سریال زندگی در بهشت | قسمت 159 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

146 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن گلستانی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2005 روز

    سلام استاددجان

    خیلی نمیخوام حرف بزنم

    ولی میخوام تحسین کنم آدما و دستای خدایی که دور و بر شما هستن و بهتون بدون چشم داشت کمک میکنن بدون اینکه بفهمی کاراتو انجام میدن از لری عزیز و خوش مشرب گرفته تا این دوست عزیزمون که تراکتورو ردیف کرده براتون تازه به مرغاتونم غذا داده

    میخوام توجه و تحسین کنم به کارایی که خدا براتون انجام میده به روغن کاری شدن زندگیتون که با هر بار بهتر شدن باورها و توجه بیشتر به زیبایی ها وقشنگی ها بیشتر و بهتر و رون تر میشه

    شاید خیلیا بگن چقد ثروتمند بودن خوبه که اینقدر کارا رو راحت تر میکنه ولی من میگم چقد ذهنیت نا محدود استاد خوبه که توی هر شرایطی حتی مطمئنا توی زمان کودکی و اوج محدودیت توی زمان بندرعباس و اوج تنگ دستی کمتر از الان ولی حتما از خودشون میپرسیدن آقا کار ساده تر کدومه خدایا

    درسته هرچه شما ثروتمند تر بشی میتونی زندگی رو راحت تر کنی سراغ راه کار های کاراتر بری ولی به این معنی نیس که کسانی که پولدارن مسیرهای ساده و در عین حال کارا رو انتخاب میکنن پول فقط وسیلس وقتی ذهینت ساده گرا نداشته باشی فایده نداره که

    استاد چقدر راحت شد کارتون اصن وقتی اون دستگاه درختا و شاخ و برگا رو از زمین بر میداشت جیییییگرم حال میومد میگفتم آخیش خخخخخ

    سرعت کارتون هزاران برابر شد و این نشون میده همییییششههه میتونه کار ها ساده تر و کارا تر باشه کافیه ذهنتو نبندی و دنبال شبوه های جدید باشی و تغییر کنی و بگی چطور؟

    چقد خوبه یه عشقی کنارت باشه که باهم چفت باشین و لذت ببرین از کنار هم بودن و کار کردن عاشقانه کنار عم زندگی کنین و لذت عم مداری باهم رو تجربه کنین

    به امید اون روز برای خودم و دوستانم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مریم السادات هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم گلم و عزیزان همراهم…فقط خدا میدونه که با دیدن پارادایس چه احساسی به من دست میده اون رنگها و نوری که من توی تصویر میبینم فکر نمیکنم تا حالا دیده باشم…اون نور و برقی که در تصویر هست…خدایا خدایای من ازت ممنونم که این زیبایی هارو دارم میبینم…تو داری جایگاه منو بهم نشون میدی…میگی مریم توام به اینجا میری و زندگی خواهی کرد فقط ادامه بده….از خدای خوبم ممنونم بابت تضادهایی که بهش برخورد میکنم..و معنای اونهارو سریع پیدا میکنم و در جهت حل کردنش و مشخص کردن خواسته هام ازش استاده و کمک میگیرم…تکامللل و تصاعدددد ۲ واژه بی نظیر که خیلی ردی من و زندگی من تاثیر داشت و داره…منم امروز تصمیم گرفتم که ابزار کاری ام رو پاکسازی و مرتب کنم…این مرتب سازیهارو بدون اینکه بدونم برای گوشیم و لب تاپم انجام میدادم و لباسهایم و ظرف و ظروف ….دارم روی افکارم هم انجامش میدم یواش یواش..خدایا شکرت به همان اندازه که عمل صالح انجام میدم نتایج رو میبینم..خداروهزاران بار شکرت…این روزها خواب صبح رو قربانی کردم و زود زود ساعت ۴ بیدار میشم و میشینم کنار عشقم با یه فنجان چای تازه و دفتر و خودکارم مینویسم و لذت میبرم…یواش یواش داره اتفاق می افته…اون گفتن کلمه تصاعد در این ویدئو برای من نشانه بود که گفت مریم قشنگم دیگه زمان وارد شدن به مرحله تصاعده و اینو قشنگ حسش کردم که برای من بود…خدایا هزاران بار شکرت که اینجام ..این ویدئو نشانه امروز من بود….ابزار درست و عمل صالح و از بین بردن افکار و آلودگیها و دیدن زیبایی های بیشتر و لذت بردن بیشتر و وروددددد به مرحلههه تصاعدددددد🥰😘😘😘عاشقتونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    بانوی آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    به نام خدای بزرگ وتوانا

    سلام به استاد عباس منش وبانو شایسته

    چقدر امروز لذت بردم

    از دستان خدا که توی زندگیتون در حال انجام کارهاست

    چقدر امروز تحسینتون کردم

    استاد همسرم چند روزه یه کار اداری داشت هر کاری میکرد انجام نمیشد وفقط غر میزد دیشب بهش گفتم چرا غر میزنی به جاش بگو مطمعنم کارم به راحتی وسادگی انجام میشه وخدا روشکر کن بنده خدا خندید گفت باشه😂

    امروز تا از خونه رفت بیرون زنگ زد گفت باورت میشه کارم انجام شد گفتم بله که باورم میشه چون ما کارهامون به راحتی وسادگی انجام میشه😂

    دقیقا وسط سریال زندگی در بهشت بودم وداشتم لذت میبردم از کارهای شما که بهم زنگ زد وخوشحالیم بیشتر شد 🥰

    امروز همش حس میکردم کنار آتیش وایسادم وحرارتشو حس میکردم 😇

    خدایا شکرت برای همه چیز

    خدایا شکرت🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سکینه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    به نام تنها فرمانروای هستی و به نام خدایی که هر چه دارم از اوست.

    سپاسگزار خدای مهربانم به خاطر این که دیدن این قسمت از سریال رو روزیم کرد تا به خواسته من که رشد در همه جوانب زندگیم است پاسخ داده باشد.من مینویسم تا هم روند رشد خودم رو در زمینه بیان احساساتم و هم در زمینه نوشتن کامنت پرمحتوا و توجه به نکات مثبت هر چیزی رو ببینم با اینکه این دومین بار است که برای این قسمت دارم مینویسم و اولین نوشتم قبل از ارسال اشتباهی پاکش کردم ناراحت نشدم ولی ذهن نجواگرم هی می گفت تو فقط تعهد داده بودی بنویسی و حالا که پاک شده بی خیال منم اولش قبول کردم و گفتم راست میگه ولی دلم رضا نمیداد چند ساعت بعد وقتی اومدم کامنت های لایک شده دوستان عزیزم رو خوندم ذهن نجواگرم بازم گفت دیدی دوستات چه زیبا قانون رو درک کردن و چه زیبا نوشتن بهتر که کامنتت پاک شد ولی این باربه ذهن نجواگرم با نوشتن این متن گفتم کور خوندی دیگه امسال سال منه همه جا مچتو میگیرم و نظارت میکنم بر افکارم تا سربلند و سرافراز باشم و در آخر سال به استادم بگم منم شاگرد ممتاز درسهای شما شدم .امیدوارم گامهایم رو استوارتر از هر لحظه قبلم بردارم.

    من تحسین میکنم این هیولای ماداگاسکار و کارآیی عالیش رو که کارهای پارادایس رو براحتی انجام میده و درست لحظه ای که استاد عزیزم تصمیم گرفتن درختان رو قطع کنن خداوند ابزار و وسیله رو رساند.

    خدایا شکرت که زبان استاد همیشه زبان تعریف و تمجیده و منم سعی میکنم جا پای استاد و مریم جون بذارم وفقط سپاسگزار خدا باشم.

    خدا مهربانم بابت زنده شدن طبیعت و دیدن دریاچه زیبا و دیدن سرسبزی و طراوت و دیدن مرغ و خروسا سپاس .

    من تحسین میکنم استاد عزیزم رو که سریع برای ایده هاش اقدام میکنه و از جهان واقعا پاداش خوبی دریافت میکنه. استاد گلم چقد عالی با تراکتور محوطه پرادایس رو پاکسازی کردید و من تحسین میکنم طراحان و سازندگان این وسیله رو .

    مرحبا بابت آتشی که بر پا کردید و درختان اضافی رو سوزاندید تا هم محوطه پاکسازی بشه و هم خاکستر آن زمین آنجا رو غنی کنه.

    خدایا شکرت بابت ابزارآلات خفن که اینقدر کارا رو ساده کرده .

    خدایا شکرت هر چند خیلی کندم در تایپ کردن ولی نوشتم و به نجوای ذهنم غلبه کردم.در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2945 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد بهتر از جانم

    سلام خانم شایسته مهربان

    سلام دوستان هم فرکانسی

    من عاشقتم استاد که از تک تک کلمات شما و تک تک لحظه های زندگی شما می توان درس ورفت و یک دنیا لذت برد

    خدایا شکرت بابت داشتن چنین الگویی

    همه کارها باید به ساده ترین شکل ممکن انجام شود

    این باوری است که به خدا هرچه تلاش می‌کنم حتی 10 درصد نزدیک به شما خم نشده است

    چه باور خوبی در خودتان ساخته اید اینکه همه کارها باید به راحت ترین شکل ممکن انجام شود و همیشه برای شما به همین شکل با بوده است

    ٱللَّهُ اکبر

    بیایند تراکتور رو ببرند و دستگاه رو خودشون وصل کنند و تازه از مرغ و خروس ها هم سر بزنند و کلی کار براشون انجام بدهند. اینجا رو من یک قانون عالی در عمل دیدم از شما مرد عمل

    قانون درخواست

    این یکی از پاشنه‌های آشیل بزرگ من است

    با اینکه خیلی روی خودم کار کرده ام و خیلی خیلی بهتر شده ام ولی باز هم خیلی جای کار دارم و باید کار کنم.

    شما اینجا به خوبی انجام دادید و درس اگان را در عمل به من دادید

    ✔️ هم درخواست از راننده برای سرزدن به مرغ و خروس ها و آب و دون دادن به اونها

    ✔️ هم درخواست از فروشنده برای عوض کردن اون دستگاه

    خدای بزرگ من شکرت

    چقدر عالی در عمل دیدم قانون را

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    چی بگم استاد من به شما

    خدایا شکرت بابت هدایت به مسیر یادگیری از این مرد الهی.

    قانون دیگری که اینجا خیلی برای من نمود داشت قانون تکاملبود

    قانون تکامل

    چیزی که شما به انواع و اقسام روش‌ها در همه فایل هاتون فریاد زده اید.

    دوستان برید فقط از فایل اول همین سریال زندگی در بهشت در مورد قطع کردن درختان بوسیله استاد و روش‌ها و ابزاری که استفاده کردید تا الان نگاه کنید.

    استاد به صورت هدایتی و تکاملی این مسیر رو به زیبایی طی کردند و از آره و قیچی و حمل و نقل به سختی و حالا رسیدن به این هیولای ماداگاسکار.

    خدای من چقدر جالب بود

    چقدر خوب و عالی میشه قانون را دید.

    اما نکته مهم تر

    استاد منتظر نماندند و حرکت کردند و در طی مسیر همه این هدایت ها صورت گرفته است

    این هم چیزی است که استاد به کرات فریاد زنده اند که شما در هر مسیری که می‌خواهید حرکت کنید و هدایت در طی مسیر خواهد آمد.

    ٱللَّهُ و تکبر

    از این نکته زیبا و بی نظیر.

    خدایا شکرت.

    یه نکته دیگه ام الان به ذهنم رسید.

    مریم خانم شایسته حق دارد اینقدر از لحاظ شخصیتی رشد کند چون بودن با استاد عباسمنش همه لحظهایش درس است و انسان می آموزد

    اینکه خانم شایسته با ایشان زندگی می‌کند پس چقدر عالی می‌تواند بیاموزد و الحق و الانصاف که خانم شایسته هم شایستگی و لیاقت همراهی با استاد را دارد مثل هارون برای موسی و یا علی برای پیامبر.

    خدایا شکرت شکر.

    قدرت ابزار

    اینکه به وضوح در این فایل مشخص است

    با یک انگشت ش این هیولا شاخه ها و درخت‌هایی که استاد طفلکی باید در چند ساعت جمع میکرد رو جمع میکنه.

    خدایا شکرت

    استاد جان در مورد ورزش نکردن گفتی

    آی گفتی و آی گفتی

    ورزش نکردن و تنبل شدن بدن

    دقیقا رابطه مستقیم دارند با هم

    مثل کنترل نکردن ذهن و چموش شدن ذهن

    این هم از اون نکات کلیدی بود استاد جان

    باید حتما به فکر ورزش کردن و تحرک باشیم

    باید حتما به فکر کنترل ذهن مان باشیم

    کم تحرک شدیم چاق میشیم و خپل

    ذهن رو کنترل نکنیم چموش میشه و سرکش

    خدایا شکرت که چقدر نکات خوبی داشت و من

    آموختم.

    خدایا شکرت شکر

    خیلی عاشقتم استاد جان

    خیلی می آموزم از شما استاد

    تا آخر عمر باید بیاموزم.

    خانم شایسته سپاسگزارم از شما بابت ضبط ای نکات آموزنده

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم رب العالمین خودم

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    ❤️💙💜❤️💙💜❤️💙💜❤️💙💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    مهرداد ذبیحی گفته:
    مدت عضویت: 2981 روز

    سلام

    امروز که داشتم این قسمت ۱۵۹ سریال زندگی در بهشت رو میدیدم دقیقا از همون اول نجواهای ذهنی اومد سراغم.

    وقتی استاد همون اول شروع کرد به گفتن اینکه «برای تراکتور چنگک سفارش دادند و فروشنده یک نفر رو فرستاد به پارادایس تا بیاد تراکتور برداره ببره و یکسری تغییرات روی آن اعمال کند و بعد هم خودشون تراکتور رو برگردانده بودند. تازه از راننده تراکتور هم درخواست کرده بودند که به مرغها سر بزنه و آب و دانه براشون بگذارد»

    از اونجایی که بخودم قول دادم هر موقع فایلی از استاد میبینم و هر نکته ای که میشنوم اگر ذهنم قبول نکرد فایل را متوقف کنم و نجواهای ذهنی ام را بنویسم و تا اونها رو منطقی نکرده ام سراغ ادامه فایل نروم ، برای همین فایل رو متوقف کردم و شروع کردم به نوشتن نجواهای ذهنی ام.

    اینها نجواهای ذهنی من بود: « مگه میشه؟ مگه امکان داره!» «فروشنده بدون اینکه پول را بگیرد این سرویسها را بدهد؟ غیرممکن هست»، «چقدر استاد خوش شانس هست»، «این کارها بخاطر خدمات مشتریان آن فروشگاه هست وگرنه برای همه اینکار را نمیکنند»

    و بعد در ادامه گفتم تمام اتفاقات رو با توجه به قانونهای ثابت جهان که من از استاد یاد گرفته ام باید بتونم برای ذهنم منطقی کنم و بعد الگوها و نمونه هایش را بخصوص در زندگی شخصی ام پیدا کنم.

    و بعد شروع کردم به نوشتن اینکه جهان مانند آیینه عمل میکند و تمام اتفاقات زندگی ما فقط بخاطر فرکانسهای ارسالی مان رخ میدهد و عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگیمان ندارد.

    از همه مهمتر اینکه احساس خوب سبب رخ دادن اتفاقات خوب در زندگی میشود.

    و چه زمانی احساس خوب داری؟آن زمانیکه باورهای خوبی داشته باشی و جزیی از رفتار و شخصیتت شده باشند انوقت احساست نیز خوب خواهد شد.

    و وظیفه جهان این است که آدم‌ها، اتفاقات، شرایط، ایده‌هایی را وارد زندگیت کند که در مدار فرکانسی ات باشد ( یعنی به اندازه ظرفیت تو باشد نه بیشتر و نه کمتر)

    وقتی این قوانین را نوشتم و یاد قسمتهای قبلی و موقع خریدن تراکتور افتادم که چقدر فروشنده مهربانانه برای استاد و خانم شایسته وقت گذاشتند و برخورد صادقانه و با عزت نفس بالای هر دونفر رو توی فیلم یادم اومد که حتی بدون اینکه خرید کنند خانم شایسته درخواست کردند اگر میشه از پرینتر تون برامون پرینت بگیرین!

    بعد گفتم من که از زندگی خصوصی استاد خبر ندارم ولی همین قسمتهای سریال که بواسطه دستان هنرمند خانم شایسته عزیز، فیلم برداری میشود برایم حجت است که استاد فیلم بازی نمیکند و کلی اتفاقات عالی براشون رخ میدهد و جاهای دیدنی میروند و برخورد مردم رو باهاشون در ذهنم مرور میکردم به خودم گفتم قطعا بخاطر مدار و فرکانس استاد و خانم شایسته هست که این اتفاقات براشون رخ میدهد.

    اون دوست استاد که میاد کمکشون توی کارهای پارادایس و یا اون همسایه قدیمی که بعد از دوسال که استاد از اون محله رفته بود، میاد و جواب سؤال‌های استاد راجع به موتور هارلی دیویدسون رو بهش میده و دوساعت براش وقت میگذاره اینها نمونه ای دیگر از این الگوها هست.

    کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز

    و این اتفاقات برایم بدیهی شد که شانس نیست و جهان قانون دارد و بصورت طبیعی باید این اتفاقات رخ بدهد و اگر برایم رخ نمیدهد بواسطه افکار و فرکانسهای خودم هست.

    بعد به خودم گفتم حالا که با قانونهایی که از استاد یاد گرفته ام، توانستم این موضوع را برای ذهنم منطقی کنم بیام و در زندگی شخصی خودم این موارد رو بررسی کنم. دیدم که خودم یادم رفته بود دوسال پیش وقتی به خونه جدید اسباب کشی کردیم، صاحبخانه بخاطر ما خانه رو مجددا رنگ کرده بود و برامون کلی هدیه های ارزنده گرفته بود، کارت پستال « به خانه خودتان خوش آمدید » برامون گذاشته بود. چون فهمیده بود که همسرم بستنی دوست دارد، برامون بستنی توی فریزر گذاشته بود و بهش گفته بودم که اگر امکان دارد کرکره قدیمی رو هم بگین رنگ کنند، و کلا کرکره جدید نصب کرده بودند.

    وقتی این اتفاقات بالا رو برای دوستانم تعریف کردم همگی بدون استثنا گفتند امکان ندارد که صاحبخانه ای این کارها رو برای مستاجرش انجام بدهد!!

    بعد یادم اومد خودم با جان و دل برای چند نفر ، خیلی بیشتر از اونچه که اونها انتظار داشتند کار انجام دادم.

    بعد یادم افتاد که برای تمدید اینترنت خونه وقتی با شرکت سرویس دهنده تماس گرفتم، در انتهای صحبتمون اپراتور بهم گفت که پنجاه دلار کردیت به اکانتت اضافه میکنم.

    یا ماه پیش رفته بودیم زودپز بخریم، آخرین مدل دستگاه صد دلار تخفیف خورده بود و تازه صندوقدار پانزده دلار هم اضافه تر بهمون تخفیف داد کاری که بهیچوجه امکان نداشت توی فروشگاههای زنجیره ای اتفاق بیفتد!!

    بعدش گفتم اینها هم معجزات زندگی ات بوده که همین ها رو هم به هرکسی بگویم باورش نمی‌شود .

    بعد دوباره نجوای ذهنی اومد که «این کارها بخاطر مشتری مداری و جذب مشتری هست»

    همونجا جواب دادم که پس چرا چند سال قبل این اتفاق رخ نمی داد و از همون فروشگاه من بارها وسایل گرانتری خریداری کرده بودم، ولی چرا قبلا این تخفیف ها را نداده بودند؟ اینها بخاطر فرکانس من بوده است.

    بعد دیدم از این اتفاقات خیلی برایم در چندوقت اخیر رخ داده و با اینکه همه را در دفترم نوشته بودم ولی اونها رو فراموش کرده ام،

    و تصمیم گرفتم همین اتفاقات بظاهر کوچک رو مثل استاد بارها و بارها برای خودم مرور کنم و بیشتر از قبل تحسین کنم تا همیشه یادم بمونه .

    و نکته مهمتر اینکه من در شروع مسیری هستم که استاد خیلی وقت قبل متعهدانه شروع کرده و من فقط باید خودم رو با مهرداد دیروز مقایسه کنم نه فرد دیگر.

    و بعد از خودم پرسیدم آیا تو هم مثل استاد متعهدانه روی خودت کار میکنی و حرفهای ایشان را باور داری . جواب منفی بود.

    استاد عاشق این جمله ای هستم که در انتهای فایلهای رایگان تون مینویسید «اگر متعهدانه به اموزشهای استاد باور داشته باشید و در زندگیتان به صورت عملی اجرا کنید، جریانی از سلامتی، نعمت، ثروت و خوشبختی وارد زندگیتان می شود. این قانون هست.»

    هربار که این جمله را نگاه میکنم روی آن فکر میکنم و از خودم میپرسم که آیا واقعا امروز متعهدانه حرفهای استاد را باور کرده ای؟ یا فقط بلدی قشنگ آنها را تکرار کنی؟ اگر جواب منفی است حالا چه اقدامی همین الان انجام بدهم؟ و بعد طبق برنامه ام شروع به شنیدن و منطقی کردن جلسات میکنم.

    شاد و رو به رشد باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2751 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار وهاب من

    سلام

    سپاسگزار خداوندی هستم که با هدایت و حمایتش هر لحظه مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که امروز نوشتن کامنت برای این فایل رو خدا رو روزیم کرد.

    استاد جان توی قسمت قبلی که گفتین، خودش اومده برده و درستش کرده و آورده، اکثر ما فکر کردیم لری عزیز رو می گین. اما حالا می بینم که خدا هزاران دست و آدم خیر رسان رو به خدمت شما در آورده. خودش بیاد تراکتور رو ببره گراپل رو نصب کنه و دوباره بیاره تازه به مرغ و خروسا هم سر بزنه، بدون هیچ پولی ، و تازه بعدش هم خواستین راحت اومدن مدل گراپل رو عوض کردن ، الله اکبر از این همه معجزه در زندگی شما .

    اصلأ استاد جان من حس می کنم که این طبیعی ترین نتیجه است توی مداری که شما هستین ، لاجرم تمام آدم های پرفکت و درست کار و خیر رسان در مسیر شما قرار می گیرند، منم زندگی در چنین مداری رو می خوام.

    اصلأ مگه میشه توی مدار شما بود و خدا اینقدر عالی همه چیز رو برنامه ریزی نکنه، وقتی که شما میخواین امروز برین سراغ صفا دادن به پردایس این کار هم همون امروز انجام بشه.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر برای برنامه ریزی خدا

    خدا رو هزاران مرتبه شکر برای انسانهای شریف.

    و بازم استاد جان شما رو تحسین می کنم که می گین این دوست مون ، این یعنی در صلح بودن با همه جهان و باید نتیجه چنین باوری این باشه که یک فرد غریبه مثل بهترین دوست آدم خیر برسونه به آدم.

    خدای من چقدر سبزی الان پردایس رو دوست دارم. رنگ سبز درختان و چمن ها توی بهار خیلی زیبا و رویاییه، یک رنگ خاصیه.

    ماشاالله تراکتور خودش بی نظیر بود حالا با گراپل هیولا دیگه قدرتش هزاران برابر شده، الله اکبر ، حالا چقدر همین گراپل خیر برسونه خدا می دونه.

    یعنی دیوانه شدم وقتی اینقدر راحت اون چوب ها و تنه های رو بلند می کرد ، اون شاخه برگ ها رو جابجا می کرد.

    الله اکبر از قانون تکامل که حالا کاملاً واضح رسیده به قانون تصاعد.

    استاد جان یادتونه یه روز یه اره داشتین و یک قیچی می گفتین مثل کره درختا رو می بره ، اگر اون کره بود پس این چیه؟

    یاد طی کردن مدارها و درک مون از قانون افتادم داشتم یکی از کامنت های دو سال پیشم رو می خوندم نوشته بودم من الان عالی درک کردم قانون تکامل رو ، الان خنده ام می گیره ، میگم اگه اون موقع درک کرده بودم پس الان باید چی بگم؟ و این هم قشنگی این مسیره، هر بار در هر مداری به درک بهتری از قانون می رسیم. و این تا بی نهایت ادامه داره. خدا رو هزاران مرتبه شکر.

    چه آتیشی شد ، خدا رو هزاران مرتبه شکر، چقدر همه چی راحت شده ، خدا رو هزاران مرتبه شکر برای قدرت ابزار و قدرت تصاعد. اون همه شاخه و درخت رو در عرض چند دقیقه جمع کرد.

    ای جانم استاد قد بلند و با صفااااااااا،😍😍

    عاشقتم مریم جونم که شعر کاج همسایه رو اینقدر شیرین می خونی، دقیقا مصداق همون داستان شد ، اما این جا درخت همسایه چون سرسبز و سرحاله، هیچکی کاریش نداره. آخه حتی آخر قصه های پردایس هم با آخر قصه های درس ها و بچگی هامون هم فرق داره. اینجا همش ایمان و توکل و تسلیم بودنه و هیچکی ترسی از آینده نداره که کاج سالم رو بی دلیل و فقط به این خاطر که شاید در آینده خطری ایجاد کنه قطع کنه.

    و چقدر با همون داستانها بجای اینکه درس همدلی رو بهمون یاد بدن ، درس عذاب وجدان داشتن و ترسیدن از نتایج تصمیمات اشتباه رو توی ذهن مون فرو کردن.

    چقدر قشنگ استاد با خدا تقسیم کار کرده ، استاد به الهامات عمل می کنه و تسلیم هدایت های خداست ، خدا هم زمین و زمان و باد و آتیش و درخت و آهن و … رو مسخر استاد کرده.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر.

    عاشقتم مریم جونم که خوشحالی کاج همسایه رو هم حس می کنی ،😍😍😍

    قطع کردن یه درخت به اون بزرگی با این ابزار آلات حرفه ای دقیقا تصاعده، مرضیه جان تصاعد. تکاملت رو طی کن ، خیلی راحت به تصاعد هم می رسی.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که اینقدر کارها راحت و لذت بخش شده و این بخاطر این باور قدرتمند کننده شماست که همیشه راه ساده تری هست و حالا خدا می دونه بازم چقدر کارها راحتر از این هم بشه براتون .

    چون شما با این همه تمرکز تون بر روی زیبایی ها و صدق بالحسنی بودنتون آسان شدین برای آسانی ها.

    استاد جان ماشاالله توی کار با تراکتور چقدر حرفه ای شدین.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر برای زیبایی های روز افزون پردایس

    ممنونم استاد جان و مریم جانم برای به اشتراک گذاری این فایل های زیبا.

    خدا جونم ، ولی نعمت روزی رسان من ، برای اینکه دیدن این فایل و تمرکزی نوشتن در موردش رو از فضل وسیع خودت روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید،🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    Fall in love with yourself گفته:
    مدت عضویت: 3268 روز

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است …

    100 بار با ایمانی نیم بند به خودم گفتم محاله دربها باز نشه، محاله که صبح نشه، محاله که اوضاع خوب نشه هرچقدر هم که بد باشه هرچقدرم که ضعیف شده باشی هرچقدرم که قدمات کند شده باشه اما، اما میگذره این روزها و بالاخره صبح میشه بالاخره درا باز میشه بالاخره چرخت می افته روی غلتک و یه جایی جواب می گیری

    میگذره این روزها و گذشت اون روزها

    یاد روزایی می افتم که می رفتم پشت درب خفن ترین و بزرگترین دفاتر معماری و شرکت ها، می گفتم نیرو نمیخواین حتی کارآموز!!!!!

    بعضیاشون حتی درو روم باز نمیکردن و رام نمیدادن من اون لحظه می خندیدم و به کلوچم زنگ میزدم می گفتم حتی منو تو شرکتاشون راه نمیدن چه برسه استخدام …. دروغ چرا بعضی وقتا هم بغضم می گرفت و اشکم می اومد که چرا تو این سن بعد این همه مدت باید اینطوری دنبال کاربگردم امااااااا هر بار به خودم می گفتم ایراد نداره بالاخره باید از یه جایی شروع کنی عیب نداره بالاخره یه جایی درا باز میشه یه جایی بالاخره صبح میشه

    امروز که دارم این حرفارو میگم چندین ماهه که از اون روز میگذره …

    روزی که از شرکت مهندسین مشاور ….. بهم پیام دادن که دارن قراردادمو آماده می کنن و هفته دیگه بهم زنگ میزنن که برای امضای قرارداد برم یادمه وقتی پیامو دیدم از شدت ناباوری فقط گریه می کردم همونجا سجده کردم و گفتم بالاخره شد درا باز شد خورشید طلوع کرد و صبح شد …

    بزرگترین و قدیمی ترین شرکت مهندسین مشاور ایران، بزرگترین معمارکه تو کل ایران شناخته شده ست، با تجربه ترین و خبره ترین افراد، بزرگترین پروژه های ملی، شرکت بین المللی با پرکارترین بناهای معماری ایران و جهان …

    این شرکت زمانی نه چندان دور برام آرزو بودکه فقط جرات رفتن تا پشت دربشو داشتم نه بیشتر ، شرکتی که فقط افراد با ویژگی های خاص رو استخدام می کنند … حالا خواسته من محقق شده و من هر روز درلابه لای درو دیوار این شرکت نفس می کشم و زندگی می کنم و یاد می گیرم و چه لذتی بالاتر از زندگی کردن واقعیتی که زمانی نه چندان دور برات جزئی از آرزوهات بوده …

    می نویسم و ثبت می کنم که بالاخره

    شد، تو اوج زمانی که شدن تقریبا برات غیرممکن شده بود

    شد، تو زمانی که از همه نه می شنیدی

    شد، وقتی همه درا به روت بسته بودن

    شد وقتی همه جا حرف از نشدن و نتونستن بود

    شد وقتی مسخره شدی و بهت گفتن تو نمی تونی، نه نمیشه

    شد وقتی که فکر می کردی برای شروع کردن دوباره خیلی دیر شده و نجواهای ذهنی یه لحظه آرومت نمی گذاشت

    که یادت باشه می شود به شرط ایمان و حرکت و حرکت و حرکت که اگه یه روزی یه جایی بازم حس کردی که همه درا بسته ست بدونی که فقط باید حرکت کنی اونی که مراقبته بلده خوب تیکه های پازلت رو کنارهم بچینه، می تونه آدمارو سرراهت قراربده، دل آدمارو برات نرم کنه، تورو در زمان درست درجای درست قرار بده، اون دری که متعلق به توء رو برات بازکنه،

    تو فقط حرکت کن حتی با ایمانی نیم بند ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      Fall in love with yourself گفته:
      مدت عضویت: 3268 روز

      تو شرایطی که حس می کنی همه چیز باید تغییر کنه شاید هیچ چیز سرجاش نباشه، همه اون چیزایی که به وجودشون آوردی باید تغییر کنه و تو قوی تر بشی کنترل ذهن، حرکت دادن خودت به سمت جلو میشه سخت ترین کار، اینجا همه از زیبایی و به به و چه چه میگن ولی من از ترسام میگم، میگم که تغییر سخته و درد داره، اگه استاد عباس منش تونسته به این دستاوردا برسه کار خیلی بزرگی کرده، کنترل ذهن داشته، حرکت کرده، ایمان داشته وقتی همه نه می گفتن، وقتی اوضاع بر وفق مراد نبوده، وقتی نتایجی نبوده، وقتی تو مسیرش تنها بوده، وقتی …

      و مهم تر از همه این ها وجودش برای تغییر کردن پر می کشیده و با همه وجودش می خواسته که همه چیزرو تغییر بده، خواستن، تعهد با وجود همه موانع و موندن در مسیر سخت ترین بخش حرکت و پیشرفته و من این روزهارو میگذرونم

      به خودم میگم

      حرکت کن حتی لنگان لنگان

      حرکت کن حتی با تعهد و ایمانی نیم بند

      حرکت کن حتی با وجود ترس ها و نجواها و نشدن ها

      که یک جا می شود هر آنچه که تو بخواهی …..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Fall in love with yourself گفته:
      مدت عضویت: 3268 روز

      دقیقا یک سال پیش توی همچین روزی رو‌یکی از بزرگترین ترسای زندگیم پا گذاشتم، اینقدر از انجام اون کار می ترسیدم که حاضر بودم بمیرم ولی انجامش ندم، حاضر بودم تمام زمان و هزینه ای که برای انجام اون کار کرده بودم رو دور بریزم ولی انجامش ندم، اینقدر می ترسیدم که حاضر بودم اون لحظه آخر دنیا و آخر زندگیم بااشه، اینقدر می ترسیدم که حتی قادر به حرف زدن و بیان احساسم نبودم، اینقدر درد داشت که روان من حاضر به تحمل این درد نبود

      ولی چاره ای جز تغییر نداشتم تنها یک راه برام باقی مونده بود که می دونستم با انجامش زندگیم تغییر می کنه، اون روز دقیقا یک سال پیش بود همچین روزی، یک سال از انجام دادن اون کار و پا گذاشتن روی ترسم میگذره و به واسطه اون تغییر معجزاتی تو زندگیم اتفاق افتاده که باورم نمیشه، انجام اون کار مسیر زندگی منو تغییر داد، تجربیات جدید، اتفاقات جدید که همه و همه به واسطه اون تغییر اتفاق افتاد

      حالا جهان هستی باز هم بهم میگه تغییر کن برای رشد کردنت و رسیدن به خواسته هات نیاز به تغییر هست و ذهن من در مقابل این تغییرات مقاومت می کنه، می ترسه، نمیزاره که حرکت کنم …

      روزها و لحظه ها نشانه س

      برای من این روز نشانه س

      نشانه نتایجی که از رفتن تو دل بزرگترین ترین ترس زندگیم به دست آوردم

      حالا به خودم میگم از تغییرات می ترسی، ذهنت مقاومت می کنه، سالیان سال به این شکل عمل کردی، زندگی گردی

      ولی تا تو دل بزرگترین ترسات نری و شخصیتت تغییر نکنه اتفاقی نمی افته، پس تغییر کن، حرکت کن شاید سال دیگه تو همچین روزی اومدی گفتی تونستی از پسش بر بیای، تو فقط حرکت کن …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Fall in love with yourself گفته:
      مدت عضویت: 3268 روز

      ۶ ماه پیش اومدم اینجا نوشتم که یادم بااشه اگه شرایط و خوب نگه داشتن حالت سخت شد، اگه اون چیزی که تو میخوای هنوز نشده، اگه نه می شنوی، اگه نجواها آرومت نمیزارن و میگن نمیشه، ولی تو حرکت کن ولی تو امید داشته باش که میشه تو فقط حرکت کن همه اینارو یادم رفته بود وقتی اومدم این کامنتمو خوندم گفتم دیدی همه چیزایی که میخواستی اتفاق افتاد حتی بیشترش، پس الانم میشه هر بار که بخوای میشه تو فقط حرکت کن …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Im enough گفته:
        مدت عضویت: 3975 روز

        هزاران مرتبه شکر برای این همه پیشرفت و تغییر اصلا مگه میشه با چهار تا حرف قشنگ خدا رو حس کرد مگه میشه با کینه و ناراحتی و غم حسادت خدا رو حس کرد ، خدا فقط بعد پادگذاشتن رو ترسا بعد از لرزیدن‌پاها و بعد شکستن استخونها در هنگام پادگذاشتن رو غرورها میاد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      Im enough گفته:
      مدت عضویت: 3975 روز

      خدا رو شکر زهرا خانم چقدر خوشحال شدم بخاطر اینکه شهد موفقیت را با ایمان و صبرت بدست آوردی اگر هزاران ساعت ادم حرف بزنه بگه باز هیچی نمیشه همه معجزه ها در عمل کردن پا رو ترس گذاشتنه برخلاف کسایی که میخوان با قانون جذب از درد اولیه کارها فرار کنن سالها نشستن توهم زدن که خدا از بالا یهو پول رابطه خوب تغییر رفتار خوشبختی براشون پرت میکنه اینا تنها کارشون خوابیدن حرف مفت زدنه ،قطعا موفقیت شما برای من ایمانی هزاران بار بیشتر به ارمغان میاره موفق باشید🙏🙏🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Fall in love with yourself گفته:
        مدت عضویت: 3268 روز

        ممنون از کامنتتون جناب جعفری

        دقیقا بین حرف زدن و عمل کردن درست به قانون از زمین تا آسمون فاصله ست

        خیلی از ماها فقط خیلی خوب حرف میزنیم اما وقتی به بحث عملگرایی و قانون می رسیم قوانین رو‌ مطابق با شخصیت درونی و افکاری که خودمون داریم تغییر میدیم و بعد خیلی خیلی خوب نقاب می زنیم و توجیه شون می کنیم بدون اینکه ریشه و دلیل اصلی رفتار ‌و کارمون رو متوجه بشیم

        ای کاش وقتی تو این سایت و‌جمع حضور داریم از تمام ویژگی های استاد الگوبرداری درست داشته باشیم همون طور که بخشی از شخصیت ایشون رو‌ کسایی که تو کلاب هاوس حضور داشتن دیدن

        اینکه چقدر ایشون با صبر و احترام با همه برخورد میکردن، به هیچ عنوان میون صحبت کسی نمی اومدن و …

        احترام، احترام، احترام، احترام به افرادی که باهاشون در ارتباطیم‌ بارزترین ویژگی ای بود که من در استاد دیدم ( قطعا هزاران نکته مثبت دیگر هم در صحبت ها وجود داشت که از ذهن من هم دور نمانده) ولی صبر، احترام، ادب و متانت استاد برای من درس بزرگی داشت که امیدوارم همه افرادی که ادعای حضور در خانواده عباس منشی را ‌دارند در تمام تمام جنبه ها عملگرایان واقعی باشند نه صرفا تغییر قوانین به سود خودشون

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2509 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    سریال بهشت قسمت 159

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

    استاد عزیزم امروز در پی میل به گوش دادن (همونطور که خودتون گفتین) به فایل های اجرای توحید در عمل هدایت شدم به فایل:

    دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!

    کپشن فایل رو که خوندم و نوشتم اونقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که نتونستم اینجا کپیش نکنم چون خیلی مرتبط بود با این فایل .و خود همین موضوع یکی از پاشنه های آشیل من بوده و هست که با وجود اینکه خیلی روش کار کردم بعضی وقتها خودش رو نشون میده. با دیدن این قسمت سریال بهشت دلایل منطقی برای رد موضوع ایجاد شغل توسط دولت ها اونقدر قوی بود که تصمیم گرفتم از دید اون فایل کامنت این فایل رو بنویسم نه برای شما برای خودم که بیشتر توحید و یکتاپرستی رو که اصل و اسا همه چیز هست رو باور کنم.

    پس با اجازه کپی کردم بیشتر قسمت های اون فایل رو و اینجا میذارم :

    آیا در دنیایی که با فرکانس های ما کار می کند، در جهانی که طراحی شده تا فقط اساس فرکانس های ما را به شکل اتفاق و تجربه در زندگی مان پدیدار سازد، فردی غیر از ما، قادر است مسئول یا تعیین کننده نوع شغل و میزان درآمد ما باشد؟

    پس از خودت بپرس، چه فردی به جز من، توانایی ایجاد فرصتی برای شروع یک کسب و کار برای من را دارد؟ و به جای انتظار برای حاکم شدن یک دولت جدید، به دنبال ایجاد یک نگاه، تفکر و باورقدرتمند کننده باش تا بر ذهن ات غالب شود و به تو توانایی دیدن و خلق فرصت هایی را بدهد که همیشه در اطراف ات بوده، فارغ از اینکه چه دولتی با چه سیاست هایی بر سر کار است.

    انتظار داشتن از دولت، جامعه، پدر و مادر و … هیچ تغییری در اوضاعت ایجاد نمی کند. قادر به راه اندازی هیچ کسب و کاری برایت نیست و هیچ ثروتی خلق نمی کند.

    چنین رفتاری، شرک محض است.

    شرک یعنی نادیده گرفتن توانایی ای که به تو در انتخاب سرنوشت ات داده شده و واگذار کردن آن، به عاملی بیرون از خود و وابسته شدن به غیر خدا.

    دیدن جهانی پر از فرصت های بی شمار برای ایجاد شغل، ایجاد روابط خوب و ایجاد هر آنچه که می خواهی، تنها نیاز به نگاهی یکتاپرستانه دارد تا بتوانی بپذیری خداوند قدرت خلق هر خواسته ای را به تو داده و هیچ عاملی جز فرکانس های تو، کمترین نقش و قدرت در خلق تجارب زندگی ات را ندارد.

    اگر به دنبال فرصت ایجاد یک شغل هستی، هر مشکلی در اطرافت، قابلیت تبدیل شدن به فرصتی برای شروع یک کسب و کار را دارد.

    فرصت ها همواره جایی زندگی می کنند، که مشکلات آنجا هستند. اگر می گویی در مشکلات غرق شده ام، بدین معنی است که درون فرصت های بزرگی در حال غوطه خوردن هستی.

    شروع تمام پیشرفت های تاریخ بشر و شروع همه کسب و کارهای بیلیون دلاری، از برخورد با یک مشکل و تلاش برای حل آن و پول ساختن به واسطه حل آن مشکل شروع شده.

    فقط یک تغییر نگاه کافی است

    این فکر را که یک عامل بیرون از من، باید برایم کاری کند، کسب و کاری راه بیندازد، استخدامم کند و … را برای همیشه از ذهنت پاک کن. خداوند و توانایی را باور کن که در وجودت به ودیعه گذاشته شده.

    اگر هنوز سرمایه ای نداری، قدم ها را از ساده ترین کاری که در شرایط کنونی ات قابل اجراست، بردار، کم کم فروش، بازاریابی و خدمات مشتری را بیاموز و به جای انتظار داشتن از عاملی بیرون از خود، با شناسایی مشکلات جامعه اطرافت و حل آن مشکلات، کسب و کاری بیافرین. این یعنی توحید ناب

    یعنی فردی که به جای انتظار داشتن از دیگری، خدا را باور و با توکل بر او، آنچه را می خواهد در ذهنش می سازد و با وفادار ماندن به این تصویر ذهنی، قدم هایش را استوار، جسورانه و با ایمان بر می دارد.

    این آقایی که اون فروشگاه بزرگ با اونهمه ابزارالات داشت و داره ازش ثروت میسازه مگه غیر از اینه که مشرک نبوده و خودش و توانایی هایی رو که خداوند بهش داده رو باور کرده وفرصت ها رودر اطراف خودش دیده کسب و کار خودش رو ایجاد کرده !!!!!

    همون آقا مگر غیر از اینه که باور فراوانی رو قبول داشته؟!

    مگر غیر از اینه که باور کرده جهان پر از آدم های ثروتمندی مثل عباس منشه که نقد میخره ؟

    مگر غیر از اینه که باور کرده که همه ی انسان ها خوب هستن و میشه خیلی راحت بهشون اعتماد کرد؟

    اون آقایی که اومده گرپل رو وصل کنه مگر غیر از اینه که توانایی و قدرت خودش رو برای ایجاد کسب و کار و خلق ثروت رو باور کرده؟

    مگر غیر از اینه که باور کرده اطرافش پر از فرصتهایی هست که میتونن تبدیل به کار و ثروت بشن؟

    شما استاد مگر غیر از اینه که باور کردین که خداوند قدرتی بهتون داده که باهاش میتونین به هر چی که میخواین برسین؟

    مگر غیر از اینه که فراوانی آدم های خوب و نازنین رو باور کردین که خدا همچین آدم هایی رو سر راهتون میذاره؟

    مگر غیر از اینه که باور کردین که خدا همه چیزه؟ ثروته، رابطه ی خوبه ادم های خوبه؟

    شما مریم جان مگر غیر از اینه که باور کردین که اگر خودتون با خودتون در صلح باشین خداوند شما رو هدایت میکنه به سمت آدمی که با خودش در صلحه؟

    اونی که این گرپل رو خلق کرده مگر غیر از اینه که به جای انتظار داشتن از دیگران اون تصویر ذهنی خواستش رو تو ذهنش ساخته و بعد با جرات و جسارت قدم برداشته و خلقش کرده؟

    اونی که اون پک یخ ها رو درست کرده مگر غیر از اون بوده که با مشکل گرم شدن آب روبرو شده و تلاش کرده تا حلش کنه و ازش پول بسازه بعد این شده ی پیشرفت توی تاریخ بشریت؟!

    مگر شرکت میلواکی که این همه ابزار خفنی که با باطری کار میکنن رو تولید میکنه غیر از این بوده که چشمش به دست دولت و حکومت نبوده و خودش دست به کار شده ؟

    پس توحید و یکتاپرستی بوده که اینهمه نتایج رو رقم زده نه دولت خاصی به اسم آمریکا !!!!!!!!!!!!! که چون اینه توی آمریکا هستن تونستن.

    اینا آمریکا رو آمریکا کردن اونم با باور کردن خودشون و قدرتشون و کسی که این رو قبول کنه یعنی موحد واقعیه و مشرک نیست

    پس نسرین خانم مردم آمریکا یکتاپرستن نه خود پرست

    پس تو هم اگر میخوای پیشرفت کنی باید همین جوری باشی

    چهل سال توی جهل بودی و چشمت به دست دولت بود که استخدامت کنه چی شد؟!

    بقول استاد آیا از این باورت نتیجه ی خوبی گرفتی ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    وقتی نتیجه خوب نبوده پس یعنی مسیره اشتباه بوده

    در عوض این مسیری که دو ساله شروعش کردی خیلی نتیجه ها بهت داده که درستیش اثبات میشه

    پس بقول یکی از بچه ها با قدرت بیشتر و مصصم تر این مسیر رو ادامه بده که این مسیر مسیر توحید و یکتاپرستیه و تو رو به همه چیز میرسونه

    سپاس استاد عزیزم و مریم جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 1889 روز

      سلام نسرین جون

      کلی از کامنتت انرژی گرفتم

      مرسی ازت عزیزدل که وقت گذاشتی و این باورهای خوب رو تایپ کردی منم نوشتمشون و دوباره اینجا کپیشون میکنم که برای هر دومون تکرار بشه

      مشرک نباش و خودت و توانایی هایی رو که خداوند بهت داده رو باور کن وفرصت ها رودر اطراف خودت ببین و کسب و کار خودت رو ایجاد کن

      باور کن جهان پر از آدم های ثروتمنده

      باور کن که همه ی انسان ها خوب هستن و میشه خیلی راحت بهشون اعتماد کنی ، به دستهای خدا توی مسیر زندگیت

      توانایی و قدرت خودت رو برای ایجاد کسب و کار و خلق ثروت رو باور کن

      باور کن اطرافت پر از فرصتهایی هست که میتونن تبدیل به کار و ثروت بشن

      باور کن که خداوند قدرتی بهت داده که باهاش میتونی به هر چی که میخوای برسی

      فراوانی آدم های خوب و نازنین رو باور کنی ، خدا همچین آدم هایی رو سر راهت میذاره

      باور کن که خدا همه چیزه… ثروته، رابطه ی خوبه …ادم های خوبه

      باور کن که اگر خودت با خودت در صلح باشی خداوند تو رو هدایت میکنه به سمت آدمی که با خودش در صلحه..

      به جای انتظار داشتن از دیگران(بابات ، پدربزرگت ، همسر آینده ت) اون تصویر ذهنی خواستت رو تو ذهنت بساز و بعد با جرات و جسارت قدم بردارو خلقش کن

      با قدرت بیشتر و مصصم تر این مسیر رو ادامه بده که این مسیر مسیر توحید و یکتاپرستیه و تو رو به همه چیز میرسونه

      ان شالله که هر روز مصمم تر این مسیر حق رو ادامه بدیم

      عاشقتم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    ثمین گفته:
    مدت عضویت: 3074 روز

    سلام سلامممممم

    همون اول فایل با چه نکات وباورای فوق العاده ای شروع شد.

    شما از دل تضاد به خواسته خوردین.(که واسه تمیزکاری به یه وسیله بهتر نیاز دارین).

    درجا رفتین که اون رو تهیه کنین.

    اون شرکت گفت برای شما پیگیری میکنه و شما رفتین تمپا و کلا اون خواسته رو رها کردین.

    شگفتی چی بوده؟اون شرکت یه ادم فوق العاده رو فرستاده بوده که بیاد و تراکتور و ببره و اون وسیله جدید رو نصب کنه و دوباره تراکتور و بیاره.بدون این که شما خبر داشته باشین.و بدون این که پولش رو دریافت کنه.

    چقدر این ها متفاوته از اون چیزایی که قبلا دیدم و شنیدم در مورد ادما.این ها همون پیش فرض های جدیدی هست که استاد تو دوره روابط میگن که ما باید بسازیم.

    ببین ادم وقتی باورای روابطش و درست کنه شرایط واسش اینجوری پیش میره.واقعا چیزی که تعریف کردین برای من خیلی در حد بالا بود.چه روابط شگفت انگیزی.چه ادمای فوق العاده ای.چه اعتماد بی نظیری.

    نکته جالب تر اینه که اون راننده قبلی که اومده بود برای تراکتور، وقتی به استاد زنگ زد برای هماهنگی، استاد ازش درخواست کرده بود برای بررسی مرغ و خروسا و اون ادم به راحتی و با روی خوش پذیرفت و انجام داد.این خیلییییییی حرفه.خیلی زیاد.

    ببین وقتی باورات عالی باشه روابط تا این حد میتونه فوق العاده باشه.

    این و با تمام وجودم میگم تنها دلیل این نوع برخورد فوق العاده ی این افراد باورای فوق العاده ی استاد هست.هیچ ربطی به کشور نداره.دلیلش فقط باورای استاد هست.که باعث شده ایشون هرجا میرن بهترین ادما دورشون بیان و با بهترین برخورد با استاد برخورد کنن.

    استاد یه خواسته داشتن و رها کردن و همه چی خود به خود اکی شد.(از دل بهترین شرایط به کمک یکی از بهترین دستان خدا)

    و نکته جالب بعدی این هست که وقتی استاد درخواست کردن برای یه وسیله نوع بهتر با توجه به نیازشون: اون شرکت گفت که به طور رایگان میایم برای شما عوضش میکنیم.چه امکانات بی نظیری.واقعا با دیدن این ها داره بیشتر و بیشتر در من خواسته شکل میگیره.

    چه درختای پردایس، سبز خوشرنگی شدن.خدا رو شکررررر میکنم.

    و یه هماهنگی عالی دیگه: روزی که هوا سرد شد و تصمیم گرفتین درختا رو قطع کنین اتفاقا همون روز این وسیله جدید رسیدوچه همزمانی قشنگی.این همون چیزیه که استاد میگن که وقتی تو ذهن و روحت و هماهنگ میکنی همه چی خود به خود درست میشه و اون جوری میشه که تو میخوای.

    جمله استاد: خداوند اینجوری کارهامون رو انجام میده.همه چی خود به خود جور میشه.اومد تراکتور و برد.درستش کرد.اوردش.پولشم نگرفت.دوباره بعد که استاد وسیله نوع دیگه خواستن گفت باشه رایگان میفرستم عوضش کنن.

    خداوند داره به بهترین شکلی کارا و انجام میده.از طریق بی نهایت ادمای دوست داشتنی.

    چقدر این چنگک جدید عالیه.چقدر کارتون رو اسون کرده.

    واقعا هر روز دارین هدایت میشین به بی نهایت شرایط بهتر و ساده تر و لذت بخش تر.

    اصلا طبیعی اینه که همه چی هر روز ساده تر و بهتر و لذت بخش تر بشه.

    چقدر راحت شاخ و برگای بزرگ رو جابه جا میکنین.دیگه نیازی نیست استاد این ها رو با دست بکشن.

    آفرین.توی 8 دقیقه کامل پاک سازی شد.واقعا شگفت انگیزه.

    ماهایی که قسمت های قبل و دیدیم و سختی جابه جا کردن درخت ها رو دیده بودیم میدونیم این وسیله جدید چقدر فوق العادست و کار و ساده کرده.

    این وسیله جدید حتی مرحله سوزوندن چوب ها رو هم به شدت ساده کرده.یعنی مث اب خوردن تونستین چوب ها رو جابه جا کنین که اتیش بیشتر بشه.

    یکی از ویژگی های قشنگ رابطتون اینه که به شدت به حرف هم اهمیت میدین و گوش میکنین.شما به حرفای خانم شایسته و خانم شایسته ام به حرفای شما گوش میکنن.وقتی ایشون به شما گفتن چوب و از توی راه بردار شما دقیقا انجامش دادین.خوب چقدر اینجوری رابطه قشنگ تره.

    به نظرم این وسیله جدید نه تنها کار و ساده کرده بلکه به شدت کارها رو لذت بخش کرده.من با دیدنش همچین حسی بهم دست داد.یعنی باعث شده کارای جابه جایی درختا و سوزوندنشون تبدیل بشه به کار خیلییی ساده و اتفاقا تفریحییییییی.یعنی احساس میکنم همچین وسیله ای باشه ادم کیف میکنه کارای درختا و انجام بده.

    پس همیشه بدونیم واسه هر کاری بی نهایت ایده هست که هم میتونه اون کار و ساده کنه و هم لذت بخش و تفریحی.

    و همیشه برای کارهامون دنبال این ایده ها باشیم.

    خدای من.تراکتور بی نهایت ساده تر از اون چیزی که فکر میکردم کمک کرد که اون چوب درخت بیفته.چه ساده حل شد.

    ای جانم به رابطتون که چه خوشی میگذرونین کنار هم.تو همه حالتی و تو همه کاراتون کنار هم خوش میگذرونین و میخندین.

    قدرت تصاعد: خانم شایسته میگن ما اول تکامل و طی کردیم و بعد رسیدیم به تصاعد.شما وقتی تکاملت رو طی میکنی کم کم پیشرفتت بیشتر میشه و دیگه تصاعدی میری بالاتر و هر بار از بار قبلی سریع تر و بهتر و بزرگ تر نتیجه میگیری.

    یه نکته جالب: استاد هر بار از وسایلشون استفاده میکنن ویژگی مثبتش رو مرور میکنن.مثبلا بارها گفتن این وسیله باتریش چقد قویه.این داره به ما یاد میده این عادت قشنگ رو در خودمون بسازیم که در هر لحظه و از هر چی استفاده میکنیم تمرکز کنیم بر روی اون ویژگی مثبتش و هی بگیم به خودمون.

    خدایا شکرت برای این فایل فوق العاده و این تمرکز به نکات مثبت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      مهدیه وهبی گفته:
      مدت عضویت: 1818 روز

      سلام به سما

      دختر عزیز و نازنینم

      خیلی خیلی از کامنتت لذت بردم!

      کلمه به کلمه اش، توجه به نکات کلیدی و مثبتی بود که توی قانون الهی، هر روز استاد دارن بهشون عمل میکنن!

      به زیبایی هایی اشاره کردی که شاید به چشم من بولد نبودن!

      و خیلی لذت بردم که از نگاه تو ، دیدمشون و بهشون توجه کردم!

      بعد از خوندن کامنت فوق العاده ات و توصیف این بهشت زیبا و آدمای بهشتی اش، کاملا متوجه شدم این قلم و نوشتار و کلام و دیدگاه، از یه آدم خودساخته و عملگرا میتونه تراوش کنه به جهان اطرافش!

      پس هدایت شدم به پروفایل ات!

      بله! کاملا حدسم درست بود!

      به به از این عملگرایی و پیشرفت ِ فوق العاده ات!

      آفرین به تو دختر نازنین و دوست داشتنی! که این طور زیبا و قشنگ و با پشتکار روی خودت کار کردی و زیبایی های درونت را بیرون کشیدی و به جهان عرضه کردی عزیزم!

      قدم به قدم پیشرفتت را تحسین میکنم عزیزم

      و بهت افتخار میکنم!

      و ایمان دارم با این اراده و عزم راسخی که به هستی نشون دادی، جهان هم بهترین ها را برات فراهم کرده و روز به روز هم بیشتر به زندگی ات وارد میشه این ثروت ها و نعمت ها و خیر و برکت و زیبایی!

      خیلی دوست دارم دختر قشنگ و دوست داشتنی ام

      در پناه الله مهربان، همیشه سلامت و شاد و ثروتمند و خوشبخت و سعادتمند ِ دنیا و آخرت باشی

      خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: