نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «سمیه»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
سلام به همه دوستان عزیز م و استاد گرامی و مریم جانِ شایسته که شایسته یه دنیا عشق هست
پیدا کردن قانون در لحظه، تمام کار این روزهای من شده، باخودم حرف میزنم، با جهان اطرافم حرف میزنم، تمام مدت تو هر چیز کوچیکی دارم روند پیش رَوی قانون رو پیدا میکنم.
چند وقت پیش یه کامنتی گذاشتم که چقدر به این فکر میکردم، استاد موتورهاشون رو تو خونه میزارن و این موتور ها، همیشه تو همه فایلها هستند؟ بعد زیرش نوشتم اینقدر فرکانس فرستادم که الان دوچرخه من تو اتاقمه و تو تمام جلسات انلاینی که برگزار میکنم یه قسمتی اش تو لایو میفته. اینقدر به ابرهای فلوریدا فرکانس فرستادم که، به تازگی، پنجره اتاقم رو به کوه باز میشه و من از این پنجره درست همون جور که از شیشه های آروی ابرهای پفکی سفید رو میدیدم، همون ها رو فقط میبینم و امروز چه اتفاق جالبی. دوسه روزه تو سفر در بهشت داریم میبینیم که استاد چطوری با دقت و ربط دادن به قانون، درختها رو هرس میکنند و این نیمه شب که در حال دیدن این فایل بودم دیدم، عع چه جالب من امروز تمام گلدونهام رو برای اولین بار جابجا کردم هرس کردم کود دادم تقویتی دادم خاکهاشون رو تمیز کردم و یه عالمه کار براشون انجام دادم. نکته جالب دیگه، من خیلی از این کار لذت بردم. منی که به هیچ عنوان هیچ گیاهی و تو خونه نمیتونستم نگه دارم امروز یه عالمه گلدونهای زیبا و رنگارنگ دارم و دقیقاً زندگی در بهشت رو دارم تو خونه خودم میرم یعنی یه جورایی فایلهای استاد رو نگاه میکنم و در ابعاد کوچکتری در زندگی من اتفاق میفته تمام جملات استاد رو که تو این چند روز در مورد پارادایس شنیده بودم رو زمانیکه کارهای گلدونهام رو انجام میدادم تکرار میکردم.
وقتی که من یه هدفی رو برای خودم در نظر میگیرم، خداوند تمام جهان رو هماهنگ میکنه تا همه چیز رو به صورت تجربی حس کنم، درک کنم و انجامش بدم تا به راحتی در جایگاه رسیدن به هدفم خودم رو ببینم و برای دریافت اون آماده باشم. یه جورایی حس میکنم که تغییرات در من به وضوح در حال اتفاق افتادن هست اما این حس خوب و این تغییرات هنوز دایمی نشده هنوز نوسان داره. کنترل ذهن رو حس میکنم اما میدونم که همیشه و پایدار نیست فقط تمرین میخوام فقط تمرین، این رو با تمام وجودم با شادی فریاد میزنم این آگاهی هایی که گرفتم باید تمرین بشه تمرین، تکرار رو تکرار تا وارد مرحله بعدی بشم.
و مرحله بعدی دوباره درهای جدیدی از آگاهی ها برای من باز میشه و اون آگاهی ها هم فقط تمرین میخواد و تکرار، برای منِ تنوع طلب این تمرین و تکرار لذت بخش ترین تکراریِ دنیاست
خدای من عاشقتم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD231MB15 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 1664MB15 دقیقه
سلام استاد جونم، مریم خانم گلم، و دوستان عزیز.
تمیز کاری، پاکسازی، زدنه شاخ و برگهای اضافی، باز هم و باز هم برای من یادآوری میشه که در زندگیم به اصل توجه کنم و اضافه ها رو بزنم
بشینم و ببینم
در روز چه کارهایی انجام میدم
که اصلا با هدف امسالم هماهنگ نیستن
و نه تنها منو به هدفم نزدیک نمیکنه، بلکه دورتر و دورتر هم میکنه
ببینم چه انسان هایی هستن که وجودشون توی زندگیم
مثله این پیچکهای مزاحم و اون درختهای هرزه!
ببینیم در روز دارم برای چه انسان هایی وقت و انرژی و زمانم رو میزارم که بیهوده اس
در حالیکه میتونم همین وقت و انرژی و زمانم رو برای خودم و انسان های ارزشمندِ زندگیم بزارم؟!
ببینم چیا میبینم، چیاگوش میدم، به چیا فکر و توجه میکنم که به هیچ دردی نمیخورن و نه تنها تاثیر مثبتی توی زندگی و احساسم نمیزارن، بلکه تاثیر مخرب هم دارن و اونها رو قطع کنم!؟
ببینم چیا میخورم که فایده نداره!؟
ببینم کجاها میرم که نباید برم؟!
ببینم کدوم شاخه ها نباید بمونن و همینطوری، شجاعانه و مصمم و جسورانه و با تعهد و پشتکار، قطعشون کنم و اجازه ی ورودِ هوای تازه و آزاد برای نفس کشیدن، برای هدفهای اصلی زندگیم رو داشته باشم و بوجود بیارم.
چقدددر اولش سخت به نظر میاد
چقددر سخت،
یادمه یکی از دوستام بود که من بیشتر اوقات باهاش وقت میگذروندم و کلی آشغالهای ذهنیش رو رگی من خالی میکرد،
مدتی هست که دیگه جرأت کردم و تصمیم گرفتم این شاخه رو حذف کنم، اولش چقدر ذهنم مقاومت میکرد، دلم میسوخت، دلم نمیومد، و هزار بهانه ی دیگه!! ولی وقتی بعد از کلی کلنجار، حذفش کردم، اصلا انگاری واردِ یه دنیای جدید شدم، حالا که فکر میکنم، میبینم چه موهبتهایی رو با نگه داشتنه این شاخ و برگای اضافی از خودمون دور میکنیم!!
و من چقدر ذوق میکنم وقتی شما اینقدر خوب و عالی
پاکسازی میکنید، نه تنها محیط زندگیتون رو، بلکه ذهن و روحتون رو، نه ماهی یه بار، بلکه هر روز و هر لحظه. و من این خواسته رو میخوام، منم میخوام هر روز در حال پاکسازی ذهن و روحم و زندگیم باشم و این خواسته رو شما در من ایجاد کردید. سپاسگزارم ازتون.
به جرأت میگم
بهترینید در جهان