سریال زندگی در بهشت | قسمت 159 - صفحه 6

146 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیما ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2056 روز

    سلام و درود

    خیلی عالی بود

    دو نکته که خیلی توجه منو جلب کرد

    یکی مدل صحبت خاتم شایسته که به سبک جنگی یه تیکه صحبت می‌کردند خیلی قشنگ بود

    یکی هم از مهارت رانندگی و تنظیم تراکتور استاد که خیلی قابل تحسین بود زاویه بندی و دقت درست خیلی لذت بردم

    ایول ب شما دمتون گرم

    دوستون دارم 😍😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمدرضا رئیس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2118 روز

    سلام استاد .

    سلام عزیز دل استاد.

    خیلی خیلی احساس خوبی دارم از اینکه هدایت شدم که کامنت بینویسم برای این قسمت از زندگی در بهشت.

    واقها روز به روز و قسمت به قسمت که دارم این سریال بهشتی و ارزشمند رُ می بینم احساس بهتر و بهتری رُ نسبت به دفعه ی قبل تجربه می کنم.

    البته از قسمت های 150 به بعد( نَه بر اساس کیفیت قسمت ها، بلکه بر اساس تکامل منه که تازگیا دارم از نگاه کردن لذت می برم و تحسین می کنم.

    واقعا هم جای تحسین داره ؛

    تحسین بر انگبزه رفتار ون نمایندگی فروش تراکتور و ادواتش.

    تحسین بر انگیزه این نگاه مثبت من به دنیا.

    تحسین بر انگیزه غلبه بر ترسهای استاد و عزیز دلشون.

    تحسین ب انگیز تحسین من.

    تحسین برانگیزه این رعایت تکامل و استفاده و لذت بردن از ارزش ابزار.

    تحسین بر انگیزه اون تشکر و قدر دانی استاد از صاحب اون نمایندگی و درخواست برای تعویض ابزار .

    تحسین بر انگیزه مسئولیت پذیری صاحب اون نمایندگی و انجام در خواست استاد عزیز ما.

    تحسین برانگیزه این گوش کردن من به ندای درونم برای کامنت نوشتن برای این قسمت.

    تحسین بر انگیزه این احساسی که دارم از طریق این کامنت به خواننده ها می دهم.

    تحسین برانگیزه این پیشرفت من در تایپ ده انگشتی.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    تحسین بر انگیزه فیلم برداری عزیز دل استادمون.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    تحسین بر انگیزه این سپاسگزاری های استادو عزیز دلشون.

    تسین بر انگیزه این قدرت درخواست کردن استاد از اون فردیکه برای تعویض اون ابزار از تراکتور آمده بود برای برای رسیدگی به مرغ و خروسها.

    خدایا صد هزار مرتبه سپاسگزارم.

    تحسین بر انگیزه قبول کردن اون بنده خدا که به مرغو خوس ها هم سر بزنه.

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    تحسین بر انگیزه این خلاقیت مهندسین و طراحان و سفارش دهندگان و سازندگان یه همچین ابزارهاییی.

    تحسین بر انگیزه اون احساس خوب خریدارها و سپاسگزاریشئن هنگام پرداخت بهای این ابزارها.

    هر چه بخوام بنویسم باز هم کمه.

    واقعا لذت داره نوشتن یه همچین کامنتهایی که بهت گفته میشه و تو هم می نویسی تا اینکه بخوای از سر تعهد و از روی یاد داشت ها بنویسی . و به نظر من برای رسیدن به همچین شور و اشتیاقی برای کامنت نوشتن نیاز است تا تکامل رُ رعایت کنیم و با عشق و علاقه به این فایلها گوش بدیو و ببینیم و دقت کنیم و قدم برداریم برای نوشتن و ایمان داشته باشیم که در حین نوشتن بیشتر گفته میشه و ما هم می نویسیم لذت می بریم.

    من فکر نمی کردم که بتونم اینقدر کامنت بدون یاد داشست بنویسی اما الان به هدایت و الهامات خئ=دا بیشتر و بیشتر ایمان آوردم. دوستان عزیزم ما در ابتدا باید آگاهانه به نکات مثبت توجه کنیم ، آگاهانه ذهنمون رُ کنترل کنیم و بعد در ادامه بارعایت قانون تکامل نا خود آگاه توجهمون میره به سمت نکات مثبت ودیگه نیاز نیست تقلا کنیم.

    ما ابتدا باید الگو پیدا کنیم و بعد که خودمون تجربه کریم یه سری خواسته ها رُ بعد از اون در اون زمینهمیتونیم به تجربیات و چیزهایی که خودمون خلق کردیم استناد کنیم و به رُخ ذهن منطقیمون بکشیمشون.

    واقعا اگه چه قدر دارم روز به روز یشتر معنی یه سری واژه ها رُ درک میکنم ؛ واژههای مثل : ایمان، هدایت ، نشانه یا همون آیت یا آیه ، یه قدم تو و صد قدم من ، لذت ، احساس خوب.

    خدایا صد هزار مرتبه شکر.

    در آخر به خودم افتخار می کنم که در دام اون سایت قلابی با وعدهی 90 درصد تخفیف محصولات استاد نی افتادم و ایمان دارم که نتیجه ی این عمل ناپسندش رُ تجربه خواهد کرد.

    و برای خانم فرهادی عزیز هم از خداوند یکتا صبر خواستارم.

    انشاالله هر کجا که هستید در پناه الله یکتا؛

    شاد ، سلامت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    خدا نگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مهرداد ذبیحی گفته:
    مدت عضویت: 2981 روز

    سلام

    امروز که داشتم این قسمت ۱۵۹ سریال زندگی در بهشت رو میدیدم دقیقا از همون اول نجواهای ذهنی اومد سراغم.

    وقتی استاد همون اول شروع کرد به گفتن اینکه «برای تراکتور چنگک سفارش دادند و فروشنده یک نفر رو فرستاد به پارادایس تا بیاد تراکتور برداره ببره و یکسری تغییرات روی آن اعمال کند و بعد هم خودشون تراکتور رو برگردانده بودند. تازه از راننده تراکتور هم درخواست کرده بودند که به مرغها سر بزنه و آب و دانه براشون بگذارد»

    از اونجایی که بخودم قول دادم هر موقع فایلی از استاد میبینم و هر نکته ای که میشنوم اگر ذهنم قبول نکرد فایل را متوقف کنم و نجواهای ذهنی ام را بنویسم و تا اونها رو منطقی نکرده ام سراغ ادامه فایل نروم ، برای همین فایل رو متوقف کردم و شروع کردم به نوشتن نجواهای ذهنی ام.

    اینها نجواهای ذهنی من بود: « مگه میشه؟ مگه امکان داره!» «فروشنده بدون اینکه پول را بگیرد این سرویسها را بدهد؟ غیرممکن هست»، «چقدر استاد خوش شانس هست»، «این کارها بخاطر خدمات مشتریان آن فروشگاه هست وگرنه برای همه اینکار را نمیکنند»

    و بعد در ادامه گفتم تمام اتفاقات رو با توجه به قانونهای ثابت جهان که من از استاد یاد گرفته ام باید بتونم برای ذهنم منطقی کنم و بعد الگوها و نمونه هایش را بخصوص در زندگی شخصی ام پیدا کنم.

    و بعد شروع کردم به نوشتن اینکه جهان مانند آیینه عمل میکند و تمام اتفاقات زندگی ما فقط بخاطر فرکانسهای ارسالی مان رخ میدهد و عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگیمان ندارد.

    از همه مهمتر اینکه احساس خوب سبب رخ دادن اتفاقات خوب در زندگی میشود.

    و چه زمانی احساس خوب داری؟آن زمانیکه باورهای خوبی داشته باشی و جزیی از رفتار و شخصیتت شده باشند انوقت احساست نیز خوب خواهد شد.

    و وظیفه جهان این است که آدم‌ها، اتفاقات، شرایط، ایده‌هایی را وارد زندگیت کند که در مدار فرکانسی ات باشد ( یعنی به اندازه ظرفیت تو باشد نه بیشتر و نه کمتر)

    وقتی این قوانین را نوشتم و یاد قسمتهای قبلی و موقع خریدن تراکتور افتادم که چقدر فروشنده مهربانانه برای استاد و خانم شایسته وقت گذاشتند و برخورد صادقانه و با عزت نفس بالای هر دونفر رو توی فیلم یادم اومد که حتی بدون اینکه خرید کنند خانم شایسته درخواست کردند اگر میشه از پرینتر تون برامون پرینت بگیرین!

    بعد گفتم من که از زندگی خصوصی استاد خبر ندارم ولی همین قسمتهای سریال که بواسطه دستان هنرمند خانم شایسته عزیز، فیلم برداری میشود برایم حجت است که استاد فیلم بازی نمیکند و کلی اتفاقات عالی براشون رخ میدهد و جاهای دیدنی میروند و برخورد مردم رو باهاشون در ذهنم مرور میکردم به خودم گفتم قطعا بخاطر مدار و فرکانس استاد و خانم شایسته هست که این اتفاقات براشون رخ میدهد.

    اون دوست استاد که میاد کمکشون توی کارهای پارادایس و یا اون همسایه قدیمی که بعد از دوسال که استاد از اون محله رفته بود، میاد و جواب سؤال‌های استاد راجع به موتور هارلی دیویدسون رو بهش میده و دوساعت براش وقت میگذاره اینها نمونه ای دیگر از این الگوها هست.

    کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز

    و این اتفاقات برایم بدیهی شد که شانس نیست و جهان قانون دارد و بصورت طبیعی باید این اتفاقات رخ بدهد و اگر برایم رخ نمیدهد بواسطه افکار و فرکانسهای خودم هست.

    بعد به خودم گفتم حالا که با قانونهایی که از استاد یاد گرفته ام، توانستم این موضوع را برای ذهنم منطقی کنم بیام و در زندگی شخصی خودم این موارد رو بررسی کنم. دیدم که خودم یادم رفته بود دوسال پیش وقتی به خونه جدید اسباب کشی کردیم، صاحبخانه بخاطر ما خانه رو مجددا رنگ کرده بود و برامون کلی هدیه های ارزنده گرفته بود، کارت پستال « به خانه خودتان خوش آمدید » برامون گذاشته بود. چون فهمیده بود که همسرم بستنی دوست دارد، برامون بستنی توی فریزر گذاشته بود و بهش گفته بودم که اگر امکان دارد کرکره قدیمی رو هم بگین رنگ کنند، و کلا کرکره جدید نصب کرده بودند.

    وقتی این اتفاقات بالا رو برای دوستانم تعریف کردم همگی بدون استثنا گفتند امکان ندارد که صاحبخانه ای این کارها رو برای مستاجرش انجام بدهد!!

    بعد یادم اومد خودم با جان و دل برای چند نفر ، خیلی بیشتر از اونچه که اونها انتظار داشتند کار انجام دادم.

    بعد یادم افتاد که برای تمدید اینترنت خونه وقتی با شرکت سرویس دهنده تماس گرفتم، در انتهای صحبتمون اپراتور بهم گفت که پنجاه دلار کردیت به اکانتت اضافه میکنم.

    یا ماه پیش رفته بودیم زودپز بخریم، آخرین مدل دستگاه صد دلار تخفیف خورده بود و تازه صندوقدار پانزده دلار هم اضافه تر بهمون تخفیف داد کاری که بهیچوجه امکان نداشت توی فروشگاههای زنجیره ای اتفاق بیفتد!!

    بعدش گفتم اینها هم معجزات زندگی ات بوده که همین ها رو هم به هرکسی بگویم باورش نمی‌شود .

    بعد دوباره نجوای ذهنی اومد که «این کارها بخاطر مشتری مداری و جذب مشتری هست»

    همونجا جواب دادم که پس چرا چند سال قبل این اتفاق رخ نمی داد و از همون فروشگاه من بارها وسایل گرانتری خریداری کرده بودم، ولی چرا قبلا این تخفیف ها را نداده بودند؟ اینها بخاطر فرکانس من بوده است.

    بعد دیدم از این اتفاقات خیلی برایم در چندوقت اخیر رخ داده و با اینکه همه را در دفترم نوشته بودم ولی اونها رو فراموش کرده ام،

    و تصمیم گرفتم همین اتفاقات بظاهر کوچک رو مثل استاد بارها و بارها برای خودم مرور کنم و بیشتر از قبل تحسین کنم تا همیشه یادم بمونه .

    و نکته مهمتر اینکه من در شروع مسیری هستم که استاد خیلی وقت قبل متعهدانه شروع کرده و من فقط باید خودم رو با مهرداد دیروز مقایسه کنم نه فرد دیگر.

    و بعد از خودم پرسیدم آیا تو هم مثل استاد متعهدانه روی خودت کار میکنی و حرفهای ایشان را باور داری . جواب منفی بود.

    استاد عاشق این جمله ای هستم که در انتهای فایلهای رایگان تون مینویسید «اگر متعهدانه به اموزشهای استاد باور داشته باشید و در زندگیتان به صورت عملی اجرا کنید، جریانی از سلامتی، نعمت، ثروت و خوشبختی وارد زندگیتان می شود. این قانون هست.»

    هربار که این جمله را نگاه میکنم روی آن فکر میکنم و از خودم میپرسم که آیا واقعا امروز متعهدانه حرفهای استاد را باور کرده ای؟ یا فقط بلدی قشنگ آنها را تکرار کنی؟ اگر جواب منفی است حالا چه اقدامی همین الان انجام بدهم؟ و بعد طبق برنامه ام شروع به شنیدن و منطقی کردن جلسات میکنم.

    شاد و رو به رشد باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2851 روز

    به نام نیرویی که جنسش هدایته

    سلام به تمام دوستانم

    وقتی ابتدای فایل دیدیم که این دوستان عزیز آمریکایی اینقدر عاشقانه کارهارو انجام دادند و بدون انتظار هزینه و کار خاصی اولا اینکه این یعنی عشق و علاقه داشتن به شغلت

    دوم اینکه یعنی وقتی همیشه پشتت به خداوند باشه بنده های خدا هم میشن از جنس همون خدا که میخواهند همیشه عاشقانه بهت خدمت کنند

    بعد اینکه وقتی خداوند بهت یه نعمت جدیدی میده مانند همین تراکتور به این معناست که قراره از اون به بعد هدایت های بیشتری وارد زندگیت کنه چونکه آماده تری و خداوند و کارکرد جهان بهانه های بیشتری برای هدایت و ورود نعمتهای جدید برات داشته باشه،،

    که مثلا آورد همین ابزار تراکتور که آوردن اون هم در نبود خودت بیارن نسب کنند و بازم محترمانه برات تعویضش کنند

    مانند خود من وقتی احساس بهتری نسبت به خودم و خدای خودم دارم و فقط به خداوند تکیه میکنم یه عالمه افراد کارهایی برام انجام میدهند و همچنین هرزمان هم که احساسم بهم بگه یه عالمه خدمت به دیگران میکنم چونکه خودم احساس عشق بیشتری میکنم و به این هم باور دارم که اگه منم نباشم کسی دیگه کارهاشو انجام میده،،

    پس مهم کار انجام دادن برا دیگران یا اینکه دیگران برامون انجام میدهند نیست بلکه از اون مقصدی که داره رقم میخوره مهمه

    یعنی اینکه اون فرد چگونه داره برامون کار انجام میده

    یا چگونه فردی سر راهمون قرار میگیره که کاری براش انجام بدیم

    خب استاد عزیز واقعا اینکه همیشه روی یکی از نکات اون هم به نام تکامل همیشه تاکید داری من در این فایل متوجه اش شدم که روزهای اول برا جابجایی شاخه ها و سوختن شون با دست انجام میدادی بعد با کمک ماشین میکشیدی بعد با تراکتور کشیدی

    و حالا دیگه با این ابزار جدید به تراکتور وصل کردی داری خیلی راحت تر جمع آوری میکنی و میسوزیشون و همینطور ادامه داره این تکامل و زیباییش هم همینه ،،

    و این توجهات و دیده ها و شنیده ها در این فایلها رو جایگزین اون همه باورهای اشتباه و محدود کننده گذشته زندگی اکثرمون رو کنیم

    که بعد یه جایی که به خودمون نگاه میکنیم میبینیم که یه عالمه از اون باورهای مخرب فاصله گرفتیم که به کنار بلکه یه عالمه نعمتها و باورهای قدرتمند کننده اما بصورت طبیعی و بدیهی در زندگیمون داریم تجربه میکنیم که خودمون هم حالیمون نشده به این دلیل که داریم با چنین خانواده ی باارزشی زندگی میکنیم و همین باعث شده رفتارها و باورهامون به سمت زیبایی های بیشتر شکل بگیره،،

    خب شاخه و برگ های اضافه و پاکسازی پرادایس داره بهم میگه که من باید همیشه فضای ذهنیم رو مرتب و عالی کنم وگرنه دوباره مانند قبل انبوهی از یه عالمه محدودیت ها رخ میده،،

    قطع این درخت خشک بااینکه از لحاظ ظاهری دیگه کاری به هیچی نداره و آب و کودی هم نیاز نداره اما به هرحال باید کاملا خارج بشه و یه فضای خلا ایجاد بشه برای درختان بهتر و فضای عالی تر،،

    قطع درختان داره با قدرت ابزار و ارزش ابزار رقم میخوره،،

    موقع خستگی استاد در حال ورزش کردن که این درختهارو داره مرتب میکنه که مریم بانوی عزیز بهش آبمیوه میده واقعا چیزی جز یه عشق زیبا نیست و شکر خدا چند روزی هست دارم بهتر درک میکنم که استاد شما میگی عشقی رو تجربه میکنه واقعا رویایی ست

    آره چونکه هرروز شاهدش هستم

    و نه فقط شاهد بلکه دارم آروم آروم بهتر میفهمم که یه عشق واقعی و درست اصلا چیه نه اینکه صرفا فقط با هم خوش برخورد باشی ..نه ..بلکه اصلا چگونه دیدگاه و باورهایی درون اون عشق باشه وگرنه خیلی ها هستند که فقط خوش برخورد هستند با هم اما واقعا اگه ازشون سوال کنی اصلا نمیتونن یه عشق واقعی رو برات توضیح بدن و بهت انتقال واقعی رو بدهند،،

    نمیدونم چرا الان هرچه فکر میکنم چیزی دیگه به ذهنم نمیرسه

    اما شکرخدا برا بقیه میتونم بیشتر توجه و تفکر کنم

    خداوند همراه همگی تون باشه،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به اهالی پارادایس

    سلام به دوستان زیبا اندیش

    استاد چقدر زیباست همین داستان های کوتاه روزمره زندگی تون که سراسر پر از عشق و هدایته…

    چقدر راحت وو ساده میشه وقتی در جریان هدایت قرار میگیری.

    چقدر خوبه دیدن این دستان خداوند در تک تک اتفاقات زندگی مون.

    چقدر خوبه یادبگیریم برامون زیبایی ها و هدایت ها عادی نشه،که بنظر عادی شدن یعنی مردگی نه اصل زندگی

    چقدر هدایت چقدر عالی در بهترین زمان ممکن میرسه اون وسیله توسط یک آدم با تعهد و فوق العاده.چه جمله طلایی گفتین که خداوند اینطوری کارهامون رو انجام میده.واقعا هم عجیب هم دلنشین بود این جمله

    هر چیزی رو بهر کاری ساختن یادم امد. اینکه اون وسیله با تمام قدرت قوی بودن و خفن بودنش مناسب کاری که استاد میخواد انجام بده نبود…

    عجب تکاملی رو طی کردین در بهبود و قطع درختان و پاکسازی جنگل…

    چه سرعتی گرفته کارها با وجود این هیولای پرادایس.

    خدایا شکرت بخاطر خرید این تراکتور در زمان مناسبش…

    قدرت ابزار واقعا چه میکند.

    چقدر راحت و بدون دردسر تر شده کارها و چقد استاد حرفه ایی داره از این ابزارها استفاده میکنه.

    چقدر همزمان انجام شدن کارها به بهبودها و ساختن زیبایی ها داره کمک میکنه.

    واقعا یادمون هست استاد چقدر با عشق پارسال با مریم عزیز درخت ها و پیچیک ها ی بیهوده رو قطع میکردین و جابجا میکردین و آتیش میزدین. حالا دستان پرتوان این تراکتور شده بهترین ابزار ممکن برای کمک به شماست. این پاداش برازنده وجود نازنین تون…

    و باز هم تراکتور…

    درختی که با اون قد بلندش این همه تلاش اما بازهم نیاز داریم تا از ابزار قدرتمند مون استفاده کنیم.از تراکتور با اون دستان پرتوانی که بهش اضافه شده…

    درخت همسایه رو هم رها کردین.

    چقدر همزمان کار کردن و به نتیجه رسوندن چندتا کار حس خوبی داره واقعا خداروشکر…

    داستان پاکسازی این جنگل و بهبودهای دائمی داستان ذهن ما و بهبود ورودی های ذهن و ایجاد باورهای جدیدماست…

    چقدر خوبه که تکامل رو طی کنیم بعد به تصاعد برسیم…

    خدایا منو در مسیر طی کردن تکاملم کمک کن تا لحظه رسیدن به تصاعد رو درک کنم و لذت ببرم از این همه…

    خدایا شکرت بخاطر همه چیز…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2261 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    استاد من فک کردم لری این کارو کرده خدای من خود رییس نمایندگیه یکیو فرستاده تراکتور رو برده کارهاشو کرده اورده بدون اینکه نگران پرداخت نشدن پولش باشه یعنی واقعا مردم آمریکا انقد خوبن یا کسایی که شما جذبشون میکنید انقد عالین ،استاد من وقتی چیزی باورم نشه از بس عالی باشه خنده م میگیره یعنی راننده اومد تراکتور رو ببره شما درخواست دادید مرغ و خروسهاتونم چک کنه براشون غذا و اب هم ریخت و رفت و بعد شما تونستید بیشتر بمونید😂😂 مگه میشه همه چی انقد عالی باشه خداااای من ،چقد گراپل عالیه که میشه یک عالمه درخت و شاخ و برگ رو باهاش ورداشت و جابجا کرد ،تنوع گراپل که مناسب هرکاری ساخته شدن ،چقدم عالی که رایگان اومدن تعویضش کنن ،حال و هوای بهاری پردایس خدایاشکرت

    چقد گراپل کار رو راحتتر کرد خدایا استاد این سوال چطوری از این راحتتر اساسی ترین سوال پیشرفت بشریته ،بوی آتیش میاد چقد خوبه ،نگاه چه جوری درختها رو میکشه واقعا هزار برابر کارتون رو راحت تر کرد ،یعنی استاد مخم سوت میشکه وقتی یادم میاد با یه اره ی کوچک میلواکی کار رو شروع کردید و به کجا رسیدید یعنی تکاملتون رو بذارم رو نمودار نزدیک نود درجه ست شبیش به سمت بی نهایت خدایاشکرت

    اره ی بزرگ میلواکی ، مریم شعر دو کاج رو یادته😂😂،جمله ی زیبای مریم که تکامل طی شده رسیدیم به تصاعد ،بازم گذرمون به تراکتور افتاده به قول مریم همه ی کاره ی پردایس شده و وجودش سوده و سوده و سود خدایاشکرت

    Thank you mary for recording this file for us

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2350 روز

    به نام یکتا خالق زیباییها

    به نام خالق من، تو و همه ما

    سلامی از روی عشق و صفا به همه عزیزان و دوستانم توی این سایت الهی

    خداجونم شکرت که امروز رو هم بهم هدیه دادی

    خدا جونم شکرت که امروز سالم و تندرست با حالی عالی در اوج آرامش و حال خوب نشستم کنار پنجره توی آشپزخونه و صدای زیبای پرنده ها رو از توی حیاط گوش میدم و مینویسم از همه زیبایی های عالم هستی که خداوندم با عشق وجودیش خلقشون کرده

    خدایا شکرت که این فایل عالی رو دیدم و بگم که این فایل های حال خوب کن و خواسته مرور زندگی در بهشت، من رو بسمت چه زیبایی ها و لذت هایی هدایت کرده

    دیروز جای شما خالی رفتیم طبیعت گردی، زدیم به دل کوه

    خدایا اینقدر زیبا و لذت بخش بود که عصر دلمون نمیخوایت برگردیم

    یه جایی اون بالا بالاهای کوه که شاید تعداد انگشت شماری آدم تا حالا اونجا رفتن

    یه آفرود سواری تقریبا ۱ ساعته از پایین کوه تا بالا، پر از پیچ و خم، پر از زیبایی، پر از طبیعت ناب و بکر که قلبم و وجودم براش پر پر میزد

    بعد از حدود ۱ ساعت رسیدیم اون بالاها، نزدیک چشمه

    خدایا چنان طراوت و شادابی بود که هوش از سر آدم میبرد

    فقط خودمون بودیم و درختا و سبزه ها و پرنده ها و خدایی که خودش رو توی تک تک این زیبایی ها نمایان میکرد

    الهی شکرت، چقدر گشت و گذار زدیم اون اطراف

    چقدر گل های زیبا سبز شده بود

    گل لاله واژگون این طرف و اون طرف

    انواع سبزی های کوهی

    درختان بلند و تنومند بلوط

    و دره هایی که تا چشم کار میکرد سبزی و زیبایی و طبیعت بود

    و بگم چه هوایی

    موقع ناهار یه مقدار باد اومد اما بقیش عالی بود و البته همون باده هم که آنتراکت جالبی بود

    حسابی کیف کردیم

    کلی پیاده روی کزدیم

    ۲ سانس تقریبا هر کدوم ۱ ساعت

    چه آتیشی درست کردیم

    چه چای آتیشی با دارچینی که نخوردیم با نبات

    چه کبابایی که نزدیم بر بدن و البته آخر کار هم همه زباله هامونو سوزوندیم که پخش نشن توی طبیعت و آتیش رو هم خاموش‌کردیم که مشکلی پیش نیاد بعدا

    خلاصه بگم که چندین ساعت پر از آرامش و لذت و حال خوب رو گذروندیم و همگی با حاطره عالی برگشتیم خونه و البته چه عکسای حاطره انگیزی گرفتیم

    خدا جونم شکرت که کل تجربه دیروز، جذب خودم بود چون اونقدر ابن طبیعت پارادایس و زیبایی هاش رو تحسین کردم و دلم خواست، که هدایتم کردی و چه تجربه شیرینی برام ثبت شد

    برسیم حالا به این فایل و پارادایس خودمون

    دستان آماده خداوند برای خدمت رسانی به استاد عزیزم و مریم نازنین توی خود پارادایس، بدون زحمت و با سادگی هر چه تمامتر و تبدیل یه گرپل که برای ما خیلی کارا نبود به یه گرپل حرفه ای و مناسب برای انجام کارهای پارادایس

    چقدر اون آقای مغازه دار انسان دوست داشتنی بود و من هر دفعه ایشونو میدیدم کلی مهربونیشو تحسین میکردم و حالا هم که برای شما سنگ تمام گذاشت و افراد مناسب فرستاد تا کارتون انجام بشه

    چقدر ابزار مناسب فالیه و ارزشش موقع استفاده درک میشه، مثلا من دیروز توی کوه، دقیقا کمبود اره برقی رو حس کردم چون یسری درختای بزرگ خشک سده بودن و باید با اره بریده میشدن تا قابل استفاده باشن و با اره معمولی نمیشه، البته همسرم تصمیم گرفت در اسرع وقت یه اره برقی بخره و نن هم کلی تشویقش کردم

    فرآیند تمیز کاری دوباره شروع شده و در زمان مناسب، ابزار مناسب هم فراهم سده و استاد اینو بگم که دقیقا دارم میبینم این مدته که کارای تمیز کاری انجام ندادید، از ندارش کمی خارج شدید و دوباره باید تمرکزی برید توی کارش

    این به من همون کار کردن مداوم روی خودم و هرس باورهام به طور دائم رو یادآوری میکنه که حتی اگه مدت زیادی کار کنی اما یه مدت هر چند کم رهاش کنی، از مدارش دور میشی و دوباره باید تلاش بیشتر کنی

    اما کم کم کار دوباره روی غلطک میفته و چقدر کیف کردم از کارایی این گرپل حرفه ای که کارها رو ساده تر و در زمان کمتر و خستگی بسیار کمتر انجام میده

    پیشنهاد میکنم یه چنگک دسته دار بخرید برای اینکه اون شاخ و برگای کوچک کنار آتیش و اطراف رو بکشید روی هم، کار رو خوی آسون میکنه چون یه جاهایی این تراکتور نمیتونه تکه های کوچک رو قشنگ جمع کنه یه جا

    مریم جونم عزززم عاشقتم که هم پایه دائم استادید و با حرفا و بامزه بازیهای همیشگی و تشویقاتون کلی روحیه میدید و باعث میشید کار خیلی مفرح تر پیش بره

    عاشق بلند کردن اون تنه های درخت با گرپل شدم و چه حرکات حرفه ای رو میزد و حریف جانانه مبطلبید که فعلا خودش یکه تاز میدونه

    خیلی خوشم میاد که دوباره جریان پاکسازی از سر گرفته شده

    منم مجدد این مدت شروع کردم به پاکیازی حیاط پشتیمون چون مداوم باید تمیز کاری بشه از علفای هرز و در واقع منم پا به پای شما، پاکسازی میکنم هم ذهنمو و درونمو و هم بیرون رو و این پاکسازیا چه لذت هایی رو بدنبال خودسون میارن

    الهی همیشه پر تولن، سالم و پر انرژی و با عشق باسید برای همه کارهاتون

    و راستی، چقدر هوای اون طرفا خوب و بهاری شده و چقدر همه جا سر سبز شده

    از پست سر استاد اون درختا و دریاچه و آسمون بی انتها رو بارها تحسین کردم

    خدایا شکرت میکنم که دیدم و لذت بردم و نوشتم و مهمون این لحظه های پاک و بی آلایش بودم

    تا بعد، همگیمون رو بدستان یکتا خالق هستی میسپارم💫💫🥳🥳💖💖👋👋💝💝🌷🌷✌✌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    بنام خدای هدایتگر

    بنام خدای یگانه

    سلام و درود به اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    استادجان عاشقتم…چقدر عاشق جریان هدایت شدم.چقدر خداوند میتونه در هر لحضه هدایت مون کنه!! چقدر این جهان باحاله که

    مینویسی و میشود…

    تجسم میکنی و میشود…

    حالت خوب هست و میشود…

    رها میکنی و میشود…

    فقط گوشه ای می ایستی و نظاره گر میشی و میشود…

    میشود آنچه که خیر و صلاح تو در آن است.

    خداوندی که کارها رو برات به احسنت توسط دستان زیادش انجام میده..

    قبلا فک میکردم توکل ینی انجام شدن صد درصد کارها توسط خدا ولی الان میفهمم توکل ینی سرانجام نیک. سرانجام خیر

    ممکنه هر سرانجامی باشه اما اون سرانجامه نیک و به صلاح شماست.

    وقتی توکل میکنی و حرکت اون جایی که هستی جای مناسبته و باید همونجا آروم و قرار بگیری تا خداوند کارها رو اینبار به روش خودت برات به پایان برسونه

    تنها کاری که من باید انجام بدم اینه که

    خودم رو لایق دریافت هدایت بدونم.

    خودم رو لایق ثروت و برکت بدونم.

    خودم رو لایق احترام بدونم.

    خودم رو لایق دریافت عشق بدونم.

    وقتایی بود استاد میگفتن من تنها کاری که کردم این بود که از مسیرخداوند برم کنار و جلو کارهاش رو نگیرم.

    بعد نمیفهمیدم میگفتم مگه میشه جلو کارهای خداهم وایستاد؟؟ اونم وقتی میخواد کمکت کنه؟

    دیدم آره میشه.😕😕

    میشه وقتی ذهن نجواگرت روز تا شب به فقر دچاره…روز تا شب حرص داره میخوره…شب و روز تو فکره که چطور فلان بدهی رو جور کنه یا فلان مخارج رو از پسش بر بیاد…

    خیلی جالبه با قالب هایی مثل سختکوشی، آدم کار کن، مرد متعهد به کار و این جور چیزا خودمون رو گول میزنیم و هی بیشتر تلاش میکنیم به همین روش ادامه بدیم…اما آخرش یه روزی میرسه که واقعا کم میاری.واقعا میبری..دهان باز میکنی و به زمین و زمان بد و بیراه میگی…غافل از اینکه اگه یه چند درصد میزاشتی یه دستی بزرگتر از هر دست دیگه کمکت کنه😢 اونوقت چه راحت بودن هایی را چقدر زودتر میتونستی تجربه کنی…

    چقدر میتونستی خوشحال تر باشی و نبودی

    چقدر میتونستی با ثبات تر باشی و نبودی

    چقدر ایمانت قوی تر بود و الان نیست.

    اما خوبی این جهان اینه که از همون لحظه میتونی فرکانس هات رو تغییر بدی و بهتر کنی اوضاع رو.

    درگیر حواشی نشو

    اعراض کن

    روت رو برگردون

    اگه این پات درد داره توجه کن به اون یکی پا سالمت. شکرگذار همین باش

    اینها یعنی کانون توجه ات رو برمیگردونه سمتی که نعمت و دریافت میکنی… در مسیر انعمت علیهم قرار میگیری

    اینها رو برای خودم دارم مینویسم تا باورهام قوی تر بشه. چون بهم ثابت میشه و شده و دوست دارم بازم هم بخونمشون.

    خدای من بهار چقدر زیباست تو پارادایس.

    با این فضای سبزی که درست کرده طبیعت آدم نمیتونه بره جایی دیگه..

    فقط مخصوص نشستن و تنظیم فرکانس هاش شده این هوای بهاری

    خدایا هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2350 روز

      به نام یکتای بی همتا و سلام به دوست عزیزم

      چقدر عالی نوشتید

      چقدر لذت بردم از تک تک جملات نابتون که معلومه از عمق وجودتون و درک و آگاهی تون نشات گرفته

      اینکه وقتی لایقیم، میشود

      وقتی خودمون رو از سر راه خداوند و دستانش ببریم کنار و اجازه بدیم کمکمون کنه، میشود چیزی که برای من امروز شد

      برای کاری، داشتم تقلا میکردم اما یه لحظه بعد از انجام دادن نقش خودم، خودمو کشیدم کنار تا جریان هدایت جاری بشه و شد و چه راحت ، انجام شد

      خدایا شکرت که هر کاری، من رو به تفکر مجدد و مرور مجدد در قوانینت وادار میکنه و این کامنتای دوستان که سراسر نور و رشد و ثروت و رهایی رو برام به ارمغان میارن

      سپاس بی نهایت و هممون رو به آغوش یکتا هدایتگر هستی می سپارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 3065 روز

    سلام به خانواده عشقولیم🌹😅🥰استاد این چوب درشت رو چرا نمی فروشی کیلویی میخرن هم فان هم به مرثه ظهور میرسه واسه خریدنش تو شهرستانمون سرکله میشکونن😂درآمده خوبی داره اگه بازاره فروشه شو پیدا کنی من یکی که روانی میشم شب روزه همه بخیر خوشی🌹😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهره زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2413 روز

    باسلام خدمت استاد گرامی وخانم شایسته گرانقدر باتشکراز فایلهای زیبای سریال زندگی دربهشت خواستم یه نکته درمورد بردن تراکتور به جاهای باتلاقی وگیرنکردن آن یادآوری کنم هرچندشما دراین مدت خودتون حرفه ای شدید. درشالیزارهای شمال موقع شخم زدن شالیزارها برای اینکه تراکتور در گل ولای گیرنکنه از چرخهای پره دار آهنی استفاده میکنند.بازهم تشکر میکنم ازاین همه انرژی مثبت که برای ما میفرستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: