سریال زندگی در بهشت | قسمت 162

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار محمد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان.

من یه تجربه مشابه این تجربه شما در پرودایس رو داشتم که دوست داشتم الان اینجا که جای خوبی هست درموردش بنویسم.حدودا دوماه پیش اواخر بهمن ۹۹

قانون اول عمل به ایده ها و الهامات

یه روز که اومدم از یه قسمت داربستای درختای انگورمون رد بشم و باید خم میشدم یدفعه یه حسی گفت دیگه بس نیست؟نمیخای درستش کنی کمرت اینقد خم نشه، اینطوری داغون نشه؟؟

قانون دوم اینکه باید رفت تو دل ترسا

من حدود ۱۰ سال پیش شایدم ۱۲ سال پیش یبار بهم گفتن انگورا را هرس کن.یکم تئوری گفتن منم مثلا فهمیدم.شروع کردم یه ۵ درصدشو که چیدم یادم نیست کی بود داداششم بابام یا مامانم اومد گفت واااایییی چیکار کردی همه رو خراب کردی که.قیچی رو گذاشتم کنار گفتم کار من نیست.

یکی دوبار بابامو و داداشم هرس کردن یکی دوبارم کسی رو گرفتیم واسمون هرس کنه.

حدود دو ماه پیش که یدفعه این ایده به سرم زد با خودم گفتم من که بلد نیستم.ذهنمم میگفت اره اوندفعه هم نتونستی.بعد باز ایده بعدی به ذهنم اومد.گفتم خب ویدیو اموزشی میبینم.اینم تاثیرات سریال زندگی در بهشت بود.که سعی میکردن با دیدن ویدیو برای کارایی که نیازه اموزش ببینن.خلاصه دو ساعت ویدیو دیدم و شروع کردم.این یه تیکه داربست و انگورامون محل رفت و امدمون بود که حدود ده درصد از کل خونه بود.

اصلا قصد نداشتم همه خونه رو تمیز کنم.گفتم دو سه ساعت همینجا رو درست کنم اندازه اینکه این تیکه که محل رفت و امده را راحت رد بشیم.

خلاصه شروع کردم به چیدن.یه نصف روز هرس کردم وقتی به کار خودم نگا کردم اینقد کیف کردم که باورم نمیشد که اینقد تغییر با یه هرس ساده اتفاق افتاده.

قانون بعدی.

وقتی شروع میکنی نیاز نیست همه مسیر رو بدونی فقط قدم اول رو برو.بعدش قدم بعدی مشخص میشه.من نمیدونستم بقیه کار چطوریه.فقط همون تیکه رو شروع کردم.

خلاصه شروع کردم به هرس کامل داربست ورودی.دو روزه تموم کردم.

قانون بعدی.

ممکنه کار درست رو انجام بدی ولی هیچ کسی نباشه واست کف بزنه.مهم اینه انجام اون کار به حس لذت بخش درونیت میرزه.ولی کلا واسم تقریبا هیچی مهم نبود بقیه چی میگن.چون واسه دل خودم انجامش دادم.هیچ کس تا اون موقع تشویق خاصی نکرد.با اینکه اون تیکه ازین رو به اون رو شد.(البته هنوز کسی هم زیاد خونمون نیومده بود که ببینه)

قانون بعدی

وقتی نتایج یه قسمت کارو میبینی اینقد لذت داره که نمیتونی دیگه ادامه ندی.روز سوم اومدم یه نگاهی انداختم به خونه دیدم نههه اینطوری نمیشه باید امسال این خونه یه تیکه از بهشت بشه.به مادرم گفتم میخام خونه رو مرتب کنم بعده چندین سال.تقریبا تو این ده یا ۱۵ ساله اینطوری تمیز نشده بود.بعضی از شاخه ها و برگا شاید واسه ۲۰ سال پیش بود.خونه ما به قول معروف خونه باغه.

قانون بعدی که خیلی خیلی مهمه.حداقل واسه من و روحیاتم.

قانون تکامل.

داربست ورودی رو که درست کردم تقریبا ۷۰ الی ۸۰ درصد درست انجام داده بودم.یه تیکه از انگورامون رو اشتباهی چیدم که حدود ده متر بود و جز شاخه های اصلی بود.

مهم اینه شروع کنی و هربار بهتر بشی.ممکنه از همون اول کامل انجام بدیم (این باورم نداشته باشیم که بخاطر قانون تکامل باید حتما یه سری خطا داشته باشیم اوایل کار) و ممکنه که خطا هم داشته باشیم.ولی طبق تکامل بهتر میشه.

در بقیه انگورا تقریبا رو ۹۰ درصد کامل کارم اصولی بود و شاید ۹۵ درصد.

قانون بعدی استفاده از اهرم رنج و لذت

من اینطوری ازش استفاده کردم.برای من مثلا این تصویر که خونه چقدر تمیز شده قشنگ شده.بعد اون تصویر اهرمی میشه که از انجام اون کارا لذت ببریم چون میخای تصویر نهایی رو ایجاد کنی.و اینکه اگر اینجا تمیز نشه چقدر تصویر زشتی همیشه جلو روی ما هست.حتی به قول خانم شایسته عکس قبل از عمل هم گرفتم ازش. قبل شروع چند دقیقه فقط این تصویر میومد تو ذهنم و منو هل میداد به جلو.

بازهم قانون تکامل.

تقریبا برای بقیه موارد اینقد دستم تند شده بود که یک سوم اون اولا زمان برد هرسش کنم.

قانون بعدی اینکه من اندازه یه هرس درخت و یه تمیز کردن خونه اعتماد به نفس نگرفتم.من اندازه ۱۰۰ برابرش اعتماد به نفس گرفتم.چون وقتی یه کاری رو که ازش ترس داری انجام بدی واسه بقیه ترسات میشه یه چراغ راه.میشه مهمات واسه شکوندن ترسای دیگه و خاموش کردن راحت تر صدای نجواها.میگی وقتی این شد بقیه هم میشه.

قانون بعدی اینکه وقتی بدون چشم داشت به بقیه دست به کار بشی دستان خداوند به کمکت میاد.داداشم اومد چند روز کمکم واسه چوبای داربستا چون کار دونفری بود.

و مهمتر اینکه بچه داداشم با عشق اومد نزدیک ده روز هر روز کمک.خودش هی اصرار کرد عمو من بیام کمکت.منم گفتم بیا.

تو این ده روز یا دوهفته اینقد این بچه رشد کرد که دیگه اون ادم قبلی نیست.اولین بار تو زندگیش یه شاخه رو دادم برید.حسی که داشت رو نمیتونست توصیف کنه.روزای اخر خودش دیگه خیلی مهارتش بالا رفته بود.۹ سالشه.

پسر داداشم اخر کار که برگا و شاخه ها رو اتیش میزدیم میدونید چیگفت؟گفت عمو از روز اول به عشق امروز که میخایم اشغالا را اتیش بزنیم میومدم.دقیقا اونم بدون اطلاع داشته از قوانین استفاده میکرده.البته هر ساعت با عشق از یاد گرفتن چیزای جدید لذت میبرد.اینو هر روز میگفت خودش.

الان که دارم این کامنت رو مینویسم یه صندلی گذاشتم توی حیاط و خدا میدونه چقد خونه بهشتی شده.به این میگن سپاسگذاری.من اینطوری از خونمون سپاسگذاری کردم.سعی کردم حقشو ادا کنم.سپاسگذاری همه جوره خوبه ولی بعضی وقتا باید عملی نشون بدیم.الان من بیشتر وقتم رو توی حیاط هستم تقریبا اکثر مواقع صدای پرنده ها میاد.درختا برگاشون دراومده اینقد زیبا شدن که قابل وصف نیست.درختا چون هرس شدن انرژیشون چندین برابر شده.هرکسی تو این یکی دوماه اومد خونمون اولش شوکه میشد میگفت وای خونه چقد عوض شده.

من حدودا ۲۵ روز وقت گذاشتم.ولی حداقل یکسال لذتشو میبرم و به یه تعبیری چندین سال.هم خودم هم بقیه کسایی که خونه رو میبینن

. یه مساله دیگه اینکه موقع هرس وقتی درختایی که چندین سال بود هرس نشده بود رو تمیز میکردم دقیقا این نکته به ذهنم میومد که ببین تو تا بیست و چندسالگی کلی باورای مختلف و علف هرز داشتی.پس مثل همینا اولش یه زحمت زیاد میخاد تا مرتب بشن.پس عجله نکن واسه دیدن نتایج.الان دیگه هر سال شاید یک دهم امسال وقت نیاز باشه خونه تمیز بشه.چون دیگه از بنیاد تمیز شد. یه تغییر به ظاهر کوچیک یموقع زندگی ادمو تغییر میده عمل به ایده ها حتی به ظاهر کوچیک رو جدی بگیریم.

“فقط کافیه با خودمون روراست باشیم”

این حرفایی که از استاد میشنویم این قوانین رو باید به عمل ببندیم.باید درونیش کنیم.باید تو وجودمون رخنه کنه.قرار نیست چیزی رو حفظش کنیم.وقتی عمل کنیم بیشتر از حفظ کردن تو همه وجودمون میشینه.

یادمه وقتی استاد داشتن درختای پرودایس رو اون اوایل یواش یواش هرس میکردن میگفتن چقد حسش خوبه چقد انگار دارم باورام رو هرس میکنم. همون موقع این خواسته در منم بوجود اومد که میخام منم اینطوری قوانین رو تجربه کنم و همش میگفتم اخه با درخت هرس کردن مگه چه اتفاق بزرگی میفته؟؟که یکی دوماه بعد دیدم قیچی به دست شدم.

اینو واسه خودم میگم.مهم نیست چقدر میدونیم و چقد از قوانین درک کردیم.و چقد توی سایت هستیم.مهم اینه صادقانه و روراست چقد داریم قوانین رو به عمل میبندیم.حتی اگه درکمون سطحیه همونو عمل کنیم.بعد قطعا هی قوی تر و قوی تر میشه.

ممنون از خانم شایسته و استاد عزیز بخاطر این فایلا.

انشالله که در زمان و مکانی که باید، میبینمتون استاد و بوسه بارونتون میکنم.خدانگهدار همگی

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    407MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

208 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مصطفی خدابخشی» در این صفحه: 4
  1. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    بنام خداوند هدایتگر و توانا

    سلااام و عزض ادب به خانواده صمیمی عباسمنش

    استاد عزیزم خدا قوت

    تبریک میگم رسیدن به قسمت162سریال رو.

    تبریک میگم یکسال تلاش مستمر رو برای بهبود بهتر زندگی

    تبریک میگم زندگی پر از شادی و ایمان و توحیدی که داشتیم

    تبریک میگم از تغیراتی که انجام دادیم و نتیجه ای که الان داریم تماشا میکنیم

    خدای من هزاران بار شکرت

    زمانی که با ایمان و باور توحید کارهایی رو انجام میدیم که زمانی از فکر کردن به اونها هراس به تن ما میافتاد

    استاد جان شاید شما زیبایی های پارادایس رو ببینی و از زیبایی هایی که در زندگی ماها ایجاد کردی خبر نداشته باشی

    اما اینجا برای خودم و بقیه دوستان مینویسم که حاصل همین سریال بهشتی با زندگی ما چه کرده و اگرچه رایگان بودن اما کلی درس یاد گرفتیم و همین سریال برای خودش به تنهایی یه قدم از قدم های 12قدم هست. فقط حیف که اولش چکاپ نگرفتیم تا الان متوجه شم چه کردی با ما استاد عزیزم

    خدا رو شکر میکنم از این دست سخاوتگرش که با فایل های رایگانش به ما درس ها داد.

    خدایا هزاران بار شکرت

    چندوقت پیش وقتی میخواستم برم بیرون با همین لباس هایی که داشتم رفتم.

    اگرچه خانواده همراه بودن اما اونا برا بیرون رفتنشون کلی لباس عوض کردن و به اصطلاح آماده شدن

    اما من وقتی به خودم نگاه کردم دیدم واقعا با همین لباسهایی که دارم راحتم و احتیاجی به تغیر ندارم.

    برای من خیلی مهمه دوستان

    منی که با خودم راحتم و دنبال این نیستم که بگم فلان لباس رو بپوشم تا جلب توجه کنم. اما تو لباس پوشیدنم تمیزم بچه ها و دوس دارم لباس هام ساده، کم اما مناسب و ”راحت” باشن. باور کنید بقیش اصلا برام مهم نیست.

    نظر مردم برام مهم نیست و چقدر من فرق کردم… وقتی فکر کردم دیدم ناخودآگاه چقدر کم کم تغیرات ایجاد کردم با تماشای این سریال که به این حد از خودرضایتی رسیدم. الان واقعیتش نفهمیدم و میگم وقتی دیدم دارن تغیرات ایجاد میکنن این سوال برام پیش اومد که مگه بیرون رفتن هدفش اینه که جلب توجه کنی؟ مگه خوشگذروندن نیست؟ مگه غیر اینه که با لباس های راحتی که پوشیدی بیشتر بهت خوش میگذره؟ و حالا که سریال رو تماشا میکنم میبینم از کجا آب خورده…. از استاد رکابی پوش😂😂😂

    استادی که با شلوارک، رکابی، اره بدست، آچار بدست و… فقط و فقط دنبال این بود که به ما چیزی رو یاد بده و نگاه توحیدی رو زندگی کنه. و کمک کنه جهان جای بهتری برای زندگی باشه

    خیلی چیزا یاد گرفتیم با این سریال

    مثلا اینکه دستم نلرزه وقتی میخوام چیزی بخرم…

    وقتی چیزی رو که دوس دارم و میخرم و کارت میکشم، بیرون که میام از اس بانک میفهمم چقدر بوده هزینش…بخدا قبلا اینجوری نبود. سر پنج هزار تومنی که فروشنده تخفیف نمیداد و کلی بحث میکردم با حال بد از مغازش میومدم بیرون…ببین خداوکیلی نگاه محدود رو

    بابا این جهان بینهایته و تو لایق بهترین هایی…خدایی که فلان تومن بهت داده چرا سر پنج هزارتومنش باور محدود کننده داری؟؟؟؟ بده بره هرچی بهاشه…تو لایقشی…تو بهتر از هرچیزی هستی که فکرش رو میکنی.

    تو بحث ترس هم خیلی تغیر کردم.

    وقتی از هر خبر و شایعه ای نمیترسم و شجاع گونه میرم جلو و متمرکزم روی کار خودم، روی باورهای خودم

    این باور که برگ بدون اذن خدا به روی زمان نمی افته

    این باور که تا زمانی که وقتش نرسیده از دنیا نمیری پس هیچکس و هیچیز نمیتونه بکشتت…چه کرد این باور استاد😢زمانی که رسیدم به این باور خالص ینی شجاع شدم ها….شجاع و بازم جای پیشرفت داره ولی الانم خیلی فرق کردم

    نگران حرف مردم نیستم…قدم به قدم میرم جلو بقیش رو سپردم دست خودش

    به الهاماتم گوش میدم و دیگه کاری ندارم

    ترس هام رو خفه میکنم.

    خدا برام کار هارو پیش میبره

    مهم نیست الان شرایط چجوریه

    من حرکتم رو میکنم و ایمان خودم رو نشون میدم

    از خواسته هامم که نگم

    چقدر درخواست هام بیشتر شده و باور پیدا کردم لایق تجربه چیزای بهترم.

    لایق تجربه جاهای بهتر، آدم های بهتر، روابط بهتر، زیبایی های بیشتر…

    خدایا هزاران بار شکرت بخاطر استاد عزیزم و مریم جان.

    دو فرشته زندگی در بهشت

    ممنونم از چشمای قشنگتون که تا اینجا رو خوندید

    در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام و درود به خانواده صمیمی عباسمنش

    استاد عزیزم سلام ویژه و خداقوت

    همینطور سپاسگذاری میکنم از مریم شایسته عزیز و بانوی تلاشگر سایتمون

    تسلیت عرض میکنم به خانم فرهادی عزیز و دوست داشتنی و دوست دارم اینجا برای عزیزان تازه گذشته آرزو کنم که روحشون شاد باشه- بابت همچین فرزندی که به دنیا آوردن تا دستی باشه از دستان خداوند تا ما بچه های سایت دورهم باشیم.

    امیدوارم که روح اون دو عزیز در کمال آرامش باشه چون باورهایی که ما اینجا آموختیم به ما این رو یادآوری میکنه که:

    ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم.

    بدون شک این امتحان اللهی است و در پایان اون کسی پاداش ها رو دریافت میکنه که تونسته باشه ذهنش رو کنترل کنه…و چقدر ما هدایت شدیم تا این مفاهیم توحیدی رو درک کنیم و اینها رو ارزشمند بدونیم.

    در پایان دوست دارم از تمامی زحمات ارزشمند خانم فرهادی تشکر کنم و براشون آرامش بیشتر رو طلب کنم.

    و اما اگر بخوام نکات این فایل رو بنویسم شاید در وصف کلام نگنجه…

    چقدر بهشتی تر شد وقتی که بهار اومد…

    چقدر بهشت بهشت تررررر شد وقتی بهار اومد….

    بهار چه زیباست

    طبیعت چه زیباست

    پارادایس چه زیباست

    چه تضاد زیبایی رو برامون به نمایش گذاشتین با نمایش این دو تصویر متفاوت

    اگرچه زمستون هم زیبایی های خودش رو داره

    ولی بهاااااار..وااااو خدای من

    چقدر زیباست سبزی دیوانه کننده برگ ها

    مخصوصا وقتی تو بهار میروین و جدید در میان رنگشون واقعا زیباست

    تحسین میکنم زیبایی پارادایس رو

    واقعیتش این فایل مقایسه زمستون و بهار بود درسته اما مقایسه اصلی رو تو قسمت اول و 162این سریال باید دید

    یادمه اون اوایل سریال میگفتین یواش یواش کار میکنیم و بهبود های دائمی میدیم و بعد از یکسال اینهمه بهبود رو میبینیم و میگیم وااااو

    بعله واقعا شد!!!!انگار همون اوایل خیلی خوووب تجسم کرده بودین استاد این روزهارو

    خدا قوت…خیلی بهبود داشتیم تو پارادایس…خیییلی.

    از طی کردن تکامل بگم؟

    مریم جان همون موقع که شروع کردین به موتورسواری و الان داری بدون ترس با استاد موتورسواری میکنید واقعا جای تحسین داره…چقدر راحت و آسوده همراه شدین با جریان طبیعی زندگی و لذت بردن…

    تکامل رو میشه تو جای جای پارادایس دید و انجام شدن اینهمه کار فقط و فقط توسط 2نفر؟؟،،،؟؟؟

    چطور آخه؟

    میدونید….خیلیها به ثروت برسن شاید…اما ثروتمند شدن شما به منزله لذت بردن هست نه به منزله تنبلی و راحت شدن…خیلی ها وقتی پول دستشون بیاد اشباع میشن و به بیراهه میرن…اما شما ثروت رو به خدمت گرفتین. خیلی برام جالبه…فکر کردم رفتین آمریکا تموم شد دیگه….اما کارگاه تو پارادایس؟؟؟واقعا بازم پیشرفت و گسترش؟؟؟ بازم پیشتر و جلوتر رفتن؟

    خداقوت استاد عزیزم

    واقعا بخدا الان میفهمم ینی چی وقتی میگی کاری رو انتخاب کنید که عاشقش باشید…الان متوجه شدم.

    پاینده و پیروز و ثروتمند و شاد و پیروز باشید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    الای عزیز

    عاشق این اتصال نابت شدم..

    خدایا هزاران بار شکرت

    با خوندن کامنتت سفری کوتاه داشتم به زندگی در بهشت… به کل خاطرات اون روزها و تمام اون خودسازی ها و خودباوری ها

    به تمام اون باورسازی ها

    به همه اون اتفاقاتی که نتیجش شده جایی که الان هستیم.

    از باورسازی و مرور آگاهی های که برامون نوشتی مچکرم.

    در پناه خدای مهربان شاد و سالم و ثروتمند باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    حسین عزیز

    البته تماشای این سریال و کشیده شدنش به هر سمتی کاملا می ارزه ها.😂

    در مورد افراد منفی خوب نوشتی و چقدر عالی همین امروز صب داشتم مطلبی در این مورد میخوندم.

    بشدت کارهایی که حالت خوب میکنه رو انجام بده و منم قول میدم یه چنین لیستی برا خودم آماده کنم و بزارمش دم دست که هی نگاهی بهش بکنم.

    پیشنهاد من اینه یه سری کارهای فیزیکی و انجام دادنی باشه که بهمون اعتماد بنفس بده

    بابا استاد با این عزمتش میاد چیکن شاو درست میکنه دیگه ما چی کم داریم.

    پیشنهادم کارهای فنی هست چون خودم واردم به این امور.

    ولی تو طراحی و ایده پردازی هم میشه کار کرد.

    حتی کامنت خوندن و نوشتن هم خوبه

    در پناه خدای مهربان شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: