سریال زندگی در بهشت | قسمت 158

بنام خدای بی انتها وهابم

سلام اقای خوشدل

صفحه اول سایت بودم و چشمامو بستم و پرسیدم خدایا،ایده های تو برای ثروت سازی بی انتهاست،با ی نشونه بهم بگو که چه کاری باید شروع کنم،ایده پیشنهادی شما چیه.

خب هدایت شدم به این فایل

فایل داشت دانلود میشد و منم پرستاره ترین لایک این فایل رو نگاه کردم و برای شما بود

این جمله؛

« ایده ها و هدایت های الهی به قدر فراوان و آسون پیدا میشه که آدم باورش نمیشه و همینطور که هر روز لطف خدا بیشتر شامل حالم بیشتر دارم متوجه میشم که بابا واقعا به این سادگی بود تو انقدر دلخور بودی و دست و پا می زدی؟»

و در ادامه در مورد عشق،عشق و عشق به کار مورد علاقه صحبت کردین و اینکه اصلا تو فکر پول نبودین

از خودم پرسیدم مریم خانم شما چی؟!

تو فکر حرف مردمی که یکسال و نیمه که نترکوندی؟قرار بود ثروتمند بشی و به همه نشون بدی کی هستی،هنوز ثابت نکردی؟اینکه به بقیه نشون بدی ایمان به الله تا کجاااها میبره ادم رو ولی تو هنوز نتیجه مالی رو به حد اعلاء نرسوندی؟

ولی شاید کلید همینه

وای که چقدر ادم فراموشکار

کلید استمرار و عمل به تعهد ادامه دادن در مسیر مورد علاقه شه

من عاشق خیاطی هستم و نقاشی

یعنی ی گیفت از طرف خداوند به من ودیعه گذاشته شده از بچگی که از بچگی توی این دوتا خوب که نه،عالی بودم

همیشه مورد تحسین معلمهای نقاشی و کادو از طرف برگزارکنندگان مسابقه های مدرسه

و در مورد خیاطی هم 3ماه رفتم ی کارگاه،یاد حرف استاد میفتم الان که شاید من مال اقیانوس بودم و اونجا خیلی برام کوچیییک بود

همه تو کارگاه چندین سال کار میکردن و من هیچ تجربه ای توی خیاطی تو کارگاه نداشتم ولی همه میگفتن تو انگار مزون دار بودی،خیلی تمیز میدوزی،میگفتن تو چطور ازینجا میری خونه و خونه هم میری پای چرخ میشی؟اصلا تو چطور الگو میکشی ؟تو واقعا جای دیگه کار نکردی؟تو چطور خسته نمیشی؟

اینا عشق من بود به این کار

طراحی لباس و دوختنشون و نتیجه بهم حس خوبی میده

الان چندماهیه که دارم این کارو انجام میدم

خیلی تجربه کسب کردم

خیلی چیزا یاد گرفتم

مهمترینشون افزایش اعتماد به نفسم در زمینه خیاطیه

الان اجیم لباسهای پینترستی میاره میگه مریم بلدی بدوزی؟

من قیافه میگیرم و میگم ازین سخت تر بیار

اقای خوشدل

من توی کامنتهای قبلیم نوشتم

من توی همین چندروز نوشتم که فراوانی رو دیدممم

ینی 7تا کار یهویی بهم پیشنهاد شد از طرف خانوادم

چون دوست ندارم برم تو کارگاهی کار کنم فعلا

و از یکیشونم چون پارچه زیادتر بود دوتا لباس دراوردم و بازم ازون پول دراوردم

فقط روی باورهام خیلی کار کردم

که ثروت بی نهایته

که جهان کارش اینه که ثروت های بیشتر و نعمتهای بیشتری توی زندگیم بیاره

که خدای رزاق من بی انتها ثروت میتونه وارد زندگیم کنه

خدای وهاب من،خدای بی انتها بخشنده من

که ثروت عاشقانه میخواد وارد زندگی من بشه

که از جایی که فکرشم نمیکنم و منتظرش نیستم ثروت وارد زندگیم میشه

اقای خوشدل

بابام پول بهم داد یهو

ی وسیله خریده بودم بابام گفت من پولشو میدم

داداشم پول بهم داد برای اولین بار

اسنپ تخفیف غذا داده بود بهم من برای همه سفارش دادم،دیگه دونگ خودمو با تخفیف دادم وقتی پولامو پس دادن دیدم بیشتر از پولی که به اسنپ فود داده بودم تو حسابمه

اینقد این چندروز معجزه دیدم تو زمینه ثروت که فقط شکر خداوند رو گفتم که عجب جهانی خلق کرده

چقدر قانون مند

و همه چی باوره

ایده ای توی ذهنم هست و با سعی فراوانی که در جهتش کردم هنوز نتیجه دلخواهی بدست نیاوردم

ولی حالا که خداوند پول برام اورده

از همین پول برای اجرایی کردن ایده ام استفاده میکنم

ایده ام میگیره اقای خوشدل

شک ندارم

ولی فکر میکردم میتونم بدون هیچ گونه هزینه ای اینکارو انجام بدم

خیلی جاها رفتم و برای کارم پا پیش گذاشتم

ولی نتونستم به اون قصدم برسم

حالا که فکر میکنم اینجوری بهترم هست

و در ضمن باید یادم باشه که از مسیر لذت ببرم

اصلا هدف از زندگی لذت بردنه

و ثروت پاداششه

ثروت پاداش طبیعیه توی مسیر علایقم بودنه

ازینکه ی روزه خواستم ره صد ساله رو برم دست بردارم

تکاملی پیش میرم و ادمه میدم

خداوند با منه و در زمان مناسب هدایتم میکنه

به قول شما اینقد ایده هست که حدو حساب نداره

من روی این باورم کار کرذه بودم

ولی اینکه رااااحت هم بدست میاد نه

باید بیاد بیارم افرادیو که براحتی به ی ایده خفن رسیدن

الان ی چیزی تو ذهنم اومد،همون اقاهه که ایس پک رو برای اولین بار تولید کرد

بدهکار بود و تو زندان

میاد بیرون و اون ایده رو که اگر به هرکسی بگی میگه برو بابا ازین بتونی معروف بشی و برند بشی و چندتا شعبه حتی در خارج از کشورم بزنی غیرممکنه

ولی ممکن بود و شد

خلاصه ایده ها بی انتها زیادن و براحتی خداوند بهمون در زمان مناسب میگه

هی میگم زمان مناسب که حس عجله رو در خودم بکشم

راستی ی چیز دیگه که استاد گفتن این بود که به ایده هامون نباید بچسبیم

یک ایده نیست،یک شغل نیست که مارو به ثروت میرسونه،بی نهایت ایده دیگه هستن که منو به ثروت میرسونن،بی نهایت شغل هستن که منو به ثروت میرسونن

و در ضمن اینقد دنبال ثروت نباش،دنبال زندگی کردم باش مریم جان

استاد عباسمنش عزیزم

قول دادم هرروز کامنت بزارم

دیروز هرررر کاری میکردم نتونستم بیام تو سایت

اولش که میگه تایید کن که روبات نیستی گیر میکرد و دیگه نمیومد

گفتم حتما ی صلاحی توش هست

ولی من زیر قولم نزدم استاد

اون ی کامنتو جبران میکنم و بیشتر مینویسم.

استاد خیلی دوستتون دارم

اقای خوشدل بی نهایت سپاسگزارم برای کامنتتون

از طرف خدا بود برای من تا دیدم رو نسبت به ایده های الهامی تغییر بدم.

خدایا شکرت