سریال زندگی در بهشت | قسمت 160

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مینا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوند وهاب

سلام به رهروان راه حقیقت

استاد عزیزم سلامی دوباره دارم خدمت شما و مریم نازم این اولین کامنت بروز من در سریاله و من برای کل ۱۵۹ قسمت قبلی کامنت گذاشتم تا بلاخره امروز تونستم بروز بشم و من هم همراه این کامنت سلبریت میکنم شیرینی خریدم و با چای و شیرینی جشنمو تنهایی و با نوشتن این کامنت میگیرم.

هنوز فایل رو باز نکردم و احساس میکنم میخواهم چیزهایی بنویسم از روند تکاملیم از روزی که شروع کردم به نکته نویسی یعنی اولین روزهای ماه اسفند و این یک ماه و نیم من بطور اختصاصی فقط با سریال گذشت شاید اگه نکته نویسی نمیکردم و صرفا میدیدم چندروزه تموم میشد اما امروز و این لحظه وقتی خودم رو با مینایی که اولین بار ۷۴ قسمت دید و یه کامنت بیشتر ننوشت و گذاشت کنار مقایسه میکنم زمین تا اسمان فرق دارم . همیشه فکر میکردم اصرار شما به کامنت گذاشتن فقط بخاطر سایته و حتما بالابودن کامنت منفعت داره و از طرفی حد بالای کمال طلبیم میگفت باید کامنتی بنویسی که حتما لایک بخوره … ولی استاد من طی این اموزش فشرده و از کامنت نوشتن به شناختی از قوانین و خودم رسیدم که باورنکردنیه . من درست مثل کسی عمل کردم که برای یک دوره بها داده و حالا نشسته باجان و دل کار میکنه اینجوری این فایلها رو بلعیدم . خیلی جاها کم اوردم گریه کردم گوشیمو پرت کردم اما دوباره پا شدم قویتر از قبل چون وارد راهی شده بودم که صددرصد یکطرفه بود توی یه اتوبان شلوغ که همه دارن با سرعت بالا میرن نمیشد دیگه دور زد فایلها منو میکشیدن اگاهی ها منو میکشیدن به سمت خودشون و در نتیجه من هربار قویتر از دل تضادهام در میومدم تا جایی که الان من خودمو کسی میبینم که هیچوقت نمیشناختمش … نمیتونم بنویسم چه درسهایی گرفتم چه سوالهایی در ذهن من حل شد چه راههای برای من روشن شد خدای من چه ترمزی از زندگی من برداشته شد استاد اگر بدونید من الان ناخودآگاه یک اه کشیدم اه کسیکه بار سنگینشو زمین گذاشته و داره پرواز میکنه … استاد من طی این فایلها خرد شدم تکه تکه شدم خمیر شدم و از نو ساخته شدم شاید هنوز بنای خیلی کوچکی باشم اما استاد فوندانسیونم برای هزاران طبقه ست … من با مریم شب و روز زندگی کردم من از مریم چیزهایی یاد گرفتم که زاویه ی دید من به زندگی رو بحدی تغییر داده که وقتی یادم میاد قبلا چطور فکر میکردم شرمم میاد … من همراه مریم دماغ باد کرده م شکست و از شرم سرم پایین افتاد … من برام سوال بود که چرا عروس خونواده ی داییم که یه خانم دکتر متخصصه و تهران زندگی میکنه وقتی میاد روستای داییم میره طویله و میگه کمکتون میکنم پهن گاوها رو جمع میکنم چطور لباس کهنه ی مردانه میپوشه میره مزرعه نخود میچینه من فک میکردم اون منگله عقب افتاده ست وقتی تعریفشو میکردن میگفتن اونقد ارومه همیشه لبخند رو لب داره با همسرش بحدی بهم احترام میذارن کسی باورش نمیشه زن و شوهر باشن میگفتم لابد چه بدبختیه که واسه راضی کردن بقیه اینکارها رو میکنه اگه بدبخت نبود مدارش انقد پایین نبود که همچین جذبی داشته باشه و عروس یه خانواده ی روستایی نمیشد تو تهران عروس یه خانواده ی انچنانی میشد ولی بااین فایلها با دیدن مریمی که بانوی اول این سایته با دیدن مریمی که توی امریکا زندگی میکنه و اگه اراده کنه میتونه بره تو گرونترین پنت هاوس گرونترین شهر امریکا زندگی کنه و کلی خدم و حشم بگیره اما اینجا داره فضله ی حیوان جمع میکنه فهمیدم من منگلم من عقب افتاده م نه اون خانم دکتر فهمیدم خانم دکتر مدارش پایین نیست پسر دایی من مدارش بالاست کسی که از اول راهنمایی از روستا رفت و تو شبانه روزیها درس خوند دانشجوی دانشگاه شریف شد و هیچوقت برنگشت پشتشو ببینه و هیچ چیز مانعش نشد تا به رویاش برسه کسیکه الان تو رشته ی مورد علاقه ش دکترا داره و سالها قبل از اینکه مثل الان ثروتمند و صاحب شرکت و پرسنل بشه و یه دانشجوی ساده بود به برادر بزرگترش گفت من یک ریال از ثروت پدرمو نمیخوام همه برای تو ، فهمیدم کسی سرش بالاست که دماغش باد خالی داره اونیکه سرش پر از اگاهی و بیداریه فروتن و افتاده ست از تجربه های جدید نمیترسه چون شخصیتش بالاتر از اینه که با جمع کردن فضله ی گاو و جوجه سنجیده بشه … من فهمیدم هیچ طبقه ی اجتماعی وجود نداره هیچکسی از هیچکسی برتر نیست تنها تفاوت انسانها در اگاهی اونهاست ولاغیر… استاد چی بنویسم که کسیکه این کامنت رو میخونه حال منو بفهمه … حال کسیکه مثل معتادی بود که موادش توجه دیگران بود موادش ترحم و دلسوزی بود موادش کسی بود که یدکش بکشه یه منجی موادش رفتار خوب بقیه بود ولی حالا … نمیشه نوشت استاد نمیشه نوشت من الان چه حالی دارم فقط سکوت میتونه حال منو بیان کنه و کسایی که این کامنت رو میخونن و نمیتونن حالشونو توصیف کنن منو میفهمن ….

میخوام فایل رو باز کنم و وارد دنیای اگاهی ها و زیباییها بشم و نکات زیباشو بنویسم با توکل به الله خدایاشکرت

صدای گرم و جذاب مریم ، فصای بهاری و سرسبز پرادایس ، اروی زیبا ، بلویر میلواکی ، بزرگ مرد پردایس با چکمه های ارتشی که حواسش به همه چی هست حتی افتاب که صبحها کجای پردایس زیباست و عصرها کجا که سلطان توجه به نکات مثبته ، واقعا استاد افتاب زیباییش و وجودش یکی از بزرگترین نعمتهاست حالا خونه ای داشته باشی که هم طلوع و هم غروب توش دیده بشه و نور به داخل خونه بیاد واقعا یک نعمته ، افتاب بحدی انرژییش مثبته که میگن پیاده روی توی افتاب افسردگی رو درمان میکنه ،خونه ی روی اب،دریاچه ، سانتافه ،کوروت ، براونی و انلوه درختان و سرسبزی خدایاشکرت

اتیش زیر خاکستر عین اگاهی ها میمونه یعنی کسیکه چند بار بشنوه که تحسین زیباییها راه ورود زیبایی به زندگیه و روش کار کنه و نتایجشو ببینه این شعله یه که تاابد روشنه حتی اگه از یه جایی به بعد بهش عمل نکنه اینو میدونه حتی اگه فراموشش بشه روزی که تکرار بشه میگه اره میدونم و اکسیژن رسانی بلویر همون عمل به دانسته هاست که باعث میشه اتش زیر خاکستر شعله ور بشه و نتیجه ش سوزندون اون شاخ و برگهای اضافیه که بعدش جاشون چمن تازه سبز بشه ،استاد عزیزم چقد ذوق کردم وقتی در ادامه ی فیلم شماهم مثال مشابی برای اتیش زیر خاکستر زدید خدایا هزاران بار شکرت

چقد قانون تکامل زیباست عجب لطفی خدا به انسان کرده بااین تکامل نه یک شبه به چیزی میرسی که در حدش نیستی نه یک شبه م سقوط وحشتناک میکنی و جالبتر اینکه وقتی یه راهی رو رفتی انگار تریلیه که ساختیش اگر برگشت هم داشته باشی دفعه ی دوم خیلی راحتتر بالا میایی خدایاشکرت

چقد این جاروی دندانه دار خوبه که برگها رو میشه باهاش جمع کرد ، خدای من تمام جهان جزء به جزء فقط بر اساس قوانین یکسانی عمل میکنه یعنی درست در زندگی انسان چه قانونی هست در طبیعت هم دقیقا همین قانونه ، درختی که هرس نشه رشد نمیکنه یا مسیر رشدش نادرست خواهد بود مثل انسانی که شاخ و برگهای اضافیش رو هرس نکنه رشد نمیکنه ، زمینی که بهش افتاب نخوره و زیر برگهای پوسیده بمونه چمن تازه نمیده عین ادمی که اگاهی دریافت نکنه لایه های گندیده ی وجودش رو لایه روبی نکنه رشد نمیکنه و هزاران مثال مشابه خدایاشکرت

گراپل عجب وسیله ی فوق العاده ایه چقد کارها رو راحتتر کرده ،اردکهارو خدا هنوز سفید سفید تمیز تمیزن ، اسکوترها رو مثل اینکه رفته بودید عشق و حال ،صندلی های زیبامون ، مریم عزیزم وقتی داری از جاروی دندونه دار حرف میزنی تعریفشو میکنی اونو در حد گراپل تراکتور میبینی بهم این درس رو میده که چقد باید داشته هامونو محترم بشمریم چقد باید بزرگشون ببینیم چقد باید تعریفشونو بکنیم اصلا خدای من ،من دیونه ی این اموزشهای عملیم وقتی کسی از چیزیش تعریف میکرد بقیه لب و لوچه چرخون و پشت چشم نازک کنان صورتشونو برمیگردوندن که اووف یارو رو چه خودشو تحویل میگیره اما الان میفهمم که باید باید خودتو و تمام داشته تاتو تحویل بگیری در حد تیم ملی خدایاشکرت

عزیزم مریم میگه زمین تعجب کرده فک میکرد دنیا قهوه ایه الان فهمیده اسمون ابیه،تبر برقیه عالی و یک هیزم شکن حرفه ای که قراره واسه شبهای بهاریمون کلی لاگ اماده کنه که بشینیم گپ بزنیم و لذت ببریم ،واقعا دونفر که شب و روز باهمن چقد میتونن حرف برای گفتن داشته باشن که از هم سیر نشن و برای شبهاشون برنامه بچینن غیر از اینکه عشق الهی بینشون باشه و از طرفی استاد سایت زیباترین و بزرگترین نعمت زندگی شماست که یک دریچه ست برای ارتباط با هزاران نفر شما دو نفر فیزیکی کنار هم هستید ولی هزاران نفر روحا در کنار شمان حرف میزنن و شما صداشونو میشنوید و یه جورایی به یک منبع بی پایان ان شاءالله وصل هستید خدایاشکرت

داک مهاجر زیبا ، استاد مرتب لاگ ها رو تو فرغون چیده ،استاد و مریم که برگها رو جمع کردن با بلویر و جارو حالا از خودشون پرسیدن چطوری از این راحتتر و در نتیجه هدایتشدن به دستگاهی که برگها رو جمع میکنه و ان شالله اونم به جمع ابزارالات و ادوات پردایس اضافه میشه خدایاشکرت

استاد عزیزم ما ازشما یاد گرفتیم هر بعد زندگیو رو که ادم همت کنه پاکسازی کنه مثل پردایس زیباتر و زیباتر میشه ،وااو استاد واقعا جایی که نور نیست اسمون به طرز عجیبی زیباست من اولین بار توی سن پونزده شونزده سالگی رفتیم یه روستایی مهمونی شب با دخترشون رفتم بیرون و یک ان اسمان رو دیدم ستارگان و کهکشان راه شیری کاملا معلوم بود خدایا مبهوت شدم و میگفتم اسمان اینجا چراانقد پرستاره و زیباست و طفلک اون دختره میگفت مگه اسمون بی ستاره هم هست حالافکرشو بکن برای شما که توی تمپا شبش عین روزش روشنه و ستاره ها دیده نمیشن اسمون تاریک اینجا دیگه چه نوربارونیه خدایاشکرت

به به چای اتیشی من کل سفر به دورامریکا و زندگی در بهشت منتظر همین چای اتیشی بودم باوجودیکه چایی نمیخورم ولی بازم چای اتیشی یه چیز دیگه ست،ماشالله به زورتون استاد ،چقد کار این تبر راحته ،ای جان این تنه چقد باحال شد کاملا قرینه و زیبا،و مریمم چه زیبا همه رو هرمی چیده و روشم علامت گذاشته،عزیزم اسناد هیزمو گاز میگیره میگه این مداله اصلا یه جوریی لذت بردن رو با کار یکی کردید که ادم حس میکنه هیچوقت خسته نمیشید خدایاشکرت

راستی دیشب تو کامنتم نوشتم دلم بارون میخواد الان یک رعدو برقی میزنه بیا و ببین خدایاشکرت

سپاسگذارم بخاطر این فایل عالی استاد و مریم زیبارو

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.


یک خبر خوب

«دوره قانون آفرینش | بخش سوم»، به محصولات سایت افزوده شد.

دوستانی که قبلا «دوره قانون آفرینش | بخش دوم» را خریده اند، می توانند  «دوره قانون آفرینش | بخش سوم» را خرید نمایند. ضمن اینکه سیستم سایت به آنها این امکان را داده است که تا 30 روز پس از خرید بخش دوم، بخش سوم دوره قانون آفرینش را با ۴۰٪ تخفیف خرید نمایید. 

برای مطالعه اطلاعات بیشتر درباره مطالب آموزشی«دوره قانون آفرینش | بخش سوم» و نحوه خرید این دوره کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    412MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

218 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ستایش قوام» در این صفحه: 2
  1. -
    ستایش قوام گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    ای خدای من نمیدوننم فکر کنم یک هفته هم نشه که دور شده بودم به خاطر تضادی از سایت

    ولی چقدر دلم تنگ شده بود

    خدایا شکرت امروز وقت ازاد داشتم بعد امتحانم خوندن

    الان سساعت 9 و 10 دقیقس که شروع میکنم به این کامنت

    نتونستم تنبلی کنم و ازین زمانم استفاده نکنم برای کار کردن روخودم

    به خودم گفتم اگه الان نری یعنی همه علاقه و خواستت به کار کردن رو خودت و اگه من وقتم ازاد شه فلانه کشکه یعنی فقط حرف مفته

    و گفتم پس بیا بنویسیم

    بریم از قران شروع کنیم که دلمون پر زده براش

    اما اومدم تو سایت عکس این فایلو که دیدم نتونستم براش ننویسم

    این فایل داره دانلود میشه

    ولی من میخوام اینارو بنویسم

    مدتیه همش نجواها میگه زود باش

    بدو بدو

    یک ماه داره از سال تموم میشه و یازده ماه بیشتر نمونده وتو نمیتونی نمیرسی به خواتسته هات برسی و چجوری و نمیشه و وقت نداری رو خودت کار کنی وقفه افتاده رو کار کردن رو خودت و……

    مدتیه نگرانی هست

    و من میخوام بنویسم ندای خدا رو که ارامم میکنه

    چرا نگرانی واقعا

    مگه خدا به زمان نیاز داره

    مکه این بعد و تکامل زمانیه؟

    نه به خدا فرکانسیه

    وقتی حالت بده و استرس داری و با دلهره و سختی برسی هم تیک زدنش برات لذت نداره

    اما به جاش میتونی ارام باشی

    میتونی اعتماد کنی

    میتونی حساب کنی رو هدایت ربّ ی که وعده داده بهت میده هرانچه میخوای وقتی ازش بخوای

    و امروز که واسه امتحان قران میخوندم نوشته بود خداوند از وعده اش تخلف نمیکند.

    پس چرا ما تخلف کنیم از احساس خوب و عمل به قانون

    چرا ایمان نداشته باشیم

    چرا شاد پیش نریم در لذت از جریان زندگی

    در بهبود و حل مسائل و تضاد ها

    نیاز به دلهره نیست تو در بهترین زمان و مکانی

    چرا حسرت شادی ها و نداشته ها و جاهایی که نرفتی و استفاده نکردی رو بخوری

    مگه دنیا به اخر رسیده

    مگه فراوانی رو باور نداری که اگه تو در مدار اتفاقات خوب باشی هدایت میشی

    نزار نجوا انقدر بهت مسلط شه و مستعصل یا مستعسل یا هرچیت کنه

    نزار کنترل ذهنت ازت خارج شه نزار کنترل عواطفت کنترل ذهن و خشمت ازت خارج شه

    کنترلشون کن ارام باش

    ارام باش

    ارام بودن مهارت میخواد

    میدونی تسلیم بودن یعنی چی

    یعنی احساس خوب داشتن

    یعنی لذت از زندگی و عمل به نکات ریز قانون

    و تسلیم هدایت خدا بودن

    که اقا خدا طرف خودشو انجام میدهد

    واقعا سخته ایمان داشتن

    کنترل ذهن

    که اقا این تضادی که توشی یک وقفه نیست تو کار کردن رو خودت چون نمیتونی کامنت بنویسی

    بلکه یک اسانسوره

    که بتونی ذهنتو کنترل کنی

    بتونی اجرا کنی

    نترسی

    حساب نبری

    توحیدی باشی

    این فرصتیه برای پیشرفت

    خدایا شکرت

    چرا داری لذت بردن از زندگیتو فراموش میکنی برای رسیدن به خواسته ها

    ایا غیر از اینه که باور داری باید سختی بکشی و بدوی

    ایا غیر از اینه که فراموش کردی قانونو که احساس خوب اتفاقات خوب رو میاره

    ایا ایمان به غیب نداری که پشت پرده حال خوبت کلی هدایت و نعمته

    فراموش کردی اگر احساس بدی داشته باشی اتفاقات بد لاجرم میان و برعکس

    ایا فراموش کردی خداوند بهت الهام میکنه و هدایتت میکنه

    ایا خودتو تنها میبینی

    نه تو تنها نیستی

    خدا همراهته

    یاورته

    پشتیوانته

    فقط باید یاد بگیری تسلیم بودنو در درگاهش

    باید یاد بگیری اعتماد به الهامشو

    و باید بشناسی که پاشنه اشله در قالب زیبا یا هدایت خداست

    و این تکامل میخواد

    و لطفا اسوده باش

    نه به معنی وقت تلف کردن

    نه به معنی بیکاری و علافی

    نه

    رو خودت کار کن

    پیش برو لذت ببر

    هی نگو عه امروز نتونستم این کارو کنم پس روز مفیدی نبوده

    تفسیر مفید فقط گوش کردن فایل و کامنتک و سایت نیست

    تفسیر مفید لذت از زندگیته (دلم میخواد اشک بریزم نمیدونم چرا )

    تفسیر زندگی عمل به قانونه

    چرا بیهوده میشماری نعمتهاتو و میگی اونو که ندارم این ارزش نداره

    خدایا منو ببخش به خاطر ناسپاسی هام به خاطر اینکه نشنیدم هدایت و صداتو که داری ارومم میکنی و به شیطان گوش سپردم

    و نیا بدو و فشار بیا که یالا خدایا همین الان بگو من چی کار کنم دیر میشه فلانه

    الانم طبق این هدایت

    طبق تسلیم بودن اول بریم فایل پس کی به خواستم میرسمو ببینیم و نوت برداری کنیم و بعد این فایل بی نظیر

    خدایاش کرت ارام میشم وقتی مینویسم انچه بهم میگی و میگی چرا انقدر میترسیییییییییییییییییییییییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    ستایش قوام گفته:
    مدت عضویت: 2533 روز

    سلام دوست خوبم

    مرسی برای پاسخ زیبات که خوشحالم کرد و بهم گفت که چقدر کامنتم ارزشمنده

    خوشحالم برات مفید بوده

    امید وارم همیشه بتونیم خیلی لذت برنده تر و عجله نکرده تر پیش بریم

    عاشقتم

    مرسی برای یاد دادن املای کلمه هه واقعا بلد نبودمش

    متشکرم

    دوست دارم

    در پناه رب خیلی شاد و خوشبخت و ازاد و رها و ثروتمند و سلامت و موفق باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: