضویت: 2235 روز

    سلام به همگی

    تحسین میکنم مردم رو که از هر سنی اینقدر آزادانه در حال مدیتیشن و یوگا هستن،چقدر این کارهایی که به صورت گروهی در سطح شهر انجام میشه حس خوب و انرژی زنده بودن به شهر میده

    استاد چقدر این محله شما زیبا و فوق العاده اس، به قول شما انگار کارتونیه و آدم باورش نمیشه که واقعی باشه، آدم هر لحظه انتظار داره شخصیتهای دیزنی از این خونه ها بیان بیرون:)))

    این محله واقعا باورهای آدم رو از اینکه یه محله می تونه این اندازه تمیز و شیک و آنکارد باشه جابجا میکنه

    چقدر این همراهی و هم مسیری شما دو نفر رو دوست دارم، به معنای واقعی کلمه زوج هستید

    چقدر خونه های این محله بزرگ و زیبا هستن، هر دفعه میگفتم این خونه از اون یکی قشنگتره ولی باز به خونه ای زیباتر برخورد میکردم، انگار خدا بهم میگفت زیبایی انتهایی نداره

    چقدر محوطه جلوی هر خونه اینقدر قشنگه و مرتب و منظمه

    چقدر امنیت توی این محله میزنه که هیچ خونه ای هیچ فنس و حصاری نداره

    چقدر فراوانی توی این محله موج میزنه، آدمهایی که تونستن فراوانی رو باور کنن و الان دارن توی این شرایط زندگی میکنن

    چقدر استخر این خونه ها زیباست که توی یه فضا با نورگیر قشنگ ساخته شده

    چقدر اون آبگیر توی محله هم قشنگه و به زیبایی های محله اضافه کرده

    تحسین میکنم ثروت رو، که با وجودش این امکان رو میده که به راحتی نیازها و درخواستهای همه اعضای خانواده رو اجابت کنی

    چقدر کنتراست بین زندگی گذشته و الان شما زیاده، با این حال که چندین ساله شما رو می شناسم و شبانه روز دارم با شما و فایلهاتون زندگی میکنم بازم این ذهنم مقاومت داره که مگه میشه از چنین شرایطی به این همه آزادی مالی رسید و چقدر این کنتراست میتونه برای من لیلا درس داشته باشه که اگه برای استاد شده برای تو هم میتونه بشه، مگه فاصله زمانی بین این دو سبک زندگی استاد چقدر بوده

    و نکته جالبی که وقتی قبلا این فایل قدیمی زندگی شما رو دیده بودم، شما و همسرتون مدام داشتید با شوخی و خنده و حال خوب در مورد قسمتهای مختلف خونه که فیلم گرفته میشد توضیح میدادید، یعنی حتی توی اون شرایط هم شما حالتون خوب بود

    استاد چقدر شما خوب هستید و چقدر قشنگ خودتون رو شناختید و چقدر خوب دارید به ما هم کمک میکنید که خودمون رو بشناسیم، هر چی بیشتر روی خودم کار میکنم، حالم با خودم بهتر میشه انگار غریبه ای بودم که خودم رو نمیشناختم و تازه دارم به توانایی های خودم شناخت پیدا میکنم، استاد واقعا شما رو تحسین میکنم که واژه استاد برازنده اتونه

    استاد من هم قبلا چقدر مقاومت داشتم که از کجا بدونم این چیزی که خواسته اش رو دارم رو واقعا میخوام یا نه؟ و شما خیلی قشنگ توضیح میدید که خب بدستش بیار و بعد اگه دوستش نداشتی رهاش کن، اینطوری واضح تر هم میفهمی که چی رو دوست داری و چی رو دوست نداری و خودت و خواسته هات رو هم بهتر میشناسی و تازه کلی هم اعتماد به نفست بالاتر میره که اون چیزی که میخواستی رو خلق کردی

    استاد تحسینتون میکنم که هیچ چیز زیبایی توی این دنیا باعث نمیشه که شما قید آزادی تون رو بزنید و تحسین میکنم این آزادی مالی و زمانی و مکانی که در زندگی شما هست و آرزوی من هم هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدااای من چقدر این فایل آگاهی داشت برام، چقدررر درس داشت، از کجاش شروع کنم، چقدر خواسته در من بوجود اورد.چه حقایقی رو درک کردم.

    خب اولش اون افراد ک روی چمن ها داشتن ب صورت گروهی مدیتیشن میکردن و یوگا کار میکردن، با آهنگ های لایت، با نسیم خنکی ک می وزید. ینی بهم گفت ناعمه برا لذت بردن از این زندگی هیچ بهونه ای نیار، هیچ ربطی ب پولِ تو حسابت نداره، خوش بودن ولذت بردن از زندگی ات رو موکول نکن ب آینده، نگو تا وقتی ب فلان موفقیت نرسیدم حالم خوش نیست.

    وااای این خود بودن، این بدون نقاب بودن، این مهم نبودن نظر دیگران، لباس های راحتی شون رو ببیییین ناعمه، یکی موهاش بهم ریخته، یکی بسته بالا برا راحتی خودش، یکی باز کرده، کسی ب فکر خوشگل دیده شدن نیست، فقط خودش مهمه، راحتی خودش مهمه، احساس خوب خودش نسبت ب خودش اولویت داره، تماااام.

    کسی کسی رو قضاوت نمیکنه، مسخره شدنی در کار نیست، آقا فرض کن وسط شهر بین رفت و آمد مردم جلوی کافه رستوران ها، مدیتیشن کنی، دراز بکشی و بقیه کاری نداشته باشن، هیچ کس حق مسخره کردن رو ب خودش نمیده، چه شخصیت زیبایی دارن این مردم، چقدررر با خودشون در صلح ان، چه قلب های پاک و بی ریایی دارن، چقدر از ما مسلمون ها بیشتر ب قرآن عمل میکنن

    یادم افتاد ک یه آیه هست میگه، همیدگرو با نام های زشت صدا نکنید، غیبت نکنید، از گمان بد بپرهیزید، قضاوت نکنید، مسخره نکنید، صداتون رو بالا نبرید. وای وای اینا چقدررر توحیدی رفتار میکنن، هر کسی با هر سنی پیر و جوون، زن و مرد، با هرلباسی، آقا با لباس تو خونه ایش میاد عشششق میکنه، ربطی هم ب پولِ تو حسابش نداره. چرا ب من گفتن حال کردن ینی بری تو کافه رستوران های خفن، و یه غذای لاکچری سفارش بدی ک اسمشم بلد نیستی هههه بعد عکس بگیری بزاری اینستا ک شوآف کنی، برای کی برا چی به چه دلیل آخه کیو میخوایم گول بزنیم، فرکانست چیه وقتی داری اون غذا رو میخوری؟ چه حالیییی داری چه احساسی داری وقتی داری اون غذا رو میخوری؟

    خدایا خدایا چه راه راستی رو بهم نشون دادی امشب، و همینه و همینه ک من خودبخود ب یه ایده هایی هدایت میشم، من خیلی از خدا می پرسم خدایا چطور میتونم با همین امکاناتم از زندگیم لذت بیشتری ببرم؟ بهم ایده بده، همینه ک امروز صبح من پنجره اتاق مون رو باز کردم، یه زیرانداز برا کوهم دارم پهنش کردم تو نسیم خنک یه آهنگ پیانو گذاشتم رو تکرار و دم و بازدم، کشش و قوس و نفسسسس، و چقدددد احساس خوبی پیدا کردم.

    و همینه ک خدا بهم میگه راحت ترین لباس ات رو بپوش وقتی میری بیرون، اصن من بلوز شلوار میرم، موهامو سفت می بندم، بعد می بینم نگاه متفاوت مردم رو ب خودم، رفتار متفاوت و پر از عشق و احترام شون رو، می بینم میخوان ک وارد حیطه شخصی من بشن ولی جهان بهشون اجازه نمیده، بااارها شده میرم پیاده روی با ساده ترین شکل ممکن، میبینم نگاه های بقیه رو، آقا استاد میگه وقتی ب خدا نزدیک میشی وقتی فقط و فقط رابطه خودت و خدات مهمه ملت عاشقت میشن، عاشق این میشن ک باهاشون باشی و من این رفتارو تو خانواده ام و اطرافیانم هم دارم می بینم، وقتی من هستم تو جمع شون با صدای آروم حرف میزنن، خیلی شئونات رو رعایت میکنن هههه میدونن در مورد کسی جلوی من غیبت نکنن وگرنه ناعمه اونجا نمی مونه، میدونن حرف نابجا نزنن، مودب میشن محترم میشن من اینو حس میکنم. هذا من فضل ربی

    امروز خدا بهم گفت همین چای هل زعفرانی ک داری میخوری رو خب برو تو پارک رو چمنا بخور، بزار نسیم بزنه ب صورتت و چایی تو بخور، گفتم چشم، من ازت ایده خواسته بودم، خب پنج دیقه راهه میرم، رفتم نشستم پسرا می اومدن از جلوم رد میشدن، می اومدن صندلی روبروی من می شستن، من اصن نگاه نمیکردم، بعد من بدون اینکه اصن فک کنم اونا اونجا هستن چای مو تو در فلاسک هورت می کشیدم و با خدا حرف میزدم، میگفتم چیه میخوای باز توحیدی ترم کنی؟ میخوای بهت ثابت کنم من برام نظر مردم مهم نیست ؟ میخوای بهم ثابت کنی فقط خودمو خودت؟ باشه ببین من تا این چایی رو تموم نکنم از اینجا نمیرم. نشستم در آرامش چایی مو خوردم و حال کردم و بعدم اومدم خونه

    این خواسته در من شکل گرفت ک همچین اکیپی باشه در آینده کلییی انسان شریف و درصلح مثلا پارک نزدیک خونه مون، البته محله ای بالاتر با انسان های باکیفیت تر، آقا جمع شیم مدیتیشن کنیم، اینو نوشتم تو دفترم، گفتم خدایا اره من میخوامش، باید بهم بدیش، تازه منم آهنگ های نت خالی مو میزارم منم میشم کوچ ههههه

    وااای اون قسمت رقص تو فضای بیرون، چقدر خوب بود، باز دوباره رفتار توحیدی، اینکه فقط خودم و احساسم مهمه، فقط منو خدام تو این جهان هستیم و من هرکاری ک بهم حس خوب بده رو انجام میدم، میرقصم رو چمن، حتی اگه حرفه ای نیستم دست عشقم رو می گیرم و با همون هودی و کاپشن میرقصیم باهم، خودمو مقایسه نمیکنم، نمیگم ما ک مثل اونا حرفه ای نیستیم، نریم وسط زشته، نه حتی صندلی میزارم ب رقص و شادی مردم نگاه میکنم و عبادت میکنم، اره اره این عبادته

    قسمت پایانی اش، اینکه این محله زیبا و ب قول شما کارتنی رو دارید رها می کنید، چون گذر کردید چون سیر شدید، اولا بگم خدا چه مهر تاییدی زد ب خواسته ام، من امروز رفتم برنامه دیوار خونه ها رو ببینم برا تقویت باورام، برای دیدن مبالغ زیاد ثروت، رفتم منطقه چیتگر ویو دریاچه خیلی دوست دارم، کلییی خونه دیدم، از دوتاش بی نهایت لذت بردم و عکسشو گرفتم و اصن ذوقی تو قلبم ب پاشد ک وااای خدایا ینی هست ینی میشه پس میخوااااام بااااید باید بهم بدیش، ینی دیوانه شدم وقتی دیدم شون، دانلود کردم هی میرفتم گالری می دیدم، ویو ابدی، دریاچه و کوه و ماه و غروب و طلوع، بالکن بیرون آشپزخونه، میزو صندلی بزاری، تو اتاقش یه ویویی از ساختمون ها و ثروت و چمن درختکاری بینشون، تو هال اش یه پنجره بزززرگ رو ب شهر، وااای یه حیاط 50 متری اختصاصی داشت، باربیکیوووو، میزو صندلی، چمن مصنوعی، یه فضایی درست کرده بودن مبل ال مانند برا شب نشینی، ینی شما قربون این خونه نمی رییید؟؟؟

    بعد تازه میگفتم خب خدایا تازه این یه واحد عه، تازه 60، 70 متری عه، بسه منه، بخدا من اگه اینو داشته باشم خیلی راضیم، کلییی هم تو دریاچه باهم پیاده روی میکنیم و قربونت میرم، گفتم خدایا این خونه های دیگه رو ببین 150 متر 3 خوابه 250 متر بابا اینارو دارن خرید و فروش میکنن این خونه 70 متری رو ینی تو نمیتونی ب من عطا کنی؟ تو ک گفتی من مالک آسمانها و زمینم، پس ینی قدرتش رو نداری؟ بله ک داری پس بهم میدی، منم ازت میخوام

    بعدم مگه یکی دوتاعههه، من تازه فقط هنوز آگهی های نیم ساعت اولو دیدم، این همه ثروت و نعمت داری همینجوری میبخشی پس منم میتونم داشته باشم، این میلیارد میلیارد پولهارو ببین آخهههه، و اصن برام منطقی شد ک میتونم داشته باشم اش، بدیهی کردم ک آقا قدرت خدا از قدرت این خونه بیشتره، این فقط یه واحد کوچیک تو یکی از محله هاست، بقیه محله ها ک دیگه بماااند. حالا من تکاملی میرم جلو، فعلا این خواسته رو برسم چون داشتن این خونه برام منطقیه، نه پنت هاوس 600 متری تو الهیه.

    اره استاد منم داشتن یه اتاق شخصی آرزوم بود و هست، و حرفاتون قلبم رو آروم کرد، ارزش تضادها رو جدی بگیرم، ازشون قدرت بگیرم، البته این روزا خدا بهم ی اتاق اختصاصی داده، زیرزمین خونه مون، با امکانات، ولی من اون مکان پرایوت و شخصی با فول امکانات فرنیش شده میخواهمش، آقا میشه. اهان راستی اینم بگم، زنگ زدم ب همون خونه ای ک خوشم اومد، با مشاور املاک شون صحبت کردم، گفتن شما چقدر دارید برا خرید؟ گفتم 7 تومن (وااااای خداا خنده و خنده) گفتن خب این عالیه با این پول میتونم یه خونه ویو دریاچه براتون جور کنم، فردا حضوری تشریف بیارید فایلا رو نشون تون بدم، گفتم بله درست می فرمایید حضوری بهتره هههههه. استاد برا من منطقی شد ک اقدام کردم، اصن یاد فایل عرشیا افتادم یاد فایل آقا رضا افتادم ک چطور خونه ی آرزوهاشون با تمام امکانات خدا بهشون عطا کرد، یادتونه آقا رضا میگفتن من و همسرم خونه می دیدیم ولی هیچ پولی نداشتیم ولی خدا برامون خدایی کرد، همون خدا هم ب من خونه میده، من مطمئنم بهش ایمان دارم، خدای من همون خداست، باورامو باید نسبت بهش عوض کنم.

    دوست تون دارم، بهترین الگوی من، خداروشکر برا حضور شما تو زندگیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1195 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم این همه زیبایی و آرامش رو اره خیلی خوبه مدیتیشن من هم انجام می‌دادم و واقعا تاثیرش عالی چقد فضای زیبایی چقد حس خوبی هست همه در آرامش وصلح خدایاشکرت واقعا چقد خوبه به خودمون ودر لحظه هستیم لذت ببریم و به خدا وصل بشیم خدایاشکرت بابت مدیتیشن چه حالی میده بعدش برقصی واقعا زندگی همش در حال لذت بردن و رقصیدن هست خیلی عالی بود از فضا آدم لذت میبره خدایاشکرت تحسین میکنم این محله زیبا رو واقعا رویایی چقد تمیز منظم هست من همش دوست داشتم خونه ام نور گیر داشته باشه یه خونه گرفتیم از همه طرفش نور داریم عاشق اینم که روز بشه و آفتاب بتابه دقیقا قبلش جایی بودم نور گیر نداشتم اصلا خدایاشکرت چه دریاچه ای داره وای خونه ها همه سبک شون شبیه همه این خواسته رو دارم که همه ی خونه ها شبیه هم باشه چقد زیباست استخر هم داره خیلی این محله زیباست واقعا فضای جذاب و قشنگی خیلی شیک و تمیز هست واقعا لذت بردم ممنونم از توضیحات استاد عزیز و درونی که عالی فیلم گرفت خدایاشکرت بابت این همه فضای زیبا و تمیز و شیک خدایاشکرت واقعا تحسین برانگیزه چقد خوبه ما قانون رو در هر کاری رعایت کنیم واقعا اونجا بهشت میشه خدایاشکرت خدایا کمکم کن تا بتوانم به سادگی قانون جهان رو درک کنم و عمل کنم خیلی سپاسگزارم اسکوتر سواری هم خیلی با حال بود خدایاشکرت در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    به نام خدای یکتا

    در بچگی وقتی خواسته ای داشتم و بعد مدتها موفق میشدم توسط پدرمادرم دریافتش کنم بعد یه مدت میدیدم نه این اونی نیس که واقعا میخوامش و من فلان چیز رو میخوام یا اینو با یکم تغییرات میخوام و این موضوع به شدت توسط خانوادم با واکنش شدید مواجه میشد که آرزو تکلیفش با خودش معلوم نیست ، این موضوع باعث شده بود دیگه دیگه خواسته ای نداشته باشم چون میترسیدم ، ترس از اینکه به دست بیارم و ببینم اونی نیست که من میخوام این موضوع بعدها در تمام جنبه های زندگیم رسوخ کرد و ترس از انتخاب بزرگترین معضل زندگیم شد …

    نکنه بخرم بعد ببینم اونقدرا هم دوسش ندارم! نکنه برم این رشته ببینم اینم واقعا اونی نبوده که دوس داشتم!

    نکنه این همسر رو انتخاب کنم بعد ببینم دقیقا اونی نیست که مد نظرمه !

    نکنه این ماشینو بخرم بعد ببینم اوکی نیس بخوام عوضش کنم !

    و …

    ولی تموم اینا چه مشکلی داره مگه؟؟

    همه از گذشته ی غلط و سرزنش شدن ها میاد

    چه اشکالی داره این خونه رو بخری به هرعلتی خواستی بفروشی و عوضش کنی

    همین دیدگاه غلط باعث شده بعضیا تو زندگی دردآور بمونن چون فکر میکنن باید پای انتخاب همسری که داشتن بمونن و حق ندارن دیگه تغییری ایجاد کنن مگه الکیه ، رشته ای که فهمیدن دوسش ندارن رو ادامه بدن و تغییرش ندن و … و بعد یه برچسب بزنن به خودشون که نمیتونم یه تصمیم درست بگیرم غافل از اینکه تصمیم درست از کجا میاد؟؟؟ از تجربه کردن ، تا وقتی فلان چیز رو ندارم چطور میتونم بدونم چقدر با خودم و شرایطم و معیارام جوره؟؟؟

    تنها یه راه وجود داره ، به دستش بیارم و بعد خیلی راحت اگه نخواستم عوضش کنم ، اگه نخواستمش آپشن بهش اضاف کنم تغییراتی توش اعمال کنم

    به قول استاد باید I wish ها رو پر کنم و با اعتماد به نفس حاصله از اونا برم سراغ مرحله بعدیا

    مثال واضح برای همه ی ما به غیر از این جریان خونه خریدن استاد ، جریان سفر کردن های ایشونه ، ایشون تقریبا همه جور سفری رو تجربه کردن ، با ماشین شخصی با هواپیما با آر وی با کشتی با تراک کمپر تا تونستن به وضوح برسن چی به سلایق و خواسته هاشون نزدیک تره ، تازه وقتی هم به این انتخاب رسیدن بازم در اون تغییراتی رو خودشون اعمال کردن و حتی بعدا انتخاب بهتری داشته باشن در تغییرش درنگ نمیکنن و این شیوه ی طبیعی زندگیه ، شیوه ی رسیدن و تجربه کردن و انتخاب کردن و رشد کردن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: